میهمان امروز: انسل شماره 25 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Forwarded from anselmagazine
Forwarded from فرازگفتارها - انسانشناسی و فرهنگ
لینک در کانال تلگرا م فرازگفتارها / انسانشناسی و فرهنگ
https://www.group-telegram.com/c/1440493462/373
این کانال خصوصی است برای ورود از این لینک استفاده کنید
https://www.group-telegram.com/+VdwvlsJ9eY3iJPjE
https://www.group-telegram.com/c/1440493462/373
این کانال خصوصی است برای ورود از این لینک استفاده کنید
https://www.group-telegram.com/+VdwvlsJ9eY3iJPjE
Forwarded from NasserFakouhiPaintings
«شهر بیست و پنج» / اکریلیک روی کاغذ/30 * 20 سانتیمتر
کانال نقاشیها در تلگرام
https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.compaintings
کانال نقاشیها در اینستا
https://www.instagram.com/nasser_fakouhi_paintings
کانال نقاشیها در تلگرام
https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.compaintings
کانال نقاشیها در اینستا
https://www.instagram.com/nasser_fakouhi_paintings
Forwarded from ناصر فکوهی/ فایلهای دیداری-شنیداری
#درس_کارشناسی_ارشد / #انسان_شناسی_شهری / جلسه 9 اسفند 1395 / #دانشکده_علوم_اجتماعی #دانشگاه_تهران / «#دگرجای_ها» #فوکو /بخش دوم / 30 آبان 1397
عکس فوری/ 105/ هنر بومیان/ با اشتراک رایگان در کانال ناصر فکوهی در یوتیوب به تداوم کار ما کمک کنید. تمام نوشتهها و سخنرانی او به یوتیوب منتقل میشوند. میزان اشتراک در کانال یوتیوب و استفاده از برنامههای ما در این کانال اهمیت بسیار زیادی دارد. لطفا به این نکته دقت کنید و به همه دوستان خود یادآوری کنید که در کانال یوتیوب که شانس دوام بسیار بیشتری از کانالهایی همچون تلگرام دارد عضو شوند.
https://www.youtube.com/watch?v=m_N4NmNOp8w
https://www.youtube.com/watch?v=m_N4NmNOp8w
YouTube
عکس فوری(105)/هنر بومیان /ناصر فکوهی/1397/ N. Fakouhi/ Ethno Art / 2019
تامل و اشاره به آنچه گاه ”هنر قومي“ (Ethno Art) ناميده شده است و به نوعي با مفهوم دانش قومي در انسان شناسي نيز نزديك است، را مي توان از لحاظ تاريخي در بيگانه گرايي (Exotism) اروپايي جاي داد كه پس از رنسانس و به مثابه يكي از نتايج دراز مدت جنگهاي صليبي…
عکس فوری/ 106/ هویت منفی/ با اشتراک رایگان در کانال ناصر فکوهی در یوتیوب به تداوم کار ما کمک کنید. تمام نوشتهها و سخنرانی او به یوتیوب منتقل میشوند. میزان اشتراک در کانال یوتیوب و استفاده از برنامههای ما در این کانال اهمیت بسیار زیادی دارد. لطفا به این نکته دقت کنید و به همه دوستان خود یادآوری کنید که در کانال یوتیوب که شانس دوام بسیار بیشتری از کانالهایی همچون تلگرام دارد عضو شوند.
https://www.youtube.com/watch?v=VVYjzHAHwgY
https://www.youtube.com/watch?v=VVYjzHAHwgY
YouTube
عکس فوری(106)/هویت منفی/ناصر فکوهی/1397/ N. Fakouhi/Negative Identity / 2019
اگر بخواهیم بفهمیم هویت واکنشی چیست، ابتدا باید بگوییم هویت چیست: هویت به مجموعه ای از باورها و نمودهای فکری و رفتاری و ظاهری اطلاق می شود که فرد یا گروهی را به فرد یا گروهی دیگر پیوند می دهند. البته این صرفا درباره انسان ها صادق نیست بلکه در اندیشه انسانی…
فاشیسم و گوناگونی فرهنگی/ درسگفتار/ بیستم/ فاشیسم در فرانسه / بخش سوم /با همکاری مریم رجبی
https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.com/9059
پیشتر گفتهشد که میتوان فاشیسمِ فرانسه را در سلسله حرکاتی از جنبشها و باورهایی طبقهبندی کرد که ردپای انگارههایش تا انقلاب فرانسه دیده میشود؛ضمناینکه نشانههای ضدیهودیت را از قرون شانزدهم و هفدهم مانند بسیاری از کشورهای اروپایی میتوان پیگیری کرد...
لینک به متن کامل در وبگاه ناصر فکوهی
https://nasserfakouhi.com.com/%d9%81%d8%a7%d8%b4%db%8c%d8%b3%d9%85-%d9%88-%da%af%d9%88%d9%86%d8%a7%da%af%d9%88%d9%86%db%8c-%d9%81%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af%db%8c-%d9%81%d8%a7%d8%b4%db%8c%d8%b3%d9%85-%d8%af%d8%b1-%d9%81%d8%b1%d8%a7-2/
https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.com/9059
پیشتر گفتهشد که میتوان فاشیسمِ فرانسه را در سلسله حرکاتی از جنبشها و باورهایی طبقهبندی کرد که ردپای انگارههایش تا انقلاب فرانسه دیده میشود؛ضمناینکه نشانههای ضدیهودیت را از قرون شانزدهم و هفدهم مانند بسیاری از کشورهای اروپایی میتوان پیگیری کرد...
لینک به متن کامل در وبگاه ناصر فکوهی
https://nasserfakouhi.com.com/%d9%81%d8%a7%d8%b4%db%8c%d8%b3%d9%85-%d9%88-%da%af%d9%88%d9%86%d8%a7%da%af%d9%88%d9%86%db%8c-%d9%81%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af%db%8c-%d9%81%d8%a7%d8%b4%db%8c%d8%b3%d9%85-%d8%af%d8%b1-%d9%81%d8%b1%d8%a7-2/
فاشیسم و گوناگونی فرهنگی/ درسگفتار/ بیستم/ فاشیسم در فرانسه / بخش سوم /با همکاری مریم رجبی
https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.com/9059
پیشتر گفتهشد که میتوان فاشیسمِ فرانسه را در سلسله حرکاتی از جنبشها و باورهایی طبقهبندی کرد که ردپای انگارههایش تا انقلاب فرانسه دیده میشود؛ضمناینکه نشانههای ضدیهودیت را از قرون شانزدهم و هفدهم مانند بسیاری از کشورهای اروپایی میتوان پیگیری کرد.
بیگمان، بیگانههراسی و ترس از کسانی که در محیطی آشنا به زبانی بیگانه سخن میگفتند، از دوران باستان وجود داشته است. بهتدریج، این ترس به نفرت و خشونت تبدیل شد و دولتهای خودکامه، که از قرن نهم و دهم میلادی در اروپا شکل گرفتند و برخیشان بعدها به امپراتوری بدل شدند، از این احساس بهرهبرداری کردند. پیش از آنکه به دولتهای ملی تبدیل شوند، وحشت از بیگانه را به ابزاری برای مشروعیتبخشی به خود و کنترل جامعه بدل کردند. این نفرت، بهانهای برای گسترش ملیگرایی شد و حتی پیش از تشکیل دولت-ملتها، وسیلهای در دست دولتهای مطلقه برای کنترل مردم بود. آنها با تشدید بیزاری از «دیگری» و تحریک احساسات عمومی، جنگطلبی و نظامیگری را بهعنوان راهی برای تحکیم ملیگرایی خود به کار گرفتند.
زمانیکه به دوران مدرن میرسیم از همان ابتدای انقلاب فرانسه، بناپارتیسم چه با رهبریِ ناپلئونبناپارت در بناپارتیسم اول و چه با پیشواییِ لوییبناپارت در بناپارتیسم دوم نمایان میشود که با نوعی از اقتدارگرایی و دیکتاتوری و نظامیگرایی همراه است. آنها ضددموکراتیک، ضدپارلمان، ضدروشنفکران و ضدتفکر و اندیشه بودند. بناپارتیسم درآغاز با تخصص و تکنولوژی ناسازگار بود، گرچه تکنولوژی به معنای امروزی در آن زمان وجود نداشت. در دورهٔ بناپارتیسم دوم این شرایط شدیدتر هم شد .با اینحال علیرغم این ضدیت، لویی بناپارت از قدرت خود بهره گرفت و فردی به نام ژرژاوژناوسمان[۱] را مامورِ زیباسازی و ساختِ پاریس جدید کرد .
بااینحال، باید توجه داشت که بناپارتیسم در ذات خود تمایل به گسترش سرزمینی، سلطنتطلبی، دلبستگی به افتخارات اشرافی و نظامیگری، و شیفتگی به عظمت و شکوه داشت؛ گرایشهایی که انقلاب فرانسه تلاش کرده بود از آنها فاصله بگیرد. این ویژگیها، بناپارتیسم را با نوعی فر و صلابت همراه ساخت و چهرهای اسطورهای به آن بخشید.
ادامه در وبگاه
https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.com/9059
پیشتر گفتهشد که میتوان فاشیسمِ فرانسه را در سلسله حرکاتی از جنبشها و باورهایی طبقهبندی کرد که ردپای انگارههایش تا انقلاب فرانسه دیده میشود؛ضمناینکه نشانههای ضدیهودیت را از قرون شانزدهم و هفدهم مانند بسیاری از کشورهای اروپایی میتوان پیگیری کرد.
بیگمان، بیگانههراسی و ترس از کسانی که در محیطی آشنا به زبانی بیگانه سخن میگفتند، از دوران باستان وجود داشته است. بهتدریج، این ترس به نفرت و خشونت تبدیل شد و دولتهای خودکامه، که از قرن نهم و دهم میلادی در اروپا شکل گرفتند و برخیشان بعدها به امپراتوری بدل شدند، از این احساس بهرهبرداری کردند. پیش از آنکه به دولتهای ملی تبدیل شوند، وحشت از بیگانه را به ابزاری برای مشروعیتبخشی به خود و کنترل جامعه بدل کردند. این نفرت، بهانهای برای گسترش ملیگرایی شد و حتی پیش از تشکیل دولت-ملتها، وسیلهای در دست دولتهای مطلقه برای کنترل مردم بود. آنها با تشدید بیزاری از «دیگری» و تحریک احساسات عمومی، جنگطلبی و نظامیگری را بهعنوان راهی برای تحکیم ملیگرایی خود به کار گرفتند.
زمانیکه به دوران مدرن میرسیم از همان ابتدای انقلاب فرانسه، بناپارتیسم چه با رهبریِ ناپلئونبناپارت در بناپارتیسم اول و چه با پیشواییِ لوییبناپارت در بناپارتیسم دوم نمایان میشود که با نوعی از اقتدارگرایی و دیکتاتوری و نظامیگرایی همراه است. آنها ضددموکراتیک، ضدپارلمان، ضدروشنفکران و ضدتفکر و اندیشه بودند. بناپارتیسم درآغاز با تخصص و تکنولوژی ناسازگار بود، گرچه تکنولوژی به معنای امروزی در آن زمان وجود نداشت. در دورهٔ بناپارتیسم دوم این شرایط شدیدتر هم شد .با اینحال علیرغم این ضدیت، لویی بناپارت از قدرت خود بهره گرفت و فردی به نام ژرژاوژناوسمان[۱] را مامورِ زیباسازی و ساختِ پاریس جدید کرد .
بااینحال، باید توجه داشت که بناپارتیسم در ذات خود تمایل به گسترش سرزمینی، سلطنتطلبی، دلبستگی به افتخارات اشرافی و نظامیگری، و شیفتگی به عظمت و شکوه داشت؛ گرایشهایی که انقلاب فرانسه تلاش کرده بود از آنها فاصله بگیرد. این ویژگیها، بناپارتیسم را با نوعی فر و صلابت همراه ساخت و چهرهای اسطورهای به آن بخشید.
ادامه در وبگاه
Telegram
ناصر فکوهی / نوشتهها و سایر فایلها
فاشیسم و گوناگونی فرهنگی/ درسگفتار/ بیستم/ فاشیسم در فرانسه / بخش سوم /با همکاری مریم رجبی
https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.com/9059
پیشتر گفتهشد که میتوان فاشیسمِ فرانسه را در سلسله حرکاتی از جنبشها و باورهایی طبقهبندی کرد که ردپای انگارههایش تا انقلاب…
https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.com/9059
پیشتر گفتهشد که میتوان فاشیسمِ فرانسه را در سلسله حرکاتی از جنبشها و باورهایی طبقهبندی کرد که ردپای انگارههایش تا انقلاب…
نظریههای انسانشناسی هنر، نقدی تاریخی– تفسیری (بخش دوم)
https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.com/9061
پایههای نظری مفهوم هنر
با توجه به اینکه معنای ریشهای واژه هنر یونانی (که به ناچار و به دلیل جهانی شدن از خلال تمدن یونانی، یهودی و مسیحایی) اصل قرار گرفته، یعنی ars، ما با مفهومی دوگانه سر و کار داریم؛ نخست قابلیت عملی- فنآورانه انسان به ساخت و ایجاد اشیاء و دوم قابلیت ذهنی انسان به ایجاد نظم ادراکی و بازنمایی درون ذهنی برای شناخت منطقی اشیاء و جهان بیرونی و پدیدههای آن و بازآفرینی مادی و معنایی آنها در اشکال بیانی مختلف...
لینک به متن کامل در وبگاه ناصر فکوهی
https://nasserfakouhi.com.com/%d9%86%d8%b8%d8%b1%d9%8a%d9%87%d9%87%d8%a7%d9%8a-%d8%a7%d9%86%d8%b3%d8%a7%d9%86%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%b3%d9%8a-%d9%87%d9%86%d8%b1%d8%8c-%d9%86%d9%82%d8%af%db%8c-%d8%aa%d8%a7%d8%b1-2/
https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.com/9061
پایههای نظری مفهوم هنر
با توجه به اینکه معنای ریشهای واژه هنر یونانی (که به ناچار و به دلیل جهانی شدن از خلال تمدن یونانی، یهودی و مسیحایی) اصل قرار گرفته، یعنی ars، ما با مفهومی دوگانه سر و کار داریم؛ نخست قابلیت عملی- فنآورانه انسان به ساخت و ایجاد اشیاء و دوم قابلیت ذهنی انسان به ایجاد نظم ادراکی و بازنمایی درون ذهنی برای شناخت منطقی اشیاء و جهان بیرونی و پدیدههای آن و بازآفرینی مادی و معنایی آنها در اشکال بیانی مختلف...
لینک به متن کامل در وبگاه ناصر فکوهی
https://nasserfakouhi.com.com/%d9%86%d8%b8%d8%b1%d9%8a%d9%87%d9%87%d8%a7%d9%8a-%d8%a7%d9%86%d8%b3%d8%a7%d9%86%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%b3%d9%8a-%d9%87%d9%86%d8%b1%d8%8c-%d9%86%d9%82%d8%af%db%8c-%d8%aa%d8%a7%d8%b1-2/
نظریههای انسانشناسی هنر، نقدی تاریخی– تفسیری (بخش دوم)
https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.com/9061
پایههای نظری مفهوم هنر
با توجه به اینکه معنای ریشهای واژه هنر یونانی (که به ناچار و به دلیل جهانی شدن از خلال تمدن یونانی، یهودی و مسیحایی) اصل قرار گرفته، یعنی ars، ما با مفهومی دوگانه سر و کار داریم؛ نخست قابلیت عملی- فنآورانه انسان به ساخت و ایجاد اشیاء و دوم قابلیت ذهنی انسان به ایجاد نظم ادراکی و بازنمایی درون ذهنی برای شناخت منطقی اشیاء و جهان بیرونی و پدیدههای آن و بازآفرینی مادی و معنایی آنها در اشکال بیانی مختلف. از این دیدگاه این تعریف را میتوان ارائه داد: انسانشناسیِ هنر علمی است که هدف خود را مطالعه روابط میان دو جنبه فناورانه- ساختی از یک سو و شناختی– معنایی- بازنمودی اشیاء و پدیدههای بیرونی از سوی دیگر، در قالبهای بیانی زیر قرار داده است.
– تجسمی (تولید و بازتولید اشیاء)؛
– معماری (تولید و بازتولید فناورانه، اجتماعی و ذهنی فضاهای سازمانیافته واقعی یا مجازی)؛
– تصویری (تولید و بازتولید اشکال دیداری واقعی و مجازی)؛
– موسیقیایی(تولید و بازتولید اشکال صوتی واقعی و مجازی)؛
– ادبی (تولید و بازتولید اشکال زبانی – ادبی).
هر یک از این شاخهها امروز به ایجاد مکاتب متعددی منجر شده است که البته لزوماً نام انسانشناسی هنر را بر خود نمیگذارند. مثالهای بارزی در این زمینه وجود دارد که شاید مشخصترین آنها به انسانشناسی تصویری، انسانشناسی موسیقی و انسانشناسی معماری مربوط شود. در نخستین مثال فیلم و عکس اتنوگرافیک[۱] اصولاً خود را کاملاً مستقل شناخته و سالها از زمانی که حتی مطرحترین نام در این زمینه یعنی ژان روش[۲] معتقد بود که این شاخه باید در خدمت تحلیل انسانشناختی قرار بگیرد، میگذرد. امروز این فیلمسازان که لزوماً نیازی حتی بدان نمیبینند که از نام انسانشناس برای خود استفاده کنند، بیان سینمایی یا مستند را به بیانی کامل بدل کردهاند که نیازی به توضیح اضافی و تحلیل تصاویر ارائه شده نمیبینند، زیرا بر آن است که در ترکیب و مونتاژ و تدوین انجام شده سخن خود را به زبان آورد و وظیفه تحلیلگرانه و توصیفی خود را به اجرا گذارد. در حوزه موسیقی، اتنوموزیکولوژی[۳] چندان تمایلی در خود نمیبیند که موسیقیشناسی را رها کند و خود را در چارچوبهای انسانشناسی هنر تعریف کند. هر چند اتنوموزیکولوگها هرچه بیشتر بدان تمایل دارند که پدیده صدا را از پدیده هارمونی جدا کنند و هر نوع صدایی را به گونهای نوعی موسیقی بپندارند که در حوزه تحلیلی آنها قرار میگیرد، اما لزوماً هر نوع صدایی را صدای هنری نمیدانند که بتوان با آن به مثابه شیئی زیباشناسانه برخورد کرد. انسانشناسان فضا نیز هر چند به زیباشناسی و نشانهشناسی اهمیت بسیار زیادی میدهند، هنوز بر آن هستند که مسئله عمده آنها به پیروی از هانری لوفبور[۴]، چگونگی تولید و بازتولید اجتماعی فضاست و نه ارزشگذاری و داوری درباره فضای تولید شده به مثابه یک شیء هنری حتی با رویکردی کارکردی. در نظریههای ادبی نیز انسانشناسی ادبیات به پیروی از اندیشمندانی چون بوردیو[۵] و همچنین نظریههای ارتباطی در پی دستیابی به روابط درونمتنی و برونمتنی است و از مفهوم زیباشناختی هنر فراتر میرود.
ادامه در وبگاه
https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.com/9061
پایههای نظری مفهوم هنر
با توجه به اینکه معنای ریشهای واژه هنر یونانی (که به ناچار و به دلیل جهانی شدن از خلال تمدن یونانی، یهودی و مسیحایی) اصل قرار گرفته، یعنی ars، ما با مفهومی دوگانه سر و کار داریم؛ نخست قابلیت عملی- فنآورانه انسان به ساخت و ایجاد اشیاء و دوم قابلیت ذهنی انسان به ایجاد نظم ادراکی و بازنمایی درون ذهنی برای شناخت منطقی اشیاء و جهان بیرونی و پدیدههای آن و بازآفرینی مادی و معنایی آنها در اشکال بیانی مختلف. از این دیدگاه این تعریف را میتوان ارائه داد: انسانشناسیِ هنر علمی است که هدف خود را مطالعه روابط میان دو جنبه فناورانه- ساختی از یک سو و شناختی– معنایی- بازنمودی اشیاء و پدیدههای بیرونی از سوی دیگر، در قالبهای بیانی زیر قرار داده است.
– تجسمی (تولید و بازتولید اشیاء)؛
– معماری (تولید و بازتولید فناورانه، اجتماعی و ذهنی فضاهای سازمانیافته واقعی یا مجازی)؛
– تصویری (تولید و بازتولید اشکال دیداری واقعی و مجازی)؛
– موسیقیایی(تولید و بازتولید اشکال صوتی واقعی و مجازی)؛
– ادبی (تولید و بازتولید اشکال زبانی – ادبی).
هر یک از این شاخهها امروز به ایجاد مکاتب متعددی منجر شده است که البته لزوماً نام انسانشناسی هنر را بر خود نمیگذارند. مثالهای بارزی در این زمینه وجود دارد که شاید مشخصترین آنها به انسانشناسی تصویری، انسانشناسی موسیقی و انسانشناسی معماری مربوط شود. در نخستین مثال فیلم و عکس اتنوگرافیک[۱] اصولاً خود را کاملاً مستقل شناخته و سالها از زمانی که حتی مطرحترین نام در این زمینه یعنی ژان روش[۲] معتقد بود که این شاخه باید در خدمت تحلیل انسانشناختی قرار بگیرد، میگذرد. امروز این فیلمسازان که لزوماً نیازی حتی بدان نمیبینند که از نام انسانشناس برای خود استفاده کنند، بیان سینمایی یا مستند را به بیانی کامل بدل کردهاند که نیازی به توضیح اضافی و تحلیل تصاویر ارائه شده نمیبینند، زیرا بر آن است که در ترکیب و مونتاژ و تدوین انجام شده سخن خود را به زبان آورد و وظیفه تحلیلگرانه و توصیفی خود را به اجرا گذارد. در حوزه موسیقی، اتنوموزیکولوژی[۳] چندان تمایلی در خود نمیبیند که موسیقیشناسی را رها کند و خود را در چارچوبهای انسانشناسی هنر تعریف کند. هر چند اتنوموزیکولوگها هرچه بیشتر بدان تمایل دارند که پدیده صدا را از پدیده هارمونی جدا کنند و هر نوع صدایی را به گونهای نوعی موسیقی بپندارند که در حوزه تحلیلی آنها قرار میگیرد، اما لزوماً هر نوع صدایی را صدای هنری نمیدانند که بتوان با آن به مثابه شیئی زیباشناسانه برخورد کرد. انسانشناسان فضا نیز هر چند به زیباشناسی و نشانهشناسی اهمیت بسیار زیادی میدهند، هنوز بر آن هستند که مسئله عمده آنها به پیروی از هانری لوفبور[۴]، چگونگی تولید و بازتولید اجتماعی فضاست و نه ارزشگذاری و داوری درباره فضای تولید شده به مثابه یک شیء هنری حتی با رویکردی کارکردی. در نظریههای ادبی نیز انسانشناسی ادبیات به پیروی از اندیشمندانی چون بوردیو[۵] و همچنین نظریههای ارتباطی در پی دستیابی به روابط درونمتنی و برونمتنی است و از مفهوم زیباشناختی هنر فراتر میرود.
ادامه در وبگاه
Telegram
ناصر فکوهی / نوشتهها و سایر فایلها
نظریههای انسانشناسی هنر، نقدی تاریخی– تفسیری (بخش دوم)
https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.com/9061
پایههای نظری مفهوم هنر
با توجه به اینکه معنای ریشهای واژه هنر یونانی (که به ناچار و به دلیل جهانی شدن از خلال تمدن یونانی، یهودی و مسیحایی) اصل قرار گرفته، یعنی …
https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.com/9061
پایههای نظری مفهوم هنر
با توجه به اینکه معنای ریشهای واژه هنر یونانی (که به ناچار و به دلیل جهانی شدن از خلال تمدن یونانی، یهودی و مسیحایی) اصل قرار گرفته، یعنی …