Telegram Group & Telegram Channel
♨️نفی تمایز ماهیت علوم انسانی و علوم طبیعی در جهان مدرن

به حسب نوعی تقسیم‌بندی علوم که از زمان یونان شکل گرفته و بعدها مورد قبول فلاسفه مسلمان واقع شده است و تا الآن هم می‌تواند اعتبار داشته باشد علوم انسانی یا علوم اجتماعی علومی هستند که بود و نبود انسان در بود و نبود آنها مؤثر است. تغییرات این علوم تابع تغییرات انسان‌ها است، اگر انسان نباشد، این علوم هم نخواهند بود. این علوم در جهان سنت تحت عنوان حکمت عملی قرار می گیرند. در مقابل علوم عملی، علوم نظری قرار دارند که مستقل از اینکه انسان باشد یا نباشد و چگونه باشد، تغییری نمی‌کنند. همان طور که وقتی ما الآن می‌گوییم علم، مفهوم science به ذهن ما می‌آید، در فهم یونانیان، فلسفه مصداق تام و تمام علم بود. یک علم بود به نام فلسفه که دو قسم میشد: فلسفه نظری و علومی که به آن‌ها حکمت عملی می‌گفتند.
حکمت عملی قلمرویی تماماً اخلاقی بود که مربوط به علوم تجویزی و هنجاری می‌شد. اخلاق فردی می‌گوید چه کاری بکن و چه کاری نکن، چه کاری خوب است و چه کاری بد. یکی از اقسام دیگر حکمت عملی را تدبیر منزل و دیگری را سیاست مدن گفتند. تدبیر منزل این بود که چگونه معیشت خانه خودمان را سامان دهیم، نهاد خانواده چگونه باید باشد، چقدر ثروت داشته باشیم، چقدر کارکنیم و چقدر مصرف کنیم. به این حوزه اکونومی گفتند. اکونومی یعنی نحوه تدبیر گذران زندگی‌. حوزه دیگر، سیاست بود که آنجا هم به لحاظ معرفت‌شناسانه اخلاقی است؛ یعنی کارش این بود که ویژگی‌های حکمرانی خوب و متناسب با شان انسان را مشخص کند. چه کسی باید حکومت کند؟ حکمرانان چه تربیتی باید داشته باشند؟
جهت‌گیری علوم اجتماعی در جهان غیر مدرن، ناظر به آینده بود نه گذشته. البته از گذشته بهره می‌بردند و وضعیت‌هایی که در گذشته ایجاد شده بود، در آن مدخلیت داشت ولی نه به این معنا که بر اساس گذشته، آینده را پیش‌بینی و برای آن برنامه‌ریزی کنند تا موفق شوند‌. این یکی از کلیدی‌ترین مسائل در فهم علوم اجتماعی مدرن است. انسان از آن جهت که انسان است، می‌خواهد قوا و هستی خود را محقق و بالفعل کند و به کمال برساند. حکمت عملی چگونگی به کمال رسیدن انسان را مشخص می‌کند. در علم غیرمدرن، ملاک درستی و نادرستی این بود که آیا این دانش‌ها در دستیابی به کمالات انسانی به ما کمک می‌کند یا نه؟ هدف فلسفه سیاسی تدبیر منزل یا اخلاق، آموزش خوب و بد است. شرط این علوم ایــن نیست که حتماً چیزی را بیان کند که در عالم واقـع بـتوان بـه آن دست یافت. حتی ممکن بود تجویزهایی کند که حاصلش شکست این دنیایی باشد، ولی آن فعل و عمل را «صحیح» بداند. در دانش‌های گذشته توفیق یا عدم توفیق این دنیایی، ملاک نبود. علم اجتماعی جهان سنت، علمی نیست که روابط ضروری بین اشیاء در عالم انسانی را بیان کند. این دستگاه معرفت شناسی اعتقاد دارد که ما نمی‌توانیم نسبت به روابط ضروری بین پدیده‌های انسانی فهمی پیدا کنیم. تفاوت مهم علوم نظری و حکمت علمی در این است که در حکمت نظری علم قطعی و ضروری ممکن است و بر اساس آن می‌توان آینده را هم پیش‌بینی کرد؛ ولی در قلمرو انسانی نمی‌توان نسبت به این که فردا چه اتفاقی می‌افتد، قطع و یقین پیدا کرد. تاریخ برای عبرت‌آموزی است نه برای کشف قوانین ضروری و پیش‌بینی آینده. عالم انسانی عالم اجبار و ضرورت نیست، بلکه عالم اراده‌هاست. در این دستگاه معرفتی، علم قطعی و ضروری در حوزه حکمت عملی ممکن نیست؛ بنابراین دنبال چنین علمی نمی‌روند بلکه به دنبال علم اخلاقی می‌روند. حتی در علم طبیعی هم غایت معرفتی‌ای که دستگاه سنتی به ما می‌دهد این است که بشنوید «عالماً [عقلیاً] مضاهیاً للعالم العینی»؛ یعنی سازگاری و همگون شدن با حقیقت و تمکین کردن به حقیقت هستی. در علوم اجتماعی و حکمت عملی هم همین طور است منتها در معنایی دیگر این غایت در عالم انسانی به این است که به مقتضای انسانیت عمل کنید و تنها فعل خوب را انجام دهید. انسان در هیچ زمانی، دنبال چیزی جز آنچه باید انجام دهد، نیست؛ منتها مبانی اخلاقی او تغییر می‌کند. انسان همیشه دنبال مطلوب‌هاست و علمی که می‌خواهد هم در جستجوی آن است، گرچه دستگاه ارزشی او که این کار را انجام می‌دهد متفاوت است. برخلاف علم اجتماعی جهان سنت، هدف علم مدرن این است که نشان دهد چه اقدامی چه نتیجه‌ای در بردارد و آیا به نتیجه‌ای که شما می‌خواهید می‌رسد یا نه. دنبال این است که بگوید شما برای رسیدن به قدرت و حفظ آن چه کارهایی باید انجام دهید.

💬بخشی از نشست «تحلیل جامعه‌شناختی و انتقادی ماهیت علم» گفتمان علوم انسانی

@jahatevents



group-telegram.com/jahatevents/91
Create:
Last Update:

♨️نفی تمایز ماهیت علوم انسانی و علوم طبیعی در جهان مدرن

به حسب نوعی تقسیم‌بندی علوم که از زمان یونان شکل گرفته و بعدها مورد قبول فلاسفه مسلمان واقع شده است و تا الآن هم می‌تواند اعتبار داشته باشد علوم انسانی یا علوم اجتماعی علومی هستند که بود و نبود انسان در بود و نبود آنها مؤثر است. تغییرات این علوم تابع تغییرات انسان‌ها است، اگر انسان نباشد، این علوم هم نخواهند بود. این علوم در جهان سنت تحت عنوان حکمت عملی قرار می گیرند. در مقابل علوم عملی، علوم نظری قرار دارند که مستقل از اینکه انسان باشد یا نباشد و چگونه باشد، تغییری نمی‌کنند. همان طور که وقتی ما الآن می‌گوییم علم، مفهوم science به ذهن ما می‌آید، در فهم یونانیان، فلسفه مصداق تام و تمام علم بود. یک علم بود به نام فلسفه که دو قسم میشد: فلسفه نظری و علومی که به آن‌ها حکمت عملی می‌گفتند.
حکمت عملی قلمرویی تماماً اخلاقی بود که مربوط به علوم تجویزی و هنجاری می‌شد. اخلاق فردی می‌گوید چه کاری بکن و چه کاری نکن، چه کاری خوب است و چه کاری بد. یکی از اقسام دیگر حکمت عملی را تدبیر منزل و دیگری را سیاست مدن گفتند. تدبیر منزل این بود که چگونه معیشت خانه خودمان را سامان دهیم، نهاد خانواده چگونه باید باشد، چقدر ثروت داشته باشیم، چقدر کارکنیم و چقدر مصرف کنیم. به این حوزه اکونومی گفتند. اکونومی یعنی نحوه تدبیر گذران زندگی‌. حوزه دیگر، سیاست بود که آنجا هم به لحاظ معرفت‌شناسانه اخلاقی است؛ یعنی کارش این بود که ویژگی‌های حکمرانی خوب و متناسب با شان انسان را مشخص کند. چه کسی باید حکومت کند؟ حکمرانان چه تربیتی باید داشته باشند؟
جهت‌گیری علوم اجتماعی در جهان غیر مدرن، ناظر به آینده بود نه گذشته. البته از گذشته بهره می‌بردند و وضعیت‌هایی که در گذشته ایجاد شده بود، در آن مدخلیت داشت ولی نه به این معنا که بر اساس گذشته، آینده را پیش‌بینی و برای آن برنامه‌ریزی کنند تا موفق شوند‌. این یکی از کلیدی‌ترین مسائل در فهم علوم اجتماعی مدرن است. انسان از آن جهت که انسان است، می‌خواهد قوا و هستی خود را محقق و بالفعل کند و به کمال برساند. حکمت عملی چگونگی به کمال رسیدن انسان را مشخص می‌کند. در علم غیرمدرن، ملاک درستی و نادرستی این بود که آیا این دانش‌ها در دستیابی به کمالات انسانی به ما کمک می‌کند یا نه؟ هدف فلسفه سیاسی تدبیر منزل یا اخلاق، آموزش خوب و بد است. شرط این علوم ایــن نیست که حتماً چیزی را بیان کند که در عالم واقـع بـتوان بـه آن دست یافت. حتی ممکن بود تجویزهایی کند که حاصلش شکست این دنیایی باشد، ولی آن فعل و عمل را «صحیح» بداند. در دانش‌های گذشته توفیق یا عدم توفیق این دنیایی، ملاک نبود. علم اجتماعی جهان سنت، علمی نیست که روابط ضروری بین اشیاء در عالم انسانی را بیان کند. این دستگاه معرفت شناسی اعتقاد دارد که ما نمی‌توانیم نسبت به روابط ضروری بین پدیده‌های انسانی فهمی پیدا کنیم. تفاوت مهم علوم نظری و حکمت علمی در این است که در حکمت نظری علم قطعی و ضروری ممکن است و بر اساس آن می‌توان آینده را هم پیش‌بینی کرد؛ ولی در قلمرو انسانی نمی‌توان نسبت به این که فردا چه اتفاقی می‌افتد، قطع و یقین پیدا کرد. تاریخ برای عبرت‌آموزی است نه برای کشف قوانین ضروری و پیش‌بینی آینده. عالم انسانی عالم اجبار و ضرورت نیست، بلکه عالم اراده‌هاست. در این دستگاه معرفتی، علم قطعی و ضروری در حوزه حکمت عملی ممکن نیست؛ بنابراین دنبال چنین علمی نمی‌روند بلکه به دنبال علم اخلاقی می‌روند. حتی در علم طبیعی هم غایت معرفتی‌ای که دستگاه سنتی به ما می‌دهد این است که بشنوید «عالماً [عقلیاً] مضاهیاً للعالم العینی»؛ یعنی سازگاری و همگون شدن با حقیقت و تمکین کردن به حقیقت هستی. در علوم اجتماعی و حکمت عملی هم همین طور است منتها در معنایی دیگر این غایت در عالم انسانی به این است که به مقتضای انسانیت عمل کنید و تنها فعل خوب را انجام دهید. انسان در هیچ زمانی، دنبال چیزی جز آنچه باید انجام دهد، نیست؛ منتها مبانی اخلاقی او تغییر می‌کند. انسان همیشه دنبال مطلوب‌هاست و علمی که می‌خواهد هم در جستجوی آن است، گرچه دستگاه ارزشی او که این کار را انجام می‌دهد متفاوت است. برخلاف علم اجتماعی جهان سنت، هدف علم مدرن این است که نشان دهد چه اقدامی چه نتیجه‌ای در بردارد و آیا به نتیجه‌ای که شما می‌خواهید می‌رسد یا نه. دنبال این است که بگوید شما برای رسیدن به قدرت و حفظ آن چه کارهایی باید انجام دهید.

💬بخشی از نشست «تحلیل جامعه‌شناختی و انتقادی ماهیت علم» گفتمان علوم انسانی

@jahatevents

BY جهت


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/jahatevents/91

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Stocks closed in the red Friday as investors weighed upbeat remarks from Russian President Vladimir Putin about diplomatic discussions with Ukraine against a weaker-than-expected print on U.S. consumer sentiment. Perpetrators of these scams will create a public group on Telegram to promote these investment packages that are usually accompanied by fake testimonies and sometimes advertised as being Shariah-compliant. Interested investors will be asked to directly message the representatives to begin investing in the various investment packages offered. On December 23rd, 2020, Pavel Durov posted to his channel that the company would need to start generating revenue. In early 2021, he added that any advertising on the platform would not use user data for targeting, and that it would be focused on “large one-to-many channels.” He pledged that ads would be “non-intrusive” and that most users would simply not notice any change. It is unclear who runs the account, although Russia's official Ministry of Foreign Affairs Twitter account promoted the Telegram channel on Saturday and claimed it was operated by "a group of experts & journalists." The War on Fakes channel has repeatedly attempted to push conspiracies that footage from Ukraine is somehow being falsified. One post on the channel from February 24 claimed without evidence that a widely viewed photo of a Ukrainian woman injured in an airstrike in the city of Chuhuiv was doctored and that the woman was seen in a different photo days later without injuries. The post, which has over 600,000 views, also baselessly claimed that the woman's blood was actually makeup or grape juice.
from nl


Telegram جهت
FROM American