Telegram Group Search
🔴 میلیاردرهای حامی ترامپ و هریس

👈 میلیاردرهای آمریکایی در انتخابات 2024 نقش بزرگتری را نسبت به همیشه بازی کردند و ایلان ماسک، بیش از یک سوم کمک‌های مالی به دونالد ترامپ را به خود اختصاص داده است.

ایلان ماسک حمایت خود را از ترامپ بصورت علنی اعلام کرد ولی میلیاردرهایی چون بیل گیتس و مایکل بلومبرگ، بی‌سروصدا به کمپین کامالا هریس پیوستند و کمک مالی کردند.

طبق گزارش فوربس، بین ژانویه 2023 و 30 اکتبر سال جاری، کمپین هریس در مجموع 998 میلیون دلار جمع‌آوری کرده بود و این شامل پول نقدی است که در طول مبارزات انتخاباتی بایدن جمع آوری شده بود و طبق پرونده‌های کمیسیون انتخابات فدرال، در همین دوره زمانی، کمپین ترامپ 392 میلیون دلار جمع‌آوری کرده بود.

حداقل 83 میلیاردر که دو نفر از آنها دارایی خالص بیش از 100 میلیارد دلار داشتند، از کامالا هریس حمایت کرده‌اند، درحالیکه 52 میلیاردر از دونالد ترامپ حمایت کرده بودند و شاخص‌ترین آنان، ایلان ماسک بوده است.

#جهان

@industromy
🔴 کشورهای برتر جهان از نظر ارزش منابع طبیعی

👈 منابع طبیعی ستون فقرات تولید مدرن در جهان امروز هستند که برای تولید همه چیزهایی که در اطراف ما هستند، ضروری می‌باشند.

براساس داده‌های سال 2021 ، 10 کشور بر چشم‌انداز منابع طبیعی جهانی تسلط دارند که هر کدام از این کشورها دارای ذخایر عظیمی هستند که برای صنایع مختلف، حیاتی است.

75 تریلیون دلار، ارزش منابع طبیعی روسیه است و این کشور با این حجم از منابع طبیعی، پیشتاز در دنیاست و منابع روسیه عمدتا از زغال سنگ، گاز طبیعی، نفت، طلا، چوب و فلزات کمیاب تشکیل شده است.

در پایان سال 2018، وزارت منابع طبیعی و محیط‌زیست روسیه، ذخایر معدنی این کشور را حدود 1.44 تریلیون دلار ارزیابی کرد و از نظر سهم جهانی، روسیه در گاز طبیعی رکورددار است و دارای بزرگترین ذخایر اثبات شده جهان تا سال 2020 می‌باشد.

ایالات‌متحده با منابع طبیعی 45 تریلیون دلاری خود از جمله زغال‌سنگ، چوب، گاز طبیعی و فلزاتی چون طلا و مس، در رتبه دوم جهان قرار دارد.

در عربستان سعودی و کانادا ثروت عظیم نفتی محرک قدرت منابع طبیعی است و این کشورها با 34 و 33 تریلیون دلار، در رتبه‌های سوم و چهارم این فهرست قرار دارند.

عربستان سعودی با میادین عظیم نفتی خود پیشرو در بازارهای جهانی نفت بوده و از سوی دیگر، کانادا منهای نفت، از ذخایر قابل‌توجهی از اورانیوم هم بهره می‌برد و خانه برخی از بزرگترین شرکت‌های چوب جهان می‌باشد.

و ایران با ارزیابی 27 تریلیون دلاری ارزش منابع طبیعی، از این نظر، پنجمین کشور ثروتمند جهان محسوب می‌شود که دومین ذخایر ثبت‌شده گاز طبیعی و سومین ذخایر نفت جهان را در خود جای داده است.

ایران منهای نفت و گاز دارای ذخایر بزرگی از منابع معدنی مختلف نیز هست و ارزش منابع طبیعی ایران از کشور چین بالاتر می‌باشد.

چین دارای ذخایر بزرگی از زغال‌سنگ است که آن را به عنوان برترین تولیدکننده این سوخت معرفی می‌کند و منابع بزرگی از عناصر نادر خاکی و چوب دارد که ارزش آنها به 23 تریلیون دلار می‌رسد.

برزیل و استرالیا، بعنوان کشورهای غنی از مواد معدنی، تولیدکنندگان اصلی سنگ آهن و زغال‌سنگ در دنیا هستند و طلا و مس نیز دارند و ارزش منابع طبیعی آنها به ترتیب 22 و 20 تریلیون دلار است.

و در پایین فهرست، کشورهای عراق و ونزوئلا قراردارند که دارای ذخایر زیادی از نفت می‌باشند و ارزش منابع طبیعی آنها، 16 و 14 تریلیون دلار، ارزیابی شده است.

#اقتصادجهان
#اقتصادایران
#اقتصادمنطقه


@industromy
🔴 استثناگرایی آمریکایی

✍️ آرش رئیسی‌نژاد


👈 استثناگرایی آمریکایی مهم‌ترین بنیان هویتی ایالات متحده آمریکاست به گونه‌ای که درک سیاست خارجی، اقتصاد سرمایه‌داری و پویایی سیاست داخلی این کشور از فهم استثناگرایی آمریکایی می‌گذرد. استثنایی بودن آمریکا اشاره به فهم این کشور از خویشتن خود دارد. این فهم را باید درهم‌تنیده با ایده "آمریکا همچو نوری برای نورانی کردن جهان" دید چرا که آمریکا کشوری است که خود را دارای مشیت الهی (Devine Providence) می‌بیند. در این میان، استثناگرایی شرایط روانی ویژه‌ای را که از سوی نخبگان آمریکایی برساخته‌شده ایجاد می کند که بر پایه آن در سیاست خارجی آمریکا گناه و جرم نیست. این بدین معناست که ممکن است اشتباهاتی در سیاست خارجی آمریکا پذیرفته شود، ولی جرم و گناه نیست؛ چرا که "تاریکی را در نور راهی نیست"! بهمین دلیل است سیاست خارجی آمریکا عموما توجیه می‌شود و زیر پرسش قرار نمی‌گیرد. از همین رو، استثناگرایی آمریکایی اسطوره بنیادین (Myth)  هویت و سیاست آمریکاست; اسطوره‌ای هویتی که تاریخ ندارد. آمریکا اما خود را "شهری درخشان بر فراز تپه" (Shining City on a Hill) می‌خواند.

آمریکا ابرقدرتی است که بزرگی آن بیشتر برخاسته از جایگاه جغرافیایی و دسترسی ایمن به دو اقیانوس دارد تا صرف اقتصاد و آرمان‌هایش. به بیان دیگر، جغرافیا حامی ایده آمریکا بوده است. از این رو، منطق جغرافیا حکم می‌کند که چیرگی سامانه‌ای سیاسی با انسجامی باثبات بر این پهنه موجد برآمدن قدرتی بزرگ شود. اسپایکمن بدرستی گفته بود که آمریکا "مطلوب‌ترین کشور در جهان از نقطه نظر موقعیت است."

آمریکا کشوری قاره‌ای از اقیانوس تا اقیانوس است. ۴۸۰۰ کیلومتر کرانه دریایی طولانیِ این کشور بستری مناسب برای برپایی بنادری عمیق جهت تسهیل اعمال قدرت در دو پهنه وسیع آبی اطلس و آرام را فراهم کرده است. هر دو همسایه شمالی و جنوبی این کشور نیز دو ساحل طولانی اقیانوسی دارند; با این حال، تفاوتی ژرف با آمریکا دارند. کانادای کم‌جمعیت گرفتار قطب شده و مکزیک پرجمعیت فاقد کرانه مناسب برای بنادر ژرف اقیانوسی است. هیچکدام از این دو نمی‌توانند قدرت آمریکا را به خطر اندازند، هر چند که مرزهای مکزیک با مهاجرین لاتین غیرقانونی خود تهدیدی هویتی برای امنیت ملی آمریکا ایجاد کرده است. فقدان رقیب طبیعی باعث شده که آمریکا هژمون طبیعی در نیکمره غربی گردد. چین و روسیه اما هژمون دیگر نیمکره نبوده و نیستند.

در این میان، یکی از مهم‌ترین عوامل ایده ملت آمریکا همچو مردم برگزیده است. اکثریت مهاجرین نخستین به آمریکا از میان اروپاییان پروتستان بودند که ایده‌های "قوم برگزیده" (Chosen People) و "ارض موعود" (Promised Land) در ذهن آنان ریشه دوانیده بود. همنشینی با عهد عتیق و عهد جدید باور به برگزیده‌شدن را در میان این دسته از مسیحیان تقویت کرده‌ بود. بر پایه تورات به این ملت برگزیده سرزمینی موعود وعده داده شده‌ بود. جای شگفتی نبود آنگاه که مهاجرین نخستین با سرزمینی پهناور، پرنعمت و دست نخورده روبرو شدند، آمریکا را ارض موعود خود یافتند. به بیان دیگر، نمود و نماد برگزیده‌شدن از سوی خداوند را در یافتن چنین سرزمینی وعده داده ‌شده دیدند. بنابراین ورود مهاجرین به قاره آمریکا باعث شکل‌گیری ایده ملت برگزیده شد; ذهنیتی که یکی از بنیان‌های استثنایی‌گرایی آمریکا را نشان می‌دهد.

استثناگرایی آمریکایی مبنای سیاست خارجی این کشور را شکل داده و بر رابطه آن بر دیگر کشورها تاثیری کتمان‌ناپذیر گذاشته است. نمودهای آن را می‌توان در توسل به زور، مداخله در امور داخلی کشورها و کاربرد روزافزون تحریم دید. آمریکا این اجازه را بخود می‌دهد که دیگر کشورها را تحریم کند چرا که خود را استثنایی می‌داند. جای شگفتی نیست که آمریکا نگاهی ابزاری به حقوق بین‌الملل و سازمان‌های بین‌المللی داشته باشد و از استقلال ترتیبات و رژیم‌های بین‌المللی بکاهد. آمریکا رسما اعلام می‌کند که سازمان‌ها و حقوق بین‌الملل یکی از ابزار موجود برای پیشبرد اهداف منافع ملی این کشور است و حتی این توانایی را دارد که از قراردادها و تعهدات نیز خارج شود.

چنین رویه‌ای در سیاست خارجی آمریکا از پیشینه‌ای طولانی برخوردار است. از این رو، بسیاری از کشورها از پیامدهای چنین رفتار آمریکا نگرانی روزافزون دارند. نتیجه پایانی اما اعتمادناپذیری روزافزون به آمریکا در حقوق بین‌الملل است. جالب آنکه، آمریکا نیز نگرانی میان کشورها سود جسته و از آن به عنوان بهانه‌ای برای خروج از توافقات و تعهدات استفاده می‌کند. با این حال، آمریکا نیرومندترین قدرت و متنفذترین رهبر جهان کنونی است و نادیده‌گرفتن روابط با این ابرقدرت نه سودمند است و نه ممکن. از آنجا که آمریکا مهم‌ترین دلمشغولی در سیاست کشورهاست، شناخت از آن امریست بنیادین؛ امری که نیازمند درک استثناگرایی آمریکایی است.

#جهان

T.me/industromy.com
🔴 کابوس آمریکایی

👈 مکرون پس از انتخاب شدن ترامپ گفته است که اروپایی‌ها باید همه‌چیزخوار شوند واروپا پس‌از پیروزی ترامپ دیگر نمی‌تواند گیاه‌خوار باقی بماند و باید همه‌چیزخوار شود و دنیا از گیاه‌خواران و گوشت‌خواران تشکیل شده است.

اگر اروپا رویهٔ خود را تغییر ندهد، به بازار و طعمه‌ای برای گوشت‌خواران تبدیل خواهد شد و من گمان می‌کنم که ما باید دست‌کم همه‌چیزخوارشدن را انتخاب کنیم.

#جهان

@industromy
🔴 میزان ثروت ترامپ

👈 ممکن است دونالد ترامپ از طریق دارایی‌های املاک خود، از زمین‌های گلف گرفته تا هتل‌ها، به جمع ثروتمندترین افراد آمریکا ملحق شده باشد ولی سهم وی در گروه نوپای رسانه و فناوری ترامپ است که در سال جاری، دارایی خالص او را بیش از دو برابر کرده و به 5.5 میلیارد دلار رسانده است.

این شرکت رسانه‌های اجتماعی که با نماد DJT که همان حروف اول نام کامل ترامپ است معامله می‌شود، از زمان عرضه عمومی در ماه مارس، سال پرنوسانی را پشت سر گذاشته، اما افزایش اولیه ارزش بازار ترامپ مدیا در ماه مارس باعث شد که 57 درصد از سهام ترامپ به ارزش 5.2 میلیارد دلار برسد، ولی زمانی که ارزش سهام در سپتامبر به 11.75 دلار رسید، این ارزش به 1.4 میلیارد دلار کاهش یافت.

در هر حال، سهام ترامپ مدیا که دارایی اصلی آن پلتفرم Truth Social است، دارای درآمد رو به کاهش و زیان‌های زیادی بوده و باید دید که با توجه به پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری و رشد بازارهای سرمایه، به چه سمتی خواهد رفت و ثروت دونالد ترامپ که ثروتمندترین سیاستمدار آمريکاست را به کجا خواهد رساند.

#بازارسرمایه
#رسانه

@industromy
🔴 چین و گسترش نفوذ در منابع معدنی

👈 با توجه به کربن‌زدایی از اقتصاد جهانی و مسئله ایجاد مراکز داده‌ بزرگ برای مدل‌های پیشرفته‌تر هوش مصنوعی، جهان به مقدار بسیار زیادی از محصولات معدنی نیاز خواهد داشت و برای چین مهم است که دست بالا را در دسترسی به مواد معدنی داشته باشد.

از این روست که در سال گذشته، شرکت‌های چینی فارغ از خرید سهام خرد و غیر مدیریتی در چهارگوشه دنیا، قریب به 16 میلیارد دلار در معادن خارجی سرمایه‌گذاری کردند. این رقم سه برابر بیشتر از سرمایه‌گذاری 5 میلیارد دلاری سال گذشته در همین بخش است.

در یک ماه گذشته دستکم چهار مورد برنامه سرمایه‌گذاری کلان چین در صنایع معدنی اعلام شده است:

1- برنامه سرمایه‌گذاری بیش از 5 میلیارد دلاری در یک معدن مس افغانستان؛ 2- برنامه سرمایه‌گذاری 1 میلیارد دلاری زیجین، در یک معدن طلا در غنا؛ 3- تعهد گروهی از شرکت‌های چینی برای سرمایه‌گذاری 5 میلیارد دلاری در معادن زامبیا ظرف پنج سال آینده؛ 4- برنامه چینالکو، برای خریداری سهم بزرگترین معدن مس فیلیپین.

شرکت‌های معدنی چینی سهمی کلان و رو به رشد از منابع معدنی جهان را در اختیار دارند؛ اعم از نزدیک به نیمی از نیکل و لیتیوم، بیش از دو پنجم کبالت و یک پنجم مس که بیشتر این منابع در خارج از چین استخراج می‌شود.

الگوی خرجکرد متاخر چینی‌ها نشان می‌دهد که آنها می‌کوشند نفوذ خود بر منابع معدنی جهان را گسترش دهند و در میان فلزات، به عنوان فلزی اساسی در برقی‌سازی تمرکز بر مس است.

در سال 2023، معادن مس قریب به سه پنجم سرمایه‌گذاری‌های خارجی چین را در حوزه معدنی شامل می‌شدند. در سال گذشته یک شرکت چینی اعلام نمود که معدن مسی را در بوتسوانا به ارزش 2 میلیارد دلار خریداری می‌کند و با سرمایه‌گذاری 800 میلیون دلار در آن، تولید را به دو برابر می‌رساند.

همزمان، سایر شرکت‌های معدنی چینی به سرمایه‌گذاری در مواد لازم برای باتری خودروهای برقی ادامه داده اند و شرکت گان‌فنگ لیتیوم، که مالک معادن متعددی از آرژانتین تا استرالیاست، سهم شریک خود را در یکی از بزرگترین معادن لیتیوم مالی خریداری کرد.

به لطف همین سرمایه‌گذاری‌ها، شرکت Zijin با گستره فعالیت از صربستان تا سورینام سال گذشته معادل سه پنجم ارزنده‌ترین شرکت معدنی جهان یعنیBHP، مس تولید کرده و اکنون نیز به دنبال فتح بازار لیتیوم است. ارزش این شرکت در پنج سال گذشته 500 درصد رشد کرده و به 60 میلیارد دلار رسیده که بیشتر از ارزش Vale، ابرشرکت معدنی برزیل است.

شرکت سی‌ام‌او‌سی نیز با حمایت دولت چین یکی از پروژه‌های بزرگ کبالت در جمهوری دموکراتیک کنگو را در اختیار گرفته و در حال حاضر مبدل به بزرگترین تولیدکننده این فلز گردیده است. علیرغم اینکه بخشی از آنچه شرکت‌های معدنی چین در خارج از کشور حفاری می‌کنند در سرزمین مبدا باقی مانده و یا راه به بازارهای غربی پیدا می‌کند، کماکان سهم قابل‌توجهی از خروجی معدنی چین در خارج از کشور با زنجیره تامین خارجی تولیدکنندگان محصولاتی همچون باتری و پنل خورشیدی در هم تنیده شده است و عمده سنگ‌های معدنی به چین حمل می‌شوند.

در مواد معدنی فرآوری شده، چین عرضه‌کننده حدود 60 درصد از لیتیوم باتری، 65 درصد از نیکل، 70 درصد از کبالت و حدود 90 درصد از عناصر کمیاب همچون نئودیموم است.

در نه ماهه ابتدایی سال جاری چین 12 درصد بیشتر مس، 21 درصد بیشتر کبالت و 20 درصد بیشتر بوکسیت نسبت به سال گذشته وارد نموده است و همه این سنگ‌های معدنی در واقع پایه تولید صنعتی-معدنی چین را به عنوان بزرگترین صنعت معدنی در جهان را به وقفه تغذیه می‌کنند.

تسلط بیشتر چین بر منابع معدنی جهان، به نگرانی‌ها در غرب و بالاخص ایالات متحده و درباره وابستگی به رقیب راهبردی خود دامن زده است. آمریکا بیش از نیمی از مواد معدنی مورد نیاز خود را وارد می‌کند و چین یکی از تامین‌کنندگان عمده این کشور است.

لذا سیاست‌مدارانی که به دنبال تقویت صنایع تولیدی آمریکا در داخل هستند، با گذشت زمان دریافته اند که هدف آنها ممکن است با عدم دسترسی به فلزات پایه در کارخانه‌های جدید پیشنهادی آنها به بن بست بخورد.

بازتاب این نگرانی را می‌توان در اظهارات کامالا هریس در خلال تبلیغات انتخاباتی خود دید که از ضرورت انبارش مواد معدنی به منظور کسب اطمینان از امنیت ملی و اقتصادی ایالات متحده سخن گفت؛ هدفی که به نظر می‌رسد مورد اقبال هر دو حزب باشد.

با اینهمه، اکونومیست شراکت امنیت معدنی با متحدان و توسعه معادن داخلی را ابزاری به مراتب تاثیرگذارتر در موضوع مورد بحث می‌داند.

#اقتصادجهان
#معدن

@industromy
🔴 آنچه ترامپ رها کرد، برای آمریکا معنی دارد

فرانسیس فوکویاما



👈 پیروزی دونالد ترامپ نشان می‌دهد که لیبرالیسم کلاسیک رو به افول است و اکنون ترامپ در حال آغاز عصر جدیدی در سیاست‌های ایالات‌متحده و شاید برای کل جهان است و آمریکایی‌ها با آگاهی کامل از اینکه ترامپ چه کسی است و چه چیزی را نمایندگی می‌کند، به او رای داده‌اند.

به نظر می‌رسد که ریاست‌جمهوری بایدن یک انحراف بود و گستردگی پیروزی جمهوری‌خواهان به ترامپ اجازه می‌دهد هرطور که دلش بخواهد عمل کند و تنها امیدواریم که برخی از نگهبان‌های نهادی باقی‌مانده هنگام ورود وی، همچنان در جای خود باقی بمانند و ممکن است برای بهبود اوضاع، قبل از آن، بدتر شدن آنها لازم باشد.

دونالد ترامپ نه تنها می‌خواهد نئولیبرالیسم و لیبرالیسم بیدار را حذف کند، بلکه تهدیدی اساسی برای لیبرالیسم کلاسیک نیز هست. این تهدید در هر زمینه سیاستی قابل مشاهده است و ریاست‌جمهوری جدید ترامپ، هیچ شباهتی به دوره اول نخواهد داشت.

سؤال اصلی در این مرحله نه خباثت نیت او، بلکه توانایی او در اجرای آنچه که تهدید می‌کند است. جمهوری‌خواهان اصلی استدلال می‌کنند که کنترل‌های تعادل در سیستم آمریکایی از بدترین اقدامات او جلوگیری خواهد کرد ولی این اشتباه است و ما باید به نیات اعلام شده او بسیار جدی بنگریم.

ترامپ یک حمایت‌گرای خودخوانده است که می‌گوید "تعرفه" زیباترین کلمه در زبان انگلیسی است و پیشنهاد کرده است که 10 یا 20 درصد تعرفه بر تمام کالاهای تولید شده در خارج، توسط دوستان و دشمنان، اعمال شود و برای انجام این کار به اختیارات کنگره نیاز ندارد.

برخی از مهم‌ترین تغییرات در سیاست خارجی و ماهیت نظم بین‌المللی خواهد بود. اوکراین قطعا بزرگ‌ترین بازنده است؛ مبارزه نظامی آن علیه روسیه حتی قبل از انتخابات نیز رو به افول بود، و ترامپ می‌تواند با عدم تحویل تسلیحات، که مجلس نمایندگان جمهوری‌خواه در طول زمستان گذشته برای شش ماه انجام داد، موجب شود تا اوکراین به شرایط روسیه تسلیم شود.

ترامپ به طور خصوصی تهدید کرده است که از ناتو خارج شود، اما حتی اگر چنین نکند، می‌تواند پیمان دفاع متقابل ماده 5 آن را به شدت تضعیف کند. هیچ قهرمان اروپایی وجود ندارد که بتواند جای آمریکا را به عنوان رهبر این پیمان بگیرد، بنابراین توانایی آن در مقابله با روسیه و چین به شدت در معرض تردید قرار دارد. بر خلاف این، پیروزی ترامپ سایر پوپولیست‌های اروپایی مانند حزب جایگزین آلمان و جبهه ملی فرانسه را نیز الهام خواهد بخشید.

متحدان و دوستان آسیای شرقی ایالات‌متحده در وضعیت بهتری قرار ندارند. در حالی که ترامپ در مورد چین صحبت‌های تندی کرده است، به ویژگی‌های مقتدرانه رهبری شی جین‌پینگ نیز احترام بسیاری می‌گذارد و ممکن است حاضر باشد بر سر تایوان با او به توافق برسد.

ترامپ به طور مادرزادی از استفاده از قدرت نظامی اجتناب می‌کند و به راحتی فریب داده می‌شود، اما یک استثنا ممکن است خاورمیانه باشد، جایی که احتمالا به طور تمام و کمال از جنگ‌های بنیامین نتانیاهو علیه حماس، حزب‌الله و ایران حمایت خواهد کرد.

این انتخابات نماینده رد قاطع رای دهندگان آمریکایی از لیبرالیسم و ​​شیوه خاصی است که درک «جامعه آزاد» از دهه 1980 تکامل یافته است. دونالد ترامپ نه تنها می خواهد نئولیبرالیسم را به عقب براند و لیبرالیسم را بیدار کند، بلکه تهدیدی بزرگ برای خود لیبرالیسم کلاسیک است.

پیش از انتخابات، منتقدان از جمله کامالا هریس ترامپ را به فاشیست بودن متهم کردند. این اتهام اشتباه بود، تا آنجا که او قرار نبود رژیم توتالیتر را در ایالات‌متحده پیاده کند. در عوض، فرسایش تدریجی نهادهای لیبرالی، همانند آنچه در مجارستان پس از بازگشت ویکتور اوربان به قدرت در سال 2010 رخ داد، روی خواهد داد.

این فرسایش از هم اکنون آغاز شده است، و ترامپ خسارت قابل‌توجهی وارد کرده است. او قطبی شدن موجود در جامعه را تشدید کرده و آمریکا را از یک جامعه با اعتماد بالا به جامعه‌ای با اعتماد پایین تبدیل کرده است؛ او دولت را به عنوان شیطان جلوه داده و اعتقاد به اینکه این دولت منافع جمعی آمریکایی‌ها را نمایندگی می‌کند را تضعیف کرده است؛ او گفتمان سیاسی را زشت‌تر کرده و اجازه بروز آشکار تعصب را داده است و او اکثریت جمهوری‌خواهان را متقاعد کرده که پیشین‌اش رئیس‌جمهور نامشروعی بوده که انتخابات 2020 را دزدیده است.

#جهان

@industromy
🔴 سقوط بازار سهام چین طی انتخاب ترامپ

👈 تهدید دونالد ترامپ برای افزایش تعرفه‌ها و عدم ارائه برنامه تسهیلی جدید از سمت دولت چین، دلایل اصلی ریزش سهام چین می‌باشند.

ترامپ دو نفر که سابقه انتقاد شدید و جنگ تجاری با چین را دارند برای کابینه دولت خود درنظرگرفته است و همین خبر هم به ریزش سهام در چین، دامن زده است.

#بازارسرمایه

@industromy
🔴 باارزش‌ترین ‌شرکت‌های هوش مصنوعی

👈 این فهرست شامل آخرین‌ ارزش‌گذاری، میزان کلی جذب سرمایه، محصول، حوزه فعالیت شرکت، سال تاسیس و سرمایه‌گذاران می‌باشد.

همچنان OpenAI در صدر فهرست هست و با جذب سرمایه 6.6 میلیارد دلاری، ارزشش به 157 میلیارد دلار رسیده و تاکنون بیشترین جذب سرمایه را با نزدیک به 18 میلیارد دلار داشته است.

نکته جالب افزایش سرمایه‌گذاری مجدد ایلان ماسک در xAI و افزایش ارزش ان به 40 میلیارد دلار است و مدل زبانی Mistral هم جذب سرمایه جدیدی داشته که ارزشش را به 6.4 میلیارد رسانده است.

#بازارسرمایه
#تکنولوژی

@industromy
2024/11/15 05:44:40
Back to Top
HTML Embed Code: