فقط کاش صبح که مبینا اصرار میکرد که رضایتنامه داره و باهاشون برم باهاش میرفتم.

تو اون مدرسه لعنتی، طی سالها ، از هرکسی ادم بره بپرسه فقط و فقط یک نفرو یادشونه و بدون هیچ استثنا فقط خوبی ازش میشنوید،
-اقای شورابادی-
کسی که واقعا پدر مدرسه بوده همیشه نه سرایدار
کسی که هوای همه بچه هارو داره و باهاشون رفیقه،
کاش بفهمم زندگی ازش چی میخواد که اینجوری میکنه باهاش…

امیدوارم خیلی قشنگ تر از امروز، اونجا بخندین

امیرعباس.
امیرعباس.
امیرعباس.

برای دختری که فقط شش ماه بود که میشناختمش
هیچ وقت شبایی که با تو میرفتیم مسجد رو فراموش نمیکنم مریم عزیز، هیچ وقت

خانه دلتنگ غروبی خفه بود
مثل امروز که تنگ است دلم
پدرم گفت چراغ
و شب از شب پُر شد
من به خود گفتم
یک روز گذشت
مادرم آه کشید
زود برخواهد گشت
ابری آهسته به چشمم لغزید
و سپس خوابم برد
که گمان داشت که هست این همه درد
در کمین دل آن کودک خرد؟
آری آن روز چو می رفت کسی
داشتم آمدنش را باور
من نمی دانستم معنی هرگز را
تو چرا بازنگشتی دیگر؟

-تاسیان-

ای داغ ازقلبِ پریشانم چه می‌خواهی؟
ای جای زخم کهنه از جانم چه می‌خواهی؟
دریاچه‌ای خشکیده در آغوش خود دارم
باران سرخ از ابر چشمانم چه می‌خواهی؟
ای وای از این ای وای از این از دست دادن ها
ای مرگ از جان رفیقانم چه می‌خواهی؟

"وَاللهُ یُحِبُّ الصَابِرینَ"

-سوره آل عمران آیه ۱۴۶-

میگن هنگام بارش باران دعا مستجابه؛ امشب زیر نور ماه، خیس بارون گریه کردم و دعا کردم برگردی. برمیگردی؟

بنده امروز بسیار ادمِ صلی علی سه تیرکه ای هستم.

میتونین فشاری تحمل میکنم رو از رو جوشای صورتم ببینین

از ۳۰ بهمن ۱۴۰۳ کامنت میزارم دیروز چهار ساعت برق نداشتیم.

حواسم به آپدیت جدید اینستا نبود پروفایل داییمو نگاه کردم🤡🤡🤡

من که اینستامو حذف کردم این کی بود؟

شاید باورتون نشه ولی امشب تو خط واحد برق رفت و ما اون تو گیر کردیم تا یکی بیاد درو باز کنه
دقت کنید آسانسور نه، برق خط واحد رفت و درا قفل شدن و ما اون تو گیر کردیم.

محبت مادری موج میزنه🥹