Notice: file_put_contents(): Write of 4306 bytes failed with errno=28 No space left on device in /var/www/group-telegram/post.php on line 50

Warning: file_put_contents(): Only 8192 of 12498 bytes written, possibly out of free disk space in /var/www/group-telegram/post.php on line 50
شهر کتاب و داستان | Telegram Webview: bookcity5/7648 -
Telegram Group & Telegram Channel
شهر کتاب و داستان
▪️نامه سی و نهم عزیز من! امروز، باز، به دام گذشته ها افتادم، و دیدم که هیچ چیز، به راستی که هیچ چیز از نخستین یازده فروردین ما کاسته نشده، بلکه همه چیز ژرف تر و زیباتر شده است. زمان، تو را برای من بی رنگ و کهنه نکرده سهل است به جست و جو و شناختِ دنیایی که…
▪️نامه چهلم - بخش اول

بانوی من! یک روز عاقبت قلبت را خواهم شکست - یک روز عاقبت. نه با سفری یک روزه نه با سفری بلند
بل با آخرین سفر
یک روز عاقبت قلبت را خواهم شکست
یک روز با عاقبت
نه با کلامی کم توشه از مهربانی
نه با سخنی تو بیخ کننده بل با آخرین کلام.
یک روز عاقبت قلبت را خواهم شکست . یک روز عاقبت.
تو باید بدانی عزیز من!
باید بدانی که دیر یا زود _ اما، دیگر نه چندان دیر قلبت را خواهم شکست؛ و کاری جز این هم نمی توان کرد. اما اینک، علیرغم این شکستن محتوم قریب الوقوع - که می دانم همچون در هم شکستن چلچراغی بسیار ظریف و عظیم،فرو ریخته از سقفی بسیار رفیع خواهد بود .آنچه از تو می خواهم - و بسیاری از یاران، از یارانشان خواسته اند .
این است که بر مرده ام دل نسوزانی، اشک بر گورم نریزی، و خود را یکسره به اندوهی گران و ویرانگر وانسپاری...
این است تمام آنچه که آمرانه، همسرانه، و ملتمسانه از تو می خواهم تو که در سفری چنین پر مخاطره خالق جميع خاطره هایم بوده یی می دانی که من و تو همانقدر که با این خواهش بزرگ آشنا هستیم، پاسخ هایی را که به این خواسته داده می شود نیز می شناسیم.

و من، علیرغم منطقی بودن همه پاسخ ها، و علیرغم جميع مشاهدات و تجربه ها، بر سر این خواسته همچنان پای می فشارم، و می خواهم به من اطمینان بدهی که در یک لحظه ی عظیم و باز نیامدنی، فراسوی همه ی منطق های مستعمل قرار خواهی گرفت _ با تجربه یی نو و تابع پرشور چیزی خواهی شد که حتی می تواند قوی ترین منطق ها را به آسانی خرد کند و درهم بکوبد.
عزیز من! بگذار آسوده خاطر و بی دغدغه بمیرم. بگذار تجسمی از آن روز داشته باشم که دلم را به تابستان بیاورد. بگذار شادمانه بمیرم.
و شادمانه مردن ممکن نیست مگر آنکه یقین بدانم تو می دانی که بر این مرده حتی قطره یی نباید گریست. در یادداشت هایی که برایت گذاشته ام و می توانی آنها را چیزی همچون یک وصیت نامه ی بازیگوشانه تلقی کنی، به کرات گفته ام که « از نظر شخصی و فردی، هر روز که بروم، بی آرزو رفته ام؛ چرا که سالهاست، به همه ی آرزوهای شخصی و فردی ام دست یافته ام. مطلقایی توقع ام، ابدا تشنه نیستم، و چشم هایم به دنبال هیچ، هیچ، هیچ چیز نیست؛ اما از نظر #سیاسی، #اجتماعی و #ملی، طبیعی است که در آرزوی ژرف روزگار بسیار بهتری برای ملتم و ملت های سراسر جهان باشم، و این نیز آرزو یا آرمانی نیست که در جایی به انتها برسد. »

« یک ملت همیشه می تواند خوشبخت تر از آنچه هست باشد، اما برای فرد، خوشبختی، حد و حسابی دارد، بدیهی است که دلیل مساله این است که انسان، در تفردش، در واحد محدود و کوچکی از زمان زیست می کند و آرزوهای فردی اش در محدوده ی همین زمان شکل می گیرد، حال آنکه ملتها در بی نهایت زمان جاری هستند، و جهان نوشونده هر دم می تواند خالق آرزوها و آرمان های نو باشد.»
محبوب من!
چگونه از تو بخواهم که برایم گریه نکنی؟ چگونه از تو بخواهم؟
می دانم که به هر حال، یک روز، قلبت را خواهم شکست یک روز، به هر حال.


👤 #نادر_ابراهیمی
📚 #چهل_نامه_کوتاه_به_همسرم
✉️ نامه 40
join us | شهر کتاب
@bookcity5



group-telegram.com/bookcity5/7648
Create:
Last Update:

▪️نامه چهلم - بخش اول

بانوی من! یک روز عاقبت قلبت را خواهم شکست - یک روز عاقبت. نه با سفری یک روزه نه با سفری بلند
بل با آخرین سفر
یک روز عاقبت قلبت را خواهم شکست
یک روز با عاقبت
نه با کلامی کم توشه از مهربانی
نه با سخنی تو بیخ کننده بل با آخرین کلام.
یک روز عاقبت قلبت را خواهم شکست . یک روز عاقبت.
تو باید بدانی عزیز من!
باید بدانی که دیر یا زود _ اما، دیگر نه چندان دیر قلبت را خواهم شکست؛ و کاری جز این هم نمی توان کرد. اما اینک، علیرغم این شکستن محتوم قریب الوقوع - که می دانم همچون در هم شکستن چلچراغی بسیار ظریف و عظیم،فرو ریخته از سقفی بسیار رفیع خواهد بود .آنچه از تو می خواهم - و بسیاری از یاران، از یارانشان خواسته اند .
این است که بر مرده ام دل نسوزانی، اشک بر گورم نریزی، و خود را یکسره به اندوهی گران و ویرانگر وانسپاری...
این است تمام آنچه که آمرانه، همسرانه، و ملتمسانه از تو می خواهم تو که در سفری چنین پر مخاطره خالق جميع خاطره هایم بوده یی می دانی که من و تو همانقدر که با این خواهش بزرگ آشنا هستیم، پاسخ هایی را که به این خواسته داده می شود نیز می شناسیم.

و من، علیرغم منطقی بودن همه پاسخ ها، و علیرغم جميع مشاهدات و تجربه ها، بر سر این خواسته همچنان پای می فشارم، و می خواهم به من اطمینان بدهی که در یک لحظه ی عظیم و باز نیامدنی، فراسوی همه ی منطق های مستعمل قرار خواهی گرفت _ با تجربه یی نو و تابع پرشور چیزی خواهی شد که حتی می تواند قوی ترین منطق ها را به آسانی خرد کند و درهم بکوبد.
عزیز من! بگذار آسوده خاطر و بی دغدغه بمیرم. بگذار تجسمی از آن روز داشته باشم که دلم را به تابستان بیاورد. بگذار شادمانه بمیرم.
و شادمانه مردن ممکن نیست مگر آنکه یقین بدانم تو می دانی که بر این مرده حتی قطره یی نباید گریست. در یادداشت هایی که برایت گذاشته ام و می توانی آنها را چیزی همچون یک وصیت نامه ی بازیگوشانه تلقی کنی، به کرات گفته ام که « از نظر شخصی و فردی، هر روز که بروم، بی آرزو رفته ام؛ چرا که سالهاست، به همه ی آرزوهای شخصی و فردی ام دست یافته ام. مطلقایی توقع ام، ابدا تشنه نیستم، و چشم هایم به دنبال هیچ، هیچ، هیچ چیز نیست؛ اما از نظر #سیاسی، #اجتماعی و #ملی، طبیعی است که در آرزوی ژرف روزگار بسیار بهتری برای ملتم و ملت های سراسر جهان باشم، و این نیز آرزو یا آرمانی نیست که در جایی به انتها برسد. »

« یک ملت همیشه می تواند خوشبخت تر از آنچه هست باشد، اما برای فرد، خوشبختی، حد و حسابی دارد، بدیهی است که دلیل مساله این است که انسان، در تفردش، در واحد محدود و کوچکی از زمان زیست می کند و آرزوهای فردی اش در محدوده ی همین زمان شکل می گیرد، حال آنکه ملتها در بی نهایت زمان جاری هستند، و جهان نوشونده هر دم می تواند خالق آرزوها و آرمان های نو باشد.»
محبوب من!
چگونه از تو بخواهم که برایم گریه نکنی؟ چگونه از تو بخواهم؟
می دانم که به هر حال، یک روز، قلبت را خواهم شکست یک روز، به هر حال.


👤 #نادر_ابراهیمی
📚 #چهل_نامه_کوتاه_به_همسرم
✉️ نامه 40
join us | شهر کتاب
@bookcity5

BY شهر کتاب و داستان


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/bookcity5/7648

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

The War on Fakes channel has repeatedly attempted to push conspiracies that footage from Ukraine is somehow being falsified. One post on the channel from February 24 claimed without evidence that a widely viewed photo of a Ukrainian woman injured in an airstrike in the city of Chuhuiv was doctored and that the woman was seen in a different photo days later without injuries. The post, which has over 600,000 views, also baselessly claimed that the woman's blood was actually makeup or grape juice. Ukrainian forces successfully attacked Russian vehicles in the capital city of Kyiv thanks to a public tip made through the encrypted messaging app Telegram, Ukraine's top law-enforcement agency said on Tuesday. The message was not authentic, with the real Zelenskiy soon denying the claim on his official Telegram channel, but the incident highlighted a major problem: disinformation quickly spreads unchecked on the encrypted app. "There are several million Russians who can lift their head up from propaganda and try to look for other sources, and I'd say that most look for it on Telegram," he said. In 2014, Pavel Durov fled the country after allies of the Kremlin took control of the social networking site most know just as VK. Russia's intelligence agency had asked Durov to turn over the data of anti-Kremlin protesters. Durov refused to do so.
from ms


Telegram شهر کتاب و داستان
FROM American