Telegram Group & Telegram Channel
داستانی که باید پایان یابد!

✍️ الهام فریدونی

برای بیش از دو سال مهمترین مسئله‌ی سازمان‌ منابع‌طبیعی،«کاشت یک میلیارد نهال» شده بود، در چند ماه اخیر این موضوع کم‌رنگ‌تر شد و موقتاً تا رسیدن هفته‌ی منابع‌طبیعی جای خود را به موضوع «برداشت یا عدم برداشت درختان افتاده‌ کف جنگل» داد؛
این رویکرد در نگاه نخست گویای این واقعیت است که مسئولین سازمان منابع‌طبیعی همچون سالهای گذشته برنامه‌ای برای پیگیری اهداف کلان سازمان(حفاظت، صیانت و احیاء) ندارند؛ البته وقتی رؤسا و مدیران (ستادی،استانی) این سازمان به شکلی سیاسی و بی توجه به شایسته‌سالاری و تخصص‌گرایی انتخاب می‌شوند، تکرار گذشته و تداوم این شرایط دور از انتظار نیست؛ بالاخره لابی‌گران مطالباتی داشته، فرد منتخب نیز وعده‌هایی داده است که توانسته قدرت لازم برای عبور از رقبا را بدست آورد. یادمان نرود که همه‌ی این وقایع در غیاب ِ نهادها و جامعه مدنی رخ داده و می‌دهد!

ره‌یافتگان(رئیس و مدیران استانی و یا ستادی)، به واقعیت عملکردسازی و آمارسازی‌هایی که در این سازمان نهادینه شده است آگاهی دارند. وقتی هم بر مسند می‌نشینند بجای برچیدن بساط این عملکرد‌های کذایی(که بسیار پرهزینه است)، خود را در مسیر جریان آن قرار می‌دهند تا از آن بی‌نصیب نمانند، آنها آن دستگاه آمارسازی را در  تثبیت جایگاه خود به خدمت می‌گیرند؛ برای مقابله با روشنگری کنشگران هم حفاظت و مبارزه با فساد و آمارسازی را در همان بدو شروع بعنوان برنامه‌ی خود اعلام می‌کنند!

این مسئولین هرگز نخواهند توانست به اهداف کلان سازمان در قالب برنامه بپردازند، اهدافی که برایشان سخت هزینه‌بر است، چرا که در همان گام نخست با اعتراض همان تیمی که «قدرت عبور از رقبا» را به آنها داده بود، مواجه می‌شوند، لذا، تمام توان خود را در عَلَم کردن موضوعات جزئی، بی‌حاشیه و کم هزینه بکار می‌گیرند، و در سایه‌ی آنها پناه می‌گیرند. مثلاً  بجای آنکه به حفاظت واقعی، خروج دام از جنگلها و مراتع و رفع تصرف اراضی ملی و دولتی بپردازند، با طرح کاداستر، کاشت یک میلیارد نهال، خروج درختان کف جنگل، تهیه طرح مدیریت پایدار و ... مردم را سرگرم می‌کنند.

وضعیت تشکیلات منابع‌طبیعی بیش از آنکه به یک سازمان هدفمند شبیه باشد، به داستان غم‌انگیزی می‌ماند که با رفتن و آمدن هر رئیسی مجدداً از نو آغاز می‌شود. این داستان البته تمام‌شدنی‌ است فقط آنگاه که پایان آن مطالبه‌ و خواست جامعه شود!

لازمه پایان دادن به این داستان این است که  کنشگران بطور مداوم پرده از پناهگاه‌های امن مسئولین برگیرند، شعارهایشان را ترجمه کنند و از آنها بپرسند :

- چرا کار سازمان منابع‌طبیعی به نمایش پیرامون موضوعات جزئی و بی‌اساس، و گمراه کردن اذهان از واقعیت‌های منابع‌طبیعی تبدیل شده است؟! چرا این سازمان به اهداف و وظایف اصلی خود نمی‌پردازد؟!

- چرا مسئولینش نسبت به «سلب مالکیت ملی و عمومی» که مهمترین مسئله‌ی امروز منابع طبیعی کشور است و به صورت لحظه‌ای و در تمام نقاط کشور در حال وقوع است بی‌تفاوتند؟!

- چرا از وزارت نیرو بابت تصرف و غارت رودخانه‌ها، آب‌بندانها، جنگل‌ها، سدها، و اخذ اسناد مالکیت آنها، در دادگاه‌‌ها شکایت نمی‌کنند وقتی‌قانون این اجازه را برای پیگیری به آنها داده است؟!
- چرا از وزارت مسکن و شهرسازی، و از شهرداری‌ها بابت تصرف منابع ملی، پارک‌های جنگلی و عدم اجرای تعهداتشان در دادگاه‌ها شکایت نمی‌کنند؟!
-چرا در مقابل طرح مولدسازی، و تصرف منابع‌ ملی و دولتی که برخی دستگاه‌ها بنام این طرح انجام داده و میدهند سکوت کرده‌اند؟!

- چرا از طرح کاداستری که باعث کاهش سطح منابع ملی شد برائت نمی‌جویند، همچنان نقشه‌های استخراج شده از این طرح، مبنای پاسخگویی به استعلامات مردم است؟!

- چرا در مقابل اینهمه تجاوز و تصرفات غیرقانونی سکوت کرده‌اند؟!

- چرا نسبت به قوانین حفاظت از منابع طبیعی اعم از ماده ۵۵ قانون حفاظت و بهره‌برداری، ماده ۶۹۰ قانون مجازات اسلامی و .... احساس تکلیف نمی‌کنند؟!

و بپرسند :

اینهمه سال سازمانی را سرگرم نمایش مضحک کاشت یک میلیارد نهال کردید کافی نبود، که برداشت درختان کف جنگل را هم به این نمایش اضافه کردید؟!

- اگر خود نمی‌توانید کار مثبتی انجام دهید چرا با  عَلَم کردن برخی موضوعات، توان جامعه‌ی مدنی را در حل مشکلات اساسی کشور کاهش می‌دهید؟! آیا اینها همه هدفمند است؟!

https://www.group-telegram.com/in/snrei.com



group-telegram.com/snrei/223
Create:
Last Update:

داستانی که باید پایان یابد!

✍️ الهام فریدونی

برای بیش از دو سال مهمترین مسئله‌ی سازمان‌ منابع‌طبیعی،«کاشت یک میلیارد نهال» شده بود، در چند ماه اخیر این موضوع کم‌رنگ‌تر شد و موقتاً تا رسیدن هفته‌ی منابع‌طبیعی جای خود را به موضوع «برداشت یا عدم برداشت درختان افتاده‌ کف جنگل» داد؛
این رویکرد در نگاه نخست گویای این واقعیت است که مسئولین سازمان منابع‌طبیعی همچون سالهای گذشته برنامه‌ای برای پیگیری اهداف کلان سازمان(حفاظت، صیانت و احیاء) ندارند؛ البته وقتی رؤسا و مدیران (ستادی،استانی) این سازمان به شکلی سیاسی و بی توجه به شایسته‌سالاری و تخصص‌گرایی انتخاب می‌شوند، تکرار گذشته و تداوم این شرایط دور از انتظار نیست؛ بالاخره لابی‌گران مطالباتی داشته، فرد منتخب نیز وعده‌هایی داده است که توانسته قدرت لازم برای عبور از رقبا را بدست آورد. یادمان نرود که همه‌ی این وقایع در غیاب ِ نهادها و جامعه مدنی رخ داده و می‌دهد!

ره‌یافتگان(رئیس و مدیران استانی و یا ستادی)، به واقعیت عملکردسازی و آمارسازی‌هایی که در این سازمان نهادینه شده است آگاهی دارند. وقتی هم بر مسند می‌نشینند بجای برچیدن بساط این عملکرد‌های کذایی(که بسیار پرهزینه است)، خود را در مسیر جریان آن قرار می‌دهند تا از آن بی‌نصیب نمانند، آنها آن دستگاه آمارسازی را در  تثبیت جایگاه خود به خدمت می‌گیرند؛ برای مقابله با روشنگری کنشگران هم حفاظت و مبارزه با فساد و آمارسازی را در همان بدو شروع بعنوان برنامه‌ی خود اعلام می‌کنند!

این مسئولین هرگز نخواهند توانست به اهداف کلان سازمان در قالب برنامه بپردازند، اهدافی که برایشان سخت هزینه‌بر است، چرا که در همان گام نخست با اعتراض همان تیمی که «قدرت عبور از رقبا» را به آنها داده بود، مواجه می‌شوند، لذا، تمام توان خود را در عَلَم کردن موضوعات جزئی، بی‌حاشیه و کم هزینه بکار می‌گیرند، و در سایه‌ی آنها پناه می‌گیرند. مثلاً  بجای آنکه به حفاظت واقعی، خروج دام از جنگلها و مراتع و رفع تصرف اراضی ملی و دولتی بپردازند، با طرح کاداستر، کاشت یک میلیارد نهال، خروج درختان کف جنگل، تهیه طرح مدیریت پایدار و ... مردم را سرگرم می‌کنند.

وضعیت تشکیلات منابع‌طبیعی بیش از آنکه به یک سازمان هدفمند شبیه باشد، به داستان غم‌انگیزی می‌ماند که با رفتن و آمدن هر رئیسی مجدداً از نو آغاز می‌شود. این داستان البته تمام‌شدنی‌ است فقط آنگاه که پایان آن مطالبه‌ و خواست جامعه شود!

لازمه پایان دادن به این داستان این است که  کنشگران بطور مداوم پرده از پناهگاه‌های امن مسئولین برگیرند، شعارهایشان را ترجمه کنند و از آنها بپرسند :

- چرا کار سازمان منابع‌طبیعی به نمایش پیرامون موضوعات جزئی و بی‌اساس، و گمراه کردن اذهان از واقعیت‌های منابع‌طبیعی تبدیل شده است؟! چرا این سازمان به اهداف و وظایف اصلی خود نمی‌پردازد؟!

- چرا مسئولینش نسبت به «سلب مالکیت ملی و عمومی» که مهمترین مسئله‌ی امروز منابع طبیعی کشور است و به صورت لحظه‌ای و در تمام نقاط کشور در حال وقوع است بی‌تفاوتند؟!

- چرا از وزارت نیرو بابت تصرف و غارت رودخانه‌ها، آب‌بندانها، جنگل‌ها، سدها، و اخذ اسناد مالکیت آنها، در دادگاه‌‌ها شکایت نمی‌کنند وقتی‌قانون این اجازه را برای پیگیری به آنها داده است؟!
- چرا از وزارت مسکن و شهرسازی، و از شهرداری‌ها بابت تصرف منابع ملی، پارک‌های جنگلی و عدم اجرای تعهداتشان در دادگاه‌ها شکایت نمی‌کنند؟!
-چرا در مقابل طرح مولدسازی، و تصرف منابع‌ ملی و دولتی که برخی دستگاه‌ها بنام این طرح انجام داده و میدهند سکوت کرده‌اند؟!

- چرا از طرح کاداستری که باعث کاهش سطح منابع ملی شد برائت نمی‌جویند، همچنان نقشه‌های استخراج شده از این طرح، مبنای پاسخگویی به استعلامات مردم است؟!

- چرا در مقابل اینهمه تجاوز و تصرفات غیرقانونی سکوت کرده‌اند؟!

- چرا نسبت به قوانین حفاظت از منابع طبیعی اعم از ماده ۵۵ قانون حفاظت و بهره‌برداری، ماده ۶۹۰ قانون مجازات اسلامی و .... احساس تکلیف نمی‌کنند؟!

و بپرسند :

اینهمه سال سازمانی را سرگرم نمایش مضحک کاشت یک میلیارد نهال کردید کافی نبود، که برداشت درختان کف جنگل را هم به این نمایش اضافه کردید؟!

- اگر خود نمی‌توانید کار مثبتی انجام دهید چرا با  عَلَم کردن برخی موضوعات، توان جامعه‌ی مدنی را در حل مشکلات اساسی کشور کاهش می‌دهید؟! آیا اینها همه هدفمند است؟!

https://www.group-telegram.com/in/snrei.com

BY دیدبان منابع‌طبیعی و محیط‌زیست ایران


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/snrei/223

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

On February 27th, Durov posted that Channels were becoming a source of unverified information and that the company lacks the ability to check on their veracity. He urged users to be mistrustful of the things shared on Channels, and initially threatened to block the feature in the countries involved for the length of the war, saying that he didn’t want Telegram to be used to aggravate conflict or incite ethnic hatred. He did, however, walk back this plan when it became clear that they had also become a vital communications tool for Ukrainian officials and citizens to help coordinate their resistance and evacuations. Russians and Ukrainians are both prolific users of Telegram. They rely on the app for channels that act as newsfeeds, group chats (both public and private), and one-to-one communication. Since the Russian invasion of Ukraine, Telegram has remained an important lifeline for both Russians and Ukrainians, as a way of staying aware of the latest news and keeping in touch with loved ones. The Security Service of Ukraine said in a tweet that it was able to effectively target Russian convoys near Kyiv because of messages sent to an official Telegram bot account called "STOP Russian War." Telegram has become more interventionist over time, and has steadily increased its efforts to shut down these accounts. But this has also meant that the company has also engaged with lawmakers more generally, although it maintains that it doesn’t do so willingly. For instance, in September 2021, Telegram reportedly blocked a chat bot in support of (Putin critic) Alexei Navalny during Russia’s most recent parliamentary elections. Pavel Durov was quoted at the time saying that the company was obliged to follow a “legitimate” law of the land. He added that as Apple and Google both follow the law, to violate it would give both platforms a reason to boot the messenger from its stores. Soloviev also promoted the channel in a post he shared on his own Telegram, which has 580,000 followers. The post recommended his viewers subscribe to "War on Fakes" in a time of fake news.
from in


Telegram دیدبان منابع‌طبیعی و محیط‌زیست ایران
FROM American