group-telegram.com/ainasahebonaa/197
Create:
Last Update:
Last Update:
بچه ها منتظر مامان باباهاشون بودن، برف اومده بود و اکثر خانواده ها دیر کرده بودن، بلاخره تا حدود نیم ساعت بعدش همه اومدن جز مامان رامین و امیر، تلفنشون هم جواب نمیدادن، مدیر بهم گفت: نرگس بچه ها رو ببر تو سالن بازی، سرشون رو بند کن طفلیا ترسیدن!
بچه ها رو بردم پایین، ولی همون اول سر یک چرخ سیاه کوچولو که مال یکی از تراکتور های اسباب بازی بود دعواشون شد و شروع کردن به کتک کاری، اونم نه یک کتک کاری معمولی ها، کتک کاااااری! تا حالا سابقه نداشت بچه ها اینجوری باهم دعوا کنن چه برسه با این شدت، اونم سر یک چرخ بی ارزش هم دیگه رو بزنن! بعدا فهمیدم که ترس رها شدگی، عصبی و خشمگینشون کرده بود...
یاد تو افتادم که دیر کردی! تو نیستی و هیچ چی سر جاش نیست! نیستی و سعی میکنن سرمون رو گرم کنن
کاش بیای خسته شدیم...
#أین_صاحبنا
روز سی و چهارم
BY أین صاحبنا
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/ainasahebonaa/197