Telegram Group Search
🔺«در اسلام ماهیت آتش‌بس سازش و تَرکِ دشمنی نیست(به اصطلاح تَرکِ مخاصمه). جبهۀ اسلام مجاز نیست با کفر سازش کند؛ بلکه تَرکِ جنگ و توقف حرب تدبیری است که مسلمانان مجازند در وقت و نوبت خودش به‌ کارش بندند. «آتش‌بس، خود از تدبیرهای جنگی است.» این عبارت صریح را در شرح السّیر الکبیر سرخسی _ که از منابع مهم در آداب جنگ در میان مسلمانان است _  ذیل آیۀ شریفۀ «و ان جنجوا للسلم فانجح لها» - ؛ برای ما آتش‌بس نه توقف جنگ، بلکه جنگیدن به شیوه‌ای دیگر است؛ تمهید جنگی است بزرگ‌تر، برای پیروزی‌ای بزرگ‌تر.»


▪️بخشی از مقاله «آتش‌بس‌خود یک‌ تدبیر جنگی است».
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔺در این یکسال آنقدر مشغول خواندن و شنیدن بیانات سید بودم که وقتی ملتفت شدم این نخستین محرمی است که سید در میان ما نیست؛ انگار دوباره خبر شهادتش را شنیده‌ام. فراموش کرده بودم که از سید محجوب شده‌ایم.

@konashmirrokni
Audio
🔺|یحسین وین الیوجعگ دلینی|| مسلم الوائلی|

#محرم

@konashmirrokni
🔺پیروزی اونیه که شما اعلامش کنید مولای!

@konashmirrokni
«این مجالس(روضه سیدالشهدا(ع)) چشمه اصیل توحید، علم، معرفت، عبادت، زهد، ایثار و همه ارزش‌های اخلاقی، جهادی و عرفانی و ایمانی اسلام خواهند بود. ما ان شاءالله تا قیامت به این مجالس دعوت می‌کنیم، به آن‌ها می‌پردازیم. آن را بر پا می‌کنیم و آن‌ها را زنده نگه می‌داریم.»


▪️|شهید سیدحسن نصرالله - شب اول محرم . ۱۴۳۵|

@konashmirrokni
Forwarded from ماهنامۀ سوره
💠 «ایرانی‌ترین‌ها»
🔹 اولین شمارۀ ویژنامۀ «سورۀ فتح» منتشر شد.

🔘 در این شماره می‌خوانید؛

🔸 ایرانی‌ترین‌ها
🔹 چرا فدائیان جمهوری اسلامی ایرانی‌ترین مردمانند؟
علی‌رضا سمیعی

🔸 باز هم زحمت دفاع از وطن افتاد گردن بسیج مستضعفان
سید علی میرفتاح

🔸 دنبال حوض بودیم؛ وارد اقیانوس شدیم
🔹 گفتاری از آیت‌الله سید محمدمهدی میرباقری دربارۀ نصرت الهی در هنگامۀ جهاد

🔸 تغییر معادلۀ مباح‌شماری؛ ضرورت اقدام یک‌پارچۀ جهان اسلام
🔹 مروری بر معادله‌ای که جنگ را ضروری می‌کند با عطف توجه بر سخنرانی روز عید غدیر سید عبدالملک الحوثی
سید حمیدرضا میررکنی بنادکی

🔸 آن‌چه می‌جنگد روح است
🔹 روزنوشت روز هفتم جنگ
فردین آریش

🔸 وقتی خدا فیل هوا می‌کند
🔹 روزنوشت روز نهم جنگ
زهرا محسنی‌فر

🔸 داستان یک مقاومت رسانه‌ای
🔹 صداوسیما و حماسه که خدا کارگردانش بود
سارا عاقلی

نسخۀ PDF شمارۀ اول ویژه‌نامه به پیوست ارسال خواهد شد.



#سوره_فتح
🌐 Sourehmag.ir
🆔 @Sourehmagazine
🔺از دانشکده رفیقی با نام شادمانی داشتم. کارمند شده بود و ضمنا کارهای پژوهشی را رها نکرده بود. دیروز دیدم از شهید شادمانی مطلبی فرستاده، سوال کردم شهید با شما نسبتی داشت. پاسخ داد که پدر هستند. در همه این سالها حتی یک کلمه نگفته بود. مثل دختر خبرنگار شهید باقری و پسر طلبه شهید رشید

🔺برخلاف تصویری که دشمن و رسانه ساخته که بچه‌های فرماندهان مخصوصا پاسدارها همه اقازادگی میکنند. این واقعیت زندگی خانواده بسیاری سرداران ماست
Forwarded from سیدعلی سیدان
🔹کاشفان خودخواندۀ «امر ملی» و عقب‌افتادگی از طرح «مردم‌سالاری دینی»

دوستانی دارند محتوای پیام ویدیوی سوم رهبر انقلاب را تحلیل می‌کنند و تصور می‌کنند «امر ملی» در کلام رهبری طنین تازه‌ای پیدا کرده است! طوری که انگار رهبر انقلاب تازه به آنچه این دوستان «امر ملی» می‌پندارند نائل آمده است!

در حالی که اساساً سخن نوی جمهوری اسلامی (مردم‌سالاری دینی) و طرح امام و رهبری، ایجاد «استقلال ملی» و تکوین «جمهوری مستقل» بوده است؛ اما مسئله این است که استقلال ملی و جمهوری مستقل (مستقل از نظام سلطه، مستقل از استکبار جهانی، مستقل از جبهۀ لیبرال‌دموکراسی) جز با تکیه بر اسلام ممکن نمی‌شود؛

و درست از همین نقطه است که وحدت امت اسلامی و اتحاد جماهیر اسلامی مورد پیدا می‌کند؛ یعنی اگر شما می‌خواهید «ملت» باشید و «مستقل» باشید، فقط از راه اسلام ممکن است. فقط از این راه مؤلفه‌های ویژه بومی و ملی از شر یکسان‌سازی مدرن نجات پیدا می‌کنند.

اینکه چرا استقلال (از سلطه و لیبرالیسم) فقط از راه اسلام ممکن است، به ماهیت کاملاً متضاد این دو طرح برای زندگی و سیاست و جامعه برمی‌گردد. نکته در این باره بسیار است. این بحث را ما در سرمقالۀ «جمهوری اسلامی فلسطین» و سرمقاله «ملت ابراهیم» و سرمقالۀ «رئیس مردم‌سالاری دینی» از مجلۀ سوره، کمی تفصیل داده‌ایم.
🔺|دوگانه «امت-ملت‌گرایی» یک سوءتفاهم است|

حمیدرضا میررکنی‌بنادکی



دوگانه امت‌گرا-ملی‌گرا اساسا محصول گفتارهای جریان‌شناسانه است و عجیب است که چند روز است اهل قلم ما بر مدار یک سوءتفاهم جریان‌شناسانه قلم‌فرسایی می‌کنند.

ایران یک ژنوم یا خوشه‌هایی از دی‌ان‌‌ای‌های مشابه نیست. ایران چیزی در دسته اسطقسات نیست؛ مثلاً خاک، هوا، آب و آتش!! همینطور ایرانی بودن واجد آن ژنوم (و آن دی‌ان‌ای) یا در فلان خاک و هوا و آب و آتش بودن نیست. ایرانی بودن یعنی حامل معنا(یا معانی) خاصی بودن. از این رو است که ایرانی بودن/انیرانی بودنِ یک کس -در زبان باستان- جدای از دلالتش بر اصالت نژادی، گویای مشرب و مکتب و فرهنگ خاص آن کس بوده است. در این معنا اتفاقا «ملیت» بسیار شبیه به «امت» است(دیگر اشاره نکنم به آن بحث تکراری معنا واژگانی «ملت» و کتاب الملّة فارابی و ...).

مردم حول کلماتی(اقوال-باورها) مردم می‌شوند. توده‌های پراکنده در نسبت خاصی با حقیقت است که گرد هم می‌آیند, هم داستان و هم سرنوشت می‌شوند و می‌شوند یک «ملت». عزمشان به آرمان‌هایی تعلق می‌گیرد و می‌شوند مردم، ملت.

ایران در طول تاریخ حامل معانی بلندی بوده است؛ عدل، قسط، دینداری و یزدان‌شناسی و خدامداری. قومیت‌های مختلف حاضر در جغرافیای ارضی و معنایی ایران حول همین معانی «مردم» شده‌اند و برای همین معانی هم پیکارها کرده‌اند. خون‌ها داده‌اند و ایران را لاله‌زار آزادگان و حق‌خواهان خواسته‌اند.

ایرانم ای از خون یاران لاله‌زاران
ای لاله‌زار بی‌خزان از خون یاران

مردمان ایران بر محور همین معانی قرآن خوانده‌اند و تفسیر کرده‌اند و در تاریخ آنچه آن را حق می‌دانسته‌اند - یعنی همین اسلام عزیز- بیش هر قومیت و جغرافیای دیگری مشارکت و مساهمت کرده‌اند. با همین مساهمتشان هم بوده است که امروز به بیان شاعر یمنی شعر «هذه ایران»، شده‌اند رأس محور مقاومت. محور مقاومت اسلامی چیست جز همین معانی؟! نفی ظلم و رهایی‌بخشیدن به مستضعفان و شکرگزار خدا بودن و مطیع اوامر قدسی بودن... . این‌ها حقیقت محور مقاومت است. همین ارزش‌های الهی والا بوده‌اند که ایران و ایرانی در طول تاریخ افتخار خدمتشان را داشته و بر محور خدمت به همین معانی مردم و ملت شده. امت اسلام هم بر همین محور امت شد و بیش از این خواهد شد. ان‌شاءالله.

عمده کسانی که ملیت را در برابر امت قرار می‌دهند؛ پیش از هر خیانتی، ایرانی بودن را به ژنوم یا تصویری کارت‌پستالی از ایران باستان تقلیل می‌دهند. می‌خواهند رو به روی حق‌خواهی ایرانیان که امروز در «اسلام‌خواهیشان» متبلور است ایستادگی کنند، از قضا کارشان به تخلیه کردن مفهوم «ایرانیت» از معنا منجر می‌شود. نباید بازی این‌ها را خورد.

ایران اسلامی امروز فریادگر همان معانی بلندی است که ملت و امت ایران را از تکثر قومی به وحدتی ماهوی رسانده است. این وحدت ماهوی نامش امت است؟ ملت است؟ هر چه باشد به هر حال «وحدتی ماهوی» و «معنوی» است. نه وحدتی خاکی و نژادی و طینی.

@konashmirrokni
📝ملت امام حسین (ع)

ما چگونه ملتیم؟ حکیم سلیمانی مجموع یافته‌های خویش را در همان یک عبارت خلاصه کرده است: «ما ملت امام حسینیم». چگونه امام حسین (ع) از ما ملتی ساخته است؟

متن کامل یادداشت در
🔸علم و سیاست فارسی🔸
به قلم محمد هادی محمودی

@elmosiasatfarsi
📝ملت امام حسین (ع)

✍️محمد هادی محمودی

محرم امسال در اطراف و اکناف، این جمله‌ی شهیدِ حکیم قاسم سلیمانی زیاد به گوش می‌نشیند که «ما ملت امام حسینیم». از شهید سلیمانی پس از شهادتش جملات فراوانی راجع به «ملت ایران» شنیدیم که گویای جزئیات رفتار وی پیش از شهادت بود و در مجموع حکایت از آن داشت که ملت بودن و ملت داشتن موضوع اصلی تأمل وی بوده است. به حساب این تأمل می‌توان وی را حکیم دانست. شاید در گرماگرم نبرد با داعش در عراق و سوریه، شهید سلیمانی به «ملت عراق» و «ملت سوریه» می‌اندیشیده است، چنانکه در کوره دهات وطن خویش به «ملت ایران». ما چگونه ملتیم؟ حکیم سلیمانی مجموع یافته‌های خویش را در همان یک عبارت خلاصه کرده است: «ما ملت امام حسینیم». چگونه امام حسین (ع) از ما ملتی ساخته است؟

تعبیر «ملت امام حسین (ع)» مفید عمومیتی است که پیرامون یک رخداد شکل می‌گیرد. در این تعبیر، امام حسین (ع) نه یک شخص، رخدادی است که پیوسته در خاطره‌ی جمعی ما مرور می‌شود. در این رخداد چه عنصر عمومی به چشم می‌آید؟ تلاش‌های بسیاری به خصوص در سال‌های نزدیک به انقلاب برای پاسخ به این سؤال صورت گرفت. اما در عمده این تلاش‌ها، عمومیت این رخداد از دست رفته است و به مایه‌ای برای نحوی فلسفه تاریخ، تحلیل سیاسی، جامعه‌شناختی یا حتی مردم‌شناختی بدل شده است. یافت «مردم» از رخداد امام حسین (ع) در عمده این تلاش‌ها نه تنها تفسیر نشده، بلکه به اسم نگاه‌های عوامانه پس زده شده است. این در حالیست که به نظر می‌رسد این یافت بسیار ساده و روشن، بی‌ آنکه معطل تفسیرهای ثانوی باشد، بارها و بارها به فارسی گفته شده و روضه‌های مردم را «ساخته» است.

تلاش برای پالایش چهره‌ی عمومی امام حسین (ع) از جعل و تحریف بدون درک درست معنای این عمومیت راه به جایی نمی‌برد و نبرده است. آنچه مردم در آینه‌ی رخداد امام حسین (ع) می‌بینند مسائل ریزی است که ممکن است برای سیاست و تاریخ چندان اهمیت نداشته باشد، اما آدم‌ها را با مشروط کردن به شروطی در کنار هم نگه می‌دارد. روضه‌ی مردم واگویی ملاحظات ریزی است که در هر موقعیتی از «آدمی» انتظار می‌رود؛ تبار پاک حرمت دارد، برادری فراتر از خون است، مهمان ناموس است، با بی‌سلاح و بی‌پناه جنگی نیست، عذر پذیرفته است، بزرگی در گذشت است و یافت‌های‌ تازه به تازه‌ای‌ که در مرورهای سال به سال رخداد امام حسین (ع) به چشم مردم می‌آید و شرح روضه‌های پیشترناگفته می‌شود. در فارسی به این ملاحظات ریز می‌گوییم: «مروّت».

مروّت فارسیِ مروءت است از مرؤ و یعنی آنچه در شأن انسان است. این انسان اما نه تعریفی فلسفی یا تکلیفی اخلاقی است، بلکه تمثیلی عرفی است از آنچه هر کدام از ما در مناسبت با هم هستیم. در فقه، مروءت از شروط عدالت پیشنماز است، امام جماعت نباید خلاف مروءت انجام دهد، یعنی کاری کند که در شأنش نباشد، از او بعید باشد. در پشت این حکم فقهی اما عدالت به طور کلی با مروءت پیوند خورده است. اینگونه از موضوعِ حکم فراتر رفته است و به اصطلاحی عمومی بدل شده برای شیوه‌ی انسانی هر کار. فارسی از هر شخصیتی که در صحنه زندگی انسان حاضر می‌شود، می‌خواهد مروّت داشته باشد؛ سلطان باشد یا دزد، درویش باشد یا توانگر، قاضی باشد یا متهم، عالم باشد یا عامی، دوست باشد یا دشمن. مروّت اینجا به هیچ عمل یا صفت نفسانی خاصی نظر ندارد، بلکه ناظر به «مناسبت فیمابین» است. هر کس هر که هست و هر کار می‌کند، باید مناسبت فیمابین را نگه دارد. دزد و درویش و دشمن هم به شرط مروّت، اگر مناسبت فیمابین را نگه دارند یکی از مردمند، همانقدر که سلطان و توانگر و دوست هست. بی‌مروّت مردم نیست. اینجا دیگر مردم تبدیل به یک کیفیت می‌شود که در کلمه «مردمی» می‌شنویم: اگر خود بردَرَد پیشانی پیل، نه مرد است آنکه در وی «مردمی» نیست. سعدی

ادامه 👇
مردم منوط به مروّت است و مروّت حفظ مناسبت فیمابین. در فیمابین مردم با هم مناسبتی دارند، فیمابین نباید به هم بخورد، اشغال شود، پر شود، این فاصله ضامنِ بودنِ مردم است. بلکه بیشتر، در این فاصله نفسی فرو می‌رود و برمی‌آید، مردم با این فاصله از ذات خود مراقبت می‌کند. اینگونه است که در اشعار و حِکَم فارسی، پس از شرح مروّت در هر نقشی، مروّت به مطالبه انسان از حقیقت بدل می‌شود. او هم باید مناسبت فیمابین را نگه دارد تا هر دو بتوانیم ادامه دهیم، باشیم و ماجرا ادامه داشته باشد: خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود، گر تو بیداد کنی «شرط مروّت» نبود. حافظ. در بن زبان فارسی، شاعر متفکر از مناسبت فیمابین مراقبت می‌کند؛ در گفتگو با حقیقت، این فاصله را باز و زایا نگه می‌دارد. از اینجا است که بیابان بی‌آب و علف کربلا، به جولانگاه بودنِ انسان تبدیل می‌شود.

بیابان کربلا باز است، باز نگه داشته شده است. در خطیرترین لحظات بودن انسان، آنجا که می‌رود تا امید به حق به کلی از میان برود، امام حسین (ع) ایستاده است، گفتگو با حق را ادامه داده، شرط مروّت را برآورده و به یاد دوست و دشمن آورده است. چندانکه امام حسین (ع) حفظ مناسبت فیمابین را منوط به هیچ شرطی نکرده است، این بیابان از هیچ سو کران ندارد، آسمانش گشوده است به روی انسان و زمینش گشاده است زیر پای او، تا ابد. همه ما، در هر لباسی که هستیم، روی زمینی هستیم که از نواحی بیابان امام حسین (ع) است؛ کل أرض کربلا. از این رو، همین که از زمین زیر پایمان و آسمان بالای سرمان بپرسیم که از کجا شروع شده است تا اینجا که ایستاده‌ایم، به کربلا می‌رسیم و می‌یابیم که ما ملت امام حسینیم. ملت امام حسین بودن، توجهی به نحوه بودن انسان بر زمین، مردم بودن و به تبع، مناسبات فیمابین در هر موقعیتی است.

در تعبیر «ملت امام حسین» یک توجه اساسی هست، نه یک طرح عرفاً سیاسی یا یک جهان‌بینی جهان‌گشایانه. با این توجه می‌توان باقی ماند، ادامه داد، تجربه و گفتگو کرد. اگر وجه اساسی این تعبیر فراموش نشود، اگر رخداد امام حسین (ع) به یک رخداد تاریخ‌نگارانه فروکاسته نشود، روضه‌ در هر نقطه‌ای که خوانده شود، به کانون تولّد ملت بدل می‌شود. اگر اینگونه باشد، امروز نه فقط ما ایرانیان، که در جای جای جهان، مردم محتاج روضه‌اند. دولت‌ها هم با این توجه و به شرط مروّت، حال بهتری خواهند داشت و چه بسا روز دیگری به خود ببینند، چه بخواهند دولتی دینی باشند و چه نخواهند. بی مرّوت ملّتی باقی نمی‌ماند و بی ملّت دولتی نخواهد بود. آیا همانقدر که به احیاء مناسبات فیمابین دولت و ملت نیازمندیم، به آن نزدیکیم؟
www.group-telegram.com/elmosiasatfarsi/52
◼️

امروز فرصت ماست
🔸علم و سیاست فارسی🔸
@elmosiasatfarsi
▪️زبان امت به تحسین مجاهدت حسینی ایرانیان به شعر و رجز آمده. دل‌ها قوی‌تر شده و به پیروزی امیدوارتر. بخشی از این رجز ملاباسم کربلایی و بخشی از مداحی ماهر الشبلی را ببینید.

@konashmirrokni
بخش هفتم - واحد (سر می نهد تمام فلک زیر پای تو)
حاج محمود کریمی
🔺|سر می‌نهد تمام فلک زیر پای او|| حاج محمود کریمی|



در عرض ارادت و توسل به محضر پر کرامت حضرت عبدالله بن الحسن بن علی(ع) آخرین مدافع حسین(ع) در صحرای کربلا.

#محرم

@konashmirrokni
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️|ادامه رجزهای جنگی در نوحه‌ها و مراسمات عراقی|

عبارت «صاروخ الولی»(موشکِ ولی) خیلی جالب است. قبلاً در یکی از خطبه‌های سخنگویان مقاومت فلسطین هم عبارت «صواریخ ولایة الفقیه» را شنیده بودم.

@konashmirrokni
📌 انجمن اسلامی دانشگاه شهید بهشتی (عضو دفتر تحکیم وحدت) برگزار میکند:

🔻آتش‌بس: جهاد در آرایشی دیگر

نشست مجازی
با حضور آقای سید حمیدرضا میررکنی بنادکی
🗓چهارشنبه ۱۱ تیر
ساعت ۱۷

در بستر قرار: https://gharar.ir/r/2ee5be6f

@konashmirrokni
🔺|جهاد فقط در رکاب حسین است که جهاد است|


حضرت صادق(ع) در یکی از زیارات حضرت سیدالشهدا(ع) به ما آموخته‌اند که عرضه بداریم: «أشهد أن الجهاد معکَ جهادٌ»؛ جهاد، در معیت و در رکاب تو است که جهاد است.

آری. آن جنگی جهاد است که در رکاب حسین بن علی(ع) باشد. جهاد مولانا حسین بن علی(ع) واجد یک روح و جوهره بود؛ دعوت صریح و سلیم به راه خدا، حاکم‌کردن سنت و شریعت محمدی(ص) و اعتلای پرچم لا اله الا الله. اگر جنگ ما با صراحتی تمام واجد این مختصات است، پس جهاد است، و الا فلا.

البته جنگ ما حتما همین جهاد حسینی است و ما اجازه نخواهیم داد دیگران مقاصد دیگری را بر پیکار ما و اذهان ملت مجاهد ما حاکم کنند. ایران عزیز ما چه قدر خوشبخت است که امروز موطن چنین جهاد و مجاهدتی است.



▪️اگر عمری بود این مطلب را طی چند یادداشت مختصر با مرور بر کلمات خود مولانا اباعبدالله(ع) استفاده خواهیم کرد.

@konashmirrokni
2025/07/02 04:48:39
Back to Top
HTML Embed Code: