▫️شریعت و فقه در جهان مدرن بیش از همه در حوزه حقوق بشر و برابری اجتماعی در بحران است. این کتاب میکوشد با رویکرد اجتهاد ساختاری راهحلی برای حل این بحران بیابد.
▫️احکام شرعی را میتوان به عناوین زیر تقسیم نمود:
۱) احکام جنگی، کیفری، جزایی و قضایی
۲) احکام تجاری، مالی و اقتصادی
۳) احکام مدنی، زنان و خانواده
۴) احکام سیاسی و حکومتی
۵) احکام عبادی و مناسکی
۶) احکام اخلاقی و تربیتی
۷) احکام شبه مناسک و سبک زندگی
▫️در این جلد طی سه فصل به اجتهاد ساختاری در سه دسته احکام نخست پرداخته شده است. در فصل نخست احکام جنگی و کیفری، در فصل دوم احکام تجاری و مالی و در فصل پایانی احکام زنان و خانواده مورد بررسی قرار گرفتهاند. جلد پایانی و هشتم از دفتر الهيات دوبُنی نیز چهار دسته احکام دیگر یعنی احکام سیاسی، عبادی، اخلاقی و سبک زندگی مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
مطالعه کتاب:
https://vrgl.ir/WDbUP
@noandishi_dini
▫️احکام شرعی را میتوان به عناوین زیر تقسیم نمود:
۱) احکام جنگی، کیفری، جزایی و قضایی
۲) احکام تجاری، مالی و اقتصادی
۳) احکام مدنی، زنان و خانواده
۴) احکام سیاسی و حکومتی
۵) احکام عبادی و مناسکی
۶) احکام اخلاقی و تربیتی
۷) احکام شبه مناسک و سبک زندگی
▫️در این جلد طی سه فصل به اجتهاد ساختاری در سه دسته احکام نخست پرداخته شده است. در فصل نخست احکام جنگی و کیفری، در فصل دوم احکام تجاری و مالی و در فصل پایانی احکام زنان و خانواده مورد بررسی قرار گرفتهاند. جلد پایانی و هشتم از دفتر الهيات دوبُنی نیز چهار دسته احکام دیگر یعنی احکام سیاسی، عبادی، اخلاقی و سبک زندگی مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
مطالعه کتاب:
https://vrgl.ir/WDbUP
@noandishi_dini
📁 مجموعه مکتب دوبُنی
📚دفتر نخست: فلسفه دین (الهیات دوبُنی)
✍ محمد قطبی
▫️جلد نخست: احیای دین اجتماعی
(درآمدی بر الهیات دوبُنی)
https://vrgl.ir/spXeq
▫️جلد دوم: طرحوارهای از الهیات دوبُنی (دینشناسی و الهیاتشناسی)
https://vrgl.ir/uOdLv
▫️جلد سوم: موحدچندساحتی و معنای کیهانی ۱ (انسانشناسی و هستیشناسی)
https://vrgl.ir/qpWyu
▫️جلد چهارم: موحدچندساحتی و معنای کیهانی ۲ (مواجهه وجودی-فلسفی با هستی)
https://vrgl.ir/dP7GO
▫️جلد پنجم: شریعت در الهیات دوبُنی ۱
(پیداش و سیر تکاملی شریعت)
https://vrgl.ir/igyts
▫️جلد ششم: شریعت در الهیات دوبُنی ۲
(نوگرایی دینی و بنیادگرایی دینی)
https://vrgl.ir/JxcBS
▫️جلد هفتم: شریعت در الهیات دوبُنی ۳
(اجتهاد ساختاری در احکام کیفری، مالی و زنان)
https://vrgl.ir/WDbUP
▫️جلد هشتم: شریعت در الهیات دوبُنی ۴
(اجتهاد ساختاری در احکام عبادی، سیاسی، اخلاقی و سبک زندگی) به زودی..
@noandishi_dini
📚دفتر نخست: فلسفه دین (الهیات دوبُنی)
✍ محمد قطبی
▫️جلد نخست: احیای دین اجتماعی
(درآمدی بر الهیات دوبُنی)
https://vrgl.ir/spXeq
▫️جلد دوم: طرحوارهای از الهیات دوبُنی (دینشناسی و الهیاتشناسی)
https://vrgl.ir/uOdLv
▫️جلد سوم: موحدچندساحتی و معنای کیهانی ۱ (انسانشناسی و هستیشناسی)
https://vrgl.ir/qpWyu
▫️جلد چهارم: موحدچندساحتی و معنای کیهانی ۲ (مواجهه وجودی-فلسفی با هستی)
https://vrgl.ir/dP7GO
▫️جلد پنجم: شریعت در الهیات دوبُنی ۱
(پیداش و سیر تکاملی شریعت)
https://vrgl.ir/igyts
▫️جلد ششم: شریعت در الهیات دوبُنی ۲
(نوگرایی دینی و بنیادگرایی دینی)
https://vrgl.ir/JxcBS
▫️جلد هفتم: شریعت در الهیات دوبُنی ۳
(اجتهاد ساختاری در احکام کیفری، مالی و زنان)
https://vrgl.ir/WDbUP
▫️جلد هشتم: شریعت در الهیات دوبُنی ۴
(اجتهاد ساختاری در احکام عبادی، سیاسی، اخلاقی و سبک زندگی) به زودی..
@noandishi_dini
نقش لمپن بورژوازی در استمرار وضعیت موجود
#اقتصاد_امروز_ما
پیشتر در این پرونده گفته شد که اقتصاد ایران که یک اقتصاد سرمایهداری دولتی است که بنا به منافع، سیاستهای نئولیبرالی یا سوسياليستی پیاده میکند. همچنین از دو گروه در دولت و جامعه به عنوان عاملان و حامیان وضع موجود سخن گفته شد.
نومانکلاتورا و تیولداران که مناصب کلیدی در بروکراسی کشور دارند و طبقه لمپن برخوردار یا لمپن بورژوازی که از رانتهای دسته اول بهره برده و در امتداد وضع موجود همدست این جریانند. پیشتر به توصیف این دو جریان پرداخته شد. در زیر به برخی از معایب طبقه لمپن بورژوازی اشاره میشود:
▎1. فقدان مسئولیت اجتماعی:
به دلیل تمرکز بر منافع شخصی و آنی، از مسئولیتهای اجتماعی خود غافلند. این امر میتواند منجر به تضعیف همبستگی اجتماعی شود.
▎2. تشدید فساد:
با سوءاستفاده از موقعیتهای اقتصادی و سیاسی، به فساد دامن میزنند. فساد اقتصادی نه تنها به نفع خود آنان بوده که میتواند به کاهش سرمایهگذاریهای خارجی و داخلی و تضعیف اقتصاد کشور منجر شود.
▎3. نابودی ارزشهای فرهنگی و اجتماعی:
با ترویج رفتارهای غیر اخلاقی و غیرمسئولانه، ارزشهای فرهنگی و اجتماعی جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد. این امر میتواند به کاهش اخلاقیات اجتماعی و فرهنگی منجر شود.
▎4. ممانعت از تغییرات مثبت:
به دلیل عدم تمایل به تغییرات ساختاری، مانع از پیشرفتهای اجتماعی و اقتصادی میشوند. ممکن است به وضعیت موجود راضی باشند و از هرگونه تحولی که به نفع جامعه باشد، جلوگیری کنند.
▎5. تقویت نظامهای غیر دموکراتیک:
به عنوان ابزاری برای قدرتهای سیاسی مورد استفاده قرار میگیرد. این گروه میتواند به راحتی تحت تأثیر تبلیغات و پروپاگاندا قرار گیرد و در نتیجه، به تقویت نظامهای غیر دموکراتیک کمک کند.
▎6. افزایش نابرابری اجتماعی:
با توجه به رفتارهای اقتصادی این گروه، ممکن است نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی در جامعه افزایش یابد. این امر میتواند به بروز تنشها و اعتراضات اجتماعی منجر شود.
▎7. عدم مشارکت در فرآیندهای سیاسی:
لمپن بورژوازی معمولاً تمایلی به مشارکت فعال در فرآیندهای سیاسی ندارد. این عدم مشارکت میتواند به کاهش دموکراسی و ضعف نهادهای مدنی منجر شود.
▎8. تأثیر منفی بر جوانان:
رفتارهای لمپن بورژوازی میتواند الگویی نامناسب برای جوانان باشد و آنان را به سمت رفتارهای غیرمسئولانه سوق دهد.
به طور کلی، لمپن بورژوازی در ایران امروز میتواند چالشهای جدی برای توسعه پایدار اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ایجاد کند.
https://www.instagram.com/p/DC_X9NouwiM/?igsh=MWZzbjVvYWgyazBxMg==
#اقتصاد_امروز_ما
پیشتر در این پرونده گفته شد که اقتصاد ایران که یک اقتصاد سرمایهداری دولتی است که بنا به منافع، سیاستهای نئولیبرالی یا سوسياليستی پیاده میکند. همچنین از دو گروه در دولت و جامعه به عنوان عاملان و حامیان وضع موجود سخن گفته شد.
نومانکلاتورا و تیولداران که مناصب کلیدی در بروکراسی کشور دارند و طبقه لمپن برخوردار یا لمپن بورژوازی که از رانتهای دسته اول بهره برده و در امتداد وضع موجود همدست این جریانند. پیشتر به توصیف این دو جریان پرداخته شد. در زیر به برخی از معایب طبقه لمپن بورژوازی اشاره میشود:
▎1. فقدان مسئولیت اجتماعی:
به دلیل تمرکز بر منافع شخصی و آنی، از مسئولیتهای اجتماعی خود غافلند. این امر میتواند منجر به تضعیف همبستگی اجتماعی شود.
▎2. تشدید فساد:
با سوءاستفاده از موقعیتهای اقتصادی و سیاسی، به فساد دامن میزنند. فساد اقتصادی نه تنها به نفع خود آنان بوده که میتواند به کاهش سرمایهگذاریهای خارجی و داخلی و تضعیف اقتصاد کشور منجر شود.
▎3. نابودی ارزشهای فرهنگی و اجتماعی:
با ترویج رفتارهای غیر اخلاقی و غیرمسئولانه، ارزشهای فرهنگی و اجتماعی جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد. این امر میتواند به کاهش اخلاقیات اجتماعی و فرهنگی منجر شود.
▎4. ممانعت از تغییرات مثبت:
به دلیل عدم تمایل به تغییرات ساختاری، مانع از پیشرفتهای اجتماعی و اقتصادی میشوند. ممکن است به وضعیت موجود راضی باشند و از هرگونه تحولی که به نفع جامعه باشد، جلوگیری کنند.
▎5. تقویت نظامهای غیر دموکراتیک:
به عنوان ابزاری برای قدرتهای سیاسی مورد استفاده قرار میگیرد. این گروه میتواند به راحتی تحت تأثیر تبلیغات و پروپاگاندا قرار گیرد و در نتیجه، به تقویت نظامهای غیر دموکراتیک کمک کند.
▎6. افزایش نابرابری اجتماعی:
با توجه به رفتارهای اقتصادی این گروه، ممکن است نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی در جامعه افزایش یابد. این امر میتواند به بروز تنشها و اعتراضات اجتماعی منجر شود.
▎7. عدم مشارکت در فرآیندهای سیاسی:
لمپن بورژوازی معمولاً تمایلی به مشارکت فعال در فرآیندهای سیاسی ندارد. این عدم مشارکت میتواند به کاهش دموکراسی و ضعف نهادهای مدنی منجر شود.
▎8. تأثیر منفی بر جوانان:
رفتارهای لمپن بورژوازی میتواند الگویی نامناسب برای جوانان باشد و آنان را به سمت رفتارهای غیرمسئولانه سوق دهد.
به طور کلی، لمپن بورژوازی در ایران امروز میتواند چالشهای جدی برای توسعه پایدار اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ایجاد کند.
https://www.instagram.com/p/DC_X9NouwiM/?igsh=MWZzbjVvYWgyazBxMg==
لمپن بورژوازی (Lumpenbourgeoisie) اصطلاحی است که به گروهی از افراد در جامعه اشاره دارد که به رغم داشتن ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی مرتبط با طبقه متوسط یا بورژوازی، فاقد ارزشها، هنجارها و فرهنگهای مرتبط با آن طبقه هستند. این اصطلاح معمولاً در نقدهای مارکسیستی و سوسیالیستی به کار میرود و میتواند به افراد یا گروههایی اشاره کند که در فرآیندهای اقتصادی و اجتماعی به نوعی انحراف از هنجارهای رایج دچار شدهاند.
▎نقد لمپن بورژوازی:
1. فقدان هویت اجتماعی: لمپن بورژوازی ممکن است به دلیل نداشتن هویت مشخص اجتماعی، نتواند نقش مثبتی در تحولات اجتماعی ایفا کند. این گروه معمولاً به دنبال منافع شخصی و آنی خود هستند و در نتیجه، نمیتوانند به تغییرات ساختاری در جامعه کمک کنند.
2. تضاد با ارزشهای بورژوازی: اعضای لمپن بورژوازی ممکن است از لحاظ اقتصادی در طبقهای مشابه با بورژوازی قرار داشته باشند، اما به دلیل رفتارها و انتخابهای غیرمسئولانه، مانند فساد یا سوءاستفاده از موقعیت، به نوعی از ارزشهای اخلاقی و اجتماعی این طبقه دور میشوند.
3. عدم تعهد به تغییر اجتماعی: لمپن بورژوازی معمولاً تمایلی به مشارکت در جنبشهای اجتماعی یا سیاسی ندارد و این میتواند مانع از پیشرفتهای اجتماعی و سیاسی شود. این گروه ممکن است به جای تلاش برای تغییرات مثبت، به حفظ وضعیت موجود تمایل داشته باشد.
4. تأثیر منفی بر اقتصاد: رفتارهای غیرمسئولانه اقتصادی این گروه میتواند به ایجاد ناپایداریهای اقتصادی منجر شود. عدم توجه به اصول اخلاقی و اجتماعی در فعالیتهای اقتصادی میتواند به فساد و ناکارآمدی در سیستم اقتصادی منجر شود.
5. نقش در سیاست: لمپن بورژوازی ممکن است به عنوان ابزاری برای قدرتهای سیاسی مورد استفاده قرار گیرد، چرا که این گروه میتواند به راحتی تحت تأثیر تبلیغات و پروپاگاندا قرار گیرد. این امر میتواند منجر به تقویت نظامهای غیر دموکراتیک و فساد شود.
به طور کلی، نقد لمپن بورژوازی بر این نکته تأکید دارد که این گروه نه تنها فاقد ارزشهای مثبت اجتماعی و اقتصادی است، بلکه میتواند مانع از پیشرفتهای مثبت در جامعه شود.
▎نقد لمپن بورژوازی:
1. فقدان هویت اجتماعی: لمپن بورژوازی ممکن است به دلیل نداشتن هویت مشخص اجتماعی، نتواند نقش مثبتی در تحولات اجتماعی ایفا کند. این گروه معمولاً به دنبال منافع شخصی و آنی خود هستند و در نتیجه، نمیتوانند به تغییرات ساختاری در جامعه کمک کنند.
2. تضاد با ارزشهای بورژوازی: اعضای لمپن بورژوازی ممکن است از لحاظ اقتصادی در طبقهای مشابه با بورژوازی قرار داشته باشند، اما به دلیل رفتارها و انتخابهای غیرمسئولانه، مانند فساد یا سوءاستفاده از موقعیت، به نوعی از ارزشهای اخلاقی و اجتماعی این طبقه دور میشوند.
3. عدم تعهد به تغییر اجتماعی: لمپن بورژوازی معمولاً تمایلی به مشارکت در جنبشهای اجتماعی یا سیاسی ندارد و این میتواند مانع از پیشرفتهای اجتماعی و سیاسی شود. این گروه ممکن است به جای تلاش برای تغییرات مثبت، به حفظ وضعیت موجود تمایل داشته باشد.
4. تأثیر منفی بر اقتصاد: رفتارهای غیرمسئولانه اقتصادی این گروه میتواند به ایجاد ناپایداریهای اقتصادی منجر شود. عدم توجه به اصول اخلاقی و اجتماعی در فعالیتهای اقتصادی میتواند به فساد و ناکارآمدی در سیستم اقتصادی منجر شود.
5. نقش در سیاست: لمپن بورژوازی ممکن است به عنوان ابزاری برای قدرتهای سیاسی مورد استفاده قرار گیرد، چرا که این گروه میتواند به راحتی تحت تأثیر تبلیغات و پروپاگاندا قرار گیرد. این امر میتواند منجر به تقویت نظامهای غیر دموکراتیک و فساد شود.
به طور کلی، نقد لمپن بورژوازی بر این نکته تأکید دارد که این گروه نه تنها فاقد ارزشهای مثبت اجتماعی و اقتصادی است، بلکه میتواند مانع از پیشرفتهای مثبت در جامعه شود.
آیا چادر مشکی میراث فاطمه زهرا است؟
چادر پوشش ایرانی است یا اسلامی؟
چادر ریشه در فرهنگهای ایرانی پیش از اسلام دارد. در دوران ساسانیان و حتی پیش از آن، زنان ایرانی معمولاً پوششهایی به نام "چادر" یا "پوششهای مشابه" میپوشیدند که معمولاً از پارچههای بلند و سراسری بودند و تمام بدن را میپوشاندند. این نوع پوشش بهویژه برای حفاظت از زن در برابر نگاههای غیرمجاز و حفظ حجاب عمومی مورد استفاده قرار میگرفت.
پس از فتح ایران، فرهنگ ایرانی تأثیر زیادی بر روی فرهنگ اسلامی گذاشت. از جمله این تأثیرات، میتوان به استفاده از پوششهای کامل برای زنان اشاره کرد که در برخی نقاط جهان اسلام به تدریج پذیرفته شد.
در قرآن و حدیث، به پوشش بدن زنان تأکید شده است. اما نوع پوشش دقیقاً به شکل چادر مشکی و به سبک امروز نبوده است. در آن زمان، پوششها میتوانست متنوع باشد و زنان مسلمان از لباسهای بلند و سراسری برای پوشاندن بدن خود استفاده میکردند و چادر به عنوان نوع خاصی از پوشش بعداً در جوامع اسلامی رواج یافت.
تصویری که از زنان خاندان پیامبر در تاریخ و هنر اسلامی وجود دارد، بیشتر تحت تأثیر سنتها و نمادهای فرهنگی پس از دوران آنها شکل گرفته است. در دوران زندگی این امامان، پوشش چادر به شکلی که امروز در ایران و بسیاری از کشورهای مسلمان شناخته میشود (یعنی چادر مشکی)، وجود نداشت.
چادر مشکی که بعد از قرون اولیه اسلام و به تدریج در دورانهای بعدی (بهویژه پس از دورههای صفویه و قاجاریه) توسعه یافت، در دوران امامان نبوده و یک نماد فرهنگی و اجتماعی است که در قرون بعدی شکل گرفته است.
در هنر اسلامی تصاویر زنان اهل بیت غالباً به گونهای ترسیم شدهاند که در آنها زنان با چادر مشکی دیده میشوند. این تصاویر معمولاً نمادین و نمایشی هستند تا مقام و جایگاه ویژه اهل بیت را نشان دهند و با توجه به فرهنگهای بعدی اسلام و ایران، چادر مشکی بهعنوان نماد حجاب و پاکدامنی در این تصاویر انتخاب شده است.
ضدیتی که امروز در اثر عملکرد بنیادگرایان دینی با چادر به عنوان یک نماد اسلامی وجود دارد، خطاست. چادر مشکی یک پوشش عرفی تاریخی ایرانی است نه پوشش شرعی اسلامی و میراث فاطمه زهرا. اسلام فقاهتی چادر مشکی را میراث فاطمه میخواند که چنین چیزی واقعیت تاریخی ندارد.
ایشان همانطور که از فاطمه زنی پستونشین ساختند، از او زنی با چادر مشکی و برقع نیز ساختند که باب میل ایشان باشد. فاطمه اما همان است که در جنگها مجروحان را درمان میکرد و پس از وفات پدر در مقام اپوزیسیون شیخین که خلیفه عام مسلمانان بودند عمل میکرد.
https://www.instagram.com/p/DDM7WjVO89B/?igsh=MW41cmhqaXVkejc1aw==
چادر پوشش ایرانی است یا اسلامی؟
چادر ریشه در فرهنگهای ایرانی پیش از اسلام دارد. در دوران ساسانیان و حتی پیش از آن، زنان ایرانی معمولاً پوششهایی به نام "چادر" یا "پوششهای مشابه" میپوشیدند که معمولاً از پارچههای بلند و سراسری بودند و تمام بدن را میپوشاندند. این نوع پوشش بهویژه برای حفاظت از زن در برابر نگاههای غیرمجاز و حفظ حجاب عمومی مورد استفاده قرار میگرفت.
پس از فتح ایران، فرهنگ ایرانی تأثیر زیادی بر روی فرهنگ اسلامی گذاشت. از جمله این تأثیرات، میتوان به استفاده از پوششهای کامل برای زنان اشاره کرد که در برخی نقاط جهان اسلام به تدریج پذیرفته شد.
در قرآن و حدیث، به پوشش بدن زنان تأکید شده است. اما نوع پوشش دقیقاً به شکل چادر مشکی و به سبک امروز نبوده است. در آن زمان، پوششها میتوانست متنوع باشد و زنان مسلمان از لباسهای بلند و سراسری برای پوشاندن بدن خود استفاده میکردند و چادر به عنوان نوع خاصی از پوشش بعداً در جوامع اسلامی رواج یافت.
تصویری که از زنان خاندان پیامبر در تاریخ و هنر اسلامی وجود دارد، بیشتر تحت تأثیر سنتها و نمادهای فرهنگی پس از دوران آنها شکل گرفته است. در دوران زندگی این امامان، پوشش چادر به شکلی که امروز در ایران و بسیاری از کشورهای مسلمان شناخته میشود (یعنی چادر مشکی)، وجود نداشت.
چادر مشکی که بعد از قرون اولیه اسلام و به تدریج در دورانهای بعدی (بهویژه پس از دورههای صفویه و قاجاریه) توسعه یافت، در دوران امامان نبوده و یک نماد فرهنگی و اجتماعی است که در قرون بعدی شکل گرفته است.
در هنر اسلامی تصاویر زنان اهل بیت غالباً به گونهای ترسیم شدهاند که در آنها زنان با چادر مشکی دیده میشوند. این تصاویر معمولاً نمادین و نمایشی هستند تا مقام و جایگاه ویژه اهل بیت را نشان دهند و با توجه به فرهنگهای بعدی اسلام و ایران، چادر مشکی بهعنوان نماد حجاب و پاکدامنی در این تصاویر انتخاب شده است.
ضدیتی که امروز در اثر عملکرد بنیادگرایان دینی با چادر به عنوان یک نماد اسلامی وجود دارد، خطاست. چادر مشکی یک پوشش عرفی تاریخی ایرانی است نه پوشش شرعی اسلامی و میراث فاطمه زهرا. اسلام فقاهتی چادر مشکی را میراث فاطمه میخواند که چنین چیزی واقعیت تاریخی ندارد.
ایشان همانطور که از فاطمه زنی پستونشین ساختند، از او زنی با چادر مشکی و برقع نیز ساختند که باب میل ایشان باشد. فاطمه اما همان است که در جنگها مجروحان را درمان میکرد و پس از وفات پدر در مقام اپوزیسیون شیخین که خلیفه عام مسلمانان بودند عمل میکرد.
https://www.instagram.com/p/DDM7WjVO89B/?igsh=MW41cmhqaXVkejc1aw==
#پیرامون_اسلامیسم
سید قطب و مجتبی نواب صفوی تقریبا پدران بنیادگرایی سنی و شیعی در جهان اسلام محسوب میشوند. معادل جمعیت اخوانالمسلمین در مصر، جمعیت فدائیان اسلام در ایران شکل گرفت. بعد از کودتای ۲۸ مرداد، نواب صفوی در شهریور ۱۳۳۲ به دعوت سیدقطب از رهبران اخوانالمسلمین مصر در «کنگره اسلامی قدس» در بیتالمقدس شرکت کرد.
نواب صفوی هنگام بازگشت از مصر،در سوریه با رهبران اخوان المسلمین ملاقات و مذاکره کرد و دکتر مصطفی السباعی رهبر اخوان المسلمین #سوریه، در دیدار با نواب صفوی گلایه کرد که چرا جوانان شیعه به گروهها و جریانهای ملیگرا و سکولار می پیوندند؟ و به سازمانهای اسلامگرای سنی نمیپیوندند؟ و نواب صفوی در سخنرانی خود از جوانان شیعی سوریه خواست که به سازمان اخوان المسلمین بپیوندند.
فدائیان اسلام و نواب صفوی تا حدود زیادی شبیه اخوانالمسلمین مصر و سیدقطب رهبرش هستند؛ هر دو در اندیشه ایجاد حکومتی مبتنی بر شرع تلاش میکردند و هر دو توسط رژیمهای سکولاری که در جامعه مسلط بودند، اعدام شدند.
این دو اعدام شدند اما ایدههایشان از میان نرفت. به تدریج وارثان ایشان در برخی از کشورهای خاورمیانه قدرت را تسخیر کردند. نسل سوم از بنیادگرایان دینی سنی که امروز در افغانستان و سوریه حاکم شدهاند همانطور که در اسلایدها آمد از رویکردهای فرامرزی دست کشیده و درون مرزهای خویش ایدههایشان را پی میگیرند. باید دید که آیا نسل جدید اسلامگرایان شیعه نیز چنین میکنند؟
https://www.instagram.com/p/DDej-TZuI5C/?igsh=emkwaW1wODdsbjk5
سید قطب و مجتبی نواب صفوی تقریبا پدران بنیادگرایی سنی و شیعی در جهان اسلام محسوب میشوند. معادل جمعیت اخوانالمسلمین در مصر، جمعیت فدائیان اسلام در ایران شکل گرفت. بعد از کودتای ۲۸ مرداد، نواب صفوی در شهریور ۱۳۳۲ به دعوت سیدقطب از رهبران اخوانالمسلمین مصر در «کنگره اسلامی قدس» در بیتالمقدس شرکت کرد.
نواب صفوی هنگام بازگشت از مصر،در سوریه با رهبران اخوان المسلمین ملاقات و مذاکره کرد و دکتر مصطفی السباعی رهبر اخوان المسلمین #سوریه، در دیدار با نواب صفوی گلایه کرد که چرا جوانان شیعه به گروهها و جریانهای ملیگرا و سکولار می پیوندند؟ و به سازمانهای اسلامگرای سنی نمیپیوندند؟ و نواب صفوی در سخنرانی خود از جوانان شیعی سوریه خواست که به سازمان اخوان المسلمین بپیوندند.
فدائیان اسلام و نواب صفوی تا حدود زیادی شبیه اخوانالمسلمین مصر و سیدقطب رهبرش هستند؛ هر دو در اندیشه ایجاد حکومتی مبتنی بر شرع تلاش میکردند و هر دو توسط رژیمهای سکولاری که در جامعه مسلط بودند، اعدام شدند.
این دو اعدام شدند اما ایدههایشان از میان نرفت. به تدریج وارثان ایشان در برخی از کشورهای خاورمیانه قدرت را تسخیر کردند. نسل سوم از بنیادگرایان دینی سنی که امروز در افغانستان و سوریه حاکم شدهاند همانطور که در اسلایدها آمد از رویکردهای فرامرزی دست کشیده و درون مرزهای خویش ایدههایشان را پی میگیرند. باید دید که آیا نسل جدید اسلامگرایان شیعه نیز چنین میکنند؟
https://www.instagram.com/p/DDej-TZuI5C/?igsh=emkwaW1wODdsbjk5
Forwarded from کانال رسمی محسن کدیور
Haqunnas-II.pdf
8.3 MB
حقالناس: اسلام نواندیش و حقوق بشر (ویرایش دوم). نشر اندیشههای نو، ۱۴۰۱، ۵۳۲ صفحه.
https://kadivar.com/21571/
@Mohsen_Kadivar_Official
https://kadivar.com/21571/
@Mohsen_Kadivar_Official
#نقد_پهلویسم
نقش خاندان پهلوی به عنوان مانع در رسیدن ایران به دموکراسی در چهار برهه تاریخی:
▎۱. نابودی مشروطیت توسط رضاشاه
پس از پیروزی مشروطه، ایران به سمت یک نظام سیاسی دموکراتیکتر حرکت کرد. اما با روی کار آمدن رضاشاه، او به تدریج نهادهای مشروطه را تضعیف کرد و قدرت را به صورت متمرکز در دست خود گرفت. او با استفاده از سرکوب سیاسی، مخالفان را حذف و احزاب سیاسی را ممنوع کرد. این اقدامات باعث شد که مشروطیت به عنوان یک دستاورد تاریخی از بین برود و ایران به سمت یک نظام استبدادی حرکت کند
▎۲. اعلام نکردن جمهوری در ایران توسط فروغی و راضی کردن انگلیس به سلطنت محمدرضا پهلوی
در سال ۱۹۴۱ و پس از اشغال ایران توسط متفقین، محمدرضا پهلوی به سلطنت رسید. پیش از این، برخی از شخصیتهای سیاسی و سفیر انگلیس پیشنهادهایی برای ایجاد یک جمهوری مطرح کرده بودند. اما با تلاش محمد علی فروغی سلطنت محمدرضا تثبیت شد. این تصمیم نه تنها مانع از شکلگیری یک نظام دموکراتیک شد، بلکه موجب ادامه سلطنت استبدادی در ایران گردید.
▎۳. کودتای ۲۸ مرداد و سرنگونی دولت مصدق و آغاز سلطنت مطلقه
این کودتا با حمایت مستقیم سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و بریتانیا انجام شد و نشاندهنده عدم تحمل قدرتهای خارجی نسبت به یک حکومت مستقل و دموکراتیک بود. پس از این کودتا، محمدرضا پهلوی به سلطنت مطلقه دست یافت و فضای سیاسی کشور به شدت سرکوب شد. این روند نه تنها دموکراسی را در ایران نابود کرد، بلکه زمینهساز نارضایتیهای گسترده اجتماعی گردید.
▎۴. تن ندادن به گذار مسالمتآمیز به دموکراسی در سال ۵۷
در سال ۵۷، با افزایش نارضایتیها و اعتراضات عمومی علیه رژیم پهلوی، فرصتهایی برای گذار مسالمتآمیز به دموکراسی وجود داشت. اما محمدرضا پهلوی به جای پذیرش اصلاحات سیاسی و اجتماعی، به سرکوب خشونتآمیز مخالفان ادامه داد که نه تنها منجر به افزایش تنشها شد، بلکه باعث شکلگیری انقلاب گردید. در این مرحله، عدم توانایی پهلوی در پذیرش تغییرات و گذار، موجب ایجاد یک بحران عمیق سیاسی و اجتماعی شد که پیامدهای آن تا سالها پس از انقلاب نیز ادامه داشت.
این خاندان در طول تاریخ معاصر ایران به عنوان مانعی بزرگ در برابر تحقق دموکراسی عمل کردهاند. از نابودی مشروطیت تا سرکوبهای شدید پس از کودتای ۲۸ مرداد و عدم پذیرش گذار در سال ۵۷، همواره بر روند سیاسی کشور تأثیر منفی گذاشتهاند و زمینهساز نارضایتیها و بحرانهای اجتماعی شدهاند که نهایتاً منجر به انقلاب گردید. حتی در دوران امروز نیز عملکرد پهلوی سوم یکی از موانع گذار به دموکراسی است.
https://www.instagram.com/p/DDmRVErubky/?igsh=M2JkN3RndzR3ZTJo
نقش خاندان پهلوی به عنوان مانع در رسیدن ایران به دموکراسی در چهار برهه تاریخی:
▎۱. نابودی مشروطیت توسط رضاشاه
پس از پیروزی مشروطه، ایران به سمت یک نظام سیاسی دموکراتیکتر حرکت کرد. اما با روی کار آمدن رضاشاه، او به تدریج نهادهای مشروطه را تضعیف کرد و قدرت را به صورت متمرکز در دست خود گرفت. او با استفاده از سرکوب سیاسی، مخالفان را حذف و احزاب سیاسی را ممنوع کرد. این اقدامات باعث شد که مشروطیت به عنوان یک دستاورد تاریخی از بین برود و ایران به سمت یک نظام استبدادی حرکت کند
▎۲. اعلام نکردن جمهوری در ایران توسط فروغی و راضی کردن انگلیس به سلطنت محمدرضا پهلوی
در سال ۱۹۴۱ و پس از اشغال ایران توسط متفقین، محمدرضا پهلوی به سلطنت رسید. پیش از این، برخی از شخصیتهای سیاسی و سفیر انگلیس پیشنهادهایی برای ایجاد یک جمهوری مطرح کرده بودند. اما با تلاش محمد علی فروغی سلطنت محمدرضا تثبیت شد. این تصمیم نه تنها مانع از شکلگیری یک نظام دموکراتیک شد، بلکه موجب ادامه سلطنت استبدادی در ایران گردید.
▎۳. کودتای ۲۸ مرداد و سرنگونی دولت مصدق و آغاز سلطنت مطلقه
این کودتا با حمایت مستقیم سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و بریتانیا انجام شد و نشاندهنده عدم تحمل قدرتهای خارجی نسبت به یک حکومت مستقل و دموکراتیک بود. پس از این کودتا، محمدرضا پهلوی به سلطنت مطلقه دست یافت و فضای سیاسی کشور به شدت سرکوب شد. این روند نه تنها دموکراسی را در ایران نابود کرد، بلکه زمینهساز نارضایتیهای گسترده اجتماعی گردید.
▎۴. تن ندادن به گذار مسالمتآمیز به دموکراسی در سال ۵۷
در سال ۵۷، با افزایش نارضایتیها و اعتراضات عمومی علیه رژیم پهلوی، فرصتهایی برای گذار مسالمتآمیز به دموکراسی وجود داشت. اما محمدرضا پهلوی به جای پذیرش اصلاحات سیاسی و اجتماعی، به سرکوب خشونتآمیز مخالفان ادامه داد که نه تنها منجر به افزایش تنشها شد، بلکه باعث شکلگیری انقلاب گردید. در این مرحله، عدم توانایی پهلوی در پذیرش تغییرات و گذار، موجب ایجاد یک بحران عمیق سیاسی و اجتماعی شد که پیامدهای آن تا سالها پس از انقلاب نیز ادامه داشت.
این خاندان در طول تاریخ معاصر ایران به عنوان مانعی بزرگ در برابر تحقق دموکراسی عمل کردهاند. از نابودی مشروطیت تا سرکوبهای شدید پس از کودتای ۲۸ مرداد و عدم پذیرش گذار در سال ۵۷، همواره بر روند سیاسی کشور تأثیر منفی گذاشتهاند و زمینهساز نارضایتیها و بحرانهای اجتماعی شدهاند که نهایتاً منجر به انقلاب گردید. حتی در دوران امروز نیز عملکرد پهلوی سوم یکی از موانع گذار به دموکراسی است.
https://www.instagram.com/p/DDmRVErubky/?igsh=M2JkN3RndzR3ZTJo
فتوحات خلفا، ابزاری برای کنترل
#نقد_فتوحات_اسلامی
گشودن جبهه خارجی در زمانی که حکومتی در داخل با بحران مشروعیت مواجه است یکی از ابزارهای حاکمان برای کنترل و تثبیت است. تهاجم پوتین به اوکراین نمونهای از این رویکرد است. در زمان صدر اسلام نیز خلفا از این روش استفاده نمودند.
علیابنابیطالب فتوحات را متوقف ساخت. اگر این کار را نمیکرد و مخالفینش را سرگرم فتوحات و غنائماش مینمود، حکومتش نه دچار بحران مالی و نه سیاسی میشد.
امروز جمعیت مناطقی که به روش فرهنگی و غیرنظامی مسلمان شدهاند بیشتر از کشورهایی است که فتح شدهاند. همین امر و اعمالی که در فتوحات انجام شد، نامشروع بودن این فتوحات از جمله فتح ایران را نشان میدهد.
علی شیوه پیامبر را ادامه داد. در دوران رسالت پیامبر، گسترش اسلام عمدتاً از طریق تبلیغ، رفتار نیکو، هجرت به مدینه و تعاملات اجتماعی صورت گرفت. گسترش اسلام پس از پیامبر اما به دو شیوه عمده نظامی و غیرنظامی انجام شده است.
▎فتوحات نظامی
1. شام (سوریه و فلسطین): فتوحات مسلمانان در این منطقه عمدتاً از طریق جنگهای نظامی و نبردهای مهمی مانند نبرد یرموک (636 میلادی) صورت گرفت.
2. مصر: فتح مصر نیز با فتوحات نظامی و نبردهایی مانند نبرد الافرین انجام شد.
3. ایران: مسلمانان با فتوحات نظامی و نبردهای مهمی مانند نبرد قادسیه (636 میلادی) و نبرد نهاوند (642 میلادی) به ایران وارد شدند.
4. شبهجزیره هند: برخی از فتوحات در شمال هند نیز به صورت نظامی انجام شد، اگرچه تأثیرات فرهنگی و تجاری نیز در این منطقه وجود داشت.
5. آفریقای شمالی: فتوحات در این منطقه نیز عمدتاً از طریق لشکرکشیهای نظامی انجام شد.
▎فتوحات غیرنظامی
1. اندلس (اسپانیا): فتح اندلس به تدریج و با تأثیرات فرهنگی، تجاری و علمی صورت گرفت، اگرچه جنگهایی نیز در این زمینه وجود داشت.
2. آسیای مرکزی: در برخی مناطق آسیای مرکزی، اسلام از طریق تجارت، مسافرتهای مذهبی و تبادل فرهنگی گسترش یافت.
3. بخشهایی از آفریقا: در برخی مناطق آفریقا، اسلام از طریق تجارت و فعالیتهای اقتصادی به تدریج گسترش پیدا کرد، به ویژه در نواحی غربی و شرقی قاره.
4. جنوب شرق آسیا: گسترش اسلام در این منطقه عمدتاً از طریق تجار مسلمان و فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی صورت گرفت.
حدود ۶۲٪ مسلمانان جهان برابر یکمیلیارد نفر در جنوب و جنوبشرق آسیا زندگی میکنند. بزرگترین کشورهای اسلامی به ترتیب اندونزی با ۱۲٫۷٪ مسلمانان جهان، پاکستان با ۱۱٫۰٪، هندوستان با ۱۰٫۹٪، بنگلادش با ۹٫۲٪اند. نزدیک ۲۰٪ مسلمانان ساکن کشورهای عرباند.
https://www.instagram.com/p/DDsLYgiSVZU/?igsh=eWh4cmpxbHBsMzM4
#نقد_فتوحات_اسلامی
گشودن جبهه خارجی در زمانی که حکومتی در داخل با بحران مشروعیت مواجه است یکی از ابزارهای حاکمان برای کنترل و تثبیت است. تهاجم پوتین به اوکراین نمونهای از این رویکرد است. در زمان صدر اسلام نیز خلفا از این روش استفاده نمودند.
علیابنابیطالب فتوحات را متوقف ساخت. اگر این کار را نمیکرد و مخالفینش را سرگرم فتوحات و غنائماش مینمود، حکومتش نه دچار بحران مالی و نه سیاسی میشد.
امروز جمعیت مناطقی که به روش فرهنگی و غیرنظامی مسلمان شدهاند بیشتر از کشورهایی است که فتح شدهاند. همین امر و اعمالی که در فتوحات انجام شد، نامشروع بودن این فتوحات از جمله فتح ایران را نشان میدهد.
علی شیوه پیامبر را ادامه داد. در دوران رسالت پیامبر، گسترش اسلام عمدتاً از طریق تبلیغ، رفتار نیکو، هجرت به مدینه و تعاملات اجتماعی صورت گرفت. گسترش اسلام پس از پیامبر اما به دو شیوه عمده نظامی و غیرنظامی انجام شده است.
▎فتوحات نظامی
1. شام (سوریه و فلسطین): فتوحات مسلمانان در این منطقه عمدتاً از طریق جنگهای نظامی و نبردهای مهمی مانند نبرد یرموک (636 میلادی) صورت گرفت.
2. مصر: فتح مصر نیز با فتوحات نظامی و نبردهایی مانند نبرد الافرین انجام شد.
3. ایران: مسلمانان با فتوحات نظامی و نبردهای مهمی مانند نبرد قادسیه (636 میلادی) و نبرد نهاوند (642 میلادی) به ایران وارد شدند.
4. شبهجزیره هند: برخی از فتوحات در شمال هند نیز به صورت نظامی انجام شد، اگرچه تأثیرات فرهنگی و تجاری نیز در این منطقه وجود داشت.
5. آفریقای شمالی: فتوحات در این منطقه نیز عمدتاً از طریق لشکرکشیهای نظامی انجام شد.
▎فتوحات غیرنظامی
1. اندلس (اسپانیا): فتح اندلس به تدریج و با تأثیرات فرهنگی، تجاری و علمی صورت گرفت، اگرچه جنگهایی نیز در این زمینه وجود داشت.
2. آسیای مرکزی: در برخی مناطق آسیای مرکزی، اسلام از طریق تجارت، مسافرتهای مذهبی و تبادل فرهنگی گسترش یافت.
3. بخشهایی از آفریقا: در برخی مناطق آفریقا، اسلام از طریق تجارت و فعالیتهای اقتصادی به تدریج گسترش پیدا کرد، به ویژه در نواحی غربی و شرقی قاره.
4. جنوب شرق آسیا: گسترش اسلام در این منطقه عمدتاً از طریق تجار مسلمان و فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی صورت گرفت.
حدود ۶۲٪ مسلمانان جهان برابر یکمیلیارد نفر در جنوب و جنوبشرق آسیا زندگی میکنند. بزرگترین کشورهای اسلامی به ترتیب اندونزی با ۱۲٫۷٪ مسلمانان جهان، پاکستان با ۱۱٫۰٪، هندوستان با ۱۰٫۹٪، بنگلادش با ۹٫۲٪اند. نزدیک ۲۰٪ مسلمانان ساکن کشورهای عرباند.
https://www.instagram.com/p/DDsLYgiSVZU/?igsh=eWh4cmpxbHBsMzM4
🔹سیمای زن در اسلام نوگرایانه
✍محمد قطبی
زن در نگاه اسلام سنتی شهروندی درجه دوم است. همچنین زن در نگاه فقه سنتی جزوی از اموال مرد محسوب میشود. این تصویر از زن در جهان مدرن قابل پذیرش نیست و احکام زن و خانواده نیاز به اجتهاد ساختاری در اصول و مبانی دارد.
به مناسبت میلاد فاطمه زهرا، این مجموعه نوشتار که برگرفته از فصل سوم کتاب شریعت در الهیات دوبُنی ۳ بوده و در آن به زن در نگاه اسلام نوگرایانه پرداخته شده است، ارائه میشود. در این نوشتارها تلاش شده است که سیمای زن در اسلام مورد بازخوانی انتقادی قرار گیرد و الگویی از زن مسلمان مدرن ارائه شود.
سیمای زن در تاریخ؛ در اسارت ارتجاع سنت و ابتذال تجدد
شریعت و برابری جنسیتی در اجتماع
زنان خاندان پیامبر و اسطوره زن پردهنشین در اسلام
احکام ازدواج در اسلام، گزینشگری و اصلاحگری اخلاقی عرف مردم عربستان باستان
احکام ازدواج، برابری جنسیتی در زندگی مشترک
رویکرد فمینیستی الهیات دوبُنی برای زن خودسالارِ خودآگاهِ متعهد
@noandishi_dini
✍محمد قطبی
زن در نگاه اسلام سنتی شهروندی درجه دوم است. همچنین زن در نگاه فقه سنتی جزوی از اموال مرد محسوب میشود. این تصویر از زن در جهان مدرن قابل پذیرش نیست و احکام زن و خانواده نیاز به اجتهاد ساختاری در اصول و مبانی دارد.
به مناسبت میلاد فاطمه زهرا، این مجموعه نوشتار که برگرفته از فصل سوم کتاب شریعت در الهیات دوبُنی ۳ بوده و در آن به زن در نگاه اسلام نوگرایانه پرداخته شده است، ارائه میشود. در این نوشتارها تلاش شده است که سیمای زن در اسلام مورد بازخوانی انتقادی قرار گیرد و الگویی از زن مسلمان مدرن ارائه شود.
سیمای زن در تاریخ؛ در اسارت ارتجاع سنت و ابتذال تجدد
شریعت و برابری جنسیتی در اجتماع
زنان خاندان پیامبر و اسطوره زن پردهنشین در اسلام
احکام ازدواج در اسلام، گزینشگری و اصلاحگری اخلاقی عرف مردم عربستان باستان
احکام ازدواج، برابری جنسیتی در زندگی مشترک
رویکرد فمینیستی الهیات دوبُنی برای زن خودسالارِ خودآگاهِ متعهد
@noandishi_dini
ویرگول
سیمای زن در تاریخ؛ در اسارت ارتجاع سنت و ابتذال تجدد - ویرگول
برای درک احکام زنان در شریعت و فقه اسلام، نخست باید تصویر زن در تاریخ و روح زمانه در ادوار مختلف تاریخ را شناخت. تاریخ بشری یک تاریخ مردسال…
نواندیشی دینی pinned «🔹سیمای زن در اسلام نوگرایانه ✍محمد قطبی زن در نگاه اسلام سنتی شهروندی درجه دوم است. همچنین زن در نگاه فقه سنتی جزوی از اموال مرد محسوب میشود. این تصویر از زن در جهان مدرن قابل پذیرش نیست و احکام زن و خانواده نیاز به اجتهاد ساختاری در اصول و مبانی دارد.…»