Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بیانیه دانشجویان کوی دانشگاه تهران در اعتراض خفقان سیاسی و امنیتی در دانشگاهها
دانشجویان کوی دانشگاه تهران که در اعتراض به قتل همدانشگاهی خود امیرمحمد خالقی، روز جمعه ۲۶ بهمنماه تجمع اعتراضی برگزار کردند، بیانیهای خوانده و اعلام کردند که در ایران امنیت جانی ندارند.
در این بیانیه آمده که «اگر کشف حجابی صورت میگرفت، چهها که نمیکردید. آنچه اهمیت ندارد، جان فرزندان ایران است.»
خبرنامه امیرکبیر
@Hosseinronaghi
دانشجویان کوی دانشگاه تهران که در اعتراض به قتل همدانشگاهی خود امیرمحمد خالقی، روز جمعه ۲۶ بهمنماه تجمع اعتراضی برگزار کردند، بیانیهای خوانده و اعلام کردند که در ایران امنیت جانی ندارند.
در این بیانیه آمده که «اگر کشف حجابی صورت میگرفت، چهها که نمیکردید. آنچه اهمیت ندارد، جان فرزندان ایران است.»
خبرنامه امیرکبیر
@Hosseinronaghi
ببین شبِ خون
به باغِ گلگون
چگونه دشنه میبارد
بخوان و بخوانیم
سرودِ شکفتن
که شامِ خون، سحر دارد
@Hosseinronaghi
به باغِ گلگون
چگونه دشنه میبارد
بخوان و بخوانیم
سرودِ شکفتن
که شامِ خون، سحر دارد
@Hosseinronaghi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جمشید عزیزی قبل از اتمام مرخصی و ورود به زندان، در حمایت از منوچهر فلاح، همبندی محکوم به اعدامش در زندان لاکان رشت.
#نه_به_اعدام
#منوچهر_فلاح
@Hosseinronaghi
#نه_به_اعدام
#منوچهر_فلاح
@Hosseinronaghi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اعتراض هومن طاهری به صدور احکام اعدام منوچهر فلاح، شریفه محمدی و دیگر زندانیان محکوم به اعدام
@Hosseinronaghi
@Hosseinronaghi
Forwarded from مملکته
🔻 سپندارمذگان؛ روز نکوداشت زن و زمین در تقویم باستانی ایران
در تقویم باستانی ایران، ۲۹ بهمن به نام «سپندارمذگان» یا روز مهرورزی و نکوداشت زن و زمین نامگذاری شده است؛ روزی که ایرانیان باستان به زنان هدیه میدادند و نقش آنان را در خانواده و اجتماع گرامی میداشتند.
@mamlekate
در تقویم باستانی ایران، ۲۹ بهمن به نام «سپندارمذگان» یا روز مهرورزی و نکوداشت زن و زمین نامگذاری شده است؛ روزی که ایرانیان باستان به زنان هدیه میدادند و نقش آنان را در خانواده و اجتماع گرامی میداشتند.
@mamlekate
Telegraph
سپندارمذگان؛ روز نکوداشت زن و زمین در تقویم باستانی ایران
در تقویم باستانی ایران، ۲۹ بهمن به نام «سپندارمذگان» یا روز مهرورزی و نکوداشت زن و زمین نامگذاری شده است؛ روزی که ایرانیان باستان به زنان هدیه میدادند و نقش آنان را در خانواده و اجتماع گرامی میداشتند.
شعار دانشجویان: «حراست سپاهی، قاتل ما شمایی!» «نفر نفر حجاببان، دریغ از یک نگهبان»
اعتراض دانشجویان روز دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۴۰۳ در مقابل سردر مرکزی دانشگاه تهران ادامه داشت. دانشجویان در این تجمع اعتراضی به سیاستهای سرکوب حکومت و مدیریت دانشگاه با تجمع و سر دادن شعار اعتراض کردند.
شعارهای دانشجویان:
«حراست سپاهی، قاتل ما شمایی!»
«نفر نفر حجاببان، دریغ از یک نگهبان»
«اولویت مو بوده امنیت مغفول بوده»
«دانشجو داد بزن حقتو فریاد بزن»
«امروز اگر داد نزنی، خالقی فردا تویی»
«نیروی انتظامی قاتل ما شمایین»
«حراست سپاهی نمیخوایم نمیخوایم»
«فراجا کجایی مسئول ماجرایی»
«رهایی حق ماست قدرت ما جمع ماست»
#دانشگاه_تهران
#امیرمحمد_خالقی
از خبرنامه امیرکبیر و دانشجویان پیشرو
@Hosseinronaghi
اعتراض دانشجویان روز دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۴۰۳ در مقابل سردر مرکزی دانشگاه تهران ادامه داشت. دانشجویان در این تجمع اعتراضی به سیاستهای سرکوب حکومت و مدیریت دانشگاه با تجمع و سر دادن شعار اعتراض کردند.
شعارهای دانشجویان:
«حراست سپاهی، قاتل ما شمایی!»
«نفر نفر حجاببان، دریغ از یک نگهبان»
«اولویت مو بوده امنیت مغفول بوده»
«دانشجو داد بزن حقتو فریاد بزن»
«امروز اگر داد نزنی، خالقی فردا تویی»
«نیروی انتظامی قاتل ما شمایین»
«حراست سپاهی نمیخوایم نمیخوایم»
«فراجا کجایی مسئول ماجرایی»
«رهایی حق ماست قدرت ما جمع ماست»
#دانشگاه_تهران
#امیرمحمد_خالقی
از خبرنامه امیرکبیر و دانشجویان پیشرو
@Hosseinronaghi
بازداشت محسن قشقایی و یادآوری رنج او
محسن قشقایی از ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ دوباره بازداشت شده و هیچ تماسی با خانواده نداشتهاست. از نهاد بازداشتکننده و محل نگهداری او اطلاعی در دست نیست.
همین موضوع باعث شد خاطره تلخ و رنجی که سالها قبل در زندان به محسن و خانوادهاش تحمیل شد در ذهنم بیدار شود.
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳، محسن قشقایی با مادرش، طوبی سلطانی، در زندان اوین ملاقات میکند و همان روز، متوجه میشود مادرش پس از ملاقات گم شدهاست. سه هفته گذشت و به او مرخصی ندادند. اعتصاب غذا کرد، بهجای مرخصی، او را به بند دیگری منتقل کردند. پس از یک ماه، مشخص شد مادرش پس از ملاقات، حوالی اوین تصادف کرده و فوت کردهاست. شخصی لوازم او را میدزدد و پس از چند روز، او را بهعنوان مجهولالهویه به خاک میسپارند. خانوادهاش پس از یک ماه در آگاهی عکس مادرش را شناسایی کرده و متوجه میشوند که او یک ماه پیش فوت کردهاست.
آن روزها در زندان، این واقعه تاثیر بسیار منفی روی بچههای زندانی که دسترسیهایشان محدود بود گذاشت. خودم نیز نگرانیهای جدی داشتم خصوصا که پدرم در همان ایام در راه ملاقات تصادف کرده و آسیبهای جدی دیده بود. تا چند هفته مثل دیگر زندانیان به خانواده میگفتم اصلا برای ملاقات نیایید. شاهد بودم بسیاری از زندانیان نیز همین ترس را داشتند و نگران بودند.
@Hosseinronaghi
محسن قشقایی از ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ دوباره بازداشت شده و هیچ تماسی با خانواده نداشتهاست. از نهاد بازداشتکننده و محل نگهداری او اطلاعی در دست نیست.
همین موضوع باعث شد خاطره تلخ و رنجی که سالها قبل در زندان به محسن و خانوادهاش تحمیل شد در ذهنم بیدار شود.
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳، محسن قشقایی با مادرش، طوبی سلطانی، در زندان اوین ملاقات میکند و همان روز، متوجه میشود مادرش پس از ملاقات گم شدهاست. سه هفته گذشت و به او مرخصی ندادند. اعتصاب غذا کرد، بهجای مرخصی، او را به بند دیگری منتقل کردند. پس از یک ماه، مشخص شد مادرش پس از ملاقات، حوالی اوین تصادف کرده و فوت کردهاست. شخصی لوازم او را میدزدد و پس از چند روز، او را بهعنوان مجهولالهویه به خاک میسپارند. خانوادهاش پس از یک ماه در آگاهی عکس مادرش را شناسایی کرده و متوجه میشوند که او یک ماه پیش فوت کردهاست.
آن روزها در زندان، این واقعه تاثیر بسیار منفی روی بچههای زندانی که دسترسیهایشان محدود بود گذاشت. خودم نیز نگرانیهای جدی داشتم خصوصا که پدرم در همان ایام در راه ملاقات تصادف کرده و آسیبهای جدی دیده بود. تا چند هفته مثل دیگر زندانیان به خانواده میگفتم اصلا برای ملاقات نیایید. شاهد بودم بسیاری از زندانیان نیز همین ترس را داشتند و نگران بودند.
@Hosseinronaghi
جنبش دانشجویی تجلی همبستگی ملّی است.
بیانیه مشترک گروهی از انجمنها و رسانههای فعال در جنبش دانشجویی ایران
دانشجوی زندهیاد «امیرمحمد خالقی» در سایهٔ بیمسئولیتی وزارت علوم، ناکارآمدی نیروی انتظامی و فساد ساختاریِ جمهوری اسلامی، قربانی خشونت خیابانی شد و به شکلی اندوهبار، جان باخت. همانطور که همه ایرانیان در این سالها قربانی بودهایم.
این فاجعه در حالی رخ داد که دانشگاهیان از مدتها پیش در مورد وجود ناامنی و شرایط نامساعدی که نیازمند رسیدگی جدی نیروی انتظامی و مقامات مسئول بوده، به صورت شفاهی و کتبی اعتراض خود را اعلام کرده بودند. اما بیتوجهیِ پیوسته و بیکفایتی مسئولین، همان مسئولینی که در واپسین لحظات آغاز اعتراضات در کوی دانشگاه کوشیدند تا آرامش کاذب به دانشجویان تزریق کنند، مقدمات رخداد این جنایت فراموشنشدنی را فراهم کرد.
در پی قتل ناجوانمردانهٔ امیرمحمد خالقی، جامعه دانشجویی ایران، واکنشی چنین تاریخی و درخور از خود به نمایش گذاشت و دادخواه او و کسانی چون او شد.
دگرباره وفاداران به «جنبش دانشجویی ایران» مرز تاریخی و همیشگی خود را بر پایه دو اصل ارزشمند «آزادی و عدالت» با حاکمیت جمهوری اسلامی روشن کردند و یادآور شدند که دانشجو حتی اگر بمیرد، ذلت نمیپذیرد. یادآور شدند که آتش زیر خاکستر همیشه روشن میماند و برای ستیز با تاریکی، از نو زبانه میکشد.
بر ماست که فارغ از همه تفاوتها و اختلاف سلیقههایمان، با حفظ همبستگی حداکثری، برای بازتاب این صدای اصیل، مستقل و امیدبخش بکوشیم. صدایی که شاید تنها امید ملت آزادیخواه ایران برای عبور از جمهوری اسلامی است.
صدایی که فراتر از شعارها است، صدایی که با وجود آن، جوانان میتوانند به روزهای خوب آینده روشن امیدوار بوده و به جای سفر کردن، بمانند و پس بگیرند...
به امید آزادی،
چهارشنبه، ۱ اسفند ۱۴۰۳
پاینده ایران
#امیرمحمد_خالقی
@Hosseinronaghi
بیانیه مشترک گروهی از انجمنها و رسانههای فعال در جنبش دانشجویی ایران
دانشجوی زندهیاد «امیرمحمد خالقی» در سایهٔ بیمسئولیتی وزارت علوم، ناکارآمدی نیروی انتظامی و فساد ساختاریِ جمهوری اسلامی، قربانی خشونت خیابانی شد و به شکلی اندوهبار، جان باخت. همانطور که همه ایرانیان در این سالها قربانی بودهایم.
این فاجعه در حالی رخ داد که دانشگاهیان از مدتها پیش در مورد وجود ناامنی و شرایط نامساعدی که نیازمند رسیدگی جدی نیروی انتظامی و مقامات مسئول بوده، به صورت شفاهی و کتبی اعتراض خود را اعلام کرده بودند. اما بیتوجهیِ پیوسته و بیکفایتی مسئولین، همان مسئولینی که در واپسین لحظات آغاز اعتراضات در کوی دانشگاه کوشیدند تا آرامش کاذب به دانشجویان تزریق کنند، مقدمات رخداد این جنایت فراموشنشدنی را فراهم کرد.
در پی قتل ناجوانمردانهٔ امیرمحمد خالقی، جامعه دانشجویی ایران، واکنشی چنین تاریخی و درخور از خود به نمایش گذاشت و دادخواه او و کسانی چون او شد.
دگرباره وفاداران به «جنبش دانشجویی ایران» مرز تاریخی و همیشگی خود را بر پایه دو اصل ارزشمند «آزادی و عدالت» با حاکمیت جمهوری اسلامی روشن کردند و یادآور شدند که دانشجو حتی اگر بمیرد، ذلت نمیپذیرد. یادآور شدند که آتش زیر خاکستر همیشه روشن میماند و برای ستیز با تاریکی، از نو زبانه میکشد.
بر ماست که فارغ از همه تفاوتها و اختلاف سلیقههایمان، با حفظ همبستگی حداکثری، برای بازتاب این صدای اصیل، مستقل و امیدبخش بکوشیم. صدایی که شاید تنها امید ملت آزادیخواه ایران برای عبور از جمهوری اسلامی است.
صدایی که فراتر از شعارها است، صدایی که با وجود آن، جوانان میتوانند به روزهای خوب آینده روشن امیدوار بوده و به جای سفر کردن، بمانند و پس بگیرند...
به امید آزادی،
چهارشنبه، ۱ اسفند ۱۴۰۳
پاینده ایران
#امیرمحمد_خالقی
@Hosseinronaghi
دغدغه «آزادی، رفاه و امنیت در ایران»، دغدغه همه ما و خواست همه مردم ایران است.
در کنار «هنگامه قاضیانی» عزیز و «توماج صالحی» عزیز.
@Hosseinronaghi
در کنار «هنگامه قاضیانی» عزیز و «توماج صالحی» عزیز.
@Hosseinronaghi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خلق خدا به چه روز افتادند از تدبیر شما؛ مملکت رو تعطیل کنید. دارلایتام دایر کنید درستتره.
فکر و ذکرمان شد کسب آبرو. چه آبرویی؟
مملکت رو تعطیل کنید. دارلایتام دایر کنید درستتره.
مردم نان شب ندارند، شراب از فرانسه میآید.
قحطی است، دوا نیست، مرض بیداد میکند، نفوس حقالنفس میدهند.
باران رحمت از دولتی سر قبله عالم است و سیل و زلزله از معصیت مردم.
میر غضب بیشتر داریم تا سلمانی. سر بریدن از ختنه سهلتر.
ریخت مردم از آدمیزاد برگشته. سالک بر پیشانی همه مهر نکبت زده.
چشمها خمار از تراخم است.
چهرهها تکیده از تریاک.
اون چهارتا آب انبار شاه عباس هم کرم گذاشته!
ملیجک در گلدان نقره میشاشد.
چه انتطاری از این دودمان با آن سرسلسله اخته؟
خلق خدا به چه روز افتادند از تدبیر ما؛ دلال، فاحشه، لوطی، لـله، قاپباز، کفزن، رمال، معرکهگیر، گدایی که خودش شغلی است.
بریدهای از فیلم «حاجی واشنگتن» اثر «علی حاتمی»
@Hosseinronaghi
فکر و ذکرمان شد کسب آبرو. چه آبرویی؟
مملکت رو تعطیل کنید. دارلایتام دایر کنید درستتره.
مردم نان شب ندارند، شراب از فرانسه میآید.
قحطی است، دوا نیست، مرض بیداد میکند، نفوس حقالنفس میدهند.
باران رحمت از دولتی سر قبله عالم است و سیل و زلزله از معصیت مردم.
میر غضب بیشتر داریم تا سلمانی. سر بریدن از ختنه سهلتر.
ریخت مردم از آدمیزاد برگشته. سالک بر پیشانی همه مهر نکبت زده.
چشمها خمار از تراخم است.
چهرهها تکیده از تریاک.
اون چهارتا آب انبار شاه عباس هم کرم گذاشته!
ملیجک در گلدان نقره میشاشد.
چه انتطاری از این دودمان با آن سرسلسله اخته؟
خلق خدا به چه روز افتادند از تدبیر ما؛ دلال، فاحشه، لوطی، لـله، قاپباز، کفزن، رمال، معرکهگیر، گدایی که خودش شغلی است.
بریدهای از فیلم «حاجی واشنگتن» اثر «علی حاتمی»
@Hosseinronaghi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«هیوا سیفیزاده» خواننده زن در حین اجرا بازداشت شد.
دیشب ۹ اسفند ۱۴۰۳، هیوا سیفیزاده، ۲۷ ساله، خواننده و مدرس موسیقی کلاسیک، نوازنده تنبک و بازیگر تئاتر، حین یک اجرای زنده در عمارت «روبرو» به دست ماموران امنیتی بازداشت شد. به همین دلیل اجرای وی ناتمام ماند.
یکی از حاضران لحظه بازداشت این خواننده زن را چنین روایت میکند:
«همین الان وحشیا حمله کردن بهمون تو کنسرت هیوا سیفی زاده تو عمارت روبرو.
سه تا خانم چادری هم رفتن دستگیرش کنن. یه لشگر نیرو ریختن. چون گوشی هامونو گرفته بودن مسئولین اجرای برنامه نمیشد فیلم و عکسی گرفت.
یه سری لباس شخصی ریختن تو و چندتا فاطی کوماندو خوشحال میدوئیدن برای دستگیر کردنش. مردم هو شون کردن.
همون یک و نصفی ترک هم می ارزید به این استرس. به امید اینکه مشکل حادی براشون پیش نیارن.
با شعار خانواده های محترم اومدن تو و وقتی هو شدن، با داد و تشر شروع کردن بیرون کردنِ مردم»
از کانال ممکلته
@Hosseinronaghi
دیشب ۹ اسفند ۱۴۰۳، هیوا سیفیزاده، ۲۷ ساله، خواننده و مدرس موسیقی کلاسیک، نوازنده تنبک و بازیگر تئاتر، حین یک اجرای زنده در عمارت «روبرو» به دست ماموران امنیتی بازداشت شد. به همین دلیل اجرای وی ناتمام ماند.
یکی از حاضران لحظه بازداشت این خواننده زن را چنین روایت میکند:
«همین الان وحشیا حمله کردن بهمون تو کنسرت هیوا سیفی زاده تو عمارت روبرو.
سه تا خانم چادری هم رفتن دستگیرش کنن. یه لشگر نیرو ریختن. چون گوشی هامونو گرفته بودن مسئولین اجرای برنامه نمیشد فیلم و عکسی گرفت.
یه سری لباس شخصی ریختن تو و چندتا فاطی کوماندو خوشحال میدوئیدن برای دستگیر کردنش. مردم هو شون کردن.
همون یک و نصفی ترک هم می ارزید به این استرس. به امید اینکه مشکل حادی براشون پیش نیارن.
با شعار خانواده های محترم اومدن تو و وقتی هو شدن، با داد و تشر شروع کردن بیرون کردنِ مردم»
از کانال ممکلته
@Hosseinronaghi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مهدی یراحی: کنار زنان ایران میمانم و از رانت جنسیتی برای اجرای کنسرت بهره نمیگیرم.
توضیحات «مهدی یراحی» در خصوص اجرای حکم ۷۴ ضربه شلاق مرتبط با پرونده روسریتو و صحب کوتاه او با مردم عزیز ایران.
مهدی یراحی در ادامه از ظلم چند ساله به زنان اهل موسیقی میگوید: «چند سال است ممنوعالکار هستم و به همین دلیل یک رنجی را مضاعف فهمیدم اینکه زنان سرزمینم چه میکشند از این رنج و از این درد، که سالها به آنها تحمیل شده که اگر یک انسان استعدادی دارد بهخاطر جنسیتش نتواند از آن استعداد استفاده کند.
بهخاطر ظلمی که با زنان حوزه موسیقی میشود، و بهخاطر آگاهی که حاصل شدهاست، از رانت جنسیتی استفاده نخواهم کرد.»
وقتی که ترکه میخوری، تو از آزادی پری...
@Hosseinronaghi
توضیحات «مهدی یراحی» در خصوص اجرای حکم ۷۴ ضربه شلاق مرتبط با پرونده روسریتو و صحب کوتاه او با مردم عزیز ایران.
مهدی یراحی در ادامه از ظلم چند ساله به زنان اهل موسیقی میگوید: «چند سال است ممنوعالکار هستم و به همین دلیل یک رنجی را مضاعف فهمیدم اینکه زنان سرزمینم چه میکشند از این رنج و از این درد، که سالها به آنها تحمیل شده که اگر یک انسان استعدادی دارد بهخاطر جنسیتش نتواند از آن استعداد استفاده کند.
بهخاطر ظلمی که با زنان حوزه موسیقی میشود، و بهخاطر آگاهی که حاصل شدهاست، از رانت جنسیتی استفاده نخواهم کرد.»
وقتی که ترکه میخوری، تو از آزادی پری...
@Hosseinronaghi
دفاع از اوکراین در برابر تجاوز روسیه، دفاع از ارزشهای جهان آزاد است.
نمیتوان تجاوز روسیه به خاک اوکراین و تهدیدی را که این اقدامات برای جهان آزاد به همراه دارند، کماهمیت دانست. اوکراین عملاً خط مقدم رویارویی میان امپراتوری شر و جهان آزاد است—زمینی که از دوران جنگ سرد بهجا مانده است. در این جنگ، بیطرف ماندن، بهویژه با در نظر گرفتن نقش روسیه در حمایت و بقای رژیمهای تمامیتخواه و دیکتاتوری همسو با مسکو (از جمله جمهوری اسلامی)، هیچ معنایی ندارد.
Defending Ukraine against Russia's aggression is defending the values of the free world.
Russia's invasion of Ukraine and the threat its actions pose to the free world cannot be understated. Ukraine is effectively the front line in the confrontation between the empire of evil and the free world—a battleground left over from the Cold War. In this war, remaining neutral is meaningless, especially considering Russia's role in supporting and sustaining authoritarian and dictatorial regimes aligned with Moscow.
@Hosseinronaghi
نمیتوان تجاوز روسیه به خاک اوکراین و تهدیدی را که این اقدامات برای جهان آزاد به همراه دارند، کماهمیت دانست. اوکراین عملاً خط مقدم رویارویی میان امپراتوری شر و جهان آزاد است—زمینی که از دوران جنگ سرد بهجا مانده است. در این جنگ، بیطرف ماندن، بهویژه با در نظر گرفتن نقش روسیه در حمایت و بقای رژیمهای تمامیتخواه و دیکتاتوری همسو با مسکو (از جمله جمهوری اسلامی)، هیچ معنایی ندارد.
Defending Ukraine against Russia's aggression is defending the values of the free world.
Russia's invasion of Ukraine and the threat its actions pose to the free world cannot be understated. Ukraine is effectively the front line in the confrontation between the empire of evil and the free world—a battleground left over from the Cold War. In this war, remaining neutral is meaningless, especially considering Russia's role in supporting and sustaining authoritarian and dictatorial regimes aligned with Moscow.
@Hosseinronaghi
سرکوب دادخواهان، سرکوب عدالتخواهی است؛ ناهید شیرپیشه را آزاد کنید.
شرایط ناهید شیرپیشه، مادر پویا بختیاری، بسیار نگرانکننده است. او که بهدلیل دادخواهی خون فرزندش در زندان به سر میبرد، پس از اقدام به خودکشی، اعتصاب غذا کرده و وضعیت جسمی و روحی وخیمی دارد. ناهید شیرپیشه باید بدون هیچ قید و شرطی آزاد شود.
بیشتر بخوانیم:
۱- ناهید شیرپیشه: «فقر، فساد، فحشا، اعتیاد، افزایش آمار طلاق، همه اینها گردن آمریکا بوده؟ پس شما چیکاره بودید؟»
۲- سرکوب دادخواهان، سرکوب عدالتخواهی است. باید یکصدا از حقوق دادخواهانی که فرزندانشان را برای آزادی دیگران از دست دادهاند، دفاع کنیم. برای آنانکه مردم را ناامید و زمینخورده میخواهند و بهدنبال فراموش شدن یاد و نام کشتهشدگان ما هستند، هیچ چیزی خشمبرانگیزتر از صدای خانوادههای دادخواه نیست.
هر کدام از ما، صرفنظر از اندیشه و عقیده، باید در برابر استبداد سیاسی حاکم یکصدا باشیم.
@Hosseinronaghi
شرایط ناهید شیرپیشه، مادر پویا بختیاری، بسیار نگرانکننده است. او که بهدلیل دادخواهی خون فرزندش در زندان به سر میبرد، پس از اقدام به خودکشی، اعتصاب غذا کرده و وضعیت جسمی و روحی وخیمی دارد. ناهید شیرپیشه باید بدون هیچ قید و شرطی آزاد شود.
بیشتر بخوانیم:
۱- ناهید شیرپیشه: «فقر، فساد، فحشا، اعتیاد، افزایش آمار طلاق، همه اینها گردن آمریکا بوده؟ پس شما چیکاره بودید؟»
۲- سرکوب دادخواهان، سرکوب عدالتخواهی است. باید یکصدا از حقوق دادخواهانی که فرزندانشان را برای آزادی دیگران از دست دادهاند، دفاع کنیم. برای آنانکه مردم را ناامید و زمینخورده میخواهند و بهدنبال فراموش شدن یاد و نام کشتهشدگان ما هستند، هیچ چیزی خشمبرانگیزتر از صدای خانوادههای دادخواه نیست.
هر کدام از ما، صرفنظر از اندیشه و عقیده، باید در برابر استبداد سیاسی حاکم یکصدا باشیم.
@Hosseinronaghi
تاریخ درس خودش را میدهد، این با شماست که یاد بگیرید یا نه.
نیل فرگوسن نوشته بود:
«هرچه جهان بدون یک جنگ جهانی بزرگ پیش میرود، تصور شروع آن جنگ بزرگ غیرممکنتر و امکان شروع آن راحتتر است.»
در مارس ۱۹۳۸ نیروهای آلمان نازی در مرزهای چکسلواکی دست به آرایش نظامی زدند و نماینده ایالت سودتلند Sudetenland (بخش آلمانی زبان جدایی طلب) خواستار جدایی از چکسلواکی و الحاق به آلمان شد. کاملا مشخص بود که ماجرا از چه قرار است. همان مسئلهای که امروز میان روسیه و اوکراین هم قابل مشاهده است. آلمان نازی پس از الحاق اتریش به خاک خود، خواستار الحاق کل چکسلواکی به آلمان نیز بود و مناطق جداییطلب صرفا بهانهای بود که مزهی دهان قدرتهای اروپایی را بچشد. در کنفرانس بدنام مونیخ بود که رهبران قدرتهای اروپایی از قبیل ایتالیا، فرانسه و بریتانیا با بیخیالی تمام نسبت به سرنوشت مردم اروپا و صرفا برای درگیر نشدن با هیتلر، در قراردادی که هیچ نمایندهای از چکسلواکی در طول گفتوگو و امضای آن وجود نداشت، سودت را در سپتامبر ۱۹۳۸ به هیتلر بخشیدند.
طی شش ماه آینده با دستدرازی و نقشه حسابشدهی هیتلر، چکسلواکی به طور کامل از نقشهی اروپا حذف شد. مانند هر رهبر تمامیتخواه دیگری که بر گردهی شهروندان سوار است، هیتلر مدام از ساخت یک آلمان بزرگتر سخن میگفت. در نگاه بریتانیایی که تجربهی وحشت جنگ اول جهانی را داشت به خیال خودش با مماشات و صلح با هیتلر، دیگر نیازی به تجربهی یک جنگ جهانی دیگر نداشت. اوضاع در لندن به حدی بود که پیش از کنفرانس مونیخ و احتمال وقوع جنگ، پلیس شهری مامورانی را در مقابل قفس حیوانهای وحشی در باغ وحش گذاشته بود تا در صورت اصابت بمب و باز شدن قفس، به آنها شلیک کنند.
در چنین شرایطی بود که در اروپا و خصوصا انگلستان، سیاستمدارانی بودند که میاندیشیدند با سیاست کنار آمدن با هیتلر میتواند جلوی وقوع جنگ بزرگی را گرفت. در یک روز بارانی پاییزی، جمعیت زیادی در لندن منتظر بازگشت آقای نخست وزیر، نویل چمبرلین Neville Chamberlain (نخستوزیر بریتانیا پیش از چرچیل) پس از امضای قرارداد مونیخ با آلمان نازی بودند. درهای هواپیما باز شد، آقای نخست وزیر بیرون آمد و در میان تشویق حضار شروع به سخنرانی کرد:
«شهروندان عزیز انگلیسی، برای دومین بار در تاریخ، یک نخست وزیر بریتانیایی به آلمان رفت و صلح را با افتخار با خود به همراه آورد... ما امروز با امضای این قرارداد، صلح را برای زمانهمان به ارمغان آوردیم. به خانههایتان بروید و یک خواب راحت و آسوده داشته باشید.»
یک سال بعد جنگ دوم جهانی به راه افتاد و شد آنچه که شد. چمبرلین و سیاستمدارانی مانند او در خوشخیالی ترحم برانگیزی میگفتند: ببینید خود آلمانیها زیر این قرارداد ما را امضا کردند که جنگ نمیخواهند و خواهان صلح هستند.
در مقابل یک مستبد جنگطلب، زور تنها گزینه منطقی است و صحبت از صلح فقط زمانی به درد میخورد که او بداند شروع جنگ به معنای پایان عمرش خواهد بود.
آنچنان که در حکمتهای گذشتگان میخوانیم:
Si vis pacem para bellum
اگر صلح میخواهی، برای جنگ آماده شو.
نوشته شاوشَنک
@Hosseinronaghi
نیل فرگوسن نوشته بود:
«هرچه جهان بدون یک جنگ جهانی بزرگ پیش میرود، تصور شروع آن جنگ بزرگ غیرممکنتر و امکان شروع آن راحتتر است.»
در مارس ۱۹۳۸ نیروهای آلمان نازی در مرزهای چکسلواکی دست به آرایش نظامی زدند و نماینده ایالت سودتلند Sudetenland (بخش آلمانی زبان جدایی طلب) خواستار جدایی از چکسلواکی و الحاق به آلمان شد. کاملا مشخص بود که ماجرا از چه قرار است. همان مسئلهای که امروز میان روسیه و اوکراین هم قابل مشاهده است. آلمان نازی پس از الحاق اتریش به خاک خود، خواستار الحاق کل چکسلواکی به آلمان نیز بود و مناطق جداییطلب صرفا بهانهای بود که مزهی دهان قدرتهای اروپایی را بچشد. در کنفرانس بدنام مونیخ بود که رهبران قدرتهای اروپایی از قبیل ایتالیا، فرانسه و بریتانیا با بیخیالی تمام نسبت به سرنوشت مردم اروپا و صرفا برای درگیر نشدن با هیتلر، در قراردادی که هیچ نمایندهای از چکسلواکی در طول گفتوگو و امضای آن وجود نداشت، سودت را در سپتامبر ۱۹۳۸ به هیتلر بخشیدند.
طی شش ماه آینده با دستدرازی و نقشه حسابشدهی هیتلر، چکسلواکی به طور کامل از نقشهی اروپا حذف شد. مانند هر رهبر تمامیتخواه دیگری که بر گردهی شهروندان سوار است، هیتلر مدام از ساخت یک آلمان بزرگتر سخن میگفت. در نگاه بریتانیایی که تجربهی وحشت جنگ اول جهانی را داشت به خیال خودش با مماشات و صلح با هیتلر، دیگر نیازی به تجربهی یک جنگ جهانی دیگر نداشت. اوضاع در لندن به حدی بود که پیش از کنفرانس مونیخ و احتمال وقوع جنگ، پلیس شهری مامورانی را در مقابل قفس حیوانهای وحشی در باغ وحش گذاشته بود تا در صورت اصابت بمب و باز شدن قفس، به آنها شلیک کنند.
در چنین شرایطی بود که در اروپا و خصوصا انگلستان، سیاستمدارانی بودند که میاندیشیدند با سیاست کنار آمدن با هیتلر میتواند جلوی وقوع جنگ بزرگی را گرفت. در یک روز بارانی پاییزی، جمعیت زیادی در لندن منتظر بازگشت آقای نخست وزیر، نویل چمبرلین Neville Chamberlain (نخستوزیر بریتانیا پیش از چرچیل) پس از امضای قرارداد مونیخ با آلمان نازی بودند. درهای هواپیما باز شد، آقای نخست وزیر بیرون آمد و در میان تشویق حضار شروع به سخنرانی کرد:
«شهروندان عزیز انگلیسی، برای دومین بار در تاریخ، یک نخست وزیر بریتانیایی به آلمان رفت و صلح را با افتخار با خود به همراه آورد... ما امروز با امضای این قرارداد، صلح را برای زمانهمان به ارمغان آوردیم. به خانههایتان بروید و یک خواب راحت و آسوده داشته باشید.»
یک سال بعد جنگ دوم جهانی به راه افتاد و شد آنچه که شد. چمبرلین و سیاستمدارانی مانند او در خوشخیالی ترحم برانگیزی میگفتند: ببینید خود آلمانیها زیر این قرارداد ما را امضا کردند که جنگ نمیخواهند و خواهان صلح هستند.
در مقابل یک مستبد جنگطلب، زور تنها گزینه منطقی است و صحبت از صلح فقط زمانی به درد میخورد که او بداند شروع جنگ به معنای پایان عمرش خواهد بود.
آنچنان که در حکمتهای گذشتگان میخوانیم:
Si vis pacem para bellum
اگر صلح میخواهی، برای جنگ آماده شو.
نوشته شاوشَنک
@Hosseinronaghi