Telegram Group & Telegram Channel
💠نقد ویتگنشتاین💠

مرتضی #مردیها

بخش دوم


ویتگنشتاین نیز در کتاب اولش نظرش را با شدت و حدت بیان کرد و در کتاب دوم چرخش ١٨٠ درجه‌ای زد و به کلی ایده کتاب اول را کنار گذاشت و باز با همان روش زمخت و خشن نظرش را بیان کرد. البته فصل مشترک دو کتاب این بود که فلسفه به آخرش رسیده است، منتها ابتدا از موضع یک پوزیتیویست و علم باور رادیکال این سخن را می‌گفت و اینجا در نقطه مقابلش. در هر دو فلسفه باید به تاریخ می‌پیوست. در وهله نخست با تقویت موضع علم و اندیشه و تدقیق و اینجا با وارونه‌اش که در نتیجه این‌بار علم نیز در مظان تردید قرار می‌گرفت. یعنی وقتی مفاهیم علمی قابل تعریف و تنقیح نباشند، آنگاه کل علم در غرقابه‌ای فرو می‌رود. یعنی هیچ حرف قابل تعمیم و قابل فرموله شدنی نمی‌توانیم بگوییم.

اینها فلسفه و اندیشه را به اکشن تبدیل می‌کنند. قاطبه ایشان کمونیست‌های رادیکال هستند، چپ‌های رادیکالی که مانیفست ١٨۴٨ را گرفته‌اند و در بحث‌های فوکویی و دریدایی می‌چپانند. غیرسیاسی‌ترین‌شان دریدا است که نظرش را راجع به عدالت پرسیدند، گفت استثنائا این یکی را واکاوی (deconstruction) نکنید. چرا نکنیم، مگر واکاوی یک روش نیست؟ زیرا رسوا می‌شود و واکاوی یعنی رسوایی و نشان می‌دهد که در آن پر از قدرت بوده است.

بنابراین اگر بخواهم بحث را ساده‌سازی بی‌انصافانه در یک دوتایی تند خلاصه کنم، می‌گویم حاصل کتاب اول ویتگنشتاین این بود که هیچ حرفی را با دقت نمی‌توان گفت و سخن گفتن سخت می‌شود و حاصل کتاب دوم این است که تقریبا هر حرفی را می‌شود گفت. چون دیگر قرار نیست مفاهیم به معنای جهانشمول (universal) و علمی تدقیق شود و معانی کلمات در غرقابه‌ای شناور می‌شود و در نتیجه علم به ابزار بازی بدل می‌شود. این در حالی است که
دنیای ما متکی به تدقیق و تعمیم است و بدون این دقت حتی زندگی روزمره غیرممکن می‌شود.⛔️


⭕️از منفی بی‌نهایت تا مثبت بی‌نهایت

وی تاکید کرد: البته به یمن فیلسوفان منطقی -نه فیلسوفان زبانی- مثل #راسل نکته مهمی را فراگرفتیم و آن این است که واژه‌ها چندان هم سربه راه نیستند. واژه و زبان نرم و چالاک و مطیع است، اما گاهی هم اذیت می‌کند. اخطار مهمی که در دنیای فهم و فکر راجع به زبان می‌کنند این است. یعنی برخی مشترک‌های لفظی بسیار ظریفند و اگر به آنها دقت نکنیم، مدعای ما را مشکوک و مبهم می‌کنند و تبادل عقلی (intellectual exchange) را مختل می‌کنند. این نکته مهمی است، اما مثل هر نکته مهم دیگری اگر دچار افراط شود، خرابکاری می‌کند.

برای مثال
برخی فیلسوفان و دانشمندان به ما گفته‌اند که بسیاری از امور دنیا برساخته‌های اجتماعی و فرهنگی است و عینیتی در کار نیست. اما
ارزش این سخن به این است که حدودش را رعایت کنیم و اگر بخواهیم همه هستی را غرق این سخن کنیم، حرف ما اسباب مضحکه می‌شود.

در مورد ویتگنشتاین نیز چنین است. یعنی او در دو کتابش از منهای بی‌نهایت به مثبت بی‌نهایت رسیده است. در حالی که اگر ادعایش را در تراکتاتوس و در پژوهش‌های فلسفی به این شکل افراطی بیان نمی‌کرد، می‌توانست دو موضعش را به یکدیگر نزدیک کند و حاصل نیز فلسفه فوق‌العاده‌ای می‌شود. کاری که برخی چون راسل و تا حد بیشتری پوپر صورت دادند، یعنی آن حقیقتی که در هر دو نهایت مذکور وجود داشت را نگه داشتند و انبوهی از استثنائات را نیز پذیرفتند و در حدود محدودی دست به استقرا و تعمیم زدند.

دنیا و فرهنگ ما #تعمیم است و اگر نتوانیم دست به تعمیم بزنیم، علاف هستیم. تمام میراث تمدن و فرهنگ بشری از تعمیم برمی‌خیزد نه از مطالعات موردپژوهی که ویتگنشتاین به ما یاد می‌دهد. موردپژوهی‌ها هم باید دور هم جمع شود و به ما بصیرت هایی (insight) برای گرایش‌های کلان بدهند.

#معرفت_شناسی
#فلسفه_علم
#روش_شناسی
#چرندیات_پست_مدرن
#فلسفه_زبان
#دریدا
#ویتگنشتاین

https://www.group-telegram.com/nl/mghlte.com
🔸منابع شناخت:
https://www.group-telegram.com/persian_organon/74

🔸 ادعاهای معطوف به امر واقع:
https://www.group-telegram.com/nl/mghlte.com/1696



group-telegram.com/mghlte/2239
Create:
Last Update:

💠نقد ویتگنشتاین💠

مرتضی #مردیها

بخش دوم


ویتگنشتاین نیز در کتاب اولش نظرش را با شدت و حدت بیان کرد و در کتاب دوم چرخش ١٨٠ درجه‌ای زد و به کلی ایده کتاب اول را کنار گذاشت و باز با همان روش زمخت و خشن نظرش را بیان کرد. البته فصل مشترک دو کتاب این بود که فلسفه به آخرش رسیده است، منتها ابتدا از موضع یک پوزیتیویست و علم باور رادیکال این سخن را می‌گفت و اینجا در نقطه مقابلش. در هر دو فلسفه باید به تاریخ می‌پیوست. در وهله نخست با تقویت موضع علم و اندیشه و تدقیق و اینجا با وارونه‌اش که در نتیجه این‌بار علم نیز در مظان تردید قرار می‌گرفت. یعنی وقتی مفاهیم علمی قابل تعریف و تنقیح نباشند، آنگاه کل علم در غرقابه‌ای فرو می‌رود. یعنی هیچ حرف قابل تعمیم و قابل فرموله شدنی نمی‌توانیم بگوییم.

اینها فلسفه و اندیشه را به اکشن تبدیل می‌کنند. قاطبه ایشان کمونیست‌های رادیکال هستند، چپ‌های رادیکالی که مانیفست ١٨۴٨ را گرفته‌اند و در بحث‌های فوکویی و دریدایی می‌چپانند. غیرسیاسی‌ترین‌شان دریدا است که نظرش را راجع به عدالت پرسیدند، گفت استثنائا این یکی را واکاوی (deconstruction) نکنید. چرا نکنیم، مگر واکاوی یک روش نیست؟ زیرا رسوا می‌شود و واکاوی یعنی رسوایی و نشان می‌دهد که در آن پر از قدرت بوده است.

بنابراین اگر بخواهم بحث را ساده‌سازی بی‌انصافانه در یک دوتایی تند خلاصه کنم، می‌گویم حاصل کتاب اول ویتگنشتاین این بود که هیچ حرفی را با دقت نمی‌توان گفت و سخن گفتن سخت می‌شود و حاصل کتاب دوم این است که تقریبا هر حرفی را می‌شود گفت. چون دیگر قرار نیست مفاهیم به معنای جهانشمول (universal) و علمی تدقیق شود و معانی کلمات در غرقابه‌ای شناور می‌شود و در نتیجه علم به ابزار بازی بدل می‌شود. این در حالی است که
دنیای ما متکی به تدقیق و تعمیم است و بدون این دقت حتی زندگی روزمره غیرممکن می‌شود.⛔️


⭕️از منفی بی‌نهایت تا مثبت بی‌نهایت

وی تاکید کرد: البته به یمن فیلسوفان منطقی -نه فیلسوفان زبانی- مثل #راسل نکته مهمی را فراگرفتیم و آن این است که واژه‌ها چندان هم سربه راه نیستند. واژه و زبان نرم و چالاک و مطیع است، اما گاهی هم اذیت می‌کند. اخطار مهمی که در دنیای فهم و فکر راجع به زبان می‌کنند این است. یعنی برخی مشترک‌های لفظی بسیار ظریفند و اگر به آنها دقت نکنیم، مدعای ما را مشکوک و مبهم می‌کنند و تبادل عقلی (intellectual exchange) را مختل می‌کنند. این نکته مهمی است، اما مثل هر نکته مهم دیگری اگر دچار افراط شود، خرابکاری می‌کند.

برای مثال
برخی فیلسوفان و دانشمندان به ما گفته‌اند که بسیاری از امور دنیا برساخته‌های اجتماعی و فرهنگی است و عینیتی در کار نیست. اما
ارزش این سخن به این است که حدودش را رعایت کنیم و اگر بخواهیم همه هستی را غرق این سخن کنیم، حرف ما اسباب مضحکه می‌شود.

در مورد ویتگنشتاین نیز چنین است. یعنی او در دو کتابش از منهای بی‌نهایت به مثبت بی‌نهایت رسیده است. در حالی که اگر ادعایش را در تراکتاتوس و در پژوهش‌های فلسفی به این شکل افراطی بیان نمی‌کرد، می‌توانست دو موضعش را به یکدیگر نزدیک کند و حاصل نیز فلسفه فوق‌العاده‌ای می‌شود. کاری که برخی چون راسل و تا حد بیشتری پوپر صورت دادند، یعنی آن حقیقتی که در هر دو نهایت مذکور وجود داشت را نگه داشتند و انبوهی از استثنائات را نیز پذیرفتند و در حدود محدودی دست به استقرا و تعمیم زدند.

دنیا و فرهنگ ما #تعمیم است و اگر نتوانیم دست به تعمیم بزنیم، علاف هستیم. تمام میراث تمدن و فرهنگ بشری از تعمیم برمی‌خیزد نه از مطالعات موردپژوهی که ویتگنشتاین به ما یاد می‌دهد. موردپژوهی‌ها هم باید دور هم جمع شود و به ما بصیرت هایی (insight) برای گرایش‌های کلان بدهند.

#معرفت_شناسی
#فلسفه_علم
#روش_شناسی
#چرندیات_پست_مدرن
#فلسفه_زبان
#دریدا
#ویتگنشتاین

https://www.group-telegram.com/nl/mghlte.com
🔸منابع شناخت:
https://www.group-telegram.com/persian_organon/74

🔸 ادعاهای معطوف به امر واقع:
https://www.group-telegram.com/nl/mghlte.com/1696

BY مجله‌ی اینترنتی عصر روشنگری




Share with your friend now:
group-telegram.com/mghlte/2239

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Soloviev also promoted the channel in a post he shared on his own Telegram, which has 580,000 followers. The post recommended his viewers subscribe to "War on Fakes" in a time of fake news. Ukrainian forces successfully attacked Russian vehicles in the capital city of Kyiv thanks to a public tip made through the encrypted messaging app Telegram, Ukraine's top law-enforcement agency said on Tuesday. There was another possible development: Reuters also reported that Ukraine said that Belarus could soon join the invasion of Ukraine. However, the AFP, citing a Pentagon official, said the U.S. hasn’t yet seen evidence that Belarusian troops are in Ukraine. Elsewhere, version 8.6 of Telegram integrates the in-app camera option into the gallery, while a new navigation bar gives quick access to photos, files, location sharing, and more. Multiple pro-Kremlin media figures circulated the post's false claims, including prominent Russian journalist Vladimir Soloviev and the state-controlled Russian outlet RT, according to the DFR Lab's report.
from nl


Telegram مجله‌ی اینترنتی عصر روشنگری
FROM American