Telegram Group Search
Forwarded from NasserFakouhiPaintings
«جنگل سی و دو» / اکریلیک روی کاغذ/30 * 20 سانتی‌متر

کانال نقاشی‌ها در تلگرام
https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.compaintings

کانال نقاشی‌ها در اینستا
https://www.instagram.com/nasser_fakouhi_paintings
واژه «خود نمایی» در زبان فارسی، به سرعت ما را به سوی یک بار و پیش داوری ارزشی منفی می کشاند که با تعداد زیادی از واژگان ، مفاهیم و کنش های اجتماعی در جامعه کنونی مان و همچنین با پیشینه ای طولانی در تاریخ ادبی و حافظه گذشته مان خوانایی دارند. ابن گرایش لزوما ما را از دیدگاه های علمی که در این زمینه مطرح شده اند دور کرده و به اندیشه ای عامیانه در این حوزه که با کلماتی چون «تظاهر» ، «ریا» ، «دورویی» و غیره خود را بروز می دهد نزدیک می کند.

اما نگاه علمی به مفهوم خود نمایی را می توان در واژگان و مفاهیم دیگری جست و پیش از هر چیز در نیاز به «خود» بودن یا شاید لازم باشد بگوئیم اصولا نیاز به «بودن». در جهان کنونی یعنی در جهانی که پس از انقلاب صنعتی به وجود آمده، و پیش از آنکه انقلاب اطلاعاتی رویکردها، تعاریف و مفاهیم ما را به کلی به هم بریزد، «وجود» هر چه بیشتر و بیشتر در معنای «اجتماعی» آن (گزلشافت) و نه در معنای «جماعتی» آن (گماینشافت) مطرح است. به عبارت دیگر، برخلاف جهان پیش صنعتی که در آن «تعلق » به یک طایفه، قبیله، مذهب، ارباب و… مشخص می کرد که هر کس «کیست» و این تعلق لزوما و به ویژه در گروه های کوچک این جهان (روستا و شهرهای کوچک) نیازی به بروز بیرونی و مادی نداشت و از طریق روابط «چهره به چهره» تعین می یافت، در جهان مدرن، بسیاری از افراد و شاید بتوان گفت اکثریت آنها، برای آنکه بگویند «کیستند» و حتی در بسیاری موارد برای آنکه «بدانند» کیستند، نیاز به آن دارند که «نشان دهند» کیستند.
ایروین گافمن با نظریه صحنه پردازی خود، هانری لوفبور با نظریه زندگی روزمره، ژان بودریار با نظریه شبیه سازی، ژرژ بلاندیه با نظریه «نمایشی شدن» ، گی دوبور با نظریه «جامعه نمایش»، پیر بوردیو با نظریه «تمایز»، داوید لوبروتون و میشل مافزولی با نظریات خود درباره «بدن» و بسیاری دیگر از نظریه پردازان معاصر هر یک به نوعی تلاش کرده اند بر این مفهوم کلیدی تاکید کنند که انسان مدرن و هر جه بیشتر و به ناگزیر ، جهانشمول، چاره ای جز آن ندارد که هویت خود را از طریق بروز آن در قالب هایی «نمایانده» شده و «بازنمایانده شده» به اثبات برساند و گاه حتی این «اثبات» باید برای خود او و نزدیک ترین کسانش نیز انجام بگیرد.

چرا #کنشگران_اجتماعی «#خود‌نمایی» می‌کنند؟ / #ناصر_فکوهی

لینک در کانال ناصر فکوهی / نوشته‌ها
https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.com/803

لینک به متن کامل در وبگاه ناصر فکوهی
https://nasserfakouhi.com.com/%d9%be%d8%b1%d8%b3%d8%b4-%d8%a7%d8%b2-%d9%81%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af27-%da%86%d8%b1%d8%a7-%da%a9%d9%86%d8%b4%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d8%ac%d8%aa%d9%85%d8%a7%d8%b9%db%8c-%d8%ae%d9%88/
پیش از این در همین ستون درباره جامعه شناسی بدن بحثی انجام دادیم و گفتیم که علوم اجتماعی جدید سنتی را که در اواخر قرن نوزده و ابتدای قرن بیستم از جمله در شخصیت هایی همچون زیمل، دورکیم، موس و هرتز وجود داشته است در سال های اخیر به شدت دنبال کرده و به بدن هر چه بیشتر به مثابه محصول فرایندهای پیچیده فرهنگی – اجتماعی می نگرد که در ترکیب خود با فرایندها و موقعیت های بیولوژیکی – ژنتیکی انسان را در مفهوم فردی و جمعی اش می سازند. همین بحث را می توانیم در پاسخ به این پرسش در اینجا سر بگیریم به این معنا که دوگانه سلامتی / بیماری بیش از هر چیز در چارچوبی بیولوژیک در قالب یک موقعیت «هنجارمند» (نرمال) یا «سالم» به مثابه موقعیتی قابل استناد و بر پایه اصل پوزیتویستی با عنوان «تعادل کالبدی» یا نبود عنصر«آسیب» مطرح می شود. و بر پایه همین مفهوم، این دوگانه در عرصه زبان عمومی ساخته شده است . این امر را بهتر از هر کس در نزد فوکو می یابیم که «تاریخ جنون» و در «زایش کلینیک» آن را نشان می دهد: بیماری در اینجا خروجی خواسته یا ناخواسته از «هنجار» تعریف می شود که واکنش مجازات کننده جامعه در برابر آن ، اخراج موقت یا دائم فرد خاطی از نظام اجتماعی است.
با وجود این، اشکالی که شاید بتوان در رویکرد عمومی فوکویی به قضیه از دیدگاه انسان شناسی فرهنگی وارد کرد در آن است که نظام استنادی وی به فرهنگ مشخصی است که تعاریف نسبتا معلوم و نسبتا مورد اجماعی از «هنجار»، «سلامت» و «بیماری» دارد ، تعاریفی که لزوما در فرهنگ های دیگر به این صورت فهمیده نمی شوند. بنابراین نخستین پاسخ به پرسش ما در آن است که بیماری فراتر از موقعیتی بیولوژیک و غیر قابل انکار، در هر فرهنگ و در هر ظرف زمانی – مکانی، موقعیتی و استراتژیکی، یک برساخته فرهنگی نیز هست. برای آنکه فردی خود را «بیمار» یا «سالم» قلمداد کند، یا اطرافیان و جامعه ای که در آن زندگی می کنند او را چنین بپندارند، مجموعه ای از شرایط فرهنگی – اجتماعی مورد نیاز است که هر چند تا حد زیادی به کالبد مربوط می شوند و در نشانگان(سندروم) کالبدی متبلور می شوند مثلا در تغییر رنگ پوست، تعریق، کاهش قابلیت های حسی، یا زبانی و کنشی و غیره… اما افزون بر این ها، بیماری کالبدی را باید در مفهومی پیوستاری سنجید که در معنای شدت یا ضعف «بحران» تعریف می شود: بحرانی که نظام اجتماعی به نسبت های متفاوتی در برابر آن از خود واکنش نشان می دهد و در رابطه ای چرخه ای با کنشگر، خود او نیز به همین نسبت ها آن را جدی تر یا سطحی تر می گیرد.

رابطه #فرهنگ با #بیماری و #سلامت_جسمانی چیست؟ / #ناصر_فکوهی

لینک در کانال ناصر فکوهی / نوشته‌ها
https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.com/800

لینک به متن کامل در وبگاه ناصر فکوهی
https://nasserfakouhi.com.com/%d9%be%d8%b1%d8%b3%d8%b4-%d8%a7%d8%b2-%d9%81%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af-34-%d8%b1%d8%a7%d8%a8%d8%b7%d9%87-%d9%81%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af-%d8%a8%d8%a7-%d8%a8%db%8c%d9%85%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d9%88-%d8%b3/
انسان‌‏شناسى امر سیاسى/ ناصر فکوهی

https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.com/11044

منشأ ظهور قدرت در جوامع انسانى در گذشته‏‌اى بسیار دوردست قرار مى‏‌گیرد که جز از خلال برخى گمان‏زنى‏‌هاى کمابیش نسبى و قابل اعتراض، نمی‌توان درباره آن اظهارنظر کرد. گروهى هرچه بزرگ‏تر از اندیشمندان نیز به‏ طور کلى معتقدند که بحث درباره منشأ در این مورد، همچون در بسیارى از دیگر موارد، که به فرهنگ انسانى مربوط مى‏‌شوند، نمی‌تواند براى درک سازوکارهاى پیچیده وضعیت کنونى آن‏‌ها کمکى به ما بکند...

پیوند به متن کامل در وبگاه ناصر فکوهی
https://nasserfakouhi.com.com/%d8%a7%d9%86%d8%b3%d8%a7%d9%86%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%b3%d9%89-%d8%a7%d9%85%d8%b1-%d8%b3%d9%8a%d8%a7%d8%b3%d9%89/
انسان‌‏شناسى امر سیاسى/ ناصر فکوهی

https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.com/11044


منشأ ظهور قدرت در جوامع انسانى در گذشته‏‌اى بسیار دوردست قرار مى‏‌گیرد که جز از خلال برخى گمان‏زنى‏‌هاى کمابیش نسبى و قابل اعتراض، نمی‌توان درباره آن اظهارنظر کرد. گروهى هرچه بزرگ‏تر از اندیشمندان نیز به‏ طور کلى معتقدند که بحث درباره منشأ در این مورد، همچون در بسیارى از دیگر موارد، که به فرهنگ انسانى مربوط مى‏‌شوند، نمی‌تواند براى درک سازوکارهاى پیچیده وضعیت کنونى آن‏‌ها کمکى به ما بکند. اما به‏ هر رو، درباره این منشأ شاید بتوان این فرضیه را مطرح کرد که گذار تدریجى انسان از حالت جانورى، صرفاً گردآورنده و گیاه‌خوار، به یک شکارچى قوى و همه‏‌چیز‌خوار در فاصله‏‌اى حدوداً بین ۳ میلیون تا ۵۰۰ هزار سال پیش، عامل اساسى در پدید آمدن اقتدار در جوامع انسانى بوده است. در این گذار، ابداع ابزارهایى هرچه قوى‏‌تر و پیچیده‏‌تر و در همان حال ظاهرشدن یک سازمان اجتماعى دست‏‌کم – پیش از هر چیز براى سازمان دادن به شکارهاى دسته‏‌جمعى جانوران بزرگ و توزیع جمعى محصول شکار – به پدیدآمدن یک اقتدار و نوعى «رأس» براى این جوامع منجر شده است که در ابتدا شکل و محتوایى عمدتاً «شایسته سالارانه»، کارکردى و موقت داشته، اما رفته‏‌رفته به پدیده‏اى هرچه بیش‏تر استعلایى و متداوم بدل شده است.
تنها با پیدا شدن تمدن‏ها در حدود ۶ هزار سال پیش بود که قدرت در قالب دولت، و اعمال قدرت در قالب حکومت بروز کرد. مجموعه‏‌اى که به‏ این‏‌ ترتیب و بسیار بعد، از نیمه هزاره نخست پیش از میلاد و به تبعیت از پولیس (شهر) یونانى، «سیاست»نام گرفت، ظاهراً تمامى دیگر اشکال قدرت و اعمال آن را زیر نفوذ خود قرار داد و به‏ نوعى «حاشیه‏‌اى» کرد. با این وصف، سیاست – به معنى اعمال قدرت دولت و حکومت در یک کالبد نهادینه عموماً شهرى – شکل جهانشمول به خود نگرفت و تا نیمه قرن بیستم هنوز بسیارى از مردم جهان با چنین مفهوم و اشکالى بیگانه بودند و سازمان اجتماعى خود را به گونه‏‌هاى دیگر به تحقق مى‏‌رساندند. افزون بر این، چه در جوامع بدون دولت و بدون تمدن در مفهوم شهرى آن و چه در جوامع داراى دولت و تمدن شهرى، قدرت در اشکال بى‏‌شمار دیگرى نیز خود را بروز مى‏‌داد و پویایى (دینامیسم) بسیار زنده‏‌اى را در حرکت، انباشت، و توزیع خود در جامعه به‏‌وجود مى‏‌آورد که مى‏‌توانست در همه نظام‏‌ها و خرده‏‌نظام‏‌ها، همه فرهنگ‏‌ها و خرده‏‌فرهنگ‏‌ها نفوذ کند و آن‏‌ها را کمابیش در دست بگیرد. به عبارت دیگر، آن‏چه حاشیه‏‌اى و از میدان بیرون شدن اشکال غیرسیاسى قدرت به‏ سود اشکال سیاسى آن به‏ نظر مى‏‌رسید، بیش‏تر نوعى پنهان شدن آن اشکال غیرسیاسى؛ یعنى خروج آن‏‌ها از جلوى صحنه سیاست و قرار گرفتنشان در پشت صحنه بود. اما در این حرکت، قدرت در اشکال غیرسیاسى خود اغلب توانست از خلال نظام‏‌هاى دیگر ازجمله نظام‏‌هاى باورى عقیدتى، نظام‏‌هاى اقتصادى و نظام‏‌هاى خویشاوندى، از درون به پدیدآوردن فرایندهاى بسیار پیچیده‏‌اى منجر شود که بدون درک آن‏‌ها نمى‏‌توان حرکات و فرایندهاى صرفاً سیاسى و حکومتى را درک کرد. از این‏‌ رو، در واژگان انسان‏‌شناسى، تفکیک میان «سیاست» به معنى حوزه مستقیماً دولتى حکومتى حزبى و «امر سیاسى» به معنى ترکیبى از آن حوزه و تمامى دیگر اشکال قدرت، که گاه مى‏‌توانند به‏ صورت‏‌هاى کاملاً «مبهم» و «پراکنده» در جامعه مشاهده شوند و اثرگذارى کنند، انجام گیرند.

ادامه در وبگاه
پادکست ازرا کلاین / نیویورک تایمز/ ایهود المرت/ نخست وزیر پیشین اسرائیل درباره فاجعه غزه / یازده ژوئن 2025

https://www.group-telegram.com/iiacenglish/1144

پیوند به فایل در کانال فایل‌های فرهنگی اجتماعی به زبان انگلیسی/ انسان‌شناسی و فرهنگ
نقاشی/انبوه بیست و دوم/ با اشتراک رایگان در کانال ناصر فکوهی در یوتیوب به تداوم کار ما کمک کنید. تمام نوشته‌ها و سخنرانی او  به یوتیوب منتقل می‌شوند. میزان اشتراک در کانال یوتیوب و استفاده از برنامه‌های ما در این کانال اهمیت بسیار زیادی  دارد. لطفا  به این نکته دقت کنید و به همه دوستان خود یادآوری کنید که  در کانال یوتیوب که شانس دوام بسیار بیشتری از کانال‌هایی همچون تلگرام دارد عضو شوند.


https://www.youtube.com/shorts/3jxvucAE4mo
نقاشی/ اقیانوس بیست و شش/ با اشتراک رایگان در کانال ناصر فکوهی در یوتیوب به تداوم کار ما کمک کنید. تمام نوشته‌ها و سخنرانی او  به یوتیوب منتقل می‌شوند. میزان اشتراک در کانال یوتیوب و استفاده از برنامه‌های ما در این کانال اهمیت بسیار زیادی  دارد. لطفا  به این نکته دقت کنید و به همه دوستان خود یادآوری کنید که  در کانال یوتیوب که شانس دوام بسیار بیشتری از کانال‌هایی همچون تلگرام دارد عضو شوند.

https://www.youtube.com/shorts/MG3S2X9UdN8
کتاب صوتی/بوردیو، دانش و دانشگاه/ جلد دوم / بخش شانردهم/ با اشتراک رایگان در کانال ناصر فکوهی در یوتیوب به تداوم کار ما کمک کنید. تمام نوشته‌ها و سخنرانی او  به یوتیوب منتقل می‌شوند. میزان اشتراک در کانال یوتیوب و استفاده از برنامه‌های ما در این کانال اهمیت بسیار زیادی  دارد. لطفا  به این نکته دقت کنید و به همه دوستان خود یادآوری کنید که  در کانال یوتیوب که شانس دوام بسیار بیشتری از کانال‌هایی همچون تلگرام دارد عضو شوند.

https://www.youtube.com/watch?v=wjR4MQ5sNro
گفتگو/ عصر ایران / بخش هجدهم/ با اشتراک رایگان در کانال ناصر فکوهی در یوتیوب به تداوم کار ما کمک کنید. تمام نوشته‌ها و سخنرانی او  به یوتیوب منتقل می‌شوند. میزان اشتراک در کانال یوتیوب و استفاده از برنامه‌های ما در این کانال اهمیت بسیار زیادی  دارد. لطفا  به این نکته دقت کنید و به همه دوستان خود یادآوری کنید که  در کانال یوتیوب که شانس دوام بسیار بیشتری از کانال‌هایی همچون تلگرام دارد عضو شوند.

https://www.youtube.com/shorts/d6tXlo3Ks6g
میهمان امروز 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
​​
🔹 «انسان‌شناسی و فرهنگ»، نهادی ماندگار در حوزه عمومی علم در ایران | شماره ۲۵ فصلنامه رسانه-فرهنگ

انسان‌شناسی و فرهنگ به مثابه یک نهاد دانشگاهی، ‌بیش از دو دهه است که در فضای علمی و فرهنگی کشور ما حضور دارد. این مجموعه که فعالیتش با همت دکتر ناصر فکوهی با همکاری برخی از دانشجویانش آغاز شد، ‌به تدریج از یک وبگاه برای انتشار مطالب ناصر فکوهی به بستری برای فعالیت‌های حوزه عمومی علم و نشر آثار دانشجویان و استادان علوم انسانی در قالب تألیف و ترجمه بدل شد. به همین سبب در طی این دو دهه فعالیت نه تنها این نهاد اولیه بسط یافت و حوزه‌های فعالیتش بیشتر شد، بلکه دانشجویان و استادان بسیاری نیز به آن پیوستند و از این وبگاه برای نشر یا بازنشر آثارشان استفاده کردند. اهمیت این وبگاه به تدریج به حدی گسترش یافت که به یک منبع مهم در فضای علمی کشور بدل شد. انسان‌شناسی و فرهنگ، در ساختاری دوگانه شکل گرفت و فعالیت هایش را توسعه بخشید. این ساختار دولایه، متشکل از یک لایه هسته مرکزی اعضای فعال و عاملان اجرایی برنامه‌ها و لایه دوم هم متشکل از شبکه‌ای از نویسندگان منظم و نامنظم در این وبگاه بود. هرچند در این میان لایه‌های میانی‌ای متشکل از استادان بزرگ به عنوان مشاوران عالی و … نیز حضور داشتند، ‌اما منطق اصلی کارهای این سایت، از طریق برنامه‌ها و فعالیت‌های هسته مرکزی و با حمایت و مشورت مشاوران عالی و درنهایت از طریق همراهی و مشارکت شبکه نویسندگان و مخاطبان این وبگاه شکل گرفت. به تدریج فعالیت‌های این نهاد، از تولید و نشر محتوای علمی، ‌به برگزاری نشست‌های علمی، کارگاه‌های علمی، و… توسعه یافت. نکته اصلی که در ایده‌های ناصر فکوهی به عنوان مدیر اصلی این نهاد وجود داشت،‌ و عملا توسط شورای مرکزی نیز پذیرفته و همراهی می‌شد،‌ داوطلبانه بودن فعالیت‌ها و دموکراتیک بودن هرگونه حضوری است. به همین دلیل سلسله‌مراتب رسمی علمی، مبنای اجازه فعالیت و نشر مطالب نبود، بلکه از دانشجویان سال اول تا استادان بسیار برجسته در این وبگاه مطالب خود را منتشر می‌کردند و همین منطق زمینه اصلی‌ای بود که به تدریج از این نسل جدید نویسندگان در سایت، مولفان و مترجمانی تربیت شده و وارد فضای علمی و نشر کشور بشوند.

به نظر می‌رسد که این نهاد با همه اوج و فرودهایی که در فعالیت‌هایش داشته، ‌به دلایلی توانسته یک الگوی موفق در فعالیت‌های جمعی و نهادی در حوزه عمومی علم و فرهنگ کشور ما باشد. به‌طور سنتی محافل فرهنگی و علمی بسیاری در کشور ما وجود داشته اند و مهم‌تر از همه آنکه این محافل حول فعالیت‌های یک یا چند شخصیت مرکزی و بر مبنای الگوی یک گروه یا حلقه به هم پیوسته از افراد شکل می‌گرفتند به همین سبب با حذف این گروه، ‌این حلقه نیز به حاشیه و می‌رفت و گاه برای همیشه حذف می‌شد.

منطق بنیادی انسان‌شناسی و فرهنگ، هرچند از دل یک گروه کوچک از افراد (دکتر ناصر فکوهی و شاگردان نزدیکش)‌ شکل گرفت، ‌اما در این منطق محصور نماند و به تدریج به یک اجتماع علمی مبتنی بر منطق شبکه تبدیل شد. منطق شبکه‌ای این اجتماع علمی آن بود که لزوما همه اعضا همدیگر را شخصا و چهره به چهره نمی‌شناختند، اما بواسطه عضویت در یک گروه بزرگ انسان‌شناسی و فرهنگ با میزان‌های مختلفی از پیوستگی و فعالیت به این گروه (از مخاطب عام بودن تا نویسنده و مترجم بودن وتا همکاری در کارهای فنی و اجرایی و…) در یک اجتماع علمی نسبتابزرگ شکل گرفتند. تقریبا هیچکدام از انجمن‌های علمی علوم انسانی کشور نتوانستند در چنین سازوکاری از همکاری و همبستگی شبکه میان اعضای خودشان این میزان از فعالیت‌های بلند مدت را ایجاد کرده و تداوم بدهند. به همین سبب حضور در انسان‌شناسی و فرهنگ، به بخشی از هویت علمی صدها استاد و دانشجوی کشور بدل شد و برای عده‌ای هم بخشی از هویت اجتماعی و فعالیت‌های مدنی و کنشگری علمی در عرصه عمومی را شکل می‌داد.

@J_Rahmani59
2025/06/28 19:16:06
Back to Top
HTML Embed Code: