group-telegram.com/andishehsarapub/14601
Last Update:
❇️ روزه دارم من و افطارم از آن لعلِ لب است
آری افطارِ رطب در رمضان مستحب است
روزِ ماهِ رمضان زلف میفشان که فقیه
بخورد روزۀ خود را به گمانی که شب است
زیرِ لب وقتِ نوشتن، همهکس نقطه نهد
این عجب نقطۀ خالِ تو به بالای لب است
یارب این نقطۀ لب را که به بالا بنهاد؟
نقطه هرجا غلط افتاد، مکیدن ادب است
شحنه اندر عقب است و، من از آن میترسم
که لب لعل تو، آلوده به ماءالعنب است
پسر مریم اگر نیست چه باک است ز مرگ
که دمادم لب من بر لب بنتالعنب است
گفتمش ای بت من! بوسه بده جان بسِتان
گفت: رو! کاین سخن تو، نه به شرط ادب است
مَنعَم از عشق کُند زاهد و آگه نَبُود
شهرت عشق من از مُلک عجم تا عرب است
عشـق آن است که از روی حقیقت باشد
هرکه را عشق مجازیست حمالالحطب است
گر صبوحی به وصال رخ جانان جان داد
سودن چهره به خاک سر کویش ادب است
#شاطرعباس_صبوحی_قمی ؟
یا #فصیحالزمان_شیرازی ؟
@pakruh
❇️ شاطرعباس صبوحی قمی، متولد سال ۱۲۷۵ در قم، چشم از جهان فرو بسته به سال ۱۳۱۵ در تهران، با اینکه گفته میشود سواد خواندن و نوشتن نداشت، به نسبت [سوادش] در سرودن غزل توانا بود.
تردیدهایی در صحت انتساب برخی اشعار به او مطرح است، از جمله همین شعر «روزه» که به فصیحالزمان شیرازی (رضوانی) هم نسبت داده شده است.
در غزل صبوحی و غزل فصیحالزمان، چند بیتی تفاوت وجود دارد.
غزل، با ابیاتی که در بالا نوشته شده، برای عموم معروفتر است و به صبوحی منسوب؛
و آنچه غزل فصیحالزمان شمرده شده این است:
@pakruh
❇️ روزه دارم من و افطارم از آن لعلِ لب است
آری افطارِ رطب، در رمضان مستحب است
روزِ ماهِ رمضان زلف میفشان که فقیه
بخورد روزۀ خود را به خیالی که شب است
زیرِ لب وقتِ نوشتن همهکس نقطه نهد
گو چرا نقطۀ خالِ تو به بالای لب است
سروِ قدِّ تو که دارد ثمر از آن لبِ نوش
نخلِ امّید بُوَد یا که درخت رطب است؟
پسر مریم اگر نیست چه باک است ز مرگ
تا دمادم لبِ ما بر لبِ بنتالعنب است
نسبت قدِّ تو با شاخۀ طوبی ندهم
که برِ قامتِ تو شاخۀ طوبی، حطب است
تاب ما زان سر زلف و تب ما زاتشِ عشق
تن و جان در شب هجرت همه در تاب و تب است
نهعجب گر بدری پردۀ رضوانی را
تو زره میدری و پردهی سعدی قصب است
خویش را خواندم اگر سعدی دوران نهعجب
که مرا هرکه بدین نام نخوانَد عجب است
آنکه سعدی زمان خواند مرا دانی کیست؟
شاهِ با داد و دهِش خسروِ عالینسب است
ناصرالدینشه جمجاه که از گوهرِ پاک
کانِ فضل و کرم و معدنِ علم و ادب است
#فصیحالزمان_شیرازی (رضوانی)
❇️ فصیحالزمان در ۱۲۴۰ خورشیدی (۳۵ سال قبل از تولد صبوحی) در فسا (استان فارس) به دنیا آمد، در نوجوانی و جوانی چند سال در اصفهان و قم زیست، سپس به تهران، به دربار ناصرالدینشاه رفت و در ۱۳۲۴ خ. (۹ سال پس از درگذشت صبوحی) در تهران چشم از جهان فروبست.
معروفترین شعر فصیحالزمان غزلیست که با این ابیات آغاز میشود:
❇️ همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی؟
به کسی جمال خود را ننمودهای و بینم
همهجا به هر زبانی، بوَد از تو گفتوگویی
- - -
🎸 دربارۀ شعر، موسیقی و گردشگری:
🎸 www.group-telegram.com/pakruh
🌱 لطفاً لینک مطالب این کانال را حذف نفرمایید. 🌹
🕯 www.group-telegram.com/it/andishehsarapub.com
BY اندیشه سرا
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/andishehsarapub/14601