Telegram Group Search
📝📝📝در نقد اصلاح‌گریِ بوروکراتیک

✍🏻سید مصطفی تاجزاده

طرح بحث:
می‌گویند: «از دولت وفاق نباید به اندازه دولت اصلاحات انتظار تغییر به سود ملت داشت» چرا که:
 
۱. پایگاه مردمی دو رییس‌جمهور یکسان نیست؛ خاتمی ۵۷ درصد و پزشکیان ۲۷ درصد آرای واجدان شرایط را کسب کردند.

۲. رهبر اکنون تقریباً در تمام زمینه‌ها دخالت می‌کند و اقتدار و استقلال چندانی برای قوا به‌ویژه قوه مجریه باقی نگذاشته است.

۳. مجلس ششم با اکثریت قدرتمند حامی خاتمی بود اما در مجلس کنونی اصلاح‌طلبان ائتلافی شکننده با اصول‌گراهای میانه‌رو دارند و اقلیت افراطی نیز قوی و پر سر و صداست.

۴. سپاه در دوره اصلاحات حرف آخر را نمی‌زد اما از دولت احمدی‌نژاد نفوذ بسیاری در ارکان حکومت یافته و ابزارهای متعددی برای دخالت در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی در اختیار گرفته است.

۵. شوراهای موازی که رهبر تشکیل داده، تا حد زیادی دست دولت و حتی مجلس را بسته‌اند.

۶. تحریم‌ها محدودیت‌های زیادی ایجاد کرده و نفس تمام دولت‌ها را از سال ۸۵ به بعد به شماره انداخته‌ است.

کوتاه آنکه گستره و ژرفای مشکلات و بعضاً بحران‌ها قابل قیاس با ۲۷ سال پیش نیست و منابع نیز کمتر شده است. بنابراین دولت باید اولویت را به اصلاحات اقتصادی بدهد و مطالبات آزادی‌خواهانه را به فرصتی دیگر موکول کند.

در دو یادداشت جداگانه به نقد رویکرد بالا یعنی تقدم‌بخشی به اصلاحات بروکراتیک یا حداقلی پرداخته‌ام.

‼️متن کامل را اینجا بخوانید.

@MostafaTajzadeh
فردای بهتر (مصطفی تاجزاده) pinned «📝📝📝در نقد اصلاح‌گریِ بوروکراتیک ✍🏻سید مصطفی تاجزاده طرح بحث: می‌گویند: «از دولت وفاق نباید به اندازه دولت اصلاحات انتظار تغییر به سود ملت داشت» چرا که:   ۱. پایگاه مردمی دو رییس‌جمهور یکسان نیست؛ خاتمی ۵۷ درصد و پزشکیان ۲۷ درصد آرای واجدان شرایط را کسب…»
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
📝📝📝روح‌الله نخعی به مرخصی آمد

روح‌الله نخعی، روزنامه‌نگاری زندانی که پس از حوادث سال ۱۴۰۱ راهی زندان شده بود به مرخصی آمد.

پرتو برهان‌پور وکیل او امروز در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر سابق) این خبر را منتشر کرد.

روح اله نخعی در جریان اعتراضات بعد از درگذشت مرحوم مهسا امینی دستگیر و در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به دو سال حبس برای اتهام اجتماع و تبانی و هفت ماه هفت حبس برای اتهام تبلیغ علیه نظام محکوم شد. رای او عینا در شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران تایید شد.

@emtedadnet
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 برای آنان که نبودنشان از بودنشان خطرناکتر است!

✍️ فاطمه گوارایی

حصر الگو و روشی است برای دربند کردن - و تو بخوان سرکوب - ناراضیان برجسته‌ای که از سویی بودنشان تهدیدی است مداوم علیه مراکز قدرت و ثروت و از سوی دیگر افرادی که به دلیل برخورداری از پایگاه اجتماعی مرگشان خطرناک‌تر از زنده بودنشان است.

حصر راه‌های ارتباطی محصوران را با مردم و جامعه می‌بندد. آنان را با تحمیل شرایط فوق امنیتی از طریق نظاره شدن و شنیده شدن دائمی و ورود دلبخواهی مامورین در هر لحظه از شبانه روز و باقی نگذاشتن کوچک‌ترین حریم شخصی، خصوصی و خانوادگی تحت فشارهای روحی و روانی شدید قرار می‌دهد.

حصر برای به سکوت واداشتن آنان را با جان و امنیت فرزندان و عزیزانشان مورد تهدید قرار می‌دهد تا از طریق اعمال این روش‌ها اهداف خود را تحقق بخشد. آن اهداف چیزی نیست جز آن که:

۱) آنان را به عقب نشینی از مواضع‌شان و اعتراف به اشتباه بودن دیدگاه و عملکردشان وادار نمایند.

۲) در صورت عدم عقب‌نشینی، از اثرگذاری آنها در جامعه و بر هواداران‌شان در کوتاه مدت کاسته و در بلند مدت با انزوا، فراموشی ابدی، مرگ تدریجی و در نهایت مرگ ابدی همراه سازد.

۳) ذهن و اندیشه‌ی محصوران را از فعالیت باز بدارند و در یک کلام از مدار تاثیر و انتفاع خارج سازند.

اکنون بیش از ۵۰۰۰ روز از حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد می‌گذرد. عدم پذیرش بازداشت از همان بدو رویداد تا به امروز توسط حکومت، مشمول مرور زمان و فراموشی نشدن مسئله حصر، نداشتن پاسخ منطقی به چرایی آن، ریزش درونی نیروها و از همه مهم‌تر تبدیل موضوع حصر به عنوان یک برگ هویتی و یک استخوان لای زخم، نشانه شکست این سیاست در نزدیک به ۱۴ سالی است که از اتخاذ و اجرای آن می‌گذرد. این بدان معنا است که حکومت نتوانسته در کاربرد این استراتژی کاملا به اهداف خود نائل شود و این خود، بسیار میمون و مبارک است .

بر محصوران سلام و درود می‌فرستیم و سلامتی و تندرستی و رهایی آنان و همه دربندان را انتظار می‌کشیم!

*ایران‌فردا
@kaleme
@MostafaTajzadeh
▪️گفتمان صلح و مساله حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران
▪️مهدی ذاکریان

به خاطر دارم زمانی که آقای حسن روحانی انتخاب شد، مشابه همین همایش را خانه اندیشمندان علوم انسانی با کمک آقای دکتر مقصودی و انجمن علوم سیاسی برگزار کردند و درباره آینده‌ای که برای دولت وجود داشت صحبت کردیم و به این نکته که ما چه خواسته‌ها و نگاه‌هایی خواهیم داشت، اشاره شد.

آنجا بود که من این بحث را مطرح کردم که صحبتی که از سوی آقای روحانی برای حقوق شهروندی و صدور اعلامیه حقوق شهروندی انجام می‌شود، اتلاف بودجه و زمان است. ما اصلاً نیازی به چنین چیزهایی نداریم. شما فقط قانون اساسی را اجرا بکنید، ملت ایران خوشحال خواهد بود. شما عمل بکنید به قرآن، ملت ایران خوشحال خواهد بود. شما عمل بکنید به نهج البلاغه، عمل بکنید به نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر، عمل بکنید به خطبه شقشقیه، ما چیز بیشتری نمی‌خواهیم.

اما بحثی که می‌خواستم به لحاظ تحقیقی مطرح کنم، این است که بحث حقوق بشر، نقض حقوق بشر و پسرفت گفتمان صلح و مدارای با ملت به قهر و ستیز در بستر انتخابات بدل شده است.
...
▪️کانال | گروه | تارنما | متن کامل
▫️
@nimroozmagazine
@MostafaTajzadeh
ابتذال محصول سانسور!

✍️محمدجواد مظفر
مدتی این مثنوی تأخیر شد
بیش از دو‌ هفته است موفق به نوشتن نشده‌ام. آنقدر مسأله و موضوعات حل ناشده بر سرمان آوار شده که مانده‌ام درباره کدام یک بنویسم که خوانندگان مطلب، حوصله خواندن تا آخر متن را داشته باشند و در نیمه آن را رها نکنند.
اما از آنجا که کار و زندگی و حرفه من و خانواده‌ام با کتاب و فرهنگ گره خورده است؛ لازم دانستم کوتاه سخنی با وزیر و معاونان جدید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داشته باشم.

🔹 در تمامی سال های عمر جمهوری‌اسلامی سیطره و سلطه سانسور بر کتاب، مطبوعات، موسیقی‌ و سینما حرف اول را زده. البته در مقاطعی این وضعیت افت و خیز داشته است.

🔹 دوران ریاست جمهوری خاتمی و عصر اصلاحات را می‌توان زمان آزادی نسبی این حوزه‌ها و دوران احمدی نژاد و رئیسی را حاکمیت بلامنازع سانسور در تمامی عرصه‌ها دانست.

🔹 چند وقتی است که صدای منتقدان سینمایی از کارگردان و هنرپیشه تا نویسندگان حوزهٔ سینما بلند شده که تولیدات سینمایی به نام عرضه طنز و کمدی به شدت بی‌محتوا و در حقیقت مبتذل شده است. این نیست مگر محصول مستقیم اعمال سانسور در حوزه سینما چرا که عرضه آثار فاخر به بهانه‌های واهی در چنگال سانسور گرفتارند.

🔹 هرچند کتاب در تمامی ادوار، مظلوم واقعی بوده و همواره تازیانه بی‌رحم سانسور را با تمام وجود احساس کرده است. تجربهٔ صاحب این قلم که در تمام ۴۶ سال عمر جمهوری‌اسلامی در حوزه فرهنگ فعالیت داشته‌ام به روشنی نشان داده که هرگاه سانسور مقتدر شده سر از ابتذال در آورده و مصداق بارز "از قضا سرکنگبین صفرا فزود" گشته است.

🔹 در هر دولتی گروهی نامرئی بر اساس چه صلاحیتی حق دارند در حوزه کتاب و مطبوعات و موسیقی و سینما اظهار نظر کنند و بیخ گلوی فرهنگ و هنر را در چنگال خود گیرند؟

🔹 سال ۱۴۰۱  با نوشتن کتابی تحت عنوان "قصه آن زلف تابدار، حدیث مهجوری و مظلومی نشر و ناشر" کوشیدم تا در حد توان نشان دهم که محصول سانسور در تمامی حوزه‌های فرهنگی و هنری جز ابتذال نیست! آن هم در زمانه‌ای که هر کودک ده ساله و نوجوانی با استفاده از تلفن همراه و فضای مجازی قادر است به تمامی حوزه های ممنوعه سرک بکشد؛ سانسور جز هیاهو برای هیچ نیست و مسئولان فرهنگی و هنری در تمامی این سال‌ها تنها "عِرض خود برده و زحمت ما داشته اند".

🔹 در شرایطی که حتی یک قاتل می‌تواند در دادگاه با داشتن وکیل از خود دفاع کند و سپس به رأی صادره اعتراض کرده و کار را به دادگاه تجدید نظر برساند و باز هم به رأی دادگاه تجدید نظر اعتراض کرده و پرونده به دیوان‌ عالی ارجاع شود. در حوزه کتاب به راحتی حکم اعدام «غیر قابل انتشار» برای آن صادر می‌شود و بدون آن‌که نویسنده و ناشر بدانند توسط چه کسانی این حکم برای کتابشان صادر شده و هیچ امکانی برای دفاع از کتاب مظلومی که نیروی انسانی و هزینه‌های بسیاری برای آن صرف شده است وجود ندارد. حکم قطعی و لازم‌الاجراست!!! ده‌ها کتاب انتشارات کویر در سال‌های گذشته از جمله دو کتاب صاحب این قلم به تیغ گیوتین سانسور مبتلا و غیرقابل انتشار تشخیص داده شده!  توسط چه کسی یا کسانی؟! همچنان در پس پرده مستوری است!!!

🔹 امید که مسئولان جدید وزارت ارشاد این حصار و سیاست فرهنگ و هنرسوز را با یاری صاحب‌نظران این حوزه‌ها به سوی شکوفایی قلم و اندیشه راهبری کنند.

@Sahamnewsorg
@MostafaTajzadeh
📝📝📝افشاگری پس از ۲۰ سال؛

✍🏻عباس پالیزدار، عضو هیات و تفحص از قوه قضاییه:


اندازه پرونده فساد مرحوم آیت الله محمدیزدی به اندازه قد من بود

پسر محمد یزدی  ۳ هزار هکتار از اراضی جنگل‌های شمال  را برای خود برداشته بود

خانواده یزدی
#لاستیک_دنا برای خودشان برداشتند و هیچ گاه پولش را هم ندادند

دادگستری هرمزگان لنج‌های مردم را توقیف کرد تا پول خانه یزدی تهیه شود


کل کارخانه لاستیک دنا را یکجا بالا کشیدند، بعد گفتند در بورس فروختیم!

عباس پالیزدار، عضو سابق هیات و تفحص از قوه قضاییه در گفت وگوی تفصیلی با دیده بان ایران به  بیش ۱۰ پرونده فساد و فساد بیش از  ۵۴ مسئول  پرداخت.  وی در بخشی از گفت وگوی خود به تشریح جزییات مرحوم محمد یزدی پرداخته و گفته است:

آقای یزدی هم آمد طلب حلالیت کرد. چه زمانی؟ وقتی من در بیمارستان بودم. ایشان هم در بیمارستان بستری بود. پسرش را فرستاد. گفت: «ایشان را حلال کن.» گفتم: «من ایشان را حلال نمی‌کنم.» گفت: «چرا حلال نمی‌کنید؟» گفتم: «ایشان مرا به زندان انفرادی انداخت. در حالی که دزدی، تخلف و فساد کرده است. من باید به زندان بروم؟ آقا خودت و بچه‌هایت، خلاف و فساد کردید. آیا من باید بابت آن به زندان می‌رفتم؟» حالا پرونده آقای یزدی چه بود؟ وقتی آقای نیازی پرونده آقای یزدی را در اختیار من قرار داد. ما مشغول صرف ناهار بودیم. پرونده آقای یزدی تا سطح میز ناهارخوری بالا آمد. بعد دیدم یکی از پرونده‌ها، مربوط به ۳ هزار هکتار از اراضی جنگل‌های شمال خلیل‌محله عباس‌آباد بهشهر است.

آقای یزدی در آن زمان که رئیس قوه قضاییه بود، برای خرید خانه شخصی خود، به آقای ذاکر احمدی، رئیس دادگستری استان هرمزگان نامه زده است که مبلغ یک میلیارد تومان به حساب شخصی اینجانب واریز کنید. اگر اشتباه نکنم در نامه نوشته بود که به حساب ۸۹۵۷ بانک ملی شعبه مجلس شورای اسلامی واریز نمایید/ دیده بان ایران


فیلم کامل گفت و گو رادر #دیدبان_ایران ببینید👇🏻

https://youtu.be/yVDUT2ZQsLQ?si=txFinCZry01qdqCG

@didebaniran
@MostafaTajzadeh
📝📝📝ما، خیال می‌کِشیم
(درباره همراهی با سه نوجوان افغانستانی در موزه هنرهای معاصر و نمایشگاه «چشم در چشم»)

✍️مهدی سلیمانیه

آدمیزادی که در سیل گیر افتاده، در فراز و نشیب موج، فقط لحظه‌هایی هست که ناگهان سرش را از آب می‌تواند بیرون بیاورد، فرصتی کوتاه برای نفس کشیدن دارد. برای هوا. چه کسی قدر همان یک نفس را بیش از او می‌داند؟

با فرزندان همکارمان (سرایدار افغانستانی عزیز ساختمان) آمده‌ایم موزه هنرهای معاصر. ماه‌هاست که می‌خواستم با هم به اینجا بیاییم. دختر، با نقاشی، معجزه می‌کند. نقاشی‌هایش، غریبند. پر از ایده. و در اجرا، چنان حرفه‌ای که در می‌مانم. آن برادر دیگر، حدود ۱۵ ساله، دو جا کار می‌کند: صبح جایی و عصر، جایی. و برادر کوچکتر، خلاق و مؤدب، خوشبختانه مدرسه می‌رود.

هر از گاهی، از موهبت ِ شهروند ِ ایرانی بودن‌م، استفاده می‌کنم و جایی می‌رویم: گاهی کاخ سعدآباد، گاهی موزه، گاهی سینما.. کاری که آن‌ها به تنهایی نمی‌توانند بکنند. چون حق انسان‌بودن‌شان را دزدیده‌اند. به خیال خودم، حس می‌کنم این‌طور، به رانت کارت ملی من، به یک هزارم از حق ضایع‌شده‌شان رسیده‌اند.

عنوان نمایشگاه، «چشم در چشم» است. موضوعش، نقاشی صورت (پرتره‌های) آدمیزاد. آن هم در زمینه فرهنگی که صورت کشیدن و تصویر آدمیزاد، تا همین صد سال پیش، حرام و ممنوع بوده‌است. خود موضوع نمایشگاه، برای رادیکال بودنش بس است. چهره! آن هم در زمینه‌ای که آدمیزاد، برای مهم شدن‌اش، دارد سخت می‌جنگد.

و بی‌نظیر! از آن معدود وقت‌های نفس. از آن وقت‌ها که تغییر را به چشم می‌بینی. جلو رفتن را. بازپس‌گیری حق حیات اجتماعی را. انتظار کشیدن در صف جلوی موزه، خودش بهترین حال است: صف فرهنگ. جایی که هنوز هم علیرغم هر چه فشار، می‌بینی که جامعه خودش، روی پای خودش، «به دنبال هنر» است.

قیمت ۲۵ هزار تومانی بلیط موزه، باز هم خبر خوبی است. سریع در ذهنت پل میزنی که قیمت‌های ۵۰ یورو به بالای موزه‌های اروپا و با خودت می‌گویی: چه عجب که این یکی را هنوز آزادسازی نکرده‌اند! بازدیدکننده‌ها غالبا جوان‌اند. زیر سی سال. و غالباً دختر. و غالب قریب به اتفاق، بی‌توجه به حجاب اجباری. آن دو خانم چادری ِ کنترل‌گر مسوول حجاب اجباری، دم در موزه، کاملاً معلوم است که درمانده‌اند: انبوه عرف، از کارشان انداخته. آن یکی روسری «توری» پوشیده. آن دیگری کلاه سویی‌شرت را سر کرده. آن بعدی روسری‌اش روی شانه‌اش.. و بعد از در ورودی، تازه همان‌ها نشانه‌های اجبار هم کنار گذاشته‌ می‌شوند.

در شلوغی و همهمه‌ی موزه، نوشته‌های توضیح آثار، روان و دقیق‌اند. و آثار، هیجان‌انگیز: از جلیل ضیاء‌پور تا ون‌گوگ، از سالواتور دالی تا بهمن و اردشیر محصص و کمال‌الملک در کنار هم..

و چهره‌های زنان به عنوان سوژه‌های نقاشی، با دخترانی سرشار از زندگی که به اجبار نه گفته‌اند و با تابلوها - گرچه در مدرسه به جای هزار مفهوم بی‌کاربرد و بی‌معنا، از هیچکدام از آن‌ها نخوانده باشند- عکس می‌گیرند. و هم‌زمان، صدای ضعیف زنی که در این میانه، «خانومم حجابت رو سرت کن»ش میان همهمه و بی‌تفاوتی عرف و جامعه گم می‌شود.

لحظه‌هایی هم هست که در سیل بلا، سرمان را اینجا بالا می‌آوریم. لحظه‌هایی که جایزه‌ی مقاومت‌مان را نسل به نسل، همین‌جا می‌گیریم و سرشار می‌شویم. مثل این یکساعت همراهی با این سه نوجوان افغانستانی، در چنین نمایشگاه غریبی.. مثل آن لحظه که دخترک دم در موزه، وقت خروج نگاهم می‌کند و می‌گوید: «من از اون نقاشی‌هایی که عین عکس کشیدن خوشم نمیاد. من میخام خیالی بکشم. خیال ِ چیزی که نیست.»

آری عزیز دل، ما خیال می‌کنیم. ما خیال می‌کشیم. خیالِ چیزی که نیست. خیال ِ چیزی که دیر یا زود، خواهد بود.

@raahiane
@MostafaTajzadeh
 
📝📝📝علی مجتهدزاده، وکیل دادگستری: در برخی شهرها شاهد اتفاقاتی هستیم که شائبه حکومت ملوک‌الطوایفی را به وجود آورده/ ضعف مجریان قانون اجازه این حرکات خودسرانه را می‌دهد/ ابوذر نصراللهی، وکیل دادگستری: با تصمیمات سلیقه‌ای، نمی‌شود آزادی‌های افراد را محدود کرد/ این رفتارها، اصلا در شان انسان‌ها نیست، چه برسد به این که قانونی باشد!/ یک فعال اجتماعی اصفهانی: لایحه عفاف و حجاب، ظاهرا بدون تشریفات قانونی و با دور زدن دولت در اصفهان اجرایی شده/ از دریافت پیامک به دلیل عدم توجه به تذکر حجاب‌بان‌ها در مترو داریم تا گزارش بدحجابی به دلیل اختلافات همسایگی!
 
امتداد-محمد جعفری: ماجرای ارسال پیامک‌های مربوط به حجاب به شهروندان اصفهانی و توقیف خودروی آن‌ها در این خصوص، این روزها در حالی اتفاق می‌افتد که هنوز لایحه موسوم به عفاف و حجاب از سوی مجلس برای اجرا به دولت ابلاغ نشده است. به نظر می‌رسد که برخوردهای سلیقه‌ای در کلان مسئله‌ای نظیر حجاب، فرمول اجرایی ملوک‌الطوایفی در برخی از نقاط کشور، نظیر مشهد و اصفهان حاکم بوده و شهروندان این مناطق، صرفا به واسطه سکونت خود در یک استان کشور، مجبورند تا مصائب ناشی از محدودیت‌های مضاعفی را در مقایسه با سایر مناطق و استان‌ها به دوش بکشند.
 
مجتهدزاده، وکیل دادگستری:
اقدامات آقایان؛ زشت، سخیف و باعث بی‌اعتباری قانون است
 
در همین رابطه، علی مجتهدزاده، حقوقدان و وکیل برجسته دادگستری در گفتگویی با امتداد، اشاره‌ای به آثار این دست اقدامات در جامعه داشت و خاطرنشان کرد: متاسفانه در چند شهر از جمله اصفهان، مشهد و مازندران، شاهد اتفاقاتی هستیم که شائبه حکومت ملوک‌الطوایفی را به وجود آورده است.
 
آقایان در این مناطق دست به اقداماتی می‌زنند که واقعا؛ زشت، سخیف و باعث بی‌اعتباری قانون است. البته، همه این موارد، ناشی از ضعف مجریان قانون و متولیان امر امنیت است که اجازه این حرکات خودسرانه را می‌دهند.
 
✍🏻ابوذر نصراللهی، وکیل دادگستری:
دادستان کل کشور به عنوان مدعی‌العموم بساط این گونه برخوردهای سلیقه‌ای را جمع کند
 
همچنین، ابوذر نصراللهی، حقوقدان و وکیل با سابقه دادگستری در گفتگویی با امتداد، ضمن اشاره به ابعاد این مسئله و پیامدهای حقوقی، سیاسی و اجتماعی آن، اظهار داشت: پلمپ کردن محل کسب افراد، توقیف خودرو و هدایت آن به پارکینگ، هم بر خلاف اصل برائت و هم بر خلاف اصل قانونی بودن جرائم و مجازات‌ها-قاعده قبح عقاب بلابیان-است. این اقدامات کاملا غیرقانونی بوده و افراد ذینفع می‌توانند از این گونه تصمیمات در مراجع قضائی طرح شکایت کرده و مطالبه خسارت داشته باشند.
 
🔺متن کامل

@emtedadnet
 @MostafaTajzadeh
📝📝📝عصبانیم از قلدری شما که زندگی ملتی را گروگان گرفته!

✍️‍ نامه احمدرضا حائری از زندان قزلحصار در واکنش به افزایش غیرقانونی حکم به شش سال و سه ماه

۱۹ آبان ۱۴۰۳ خبر افزایش حکم حبس احمدرضا حائری به شش سال و سه ماه حبس منتشر شد. این حکم از سوی دادگاه انقلاب به مدت یک‌ سال در راستای ایجاد اخلال در روند اعاده دادرسی و جلوگیری از آزادی احتمالی این فعال حقوق بشر پنهان شده بود.

نامه این زندانی سیاسی در ارتباط با این حکم تازه را در ادامه خواهید خواند.

بسیار عصبانی هستم، در داخل بند رفقای هم‌بندیم که ۴۱ هفته است سه‌شنبه‌ها همراه با هم علیه «اعدام» دست به اعتصاب غذا می‌زنیم، دلایل اصلی عصبانیتم را می‌دانندِ اما رفیقی شفیق تلفنی می‌گوید:
مجموع حکمت الان شش سال و سه ماه است اما اشد‌ش که چهار سال است قابل اجراست و....!
می‌گویم:
«برادر! من برای خودم و بی‌قانونی که در حق‌ام  شده و مانع از آزادی احتمالی‌ام شده ناراحت نیستم! عصبانیتم بابت این است که وقتی با ما که خبری از حال و روزمان به بیرون از این زندان می‌رود، چنین بی‌پروا رفتار می‌کنند و حقوق‌مان را نادیده می‌گیرند، گویی که «شهر هرت است» این مملکت! وای به حال آن‌ها که بی نام و نشانی در دست این‌ها اسیر می‌شوند.

من عصبانی‌ام برای حکم اعدام «عیدو؛ سلیمان‌ و عبدالغنی شه‌بخش و عبدالرحیم گرگیج که الان اجرای‌شان به شعبه یک دادسرای امنیت ابلاغ شده!
من عصبانی‌ام برای وضعیت چهار هموطن عربی که در اهواز به اعدام محکوم شده و چندین روز است به انفرادی منتقل شده‌ و هیچ خبری از آن‌ها نیست.
من عصبانی‌ام از دادگاه بچه‌های اکباتان که پشت درهای بسته برگزار شده و بیش‌تر به قرعه‌کشی می‌ماند که در آن گردن انسانی را انتخاب می‌کنند برای به دار کشیدن!»

من عصبانیم از «عزرائیل دادگاه انقلاب‌تان» و احکام مرگی که هر روزه امضا می‌کند! عصبانیم از اینکه طرف با امضای چند هزار حکم مرگ در دو دهه اخیر، چنان «نظام‌تان» را نمک‌گیر کرده که هیچ‌کدام از خودتان نیز حتی اگر به ستمش واقف شوید دیگر جسارت ندارید به بی‌داد این موتور محرکه «ماشین اعدام» در لباس قاضی معترض شوید!

عصبانیم از اینکه کسی نمی‌گوید: «وقتی وریشه مرادی را پنج ماه با نگهداری در سلول انفرادی اطلاعات سنندج شکنجه دادید، دیگر نام این روند، «دادرسی منصفانه» نیست؛ حتی اگر به‌جای «صلواتی» قاضی منصفی به پرونده رسیدگی کند.
عصبانیم از اینکه، صدر تا ذیل حکومت‌تان را که نگاه می‌کنم، حتی یک نفر را پیدا نمی‌کنم که تجربه تحمل چند ماه «شکنجه سفید» را داشته باشد؛ شکنجه‌ای چنان هولناک که اگر هر کدام از حضرات جمهوری اسلامی را هم‌چون «وریشه» و «وریشه‌ها» چندماهی در سلول انفرادی نگه‌داشته و تحت «شکنجه سفید» قرارش دهند، اطمینان دارم که مسولیت همه جنایت‌های تاریخ از ازل تا امروز را برعهده می‌گیرد!!» نشان به آن نشان که بزرگترهای‌تان پس از پنجاه سال، هنوز طعم تلخ «تنها چند روز» انفرادی را فراموش نکرده‌اند.
داخل کریدور بند و عصبانی از این وضع، خبر «دختر علوم تحقیقات» را می‌شنوم، و اینکه آقایان مدعی شده‌اند او را به مرکز روان‌درمانی برده‌اند!

عصیان در برابر قلدری نشان از روانی سالم و وجدانی بیدار دارد، بیمار اقلیتی هستند که به نام «مقدمه‌سازی برای ظهور» تمامیت حقوق اکثریت مردم را به گروگان گرفته‌اند. وعده کاذب «نوفل‌لوشاتو» را زیر فرش پوسیده استبداد پنهان کرده و انتظار اطاعت محض دارند از ملتی عاصی از فقر، فساد و نابرابری!

@mellimazzhabi
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 دانشگاه همچنان منتظر…!

✍️ بشیر معتمدی

از انتخاب دکتر پزشکیان نزدیک صد روز می‌گذرد و جامعه همچنان منتظر تغییراتی در روندهای ناصواب گذشته است. از جمله روندهای غلط گذشته که در سه سال دولت قبل وجود داشت، تخریب دانشگاه و نهاد علم بود. شاید در طول تاریخ آموزش عالی هیچ‌گاه اینچنین دشمنی با دانشگاه صورت نگرفته بود.

از اخراج دانشجو تا اخراج اساتید و از پر رنگ شدن شبه‌علم تا وارد نمودن نیروهای بدون صلاحیت در دانشگاه به عنوان استاد و مدرس. یکی از دلایلی که دانشگاه (اعم از اساتید و دانشجویان) برای پیروزی دکتر پزشکیان بیشترین تلاش را نمودند تا جامعه را راضی به رأی دادن کنند، همین روزنه‌ای بود که باز شده بود تا شاید از فشارها و خفقان‌های حاکم بر دانشگاهها کاسته شود.

دکتر پزشکیان و وزرای آموزش عالی و بهداشت باید متوجه باشند که حداقل نیمی از سرمایه اجتماعی دولت چهاردهم برخاسته از دانشگاهیان است و اگر آنان از اصلاحات در این نهاد مأیوس گردند، این یأس و ناامیدی به کل جامعه تسری می‌یابد و آنگاه دولت چهاردهم در مسیر دشواری که برای اداره کشور در پیش رو دارد و به اعتراف خود دکتر پزشکیان برای حل این مسائل دست نیاز به سوی متخصصان دراز کرده است، با جواب منفی مواجه می‌شود…

شنیدها حاکی از آن است که نهادهای خارج از دانشگاه که مسئولیتی در این زمینه ندارند، برای عدم تغییر تعدادی از رؤسای دانشگاهی و پژوهشی توصیه می‌نمایند. از جمله بیت رهبری و نهاد سپاه است که در بعضی موارد تلاش در جهت حفظ افرادی داشته‌اند.

منبع و متن کامل
@kaleme
@MostafaTajzadeh
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
📝📝📝ابطال انتخابات کانون وکلا بهانه است؛ ‎حاکمیت قانون و استقلال نهاد وکالت نشانه است!

✍🏻جواد امام:

گمان می‌کردیم تبصره ماده ۴۸ آیین دادرسی کیفری و همچنین اعمال برخی دیگر از محدودیت‌های فردی و صنفی بر وکلا سقف مداخله باشد. چه گمان نادرستی!

کی و کجا قرار است اقدامات نهادهای موازی و دخالت‌های غیرقانونی آن‌ها که همواره از دستگاه قضا اعتبارزدایی کرده‌اند، متوقف شود؟

ابطال انتخابات کانون وکلا بهانه است؛ ‎#حاکمیت_قانون و استقلال نهاد وکالت نشانه است!

@emtedadnet
@MostafaTajzadeh
چه جوان هایی در این سال ها …

@Sahamnewsorg
@MostafaTajzadeh
کیانوش سنجری، فعال سیاسی که درخواست آزادی چند زندانی سیاسی را داده بود با پریدن از پل حافظ به زندگی خود خاتمه داد./

@emtedadnet
@MostafaTajzadeh
حضور نمايندگان مجمع محققين و مدرسين در جلسه مجمع عمومى جبهه اصلاحات ايران / قوه قضائيه با تعرض و توهين به احزاب برخورد كند

🔹در پى هجمه هاى صورت گرفته اخير عليه مجمع محققين و مدرسين حوزه علميه قم بنا به دعوت جبهه اصلاحات ايران نمايندگان اين حزب در جلسه مجمع عمومى جبهه شركت كرده و گزارش آن را ارائه كردند.

🔹آنها با تشريح حادثه رخ داده اعلام كردند كه اين تعرض و توهين به مجمع محققين و مدرسين توسط عده اى تندرو  با ذكر هويت مشخص تحت عنوان عدالتخواه و با سوابق حمله به بيت آيات عظام منتظرى و صانعى و برخى ديگر از مراجع و هتك حرمت به اين بزرگان صورت گرفته است.

🔹نمايندگان مجمع محققين و مدرسين با اشاره به نقش مؤثر اين مجمع در حوزه نوانديشى دينى و ارائه قرائتى صلح جويانه از دين در مقابل جريان پايدارى كه در حوزه علميه و برخى مدارس وابسته به خود توليد افراط گرايى مى كنند، يادآور شدند: فضاى عمومى حوزه علميه و نسل جوان طلاب از رفتارهاى افراط گرايى فاصله مى گيرند.

🔹آنها همچنين به منظور كنترل رفتارهاى افراط گرايى در ميان برخى از متدينين، از قصد خود براى دادن پيشنهاد به مجمع روحانيون مبارز جهت برگزارى جلسات گفت و شنود در موضوع نوانديشى دينى و قرائت به روز از اسلام به مقتضاى زمان و مكان خبر دادند.

🔹نمايندگان مجمع محققين و مدرسين حوزه علميه قم در ادامه از هيأت رئيسه جبهه اصلاحات ايران نيز دعوت كردند تا در سفرى به قم از نزديك با اعضاى اين مجمع ديدار داشته باشند.

🔹 پس از شنيدن اظهارات نمايندگان مجمع محققين و مدرسين، اعضاى مجمع عمومى جبهه اصلاحات ايران تعرض و توهين صورت گرفته به اين مجمع را محكوم كرده و در عين حال مصوب كردند كه مراتب اعتراض و درخواست خود براى رسيدگى به اين گونه رفتارهاى خودسرانه را از طريق نوشتن نامه اى خطاب به رئيس قوه قضائيه به گوش مسئولان و مقامات ذى ربط برسانند. / کانال رسمی جبهه اصلاحات ایران

#امتداد
@emtedadnet
@MostafaTajzadeh
📝📝📝به‌هنجارسازی‌ی مرگ و تخریب زنده‌گی محکوم است

حسن محدثی‌ی گیلوایی


در اخبار آمده است که آقای کیانوش سنجری نخست درخواست آزادی‌‌سازی‌ی برخی زندانیان سیاسی را کرده و تهدید به خودکشی نموده و سپس خودکشی کرده است.

من نمی‌دانم او چه احوالی داشته و بر او چه رفته است. در باره‌ی او اینک داوری نمی‌کنم، اما به‌هنجارسازی‌ی مرگ را با هر نام و هدفی محکوم می‌کنم و غیرقابل قبول می‌دانم.

ما همه‌گی روزی می‌‌میریم. اینک اما زنده ایم. زنده‌گی به ما فرصت کنش و آفرینش‌گری می‌دهد. پیش‌انداختن مرگ از نظر من محکوم است زیرا نفی امکانات آینده و نفی زاینده‌گی و آفرینش‌گری‌ی کنش‌های ما است. همیشه برای مردن فرصت هست. برای گشوده بودن به امکانات آینده، شجاعت زیستن لازم است. فقدان شجاعت زیستن را نمی‌توان و نباید توجیه کرد. به‌هنجاری‌سازی‌ی مرگ به‌هیچ‌وجه قابل قبول نیست.

کسانی که با کشتن خود مرگ را به‌هنجار می‌سازند، ناخواسته دست در دست قاتلان زنده‌گی دارند.

#کیانوش_سنجری
@NewHasanMohaddesi
@MostafaTajzadeh
📝📝📝ساده‌سازی آدمی و رنج‌هایش، مرگ زندگی

✍🏻حسین نورانی نژاد

درباره خودکشی هولناک کیانوش سنجری

و همچنان می‌توان با ساده‌سازی و ارجاع به مسائل روانی فردی و تقبیح خودکشی (مانند ارجاع به داروهای اعصاب آهو دریایی و تقبیح برهنگی در دانشگاه و مثال‌های مشابه دیگر) از خود و گرو‌ه‌مان و جامعه و حکومت سلب مسئولیت کرد و با وجدان آسوده نوبت خود را انتظار کشید.

و می‌توان همه این‌ها و خشم‌ها و افسردگی‌ها و ناامیدی‌های پیرامون‌مان را به هم پیوسته دید و جدی گرفت. جدی گرفتنی دیگر برای رهایی از این همه جبر و جدیت بی‌خودی، پرهزینه، ایدئولوژیک و متعصب که مانع از یک زندگی ساده، کمتر جدی و آرام برای بسیاری از ما شده است.

@hosseinnoorani
@MostafaTajzadeh
2024/11/14 08:45:19
Back to Top
HTML Embed Code: