Telegram Group & Telegram Channel
شهر کتاب و داستان
▪️کیکاووس 6 برون رفت پس پهلو نیمروز ز پیش پدر گرد گیتی فروز دو روزه بیک روزه بگذاشتی شب تیره را روز پنداشتی بدین سان همی رخش ببرید راه بتابنده روز و شبان سیاه تنش چون خورش جست و آمد به شور یکی دشت پیش آمدش پر ز گور یکی رخش را تیز بنمود ران تگ گور…
▪️کیکاووس 7


یکی راه پیش آمدش ناگزیر

همی رفت بایست بر خیره خیر

پی اسپ و گویا زبان سوار

ز گرما و از تشنگی شد ز کار

پیاده شد از اسپ و ژوپین به دست

همی رفت پویان به کردار مست

همی جست بر چاره جستن رهی

سوی آسمان کرد روی آنگهی

چنین گفت کای داور دادگر

همه رنج و سختی تو آری به سر

گرایدونک خشنودی از رنج من

بدان گیتی آگنده کن گنج من

بپویم همی تا مگر کردگار

دهد شاه کاووس را زینهار

هم ایرانیان را ز چنگال دیو

گشاید بی‌آزار گیهان خدیو

گنهکار و افگندگان تواند

پرستنده و بندگان تواند

تن پیلوارش چنان تفته شد

که از تشنگی سست و آشفته شد

بیفتاد رستم بر آن گرم خاک

زبان گشته از تشنگی چاک چاک

همانگه یکی میش نیکوسرین

بپیمود پیش تهمتن زمین

ازان رفتن میش اندیشه خاست

بدل گفت کابشخور این کجاست

همانا که بخشایش کردگار

فراز آمدست اندرین روزگار

بیفشارد شمشیر بر دست راست

به زور جهاندار بر پای خاست

بشد بر پی میش و تیغش به چنگ

گرفته به دست دگر پالهنگ

بره بر یکی چشمه آمد پدید

چو میش سراور بدانجا رسید

تهمتن سوی آسمان کرد روی

چنین گفت کای داور راستگوی

هرانکس که از دادگر یک خدای

بپیچد نیارد خرد را به جای

برین چشمه آبشخور میش نیست

همان غرم دشتی مرا خویش نیست

به جایی که تنگ اندر آید سخن

پناهت به جز پاک یزدان مکن

بران غرم بر آفرین کرد چند

که از چرخ گردان مبادت گزند

گیابر در و دشت تو سبز باد

مباد از تو هرگز دل یوز شاد

ترا هرک یازد به تیر و کمان

شکسته کمان باد و تیره گمان

که زنده شد از تو گو پیلتن

وگرنه پراندیشه بود از کفن

که در سینهٔ اژدهای بزرگ

نگنجد بماند به چنگال گرگ

شده پاره پاره کنان و کشان

ز رستم به دشمن رسیده نشان

روانش چو پردخته شد ز آفرین

ز رخش تگاور جدا کرد زین

همه تن بشستش بران آب پاک

به کردار خورشید شد تابناک

چو سیراب شد ساز نخچیر کرد

کمر بست و ترکش پر از تیر کرد

بیفگند گوری چو پیل ژیان

جدا کرد ازو چرم پای و میان

چو خورشید تیز آتشی برفروخت

برآورد ز آب اندر آتش بسوخت

بپردخت ز آتش بخوردن گرفت

به خاک استخوانش سپردن گرفت

سوی چشمهٔ روشن آمد بر آب

چو سیراب شد کرد آهنگ خواب

تهمتن به رخش سراینده گفت

که با کس مکوش و مشو نیز جفت

اگر دشمن آید سوی من بپوی

تو با دیو و شیران مشو جنگجوی

بخفت و بر آسود و نگشاد لب

چمان و چران رخش تا نیم شب

#ابوالقاسم_فردوسی
📚 #شاهنامه
▪️بخش 122
join us | شهر کتاب
@bookcity5



group-telegram.com/bookcity5/7599
Create:
Last Update:

▪️کیکاووس 7


یکی راه پیش آمدش ناگزیر

همی رفت بایست بر خیره خیر

پی اسپ و گویا زبان سوار

ز گرما و از تشنگی شد ز کار

پیاده شد از اسپ و ژوپین به دست

همی رفت پویان به کردار مست

همی جست بر چاره جستن رهی

سوی آسمان کرد روی آنگهی

چنین گفت کای داور دادگر

همه رنج و سختی تو آری به سر

گرایدونک خشنودی از رنج من

بدان گیتی آگنده کن گنج من

بپویم همی تا مگر کردگار

دهد شاه کاووس را زینهار

هم ایرانیان را ز چنگال دیو

گشاید بی‌آزار گیهان خدیو

گنهکار و افگندگان تواند

پرستنده و بندگان تواند

تن پیلوارش چنان تفته شد

که از تشنگی سست و آشفته شد

بیفتاد رستم بر آن گرم خاک

زبان گشته از تشنگی چاک چاک

همانگه یکی میش نیکوسرین

بپیمود پیش تهمتن زمین

ازان رفتن میش اندیشه خاست

بدل گفت کابشخور این کجاست

همانا که بخشایش کردگار

فراز آمدست اندرین روزگار

بیفشارد شمشیر بر دست راست

به زور جهاندار بر پای خاست

بشد بر پی میش و تیغش به چنگ

گرفته به دست دگر پالهنگ

بره بر یکی چشمه آمد پدید

چو میش سراور بدانجا رسید

تهمتن سوی آسمان کرد روی

چنین گفت کای داور راستگوی

هرانکس که از دادگر یک خدای

بپیچد نیارد خرد را به جای

برین چشمه آبشخور میش نیست

همان غرم دشتی مرا خویش نیست

به جایی که تنگ اندر آید سخن

پناهت به جز پاک یزدان مکن

بران غرم بر آفرین کرد چند

که از چرخ گردان مبادت گزند

گیابر در و دشت تو سبز باد

مباد از تو هرگز دل یوز شاد

ترا هرک یازد به تیر و کمان

شکسته کمان باد و تیره گمان

که زنده شد از تو گو پیلتن

وگرنه پراندیشه بود از کفن

که در سینهٔ اژدهای بزرگ

نگنجد بماند به چنگال گرگ

شده پاره پاره کنان و کشان

ز رستم به دشمن رسیده نشان

روانش چو پردخته شد ز آفرین

ز رخش تگاور جدا کرد زین

همه تن بشستش بران آب پاک

به کردار خورشید شد تابناک

چو سیراب شد ساز نخچیر کرد

کمر بست و ترکش پر از تیر کرد

بیفگند گوری چو پیل ژیان

جدا کرد ازو چرم پای و میان

چو خورشید تیز آتشی برفروخت

برآورد ز آب اندر آتش بسوخت

بپردخت ز آتش بخوردن گرفت

به خاک استخوانش سپردن گرفت

سوی چشمهٔ روشن آمد بر آب

چو سیراب شد کرد آهنگ خواب

تهمتن به رخش سراینده گفت

که با کس مکوش و مشو نیز جفت

اگر دشمن آید سوی من بپوی

تو با دیو و شیران مشو جنگجوی

بخفت و بر آسود و نگشاد لب

چمان و چران رخش تا نیم شب

#ابوالقاسم_فردوسی
📚 #شاهنامه
▪️بخش 122
join us | شهر کتاب
@bookcity5

BY شهر کتاب و داستان


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/bookcity5/7599

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

The Dow Jones Industrial Average fell 230 points, or 0.7%. Meanwhile, the S&P 500 and the Nasdaq Composite dropped 1.3% and 2.2%, respectively. All three indexes began the day with gains before selling off. The original Telegram channel has expanded into a web of accounts for different locations, including specific pages made for individual Russian cities. There's also an English-language website, which states it is owned by the people who run the Telegram channels. On December 23rd, 2020, Pavel Durov posted to his channel that the company would need to start generating revenue. In early 2021, he added that any advertising on the platform would not use user data for targeting, and that it would be focused on “large one-to-many channels.” He pledged that ads would be “non-intrusive” and that most users would simply not notice any change. The regulator said it had received information that messages containing stock tips and other investment advice with respect to selected listed companies are being widely circulated through websites and social media platforms such as Telegram, Facebook, WhatsApp and Instagram. In the United States, Telegram's lower public profile has helped it mostly avoid high level scrutiny from Congress, but it has not gone unnoticed.
from jp


Telegram شهر کتاب و داستان
FROM American