@shafiei_kadkani
ـــــــــــــــــــــــ
به من بیاموز مادر!
▪️به من بیاموز
چگونه عطر، به گُلِ سُرخش باز میگردد
تا من به تو باز گردم
مادر!
به من بیاموز
چگونه خاکستر، دوباره اخگر میشود
و رودخانه، سرچشمه
وآذرخشها، ابر
و چگونه برگهای پاییز دوباره به شاخهها
باز میگردد
تا من به تو بازگردم
مادر!...
[غادة السَّمّان، غمنامهای برای یاسمنها
ترجمهٔ دکتر عبدالحسین فرزاد]
عکس اول: دیدیم استاد بعد زیارت حضرت رضا علیهالسلام و دیدار از محل درس استادش ادیب نیشابوری در بست پایینخیابان، به گوشهای در اطراف مشهدِ رضوی حرکت کردند. پشت سر ایشان حرکت کردیم. آنجا رسیدند و ایستادند. گویا اینجا مزار مادر ایشان است. روزگاری سنگهای قبری داشته اما الان رویش، با سنگهای جدید فرش شده است.
عکس دوم: به وضوح بر مزار مادر میگریَد؛ طوری که شانههایش تکان میخورد. بعد، عینک خود را برداشت و با دستمال پاک کرد و به راهش ادامه داد.
[روایتی بود از دکتر محمدرفیع جلالی، در سفر و همصحبتی با استاد محمدرضا شفیعی کدکنی به خراسان، تیرماه ۱۳۹۸. برای شما نوشتیم]
ـــــــــــــــــــــــ
به من بیاموز مادر!
▪️به من بیاموز
چگونه عطر، به گُلِ سُرخش باز میگردد
تا من به تو باز گردم
مادر!
به من بیاموز
چگونه خاکستر، دوباره اخگر میشود
و رودخانه، سرچشمه
وآذرخشها، ابر
و چگونه برگهای پاییز دوباره به شاخهها
باز میگردد
تا من به تو بازگردم
مادر!...
[غادة السَّمّان، غمنامهای برای یاسمنها
ترجمهٔ دکتر عبدالحسین فرزاد]
عکس اول: دیدیم استاد بعد زیارت حضرت رضا علیهالسلام و دیدار از محل درس استادش ادیب نیشابوری در بست پایینخیابان، به گوشهای در اطراف مشهدِ رضوی حرکت کردند. پشت سر ایشان حرکت کردیم. آنجا رسیدند و ایستادند. گویا اینجا مزار مادر ایشان است. روزگاری سنگهای قبری داشته اما الان رویش، با سنگهای جدید فرش شده است.
عکس دوم: به وضوح بر مزار مادر میگریَد؛ طوری که شانههایش تکان میخورد. بعد، عینک خود را برداشت و با دستمال پاک کرد و به راهش ادامه داد.
[روایتی بود از دکتر محمدرفیع جلالی، در سفر و همصحبتی با استاد محمدرضا شفیعی کدکنی به خراسان، تیرماه ۱۳۹۸. برای شما نوشتیم]
group-telegram.com/shafiei_kadkani/3401
Create:
Last Update:
Last Update:
@shafiei_kadkani
ـــــــــــــــــــــــ
به من بیاموز مادر!
▪️به من بیاموز
چگونه عطر، به گُلِ سُرخش باز میگردد
تا من به تو باز گردم
مادر!
به من بیاموز
چگونه خاکستر، دوباره اخگر میشود
و رودخانه، سرچشمه
وآذرخشها، ابر
و چگونه برگهای پاییز دوباره به شاخهها
باز میگردد
تا من به تو بازگردم
مادر!...
[غادة السَّمّان، غمنامهای برای یاسمنها
ترجمهٔ دکتر عبدالحسین فرزاد]
عکس اول: دیدیم استاد بعد زیارت حضرت رضا علیهالسلام و دیدار از محل درس استادش ادیب نیشابوری در بست پایینخیابان، به گوشهای در اطراف مشهدِ رضوی حرکت کردند. پشت سر ایشان حرکت کردیم. آنجا رسیدند و ایستادند. گویا اینجا مزار مادر ایشان است. روزگاری سنگهای قبری داشته اما الان رویش، با سنگهای جدید فرش شده است.
عکس دوم: به وضوح بر مزار مادر میگریَد؛ طوری که شانههایش تکان میخورد. بعد، عینک خود را برداشت و با دستمال پاک کرد و به راهش ادامه داد.
[روایتی بود از دکتر محمدرفیع جلالی، در سفر و همصحبتی با استاد محمدرضا شفیعی کدکنی به خراسان، تیرماه ۱۳۹۸. برای شما نوشتیم]
ـــــــــــــــــــــــ
به من بیاموز مادر!
▪️به من بیاموز
چگونه عطر، به گُلِ سُرخش باز میگردد
تا من به تو باز گردم
مادر!
به من بیاموز
چگونه خاکستر، دوباره اخگر میشود
و رودخانه، سرچشمه
وآذرخشها، ابر
و چگونه برگهای پاییز دوباره به شاخهها
باز میگردد
تا من به تو بازگردم
مادر!...
[غادة السَّمّان، غمنامهای برای یاسمنها
ترجمهٔ دکتر عبدالحسین فرزاد]
عکس اول: دیدیم استاد بعد زیارت حضرت رضا علیهالسلام و دیدار از محل درس استادش ادیب نیشابوری در بست پایینخیابان، به گوشهای در اطراف مشهدِ رضوی حرکت کردند. پشت سر ایشان حرکت کردیم. آنجا رسیدند و ایستادند. گویا اینجا مزار مادر ایشان است. روزگاری سنگهای قبری داشته اما الان رویش، با سنگهای جدید فرش شده است.
عکس دوم: به وضوح بر مزار مادر میگریَد؛ طوری که شانههایش تکان میخورد. بعد، عینک خود را برداشت و با دستمال پاک کرد و به راهش ادامه داد.
[روایتی بود از دکتر محمدرفیع جلالی، در سفر و همصحبتی با استاد محمدرضا شفیعی کدکنی به خراسان، تیرماه ۱۳۹۸. برای شما نوشتیم]
BY شفیعی کدکنی
Share with your friend now:
group-telegram.com/shafiei_kadkani/3401