Telegram Group & Telegram Channel
مغالطه شماره ۱۴۲

💠نسبی گرایی💠

مغالطات ناشی از #پیشفرض_نادرست

همانطورکه مطلق انگاری ومطلق اندیشی در موضوعی که قانون مطلقی ندارد،خطا بوده ونشانه جمودفکری ست،نسبی انگاشتن مسائلی که نسبی نیست ،هم ،انسانرا به خطاهای شناختی می اندازد.
نسبیت به معناهای مختلفی به کار می رود ، دو مورد از کار بردهای آن که به این بحث مربوط است
۱- یکی آنست که نسبیت در مقام مقایسه معنا پیدا می کند ، مثلا می گوییم خوبی و بدی ، زیبایی و زشتی و کوچکی و بزرگی اموری نسبی هستند و مثلاً شی الف ممکن است نسبت به یک شی ب بزرگتر باشد اما نسبت به شی جیم کوچک تر است.

۲- کاربرد دیگر نسبیت در جایی است که قانون و قاعده فراگیری وجود ندارد و یا کشف نشده و جامعه آن را به خود اشخاص وا می گذارد ، مانند اموری که به سلیقه اشخاص برمی گرد.د. از جمله موضوع زیبایی را سلیقه ای می دانیم و اگر کسی بگوید رنگ زرد زیباتر است ، آن را به سلیقه او نسبت میدهیم.
همچنین اگر شخص دیگری رنگ آبی یا سبز یا قرمز را زیبا تر بداند ،حتی ممکن است شخصی رنگهای گرم را بیشتر مایه آرامش خود بداند .

مغالطه نسبی گرایی وقتی رخ می دهد که این موضوعات خلط شوند.

مثال:
مسعود : بنظر من خواننده الف نسبت به خواننده بهتری ست ، زیرا تنوع کارهایش به جهت همکاری با آهنگسازان ، ترانه سرایان و تنظیم کنندگان بیشتر است.
-میلاد: این امور نسبی است.

در اینجا میلاد میتواند بگوید از نظر من خواننده ب بهتر است و صدا و آثارش حس مرا بیشتر بر می انگیزد و تنوع آثار به آن شکل برایم مهم نیست ، در آنصورت دچار مغالطه نشده بود ، اما این تعدد و تنوع آهنگسازان امری نسبی نیست.

این که چه موضوعاتی نسبی هستند و چه موضوعاتی مطلق ، چالشی مهم در فلسفه و علم است ، حتی این بحث که اساسا چیز مطلقی وجود دارد یا نه براحتی اثبات پذیر نیست.
اما فرض منطقی که فرض علم است ، وجود حقایق جهان شمول است که علم بدنبال کشف آنهاست . بدون این فرض اساسا نه علمی شکل میگرفت و نه برای هرگونه فعالیتی که به منطق مربوط است ، انگیزه ای وجود داشت.
وقتی معلوم نیست جهانی خارج از ذهن وجود داردیانه،چرا بایددر زندگی دست به تلاش وفعالیت زد؟!

یک ملاک تمیز بین مسائل عینی (مسائلی که صرفنظر از ذهنیت های مختلف افراد مختلف،ثابت هستند )ومسائل نسبی، بحث تفکیک مسائل #معطوف_به_امورواقع و #غیرمعطوف_به_امورواقع (factial و nufactial است) که توسط متفکران #حلقه_وین صورت بندی شد.

اگر چه این طبقه بندی ضعف هایی دارد اما بنظر ملاک نسبتا خوبی برای تفکیک مسائل مطلق و عینی از مسائل نسبی ست.

کنار گذاشتن این طبقه بندی و زیر سوال بردن آن ،تاوقتی ملاک تمایز بهتری یافت نشده،به هرج و مرج اندیشه مینجامد.

این خطا ، در علم نیز رسوخ کرده است و #فلسفه_علم رابه باتلاق مهلکی برده که حد و مرز ها را برای ایرادسخنان بی منطق برداشته و راه رابرای ظهور وگسترش انواع شبه علم باز نموده.

تاریخچه #نسبی_گرایی مدرن را به اندیشه های مارکس نسبت داده ونیچه و فروید را ادامه دهندگان آن میدانند.
ظهور این نحله فکری را میتوان در تقابل با #پوزیتیویسم_اجتماعی معنا کرد که سعی در یافتن الگوهای مشابه علوم طبیعی در علوم اجتماعی بود ، اما پس از #کوهن حالت افراطی بخود گرفت و
تاجاییکه پیروان او ادعا کردندهیچ حقیقت جهان شمول و اثبات پذیری در جهان وجود ندارد ، اما خود برای اثبات ادعایشان ازترفندهای گوناگون نظیر #مغلق_گویی و سوء استفاده از #معنای_تحت_اللفظی اصطلاحات علمی و خلط مفاهیمی چون نسبیت انیشتین (که نظریه ای راجع به فیزیک و آزمون پذیر است) با مسائل روز مره بهره می جویند.
باید توجه داشته باشیم حتی اگر فرض کنیم درعلوم اجتماعی نسبیت ، به آن معناکه نسبی گرایان به آن قائلند وجود داشته باشد هیچگاه از ارائه استدلال برای نظرات وادعاهای خودبی نیاز نیستیم و در مسائلی که قانون فراگیری وجودنداردنیز ،یک استدلال میتواند ازاستدلال دیگر قویتر و لاجرم ادعای مربوط بآن در مقابل ادعاهای دیگر،بهتر باشد.
مثال:
احمد میگوید : الگوی موفق علوم طبیعی میتواند در علوم انسانی نیز استفاده شود،این امر تجربه شده و مثلا کشورهایی که در مدیریت (که رشته ای مربوط به علوم انسانی ست)اقتصاد ویاحتی درمواجهه با جرم وجنایت از الگوی مشابه علوم طبیعی استفاده کرده اند و موفقیتهای بی نظیری در کنترل جرم و افزایش امنیت داشته اند.
احسان:جامعه مافرق دارد.

نکته آخر آن که بیان چنین جملاتی،اگرچه خود نوعی استدلالست که میتواندمورد نقدقرار گیرد،مغالطه #بستن_راه_استدلال نیزهست.

#چرندیات_پست_مدرن

https://www.group-telegram.com/mghlte

🔹همه بر حقند=هیچ کس بر حق نیست.
🔹پست مدرنیسم باتلاق فکر و اندیشه
🔹قواعد ریاضی کشف بشرند یا ابداع بشر
🔹مبهم گویی به مثابه ترفند برای پست مدرنیست ها
🔹هرکس حق دارد نظر خودش را داشته باشد
🔹پیشفرض های علم
🔹مغالطه واژه های مبهم
🔹نسبت سرطان وفرهنگ



group-telegram.com/ZIRsigari_kohn/42
Create:
Last Update:

مغالطه شماره ۱۴۲

💠نسبی گرایی💠

مغالطات ناشی از #پیشفرض_نادرست

همانطورکه مطلق انگاری ومطلق اندیشی در موضوعی که قانون مطلقی ندارد،خطا بوده ونشانه جمودفکری ست،نسبی انگاشتن مسائلی که نسبی نیست ،هم ،انسانرا به خطاهای شناختی می اندازد.
نسبیت به معناهای مختلفی به کار می رود ، دو مورد از کار بردهای آن که به این بحث مربوط است
۱- یکی آنست که نسبیت در مقام مقایسه معنا پیدا می کند ، مثلا می گوییم خوبی و بدی ، زیبایی و زشتی و کوچکی و بزرگی اموری نسبی هستند و مثلاً شی الف ممکن است نسبت به یک شی ب بزرگتر باشد اما نسبت به شی جیم کوچک تر است.

۲- کاربرد دیگر نسبیت در جایی است که قانون و قاعده فراگیری وجود ندارد و یا کشف نشده و جامعه آن را به خود اشخاص وا می گذارد ، مانند اموری که به سلیقه اشخاص برمی گرد.د. از جمله موضوع زیبایی را سلیقه ای می دانیم و اگر کسی بگوید رنگ زرد زیباتر است ، آن را به سلیقه او نسبت میدهیم.
همچنین اگر شخص دیگری رنگ آبی یا سبز یا قرمز را زیبا تر بداند ،حتی ممکن است شخصی رنگهای گرم را بیشتر مایه آرامش خود بداند .

مغالطه نسبی گرایی وقتی رخ می دهد که این موضوعات خلط شوند.

مثال:
مسعود : بنظر من خواننده الف نسبت به خواننده بهتری ست ، زیرا تنوع کارهایش به جهت همکاری با آهنگسازان ، ترانه سرایان و تنظیم کنندگان بیشتر است.
-میلاد: این امور نسبی است.

در اینجا میلاد میتواند بگوید از نظر من خواننده ب بهتر است و صدا و آثارش حس مرا بیشتر بر می انگیزد و تنوع آثار به آن شکل برایم مهم نیست ، در آنصورت دچار مغالطه نشده بود ، اما این تعدد و تنوع آهنگسازان امری نسبی نیست.

این که چه موضوعاتی نسبی هستند و چه موضوعاتی مطلق ، چالشی مهم در فلسفه و علم است ، حتی این بحث که اساسا چیز مطلقی وجود دارد یا نه براحتی اثبات پذیر نیست.
اما فرض منطقی که فرض علم است ، وجود حقایق جهان شمول است که علم بدنبال کشف آنهاست . بدون این فرض اساسا نه علمی شکل میگرفت و نه برای هرگونه فعالیتی که به منطق مربوط است ، انگیزه ای وجود داشت.
وقتی معلوم نیست جهانی خارج از ذهن وجود داردیانه،چرا بایددر زندگی دست به تلاش وفعالیت زد؟!

یک ملاک تمیز بین مسائل عینی (مسائلی که صرفنظر از ذهنیت های مختلف افراد مختلف،ثابت هستند )ومسائل نسبی، بحث تفکیک مسائل #معطوف_به_امورواقع و #غیرمعطوف_به_امورواقع (factial و nufactial است) که توسط متفکران #حلقه_وین صورت بندی شد.

اگر چه این طبقه بندی ضعف هایی دارد اما بنظر ملاک نسبتا خوبی برای تفکیک مسائل مطلق و عینی از مسائل نسبی ست.

کنار گذاشتن این طبقه بندی و زیر سوال بردن آن ،تاوقتی ملاک تمایز بهتری یافت نشده،به هرج و مرج اندیشه مینجامد.

این خطا ، در علم نیز رسوخ کرده است و #فلسفه_علم رابه باتلاق مهلکی برده که حد و مرز ها را برای ایرادسخنان بی منطق برداشته و راه رابرای ظهور وگسترش انواع شبه علم باز نموده.

تاریخچه #نسبی_گرایی مدرن را به اندیشه های مارکس نسبت داده ونیچه و فروید را ادامه دهندگان آن میدانند.
ظهور این نحله فکری را میتوان در تقابل با #پوزیتیویسم_اجتماعی معنا کرد که سعی در یافتن الگوهای مشابه علوم طبیعی در علوم اجتماعی بود ، اما پس از #کوهن حالت افراطی بخود گرفت و
تاجاییکه پیروان او ادعا کردندهیچ حقیقت جهان شمول و اثبات پذیری در جهان وجود ندارد ، اما خود برای اثبات ادعایشان ازترفندهای گوناگون نظیر #مغلق_گویی و سوء استفاده از #معنای_تحت_اللفظی اصطلاحات علمی و خلط مفاهیمی چون نسبیت انیشتین (که نظریه ای راجع به فیزیک و آزمون پذیر است) با مسائل روز مره بهره می جویند.
باید توجه داشته باشیم حتی اگر فرض کنیم درعلوم اجتماعی نسبیت ، به آن معناکه نسبی گرایان به آن قائلند وجود داشته باشد هیچگاه از ارائه استدلال برای نظرات وادعاهای خودبی نیاز نیستیم و در مسائلی که قانون فراگیری وجودنداردنیز ،یک استدلال میتواند ازاستدلال دیگر قویتر و لاجرم ادعای مربوط بآن در مقابل ادعاهای دیگر،بهتر باشد.
مثال:
احمد میگوید : الگوی موفق علوم طبیعی میتواند در علوم انسانی نیز استفاده شود،این امر تجربه شده و مثلا کشورهایی که در مدیریت (که رشته ای مربوط به علوم انسانی ست)اقتصاد ویاحتی درمواجهه با جرم وجنایت از الگوی مشابه علوم طبیعی استفاده کرده اند و موفقیتهای بی نظیری در کنترل جرم و افزایش امنیت داشته اند.
احسان:جامعه مافرق دارد.

نکته آخر آن که بیان چنین جملاتی،اگرچه خود نوعی استدلالست که میتواندمورد نقدقرار گیرد،مغالطه #بستن_راه_استدلال نیزهست.

#چرندیات_پست_مدرن

https://www.group-telegram.com/mghlte

🔹همه بر حقند=هیچ کس بر حق نیست.
🔹پست مدرنیسم باتلاق فکر و اندیشه
🔹قواعد ریاضی کشف بشرند یا ابداع بشر
🔹مبهم گویی به مثابه ترفند برای پست مدرنیست ها
🔹هرکس حق دارد نظر خودش را داشته باشد
🔹پیشفرض های علم
🔹مغالطه واژه های مبهم
🔹نسبت سرطان وفرهنگ

BY فلسفه های روان‌گردان ( چرندیات پست مدرن ، فلسفه زبان )


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/ZIRsigari_kohn/42

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Telegram was co-founded by Pavel and Nikolai Durov, the brothers who had previously created VKontakte. VK is Russia’s equivalent of Facebook, a social network used for public and private messaging, audio and video sharing as well as online gaming. In January, SimpleWeb reported that VK was Russia’s fourth most-visited website, after Yandex, YouTube and Google’s Russian-language homepage. In 2016, Forbes’ Michael Solomon described Pavel Durov (pictured, below) as the “Mark Zuckerberg of Russia.” Now safely in France with his spouse and three of his children, Kliuchnikov scrolls through Telegram to learn about the devastation happening in his home country. The channel appears to be part of the broader information war that has developed following Russia's invasion of Ukraine. The Kremlin has paid Russian TikTok influencers to push propaganda, according to a Vice News investigation, while ProPublica found that fake Russian fact check videos had been viewed over a million times on Telegram. At the start of 2018, the company attempted to launch an Initial Coin Offering (ICO) which would enable it to enable payments (and earn the cash that comes from doing so). The initial signals were promising, especially given Telegram’s user base is already fairly crypto-savvy. It raised an initial tranche of cash – worth more than a billion dollars – to help develop the coin before opening sales to the public. Unfortunately, third-party sales of coins bought in those initial fundraising rounds raised the ire of the SEC, which brought the hammer down on the whole operation. In 2020, officials ordered Telegram to pay a fine of $18.5 million and hand back much of the cash that it had raised. So, uh, whenever I hear about Telegram, it’s always in relation to something bad. What gives?
from no


Telegram فلسفه های روان‌گردان ( چرندیات پست مدرن ، فلسفه زبان )
FROM American