Telegram Group & Telegram Channel
💠 علت شمردن مقدم💠


مناظره‌های سیاسی همیشه پر از مغالطه است. یک دلیل ساده دارد: هر دو طرف در پی اثبات «حقیقت» نیستند؛ بلکه می‌خواهند رقیب را ساکت و منکوب کنند. شالوده استدلال‌های مناظرات سیاسی، جدل است و نه برهان. وقتی گفتگو جدلی باشد، شک نکنید مغالطه هم همراهش خواهد بود.
مناظره حسین شریعتمداری و صادق خرازی را می‌خوانم. شریعتمداری برای اثبات «انحراف اصلاحات» می‌گوید: « مهاجرانی و رمضان‌پور (معاون فرهنگی وزارت ارشاد در دوران مسجد جامعی) و همچنین حدود ۸ تا ۱۰ نفر از نمایندگان مجلس ششم اکنون در خارج از کشور هستند و فراری‌اند. بالاخره آن‌ها زمانی مسئولیت داشته‌اند.» شریعتمداری چند دقیقه بعد در انتهای مناظره آن جمله مشهور و البته درست را می‌گوید: «میزان حال فعلی افراد است و این مسأله بسیار اهمیت دارد.»
صورت استدلال شریعتمداری این گونه است:
 الف و ب در گذشته ج بودند.
الف و ب اینک د هستند.
پس: ج به د خواهد رسید.
مهاجرانی در گذشته اصلاح طلب بود.
مهاجرانی اینکه فراری و خارج از کشور [ضدانقلاب] است.
پس: اصلاح طلبی به ضدیت با انقلاب خواهد رسید. یا پس اصلاح طلبی منحرف شده است.

این استدلال نادرست است. چون علاوه بر اینکه صدها مورد نقض دارد، می‌توان همین استدلال را علیه اصولگرایان طرح کرد. مثلاً گفته شود فرد الف در گذشته اصولگرا بود. فرد الف اینک به فساد اقتصادی متهم شده است. پس اصولگرایی به فساد اقتصادی می‌رسد. این شیوه استدلال قطعاً نادرست است. الف پیش از این مؤمن بود. الف اینک ملحد است. پس ایمان به الحاد می‌رسد یا مثال بالعکس پس الحاد به ایمان می‌رسد. یک مثال سیاسی روشن از زبان حسین شریعتمداری بنویسم. هاشمی و روحانی [و حتی ناطق نوری] از اعضای جامعه روحانیت مبارز بودند. هاشمی و روحانی اینک دارای تفکر سازش [که خیلی آخ است] هستند. آیا می‌شود نتیجه گرفت که عضویت در جامعه روحانیت سرانجامش این تفکر است؟ شاهرخ بیانی و هاشمی نسب و بهزاد داداش زاده و ... ابتدا پرسپولیسی بودند. آن‌ها بعداً استقلالی شدند. پس ...

در این گونه استدلال میان «سابقه» فرد و آنچه که اکنون است، رابطه برقرار می‌شود. گذشته علت وضعیت کنونی است. امر پیشین [اصلاح طلبی] علت امر پسین [ضدانقلاب] بودن است. این مغالطه در کتب منطقی، «مغالطه علت شمردن امر متقدم» نامیده می‌شود. علت شمردن امر پیشین، در استدلال‌های سیاسی و اجتماعی و فلسفی و حتی گفتگوهای روزمره جاری است. مثل اینکه میگویند علت روی کار آمدن دولت احمدی نژاد، دولت خاتمی بود و علت روی کار آمدن دولت روحانی و رویگردانی از اصولگرایان، دولت احمدی نژاد بود. بی حجابی علت خشک سالی است. امروز آیفون خانه خراب شد.تقصیر آن کلاغی بود که دیروز آمد دم پنجره نشست و قارقار کرد.

ما با دو اتفاق یا دو موقعیت مواجهیم. یکی سابق و پیشین است و دیگری لاحق و پسین. بین این دو ربط می‌بینیم و اولی را علت دومی به شمار می‌آوریم. این واضح است که علت باید مقدم و سابق بر معلول باشد. اما قرار نیست هر که کلاه دارد، آقاجان باشد و هر گردی گردو. هر چیزی که سابق و پیشین بود، علت اتفاق پسین نیست.
برای یافتن رابطه علیت میان دو چیز لااقل چهار شرط لازم است. اول اینکه رابطه میان آن دو چیز یکنواخت و تغییرناپذیر باشد. یعنی اگر در شرایط عادی، مورد نقض یافت شد، نمی‌توان علیت بین آن دو یافت. دوم اینکه این دو چیز مجاور باشند و میانشان فاصله و درنگ نباشد. یک نمونه سیاسی برای مجاورت که اتفاقاً باز هم در استدلال‌های جناب شریعتمداری است –واقعاً از ایشان باید تشکر کرد- اینکه «ب.ز» که متهم به فساد اقتصادی است، به دولت سازندگی می‌چسبد، نه دولت نهم؛ زیرا در دولت سازندگی از دست هاشمی جایزه گرفته و عکسش هم موجود است. اینجا مجاورت نیست. بین آن جایزه در سالیان دور و همکاری با دولت نهم فاصله بسیاری است. نمی‌توان با حذف این سالهای طولانی، آن جایزه را به فساد اقتصادی الان چسباند. مؤلفه سوم علیت باید پیشینی علت باشد؛ یعنی از جهت زمانی علت سابق باشد. چهارم اینکه این رابطه نامتقارن باید باشد. یعنی اگر الف علت ب است، نمی‌توان ب علت الف باشد. در مثال‌های گفته شده، همانطور که برخی بازیکنان از پرسپولیس به استقلال رفته‌اند، عابدزاده و ... از استقلال به پرسپولیس آمده‌اند. پس تنها سبقت، نمی‌توان دلیل علیت باشد. به سه شرط دیگر نیاز است. اگرچه این شروط برای علیت تکوینی و حقیقی است؛ اما علیت در اتفاقات سیاسی و اجتماعی نیز تابع قوانین و شروطی است و هر امری پیشینی را نمیتوان علت امر پسین گرفت. اگر شریعتمداری می‌خواهد انحراف اصلاحات را اثبات کند، باید استدلال‌هایی محکم‌تر بچیند.

منبع:
@moghaletat

@moghaletat2 | آرشیو مغالطات
@mghlte | عصر روشنگری



group-telegram.com/mghlte/396
Create:
Last Update:

💠 علت شمردن مقدم💠


مناظره‌های سیاسی همیشه پر از مغالطه است. یک دلیل ساده دارد: هر دو طرف در پی اثبات «حقیقت» نیستند؛ بلکه می‌خواهند رقیب را ساکت و منکوب کنند. شالوده استدلال‌های مناظرات سیاسی، جدل است و نه برهان. وقتی گفتگو جدلی باشد، شک نکنید مغالطه هم همراهش خواهد بود.
مناظره حسین شریعتمداری و صادق خرازی را می‌خوانم. شریعتمداری برای اثبات «انحراف اصلاحات» می‌گوید: « مهاجرانی و رمضان‌پور (معاون فرهنگی وزارت ارشاد در دوران مسجد جامعی) و همچنین حدود ۸ تا ۱۰ نفر از نمایندگان مجلس ششم اکنون در خارج از کشور هستند و فراری‌اند. بالاخره آن‌ها زمانی مسئولیت داشته‌اند.» شریعتمداری چند دقیقه بعد در انتهای مناظره آن جمله مشهور و البته درست را می‌گوید: «میزان حال فعلی افراد است و این مسأله بسیار اهمیت دارد.»
صورت استدلال شریعتمداری این گونه است:
 الف و ب در گذشته ج بودند.
الف و ب اینک د هستند.
پس: ج به د خواهد رسید.
مهاجرانی در گذشته اصلاح طلب بود.
مهاجرانی اینکه فراری و خارج از کشور [ضدانقلاب] است.
پس: اصلاح طلبی به ضدیت با انقلاب خواهد رسید. یا پس اصلاح طلبی منحرف شده است.

این استدلال نادرست است. چون علاوه بر اینکه صدها مورد نقض دارد، می‌توان همین استدلال را علیه اصولگرایان طرح کرد. مثلاً گفته شود فرد الف در گذشته اصولگرا بود. فرد الف اینک به فساد اقتصادی متهم شده است. پس اصولگرایی به فساد اقتصادی می‌رسد. این شیوه استدلال قطعاً نادرست است. الف پیش از این مؤمن بود. الف اینک ملحد است. پس ایمان به الحاد می‌رسد یا مثال بالعکس پس الحاد به ایمان می‌رسد. یک مثال سیاسی روشن از زبان حسین شریعتمداری بنویسم. هاشمی و روحانی [و حتی ناطق نوری] از اعضای جامعه روحانیت مبارز بودند. هاشمی و روحانی اینک دارای تفکر سازش [که خیلی آخ است] هستند. آیا می‌شود نتیجه گرفت که عضویت در جامعه روحانیت سرانجامش این تفکر است؟ شاهرخ بیانی و هاشمی نسب و بهزاد داداش زاده و ... ابتدا پرسپولیسی بودند. آن‌ها بعداً استقلالی شدند. پس ...

در این گونه استدلال میان «سابقه» فرد و آنچه که اکنون است، رابطه برقرار می‌شود. گذشته علت وضعیت کنونی است. امر پیشین [اصلاح طلبی] علت امر پسین [ضدانقلاب] بودن است. این مغالطه در کتب منطقی، «مغالطه علت شمردن امر متقدم» نامیده می‌شود. علت شمردن امر پیشین، در استدلال‌های سیاسی و اجتماعی و فلسفی و حتی گفتگوهای روزمره جاری است. مثل اینکه میگویند علت روی کار آمدن دولت احمدی نژاد، دولت خاتمی بود و علت روی کار آمدن دولت روحانی و رویگردانی از اصولگرایان، دولت احمدی نژاد بود. بی حجابی علت خشک سالی است. امروز آیفون خانه خراب شد.تقصیر آن کلاغی بود که دیروز آمد دم پنجره نشست و قارقار کرد.

ما با دو اتفاق یا دو موقعیت مواجهیم. یکی سابق و پیشین است و دیگری لاحق و پسین. بین این دو ربط می‌بینیم و اولی را علت دومی به شمار می‌آوریم. این واضح است که علت باید مقدم و سابق بر معلول باشد. اما قرار نیست هر که کلاه دارد، آقاجان باشد و هر گردی گردو. هر چیزی که سابق و پیشین بود، علت اتفاق پسین نیست.
برای یافتن رابطه علیت میان دو چیز لااقل چهار شرط لازم است. اول اینکه رابطه میان آن دو چیز یکنواخت و تغییرناپذیر باشد. یعنی اگر در شرایط عادی، مورد نقض یافت شد، نمی‌توان علیت بین آن دو یافت. دوم اینکه این دو چیز مجاور باشند و میانشان فاصله و درنگ نباشد. یک نمونه سیاسی برای مجاورت که اتفاقاً باز هم در استدلال‌های جناب شریعتمداری است –واقعاً از ایشان باید تشکر کرد- اینکه «ب.ز» که متهم به فساد اقتصادی است، به دولت سازندگی می‌چسبد، نه دولت نهم؛ زیرا در دولت سازندگی از دست هاشمی جایزه گرفته و عکسش هم موجود است. اینجا مجاورت نیست. بین آن جایزه در سالیان دور و همکاری با دولت نهم فاصله بسیاری است. نمی‌توان با حذف این سالهای طولانی، آن جایزه را به فساد اقتصادی الان چسباند. مؤلفه سوم علیت باید پیشینی علت باشد؛ یعنی از جهت زمانی علت سابق باشد. چهارم اینکه این رابطه نامتقارن باید باشد. یعنی اگر الف علت ب است، نمی‌توان ب علت الف باشد. در مثال‌های گفته شده، همانطور که برخی بازیکنان از پرسپولیس به استقلال رفته‌اند، عابدزاده و ... از استقلال به پرسپولیس آمده‌اند. پس تنها سبقت، نمی‌توان دلیل علیت باشد. به سه شرط دیگر نیاز است. اگرچه این شروط برای علیت تکوینی و حقیقی است؛ اما علیت در اتفاقات سیاسی و اجتماعی نیز تابع قوانین و شروطی است و هر امری پیشینی را نمیتوان علت امر پسین گرفت. اگر شریعتمداری می‌خواهد انحراف اصلاحات را اثبات کند، باید استدلال‌هایی محکم‌تر بچیند.

منبع:
@moghaletat

@moghaletat2 | آرشیو مغالطات
@mghlte | عصر روشنگری

BY مجله‌ی اینترنتی عصر روشنگری


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/mghlte/396

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

In 2018, Russia banned Telegram although it reversed the prohibition two years later. At this point, however, Durov had already been working on Telegram with his brother, and further planned a mobile-first social network with an explicit focus on anti-censorship. Later in April, he told TechCrunch that he had left Russia and had “no plans to go back,” saying that the nation was currently “incompatible with internet business at the moment.” He added later that he was looking for a country that matched his libertarian ideals to base his next startup. These administrators had built substantial positions in these scrips prior to the circulation of recommendations and offloaded their positions subsequent to rise in price of these scrips, making significant profits at the expense of unsuspecting investors, Sebi noted. Telegram was co-founded by Pavel and Nikolai Durov, the brothers who had previously created VKontakte. VK is Russia’s equivalent of Facebook, a social network used for public and private messaging, audio and video sharing as well as online gaming. In January, SimpleWeb reported that VK was Russia’s fourth most-visited website, after Yandex, YouTube and Google’s Russian-language homepage. In 2016, Forbes’ Michael Solomon described Pavel Durov (pictured, below) as the “Mark Zuckerberg of Russia.” Right now the digital security needs of Russians and Ukrainians are very different, and they lead to very different caveats about how to mitigate the risks associated with using Telegram. For Ukrainians in Ukraine, whose physical safety is at risk because they are in a war zone, digital security is probably not their highest priority. They may value access to news and communication with their loved ones over making sure that all of their communications are encrypted in such a manner that they are indecipherable to Telegram, its employees, or governments with court orders.
from it


Telegram مجله‌ی اینترنتی عصر روشنگری
FROM American