Telegram Group & Telegram Channel
⚠️چگونه عقاید لیبرال‌ستیز رواج و رونق می‌گیرند؟


به زعم بودُن ، در بحث از دانشگاه انبوه، اوضاع تا نیمه قرن۲۰ نوعی اجماع میان دانشگاهیان پیرامون تعاریف انسان و دولت و جامعه وجود داشت، اما از دهه 1960، این اندیشه که «تولید دانش چفت‌و‌بست‌دار کارکرد ممتاز دانشگاه ست، هم در خصوص علوم‌انسانی و هم علم به‌طور کلی، شروع کرد به آب‌رفتن.»و نتیجه، طلاق علوم‌انسانی و لیبرالیسم بود. این علوم شدند ملک طلق روشنفکرانی که عینیت علمی را توهم‌ می‌پنداشتند و لیبرالیسم شد مسأله اقتصاددانان.
تالی فاسد این عقاید نسبی‌گرایانه، برخلاف انتظار کسانی که گمان می‌کنند نسبیت‌گرایی با تسامح و #مدارا ربط مستقیم دارد ، روا نداری و بی‌تسامحی بود، زیرا نخستین دستاورد دانشگاه انبوه ورود افرادی به حوزه علوم‌انسانی بود «که معیارشان کارچاق‌کنی نظریه‌ها بود برای مقاصد سیاسی و عملی و مبارزاتی و ایدئولوژیک»(ص 144) و نتیجه شد افت کیفیت نظام آموزشی و حاشیه‌نشینی نظریه‌های دشواریاب و شیوع نظریه‌های ساده و تازه که کارشان شناخت امور نبود، بلکه افشاگری و محکومیت قدرت‌های پیدا و پنهان بود.
#فایرابند در کتاب « #علیه_روش » شعار داد «همه چیز مُجاز است.»
البته نسبیت در دانش، از آن سو با قطعیت در اخلاق همراه بود❗️
آن‌ هم اخلاق ایمان و اعتقاد به ارزش مساوات و برابری و ابراز ارادت به یک «راه پاکیزه سیاسی» که یعنی تحقیقات دانشگاهی تنها هنگامی علمی تلقی می‌شوند که به حمایت از جهان سوم، طبقه سوم، حاشیه‌نشینان و فرهنگ‌های بومی و اقلیت‌های نژادی و جنسی و قومیتی راه ببرند.
⛔️همه اینها یعنی وداع با آن سنت لیبرال که با چندلایه دیدن امور، مدارا با ادله مخالف، احترام به روحیه نقد، پافشاری بر بررسی دلایل و تأسیس علم عینی ( جدایی ارزش-واقعیت ) تشخص پیدا می‌کرد.
«بودُن» جذابیت سادگی و ایراد سخنانی همه ‌فهم را نیز که پیچیدگی اموری چند مجهولی را به‌طرزی صریح به قطب‌بندی‌های دوگانه تقلیل دهد، در رواج عقاید لیبرال‌ستیز مؤثر می‌داند و در ضمن به این نکته نیز اشاره می‌کند که در بسیاری از موارد به نقدهای روشنفکران پاسخ‌هایی درخور نیز داده شده است، اما در جو غالب و متأثر از فضایی که بیشتر از نظریات «درستکار» (علمی) به نظریات «کاردرستی» که تنها برای حامیانش فایده دارد، این نقدها نیز عموماً ناشنیده باقی می‌مانند.
«بودُن» تأسف می‌خورد که بسیاری از سیاستمداران نیز در کشورهای غربی بیشتر از آنکه به عقل سلیم مراجعه کنند، عقل‌شان را سپرده‌اند به سخنان روشنفکران و تأکیدات مؤکد آنان درباره عوارض فسادآور نظم لیبرالی؛ حال ‌آنکه گاه فراموش می‌شود که
اولاً تلاش برای ریشه‌کنی برخی از این عوارض، خود به مصیبت‌های فجیع‌تری منجر می‌شود و
ثانیاً خود سنت لیبرالی پیشگام طرح و حل این مصائب بوده است و
ثالثاً نمی‌توان به بهانه این عیوب، به نظم نادرست گذشته بازگشت.
برای نمونه
نابرابری‌ها اولاً لزوماً زاییده نظام بازار و توطئه سرمایه‌داران نیستند،
ثانیاً همواره نامشروع نیستند و
ثالثاً بسیاری از آنها نتیجه سیاست‌های غیرلیبرالی نظیر سیاست‌های حمایتی‌اند.

فردا؟
«بودُن» در بخش سوم با عنوان «فردا؟» ، در حکم نتیجه‌گیری به چند نکته کلیدی اشاره می‌کند:
1⃣ لیبرالیسم شانه‌ به ‌شانه افسون‌زدایی کوشیده است علم را جایگزین جادو‌ و ‌جنبل کند. لیبرالیسم طرح‌های آرمانشهری را کنار گذاشته ، اما این به معنای نبود برنامه برای پیشرفت نیست. شاهد مثال، دنیای معاصر در مقایسه با گذشته‌های غیرلیبرالی‌ست.
2⃣ لیبرالیسم، شاه‌کلیدی برای گشودن همه قفل‌های عالم ندارد و از قدرت الهی نیز بی‌نصیب ست که به ‌فوریت بتواند مشکلات را کن‌فیکون کند، اما مخالفین آن جز حدیث آرزومندی که سر می‌دهند و دل می‌برند، با نق‌زدن‌های بدون برنامه خود تنها به افزایش مشکلات کمک می‌کنند. برای نمونه با انداختن تقصیر نابرابری شمال/جنوب به گردن کشورهای شمال، آب به آسیاب حکومت‌های مستبد بعضی کشورهای جنوب می‌ریزند و عملاً باعث افزایش نابرابری می‌شوند.

3⃣ گرچه نشانه‌های امیدوارکننده‌ای دیده می‌شود که اندیشه‌های ضدلیبرالی خود را اندکی جمع‌و‌جور می‌کنند و واقع‌بینی، عملگرایی، پیچیده‌ دیدن امور و شک در راه‌حل‌های فوری ‌و ‌فوتی رو به افزایش‌ست؛ اما سکه نزاع لیبرالیسم با روشنفکران همچنان در حال چرخ خوردن‌ست و نتیجه آن بستگی به کلی متغیر دارد که البته هیچ فکر لیبرالی قادر به پیشگویی عاقبت درهم‌ کنش آنها نیست. اگر بنا به نظر #دورکیم و #وبر باشد «آینده مال فکر و فیصله‌هایی‌ست که رگ‌ و ‌پی‌شان توی گوشت و استخوان لیبرالیسم دویده است.»
#چرندیات_پست_مدرن
#نسبی_گرایی
#مردیها
#لیبرالیسم
#جامعه_باز_و_دشمنان_آن

https://www.group-telegram.com/kr/mghlte.com/2049



group-telegram.com/mghlte/2274
Create:
Last Update:

⚠️چگونه عقاید لیبرال‌ستیز رواج و رونق می‌گیرند؟


به زعم بودُن ، در بحث از دانشگاه انبوه، اوضاع تا نیمه قرن۲۰ نوعی اجماع میان دانشگاهیان پیرامون تعاریف انسان و دولت و جامعه وجود داشت، اما از دهه 1960، این اندیشه که «تولید دانش چفت‌و‌بست‌دار کارکرد ممتاز دانشگاه ست، هم در خصوص علوم‌انسانی و هم علم به‌طور کلی، شروع کرد به آب‌رفتن.»و نتیجه، طلاق علوم‌انسانی و لیبرالیسم بود. این علوم شدند ملک طلق روشنفکرانی که عینیت علمی را توهم‌ می‌پنداشتند و لیبرالیسم شد مسأله اقتصاددانان.
تالی فاسد این عقاید نسبی‌گرایانه، برخلاف انتظار کسانی که گمان می‌کنند نسبیت‌گرایی با تسامح و #مدارا ربط مستقیم دارد ، روا نداری و بی‌تسامحی بود، زیرا نخستین دستاورد دانشگاه انبوه ورود افرادی به حوزه علوم‌انسانی بود «که معیارشان کارچاق‌کنی نظریه‌ها بود برای مقاصد سیاسی و عملی و مبارزاتی و ایدئولوژیک»(ص 144) و نتیجه شد افت کیفیت نظام آموزشی و حاشیه‌نشینی نظریه‌های دشواریاب و شیوع نظریه‌های ساده و تازه که کارشان شناخت امور نبود، بلکه افشاگری و محکومیت قدرت‌های پیدا و پنهان بود.
#فایرابند در کتاب « #علیه_روش » شعار داد «همه چیز مُجاز است.»
البته نسبیت در دانش، از آن سو با قطعیت در اخلاق همراه بود❗️
آن‌ هم اخلاق ایمان و اعتقاد به ارزش مساوات و برابری و ابراز ارادت به یک «راه پاکیزه سیاسی» که یعنی تحقیقات دانشگاهی تنها هنگامی علمی تلقی می‌شوند که به حمایت از جهان سوم، طبقه سوم، حاشیه‌نشینان و فرهنگ‌های بومی و اقلیت‌های نژادی و جنسی و قومیتی راه ببرند.
⛔️همه اینها یعنی وداع با آن سنت لیبرال که با چندلایه دیدن امور، مدارا با ادله مخالف، احترام به روحیه نقد، پافشاری بر بررسی دلایل و تأسیس علم عینی ( جدایی ارزش-واقعیت ) تشخص پیدا می‌کرد.
«بودُن» جذابیت سادگی و ایراد سخنانی همه ‌فهم را نیز که پیچیدگی اموری چند مجهولی را به‌طرزی صریح به قطب‌بندی‌های دوگانه تقلیل دهد، در رواج عقاید لیبرال‌ستیز مؤثر می‌داند و در ضمن به این نکته نیز اشاره می‌کند که در بسیاری از موارد به نقدهای روشنفکران پاسخ‌هایی درخور نیز داده شده است، اما در جو غالب و متأثر از فضایی که بیشتر از نظریات «درستکار» (علمی) به نظریات «کاردرستی» که تنها برای حامیانش فایده دارد، این نقدها نیز عموماً ناشنیده باقی می‌مانند.
«بودُن» تأسف می‌خورد که بسیاری از سیاستمداران نیز در کشورهای غربی بیشتر از آنکه به عقل سلیم مراجعه کنند، عقل‌شان را سپرده‌اند به سخنان روشنفکران و تأکیدات مؤکد آنان درباره عوارض فسادآور نظم لیبرالی؛ حال ‌آنکه گاه فراموش می‌شود که
اولاً تلاش برای ریشه‌کنی برخی از این عوارض، خود به مصیبت‌های فجیع‌تری منجر می‌شود و
ثانیاً خود سنت لیبرالی پیشگام طرح و حل این مصائب بوده است و
ثالثاً نمی‌توان به بهانه این عیوب، به نظم نادرست گذشته بازگشت.
برای نمونه
نابرابری‌ها اولاً لزوماً زاییده نظام بازار و توطئه سرمایه‌داران نیستند،
ثانیاً همواره نامشروع نیستند و
ثالثاً بسیاری از آنها نتیجه سیاست‌های غیرلیبرالی نظیر سیاست‌های حمایتی‌اند.

فردا؟
«بودُن» در بخش سوم با عنوان «فردا؟» ، در حکم نتیجه‌گیری به چند نکته کلیدی اشاره می‌کند:
1⃣ لیبرالیسم شانه‌ به ‌شانه افسون‌زدایی کوشیده است علم را جایگزین جادو‌ و ‌جنبل کند. لیبرالیسم طرح‌های آرمانشهری را کنار گذاشته ، اما این به معنای نبود برنامه برای پیشرفت نیست. شاهد مثال، دنیای معاصر در مقایسه با گذشته‌های غیرلیبرالی‌ست.
2⃣ لیبرالیسم، شاه‌کلیدی برای گشودن همه قفل‌های عالم ندارد و از قدرت الهی نیز بی‌نصیب ست که به ‌فوریت بتواند مشکلات را کن‌فیکون کند، اما مخالفین آن جز حدیث آرزومندی که سر می‌دهند و دل می‌برند، با نق‌زدن‌های بدون برنامه خود تنها به افزایش مشکلات کمک می‌کنند. برای نمونه با انداختن تقصیر نابرابری شمال/جنوب به گردن کشورهای شمال، آب به آسیاب حکومت‌های مستبد بعضی کشورهای جنوب می‌ریزند و عملاً باعث افزایش نابرابری می‌شوند.

3⃣ گرچه نشانه‌های امیدوارکننده‌ای دیده می‌شود که اندیشه‌های ضدلیبرالی خود را اندکی جمع‌و‌جور می‌کنند و واقع‌بینی، عملگرایی، پیچیده‌ دیدن امور و شک در راه‌حل‌های فوری ‌و ‌فوتی رو به افزایش‌ست؛ اما سکه نزاع لیبرالیسم با روشنفکران همچنان در حال چرخ خوردن‌ست و نتیجه آن بستگی به کلی متغیر دارد که البته هیچ فکر لیبرالی قادر به پیشگویی عاقبت درهم‌ کنش آنها نیست. اگر بنا به نظر #دورکیم و #وبر باشد «آینده مال فکر و فیصله‌هایی‌ست که رگ‌ و ‌پی‌شان توی گوشت و استخوان لیبرالیسم دویده است.»
#چرندیات_پست_مدرن
#نسبی_گرایی
#مردیها
#لیبرالیسم
#جامعه_باز_و_دشمنان_آن

https://www.group-telegram.com/kr/mghlte.com/2049

BY مجله‌ی اینترنتی عصر روشنگری


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/mghlte/2274

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

The next bit isn’t clear, but Durov reportedly claimed that his resignation, dated March 21st, was an April Fools’ prank. TechCrunch implies that it was a matter of principle, but it’s hard to be clear on the wheres, whos and whys. Similarly, on April 17th, the Moscow Times quoted Durov as saying that he quit the company after being pressured to reveal account details about Ukrainians protesting the then-president Viktor Yanukovych. Sebi said data, emails and other documents are being retrieved from the seized devices and detailed investigation is in progress. On December 23rd, 2020, Pavel Durov posted to his channel that the company would need to start generating revenue. In early 2021, he added that any advertising on the platform would not use user data for targeting, and that it would be focused on “large one-to-many channels.” He pledged that ads would be “non-intrusive” and that most users would simply not notice any change. The channel appears to be part of the broader information war that has developed following Russia's invasion of Ukraine. The Kremlin has paid Russian TikTok influencers to push propaganda, according to a Vice News investigation, while ProPublica found that fake Russian fact check videos had been viewed over a million times on Telegram. "Markets were cheering this economic recovery and return to strong economic growth, but the cheers will turn to tears if the inflation outbreak pushes businesses and consumers to the brink of recession," he added.
from kr


Telegram مجله‌ی اینترنتی عصر روشنگری
FROM American