Notice: file_put_contents(): Write of 9345 bytes failed with errno=28 No space left on device in /var/www/group-telegram/post.php on line 50

Warning: file_put_contents(): Only 4096 of 13441 bytes written, possibly out of free disk space in /var/www/group-telegram/post.php on line 50
تاریخ‌اندیشی ــ مهدی تدینی | Telegram Webview: tarikhandishi/2583 -
Telegram Group & Telegram Channel
«تهران، یگانه ایرانشهر»

در مخالفت با ایدۀ تغییر پایتخت

در طول مدتی که دولت جدید مستقر شده است، بارها از زبان رئیس‌جمهور شنیده‌ایم که مؤکداً بر لزوم تغییر پایتخت ایران صحبت می‌کنند. در این کلاف هزارگرهِ موجود، صحبت دربارۀ تغییر پایتخت نشانی از واقع‌بینی ندارد و آدرس غلط است؛ به ویژه وقتی می‌بینیم انبوهی از معضلات روی زمین مانده است و امید به رفع آنها نمی‌رود و فقط باید کوشید این معضلات عمیق‌تر و خطرناک‌تر نشود. اما مسئله این است که اساساً بحث دربارۀ تغییر پایتخت را بیراه می‌دانم. بگذارید اول در ستایش تهران ــ آری همین تهران گرفتار ــ نکاتی بگویم.

تهران هم از آن دست واقعیت‌های زیبا و سترگ ایران است که هیچ مدافعی ندارد؛ از آن داشته‌هاست که کسی قدرش را نمی‌داند. کسانی که در آن نشسته‌اند مشکلاتش را می‌بینند و کسانی هم که بیرون آنند به آن به منزلۀ دیگی می‌نگرند که برایشان نمی‌جوشد ــ اما دیگ تهران هم برای کل ایران می‌جوشد و هم حتی می‌توانم ادعا کنم این دیگ برای کل خاورمیانه در جوش است و هر آشی در آن پخته شود اول همۀ ایران و بعد کل خاورمیانه به سهم خود باید از آن بخورد.

تهران برلین و پاریس نیست، لندن و توکیو نیست که قدمت و هویت مستقلی داشته باشد. تهران تا همین اواخر قاجار یک روستای بزرگ بود و اتفاقاً به همین دلیل به «شیرازۀ ایران جدید» بدل شد. کسی که در روستاهای خوزستان و خراسان شمالی، آذربایجان غربی و سیستان نشسته است، بدون اینکه بداند متأثر از اتفاقاتی است که در دیگِ اجتماعی تهران رقم می‌خورد؛ به عنوان کانون مدرنیزاسیون و سکولاریزاسیون اجتماعی در ایران و در خاورمیانه. روشن‌ترین نشان همین‌که تهران سرآغاز اسلام‌گرایی در خاورمیانه بود و سایر نقاط خاورمیانه یا بعد از ما به آن رسیدند یا حتی هنوز جرئت نکرده‌اند درِ جعبۀ پاندورای دموکراسی را باز کنند تا ببینند چه چیزهایی قرار است از آن درآید ــ که قطعاً گزینۀ اول آنها هم اسلام‌گرایی است.

اما در این نوشتار می‌خواهم به بُعد دیگری از تهران اشاره کنم. با خاطره‌ای منظورم را بیان می‌کنم. روزی از دوستی پرسیدم: «شما تهرانی هستید؟» پاسخ داد: «نه! ما از همه‌جا هستیم جز تهران» و بعد توضیح داد که خانوادۀ پدر و مادرش یکی اهل یاسوج و مشهد، دیگری هم اهل ارومیه و قم بوده است. به او گفتم «شما اتفاقاً دقیقاً تهرانی هستید»؛ زیرا تهران دقیقاً همین درهم‌شدگی است. ارزش و اهمیت تهران در همین هویت آمیزشی آن است. تهران بی‌هویت نیست، بلکه هویت آن «آمیزش» است؛ تهران جایی است که غلیظ‌ترین، متنوع‌ترین و پیچیده‌ترین آمیزش مردمیِ ایران در آن صورت گرفته است و تهرانی کسی است که متعلق به این «آمیزه» است.

تهران تنها «ایرانشهر» واقعی است؛ اگر چیزی تحت عنوان «ایرانشهر» وجود داشته باشد، همین تهران است. به همین دلیل تهران به کوره‌ای برای «شهروندسازی» تبدیل شده است؛ جایی که فرد از عضوی از طایفه، قوم و شهر، تبدیل می‌شود به شهروند یک کشور؛ عناصر بومی و محلی میان هویت فردی و هویت ملی در تهران از میان رفته است. البته منظور این نیست که شهروندسازی در جای دیگری رخ نمی‌دهد، بلکه یعنی هویت فرد بیش از هر چیز متأثر از شهروند بودنش است، نه تعلقات دیگر.

مدرنیزاسیون در دوران پهلوی اول و بعد به ویژه در پهلوی دوم از دهۀ ۱۳۳۰ به بعد به تهران امکان داد به کانون اصلی مهاجرپذیری ایران بدل شود. هویت جدید تهران در نیمۀ اول قرن خورشیدی پیشین شکل گرفت و در نیمۀ دوم قرن بر همان ریل‌ها به مسیر خود ادامه داد. در تهران، مردمی که زادگاهشان یک تا دو هزار کیلومتر از هم فاصله داشت، همسایۀ دیواربه‌دیوار شدند. متولد کردستان، همسایۀ یزدی داشت، متولد مازندران همسایۀ شیرازی، متولد آبادان همسایۀ مشهدی و همین را ضرب کنید در چندین میلیون. در کدام نقطۀ دیگری از ایران چنین آمیزۀ زیبا، بزرگ و ایرانسازی می‌توانید پیدا کنید؟ هویت‌های جدید از همنشینی در کنار هم، از افتادن در کوره‌های اجتماعی جدید پدید می‌آید و اگر بخواهیم چگال‌ترین و فشرده‌ترین هویت ایرانی را بیابیم، کانونش تهران است. همین آمیزه باعث شده است تهران و شهروند آن خود را مستقیماً مدافع ایران ببیند؛ چون او خودآگاه‌ـ‌ناخودآگاه عمیق‌ترین پیوندِ وجودی و هویتی را با ایران دارد.


(ادامه در پست بعدی)

@tarikhandishi  |  تاریخ‌اندیشی



group-telegram.com/tarikhandishi/2583
Create:
Last Update:

«تهران، یگانه ایرانشهر»

در مخالفت با ایدۀ تغییر پایتخت

در طول مدتی که دولت جدید مستقر شده است، بارها از زبان رئیس‌جمهور شنیده‌ایم که مؤکداً بر لزوم تغییر پایتخت ایران صحبت می‌کنند. در این کلاف هزارگرهِ موجود، صحبت دربارۀ تغییر پایتخت نشانی از واقع‌بینی ندارد و آدرس غلط است؛ به ویژه وقتی می‌بینیم انبوهی از معضلات روی زمین مانده است و امید به رفع آنها نمی‌رود و فقط باید کوشید این معضلات عمیق‌تر و خطرناک‌تر نشود. اما مسئله این است که اساساً بحث دربارۀ تغییر پایتخت را بیراه می‌دانم. بگذارید اول در ستایش تهران ــ آری همین تهران گرفتار ــ نکاتی بگویم.

تهران هم از آن دست واقعیت‌های زیبا و سترگ ایران است که هیچ مدافعی ندارد؛ از آن داشته‌هاست که کسی قدرش را نمی‌داند. کسانی که در آن نشسته‌اند مشکلاتش را می‌بینند و کسانی هم که بیرون آنند به آن به منزلۀ دیگی می‌نگرند که برایشان نمی‌جوشد ــ اما دیگ تهران هم برای کل ایران می‌جوشد و هم حتی می‌توانم ادعا کنم این دیگ برای کل خاورمیانه در جوش است و هر آشی در آن پخته شود اول همۀ ایران و بعد کل خاورمیانه به سهم خود باید از آن بخورد.

تهران برلین و پاریس نیست، لندن و توکیو نیست که قدمت و هویت مستقلی داشته باشد. تهران تا همین اواخر قاجار یک روستای بزرگ بود و اتفاقاً به همین دلیل به «شیرازۀ ایران جدید» بدل شد. کسی که در روستاهای خوزستان و خراسان شمالی، آذربایجان غربی و سیستان نشسته است، بدون اینکه بداند متأثر از اتفاقاتی است که در دیگِ اجتماعی تهران رقم می‌خورد؛ به عنوان کانون مدرنیزاسیون و سکولاریزاسیون اجتماعی در ایران و در خاورمیانه. روشن‌ترین نشان همین‌که تهران سرآغاز اسلام‌گرایی در خاورمیانه بود و سایر نقاط خاورمیانه یا بعد از ما به آن رسیدند یا حتی هنوز جرئت نکرده‌اند درِ جعبۀ پاندورای دموکراسی را باز کنند تا ببینند چه چیزهایی قرار است از آن درآید ــ که قطعاً گزینۀ اول آنها هم اسلام‌گرایی است.

اما در این نوشتار می‌خواهم به بُعد دیگری از تهران اشاره کنم. با خاطره‌ای منظورم را بیان می‌کنم. روزی از دوستی پرسیدم: «شما تهرانی هستید؟» پاسخ داد: «نه! ما از همه‌جا هستیم جز تهران» و بعد توضیح داد که خانوادۀ پدر و مادرش یکی اهل یاسوج و مشهد، دیگری هم اهل ارومیه و قم بوده است. به او گفتم «شما اتفاقاً دقیقاً تهرانی هستید»؛ زیرا تهران دقیقاً همین درهم‌شدگی است. ارزش و اهمیت تهران در همین هویت آمیزشی آن است. تهران بی‌هویت نیست، بلکه هویت آن «آمیزش» است؛ تهران جایی است که غلیظ‌ترین، متنوع‌ترین و پیچیده‌ترین آمیزش مردمیِ ایران در آن صورت گرفته است و تهرانی کسی است که متعلق به این «آمیزه» است.

تهران تنها «ایرانشهر» واقعی است؛ اگر چیزی تحت عنوان «ایرانشهر» وجود داشته باشد، همین تهران است. به همین دلیل تهران به کوره‌ای برای «شهروندسازی» تبدیل شده است؛ جایی که فرد از عضوی از طایفه، قوم و شهر، تبدیل می‌شود به شهروند یک کشور؛ عناصر بومی و محلی میان هویت فردی و هویت ملی در تهران از میان رفته است. البته منظور این نیست که شهروندسازی در جای دیگری رخ نمی‌دهد، بلکه یعنی هویت فرد بیش از هر چیز متأثر از شهروند بودنش است، نه تعلقات دیگر.

مدرنیزاسیون در دوران پهلوی اول و بعد به ویژه در پهلوی دوم از دهۀ ۱۳۳۰ به بعد به تهران امکان داد به کانون اصلی مهاجرپذیری ایران بدل شود. هویت جدید تهران در نیمۀ اول قرن خورشیدی پیشین شکل گرفت و در نیمۀ دوم قرن بر همان ریل‌ها به مسیر خود ادامه داد. در تهران، مردمی که زادگاهشان یک تا دو هزار کیلومتر از هم فاصله داشت، همسایۀ دیواربه‌دیوار شدند. متولد کردستان، همسایۀ یزدی داشت، متولد مازندران همسایۀ شیرازی، متولد آبادان همسایۀ مشهدی و همین را ضرب کنید در چندین میلیون. در کدام نقطۀ دیگری از ایران چنین آمیزۀ زیبا، بزرگ و ایرانسازی می‌توانید پیدا کنید؟ هویت‌های جدید از همنشینی در کنار هم، از افتادن در کوره‌های اجتماعی جدید پدید می‌آید و اگر بخواهیم چگال‌ترین و فشرده‌ترین هویت ایرانی را بیابیم، کانونش تهران است. همین آمیزه باعث شده است تهران و شهروند آن خود را مستقیماً مدافع ایران ببیند؛ چون او خودآگاه‌ـ‌ناخودآگاه عمیق‌ترین پیوندِ وجودی و هویتی را با ایران دارد.


(ادامه در پست بعدی)

@tarikhandishi  |  تاریخ‌اندیشی

BY تاریخ‌اندیشی ــ مهدی تدینی


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/tarikhandishi/2583

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Telegram has gained a reputation as the “secure” communications app in the post-Soviet states, but whenever you make choices about your digital security, it’s important to start by asking yourself, “What exactly am I securing? And who am I securing it from?” These questions should inform your decisions about whether you are using the right tool or platform for your digital security needs. Telegram is certainly not the most secure messaging app on the market right now. Its security model requires users to place a great deal of trust in Telegram’s ability to protect user data. For some users, this may be good enough for now. For others, it may be wiser to move to a different platform for certain kinds of high-risk communications. "We as Ukrainians believe that the truth is on our side, whether it's truth that you're proclaiming about the war and everything else, why would you want to hide it?," he said. Additionally, investors are often instructed to deposit monies into personal bank accounts of individuals who claim to represent a legitimate entity, and/or into an unrelated corporate account. To lend credence and to lure unsuspecting victims, perpetrators usually claim that their entity and/or the investment schemes are approved by financial authorities. Andrey, a Russian entrepreneur living in Brazil who, fearing retaliation, asked that NPR not use his last name, said Telegram has become one of the few places Russians can access independent news about the war. What distinguishes the app from competitors is its use of what's known as channels: Public or private feeds of photos and videos that can be set up by one person or an organization. The channels have become popular with on-the-ground journalists, aid workers and Ukrainian President Volodymyr Zelenskyy, who broadcasts on a Telegram channel. The channels can be followed by an unlimited number of people. Unlike Facebook, Twitter and other popular social networks, there is no advertising on Telegram and the flow of information is not driven by an algorithm.
from no


Telegram تاریخ‌اندیشی ــ مهدی تدینی
FROM American