Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ترامپ و دنیا: تعامل، تهدید، تملق و تلهگذاری
با ترامپ چه کنیم؟ این پرسشی است که رهبران بسیاری از کشورها در روزهای اخیر مطرح کردهاند. تحلیلگران، سیاستپژوهان و کارشناسان مناسبات بینالمللی نیز گاه در حاشیه و گاه در متن بحثها، پیرامون همین پرسش گمانهزنی کردهاند.
پاسخهایی که تاکنون عرضهشده، دستکم در خطوط کلی، نشان میدهد که بعضی کشورها از هفتهها یا شاید ماههای پیش از پیروزی ترامپ، خود را برای تعامل با ترامپ آماده کرده بودند. کانادا، یکی از کشورهایی که مزه شلاق لفظی ترامپ را پیش از دیگران چشید، از آن زمره بود. کنارهگیری برقآسای جاستین ترودو از نخستوزیری و اعلام انتخابات پیشرس راه را برای تغییر حکومت در اتاوا و در نتیجه جلوگیری از برخورد خصمانه با ترامپ گشود.
#دونالد_ترامپ #ایندیپندنت_فارسی
@AmirTaheri4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
استاد #امیر_طاهری، روزنامهنگار سرشناس در خصوص تاریخ شعار «زن زندگی آزادی» گفت: این شعار برای اولین بار ۱۷ دی به مناسبت بیستوپنجمین سالگرد روز دادن حق رای به زنان، در یک سمینار در دانشگاه اصفهان به ابتکار حزب رستاخیز، سر داده شد.
@AmirTaheri4
Cordelia
@AmirTaheri4
@AmirTaheri4
Cordelia
@AmirTaheri4
برجام: ترفند انحرافی برای فرار از تغییر رژیم
«بچههای نیویورک» مخالفان احیای مذاکرات درباره «برجام» را مخالف هرگونه مذاکره با آمریکا و دیگر قدرتهای بزرگ ترسیم میکنند، اما این دروغی بیش نیست
امیر طاهری
جمعه ۱۹ بهمن ۱۴۰۳ برابر با ۷ فِورِیه ۲۰۲۵ ۲۱:۰۰
هر روز که میگذرد، برگی از تقویم کنده میشود و به آنچه آقای محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیسجمهوری اسلامی، «روز مبادا» میداند، نزدیکتر میشویم. او هشدار میدهد که در آن روز مبادا، نظام خمینیگرا و همراه با آن کلیت ایران با تهدیدی حیاتی روبرو خواهد شد. برای جلوگیری از آن تهدید، جمهوری اسلامی میبایستی مواضع تبلیغاتی خود را کنار بگذارد و هرچه زودتر باب مذاکره با «شیطان بزرگ» را باز کند.
این «روز مبادا» ۲۵ ماه اکتبر ۲۰۲۵ میلادی است؛ زمانی که موضوعیت «برجام» که تلویحا در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل عرضه میشود، به پایان میرسد. در آن صورت، آنچه ترفند ماشه یا اسنپبک خوانده میشود، خودبهخود به کار خواهد افتاد تا همه تحریمهایی را که شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی وضع کرده است، جنبه دائمی پیدا کنند. ظریف و گروه او همچنین هشدار میدهند که «روز مبادا» ممکن است ایران را مشمول فصل هفتم منشور سازمان ملل سازد و چراغ سبز برای حمله نظامی به جمهوری اسلامی را روشن کند.
آنچه «معاون راهبردی» و گروه «بچههای نیویورک» نمیگویند، این است که خود آنان باعث و بانی کشاندن کشور به این مخمصه بودهاند. با آغاز دوران اصلاحات به رهبری حجتالاسلام محمد خاتمی این گروه به این نتیجه رسیدند که بدون حمایت آمریکا و متحدان غربی آن نخواهند توانست قدرتی را که تصادفا کسب کردهاند، برای مدت طولانی حفظ کنند. بدون حمایت قدرتهای غربی ممکن نبود آنان بتوانند رقیبان ضدغربی و هوادار روسیه و چین را کنار بزند، چه رسد به اینکه در دایره وسیعتر نبرد بر سر قدرت در ایران و دیگر مخالفان و معاندان را به حاشیه برانند.
دو حجتالاسلام، خاتمی و روحانی در سفرهای خود به غرب این ارزیابی نادرست خود را بهعنوان تصویر واقعیتهای ایران ارائه کردند. هدف هر دو این بود که از یک سو نظام موجود در ایران را بهعنوان یک واقعیت ناگزیر، هرچند تلخ، ترسیم کنند و از سوی دیگر مدعی شوند که تنها جناح خود آنان میتواند اندکاندک از این تلخی بکاهد، به امید روزی که به شیرینی برسیم.
لازمه این ترفند جلوگیری از هرگونه بحث، چه رسد به مذاکره درباره ماهیت رژیم بود. این کار یافتن یک دستاویز انحرافی را ملزم میکرد. اگر از ماهیت رژیم و کارنامه عملی آن نمیتوان سخن گفت، پس مذاکرات درباره کدام مطلب جایز خواهد بود؟
پاسخی که دو حجتالاسلام احتمالا با الهام از جک استراو، وزیر خارجه بریتانیا در دوران نخستوزیری تونی بلر، یافتند، برنامه هستهای ایران بود. البته این برنامه از سالها پیش گاهگاه زیر نورافکن قرار میگرفت، اما هرگز بهعنوان مسئله حیاتیــمماتی بین ایران و دنیا مطرح نشده بود.
برنامه هستهای ایران در ۱۹۵۹ میلادی آغاز شد و در سال ۱۹۷۶ به مرحله خیز خود رسیده بود. در آن سال، ایران سه عامل اساسی برای چنین برنامهای را تهیه کرده بود: یک سیاست فرابردی با اهداف صلحجویانه، یک نیروی انسانی در سطح بالای دانش فنی و علمی و چارچوب یک زیربنای صنعتی. در همان حال، ایران در مقام یکی از نخستین ۱۱ کشوری که پیمان عدم گسترش سلاحهای هستهای (NPT) را امضا کرده بود، این حق را داشت که از تازهترین شیوهها و وسایل مربوط به دانش هستهای بهرهمند شود و در عوض، به همه تعهدات خود در قبال آژانس بینالمللی انرژی اتمی عمل کند.
با رسیدن آیتالله روحالله خمینی به قدرت، برنامه هستهای ایران برای نزدیک به یک دهه متوقف شد. بازگشت فعالانه این برنامه مثل بسیار اقدامات دیگر یک نظام سردرگم و بوالهوس در چارچوب یک سیاست فرابردی مشخص نبود. با این حال میتوان گفت که آنچه برنامه هستهای ایران خوانده میشود، هرگز از حدود رسمشده در انپیتی فراتر نرفت. چهار مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی از سوئدی گرفته تا ژاپنی و مصری و آرژانتینی هرگز نخواستند یا نتوانستند که سوءظنهای فراوان درباره نیات رهبران تهران را در قالب اتهامات مشخص به شورای امنیت عرضه کنند. در ۲۰ سال گذشته، برنامه هستهای ایران زیر ذرهبین وسیعترین بازرسیهای آژانس قرار داشته است و اگر تجربه دیگر کشورها مثل آلمان فدرالی، آفریقای جنوبی یا آرژانتین را ملاک قرار دهیم، ایران میبایستی سالها پیش از آژانس رضایتنامه میگرفت.
@AmirTaheri4
«بچههای نیویورک» مخالفان احیای مذاکرات درباره «برجام» را مخالف هرگونه مذاکره با آمریکا و دیگر قدرتهای بزرگ ترسیم میکنند، اما این دروغی بیش نیست
امیر طاهری
جمعه ۱۹ بهمن ۱۴۰۳ برابر با ۷ فِورِیه ۲۰۲۵ ۲۱:۰۰
هر روز که میگذرد، برگی از تقویم کنده میشود و به آنچه آقای محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیسجمهوری اسلامی، «روز مبادا» میداند، نزدیکتر میشویم. او هشدار میدهد که در آن روز مبادا، نظام خمینیگرا و همراه با آن کلیت ایران با تهدیدی حیاتی روبرو خواهد شد. برای جلوگیری از آن تهدید، جمهوری اسلامی میبایستی مواضع تبلیغاتی خود را کنار بگذارد و هرچه زودتر باب مذاکره با «شیطان بزرگ» را باز کند.
این «روز مبادا» ۲۵ ماه اکتبر ۲۰۲۵ میلادی است؛ زمانی که موضوعیت «برجام» که تلویحا در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل عرضه میشود، به پایان میرسد. در آن صورت، آنچه ترفند ماشه یا اسنپبک خوانده میشود، خودبهخود به کار خواهد افتاد تا همه تحریمهایی را که شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی وضع کرده است، جنبه دائمی پیدا کنند. ظریف و گروه او همچنین هشدار میدهند که «روز مبادا» ممکن است ایران را مشمول فصل هفتم منشور سازمان ملل سازد و چراغ سبز برای حمله نظامی به جمهوری اسلامی را روشن کند.
آنچه «معاون راهبردی» و گروه «بچههای نیویورک» نمیگویند، این است که خود آنان باعث و بانی کشاندن کشور به این مخمصه بودهاند. با آغاز دوران اصلاحات به رهبری حجتالاسلام محمد خاتمی این گروه به این نتیجه رسیدند که بدون حمایت آمریکا و متحدان غربی آن نخواهند توانست قدرتی را که تصادفا کسب کردهاند، برای مدت طولانی حفظ کنند. بدون حمایت قدرتهای غربی ممکن نبود آنان بتوانند رقیبان ضدغربی و هوادار روسیه و چین را کنار بزند، چه رسد به اینکه در دایره وسیعتر نبرد بر سر قدرت در ایران و دیگر مخالفان و معاندان را به حاشیه برانند.
دو حجتالاسلام، خاتمی و روحانی در سفرهای خود به غرب این ارزیابی نادرست خود را بهعنوان تصویر واقعیتهای ایران ارائه کردند. هدف هر دو این بود که از یک سو نظام موجود در ایران را بهعنوان یک واقعیت ناگزیر، هرچند تلخ، ترسیم کنند و از سوی دیگر مدعی شوند که تنها جناح خود آنان میتواند اندکاندک از این تلخی بکاهد، به امید روزی که به شیرینی برسیم.
لازمه این ترفند جلوگیری از هرگونه بحث، چه رسد به مذاکره درباره ماهیت رژیم بود. این کار یافتن یک دستاویز انحرافی را ملزم میکرد. اگر از ماهیت رژیم و کارنامه عملی آن نمیتوان سخن گفت، پس مذاکرات درباره کدام مطلب جایز خواهد بود؟
پاسخی که دو حجتالاسلام احتمالا با الهام از جک استراو، وزیر خارجه بریتانیا در دوران نخستوزیری تونی بلر، یافتند، برنامه هستهای ایران بود. البته این برنامه از سالها پیش گاهگاه زیر نورافکن قرار میگرفت، اما هرگز بهعنوان مسئله حیاتیــمماتی بین ایران و دنیا مطرح نشده بود.
برنامه هستهای ایران در ۱۹۵۹ میلادی آغاز شد و در سال ۱۹۷۶ به مرحله خیز خود رسیده بود. در آن سال، ایران سه عامل اساسی برای چنین برنامهای را تهیه کرده بود: یک سیاست فرابردی با اهداف صلحجویانه، یک نیروی انسانی در سطح بالای دانش فنی و علمی و چارچوب یک زیربنای صنعتی. در همان حال، ایران در مقام یکی از نخستین ۱۱ کشوری که پیمان عدم گسترش سلاحهای هستهای (NPT) را امضا کرده بود، این حق را داشت که از تازهترین شیوهها و وسایل مربوط به دانش هستهای بهرهمند شود و در عوض، به همه تعهدات خود در قبال آژانس بینالمللی انرژی اتمی عمل کند.
با رسیدن آیتالله روحالله خمینی به قدرت، برنامه هستهای ایران برای نزدیک به یک دهه متوقف شد. بازگشت فعالانه این برنامه مثل بسیار اقدامات دیگر یک نظام سردرگم و بوالهوس در چارچوب یک سیاست فرابردی مشخص نبود. با این حال میتوان گفت که آنچه برنامه هستهای ایران خوانده میشود، هرگز از حدود رسمشده در انپیتی فراتر نرفت. چهار مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی از سوئدی گرفته تا ژاپنی و مصری و آرژانتینی هرگز نخواستند یا نتوانستند که سوءظنهای فراوان درباره نیات رهبران تهران را در قالب اتهامات مشخص به شورای امنیت عرضه کنند. در ۲۰ سال گذشته، برنامه هستهای ایران زیر ذرهبین وسیعترین بازرسیهای آژانس قرار داشته است و اگر تجربه دیگر کشورها مثل آلمان فدرالی، آفریقای جنوبی یا آرژانتین را ملاک قرار دهیم، ایران میبایستی سالها پیش از آژانس رضایتنامه میگرفت.
@AmirTaheri4
پس چرا نگرفت؟ به گمان من، زیرا هم رهبران جمهوری اسلامی و هم قدرتهای بهاصطلاح بزرگ از این دستاویز انحرافی سود بردهاند. رهبران جمهوری اسلامی همانطور که ذکر شد، مسئله هستهای را برای جلوگیری از مطرح شدن دیگر مسائل مفید میدانند. قدرتهای غربی از جمله ایالات متحده نیز میدانند که اگر دیگر مسائل مطرح شود، چارهای جز پذیرفتن تغییر رژیم در ایران بهعنوان بهترین چاره برای مشکلات خاورمیانه نخواهند داشتــ چارهای که آنان هر یک به شکلی از پذیرفتن آن بیمناکاند.
اما بهآسانی میتوان دید که مشکل دنیا با جمهوری اسلامی مسئله هستهای نیست، اما همین مسئله را نیز تقلیل دادهاند به غنیسازی اورانیوم. از آنجا که غنیسازی اورانیوم نهتنها غیرقانونی نیست، بلکه جزو حقوق همه کشورهای عضو سازمان ملل نیز هست، این مسئله را نیز تقلیل دادهاند به درجه غنیسازی! در گام بعدی، مسئله درجه غنیسازی هم کمرنگ شد و مسئله ذخایر اورانیوم غنیشده زیر نورافکن قرار گرفت. در همان حال، این مضمون تبلیغاتی که جمهوری اسلامی بمب را ساخته یا در آستانه ساختن بمب است، موضوع هزاران گزارش، مقاله و کتاب بوده است؛ آن هم در حالی که ساخت بمب هستهای نیز به شرط خروج یک کشور از انپیتی، غیرقانونی نیست.
از همه جالبتر، گزارشهای متعدد از سرویسهای امنیتی قدرتهای بزرگ تاکید میکند که جمهوری اسلامی هنوز درباره ضرورت ساختن سلاح هستهای تصمیم نگرفته است. تازهترین گزارش مجموعه سرویسهای اطلاعاتی آمریکا که زیر عنوان «تخمین اطلاعاتی ملی» (NIE) عرضه میشود، برای دهمین بار تاکید میکند که ایران میکوشد به مرحله آستانه (threshold) برای تولید سلاح هستهای برسد، اما هنوز نرسیده و تضمینی هم در این زمینه نگرفته است.
مشکل دنیا با جمهوری اسلامی مسئله هستهای نیست. هماکنون ۹ کشور از جمله چهار عضو گروه غیرقانونی ۱+۵ دارای سلاح هستهایاند. غنی کردن اورانیوم نیز مشکلی نیست، زیرا هماکنون ۱۸ کشور این کار را انجام میدهند، بیآنکه زنگهای خطر را به صدا درآورند. رسیدن به «آستانه» نیز بهخودیخود مشکلی نیست. هماکنون هشت کشور در آستانه قرار دارند، بیآنکه سلاح هستهای بسازند.
هرگاه آژانس بینالمللی اتمی با یک کشور عضو مشکل پیدا میکند، این مشکل در یک بازه زمانی معین، با نظارت شورای امنیت حل میشود. اما در مورد ایران، هیچ بازه زمانی عرضه نشده است. در نتیجه، آنچه «تهدید هستهای ایران» خوانده میشود، میتواند تا ابد یا لااقل تا پایان رژیم بوالهوس بهانهای باشد برای افکندن ایران در قرنطینه.
آیا جمهوری اسلامی تاکنون بدون داشتن سلاح هستهای، یک نظام قانونمدار و یک عضو منضبط جامعه جهانی بوده است؟ این نظام بدون داشتن سلاح هستهای پرتلفاتترین جنگ تاریخ خاورمیانه در چهار قرن اخیر را در پرونده خود دارد. این نظام در صدها عملیات تروریستی در بیش از ۳۰ کشور نقش داشته است. گروگانگیری، آدمربایی، قاچاق اسلحه و پول، تعلیم و تسلیح انواع و اقسام تروریستها در خاورمیانه، آسیای جنوب شرقی، آفریقا، آمریکای لاتین و اروپا نیز فصول طولانی تاریخ این نظام را تشکیل میدهد.
حجتالاسلام علی خمینی، نوه آیتالله، در سالگرد انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ میگوید: «اگر انقلاب ما نبود، امروز نه از حماس خبری بود و نه از حمله (۷ اکتبر) حماس!» پروفسور صادق زیباکلام، یکی از فعالان جناح اصلاحطلب، تایید میکند که اگر برمیگشتیم به ۱۳۵۷، او همان کارهایی را که در آن زمان انجام داده بودــ از جمله قاچاق اسلحه برای عملیات چریکیــ را باز هم انجام میداد.
بیشتر بخوانید
ایران و جهان: ذکر مصیبت یا دادوستد؟
ایران: زمانی که جور دیگری بودیم
«محور مقاومت» و سپلشک برادر جواد
بعضی ناظران مخالف نظام بوالهوس میگویند: «برجام» میتواند مفید باشد، زیرا کل جمهوری اسلامی را از طریق کنترل درآمدهای ارزی، بازرگانی خارجی و دسترسی به بازارهای سرمایه جهانی تحت قیومیت گروه ۱+۵ــ در واقع ایالات متحدهــ قرار میدهد. اعمال این قیومیت به جمهوری اسلامی امکان میدهد که به زندگی خود ادامه دهد. در همان حال، جناح «اصلاحطلب» رقبای رادیکال خود را کنار میزند. در عوض قدرتهای بزرگ نیز سود میبرند، زیرا جمهوری اسلامی اختهشده میپذیرد که از بعضی خطوط قرمز رد نشود.
بر اساس این ملاحظات کلی ایران چارهای جر پذیرفتن یک راهحل نواستعماری ندارد. راهحلی که به نظام بوالهوس امکان میدهد که با سرکوب مردم ایران و فربه کردن مافیاهای هوادار خود، به زدنگی شوم خود ادامه دهد.
«بچههای نیویورک» مخالفان احیای مذاکرات درباره «برجام» را مخالف هرگونه مذاکره با آمریکا و دیگر قدرتهای بزرگ ترسیم میکنند، اما این دروغی بیش نیست. بازگشت ایران به خانواده بینالمللی، بدون عادیسازی مناسبات با همه کشورها ممکن نیست.
@AmirTaheri4
اما بهآسانی میتوان دید که مشکل دنیا با جمهوری اسلامی مسئله هستهای نیست، اما همین مسئله را نیز تقلیل دادهاند به غنیسازی اورانیوم. از آنجا که غنیسازی اورانیوم نهتنها غیرقانونی نیست، بلکه جزو حقوق همه کشورهای عضو سازمان ملل نیز هست، این مسئله را نیز تقلیل دادهاند به درجه غنیسازی! در گام بعدی، مسئله درجه غنیسازی هم کمرنگ شد و مسئله ذخایر اورانیوم غنیشده زیر نورافکن قرار گرفت. در همان حال، این مضمون تبلیغاتی که جمهوری اسلامی بمب را ساخته یا در آستانه ساختن بمب است، موضوع هزاران گزارش، مقاله و کتاب بوده است؛ آن هم در حالی که ساخت بمب هستهای نیز به شرط خروج یک کشور از انپیتی، غیرقانونی نیست.
از همه جالبتر، گزارشهای متعدد از سرویسهای امنیتی قدرتهای بزرگ تاکید میکند که جمهوری اسلامی هنوز درباره ضرورت ساختن سلاح هستهای تصمیم نگرفته است. تازهترین گزارش مجموعه سرویسهای اطلاعاتی آمریکا که زیر عنوان «تخمین اطلاعاتی ملی» (NIE) عرضه میشود، برای دهمین بار تاکید میکند که ایران میکوشد به مرحله آستانه (threshold) برای تولید سلاح هستهای برسد، اما هنوز نرسیده و تضمینی هم در این زمینه نگرفته است.
مشکل دنیا با جمهوری اسلامی مسئله هستهای نیست. هماکنون ۹ کشور از جمله چهار عضو گروه غیرقانونی ۱+۵ دارای سلاح هستهایاند. غنی کردن اورانیوم نیز مشکلی نیست، زیرا هماکنون ۱۸ کشور این کار را انجام میدهند، بیآنکه زنگهای خطر را به صدا درآورند. رسیدن به «آستانه» نیز بهخودیخود مشکلی نیست. هماکنون هشت کشور در آستانه قرار دارند، بیآنکه سلاح هستهای بسازند.
هرگاه آژانس بینالمللی اتمی با یک کشور عضو مشکل پیدا میکند، این مشکل در یک بازه زمانی معین، با نظارت شورای امنیت حل میشود. اما در مورد ایران، هیچ بازه زمانی عرضه نشده است. در نتیجه، آنچه «تهدید هستهای ایران» خوانده میشود، میتواند تا ابد یا لااقل تا پایان رژیم بوالهوس بهانهای باشد برای افکندن ایران در قرنطینه.
آیا جمهوری اسلامی تاکنون بدون داشتن سلاح هستهای، یک نظام قانونمدار و یک عضو منضبط جامعه جهانی بوده است؟ این نظام بدون داشتن سلاح هستهای پرتلفاتترین جنگ تاریخ خاورمیانه در چهار قرن اخیر را در پرونده خود دارد. این نظام در صدها عملیات تروریستی در بیش از ۳۰ کشور نقش داشته است. گروگانگیری، آدمربایی، قاچاق اسلحه و پول، تعلیم و تسلیح انواع و اقسام تروریستها در خاورمیانه، آسیای جنوب شرقی، آفریقا، آمریکای لاتین و اروپا نیز فصول طولانی تاریخ این نظام را تشکیل میدهد.
حجتالاسلام علی خمینی، نوه آیتالله، در سالگرد انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ میگوید: «اگر انقلاب ما نبود، امروز نه از حماس خبری بود و نه از حمله (۷ اکتبر) حماس!» پروفسور صادق زیباکلام، یکی از فعالان جناح اصلاحطلب، تایید میکند که اگر برمیگشتیم به ۱۳۵۷، او همان کارهایی را که در آن زمان انجام داده بودــ از جمله قاچاق اسلحه برای عملیات چریکیــ را باز هم انجام میداد.
بیشتر بخوانید
ایران و جهان: ذکر مصیبت یا دادوستد؟
ایران: زمانی که جور دیگری بودیم
«محور مقاومت» و سپلشک برادر جواد
بعضی ناظران مخالف نظام بوالهوس میگویند: «برجام» میتواند مفید باشد، زیرا کل جمهوری اسلامی را از طریق کنترل درآمدهای ارزی، بازرگانی خارجی و دسترسی به بازارهای سرمایه جهانی تحت قیومیت گروه ۱+۵ــ در واقع ایالات متحدهــ قرار میدهد. اعمال این قیومیت به جمهوری اسلامی امکان میدهد که به زندگی خود ادامه دهد. در همان حال، جناح «اصلاحطلب» رقبای رادیکال خود را کنار میزند. در عوض قدرتهای بزرگ نیز سود میبرند، زیرا جمهوری اسلامی اختهشده میپذیرد که از بعضی خطوط قرمز رد نشود.
بر اساس این ملاحظات کلی ایران چارهای جر پذیرفتن یک راهحل نواستعماری ندارد. راهحلی که به نظام بوالهوس امکان میدهد که با سرکوب مردم ایران و فربه کردن مافیاهای هوادار خود، به زدنگی شوم خود ادامه دهد.
«بچههای نیویورک» مخالفان احیای مذاکرات درباره «برجام» را مخالف هرگونه مذاکره با آمریکا و دیگر قدرتهای بزرگ ترسیم میکنند، اما این دروغی بیش نیست. بازگشت ایران به خانواده بینالمللی، بدون عادیسازی مناسبات با همه کشورها ممکن نیست.
@AmirTaheri4
این عادیسازی نیز لازمه مذاکرات استــ مذاکرات درباره مسائل و مشکلات قابللمس آن هم در یک بازه زمانی معین و بر اساس یک چارچوب قانونی بینالمللی، در حالی که «برجام» نوعی آپارتاید حقوقی را معرفی میکند. آلمان فدرالی، آفریقای جنوبی و آرژانتین که در موارد غنیسازی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی اختلافاتی داشتند، توانستند مشکل را در چارچوب قوانین آژانس و در یک مدت معین یعنی زیر نظر شورای امنیت حل کنند.
این در حالی است که مشکل اتمی ایران به ۲۵ سالگی خود رسیده است. آیا اگر قرار بود جمهوری اسلامی سلاح هستهای بسازد، نمیتوانست در ربع قرن به این هدف برسد؟ تازه اگر هم میرسید، باز چه نتیجهای جز تضعیف امنیت خود میگرفت؟ قدرتهای هستهای نمیتوانند به کشوری که سلاح هستهای ندارد، با سلاح هستهای حمله کنند. بدینسان ایران غیراتمی لااقل در این زمینه بیمه است. اما به محض اینکه ایران دارای سلاح هستهای شد، دست دیگر قدرتهای هستهای برای حمله به آن با همان سلاحها، باز خواهد بود. کدام قدرت هستهای ممکن است چنین کاری بکند؟ جواب: قدرتهایی که توانایی زرادخانه هستهای آنان دهها یا شاید صدها برابر آن چیزی باشد که جمهوری اسلامی ممکن است بسازد.
کسانی که نمیخواهند با واقعیت مسئله جمهوری اسلامیــ یعنی ضرورت تغییر رژیمــ روبرو شوند، اکنون میکوشند تا پیش از۲۵ اکتبر آینده، جنازه «برجام» را زنده کنند. آنان در پی دو راهحلاند: معاملهای با دولت جدید آمریکا که در آن تهران اعلام خواهد کرد که کل برنامه هستهای خود را برای یک سال، در ازای تمدید مهلت پایان قطعنامه ۲۲۳۱ برای یک سال، متوقف خواهد کرد. این به اصطلاح «عقبنشینی» به دولت جدید آمریکا امکان خواهد داد که یک پیروزی دیپلماتیک اعلام کند و پس از آن، بر اساس سیاست نظام بوالهوس یعنی از این ستون به آن ستون فرج است، خدا کریم است.
شگفتیآور نیست که رهبران جمهوری اسلامی از جمله «رهبر عظیمالشان» میگویند حاضریم مذاکره کنیم، اما فقط درباره «برجام».
@AmirTaheri4
این در حالی است که مشکل اتمی ایران به ۲۵ سالگی خود رسیده است. آیا اگر قرار بود جمهوری اسلامی سلاح هستهای بسازد، نمیتوانست در ربع قرن به این هدف برسد؟ تازه اگر هم میرسید، باز چه نتیجهای جز تضعیف امنیت خود میگرفت؟ قدرتهای هستهای نمیتوانند به کشوری که سلاح هستهای ندارد، با سلاح هستهای حمله کنند. بدینسان ایران غیراتمی لااقل در این زمینه بیمه است. اما به محض اینکه ایران دارای سلاح هستهای شد، دست دیگر قدرتهای هستهای برای حمله به آن با همان سلاحها، باز خواهد بود. کدام قدرت هستهای ممکن است چنین کاری بکند؟ جواب: قدرتهایی که توانایی زرادخانه هستهای آنان دهها یا شاید صدها برابر آن چیزی باشد که جمهوری اسلامی ممکن است بسازد.
کسانی که نمیخواهند با واقعیت مسئله جمهوری اسلامیــ یعنی ضرورت تغییر رژیمــ روبرو شوند، اکنون میکوشند تا پیش از۲۵ اکتبر آینده، جنازه «برجام» را زنده کنند. آنان در پی دو راهحلاند: معاملهای با دولت جدید آمریکا که در آن تهران اعلام خواهد کرد که کل برنامه هستهای خود را برای یک سال، در ازای تمدید مهلت پایان قطعنامه ۲۲۳۱ برای یک سال، متوقف خواهد کرد. این به اصطلاح «عقبنشینی» به دولت جدید آمریکا امکان خواهد داد که یک پیروزی دیپلماتیک اعلام کند و پس از آن، بر اساس سیاست نظام بوالهوس یعنی از این ستون به آن ستون فرج است، خدا کریم است.
شگفتیآور نیست که رهبران جمهوری اسلامی از جمله «رهبر عظیمالشان» میگویند حاضریم مذاکره کنیم، اما فقط درباره «برجام».
@AmirTaheri4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آلمان تسلیم پادشاه و ملت ایران شد
دعوت بازگردانده شد و
رضا شاه دوم در کنفرانس مونیخ شرکت خواهند داشت
چنین است قدرت پیوند شاه و ملت
که از گلوبالیستها تا قدرتهای خارجی تا اشغالگران ایران را چنین قدرتی می تواند در هم بکوبد
ضمن شادباش به تمامی میهن پرستان نکاتی را باید مطرح کرد:
شاهد بودیم که چطور قمپوزوسیون مدعی اپوزوسیون جمهوری اسلامی ! در روز و شب گذشته همراه و هم پیمان با جمهوری اسلامی شادی می کردند و الان مثل موش کور دوباره به سوراخ ها خزیدند
اگر عده ای هنوز نفهمیدند که تمام این ها ( تمام ارتجاع غالب و مغلوب) در نهایت یار و یاور و متحد هستند بداند درایت سیاسی ندارد
ضمنا درود باید فرستاد بر تک به تک بچه های میهن پرست ایرونی که بمب اینترنتی ای منفجر کردند که کل سیاستمداران آلمان را لرزاند
وزیر خارجه دوزاری آلمان کامنت هاش رو بست!:)
در ایکس نیز اکانت های وابسته به وزارت خارجه می گفتند ما غلط کردیم جنگجویان ایرانی می گفتند غلط کردید که غلط کردید!! :)))
سیل متن ها و واکنش ها و ایمیل ها و نیز عزیزان دلاوری که فرا...
@ariafarpoori
@AmirTaheri4
دعوت بازگردانده شد و
رضا شاه دوم در کنفرانس مونیخ شرکت خواهند داشت
چنین است قدرت پیوند شاه و ملت
که از گلوبالیستها تا قدرتهای خارجی تا اشغالگران ایران را چنین قدرتی می تواند در هم بکوبد
ضمن شادباش به تمامی میهن پرستان نکاتی را باید مطرح کرد:
شاهد بودیم که چطور قمپوزوسیون مدعی اپوزوسیون جمهوری اسلامی ! در روز و شب گذشته همراه و هم پیمان با جمهوری اسلامی شادی می کردند و الان مثل موش کور دوباره به سوراخ ها خزیدند
اگر عده ای هنوز نفهمیدند که تمام این ها ( تمام ارتجاع غالب و مغلوب) در نهایت یار و یاور و متحد هستند بداند درایت سیاسی ندارد
ضمنا درود باید فرستاد بر تک به تک بچه های میهن پرست ایرونی که بمب اینترنتی ای منفجر کردند که کل سیاستمداران آلمان را لرزاند
وزیر خارجه دوزاری آلمان کامنت هاش رو بست!:)
در ایکس نیز اکانت های وابسته به وزارت خارجه می گفتند ما غلط کردیم جنگجویان ایرانی می گفتند غلط کردید که غلط کردید!! :)))
سیل متن ها و واکنش ها و ایمیل ها و نیز عزیزان دلاوری که فرا...
@ariafarpoori
@AmirTaheri4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک ادایی کانادانشین اصلاحطلب چندوقت پیش گفته بود خیلی دلم میخواد بدونم این اکانتهای ناشناس “سلطنتطلب” کی هستن و از چه قشرین؟
ما اینها هستیم، آدمهای عادی. با لهجه حرف میزنیم. رنج کشیدیم. توان اقتصادیمون کمه اما زیاد میدونیم. ما مردم ایرانیم.
آتور
@AmirTaheri4
ما اینها هستیم، آدمهای عادی. با لهجه حرف میزنیم. رنج کشیدیم. توان اقتصادیمون کمه اما زیاد میدونیم. ما مردم ایرانیم.
آتور
@AmirTaheri4
شاهزاده رضا پهلوی روز جمعه ۱۹ بهمن با انتشار پیامی در شبکههای اجتماعی اعلام کرد در کنفرانس امنیتی مونیخ سخنرانی خواهد کرد.
#شاهزاده_رضا_پهلوی در این پیام نوشت کنفرانس امنیتی مونیخ اطلاع داده است که دعوت از او به قوت خود باقی است.
فرزند پادشاه فقید ایران با اعلام این خبر نوشت: «در این کنفرانس، مانند دیگر برنامههای عمومی، همیشه با هدف این بوده است که صدای هموطنمان در عرصه جهانی باشم. بنا بر این، من با پیامی از مردم ایران به آنجا میروم: جنگ ما فقط برای آزادی ایران نیست، بلکه رهایی جهان از شر ترور و باجگیری جمهوری اسلامی است.»
شاهزاده رضا پهلوی با تاکید بر موقعیت حساس کنونی نوشت: «از طرف هممیهنانم، به جامعه جهانی خواهم گفت که این لحظات حساس فرصت، زمان آن است که نه فقط باید در کنار مردم ایران ایستاد، بلکه باید در اتحاد با آنها عمل کرد. این مردم ایران هستند که با پایان دادن به حکومت جنگطلبان در تهران، صلح پایدار را برای خاورمیانه به ارمغان خواهند آورد.»
شاهزاده رضا پهلوی در پایان این پیام، از کنفرانس امنیتی...
@indypersian
@AmirTaheri4
#شاهزاده_رضا_پهلوی در این پیام نوشت کنفرانس امنیتی مونیخ اطلاع داده است که دعوت از او به قوت خود باقی است.
فرزند پادشاه فقید ایران با اعلام این خبر نوشت: «در این کنفرانس، مانند دیگر برنامههای عمومی، همیشه با هدف این بوده است که صدای هموطنمان در عرصه جهانی باشم. بنا بر این، من با پیامی از مردم ایران به آنجا میروم: جنگ ما فقط برای آزادی ایران نیست، بلکه رهایی جهان از شر ترور و باجگیری جمهوری اسلامی است.»
شاهزاده رضا پهلوی با تاکید بر موقعیت حساس کنونی نوشت: «از طرف هممیهنانم، به جامعه جهانی خواهم گفت که این لحظات حساس فرصت، زمان آن است که نه فقط باید در کنار مردم ایران ایستاد، بلکه باید در اتحاد با آنها عمل کرد. این مردم ایران هستند که با پایان دادن به حکومت جنگطلبان در تهران، صلح پایدار را برای خاورمیانه به ارمغان خواهند آورد.»
شاهزاده رضا پهلوی در پایان این پیام، از کنفرانس امنیتی...
@indypersian
@AmirTaheri4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
1984 𓃬☼
«قدرت من، فقط ناشی از قدرت شما است و قدرت شما، قدرت یکپارچگی ملت ایران است.»
کنفرانس امنیتی مونیخ، دوباره از ولیعهد ایران برای شرکت در کنفرانس دعوت کرد.
حالا نوبت مجلس هلنده
1984 𓃬☼
شاهزاده #رضا_پهلوی گفت: «یک زنجیر به اندازه ضعیفترین حلقهاش قدرت داره. هر چقدر این حلقهها قویتر باشند، کل زنجیر قویتر میشه».
محمدرضاشاه فقید هم گفته بودند: «قدرت من، فقط ناشی از قدرت شما است و قدرت شما، قدرت یکپارچگی ملت ایران است.»
#پهلوي_رهبر_انقلاب_ملی
@AmirTaheri4
«قدرت من، فقط ناشی از قدرت شما است و قدرت شما، قدرت یکپارچگی ملت ایران است.»
کنفرانس امنیتی مونیخ، دوباره از ولیعهد ایران برای شرکت در کنفرانس دعوت کرد.
حالا نوبت مجلس هلنده
1984 𓃬☼
شاهزاده #رضا_پهلوی گفت: «یک زنجیر به اندازه ضعیفترین حلقهاش قدرت داره. هر چقدر این حلقهها قویتر باشند، کل زنجیر قویتر میشه».
محمدرضاشاه فقید هم گفته بودند: «قدرت من، فقط ناشی از قدرت شما است و قدرت شما، قدرت یکپارچگی ملت ایران است.»
#پهلوي_رهبر_انقلاب_ملی
@AmirTaheri4
Forwarded from Reza Pahlavi - Official TG
٢٢ بهمن برای ما ایرانیان، سرآغاز سقوطی دردناک به قعر جهنم جمهوری اسلامی است: کشور از مسیر پیشرفت و شکوفایی خارج شد؛ امت جای ملت را گرفت؛ به نام دین، آزادی به قتل رسید؛ بوستانها نابود و قبرستانها آباد شد؛ ناامنی و سرکوب و تبعیض به جای امنیت و نظم و قانون حاکم شد؛ زنان، شهروند درجه دو شدند؛ آزادی مذهب از دست رفت؛ و توهمات آخرالزمانی گروهی مرتجع، نام ارجمند ایران را به آشوب و تروریسم پیوند زد؛ پول ملی ایران را روزبهروز بیارزشتر و مردم ما را روزبهروز فقیرتر کرد. آنچه در بهمن ۵۷ رخ داد، شورش اتحاد نامبارک ارتجاع سرخ و سیاه علیه خردگرایی و میهنپرستی بود.
آن سقوط تلخ اما یادآور این نکته نیز است که اینجا که هستیم بر خلاف آنچه پایمردان دیو در گوش ما میخوانند جایگاه حقیقی ما نیست. هنوز در میان ما بسیاری هستند که ایرانی دیگر، ایرانی مرفه، ایرانی امن، ایرانی محترم، ایرانی آزاد را تجربه کردهاند.
در گذشته نمیتوان زیست اما برای ساخت آیندهای تحسینبرانگیز، از گذشته میتوان آموخت و الهام گرفت.
ما، هم شایسته وضعی بهتریم و هم نشان دادهایم توانایی ساختن ایرانی متفاوت را داریم. چنانکه پیش از این یک بار همراه یکدیگر، به عنوان ملتی متحد، ایرانی را که در آستانه فروپاشی قرار گرفته بود به کشوری مدرن و مرفه تبدیل کردیم. ما همان ملت کبیریم و از تبار همان مردان و زنان سختکوش.
از پیوند آن تجربه موفق گذشته با باور به آیندهای بهتر است که بازپسگیری ایران از رژیم غیرایرانی تبدیل به خواست ملی شده است.
هممیهنان،
جمهوری اسلامی در ضعیفترین و ناکارآمدترین روزهای خود به سر میبرد و تحولات منطقهای و جهانی نیز فرصتی تاریخی را پیش روی ما قرار داده است. اما این پنجره فرصت همیشگی نیست.
من با پشتیبانی و خواست شما هممیهنانم برای به زیر کشیدن ضحاک زمانه و رژیمش در این میدان ایستادهام و برای پس گرفتن ایران و دوباره ساختن آن برنامهای مشخص و مدون دارم: طرحی پنجگانه که هم مسیر پیروزی را مشخص میکند و هم نقشه راه فردای پیروزی را. ما این کارزار برای رهایی و نجات میهنمان را با هم در ایران و چهارگوشه جهان پیش خواهیم برد. همانطور که بارها گفتهام، ما اگرچه در پایتختهای خارجی به دنبال دوستان و متحدانی برای این راه هستیم، اما میدانیم که آزادیمان تنها به دست خود ما رقم خواهد خورد.
اینک زمان اقدام است. زمان آن است که همراه هم مام میهن را روستا به روستا، محله به محله، شهر به شهر، استان به استان از چنگال اهریمنی جمهوری اسلامی آزاد کنیم و نجات دهیم. اگر آمادهاید، هر جا که هستید، داخل یا خارج، روستا یا شهر، شرق یا غرب، شمال یا جنوب یک گام برای پیروزی، برای فشار بر رژیم، برای حمایت از انقلاب ملی مردم ایران بردارید؛ هر کس به سهم خود و به هر اندازه که میتواند. انقلاب ملی برای پیروزی به تکتک ما نیاز دارد، ایران به تکتک ما نیاز دارد.
پاینده ایران،
رضا پهلوی
@OfficialRezaPahlavi
آن سقوط تلخ اما یادآور این نکته نیز است که اینجا که هستیم بر خلاف آنچه پایمردان دیو در گوش ما میخوانند جایگاه حقیقی ما نیست. هنوز در میان ما بسیاری هستند که ایرانی دیگر، ایرانی مرفه، ایرانی امن، ایرانی محترم، ایرانی آزاد را تجربه کردهاند.
در گذشته نمیتوان زیست اما برای ساخت آیندهای تحسینبرانگیز، از گذشته میتوان آموخت و الهام گرفت.
ما، هم شایسته وضعی بهتریم و هم نشان دادهایم توانایی ساختن ایرانی متفاوت را داریم. چنانکه پیش از این یک بار همراه یکدیگر، به عنوان ملتی متحد، ایرانی را که در آستانه فروپاشی قرار گرفته بود به کشوری مدرن و مرفه تبدیل کردیم. ما همان ملت کبیریم و از تبار همان مردان و زنان سختکوش.
از پیوند آن تجربه موفق گذشته با باور به آیندهای بهتر است که بازپسگیری ایران از رژیم غیرایرانی تبدیل به خواست ملی شده است.
هممیهنان،
جمهوری اسلامی در ضعیفترین و ناکارآمدترین روزهای خود به سر میبرد و تحولات منطقهای و جهانی نیز فرصتی تاریخی را پیش روی ما قرار داده است. اما این پنجره فرصت همیشگی نیست.
من با پشتیبانی و خواست شما هممیهنانم برای به زیر کشیدن ضحاک زمانه و رژیمش در این میدان ایستادهام و برای پس گرفتن ایران و دوباره ساختن آن برنامهای مشخص و مدون دارم: طرحی پنجگانه که هم مسیر پیروزی را مشخص میکند و هم نقشه راه فردای پیروزی را. ما این کارزار برای رهایی و نجات میهنمان را با هم در ایران و چهارگوشه جهان پیش خواهیم برد. همانطور که بارها گفتهام، ما اگرچه در پایتختهای خارجی به دنبال دوستان و متحدانی برای این راه هستیم، اما میدانیم که آزادیمان تنها به دست خود ما رقم خواهد خورد.
اینک زمان اقدام است. زمان آن است که همراه هم مام میهن را روستا به روستا، محله به محله، شهر به شهر، استان به استان از چنگال اهریمنی جمهوری اسلامی آزاد کنیم و نجات دهیم. اگر آمادهاید، هر جا که هستید، داخل یا خارج، روستا یا شهر، شرق یا غرب، شمال یا جنوب یک گام برای پیروزی، برای فشار بر رژیم، برای حمایت از انقلاب ملی مردم ایران بردارید؛ هر کس به سهم خود و به هر اندازه که میتواند. انقلاب ملی برای پیروزی به تکتک ما نیاز دارد، ایران به تکتک ما نیاز دارد.
پاینده ایران،
رضا پهلوی
@OfficialRezaPahlavi