مجله‌ی اینترنتی عصر روشنگری

مغالطه شماره ۳۰

💠کمیت گرایی💠

🔸در کتاب های انگلیسی به نام دقت بیجاشناخته میشود.
🔰ذکرعددوآمارودرصدوبیان کمیت یک چیز معمولاً نشان‌دهنده دقت اظهار نظر درباره آن موضوع است. در مغالطه کمیت گرایی از این حقیقت سوء استفاده می شود ودرجاییکه ذکر اعدادوارقام جایز نیست از اعدادوارقام استفاده شده وچنین وانمود میشودکه این امرنشانه دقت ودرستی مطلب است. 🔰بعنوان مثال یکی ازمواردارتکاب این مغالطه بیان عدددرباره مفاهیم کیفی و غیر قابل اندازه‌گیری است.
از جمله درباره احساسات وعواطف درونی انسانی
مثال: این مطلب را جدی عرض میکنم. سه برابر اعتمادی که به برادرم دارم به شما اعتماد دارم.
در چنین مواردی ذکر عدد جایز نیست مثلاًدر سخنان فوق اگر از صداقت یا عدم صداقت گوینده صرف نظر کنیم بایدبه این مسئله توجه داشته باشیم و این سوال را مطرح کنیم که آیا اصلا اعتماد داشتن قابل اندازه‌گیری است که کسی بگوید اعتماد من به شما چند برابر اعتمادم به دیگری است.
مثال: ۹۰٪درصد محبوبیت او در مردم به دلیل بیان قوی و سخنرانی های زیبای است.
🔰 این مغالطه انواع دیگری هم دارد.
اما همه آنها در این امر مشترک اند که ذکر اعداد و ارقام در آن بیجا است و اطمینان کاذبی درباره صحت مدعا در مخاطب ایجاد می‌کند.
مثال:
از هر۵نفر۴ نفرنمی‌تواننداین دستگاه رااز انواع مشابه خارجی آن تشخیص دهند.
درمثال فوق بایدگفته می‌شداین دستگاه به قدری شبیه انواع مشابه خارجی است که بیشترمردم( یا بعضی از مردم)نمیتوانندآنهارا ازهم تشخیص دهند امابااین بیان که ازهر۵ نفر۴نفرنمی‌توانند.
مدعای گوینده تأثیر بیشتر، اما کاذبی پیدا کرده است.
همانطور که ملاحظه می شود،درمثال فوق ذکرعددبخودی خودجایزست.
اما گوینده بدون اینکه واقعاًدرموردمدعای خوداندازه گیری وتحقیقی داده باشدبرایطافزایش تاثیر سخنان خوددرمخاطب ازعدداستفاده می‌کند.
🔰در این نوع مغالطه معمولاً از اعداد و ارقام استفاده می شود که دقت بیش از حد آن شنونده یا خواننده را به این توهم بیاندازدکه حتما در جایی تحقیقی علمی وآماری صورت گرفته است واین شخص باستنادآن تحقیق سخن میگوید.
مثال:
۶۳/۵٪ مردم از کمبودفضای سبزرنج میبرند.(اگر می گفت ۹۰ درصد مردم، چنین تاثیری نداشت که گفته ۶۳/۵٪)

🔰شکل دیگر این مغالطه برآنست که ذکرعددوارقام درباره امورقابل اندازه گیری وهمچنین مبتنی برتحقیق وبررسی وکاملامطابق باواقع باشد،امااین اعدادوارقام درباره برخی امور کمی می باشد که کیفیت آنها بسیار مهم است.در حالی که گوینده تنها به کمیت آنها میپردازدواز کیفیت آنها سخنی نمی‌گوید.

مثال:
در تحقیقات آماری گسترده ای که به عمل آمده محققان باین نتیجه رسیده اند که بیش از ۷۹٪ از زن وشوهرهای این شهر باهم اختلاف دارند.
🔰در اینجا ذکراین نکته لازمست که استفاده ازاعدادوارقام درعلوم ریاضی و تجربی آنقدر مهم است که مانند یک انقلاب و جهش بزرگ برای رشداین علوم اصلی موثراست.دراین حقیقت نباید تردیدکردامابنظر می‌رسدکهطاستفاده ازاعدادوارقام درعلوم تجربی اگرچه موجب رشدونشان‌دهنده دقتست،ولی خودزمینه سازارتکاب مغالطه کمیت گرایی در علوم دیگر شده است.
به عنوان مثال یک اقتصاددان ۱ و ۴ دهم درصد افزایش معاملات در یک ماه را نشانه افزایش نقدینگی معرفی می‌کند بدون اینکه شرایط خاص آن ماه رادر نظر بگیردوبه مابگویدکه این چنین تغییرات جزئی اصلا قابل تحلیل و ارزیابی برای مسئله نقدینگی نیست.
یک روانشناس ممکن است توانایی کودکان را درپاسخگویی به یک سلسله سوال ومعمارا اندازه بگیردو پاسخ آنهارا نشان دهنده میزان هوش آنها بداند. همچنین در علوم اجتماعی وجود ۷۵درصد لباس های تیره نسبت به ۲۵ درصدلباس های روشن درافرادیک مجموعه آماری،مثل دانشجویان یک دانشگاه ممکن است نشانه افسردگی روانی آن افراد تلقی شود.
🔰درهمه این مواردشخص محقق سعی می کند،سخن خودراحتماً با آمار و ارقام بیان کنند تا ادعای او دقیق علمی ومعقول جلوه کند.در حالی که این دقت وعلمی بودن کاذب وغیر واقعی است.
توجه به موارد استفاده از آمار و ارقام تنها ملاکست که می‌تواند ما را در تشخیص مغالطه کمیت گرایی راهنمایی کند.

توضیح شنیداری این مغالطه
مغالطات مربوط
مغالطات آماری
اهمال سور
سوره های کلی نما

Telegram

مغالطات (منطق - فلسفه علم)

مغالطه شماره ۱۲
مغالطات آماری ۱

💠متوسط💠


از دسته ی
#تبیین_های_مغالطی

#کتاب_صوتی
مغالطات
علی اصغرخندان
@mghlte

www.group-telegram.com/jp/mghlte.com/540

281 viewsedited  Jun 8, 2019 at 18:29

مغالطه شماره ۳۰

💠کمیت گرایی💠

🔸در کتاب های انگلیسی به نام دقت بیجاشناخته میشود.
🔰ذکرعددوآمارودرصدوبیان کمیت یک چیز معمولاً نشان‌دهنده دقت اظهار نظر درباره آن موضوع است. در مغالطه کمیت گرایی از این حقیقت سوء استفاده می شود ودرجاییکه ذکر اعدادوارقام جایز نیست از اعدادوارقام استفاده شده وچنین وانمود میشودکه این امرنشانه دقت ودرستی مطلب است. 🔰بعنوان مثال یکی ازمواردارتکاب این مغالطه بیان عدددرباره مفاهیم کیفی و غیر قابل اندازه‌گیری است.
از جمله درباره احساسات وعواطف درونی انسانی
مثال: این مطلب را جدی عرض میکنم. سه برابر اعتمادی که به برادرم دارم به شما اعتماد دارم.
در چنین مواردی ذکر عدد جایز نیست مثلاًدر سخنان فوق اگر از صداقت یا عدم صداقت گوینده صرف نظر کنیم بایدبه این مسئله توجه داشته باشیم و این سوال را مطرح کنیم که آیا اصلا اعتماد داشتن قابل اندازه‌گیری است که کسی بگوید اعتماد من به شما چند برابر اعتمادم به دیگری است.
مثال: ۹۰٪درصد محبوبیت او در مردم به دلیل بیان قوی و سخنرانی های زیبای است.
🔰 این مغالطه انواع دیگری هم دارد.
اما همه آنها در این امر مشترک اند که ذکر اعداد و ارقام در آن بیجا است و اطمینان کاذبی درباره صحت مدعا در مخاطب ایجاد می‌کند.
مثال:
از هر۵نفر۴ نفرنمی‌تواننداین دستگاه رااز انواع مشابه خارجی آن تشخیص دهند.
درمثال فوق بایدگفته می‌شداین دستگاه به قدری شبیه انواع مشابه خارجی است که بیشترمردم( یا بعضی از مردم)نمیتوانندآنهارا ازهم تشخیص دهند امابااین بیان که ازهر۵ نفر۴نفرنمی‌توانند.
مدعای گوینده تأثیر بیشتر، اما کاذبی پیدا کرده است.
همانطور که ملاحظه می شود،درمثال فوق ذکرعددبخودی خودجایزست.
اما گوینده بدون اینکه واقعاًدرموردمدعای خوداندازه گیری وتحقیقی داده باشدبرایطافزایش تاثیر سخنان خوددرمخاطب ازعدداستفاده می‌کند.
🔰در این نوع مغالطه معمولاً از اعداد و ارقام استفاده می شود که دقت بیش از حد آن شنونده یا خواننده را به این توهم بیاندازدکه حتما در جایی تحقیقی علمی وآماری صورت گرفته است واین شخص باستنادآن تحقیق سخن میگوید.
مثال:
۶۳/۵٪ مردم از کمبودفضای سبزرنج میبرند.(اگر می گفت ۹۰ درصد مردم، چنین تاثیری نداشت که گفته ۶۳/۵٪)

🔰شکل دیگر این مغالطه برآنست که ذکرعددوارقام درباره امورقابل اندازه گیری وهمچنین مبتنی برتحقیق وبررسی وکاملامطابق باواقع باشد،امااین اعدادوارقام درباره برخی امور کمی می باشد که کیفیت آنها بسیار مهم است.در حالی که گوینده تنها به کمیت آنها میپردازدواز کیفیت آنها سخنی نمی‌گوید.

مثال:
در تحقیقات آماری گسترده ای که به عمل آمده محققان باین نتیجه رسیده اند که بیش از ۷۹٪ از زن وشوهرهای این شهر باهم اختلاف دارند.
🔰در اینجا ذکراین نکته لازمست که استفاده ازاعدادوارقام درعلوم ریاضی و تجربی آنقدر مهم است که مانند یک انقلاب و جهش بزرگ برای رشداین علوم اصلی موثراست.دراین حقیقت نباید تردیدکردامابنظر می‌رسدکهطاستفاده ازاعدادوارقام درعلوم تجربی اگرچه موجب رشدونشان‌دهنده دقتست،ولی خودزمینه سازارتکاب مغالطه کمیت گرایی در علوم دیگر شده است.
به عنوان مثال یک اقتصاددان ۱ و ۴ دهم درصد افزایش معاملات در یک ماه را نشانه افزایش نقدینگی معرفی می‌کند بدون اینکه شرایط خاص آن ماه رادر نظر بگیردوبه مابگویدکه این چنین تغییرات جزئی اصلا قابل تحلیل و ارزیابی برای مسئله نقدینگی نیست.
یک روانشناس ممکن است توانایی کودکان را درپاسخگویی به یک سلسله سوال ومعمارا اندازه بگیردو پاسخ آنهارا نشان دهنده میزان هوش آنها بداند. همچنین در علوم اجتماعی وجود ۷۵درصد لباس های تیره نسبت به ۲۵ درصدلباس های روشن درافرادیک مجموعه آماری،مثل دانشجویان یک دانشگاه ممکن است نشانه افسردگی روانی آن افراد تلقی شود.
🔰درهمه این مواردشخص محقق سعی می کند،سخن خودراحتماً با آمار و ارقام بیان کنند تا ادعای او دقیق علمی ومعقول جلوه کند.در حالی که این دقت وعلمی بودن کاذب وغیر واقعی است.
توجه به موارد استفاده از آمار و ارقام تنها ملاکست که می‌تواند ما را در تشخیص مغالطه کمیت گرایی راهنمایی کند.

توضیح شنیداری این مغالطه
مغالطات مربوط
مغالطات آماری
اهمال سور
سوره های کلی نما

BY مجله‌ی اینترنتی عصر روشنگری