group-telegram.com/InstituteTehran/29303
Last Update:
#مقاله_تحلیلی
🔹کاهش نفوذ فرانسه در قاره آفریقا به ویژه در کشورهایی مانند جمهوری آفریقای مرکزی، مالی، بورکینافاسو و نیجر یکی از روندهای مهم در چند سال اخیر بوده است. علاوه بر این، نشانههای آشکاری از افزایش تمایلات استقلالطلبانه در کشورهای دیگری مانند چاد، گینه کوناکری، گینه بیسائو و گابن دیده میشود.
🔸نفوذ فرانسه در آفریقا بر چندپایه استوار بود که مهمترین آنها عبارتاند از: سلطه سیاسی، نظامی، اقتصادی و نفوذ اجتماعی و فرهنگی. این پایهها تداوم این نفوذ را در طول شش دهه گذشته تضمین کرده بودند.
🔸همگام با جهانیشدن و نزدیکی فرهنگی، نسل جدیدی از نخبگان سیاسی و نظامی آفریقا ظهور کردهاند که دیدگاههایی متفاوت از نخبگان سنتی وابسته به غرب دارند. این نسل معتقد است غرب خدمات رایگان ارائه نمیدهد و هدفش بهرهکشی از منابع آفریقاست.
🔸جوامع آفریقایی، بهجز مصر و تونس، از تنوع قومی گستردهای در زبان، مذهب، فرهنگ و نژاد برخوردارند. بسیاری از این قومیتها فراتر از مرزهای ملی گسترشیافتهاند. در مستعمرات سابق فرانسه، حمایت این کشور از گروههای خاص باعث افزایش تبعیض و نارضایتی شده و به کودتا یا سرنگونی حکومتها منجر شده است.
🔸مأموریتهای نیروهای نظامی فرانسه در کشورهای آفریقایی که با وعده مبارزه با تروریسم و برقراری ثبات انجام شد بهعکس باعث رشد تروریسم شد و وضعیت را در منطقه بهویژه در کشور مالی بدتر کرد. با تضعیف نظم تک قطبی و قدرت گرفتن چین، ظهور قدرتهای منطقهای جدید و همچنین بازگشت روسیه به آفریقا، فضای مانور برای کشورهای آفریقایی گسترشیافته است.
🔸تاریخ نشان داده که تحولات سیاسی بهسرعت به کشورهای دیگر، بهویژه همسایهها، گسترش مییابد. نمونههای آن شامل موج دموکراسیخواهی در آفریقا در دهه ۱۹۹۰ و انقلابهای بهار عربی است. کودتاهای اخیر در منطقه ساحل در آفریقا نیز از همین الگو پیروی می کند.
🔁مطالب مرتبط
▫️شاخ آفریقا جایگزین منطقه ساحل در رویکرد جدید فرانسه به آفریقا
▫️نیجریه سنگری برای حفظ نفوذ فرانسه در آفریقا
▫️خروج فرانسه از چاد؛ فرصتی دیگر برای روسیه
🌐https://institutetehran.com/art/271