Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حق من: درباره حق مرخصی زندانیان سیاسی
در آذر ۱۴۰۰ بود که خبری در رسانههای حقوق بشری منتشر شد که فرهاد میثمی، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجاییشهر از تماس تلفنی محروم شده است و اعلام شده است که تا اطلاع ثانوی او حق هیچگونه تماسی با بیرون از زندان را ندارد.
فرهاد میثمی زندانی سیاسی است که به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است و اکنون سال چهارم حبس خود را میگذارند بدون آنکه حتی یک روز مرخصی شامل حال او شده باشد
فرهاد میثمی یک معلم بوده است و بنیانگذار یک انتشارات. او به عنوان یک فعال فرهنگی مطرح است. چرا چنین فردی اساسا بایستی زندانی شود و در زندان نیز چنین ستمی بر او وارد شود؟
طبق مقررات و آییننامه اجرایی سازمان زندانها، مسئولان مربوطه موظف هستند حتی برای مجرمان سیاسی و به اصطلاح امنیتی نیز مرخصی قائل شوند ولی برای آنکه بتوانند راه نفوذ ستمگرانه خود را باز نگاه دارند دستکم دو قید بر این حق بار کردهاند.
در ماده ۱۹۵ همین آییننامه و ذیل بحث مرخصی آمده است زندانیان امنیتی که اجرای حکم آنها قابل تعلیق نیست، اگر یکسوم از میزان مجازات تعیینشده را گذرانده باشند میتوانند از حق مرخصی استفاده کنند. همچنین در صورت کسب امتیاز لازم از برنامههای به اصطلاح «اصلاحی - تربیتی» و «به تشخیص دادستان» میتوانند هر چهار ماه یک بار به مدت پنج روز از مرخصی برخوردار شوند.
فرهاد میثمی اکنون بیش از دو سوم از حکم ۵ساله را در زندان بوده است و میتواند از حق مرخصی استفاده کند ولی تا کنون حتی یک روز هم به مرخصی نرفته است. آیا در آنچه مسئولان زندان، «اصلاح و تربیت» میخوانند نمره قبولی نگرفته است و یا تشخیص دادستان بر این قرار گرفته که میثمی نباید به مرخصی برود؟
هرچه هست، آنچه مقابل چشمان ناظران میگذرد ستم آشکاری است که بر فعالان مدنی در ایران وارد میآید. زندانیکردن این فعالان خود وجهی از ستم است و این محدودیتها در زندان، خود ستمی مضاعف است.
https://youtu.be/gjIgIEHlLEE
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/morakhasi-zendan1
#حقوق_زندانی #حقوق_زندانی_به_زبان_ساده #حق_مرخصی #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در آذر ۱۴۰۰ بود که خبری در رسانههای حقوق بشری منتشر شد که فرهاد میثمی، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجاییشهر از تماس تلفنی محروم شده است و اعلام شده است که تا اطلاع ثانوی او حق هیچگونه تماسی با بیرون از زندان را ندارد.
فرهاد میثمی زندانی سیاسی است که به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است و اکنون سال چهارم حبس خود را میگذارند بدون آنکه حتی یک روز مرخصی شامل حال او شده باشد
فرهاد میثمی یک معلم بوده است و بنیانگذار یک انتشارات. او به عنوان یک فعال فرهنگی مطرح است. چرا چنین فردی اساسا بایستی زندانی شود و در زندان نیز چنین ستمی بر او وارد شود؟
طبق مقررات و آییننامه اجرایی سازمان زندانها، مسئولان مربوطه موظف هستند حتی برای مجرمان سیاسی و به اصطلاح امنیتی نیز مرخصی قائل شوند ولی برای آنکه بتوانند راه نفوذ ستمگرانه خود را باز نگاه دارند دستکم دو قید بر این حق بار کردهاند.
در ماده ۱۹۵ همین آییننامه و ذیل بحث مرخصی آمده است زندانیان امنیتی که اجرای حکم آنها قابل تعلیق نیست، اگر یکسوم از میزان مجازات تعیینشده را گذرانده باشند میتوانند از حق مرخصی استفاده کنند. همچنین در صورت کسب امتیاز لازم از برنامههای به اصطلاح «اصلاحی - تربیتی» و «به تشخیص دادستان» میتوانند هر چهار ماه یک بار به مدت پنج روز از مرخصی برخوردار شوند.
فرهاد میثمی اکنون بیش از دو سوم از حکم ۵ساله را در زندان بوده است و میتواند از حق مرخصی استفاده کند ولی تا کنون حتی یک روز هم به مرخصی نرفته است. آیا در آنچه مسئولان زندان، «اصلاح و تربیت» میخوانند نمره قبولی نگرفته است و یا تشخیص دادستان بر این قرار گرفته که میثمی نباید به مرخصی برود؟
هرچه هست، آنچه مقابل چشمان ناظران میگذرد ستم آشکاری است که بر فعالان مدنی در ایران وارد میآید. زندانیکردن این فعالان خود وجهی از ستم است و این محدودیتها در زندان، خود ستمی مضاعف است.
https://youtu.be/gjIgIEHlLEE
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/morakhasi-zendan1
#حقوق_زندانی #حقوق_زندانی_به_زبان_ساده #حق_مرخصی #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هلال احمر جمهوری اسلامی ۲۰۰ میلیارد تومان به لبنان کمک! میکند.
رئیس هلال احمر جمهوری اسلامی ادعا کرده مردم و گروههای جهادی، این مبلغ را جمعآوری کردهاند. این در حالی ست که جامعه ایران بارها فریاد زدهاند «نه غزه نه لبنان جانم فداری ایران»
طبق اعلام سازمان هلال احمر جمهوری اسلامی، همچنین تاکنون «بیش از ۲ هزار تُن انواع اقلام ضروری، دارویی و شیرخشک از طریق هوا و زمین به لبنان ارسال شده است.»
در روزهای سالگرد زلزله مهیب کرمانشاه هستیم از یاد نبردهایم سیل سیستان را و تصاویر وحشتناکی که منتشر شد. کوتاهی و نبود امکانات برای هموطنانمان است اما اکنون ارسال میلیاردها تومان نقدی و دارویی به لبنان ادامه دارد.
جمهوری اسلامی با سیاستهای جنگطلبانه منطقه را به آشوب کشانده ثروت ایران را صرف موشکپرانی میکند و اکنون هم به جای رسیدگی به مردم بحرانزده ایران، میلیاردها تومان به لبنان ارسال میکند.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#ایران
@Tavaana_TavaanaTech
رئیس هلال احمر جمهوری اسلامی ادعا کرده مردم و گروههای جهادی، این مبلغ را جمعآوری کردهاند. این در حالی ست که جامعه ایران بارها فریاد زدهاند «نه غزه نه لبنان جانم فداری ایران»
طبق اعلام سازمان هلال احمر جمهوری اسلامی، همچنین تاکنون «بیش از ۲ هزار تُن انواع اقلام ضروری، دارویی و شیرخشک از طریق هوا و زمین به لبنان ارسال شده است.»
در روزهای سالگرد زلزله مهیب کرمانشاه هستیم از یاد نبردهایم سیل سیستان را و تصاویر وحشتناکی که منتشر شد. کوتاهی و نبود امکانات برای هموطنانمان است اما اکنون ارسال میلیاردها تومان نقدی و دارویی به لبنان ادامه دارد.
جمهوری اسلامی با سیاستهای جنگطلبانه منطقه را به آشوب کشانده ثروت ایران را صرف موشکپرانی میکند و اکنون هم به جای رسیدگی به مردم بحرانزده ایران، میلیاردها تومان به لبنان ارسال میکند.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#ایران
@Tavaana_TavaanaTech
طرح از مانا نیستانی
منتشرشده در ایرانوایر
@Farsi_Iranwire
کلینیک ترک بی حجابی ایده بسیار خطرناکی است، نیاز نیست شعبه های متعدد داشته باشد و قرار هم نیست که همه مخالفان حجاب را در آن بستری کنند، مسلم است که بستری کردن میلیون ها زن ایرانی جوک است اما این ایده، شوخی و جوک نیست: مریض پنداری موافقان پوشاک اختیاری و مخالفان حجاب اجباری می تواند قدمی باشد برای سرکوب و فشار بیشتر بر فعالان سیاسی اجتماعی زن یا هر زنی که به اعتراض ترک حجاب کرده و در فضاهای مجازی به چشم همگان آمده است. حتی اگر یک کلینیک با عنوان «ترک بد حجابی» افتتاح شود بعد از آن حکومت میتواند زحمت جرمپنداری و تشکیل پرونده و زندان افکندن زن معترض را به خود ندهد و بعنوان بیمار بستریش کند و معلوم نیست در کلینیک (!) با نام «درمان» چه بر سرش بیاورد. تمام قد در برابر چنین ایده های قرون وسطایی و نازیستی باید ایستاد۔
متن از مانا نیستانی
@Mananey
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهورى_اسلامى
#نه_به_حجاب_اجباری
@Tavaana_TavaanaTech
منتشرشده در ایرانوایر
@Farsi_Iranwire
کلینیک ترک بی حجابی ایده بسیار خطرناکی است، نیاز نیست شعبه های متعدد داشته باشد و قرار هم نیست که همه مخالفان حجاب را در آن بستری کنند، مسلم است که بستری کردن میلیون ها زن ایرانی جوک است اما این ایده، شوخی و جوک نیست: مریض پنداری موافقان پوشاک اختیاری و مخالفان حجاب اجباری می تواند قدمی باشد برای سرکوب و فشار بیشتر بر فعالان سیاسی اجتماعی زن یا هر زنی که به اعتراض ترک حجاب کرده و در فضاهای مجازی به چشم همگان آمده است. حتی اگر یک کلینیک با عنوان «ترک بد حجابی» افتتاح شود بعد از آن حکومت میتواند زحمت جرمپنداری و تشکیل پرونده و زندان افکندن زن معترض را به خود ندهد و بعنوان بیمار بستریش کند و معلوم نیست در کلینیک (!) با نام «درمان» چه بر سرش بیاورد. تمام قد در برابر چنین ایده های قرون وسطایی و نازیستی باید ایستاد۔
متن از مانا نیستانی
@Mananey
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهورى_اسلامى
#نه_به_حجاب_اجباری
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
هنگکنگ، ۲۰۱۹: فناوری علیه سرکوبگران
سال ۲۰۱۹، هنگکنگ به میدان نبردی برای آزادی و دموکراسی تبدیل شد. پس از یک پرونده جنجالی قتل، طرح لایحه استرداد مجرمان فراری به اعتراضاتی گسترده و بیسابقه انجامید. شهروندان نگران بودند که تصویب این لایحه باعث نظارت و کنترل کامل دولت چین بر زندگی آنها شود. به همین دلیل، با مقاومت مدنی جسورانه خود، صدای اعتراضشان را به گوش جهانیان رساندند.
در این میان، استفاده هوشمندانه و نوآورانه معترضان هنگکنگی از فناوری، به تقویت همبستگی و پیشبرد اعتراضاتشان کمک شایانی کرد. امری که میتواند الهامبخش کنشگران و معترضانی باشد که در سراسر دنیا علیه قدرتهای سرکوبگر ایستادگی میکنند.
در این پادکست ضمن مروری بر داستان هنگکنگ، خواهیم دید که چگونه فناوری برای مقابله با سرکوبگران به خدمت گرفته شد.
یوتیوب
وبسایت
کستباکس
ساندکلود
نسخه نوشتاری
#هنگ_کنگ #فناوری #پادکست
@tavaanatech
سال ۲۰۱۹، هنگکنگ به میدان نبردی برای آزادی و دموکراسی تبدیل شد. پس از یک پرونده جنجالی قتل، طرح لایحه استرداد مجرمان فراری به اعتراضاتی گسترده و بیسابقه انجامید. شهروندان نگران بودند که تصویب این لایحه باعث نظارت و کنترل کامل دولت چین بر زندگی آنها شود. به همین دلیل، با مقاومت مدنی جسورانه خود، صدای اعتراضشان را به گوش جهانیان رساندند.
در این میان، استفاده هوشمندانه و نوآورانه معترضان هنگکنگی از فناوری، به تقویت همبستگی و پیشبرد اعتراضاتشان کمک شایانی کرد. امری که میتواند الهامبخش کنشگران و معترضانی باشد که در سراسر دنیا علیه قدرتهای سرکوبگر ایستادگی میکنند.
در این پادکست ضمن مروری بر داستان هنگکنگ، خواهیم دید که چگونه فناوری برای مقابله با سرکوبگران به خدمت گرفته شد.
یوتیوب
وبسایت
کستباکس
ساندکلود
نسخه نوشتاری
#هنگ_کنگ #فناوری #پادکست
@tavaanatech
YouTube
هنگکنگ، ۲۰۱۹: فناوری علیه سرکوبگران (کتاب شنیداری)
سال ۲۰۱۹، هنگکنگ به میدان نبردی برای آزادی و دموکراسی تبدیل شد. پس از یک پرونده جنجالی قتل، طرح لایحه استرداد مجرمان فراری به اعتراضاتی گسترده و بیسابقه انجامید. شهروندان نگران بودند که تصویب این لایحه باعث نظارت و کنترل کامل دولت چین بر زندگی آنها شود.…
شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران، ۶ تن از متهمان پرونده اکباتان شامل میلاد آرمون ، علیرضا کفایی ، امیرمحمد خوشاقبال ، نوید نجاران ، حسین نعمتی و علیرضا برمرزپورناک را به قصاص نفس (اعدام) محکوم کرد.
این حکم پس از برگزاری آخرین جلسه دادگاه پرونده اکباتان در هفته گذشته صادر شده است. در پایان این جلسه چهار تن از متهمان (حسین نعمتی، علیرضا برمرزپورناک، علیرضا کفایی و امیرمحمد خوشاقبال) مجددا با صدور قرار بازداشت، به زندان منتقل شدند.
این چهار نفر بهمن ماه سال گذشته با وثیقه ۵ میلیارد تومانی از زندان آزاد شده بودند.
به گفته بابک پاکنیا، وکیل یکی از متهمان پرونده، رای اعدام صادره با مخالفت قاضی رئیس شعبه بوده و از سوی مستشاران صادر شده است.
پرونده بچههای اکباتان، پر از تناقض است، هیچ سندی مبتنی بر مجرمبودن این افراد وجود ندارد.
این افراد جوانان آزادیخواهی هستند که جمهوری اسلامی به خاطر انتقام گرفتن از مردم مبارز ایران (به ویژه شهرک اکباتان) حکم قتل حکومتی آنها را صادر کرده است.
خانوادهها، وکلا و مردم نباید در برابر چنین حکم ظالمانهای سکوت کنند.
#پرونده_اکباتان #علیرضا_کفایی #میلاد_آرمون #امیرمحمد_خوش_اقبال #علیرضا_برمرزپورناک #نه_به_جمهورى_اسلامى #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این حکم پس از برگزاری آخرین جلسه دادگاه پرونده اکباتان در هفته گذشته صادر شده است. در پایان این جلسه چهار تن از متهمان (حسین نعمتی، علیرضا برمرزپورناک، علیرضا کفایی و امیرمحمد خوشاقبال) مجددا با صدور قرار بازداشت، به زندان منتقل شدند.
این چهار نفر بهمن ماه سال گذشته با وثیقه ۵ میلیارد تومانی از زندان آزاد شده بودند.
به گفته بابک پاکنیا، وکیل یکی از متهمان پرونده، رای اعدام صادره با مخالفت قاضی رئیس شعبه بوده و از سوی مستشاران صادر شده است.
پرونده بچههای اکباتان، پر از تناقض است، هیچ سندی مبتنی بر مجرمبودن این افراد وجود ندارد.
این افراد جوانان آزادیخواهی هستند که جمهوری اسلامی به خاطر انتقام گرفتن از مردم مبارز ایران (به ویژه شهرک اکباتان) حکم قتل حکومتی آنها را صادر کرده است.
خانوادهها، وکلا و مردم نباید در برابر چنین حکم ظالمانهای سکوت کنند.
#پرونده_اکباتان #علیرضا_کفایی #میلاد_آرمون #امیرمحمد_خوش_اقبال #علیرضا_برمرزپورناک #نه_به_جمهورى_اسلامى #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from حمایت روانی-اجتماعی از سلامت روانی زندانیان سیاسی در ایران
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سلام به همه دوستان عزیز شرکتکننده در دوره «حمایت روانی-اجتماعی از سلامت روانی زندانیان سیاسی در ایران»!
در پایان دوره، از شما دعوت میکنیم تا با شرکت در نظرسنجی، نظرات، پیشنهادات و هرگونه سوالی که دارید را با ما به اشتراک بگذارید. بازخوردهای شما به ما کمک میکند تا دورههای آینده را با کیفیتی بالاتر و متناسب با نیازها و انتظارات شما عزیزان برگزار کنیم.
نظرات ارزشمند شما برای ما بسیار اهمیت دارد، و مشتاقانه در انتظار بازخوردتان هستیم تا بتوانیم تجربهای بهتر و اثربخشتر برای شما فراهم کنیم.
https://docs.google.com/forms/d/1XptH042gXLPnLYAh6FWz2bB5h0IFVIdm8LPn3DOEFSY/edit
ممنون که مشارکت میکنید
در پایان دوره، از شما دعوت میکنیم تا با شرکت در نظرسنجی، نظرات، پیشنهادات و هرگونه سوالی که دارید را با ما به اشتراک بگذارید. بازخوردهای شما به ما کمک میکند تا دورههای آینده را با کیفیتی بالاتر و متناسب با نیازها و انتظارات شما عزیزان برگزار کنیم.
نظرات ارزشمند شما برای ما بسیار اهمیت دارد، و مشتاقانه در انتظار بازخوردتان هستیم تا بتوانیم تجربهای بهتر و اثربخشتر برای شما فراهم کنیم.
https://docs.google.com/forms/d/1XptH042gXLPnLYAh6FWz2bB5h0IFVIdm8LPn3DOEFSY/edit
ممنون که مشارکت میکنید
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«زندگی یک وطن بهم بدهکاره که توش فقط به زندگی فکر کنم نه به وطن»
این متن توییتی است که در پروفایل زندهیاد کیانوش سنجری پین شده است.
او ساعتی پیش، به زندگی خود پایان داد.
کیانوش، روز گذشته در شبکه اجتماعی ایکس نوشته بود:
«اگر تا ساعت ۷ غروب امروز چهارشنبه ۲۳ آبان سال ۱۴۰۳ فاطمه سپهری، نسرین شاکرمی، توماج صالحی و آرشام رضایی از زندان آزاد نشوند و خبر آزادیشان در سایت خبری قوه قضاییه منتشر نشود، من در اعتراض به دیکتاتوری خامنهای و شرکایش به زندگیام پایان خواهم داد.
شاید تلنگری باشد!
پاینده ایران»
دیروز که این نوشته را گذاشت، با فعالان داخل ایران تماس گرفتیم و تعدادی از افراد و از جمله برادرش به دیدارش رفتند. حتی آنطور که شنیدهایم، یک روانشناس هم تا ساعت آخر با او بود.
کیانوش ساعاتی پیش، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
«الوعده وفا.
هیچ کس نباید به خاطر بیان عقایدش زندانی شود. اعتراض حق هر شهروند ایرانیست.
زندگی من پس از این توییت به پایان خواهد رسید اما فراموش نکنیم که ما برای عشق به زندگی جان داده و میدهیم، و نه مرگ.
آرزومندم روزی ایرانیان بیدار و بر بردگی چیره شوند.
پاینده ایران»
و بعد تصویری از بالای پل حافظ در تهران منتشر کرد.
آنطور که شنیدیم، او «روانشناسش را قال گذاشته و رفته بود.» تا به وعدهاش وفا کند.
یادش گرامی و نامش مانا باد
کیانوش سنجریباف (زاده ۲۰ شهریور ۱۳۶۱ در تهران) فعال دانشجویی، وبلاگنویس و روزنامهنگار مستقل ایرانی است، که سابقه دستکم ۹ بار بازداشت، زندانیشدن و حبس در سلول انفرادی را دارد. سنجری پس از مهاجرت به آمریکا مدتی را نیز با بخش فارسی صدای آمریکا همکاری کرد. وی پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۹۵ مجدداً دستگیر شد.
او بارها زیر شکنجه بیهوش شد، به او شوک الکتریکی دادند و به اجبار در بیمارستان اعصاب و روان با پابند بستری کردند.
او در سلول انفرادی مورد شکنجه سفید قرار گرفته بود. سنجری به مجله سازمان عفو بینالملل نروژ گفتهاست: «این حالت شبیه نبردی است بین روح و جسم. در تنهایی مطلق نگه داشتن در سلول انفرادی، آزاردهندهترین شکنجه سفید است. در ایران شکنجه سفید نامی است که زندانیان برای «در تنهایی مطلق نگه داشتن» (در سلول انفرادی) به کار میبرند. این روش اثری بر جسم نمیگذارد اما فرد را بهطور کامل گیج میکند. زندانیان هویت شان را از دست میدهند و حاضر میشوند به هر چیزی اعتراف کنند. این شیوه در زندانهایی که مانند زندانهای معمولی نظارت نمیشوند، مانند بند ۲۰۹ زندان اوین در تهران، علیه مخالفان و خبرنگاران منتقد استفاده میشود.»
او همچنین در مصاحبهای با رادیو فردا درباره انتقال اجباریاش به امینآباد گفت:
«من بارها تجربه زندان داشتم ولی بدترین و ددمنشانهترین تجربه، حضور در بیمارستان رازی یا همان امینآباد بود که من را با پابند به آنجا بردند و کنار بیماران روانی قرار داده بودند و به من آمپول تزریق کردند که یک هفته فک من را از کار انداخت. این اوج قساوت بود. میخواستند من را کاملا منکوب کنند. من سالم بودم. من حتی قرص افسردگی هم مصرف نمیکردم. پس از این اتفاق، به بیماریهای بدی مبتلا شدم.
- در امینآباد حتی پابند من را موقع خواب نیز باز نمیکردند و من نمیتوانستم پهلو به پهلو بشوم. از پزشک تقاضا کردم نام من را گوگل کند و ببیند من فعال سیاسی هستم نه بیمار روانی. پزشک نام من را گوگل کرد و به من گفت من وظیفه دارم ۲۱ روز شما را نگه دارم در اینجا. من حتی وقتی به دستشویی میخواستم بروم مجبور بودم با پابند باشم.»
کیانوش، اولین بار وقتی ۱۷ ساله بود در پی اعتراضات تیر ماه ۷۸ در کوی دانشگاه تهران، بازداشت شده بود. او بعد از چند سال حبس، از ایران خارج شد و چندین سال در آمریکا اقامت گزید ولی تنهایی مادرش و عشقش به ایران او را به میهن بازگرداند. .... کیانوش برای امرار معاش کارگری میکند. او سال پیش آگهی زده بود که میخواهد کلیهاش را بفروشد.
#کیانوش_سنجری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این متن توییتی است که در پروفایل زندهیاد کیانوش سنجری پین شده است.
او ساعتی پیش، به زندگی خود پایان داد.
کیانوش، روز گذشته در شبکه اجتماعی ایکس نوشته بود:
«اگر تا ساعت ۷ غروب امروز چهارشنبه ۲۳ آبان سال ۱۴۰۳ فاطمه سپهری، نسرین شاکرمی، توماج صالحی و آرشام رضایی از زندان آزاد نشوند و خبر آزادیشان در سایت خبری قوه قضاییه منتشر نشود، من در اعتراض به دیکتاتوری خامنهای و شرکایش به زندگیام پایان خواهم داد.
شاید تلنگری باشد!
پاینده ایران»
دیروز که این نوشته را گذاشت، با فعالان داخل ایران تماس گرفتیم و تعدادی از افراد و از جمله برادرش به دیدارش رفتند. حتی آنطور که شنیدهایم، یک روانشناس هم تا ساعت آخر با او بود.
کیانوش ساعاتی پیش، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
«الوعده وفا.
هیچ کس نباید به خاطر بیان عقایدش زندانی شود. اعتراض حق هر شهروند ایرانیست.
زندگی من پس از این توییت به پایان خواهد رسید اما فراموش نکنیم که ما برای عشق به زندگی جان داده و میدهیم، و نه مرگ.
آرزومندم روزی ایرانیان بیدار و بر بردگی چیره شوند.
پاینده ایران»
و بعد تصویری از بالای پل حافظ در تهران منتشر کرد.
آنطور که شنیدیم، او «روانشناسش را قال گذاشته و رفته بود.» تا به وعدهاش وفا کند.
یادش گرامی و نامش مانا باد
کیانوش سنجریباف (زاده ۲۰ شهریور ۱۳۶۱ در تهران) فعال دانشجویی، وبلاگنویس و روزنامهنگار مستقل ایرانی است، که سابقه دستکم ۹ بار بازداشت، زندانیشدن و حبس در سلول انفرادی را دارد. سنجری پس از مهاجرت به آمریکا مدتی را نیز با بخش فارسی صدای آمریکا همکاری کرد. وی پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۹۵ مجدداً دستگیر شد.
او بارها زیر شکنجه بیهوش شد، به او شوک الکتریکی دادند و به اجبار در بیمارستان اعصاب و روان با پابند بستری کردند.
او در سلول انفرادی مورد شکنجه سفید قرار گرفته بود. سنجری به مجله سازمان عفو بینالملل نروژ گفتهاست: «این حالت شبیه نبردی است بین روح و جسم. در تنهایی مطلق نگه داشتن در سلول انفرادی، آزاردهندهترین شکنجه سفید است. در ایران شکنجه سفید نامی است که زندانیان برای «در تنهایی مطلق نگه داشتن» (در سلول انفرادی) به کار میبرند. این روش اثری بر جسم نمیگذارد اما فرد را بهطور کامل گیج میکند. زندانیان هویت شان را از دست میدهند و حاضر میشوند به هر چیزی اعتراف کنند. این شیوه در زندانهایی که مانند زندانهای معمولی نظارت نمیشوند، مانند بند ۲۰۹ زندان اوین در تهران، علیه مخالفان و خبرنگاران منتقد استفاده میشود.»
او همچنین در مصاحبهای با رادیو فردا درباره انتقال اجباریاش به امینآباد گفت:
«من بارها تجربه زندان داشتم ولی بدترین و ددمنشانهترین تجربه، حضور در بیمارستان رازی یا همان امینآباد بود که من را با پابند به آنجا بردند و کنار بیماران روانی قرار داده بودند و به من آمپول تزریق کردند که یک هفته فک من را از کار انداخت. این اوج قساوت بود. میخواستند من را کاملا منکوب کنند. من سالم بودم. من حتی قرص افسردگی هم مصرف نمیکردم. پس از این اتفاق، به بیماریهای بدی مبتلا شدم.
- در امینآباد حتی پابند من را موقع خواب نیز باز نمیکردند و من نمیتوانستم پهلو به پهلو بشوم. از پزشک تقاضا کردم نام من را گوگل کند و ببیند من فعال سیاسی هستم نه بیمار روانی. پزشک نام من را گوگل کرد و به من گفت من وظیفه دارم ۲۱ روز شما را نگه دارم در اینجا. من حتی وقتی به دستشویی میخواستم بروم مجبور بودم با پابند باشم.»
کیانوش، اولین بار وقتی ۱۷ ساله بود در پی اعتراضات تیر ماه ۷۸ در کوی دانشگاه تهران، بازداشت شده بود. او بعد از چند سال حبس، از ایران خارج شد و چندین سال در آمریکا اقامت گزید ولی تنهایی مادرش و عشقش به ایران او را به میهن بازگرداند. .... کیانوش برای امرار معاش کارگری میکند. او سال پیش آگهی زده بود که میخواهد کلیهاش را بفروشد.
#کیانوش_سنجری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آیدا شاکرمی، خواهر جاویدنام نیکا شاکرمی، در واکنش به اقدام زندهیاد کیانوش سنجری، با کوت کردن یکی از توییتهای کیانوش که نوشته بود:
«زندگی یک وطن بهم بدهکاره که توش فقط به زندگی فکر کنم نه به وطن»
نوشت:
«به هممون بدهکاره کیانوش...
مات و مبهوتم از خبر این جوری رفتنت و واقعا نمیدونم چی بگم.
یک ساعته زل زدم به اسکرین و هرچی مینویسم پاک میکنم. احساس میکنم هرچیزی بگم کاملا ناکافی و مضحکه تو این شرایط.
فقط میدونم پشت این غم فلج کننده تمام وجودم خشم و نفرته و فقط میخوام از هرکسی که میخونه خواهش کنم نشکنه! بمونه... بمونیم و نشون بدیم که هر بلایی سرمون بیارن نمیتونن بشکننمون. هر بلایی که سرمون بیارن و بههرشکلی که بهمون فشار بیارن
چیزی رو که بیشتر از هرچیزی میخوان بهشون نمیدیم بلکه میمونیم تا روزی که تک به تک تقاص جنایتاشونو پس بدن...»
- کیانوش سنجری، زندانی سیاسی سابق، امروز با زندگی خود پایان داد.
او برای آزادی ایستاده بود و دست کم ۹ باز بازداشت شده بود. حبس طولانی در انفرادی، شوک الکتریکی، انتقال اجباری به امینآباد، پابند بیست و چهارساعته و .... از جمله شکنجههایی بود که او متحمل شده بود.
کیانوش، اولین بار وقتی ۱۷ ساله بود در پی اعتراضات تیر ماه ۷۸ در کوی دانشگاه تهران، بازداشت شده بود. او بعد از چند سال حبس، از ایران خارج شد و چندین سال در آمریکا اقامت گزید ولی تنهایی مادرش و عشقش به ایران او را به میهن بازگرداند. .... کیانوش برای امرار معاش کارگری میکند. او سال پیش آگهی زده بود که میخواهد کلیهاش را بفروشد.
#کیانوش_سنجری #نیکا_شاکرمی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«زندگی یک وطن بهم بدهکاره که توش فقط به زندگی فکر کنم نه به وطن»
نوشت:
«به هممون بدهکاره کیانوش...
مات و مبهوتم از خبر این جوری رفتنت و واقعا نمیدونم چی بگم.
یک ساعته زل زدم به اسکرین و هرچی مینویسم پاک میکنم. احساس میکنم هرچیزی بگم کاملا ناکافی و مضحکه تو این شرایط.
فقط میدونم پشت این غم فلج کننده تمام وجودم خشم و نفرته و فقط میخوام از هرکسی که میخونه خواهش کنم نشکنه! بمونه... بمونیم و نشون بدیم که هر بلایی سرمون بیارن نمیتونن بشکننمون. هر بلایی که سرمون بیارن و بههرشکلی که بهمون فشار بیارن
چیزی رو که بیشتر از هرچیزی میخوان بهشون نمیدیم بلکه میمونیم تا روزی که تک به تک تقاص جنایتاشونو پس بدن...»
- کیانوش سنجری، زندانی سیاسی سابق، امروز با زندگی خود پایان داد.
او برای آزادی ایستاده بود و دست کم ۹ باز بازداشت شده بود. حبس طولانی در انفرادی، شوک الکتریکی، انتقال اجباری به امینآباد، پابند بیست و چهارساعته و .... از جمله شکنجههایی بود که او متحمل شده بود.
کیانوش، اولین بار وقتی ۱۷ ساله بود در پی اعتراضات تیر ماه ۷۸ در کوی دانشگاه تهران، بازداشت شده بود. او بعد از چند سال حبس، از ایران خارج شد و چندین سال در آمریکا اقامت گزید ولی تنهایی مادرش و عشقش به ایران او را به میهن بازگرداند. .... کیانوش برای امرار معاش کارگری میکند. او سال پیش آگهی زده بود که میخواهد کلیهاش را بفروشد.
#کیانوش_سنجری #نیکا_شاکرمی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
برای بچههای اکباتان
طرح از محمد یاوری
شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران، ۶ تن از متهمان پرونده اکباتان شامل میلاد آرمون ، علیرضا کفایی ، امیرمحمد خوشاقبال ، نوید نجاران ، حسین نعمتی و علیرضا برمرزپورناک را به قصاص نفس (اعدام) محکوم کرد.
این حکم پس از برگزاری آخرین جلسه دادگاه پرونده اکباتان در هفته گذشته صادر شده است. در پایان این جلسه چهار تن از متهمان (حسین نعمتی، علیرضا برمرزپورناک، علیرضا کفایی و امیرمحمد خوشاقبال) مجددا با صدور قرار بازداشت، به زندان منتقل شدند.
این چهار نفر بهمن ماه سال گذشته با وثیقه ۵ میلیارد تومانی از زندان آزاد شده بودند.
به گفته بابک پاکنیا، وکیل یکی از متهمان پرونده، رای اعدام صادره با مخالفت قاضی رئیس شعبه بوده و از سوی مستشاران صادر شده است.
پرونده بچههای اکباتان، پر از تناقض است، هیچ سندی مبتنی بر مجرمبودن این افراد وجود ندارد.
این افراد جوانان آزادیخواهی هستند که جمهوری اسلامی به خاطر انتقام گرفتن از مردم مبارز ایران (به ویژه شهرک اکباتان) حکم قتل حکومتی آنها را صادر کرده است.
خانوادهها، وکلا و مردم نباید در برابر چنین حکم ظالمانهای سکوت کنند.
#پرونده_اکباتان #علیرضا_کفایی #میلاد_آرمون #امیرمحمد_خوش_اقبال #علیرضا_برمرزپورناک #نه_به_جمهورى_اسلامى #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طرح از محمد یاوری
شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران، ۶ تن از متهمان پرونده اکباتان شامل میلاد آرمون ، علیرضا کفایی ، امیرمحمد خوشاقبال ، نوید نجاران ، حسین نعمتی و علیرضا برمرزپورناک را به قصاص نفس (اعدام) محکوم کرد.
این حکم پس از برگزاری آخرین جلسه دادگاه پرونده اکباتان در هفته گذشته صادر شده است. در پایان این جلسه چهار تن از متهمان (حسین نعمتی، علیرضا برمرزپورناک، علیرضا کفایی و امیرمحمد خوشاقبال) مجددا با صدور قرار بازداشت، به زندان منتقل شدند.
این چهار نفر بهمن ماه سال گذشته با وثیقه ۵ میلیارد تومانی از زندان آزاد شده بودند.
به گفته بابک پاکنیا، وکیل یکی از متهمان پرونده، رای اعدام صادره با مخالفت قاضی رئیس شعبه بوده و از سوی مستشاران صادر شده است.
پرونده بچههای اکباتان، پر از تناقض است، هیچ سندی مبتنی بر مجرمبودن این افراد وجود ندارد.
این افراد جوانان آزادیخواهی هستند که جمهوری اسلامی به خاطر انتقام گرفتن از مردم مبارز ایران (به ویژه شهرک اکباتان) حکم قتل حکومتی آنها را صادر کرده است.
خانوادهها، وکلا و مردم نباید در برابر چنین حکم ظالمانهای سکوت کنند.
#پرونده_اکباتان #علیرضا_کفایی #میلاد_آرمون #امیرمحمد_خوش_اقبال #علیرضا_برمرزپورناک #نه_به_جمهورى_اسلامى #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«زندگی یک وطن بهم بدهکاره که توش فقط به زندگی فکر کنم نه به وطن»
این متن توییتی است که در پروفایل زندهیاد کیانوش سنجری پین شده است.
او ساعتی پیش، به زندگی خود پایان داد.
کیانوش، روز گذشته در شبکه اجتماعی ایکس نوشته بود:
«اگر تا ساعت ۷ غروب امروز چهارشنبه ۲۳ آبان سال ۱۴۰۳ فاطمه سپهری، نسرین شاکرمی، توماج صالحی و آرشام رضایی از زندان آزاد نشوند و خبر آزادیشان در سایت خبری قوه قضاییه منتشر نشود، من در اعتراض به دیکتاتوری خامنهای و شرکایش به زندگیام پایان خواهم داد.
شاید تلنگری باشد!
پاینده ایران»
دیروز که این نوشته را گذاشت، با فعالان داخل ایران تماس گرفتیم و تعدادی از افراد و از جمله برادرش به دیدارش رفتند. حتی آنطور که شنیدهایم، یک روانشناس هم تا ساعت آخر با او بود.
کیانوش ساعاتی پیش، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
«الوعده وفا.
هیچ کس نباید به خاطر بیان عقایدش زندانی شود. اعتراض حق هر شهروند ایرانیست.
زندگی من پس از این توییت به پایان خواهد رسید اما فراموش نکنیم که ما برای عشق به زندگی جان داده و میدهیم، و نه مرگ.
آرزومندم روزی ایرانیان بیدار و بر بردگی چیره شوند.
پاینده ایران»
و بعد تصویری از بالای پل حافظ در تهران منتشر کرد.
آنطور که شنیدیم، او «روانشناسش را قال گذاشته و رفته بود.» تا به وعدهاش وفا کند.
یادش گرامی و نامش مانا باد
کیانوش سنجریباف (زاده ۲۰ شهریور ۱۳۶۱ در تهران) فعال دانشجویی، وبلاگنویس و روزنامهنگار مستقل ایرانی است، که سابقه دستکم ۹ بار بازداشت، زندانیشدن و حبس در سلول انفرادی را دارد. سنجری پس از مهاجرت به آمریکا مدتی را نیز با بخش فارسی صدای آمریکا همکاری کرد. وی پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۹۵ مجدداً دستگیر شد.
او بارها زیر شکنجه بیهوش شد، به او شوک الکتریکی دادند و به اجبار در بیمارستان اعصاب و روان با پابند بستری کردند.
او در سلول انفرادی مورد شکنجه سفید قرار گرفته بود. سنجری به مجله سازمان عفو بینالملل نروژ گفتهاست: «این حالت شبیه نبردی است بین روح و جسم. در تنهایی مطلق نگه داشتن در سلول انفرادی، آزاردهندهترین شکنجه سفید است. در ایران شکنجه سفید نامی است که زندانیان برای «در تنهایی مطلق نگه داشتن» (در سلول انفرادی) به کار میبرند. این روش اثری بر جسم نمیگذارد اما فرد را بهطور کامل گیج میکند. زندانیان هویت شان را از دست میدهند و حاضر میشوند به هر چیزی اعتراف کنند. این شیوه در زندانهایی که مانند زندانهای معمولی نظارت نمیشوند، مانند بند ۲۰۹ زندان اوین در تهران، علیه مخالفان و خبرنگاران منتقد استفاده میشود.»
او همچنین در مصاحبهای با رادیو فردا درباره انتقال اجباریاش به امینآباد گفت:
«من بارها تجربه زندان داشتم ولی بدترین و ددمنشانهترین تجربه، حضور در بیمارستان رازی یا همان امینآباد بود که من را با پابند به آنجا بردند و کنار بیماران روانی قرار داده بودند و به من آمپول تزریق کردند که یک هفته فک من را از کار انداخت. این اوج قساوت بود. میخواستند من را کاملا منکوب کنند. من سالم بودم. من حتی قرص افسردگی هم مصرف نمیکردم. پس از این اتفاق، به بیماریهای بدی مبتلا شدم.
- در امینآباد حتی پابند من را موقع خواب نیز باز نمیکردند و من نمیتوانستم پهلو به پهلو بشوم. از پزشک تقاضا کردم نام من را گوگل کند و ببیند من فعال سیاسی هستم نه بیمار روانی. پزشک نام من را گوگل کرد و به من گفت من وظیفه دارم ۲۱ روز شما را نگه دارم در اینجا. من حتی وقتی به دستشویی میخواستم بروم مجبور بودم با پابند باشم.»
کیانوش، اولین بار وقتی ۱۷ ساله بود در پی اعتراضات تیر ماه ۷۸ در کوی دانشگاه تهران، بازداشت شده بود. او بعد از چند سال حبس، از ایران خارج شد و چندین سال در آمریکا اقامت گزید ولی تنهایی مادرش و عشقش به ایران او را به میهن بازگرداند. .... کیانوش برای امرار معاش کارگری میکند. او سال پیش آگهی زده بود که میخواهد کلیهاش را بفروشد.
طرح از مونیکا سلطانی
#کیانوش_سنجری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این متن توییتی است که در پروفایل زندهیاد کیانوش سنجری پین شده است.
او ساعتی پیش، به زندگی خود پایان داد.
کیانوش، روز گذشته در شبکه اجتماعی ایکس نوشته بود:
«اگر تا ساعت ۷ غروب امروز چهارشنبه ۲۳ آبان سال ۱۴۰۳ فاطمه سپهری، نسرین شاکرمی، توماج صالحی و آرشام رضایی از زندان آزاد نشوند و خبر آزادیشان در سایت خبری قوه قضاییه منتشر نشود، من در اعتراض به دیکتاتوری خامنهای و شرکایش به زندگیام پایان خواهم داد.
شاید تلنگری باشد!
پاینده ایران»
دیروز که این نوشته را گذاشت، با فعالان داخل ایران تماس گرفتیم و تعدادی از افراد و از جمله برادرش به دیدارش رفتند. حتی آنطور که شنیدهایم، یک روانشناس هم تا ساعت آخر با او بود.
کیانوش ساعاتی پیش، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
«الوعده وفا.
هیچ کس نباید به خاطر بیان عقایدش زندانی شود. اعتراض حق هر شهروند ایرانیست.
زندگی من پس از این توییت به پایان خواهد رسید اما فراموش نکنیم که ما برای عشق به زندگی جان داده و میدهیم، و نه مرگ.
آرزومندم روزی ایرانیان بیدار و بر بردگی چیره شوند.
پاینده ایران»
و بعد تصویری از بالای پل حافظ در تهران منتشر کرد.
آنطور که شنیدیم، او «روانشناسش را قال گذاشته و رفته بود.» تا به وعدهاش وفا کند.
یادش گرامی و نامش مانا باد
کیانوش سنجریباف (زاده ۲۰ شهریور ۱۳۶۱ در تهران) فعال دانشجویی، وبلاگنویس و روزنامهنگار مستقل ایرانی است، که سابقه دستکم ۹ بار بازداشت، زندانیشدن و حبس در سلول انفرادی را دارد. سنجری پس از مهاجرت به آمریکا مدتی را نیز با بخش فارسی صدای آمریکا همکاری کرد. وی پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۹۵ مجدداً دستگیر شد.
او بارها زیر شکنجه بیهوش شد، به او شوک الکتریکی دادند و به اجبار در بیمارستان اعصاب و روان با پابند بستری کردند.
او در سلول انفرادی مورد شکنجه سفید قرار گرفته بود. سنجری به مجله سازمان عفو بینالملل نروژ گفتهاست: «این حالت شبیه نبردی است بین روح و جسم. در تنهایی مطلق نگه داشتن در سلول انفرادی، آزاردهندهترین شکنجه سفید است. در ایران شکنجه سفید نامی است که زندانیان برای «در تنهایی مطلق نگه داشتن» (در سلول انفرادی) به کار میبرند. این روش اثری بر جسم نمیگذارد اما فرد را بهطور کامل گیج میکند. زندانیان هویت شان را از دست میدهند و حاضر میشوند به هر چیزی اعتراف کنند. این شیوه در زندانهایی که مانند زندانهای معمولی نظارت نمیشوند، مانند بند ۲۰۹ زندان اوین در تهران، علیه مخالفان و خبرنگاران منتقد استفاده میشود.»
او همچنین در مصاحبهای با رادیو فردا درباره انتقال اجباریاش به امینآباد گفت:
«من بارها تجربه زندان داشتم ولی بدترین و ددمنشانهترین تجربه، حضور در بیمارستان رازی یا همان امینآباد بود که من را با پابند به آنجا بردند و کنار بیماران روانی قرار داده بودند و به من آمپول تزریق کردند که یک هفته فک من را از کار انداخت. این اوج قساوت بود. میخواستند من را کاملا منکوب کنند. من سالم بودم. من حتی قرص افسردگی هم مصرف نمیکردم. پس از این اتفاق، به بیماریهای بدی مبتلا شدم.
- در امینآباد حتی پابند من را موقع خواب نیز باز نمیکردند و من نمیتوانستم پهلو به پهلو بشوم. از پزشک تقاضا کردم نام من را گوگل کند و ببیند من فعال سیاسی هستم نه بیمار روانی. پزشک نام من را گوگل کرد و به من گفت من وظیفه دارم ۲۱ روز شما را نگه دارم در اینجا. من حتی وقتی به دستشویی میخواستم بروم مجبور بودم با پابند باشم.»
کیانوش، اولین بار وقتی ۱۷ ساله بود در پی اعتراضات تیر ماه ۷۸ در کوی دانشگاه تهران، بازداشت شده بود. او بعد از چند سال حبس، از ایران خارج شد و چندین سال در آمریکا اقامت گزید ولی تنهایی مادرش و عشقش به ایران او را به میهن بازگرداند. .... کیانوش برای امرار معاش کارگری میکند. او سال پیش آگهی زده بود که میخواهد کلیهاش را بفروشد.
طرح از مونیکا سلطانی
#کیانوش_سنجری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قاتل کیانوش سنجری، کسی نیست جز جمهوری اسلامی، حکومتی که حالا میخواهد بچههای اکباتان را هم بکشد..
رژیمی که تا وقتی هست، جان جوانان رعنای ایران در خطر است.
#نه
#نه_به_اعدام
#نه_به_خودکشی_شدن_ز_پشت_بام
#بچه_های_اکباتان
#کیانوش_سنجری
#دانشجویان_موسیقی
#زن_زندگی_آزادی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رژیمی که تا وقتی هست، جان جوانان رعنای ایران در خطر است.
#نه
#نه_به_اعدام
#نه_به_خودکشی_شدن_ز_پشت_بام
#بچه_های_اکباتان
#کیانوش_سنجری
#دانشجویان_موسیقی
#زن_زندگی_آزادی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مادر جاویدنام آرمان عمادی در اینستاگرام نوشت که:
«دومین سالگرد جانباختن آرمان عمادی تاریخ پنج شنبه ۱۴۰۳/۸/۲۴ مکان استان فارس مرودشت آرامستان روستای عماد آباد برگزار میشود.
او نوشت: «دو سال از آن روز تلخ و پر از دلتنگی میگذرد، روزی که آرمان عزیز دلمان در راه آزادی عدالت و زندگی جان خود را فدای آرمانهای والا کرد. آرمان کسی که قلبش با عشق و امید میتپید در جریان اعتراضات ،زن ،زندگی، آزادی به جاودانگی پیوست اما یاد و خاطره اش همیشه در قلبمان زنده خواهد بود.»
او همچنین نوشت:
«آرمان عزیزم تو شعله آزادی را در دلهای ما روشن کردی،شجاعانه ایستادی تا نسلهای بعد طعم رهایی را بچشند، هر قدمی که برای وطن برداشتی راهی بود به سوی آیندهای که در آن همه آزادانه نفس بکشند.»
«آرمان عزیزم صدای تو، صدای یک نسل بود،دنسلی که آزادی را نه در واژهها، بلکه در قلب و جانش معنا کرد، تو در گذر تاریخ این سرزمین حک شدی، برای روزهایی که امید و آزادی نه رؤیا بلکه واقعیت باشد،تو همواره با ما هستی در هر گام و هر تپش قلبمان برای وطن
از شما عزیزی که با این کلیپ و موزیک خواننده مورد علاقه آرمان،یاد آرمان را زنده نگه داشتید بی نهایت سپاسگزارم،قدردان محبت و همراهی شما هستم.»
جاویدنام آرمان عمادی از جانباختگان خیزش انقلابی است که ۲۴ آبان ماه توسط عوامل جمهوری اسلامی کشته شد.
او را در عمادآباد مرودشت فارس به خاک سپردهاند.
#آرمان_عمادی #آبان_خونین #آبان_ادامه_دارد #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«دومین سالگرد جانباختن آرمان عمادی تاریخ پنج شنبه ۱۴۰۳/۸/۲۴ مکان استان فارس مرودشت آرامستان روستای عماد آباد برگزار میشود.
او نوشت: «دو سال از آن روز تلخ و پر از دلتنگی میگذرد، روزی که آرمان عزیز دلمان در راه آزادی عدالت و زندگی جان خود را فدای آرمانهای والا کرد. آرمان کسی که قلبش با عشق و امید میتپید در جریان اعتراضات ،زن ،زندگی، آزادی به جاودانگی پیوست اما یاد و خاطره اش همیشه در قلبمان زنده خواهد بود.»
او همچنین نوشت:
«آرمان عزیزم تو شعله آزادی را در دلهای ما روشن کردی،شجاعانه ایستادی تا نسلهای بعد طعم رهایی را بچشند، هر قدمی که برای وطن برداشتی راهی بود به سوی آیندهای که در آن همه آزادانه نفس بکشند.»
«آرمان عزیزم صدای تو، صدای یک نسل بود،دنسلی که آزادی را نه در واژهها، بلکه در قلب و جانش معنا کرد، تو در گذر تاریخ این سرزمین حک شدی، برای روزهایی که امید و آزادی نه رؤیا بلکه واقعیت باشد،تو همواره با ما هستی در هر گام و هر تپش قلبمان برای وطن
از شما عزیزی که با این کلیپ و موزیک خواننده مورد علاقه آرمان،یاد آرمان را زنده نگه داشتید بی نهایت سپاسگزارم،قدردان محبت و همراهی شما هستم.»
جاویدنام آرمان عمادی از جانباختگان خیزش انقلابی است که ۲۴ آبان ماه توسط عوامل جمهوری اسلامی کشته شد.
او را در عمادآباد مرودشت فارس به خاک سپردهاند.
#آرمان_عمادی #آبان_خونین #آبان_ادامه_دارد #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گفتگوی جاویدنام کیانوش سنجری، که ۱۴ سال پیش با مرکز اسناد حقوق بشر ایران انجام داده بود.
او در این گفتگو درباره شرایط بازداشتهای خود شرح میدهد.
«زندگی یک وطن بهم بدهکاره که توش فقط به زندگی فکر کنم نه به وطن»
این متن توییتی است که در پروفایل زندهیاد کیانوش سنجری پین شده است.
او ساعاتی پیش، به زندگی خود پایان داد.
کیانوش، روز گذشته در شبکه اجتماعی ایکس نوشته بود:
«اگر تا ساعت ۷ غروب امروز چهارشنبه ۲۳ آبان سال ۱۴۰۳ فاطمه سپهری، نسرین شاکرمی، توماج صالحی و آرشام رضایی از زندان آزاد نشوند و خبر آزادیشان در سایت خبری قوه قضاییه منتشر نشود، من در اعتراض به دیکتاتوری خامنهای و شرکایش به زندگیام پایان خواهم داد.
شاید تلنگری باشد!
پاینده ایران»
دیروز که این نوشته را گذاشت، با فعالان داخل ایران تماس گرفتیم و تعدادی از افراد و از جمله برادرش به دیدارش رفتند. حتی آنطور که شنیدهایم، یک روانشناس هم تا ساعت آخر با او بود.
کیانوش ساعاتی پیش، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
«الوعده وفا.
هیچ کس نباید به خاطر بیان عقایدش زندانی شود. اعتراض حق هر شهروند ایرانیست.
زندگی من پس از این توییت به پایان خواهد رسید اما فراموش نکنیم که ما برای عشق به زندگی جان داده و میدهیم، و نه مرگ.
آرزومندم روزی ایرانیان بیدار و بر بردگی چیره شوند.
پاینده ایران»
و بعد تصویری از بالای ساختمانی مشرف بر پل حافظ در تهران منتشر کرد.
آنطور که شنیدیم، او «روانشناسش را قال گذاشته و رفته بود.» تا به وعدهاش وفا کند.
یادش گرامی و نامش مانا باد
کیانوش سنجریباف (زاده ۲۰ شهریور ۱۳۶۱ در تهران) فعال دانشجویی، وبلاگنویس و روزنامهنگار مستقل ایرانی است، که سابقه بارها و بارها بازداشت، زندانیشدن و حبس در سلول انفرادی را داشت. سنجری پس از مهاجرت به آمریکا مدتی را نیز با بخش فارسی صدای آمریکا همکاری کرد. وی پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۹۵ مجدداً دستگیر شد.
او بارها زیر شکنجه بیهوش شد، به او شوک الکتریکی دادند و به اجبار در بیمارستان اعصاب و روان با پابند بستری کردند.
او در سلول انفرادی مورد شکنجه سفید قرار گرفته بود. سنجری به مجله سازمان عفو بینالملل نروژ گفتهاست: «این حالت شبیه نبردی است بین روح و جسم. در تنهایی مطلق نگه داشتن در سلول انفرادی، آزاردهندهترین شکنجه سفید است. در ایران شکنجه سفید نامی است که زندانیان برای «در تنهایی مطلق نگه داشتن» (در سلول انفرادی) به کار میبرند. این روش اثری بر جسم نمیگذارد اما فرد را بهطور کامل گیج میکند. زندانیان هویت شان را از دست میدهند و حاضر میشوند به هر چیزی اعتراف کنند. این شیوه در زندانهایی که مانند زندانهای معمولی نظارت نمیشوند، مانند بند ۲۰۹ زندان اوین در تهران، علیه مخالفان و خبرنگاران منتقد استفاده میشود.»
او همچنین در مصاحبهای با رادیو فردا درباره انتقال اجباریاش به امینآباد گفت:
«من بارها تجربه زندان داشتم ولی بدترین و ددمنشانهترین تجربه، حضور در بیمارستان رازی یا همان امینآباد بود که من را با پابند به آنجا بردند و کنار بیماران روانی قرار داده بودند و به من آمپول تزریق کردند که یک هفته فک من را از کار انداخت. این اوج قساوت بود. میخواستند من را کاملا منکوب کنند. من سالم بودم. من حتی قرص افسردگی هم مصرف نمیکردم. پس از این اتفاق، به بیماریهای بدی مبتلا شدم.
- در امینآباد حتی پابند من را موقع خواب نیز باز نمیکردند و من نمیتوانستم پهلو به پهلو بشوم. از پزشک تقاضا کردم نام من را گوگل کند و ببیند من فعال سیاسی هستم نه بیمار روانی. پزشک نام من را گوگل کرد و به من گفت من وظیفه دارم ۲۱ روز شما را نگه دارم در اینجا. من حتی وقتی به دستشویی میخواستم بروم مجبور بودم با پابند باشم.»
کیانوش، اولین بار وقتی ۱۷ ساله بود در پی اعتراضات تیر ماه ۷۸ در کوی دانشگاه تهران، بازداشت شده بود. او بعد از چند سال حبس، از ایران خارج شد و چندین سال در آمریکا اقامت گزید ولی تنهایی مادرش و عشقش به ایران او را به میهن بازگرداند. .... کیانوش برای امرار معاش کارگری میکند. او سال پیش آگهی زده بود که میخواهد کلیهاش را بفروشد.
#کیانوش_سنجری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او در این گفتگو درباره شرایط بازداشتهای خود شرح میدهد.
«زندگی یک وطن بهم بدهکاره که توش فقط به زندگی فکر کنم نه به وطن»
این متن توییتی است که در پروفایل زندهیاد کیانوش سنجری پین شده است.
او ساعاتی پیش، به زندگی خود پایان داد.
کیانوش، روز گذشته در شبکه اجتماعی ایکس نوشته بود:
«اگر تا ساعت ۷ غروب امروز چهارشنبه ۲۳ آبان سال ۱۴۰۳ فاطمه سپهری، نسرین شاکرمی، توماج صالحی و آرشام رضایی از زندان آزاد نشوند و خبر آزادیشان در سایت خبری قوه قضاییه منتشر نشود، من در اعتراض به دیکتاتوری خامنهای و شرکایش به زندگیام پایان خواهم داد.
شاید تلنگری باشد!
پاینده ایران»
دیروز که این نوشته را گذاشت، با فعالان داخل ایران تماس گرفتیم و تعدادی از افراد و از جمله برادرش به دیدارش رفتند. حتی آنطور که شنیدهایم، یک روانشناس هم تا ساعت آخر با او بود.
کیانوش ساعاتی پیش، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
«الوعده وفا.
هیچ کس نباید به خاطر بیان عقایدش زندانی شود. اعتراض حق هر شهروند ایرانیست.
زندگی من پس از این توییت به پایان خواهد رسید اما فراموش نکنیم که ما برای عشق به زندگی جان داده و میدهیم، و نه مرگ.
آرزومندم روزی ایرانیان بیدار و بر بردگی چیره شوند.
پاینده ایران»
و بعد تصویری از بالای ساختمانی مشرف بر پل حافظ در تهران منتشر کرد.
آنطور که شنیدیم، او «روانشناسش را قال گذاشته و رفته بود.» تا به وعدهاش وفا کند.
یادش گرامی و نامش مانا باد
کیانوش سنجریباف (زاده ۲۰ شهریور ۱۳۶۱ در تهران) فعال دانشجویی، وبلاگنویس و روزنامهنگار مستقل ایرانی است، که سابقه بارها و بارها بازداشت، زندانیشدن و حبس در سلول انفرادی را داشت. سنجری پس از مهاجرت به آمریکا مدتی را نیز با بخش فارسی صدای آمریکا همکاری کرد. وی پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۹۵ مجدداً دستگیر شد.
او بارها زیر شکنجه بیهوش شد، به او شوک الکتریکی دادند و به اجبار در بیمارستان اعصاب و روان با پابند بستری کردند.
او در سلول انفرادی مورد شکنجه سفید قرار گرفته بود. سنجری به مجله سازمان عفو بینالملل نروژ گفتهاست: «این حالت شبیه نبردی است بین روح و جسم. در تنهایی مطلق نگه داشتن در سلول انفرادی، آزاردهندهترین شکنجه سفید است. در ایران شکنجه سفید نامی است که زندانیان برای «در تنهایی مطلق نگه داشتن» (در سلول انفرادی) به کار میبرند. این روش اثری بر جسم نمیگذارد اما فرد را بهطور کامل گیج میکند. زندانیان هویت شان را از دست میدهند و حاضر میشوند به هر چیزی اعتراف کنند. این شیوه در زندانهایی که مانند زندانهای معمولی نظارت نمیشوند، مانند بند ۲۰۹ زندان اوین در تهران، علیه مخالفان و خبرنگاران منتقد استفاده میشود.»
او همچنین در مصاحبهای با رادیو فردا درباره انتقال اجباریاش به امینآباد گفت:
«من بارها تجربه زندان داشتم ولی بدترین و ددمنشانهترین تجربه، حضور در بیمارستان رازی یا همان امینآباد بود که من را با پابند به آنجا بردند و کنار بیماران روانی قرار داده بودند و به من آمپول تزریق کردند که یک هفته فک من را از کار انداخت. این اوج قساوت بود. میخواستند من را کاملا منکوب کنند. من سالم بودم. من حتی قرص افسردگی هم مصرف نمیکردم. پس از این اتفاق، به بیماریهای بدی مبتلا شدم.
- در امینآباد حتی پابند من را موقع خواب نیز باز نمیکردند و من نمیتوانستم پهلو به پهلو بشوم. از پزشک تقاضا کردم نام من را گوگل کند و ببیند من فعال سیاسی هستم نه بیمار روانی. پزشک نام من را گوگل کرد و به من گفت من وظیفه دارم ۲۱ روز شما را نگه دارم در اینجا. من حتی وقتی به دستشویی میخواستم بروم مجبور بودم با پابند باشم.»
کیانوش، اولین بار وقتی ۱۷ ساله بود در پی اعتراضات تیر ماه ۷۸ در کوی دانشگاه تهران، بازداشت شده بود. او بعد از چند سال حبس، از ایران خارج شد و چندین سال در آمریکا اقامت گزید ولی تنهایی مادرش و عشقش به ایران او را به میهن بازگرداند. .... کیانوش برای امرار معاش کارگری میکند. او سال پیش آگهی زده بود که میخواهد کلیهاش را بفروشد.
#کیانوش_سنجری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech