group-telegram.com/musa_akrami/1134
Last Update:
🔸اکرمی. شیخ بهایی تا ۱۳ سالگی در ایران نبوده و در جبلعامل یا بعلبک زندگی میکرده است. پدر او عزالدین حسین عاملی یکی از شیعیان بسیار برجسته، شناخته شده و صاحب کتاب است که بهخصوص در علوم دینی صاحبنظر است. پدر شیخ بهایی به علت شرایط بسیار خاص سیاسی آن زمان که از یکسو شیعیان مورد آزار و اذیت دولت عثمانی بودند و از سوی دیگر در چارچوب برنامههایی که در راستای ترویج مذهب شیعه در ایران، از خود شاه اسماعیل گرفته تا زمان شاه طهماسب اجرا شدند و توجه ویژهای که به علمای شیعی میشد، به ایران دعوت میشود تا در ترویج مذهب شیعه کمک کند. پس از این اتفاقات است که شیخ بهایی به همراه پدر خود به قزوین که در آن زمان پایتخت صفویان بود، میآیند. پدر او بلافاصله بهعنوان شیخالاسلام معرفی میشود که مهمترین مقام دینیای بوده که به شاه مشاوره میداده است. میتوان گفت اولین استاد شیخ بهایی پدر اوست. وی علوم دینی را پیش از آنکه وارد ایران شود به او میآموزد. سالهای حکومت صفوی در ایران زمانهای است که مدتها از اوج دوران زرین علم در جهان اسلام پس از سقوط رصدخانه سمرقند گذشته و علم افول کرده است، هرچند بزرگانی بودهاند که میخواستهاند این مشعل را روشن دارند. مثلاً در حوزۀ ریاضیات و نجوم در آن عصر ملا محمدباقر یزدی را داریم که فرد برجستهای است و کتاب «عیونالحساب» او خیلی مهم است و در نجوم نیز کتابی به نام «مطالعالانوار» دارد که نشان ادهندۀ تلاشهائی برای روشن نگه داشتن مشعل علوم ریاضیاتی و علوم طبیعی در ایران آن زمان است. بعدها شیخ بهایی نزد همین فرد ریاضیات را یاد میگیرد. در طب نیز افرادی بودند که تلاش میکردند سنت قدیمی و علم طب را آنگونه که به ارث رسیده بود بیاموزند و براساس آن نیز عمل کنند. حکیم امامالدین محمود فردی است که در آن عصر شهرت زیادی داشته و شیخ بهایی طب را نزد او یاد میگیرد. او فردی است که هم در حوزۀ دانش پزشکی برجسته است و هم پزشک ویژۀ شاهعباس است. شیخ بهایی از همان کودکی و نوجوانی نشانهائی از تیزهوشی و جستوجوگر بودن را داشت و به بهترین شکل از شرایطی که برای او فراهم بود و از امکانات گوناگون استفاده کرد و نزد افراد گوناگون هم علم و هم کلام و فلسفه آموخت. استاد او در کلام و فلسفه افضل قائمی بود. همچنین منطق و کلام را نزد نجمالدین بن شهاب یاد گرفت. در واقع چکیده همه آنچه را به آن عصر رسیده بود، در خود جمع کرد. در دولت شاهطهماسب کشور به سمت نوعی ثبات میرفت و در رقابت با دولت عثمانی هم تلاش میشد که میراث به جا مانده در حوزههای گوناگون، از فقه و کلام گرفته تا ریاضیات و نجوم و طب، را آرامآرام ترویج کنند؛ و شیخ بهایی به بهترین شکل از این شرایط بهره گرفت و با استعدادی که داشت، توانست در هرکدام از این حوزهها سرآمد شود و این دانشها را به خوبی فراگیرد. منتها همانگونه که گفتم نمیتوانیم نوآوری ویژهای را به او نسبت دهیم. هرچند در حوزههای عملی چون آبرسانی به اصفهان، نقشه شهر نجفآباد، حمام معروف شیخ بهایی و... پیشتاز است. این نشان میدهد که او یک موجود استثنایی است و تمام دستاوردهایی که تا آن زمان وجود داشته است را میآموزد و به بهترین شکل تجلی میبخشد.
BY موسی اکرمی: فلسفه از تعبیر جهان تا تغییر جهان
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/musa_akrami/1134