Telegram Group & Telegram Channel
بهرنگ خان‌بابایی
به بهانه‌ی چاپ جلد چهارم یولسیزِ جویس به ترجمه‌ی اکرم پدرام‌نیا

واقعیت این است که خیلی‌ها تا به حال از من پرسیده‌اند که آیا خواندن یولسیز به زبانی غیر از زبان انگلیسی، لطفی دارد یا خیر؟ جواب من بسیار ساده و در عین حال بسیار هم منطقی است ـ البته به زعم خودم. حتی تصور می‌کنم که مؤلف مرحوم نیز با من هم قدم باشد. و آن این است: ابدا، حتی در زبان انگلیسی و برای خواننده‌ی خوره‌یِ کتابِ انگلیسی زبان!
اثری که داعیه‌یِ لغزپردازی و رمزگشاییِ چند صد ساله‌ش را از شارحان شکرشکن داشته باشد، مطلقا نمی تواند در ظرفِ زبان‌های مرسوم بگنجد. لاجرم باید از زبان‌ها و لهجه‌های گوناگون و ساخت و جعل و قلبِ واژگانی نو در کارِ ورز دادن زبانی درخور این متن مدد گیرد. چنانچه به طرزی سخت افراطی در Finnegans Wake مرتکب می شود.
اثری تابوشکن و چند صدایی Polyphonic که به شکلی غریب از زندگیِ یک روزه‌ی یک یهودیِ سرگردان و چرخه‌ی بدن انسان و ملغمه‌یی از هنر و رنگ و نماد و شیوه‌ی بیانی و تطابق برای هجده فصل، حماسه‌یی 732 صفحه‌یی را در کالبد 265.000 کلمه می‌پردازد که به هیچ‌وجه « نمی‌خواهد» لطف و کرامت و زیباشناسیِ کلاسیک عطا کند! پرداختن حماسه‌یی چونان اولیس هومر، از روزمرگی مبتذل یک تبلیغاتچی به نام لئوپولد بلوم – یولسیز مدرن و معاصر و ضد قهرمان ـ با زن فاجرش مالی بلوم ـ پنه لوپه ـ و دوست جوانِ فرهیخته و ملحد‌ش استیون ددالوس ـ تلماخوس‌ـ که از قضای روزگار خود جویس است. رمانی که با استعانت از زبانهای دیگر و با نشخوار ذهنی ( بخوانید جریان سیال ذهنی یا تک گویی درونی که جویس مخترع آن نیست) جمیعِ معارفِ بشری را با نخ قیطانیِ آیرونی Irony به هم می‌دوزد: از تاریخ و اسطوره‌ و فلسفه‌ و تراژدی و کمدیِ یونان و روم باستان گرفته تا کتاب مقدس و الهیات یهودی و مسیحی و آباء کلیسا و آموزه‌های یسوعی. از تاریخ ایرلند تا سبک‌های ادبیات انگلیس. از واج‌آرایی تا صنایع بلاغی: بدیع و بیان. از علوم خفیه تا علوم جلیه! از عادات سخیف و استهجان و هزالی و جلافت بشری تا خشکه مغزیِ شمّاسان. از متون کلاسیک السنه‌ی اروپایی تا ادبیات معاصر. از زندگی خانوادگی تا جغرافیا. از ترانه‌ها و اپرا تا دابلین.
به گفته‌ی پروفسور کلیو هارت، سفر یک روزه‌ی لئوپولد بلوم توأمان سفر زبان انگلیسی نیز است در شکل تجربی‌ش که مدام رشد می‌کند. رمان که سرشار از بازی‌های کلامی و زبانی‌ست، سرِ گستردن امکانات زبان و رمان را دارد. پابه‌پای همین گسترش، رمان مملو از ارجاعات سرگیجه‌آوری است که به دائره‌المعارف پهلو می‌زند و پر بیراه نیست که این اثر پرملات را رمان/ دائره‌المعارف بخوانیم. نوشتنش که هفت سال به درازا کشید، گزک به دست منتقدین سرسخت و نامداری چون جی. بی. پریستلی داد که آن را محصول سرگرمی بداند تا خواهش و میلی شدید به آفریدن چیزی. وی حتی آن را رمان نمی‌داند و جویس را رمان‌نویس! اما نافی نبوغ جویس نیست (Literature And Western Man 1960 ). در برابر پریستلی، نام‌آورانی نیز هستند که جویس و یولسیز شأنی عظیم در نزد آنان دارد: الیوت از دِین به یولسیز سخن می‌گفت و از خود می‌پرسید که پس از رسیدن به درونمایه‌ی فوق العاده حیرت‌انگیز فصل آخر، دیگر چگونه می‌توان نوشت؟ بورخس و ازرا پاوند و گارسیا مارکز و آنتونی برجس و بکت آن را می‌ستودند. حتی بکت در دهه‌ی سی مدتی منشی جویس بود. با این وجود « انجمن مبارزه با فساد نیویورک» نیز بیکار ننشسته بود و از نشر آن تا 1933 جلوگیری کرد.
یولسیز محصول دربدری و بی‌خانمانی و بی‌پولیِ و افسردگی جویس به خاطر دخترش لوچیا و همچنین افسردگی عمومیِ بعد از جنگ جهانی اول و جنون نهفته‌ی پیش از جنگ جهانی دوم اروپاست. جویس که رو در کورشدن داشت، اندک اندک روحش نیز به کوری می‌گرایید. دهه‌یی که با فاصله‌ی یک قرن درست در میانه‌ش هستیم، ده‌ سالی حیرت‌انگیز بود. تنها نیم‌نگاهی به شاهکارهای نفس‌‌گیر، ما را به این نتیجه‌ی زهرخندآگین گراهام گرین می‌رساند که جنگ و نا امنی مادر خلاقیت است: یولسیز، زیبایی‌هایِ والری، سرزمین هرزِ تی‌. اس. الیوت، خانم دالویِ ویرجینیا وولف، کوه جادوی توماس مان، گرگ بیابانِ هسه، قصرِ کافکا، دادائیسم و سوررئالیسم در فرانسه، اکسپرسیونیسمِ غنیِ سینمای آلمان، مکتب مونتاژ در اتحاد جماهیر شوروی با آیزنشتاین و رزمناوِ پوتمکین‌ش و پودوفکین و داوژنکو، فیلم‌های نوابغی چون چاپلین، اشتروهایم، اشترونبرگ، مورنائو، فریتس لانگ، ابل گانس، کارل درایر، پابست، لوبیچ، لوئیس بونوئل. موسیقی کلاسیک در قامت مکتب دوم وین به زعامت آرنولد شونبرگ، والتر گروپیوسِ معمار و مدرسه‌ی باوهاوس‌ش.



group-telegram.com/hekmatkalame/5286
Create:
Last Update:

بهرنگ خان‌بابایی
به بهانه‌ی چاپ جلد چهارم یولسیزِ جویس به ترجمه‌ی اکرم پدرام‌نیا

واقعیت این است که خیلی‌ها تا به حال از من پرسیده‌اند که آیا خواندن یولسیز به زبانی غیر از زبان انگلیسی، لطفی دارد یا خیر؟ جواب من بسیار ساده و در عین حال بسیار هم منطقی است ـ البته به زعم خودم. حتی تصور می‌کنم که مؤلف مرحوم نیز با من هم قدم باشد. و آن این است: ابدا، حتی در زبان انگلیسی و برای خواننده‌ی خوره‌یِ کتابِ انگلیسی زبان!
اثری که داعیه‌یِ لغزپردازی و رمزگشاییِ چند صد ساله‌ش را از شارحان شکرشکن داشته باشد، مطلقا نمی تواند در ظرفِ زبان‌های مرسوم بگنجد. لاجرم باید از زبان‌ها و لهجه‌های گوناگون و ساخت و جعل و قلبِ واژگانی نو در کارِ ورز دادن زبانی درخور این متن مدد گیرد. چنانچه به طرزی سخت افراطی در Finnegans Wake مرتکب می شود.
اثری تابوشکن و چند صدایی Polyphonic که به شکلی غریب از زندگیِ یک روزه‌ی یک یهودیِ سرگردان و چرخه‌ی بدن انسان و ملغمه‌یی از هنر و رنگ و نماد و شیوه‌ی بیانی و تطابق برای هجده فصل، حماسه‌یی 732 صفحه‌یی را در کالبد 265.000 کلمه می‌پردازد که به هیچ‌وجه « نمی‌خواهد» لطف و کرامت و زیباشناسیِ کلاسیک عطا کند! پرداختن حماسه‌یی چونان اولیس هومر، از روزمرگی مبتذل یک تبلیغاتچی به نام لئوپولد بلوم – یولسیز مدرن و معاصر و ضد قهرمان ـ با زن فاجرش مالی بلوم ـ پنه لوپه ـ و دوست جوانِ فرهیخته و ملحد‌ش استیون ددالوس ـ تلماخوس‌ـ که از قضای روزگار خود جویس است. رمانی که با استعانت از زبانهای دیگر و با نشخوار ذهنی ( بخوانید جریان سیال ذهنی یا تک گویی درونی که جویس مخترع آن نیست) جمیعِ معارفِ بشری را با نخ قیطانیِ آیرونی Irony به هم می‌دوزد: از تاریخ و اسطوره‌ و فلسفه‌ و تراژدی و کمدیِ یونان و روم باستان گرفته تا کتاب مقدس و الهیات یهودی و مسیحی و آباء کلیسا و آموزه‌های یسوعی. از تاریخ ایرلند تا سبک‌های ادبیات انگلیس. از واج‌آرایی تا صنایع بلاغی: بدیع و بیان. از علوم خفیه تا علوم جلیه! از عادات سخیف و استهجان و هزالی و جلافت بشری تا خشکه مغزیِ شمّاسان. از متون کلاسیک السنه‌ی اروپایی تا ادبیات معاصر. از زندگی خانوادگی تا جغرافیا. از ترانه‌ها و اپرا تا دابلین.
به گفته‌ی پروفسور کلیو هارت، سفر یک روزه‌ی لئوپولد بلوم توأمان سفر زبان انگلیسی نیز است در شکل تجربی‌ش که مدام رشد می‌کند. رمان که سرشار از بازی‌های کلامی و زبانی‌ست، سرِ گستردن امکانات زبان و رمان را دارد. پابه‌پای همین گسترش، رمان مملو از ارجاعات سرگیجه‌آوری است که به دائره‌المعارف پهلو می‌زند و پر بیراه نیست که این اثر پرملات را رمان/ دائره‌المعارف بخوانیم. نوشتنش که هفت سال به درازا کشید، گزک به دست منتقدین سرسخت و نامداری چون جی. بی. پریستلی داد که آن را محصول سرگرمی بداند تا خواهش و میلی شدید به آفریدن چیزی. وی حتی آن را رمان نمی‌داند و جویس را رمان‌نویس! اما نافی نبوغ جویس نیست (Literature And Western Man 1960 ). در برابر پریستلی، نام‌آورانی نیز هستند که جویس و یولسیز شأنی عظیم در نزد آنان دارد: الیوت از دِین به یولسیز سخن می‌گفت و از خود می‌پرسید که پس از رسیدن به درونمایه‌ی فوق العاده حیرت‌انگیز فصل آخر، دیگر چگونه می‌توان نوشت؟ بورخس و ازرا پاوند و گارسیا مارکز و آنتونی برجس و بکت آن را می‌ستودند. حتی بکت در دهه‌ی سی مدتی منشی جویس بود. با این وجود « انجمن مبارزه با فساد نیویورک» نیز بیکار ننشسته بود و از نشر آن تا 1933 جلوگیری کرد.
یولسیز محصول دربدری و بی‌خانمانی و بی‌پولیِ و افسردگی جویس به خاطر دخترش لوچیا و همچنین افسردگی عمومیِ بعد از جنگ جهانی اول و جنون نهفته‌ی پیش از جنگ جهانی دوم اروپاست. جویس که رو در کورشدن داشت، اندک اندک روحش نیز به کوری می‌گرایید. دهه‌یی که با فاصله‌ی یک قرن درست در میانه‌ش هستیم، ده‌ سالی حیرت‌انگیز بود. تنها نیم‌نگاهی به شاهکارهای نفس‌‌گیر، ما را به این نتیجه‌ی زهرخندآگین گراهام گرین می‌رساند که جنگ و نا امنی مادر خلاقیت است: یولسیز، زیبایی‌هایِ والری، سرزمین هرزِ تی‌. اس. الیوت، خانم دالویِ ویرجینیا وولف، کوه جادوی توماس مان، گرگ بیابانِ هسه، قصرِ کافکا، دادائیسم و سوررئالیسم در فرانسه، اکسپرسیونیسمِ غنیِ سینمای آلمان، مکتب مونتاژ در اتحاد جماهیر شوروی با آیزنشتاین و رزمناوِ پوتمکین‌ش و پودوفکین و داوژنکو، فیلم‌های نوابغی چون چاپلین، اشتروهایم، اشترونبرگ، مورنائو، فریتس لانگ، ابل گانس، کارل درایر، پابست، لوبیچ، لوئیس بونوئل. موسیقی کلاسیک در قامت مکتب دوم وین به زعامت آرنولد شونبرگ، والتر گروپیوسِ معمار و مدرسه‌ی باوهاوس‌ش.

BY نشر حکمت کلمه


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/hekmatkalame/5286

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

And while money initially moved into stocks in the morning, capital moved out of safe-haven assets. The price of the 10-year Treasury note fell Friday, sending its yield up to 2% from a March closing low of 1.73%. "For Telegram, accountability has always been a problem, which is why it was so popular even before the full-scale war with far-right extremists and terrorists from all over the world," she told AFP from her safe house outside the Ukrainian capital. Russians and Ukrainians are both prolific users of Telegram. They rely on the app for channels that act as newsfeeds, group chats (both public and private), and one-to-one communication. Since the Russian invasion of Ukraine, Telegram has remained an important lifeline for both Russians and Ukrainians, as a way of staying aware of the latest news and keeping in touch with loved ones. Pavel Durov, Telegram's CEO, is known as "the Russian Mark Zuckerberg," for co-founding VKontakte, which is Russian for "in touch," a Facebook imitator that became the country's most popular social networking site. Meanwhile, a completely redesigned attachment menu appears when sending multiple photos or vides. Users can tap "X selected" (X being the number of items) at the top of the panel to preview how the album will look in the chat when it's sent, as well as rearrange or remove selected media.
from nl


Telegram نشر حکمت کلمه
FROM American