Telegram Group & Telegram Channel
ظاهراً استاندار کردستان هم در مورد احکام سنگین معلمان صدایش در آمده است و انتشار  فایل ویدئویی سخنانش در فضای مجازی موجبات خشنودی جمعی از معلمان مورد ستم را هم فراهم کرد. اما به نظر من سخنانش بسیار مبهم است و مخاطب اصلی اش هم نامشخص. آیا حرکتی است برای دست به سر کردن معلمان یا اراده ای است جدی و واقعی برای مقابله با روند پرونده سازی ها و فشار بر فعالان صنفی و معلمان حق طلب. آنچه پس از اعتراضات ۱۴۰۱ برای تعداد زیادی از معلمان استان کردستان رویداده، برخوردهای فراقانونی و پرونده سازی های ناروا با احکامی سنگین مانند اخراج و انفصال و تعلیق است، ولی استاندار به شیوه ای ناواضح و تقلیل گرایانه صرفا از احکام «کسر حقوق» سخن می گوید دقیقا معلوم نیست منظور ایشان از کسر حقوق چیست؟ اخراج و انفصال و تعلیق ذیل عنوان کلی و مبهم کسر حقوق نمی گنجند. معلمان سالهاست حقوق شان کسری آورده و چهل پنجاه درصدی از این تورم افسار گسیخته عقب مانده و دیگر سخن از کسر حقوق برای معلمان به مثابه یک شوخی تلخ است. مطلب دیگر اینکه اصلا آیا در این موضوعات برای حرف و تصمیم ایشان گوش شنوایی وجود دارد و به قول معروف تیغش می برد یا صرفا دل خوش کنگی است برای جمع معلمان و دست به سر کردن آنها. آیا به این سخنان باید دلخوش بود که بالاخره کسی از بدنه دولت به بی عدالتی و پرونده سازی های ناروا اعتراض کرده یا این سخنان هم در ردیف تمامی تصمیم ها و موضع گیری های گذشته‌‌ی دولتی هایی همچون خود ایشان است که تا به اکنون نه آبی از آن سخنان برای معلم گرم شده و نه نانی در پی داشته. باید از استاندار خواست که شفاف سخن بگوید و وقتی سخن گفت صادقانه پیگیری کند و مستقیم و بدون واسطه نتیجه را هم به فرهنگیان اعلام کند.
گوش من یکی که از اینگونه سخنان پر است و به نظر من هیچ اراده ای وجود ندارد تا مشکلات عدیده آموزشی پرورشی را یکبار برای همیشه حل کند مشکلاتی که بخش بسیار کوچکی از آن مسأله کسر حقوق معلمان است.
حال که سر صحبت باز شده دوست دارم خیلی ساده و بدون هیچ نوع سیاه نمایی و بدون اینکه تحت تأثیر رسانه های معاند قرار گرفته باشم یا قصد تشویش اذهان عمومی یا به خطر افکندن امنیت ملی را داشته باشم صرفا بنا بر حس وظیفه‌ و جهت اطلاع استاندار محترم و به‌عنوان معلمی که بیست و هفت سال است در این کسوت هستم بگویم که کشتی آموزش و پرورش در ایران تا نوک بادبان هایش در گِل نشسته است. نه می‌خواهم از کتابهای درسی و محتوای به غایت گسسته از متن جامعه و نه از سایر فعالیت های به غایت پوچ و فرسوده کننده در قالب بخشنامه های عجیب و غریب سخن بگویم، بلکه صرفا از ساده ترین و اولیه ترین نیازهای یک انسان سخن می گویم، در محیطی که دانش آموزان نزدیک‌ به شش تا هشت ساعت را در کلاس های ۳۵ تا ۴۰ نفره به سر می برند، ضروری‌ترین امکانات زیستی انسانی و با کرامت نه برای معلمان و نه برای دانش آموزان تقریبا وجود ندارد، به جرأت می توان گفت که در کمتر مدرسه ای ( خصوصا مدارس حاشیه شهر و روستاها) یک سرویس بهداشتی مناسب با آب گرم، مایع دستشویی و درب سالم وجود دارد، شیر آبخوری‌های غیر بهداشتی و آلوده هم که بماند، صندلی‌ های شکسته خود داستانی دارد که تازه همین هم کمیاب است گاهی دانش آموزان یک ربع از زمان کلاس را به دنبال یافتن صندلی مناسب از این کلاس به آن کلاس آواره هستند. اگر خوب نگاه کنید مدارس ما بیشترین شباهت را به زندان ها دارند. فضایی به غایت رنگ‌ و رو رفته و فرسوده با بیشترین میزان کنترل و کمترین برخورداری. از درب ورودی زنگار گرفته ای که هر سال مقداری رنگ با عجله بر آن مالیده شده تا کلاس های تاریک و نمور و موزاییک‌های لب پر شده تا دیوارهای سیاه و چرک گرفته تا نبود وسایل تفریح، بازی و سرگرمی و امکانات ورزشی.
پس از اعتراضات ۱۴۰۱ دوربین های مداربسته در مدارس گسترش یافت که فضایی پلیسی ساخته اند، مراسم صبحگاهی و از جلو نظام و خبردار، فضایی پادگانی ایجاد کرده اند.جای تعجب ندارد که دانش آموزان تا فرصتی بیابند در تخریب هر آنچه متعلق به این فضاست کم نمی گذارند. از بعد نرم‌افزاری هم مدارس شکنجه گاهی تمام عیار است از سیستم آموزشی به غایت ناکارآمد و  محتوای ایدئولوژیک کتب درسی تا سیستم ارزشیابی و منطق نمره گذاری و درجه بندی تا کلاس‌های بدون معلم تا معلم بی انگیزه و فرسوده از مشکلات معیشتی تا معلم های خریدخدماتی تا کلاف پیچیدە ی مافیایی کنکور تا نبود یک خدمتگزار تمام وقت تا نگاه آماری و عددی به همه چیز تا نظام پوچ و ریاکارانه‌ی مستندسازی همه و همه دست به دست هم می دهند تا مدرسه مکانی به غایت غیر قابل تحمل و بردە ساز و ستم آلود باشد.
نجات این کشتی تقریبا غیر ممکن است.
سخن از حقوق کسر شده‌ی معلم یک شوخی سر سال است که ما از شما شنیدیم جناب استاندار، کە یا نشان از بی خبری شما از اوضاع دارد یا همان شیوه ماست‌مالی کردن گذشتگان را در پیش گرفته اید.



group-telegram.com/anjomansaqezwzewie/459
Create:
Last Update:

ظاهراً استاندار کردستان هم در مورد احکام سنگین معلمان صدایش در آمده است و انتشار  فایل ویدئویی سخنانش در فضای مجازی موجبات خشنودی جمعی از معلمان مورد ستم را هم فراهم کرد. اما به نظر من سخنانش بسیار مبهم است و مخاطب اصلی اش هم نامشخص. آیا حرکتی است برای دست به سر کردن معلمان یا اراده ای است جدی و واقعی برای مقابله با روند پرونده سازی ها و فشار بر فعالان صنفی و معلمان حق طلب. آنچه پس از اعتراضات ۱۴۰۱ برای تعداد زیادی از معلمان استان کردستان رویداده، برخوردهای فراقانونی و پرونده سازی های ناروا با احکامی سنگین مانند اخراج و انفصال و تعلیق است، ولی استاندار به شیوه ای ناواضح و تقلیل گرایانه صرفا از احکام «کسر حقوق» سخن می گوید دقیقا معلوم نیست منظور ایشان از کسر حقوق چیست؟ اخراج و انفصال و تعلیق ذیل عنوان کلی و مبهم کسر حقوق نمی گنجند. معلمان سالهاست حقوق شان کسری آورده و چهل پنجاه درصدی از این تورم افسار گسیخته عقب مانده و دیگر سخن از کسر حقوق برای معلمان به مثابه یک شوخی تلخ است. مطلب دیگر اینکه اصلا آیا در این موضوعات برای حرف و تصمیم ایشان گوش شنوایی وجود دارد و به قول معروف تیغش می برد یا صرفا دل خوش کنگی است برای جمع معلمان و دست به سر کردن آنها. آیا به این سخنان باید دلخوش بود که بالاخره کسی از بدنه دولت به بی عدالتی و پرونده سازی های ناروا اعتراض کرده یا این سخنان هم در ردیف تمامی تصمیم ها و موضع گیری های گذشته‌‌ی دولتی هایی همچون خود ایشان است که تا به اکنون نه آبی از آن سخنان برای معلم گرم شده و نه نانی در پی داشته. باید از استاندار خواست که شفاف سخن بگوید و وقتی سخن گفت صادقانه پیگیری کند و مستقیم و بدون واسطه نتیجه را هم به فرهنگیان اعلام کند.
گوش من یکی که از اینگونه سخنان پر است و به نظر من هیچ اراده ای وجود ندارد تا مشکلات عدیده آموزشی پرورشی را یکبار برای همیشه حل کند مشکلاتی که بخش بسیار کوچکی از آن مسأله کسر حقوق معلمان است.
حال که سر صحبت باز شده دوست دارم خیلی ساده و بدون هیچ نوع سیاه نمایی و بدون اینکه تحت تأثیر رسانه های معاند قرار گرفته باشم یا قصد تشویش اذهان عمومی یا به خطر افکندن امنیت ملی را داشته باشم صرفا بنا بر حس وظیفه‌ و جهت اطلاع استاندار محترم و به‌عنوان معلمی که بیست و هفت سال است در این کسوت هستم بگویم که کشتی آموزش و پرورش در ایران تا نوک بادبان هایش در گِل نشسته است. نه می‌خواهم از کتابهای درسی و محتوای به غایت گسسته از متن جامعه و نه از سایر فعالیت های به غایت پوچ و فرسوده کننده در قالب بخشنامه های عجیب و غریب سخن بگویم، بلکه صرفا از ساده ترین و اولیه ترین نیازهای یک انسان سخن می گویم، در محیطی که دانش آموزان نزدیک‌ به شش تا هشت ساعت را در کلاس های ۳۵ تا ۴۰ نفره به سر می برند، ضروری‌ترین امکانات زیستی انسانی و با کرامت نه برای معلمان و نه برای دانش آموزان تقریبا وجود ندارد، به جرأت می توان گفت که در کمتر مدرسه ای ( خصوصا مدارس حاشیه شهر و روستاها) یک سرویس بهداشتی مناسب با آب گرم، مایع دستشویی و درب سالم وجود دارد، شیر آبخوری‌های غیر بهداشتی و آلوده هم که بماند، صندلی‌ های شکسته خود داستانی دارد که تازه همین هم کمیاب است گاهی دانش آموزان یک ربع از زمان کلاس را به دنبال یافتن صندلی مناسب از این کلاس به آن کلاس آواره هستند. اگر خوب نگاه کنید مدارس ما بیشترین شباهت را به زندان ها دارند. فضایی به غایت رنگ‌ و رو رفته و فرسوده با بیشترین میزان کنترل و کمترین برخورداری. از درب ورودی زنگار گرفته ای که هر سال مقداری رنگ با عجله بر آن مالیده شده تا کلاس های تاریک و نمور و موزاییک‌های لب پر شده تا دیوارهای سیاه و چرک گرفته تا نبود وسایل تفریح، بازی و سرگرمی و امکانات ورزشی.
پس از اعتراضات ۱۴۰۱ دوربین های مداربسته در مدارس گسترش یافت که فضایی پلیسی ساخته اند، مراسم صبحگاهی و از جلو نظام و خبردار، فضایی پادگانی ایجاد کرده اند.جای تعجب ندارد که دانش آموزان تا فرصتی بیابند در تخریب هر آنچه متعلق به این فضاست کم نمی گذارند. از بعد نرم‌افزاری هم مدارس شکنجه گاهی تمام عیار است از سیستم آموزشی به غایت ناکارآمد و  محتوای ایدئولوژیک کتب درسی تا سیستم ارزشیابی و منطق نمره گذاری و درجه بندی تا کلاس‌های بدون معلم تا معلم بی انگیزه و فرسوده از مشکلات معیشتی تا معلم های خریدخدماتی تا کلاف پیچیدە ی مافیایی کنکور تا نبود یک خدمتگزار تمام وقت تا نگاه آماری و عددی به همه چیز تا نظام پوچ و ریاکارانه‌ی مستندسازی همه و همه دست به دست هم می دهند تا مدرسه مکانی به غایت غیر قابل تحمل و بردە ساز و ستم آلود باشد.
نجات این کشتی تقریبا غیر ممکن است.
سخن از حقوق کسر شده‌ی معلم یک شوخی سر سال است که ما از شما شنیدیم جناب استاندار، کە یا نشان از بی خبری شما از اوضاع دارد یا همان شیوه ماست‌مالی کردن گذشتگان را در پیش گرفته اید.

BY کانال انجمن صنفی معلمان کردستان ( سقز و زیویە )




Share with your friend now:
group-telegram.com/anjomansaqezwzewie/459

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

The next bit isn’t clear, but Durov reportedly claimed that his resignation, dated March 21st, was an April Fools’ prank. TechCrunch implies that it was a matter of principle, but it’s hard to be clear on the wheres, whos and whys. Similarly, on April 17th, the Moscow Times quoted Durov as saying that he quit the company after being pressured to reveal account details about Ukrainians protesting the then-president Viktor Yanukovych. Russians and Ukrainians are both prolific users of Telegram. They rely on the app for channels that act as newsfeeds, group chats (both public and private), and one-to-one communication. Since the Russian invasion of Ukraine, Telegram has remained an important lifeline for both Russians and Ukrainians, as a way of staying aware of the latest news and keeping in touch with loved ones. Telegram boasts 500 million users, who share information individually and in groups in relative security. But Telegram's use as a one-way broadcast channel — which followers can join but not reply to — means content from inauthentic accounts can easily reach large, captive and eager audiences. Oh no. There’s a certain degree of myth-making around what exactly went on, so take everything that follows lightly. Telegram was originally launched as a side project by the Durov brothers, with Nikolai handling the coding and Pavel as CEO, while both were at VK. The regulator said it has been undertaking several campaigns to educate the investors to be vigilant while taking investment decisions based on stock tips.
from it


Telegram کانال انجمن صنفی معلمان کردستان ( سقز و زیویە )
FROM American