Telegram Group & Telegram Channel
Forwarded from حجت کلاشی
‏با چیرگیِ چپِ انقلابی بر ساحتِ فکر و تبدیل شدن آن به مذهب مختارِ روشنفکری ایران، نظام پادشاهی در همه فراز و فرودش، نظام استبداد دانسته شد و «پادشاهی پهلوی» در پیوند با استبداد از یکسوی و نظریه وابستگی از سوی دیگر صورتبندی گشت.
با دگرگونی که در مزاجِ سیاسی، در روزگارِ نو پدید آمده، پدافند از پادشاهی ممکن نبود و همچنان نیست مگر با امکاناتی که مشروطه در اختیارمان می‌گذاشت و نشناختن همین امکانات و ناتوانی در توضیحِ نظام جدیدْ با این امکانات بود که پهنه فکر و سپس تخت را به انقلابیون باختیم و همچنان با پشتِ پا زدن به این امکانات، فهمی از تاریخِ همروزگار فراهم نکرده‌ایم.هر آنچه پادشاهی برای توضیح خود به زبانِ امروزی نیاز دارد، در مشروطه واقع است. به دیگر سخن زبان نظام جدید است که باید به سخن درآید و خود را چونان پدیده پویا و زنده بشناساند. مشروطه همان فرهنگ و پیوستارِ نو پیکرِ سیاسی ماست.

مشروطه چه در ایران و چه در فرانسه به پادشاهی اشاره دارد و هرگز برای نامیدن و نشان دادنِ جمهوری بکار نرفته است. اگر اکنون کسانی می‌کوشند بگویند «مشروطه جمهوری هم هست» از اینروی است که دانسته‌اند باید این گنجینه را از دستِ نظام پادشاهی در بیاورند و در رخت و ریخت کهن رهایش کنند. در فرانسه پس از انقلاب و با برافتادن ناپلئون، پادشاهی مشروطه(۱۸۱۴-۱۸۴۸) بازگشت و پس از آن با انقلابی علیه پادشاهی مشروطه، جمهوری درست شد. در سنت سیاسی ایران، مشروطه برای نشان دادن پادشاهی نو بوده و نه جمهوری. از اینروی چسباندن مشروطه به جمهوری، برای لخت کردن پادشاهی از فرهنگِ جدید است.
مشروطه نسبتی با شرط ندارد که کسانی بپندارند؛ مشروطه یعنی شاهی هست و باید او را مشروط کرد و یا چون الان شاه نیست پس نمی شود مشروطه شد. (یعنی نمی‌دانند در فرانسه پس از انقلاب۱۷۸۹ ، پادشاهی مشروطه بازگشت و دوباره برافتاد و جمهوری برآمد. در انگلیس نیز با برافتادن جمهوری، پادشاهی مشروطه بازگشت) در درازای تاریخ همواره شاهان به شروطی محدود بوده‌اند. مشروطه یعنی پادشاهی برپایه پارلمان و قانون که بنا به سرشت زمانه کم کم جنبه‌های مردمی و دموکراتیک آن تقویت می‌شود. یعنی پارلمان و روند قانون‌گذاری، ویژگی دموکراتیک می‌یابد. از اینروی مشروطه بنیادْ نهادنِ پارلمان و حکومتِ قانون است یعنی از جنس بهبود و تکامل و یا دگرگشت و همخویی و همخوانی با نیاز زمانه و فهم بشری.
وقتی می‌گوییم بازگشت به مشروطه یعنی نه تنها گفتارمان در راستای شکستِ انقلابِ 57 و پدافند از نظام پیشین است؛ بلکه تاکید بر این نکته است که نظام پادشاهی و شاهنشاهی، باید با منطق جدید یعنی مشروطه توضیح داده شود. آنهایی که می‌کوشند این امکانات را از پادشاهی بگیرند اگر نادان نباشند؛ سَر و سِری و سودایی با اغیار دارند. البته که عبارت بازگشت به مشروطه را با عبارتی مانند بازگشت به پادشاهی مشروطه و یا حتا پادشاهی پهلوی می‌توان گفت که اصل فهم این مسائل بنیادین و استراتژیک است اما باید بدانیم که در این میدان نبرد در دفاع از پادشاهی بیش از هر چیزی باید به منطق جدید پایبند باشیم و با زبان نو از آن دفاع کنیم . نه بازگشت به مشروطه و نه بازگشت به پادشاهی و نه بازگشت به پهلوی هیچ کدام اختراع من نیست که کسانی در لجبازی با من با آنها مخالفت کنند؛ این عبارات چیزی نیست که در تملک شخصی کسی قرار بگیرد. موضوع مهم این عبارتها نیست که می توان خورجین خورجین عبارت بدیل و همانند برایش ساخت؛ آنچه مهم است توضیح منطق این تحولات و دفاع است که از عهده هر مدعی برنمی‌آید بویژه اگر بجای اینکه درست درس بخواند، به بازگوشی عمر هدر داده باشد. از بازیگوشی ست که کسی خود را پژوهشگر تاریخ بداند و مدعی شود که تاریخ خوانده( برای نمونه پیشتر می‌پنداشتم آقای بهمن تاریخ خوانده اما با نوشتارهای جدیدی که از او دیدم دچار تردید شدم که در رشته تاریخ درس خوانده باشد امیدوارم با نشان دادن مدارک این تردید را از بین ببرد) با ندانستن جدایی میان نظام و دولت، بپندارد می‌شود بجای بازگشت به مشروطه(یعنی نظام پادشاهی مشروطه) که نام نظام سیاسی و حقوقی است، دولت شاهنشاهی ایران گذاشت و ندانست که پهلوی نمی‌گفت دولت شاهنشاهی ایران، نامِ دولت ایران از سال 1302 است بلکه می‌گفت نام دولت چند هزار ساله ما، دولت شاهنشاهی ایران است. بی هیچ تردیدی همانگونه که سالها و بارها توضیح داده‌ام باید به سنت سیاسی خود یعنی نظام پادشاهی برگردیم اما برای بازگشت به آن به دستگاه فکری و نظری نیاز داریم که در مشروطه نهاده شده و بدون فهمیدن این نکات دقیق در عطش جلب نظر، تیشه به پای خودمان می‌کوبیم و با اراذل و اوباش همراه می‌شویم بدون اینکه بفهمیم برای دفاع از پادشاهی به ادبیات و معرفتی فراتر از گجستگ و دلاک و سپوختن و خلانیدن نیاز داریم

@kalashi_hojjat



group-telegram.com/khosrovanooshiravan/17542
Create:
Last Update:

‏با چیرگیِ چپِ انقلابی بر ساحتِ فکر و تبدیل شدن آن به مذهب مختارِ روشنفکری ایران، نظام پادشاهی در همه فراز و فرودش، نظام استبداد دانسته شد و «پادشاهی پهلوی» در پیوند با استبداد از یکسوی و نظریه وابستگی از سوی دیگر صورتبندی گشت.
با دگرگونی که در مزاجِ سیاسی، در روزگارِ نو پدید آمده، پدافند از پادشاهی ممکن نبود و همچنان نیست مگر با امکاناتی که مشروطه در اختیارمان می‌گذاشت و نشناختن همین امکانات و ناتوانی در توضیحِ نظام جدیدْ با این امکانات بود که پهنه فکر و سپس تخت را به انقلابیون باختیم و همچنان با پشتِ پا زدن به این امکانات، فهمی از تاریخِ همروزگار فراهم نکرده‌ایم.هر آنچه پادشاهی برای توضیح خود به زبانِ امروزی نیاز دارد، در مشروطه واقع است. به دیگر سخن زبان نظام جدید است که باید به سخن درآید و خود را چونان پدیده پویا و زنده بشناساند. مشروطه همان فرهنگ و پیوستارِ نو پیکرِ سیاسی ماست.

مشروطه چه در ایران و چه در فرانسه به پادشاهی اشاره دارد و هرگز برای نامیدن و نشان دادنِ جمهوری بکار نرفته است. اگر اکنون کسانی می‌کوشند بگویند «مشروطه جمهوری هم هست» از اینروی است که دانسته‌اند باید این گنجینه را از دستِ نظام پادشاهی در بیاورند و در رخت و ریخت کهن رهایش کنند. در فرانسه پس از انقلاب و با برافتادن ناپلئون، پادشاهی مشروطه(۱۸۱۴-۱۸۴۸) بازگشت و پس از آن با انقلابی علیه پادشاهی مشروطه، جمهوری درست شد. در سنت سیاسی ایران، مشروطه برای نشان دادن پادشاهی نو بوده و نه جمهوری. از اینروی چسباندن مشروطه به جمهوری، برای لخت کردن پادشاهی از فرهنگِ جدید است.
مشروطه نسبتی با شرط ندارد که کسانی بپندارند؛ مشروطه یعنی شاهی هست و باید او را مشروط کرد و یا چون الان شاه نیست پس نمی شود مشروطه شد. (یعنی نمی‌دانند در فرانسه پس از انقلاب۱۷۸۹ ، پادشاهی مشروطه بازگشت و دوباره برافتاد و جمهوری برآمد. در انگلیس نیز با برافتادن جمهوری، پادشاهی مشروطه بازگشت) در درازای تاریخ همواره شاهان به شروطی محدود بوده‌اند. مشروطه یعنی پادشاهی برپایه پارلمان و قانون که بنا به سرشت زمانه کم کم جنبه‌های مردمی و دموکراتیک آن تقویت می‌شود. یعنی پارلمان و روند قانون‌گذاری، ویژگی دموکراتیک می‌یابد. از اینروی مشروطه بنیادْ نهادنِ پارلمان و حکومتِ قانون است یعنی از جنس بهبود و تکامل و یا دگرگشت و همخویی و همخوانی با نیاز زمانه و فهم بشری.
وقتی می‌گوییم بازگشت به مشروطه یعنی نه تنها گفتارمان در راستای شکستِ انقلابِ 57 و پدافند از نظام پیشین است؛ بلکه تاکید بر این نکته است که نظام پادشاهی و شاهنشاهی، باید با منطق جدید یعنی مشروطه توضیح داده شود. آنهایی که می‌کوشند این امکانات را از پادشاهی بگیرند اگر نادان نباشند؛ سَر و سِری و سودایی با اغیار دارند. البته که عبارت بازگشت به مشروطه را با عبارتی مانند بازگشت به پادشاهی مشروطه و یا حتا پادشاهی پهلوی می‌توان گفت که اصل فهم این مسائل بنیادین و استراتژیک است اما باید بدانیم که در این میدان نبرد در دفاع از پادشاهی بیش از هر چیزی باید به منطق جدید پایبند باشیم و با زبان نو از آن دفاع کنیم . نه بازگشت به مشروطه و نه بازگشت به پادشاهی و نه بازگشت به پهلوی هیچ کدام اختراع من نیست که کسانی در لجبازی با من با آنها مخالفت کنند؛ این عبارات چیزی نیست که در تملک شخصی کسی قرار بگیرد. موضوع مهم این عبارتها نیست که می توان خورجین خورجین عبارت بدیل و همانند برایش ساخت؛ آنچه مهم است توضیح منطق این تحولات و دفاع است که از عهده هر مدعی برنمی‌آید بویژه اگر بجای اینکه درست درس بخواند، به بازگوشی عمر هدر داده باشد. از بازیگوشی ست که کسی خود را پژوهشگر تاریخ بداند و مدعی شود که تاریخ خوانده( برای نمونه پیشتر می‌پنداشتم آقای بهمن تاریخ خوانده اما با نوشتارهای جدیدی که از او دیدم دچار تردید شدم که در رشته تاریخ درس خوانده باشد امیدوارم با نشان دادن مدارک این تردید را از بین ببرد) با ندانستن جدایی میان نظام و دولت، بپندارد می‌شود بجای بازگشت به مشروطه(یعنی نظام پادشاهی مشروطه) که نام نظام سیاسی و حقوقی است، دولت شاهنشاهی ایران گذاشت و ندانست که پهلوی نمی‌گفت دولت شاهنشاهی ایران، نامِ دولت ایران از سال 1302 است بلکه می‌گفت نام دولت چند هزار ساله ما، دولت شاهنشاهی ایران است. بی هیچ تردیدی همانگونه که سالها و بارها توضیح داده‌ام باید به سنت سیاسی خود یعنی نظام پادشاهی برگردیم اما برای بازگشت به آن به دستگاه فکری و نظری نیاز داریم که در مشروطه نهاده شده و بدون فهمیدن این نکات دقیق در عطش جلب نظر، تیشه به پای خودمان می‌کوبیم و با اراذل و اوباش همراه می‌شویم بدون اینکه بفهمیم برای دفاع از پادشاهی به ادبیات و معرفتی فراتر از گجستگ و دلاک و سپوختن و خلانیدن نیاز داریم

@kalashi_hojjat

BY خسرو انوشیروان


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/khosrovanooshiravan/17542

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Since its launch in 2013, Telegram has grown from a simple messaging app to a broadcast network. Its user base isn’t as vast as WhatsApp’s, and its broadcast platform is a fraction the size of Twitter, but it’s nonetheless showing its use. While Telegram has been embroiled in controversy for much of its life, it has become a vital source of communication during the invasion of Ukraine. But, if all of this is new to you, let us explain, dear friends, what on Earth a Telegram is meant to be, and why you should, or should not, need to care. Apparently upbeat developments in Russia's discussions with Ukraine helped at least temporarily send investors back into risk assets. Russian President Vladimir Putin said during a meeting with his Belarusian counterpart Alexander Lukashenko that there were "certain positive developments" occurring in the talks with Ukraine, according to a transcript of their meeting. Putin added that discussions were happening "almost on a daily basis." Unlike Silicon Valley giants such as Facebook and Twitter, which run very public anti-disinformation programs, Brooking said: "Telegram is famously lax or absent in its content moderation policy." Anastasia Vlasova/Getty Images False news often spreads via public groups, or chats, with potentially fatal effects.
from in


Telegram خسرو انوشیروان
FROM American