Warning: mkdir(): No space left on device in /var/www/group-telegram/post.php on line 37

Warning: file_put_contents(aCache/aDaily/post/tarikhandishi/--): Failed to open stream: No such file or directory in /var/www/group-telegram/post.php on line 50
تاریخ‌اندیشی ــ مهدی تدینی | Telegram Webview: tarikhandishi/2587 -
Telegram Group & Telegram Channel
«دموکراسی و لیبرالیسم یا داستان هابیل و قابیل»


(یک از پنج)

معذورم که پیشاپیش بگویم باید پرگویی کنم تا این مبحث غامض و مهم را حداقل به زعم خودم به درستی صورتبندی کنم. نسبت میان دموکراسی و لیبرالیسم چیست؟ تکلیف لیبرال‌ها با دموکراسی چیست؟ تکلیف دموکرات‌ها با لیبرالیسم چیست؟ لیبرال بودن و دموکرات بودن با هم همپوشانی کامل دارد؟ بسیارند کسانی که خود را دموکرات می‌دانند، اما سخت دشمن لیبرالیسمند. اما در مقابل، اگر یک لیبرال کلامی علیه دموکراسی بر زبان آورد، از سوی آن دموکرات‌های ضدلیبرال آماج برچسب قرار می‌گیرد و به ویژه لیبرال بودنش را زیر سوال می‌برند. بنابراین باید پرسید: لیبرال بودن و دموکرات بودن تا چه اندازه همپوشان است؟ لیبرال‌ها هم می‌توانند نگاهی منتقدانه به دموکراسی داشته باشند؟ اینها پرسش‌های مهی است که به سرنوشت ما، به گذشته و آیندۀ ما و به تفسیرهای ما از تاریخ و توسعه مستقیماً ربط دارد و باید ذهنیت روشنی دربارۀ آنها داشته باشیم.

پیش از هر چیز، برای اینکه جواب صریحی به دوستان مهربان و مخالفان خوش‌انصافم داده باشم، باید موضع صریح خودم را به عنوان «لیبرال» دربارۀ دموکراسی برای امروز و آینده روشن کنم. اگر دموکراسی را تعیین سرنوشت بر اساس رأی مردم می‌فهمید، من دموکراتم و به این شیوۀ حکمرانی باور راسخ دارم. اگر بدانم فردا در انتخاباتی آزاد، دیدگاه مطلوب من صددرصد بازنده است، همچنان محکم به باختن تن می‌دهم تا اینکه به پیروزی با روش‌های غیردموکراتیک فکر کنم. شکست را می‌پذیرم و از گوشۀ محقر خودم کار و اندیشۀ ــ به زعم خودم ــ درست را بیان می‌کنم. شاید من و افکارم روزی برنده شدیم ــ و فقط آن پیروزی ارزشمند و ماندگار است. این را بارها در سخنرانی‌ها و نوشته‌ها به صراحت گفته‌ام، و اگر برخی قصد دارند نقدهای علمی‌ و تاریخی من بر دموکراسی را بی‌درنگ از بافت نوشته‌ها و افکارم بُرش دهند و به عنوان نشانۀ تمایلم به «اقتدارگرایی و دیکتاتوری» سر چوب کنند، قصدشان کار علمی نیست؛ بلکه گرمِ جدل‌های سیاسی روزمره‌اند و با توجه به اینکه دیدگاه‌های سیاسی مخربشان از جانب من بسیار تهدید شده است، حق می‌دهم به هر روش غیرصادقانه‌ای متوسل شوند تا صدایم را تحریف کنند. هیچ اصراری هم ندارم این شیوۀ نادرست را کنار بگذارند. با همین روش و منش ادامه دهید. اما اکثر بزرگوارانی که گوشه‌چشمی به کار ناچیز بنده دارند، صادقانه در پی تفکر و تأمل، و جویای راهی برای رسیدن به بهروزی و ایرانی بهترند. پس این بحث به ویژه برای آنها می‌تواند دربردارندۀ نکاتی باشد.

لیبرالیسم در اصل محتواست؛ یعنی مجموعه‌ای از اصول محتوایی و ارزشی است. اما دموکراسی در اصل صورت است؛ صوری است؛ یعنی اصولی صوری برای حکمرانی است که دربارۀ محتواها ساکت است؛ حتی و از جمله دربارۀ محتواهایی که از مجاری خودش تولید می‌شود. از آنجا که لیبرالیسم «دینِ سیاسیِ آزادی فردی» است و مبنا را بر آزادی‌های فردی می‌گذارد، مشخص است که دیر یا زود به اصول آزادی سیاسی ــ یعنی دموکراسی ــ نیز می‌رسد. دموکراسی شیوۀ حکمرانی مطلوب لیبرالیسم است. بنابراین، لیبرال ممکن است به دلایلی درنگ کند، اما دموکرات شدن غایت اجتناب‌ناپذیر لیبرالیسم است. اما لیبرال می‌تواند به دلایلی که شرح خواهیم داد، دموکراسی را نه الزاماً مکمل لیبرالیسم، بلکه حتی قابیلِ لیبرالیسم، یعنی قاتل آن ببیند و از آن بیمناک باشد. برای این ادعا نیز تاریخ انبوه بی‌شماری داده‌های انکارناپذیر جلوی ما گذاشته است.

@tarikhandishi | تاریخ‌اندیشی



group-telegram.com/tarikhandishi/2587
Create:
Last Update:

«دموکراسی و لیبرالیسم یا داستان هابیل و قابیل»


(یک از پنج)

معذورم که پیشاپیش بگویم باید پرگویی کنم تا این مبحث غامض و مهم را حداقل به زعم خودم به درستی صورتبندی کنم. نسبت میان دموکراسی و لیبرالیسم چیست؟ تکلیف لیبرال‌ها با دموکراسی چیست؟ تکلیف دموکرات‌ها با لیبرالیسم چیست؟ لیبرال بودن و دموکرات بودن با هم همپوشانی کامل دارد؟ بسیارند کسانی که خود را دموکرات می‌دانند، اما سخت دشمن لیبرالیسمند. اما در مقابل، اگر یک لیبرال کلامی علیه دموکراسی بر زبان آورد، از سوی آن دموکرات‌های ضدلیبرال آماج برچسب قرار می‌گیرد و به ویژه لیبرال بودنش را زیر سوال می‌برند. بنابراین باید پرسید: لیبرال بودن و دموکرات بودن تا چه اندازه همپوشان است؟ لیبرال‌ها هم می‌توانند نگاهی منتقدانه به دموکراسی داشته باشند؟ اینها پرسش‌های مهی است که به سرنوشت ما، به گذشته و آیندۀ ما و به تفسیرهای ما از تاریخ و توسعه مستقیماً ربط دارد و باید ذهنیت روشنی دربارۀ آنها داشته باشیم.

پیش از هر چیز، برای اینکه جواب صریحی به دوستان مهربان و مخالفان خوش‌انصافم داده باشم، باید موضع صریح خودم را به عنوان «لیبرال» دربارۀ دموکراسی برای امروز و آینده روشن کنم. اگر دموکراسی را تعیین سرنوشت بر اساس رأی مردم می‌فهمید، من دموکراتم و به این شیوۀ حکمرانی باور راسخ دارم. اگر بدانم فردا در انتخاباتی آزاد، دیدگاه مطلوب من صددرصد بازنده است، همچنان محکم به باختن تن می‌دهم تا اینکه به پیروزی با روش‌های غیردموکراتیک فکر کنم. شکست را می‌پذیرم و از گوشۀ محقر خودم کار و اندیشۀ ــ به زعم خودم ــ درست را بیان می‌کنم. شاید من و افکارم روزی برنده شدیم ــ و فقط آن پیروزی ارزشمند و ماندگار است. این را بارها در سخنرانی‌ها و نوشته‌ها به صراحت گفته‌ام، و اگر برخی قصد دارند نقدهای علمی‌ و تاریخی من بر دموکراسی را بی‌درنگ از بافت نوشته‌ها و افکارم بُرش دهند و به عنوان نشانۀ تمایلم به «اقتدارگرایی و دیکتاتوری» سر چوب کنند، قصدشان کار علمی نیست؛ بلکه گرمِ جدل‌های سیاسی روزمره‌اند و با توجه به اینکه دیدگاه‌های سیاسی مخربشان از جانب من بسیار تهدید شده است، حق می‌دهم به هر روش غیرصادقانه‌ای متوسل شوند تا صدایم را تحریف کنند. هیچ اصراری هم ندارم این شیوۀ نادرست را کنار بگذارند. با همین روش و منش ادامه دهید. اما اکثر بزرگوارانی که گوشه‌چشمی به کار ناچیز بنده دارند، صادقانه در پی تفکر و تأمل، و جویای راهی برای رسیدن به بهروزی و ایرانی بهترند. پس این بحث به ویژه برای آنها می‌تواند دربردارندۀ نکاتی باشد.

لیبرالیسم در اصل محتواست؛ یعنی مجموعه‌ای از اصول محتوایی و ارزشی است. اما دموکراسی در اصل صورت است؛ صوری است؛ یعنی اصولی صوری برای حکمرانی است که دربارۀ محتواها ساکت است؛ حتی و از جمله دربارۀ محتواهایی که از مجاری خودش تولید می‌شود. از آنجا که لیبرالیسم «دینِ سیاسیِ آزادی فردی» است و مبنا را بر آزادی‌های فردی می‌گذارد، مشخص است که دیر یا زود به اصول آزادی سیاسی ــ یعنی دموکراسی ــ نیز می‌رسد. دموکراسی شیوۀ حکمرانی مطلوب لیبرالیسم است. بنابراین، لیبرال ممکن است به دلایلی درنگ کند، اما دموکرات شدن غایت اجتناب‌ناپذیر لیبرالیسم است. اما لیبرال می‌تواند به دلایلی که شرح خواهیم داد، دموکراسی را نه الزاماً مکمل لیبرالیسم، بلکه حتی قابیلِ لیبرالیسم، یعنی قاتل آن ببیند و از آن بیمناک باشد. برای این ادعا نیز تاریخ انبوه بی‌شماری داده‌های انکارناپذیر جلوی ما گذاشته است.

@tarikhandishi | تاریخ‌اندیشی

BY تاریخ‌اندیشی ــ مهدی تدینی


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/tarikhandishi/2587

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Official government accounts have also spread fake fact checks. An official Twitter account for the Russia diplomatic mission in Geneva shared a fake debunking video claiming without evidence that "Western and Ukrainian media are creating thousands of fake news on Russia every day." The video, which has amassed almost 30,000 views, offered a "how-to" spot misinformation. In the United States, Telegram's lower public profile has helped it mostly avoid high level scrutiny from Congress, but it has not gone unnoticed. In addition, Telegram's architecture limits the ability to slow the spread of false information: the lack of a central public feed, and the fact that comments are easily disabled in channels, reduce the space for public pushback. These entities are reportedly operating nine Telegram channels with more than five million subscribers to whom they were making recommendations on selected listed scrips. Such recommendations induced the investors to deal in the said scrips, thereby creating artificial volume and price rise. The Dow Jones Industrial Average fell 230 points, or 0.7%. Meanwhile, the S&P 500 and the Nasdaq Composite dropped 1.3% and 2.2%, respectively. All three indexes began the day with gains before selling off.
from in


Telegram تاریخ‌اندیشی ــ مهدی تدینی
FROM American