Telegram Group Search
#یادواره

از یکدگر رمیده و بیگانه مانده‌ایم
وین درد، درد زندگی و روزگار ماست


۲۹بهمن سالروز درگذشت نادر نادرپور


🕊@uma_poem🕊
@koronmusic-tolu
Mohsen Namjoo
این روزا دنیا واسه من،
از خونه‌مون کوچیک‌تره...





آهنگ #طلوع را #سیاوش_قمیشی ساخته و ترانه‌اش را #پدرام سروده.
اما...
این اجرا، حکایت دیگری‌است!
چند سال پیش، لحظاتی قبل از برگزاری کنسرتی در سانفرانسیسکو به #محسن_نامجو خبر درگذشت مادرش را دادند و اجرای این قطعه، تراوشات درد او بود در آن شب...



#تخت_طاقدیس
www.group-telegram.com/ketabshahr_ardabil
گروهِ کودکان سرگشته چرخ و فلک بازی
من از بازیِ این چرخِ فلک سر در گریبانم

#کانون_شعروادب
#شهریار 🌱

🕊@uma_poem🕊
#تیکه_کتاب

بیش‌ترِ ما آدم‌ها ترجیح می‌دهیم عاشق باشیم تا معشوق. کم و بیش همه می‌خواهند عاشق باشند. بی‌پرده بگویم، در واقع بسیاری از انسان‌ها در ژرفنایِ باطنِ خویش تحمل معشوق‌بودن را ندارند. معشوق از عاشق هراسان و بیزار است، آن هم به محکم‌ترین دلیل، چرا که عاشق همواره می‌کوشد همه چیز معشوق را از او بگیرد. عاشق به هر قیمتی و از هر راهی در تمنایِ وصال است، حتی اگر این تجربه نصیبی جز درد و رنج برایش نداشته باشد.

#ترانه_کافه_غم_زده
اثر #کارسن_مک_کالرز🌱


🕊@uma_poem🕊
#تیکه_کتاب

پهلوان: چه فایده؟ بیاد چراغِ کدوم خونه‌رو روشن کنه؛ واسه کدوم لونه؛ زیر کدوم سقف_؟

پیر: راست نمی‌گی پهلوون!

پهلوان: [مکث] اکبر دیگه به چیزی دل نمی‌بنده پدر.

پیر: که مبادا از دست بده؟


نمایشنامه #پهلوان_اکبر_می_میرد
اثر #بهرام_بیضایی 🌱


🕊@uma_poem🕊
✨️مردی کوچک، شاعری بزرگ✨️


رشیدالدین وطواط (قرن ۶ هجری) شاعری قصیده‌سُرا منتسب به دربار سلطان اَتسِزِ خوارزمشاه، ماهر در ادبیات فارسی و عربی، چیره‌دست در بداهه‌سُرایی و از نوادگان خلیفه‌ی دوم (عمر بن خطاب) بود.
گویند: چون جثه‌ای خرد و نحیف داشت به او لقب《وطواط》به معنیِ پرستوک (نوعی پرنده‌ی کوچک) داده بودند.

از وطواط آثار بسیاری برجای مانده که معروفترین‌شان
کتابی‌است در علم بلاغت موسوم به《حَدائِق‌ُالسِّحر فی دَقائِقِ‌الشِّعر》و از قدیم‌الایام در میان عُلَمای بلاغت به عنوان یک منبع ارزشمند و معتبر شناخته می‌شود. همچنین چهار رساله در زمینه‌ی ترجمه و منظوم کردن احادیث و سخنانی از خلفای راشدین که به ترتیب عبارت‌اند از:

-تُحفَه‌الصدیق مِن کَلامِ اَبی‌بَکر صِدّیق
-فَصلُ‌الخَطاب مِن کَلامِ عُمر بن‌الخَطّاب
-اُنسُ‌اللَهفان مِن کَلامِ عثمان بن عَفّان
-نَثراللَآلی مِن کَلامِ امیرالمؤمنین علی

و اما شعر او...
رشیدالدین وطواط هم مانند اکثر شاعران هم‌دوره‌ی خود در زمینه‌ی قصیده‌سُرایی فعالیت داشته.
قصاید او شکل پخته و به‌هنجاری از قصائد فارسی‌اند که عموماََ با تغزّل‌هایی لطیف آغاز می‌شوند، با تخلص زیرکانه‌ای گریز به مدحِ ممدوح می‌زنند، و پس از ارائه‌ی ابیاتی بلند و پُرمغز به شکل ماهرانه‌ای به انجام می‌رسند.
از آن‌جا که وطواط دانشمندی بی‌بدیل در زمینه‌ی علوم ادبی بوده قصایدی مصنوع و مستحکم پدید آورده و حُسن کار او را از آن‌جا می‌توان دانست که بسیاری از شُعرای دوره‌های بعد در کار قصیده‌سُرایی دنباله‌رو او بوده‌اند. در رأس آن‌ها صبای کاشانی، ملک‌الشعراءِ دربار فتحعلی‌شاه قاجار که سخت تحت‌تأثیر شیوه‌ی قصیده‌سُرایی وطواط بوده است.

ابیات ابتدایی قصیده‌ای از او در مدح سلطان اَتسِزِ خوارزمشاه را نقل می‌کنم و علاقه‌مندان را برای مطالعه‌ی بیشتر به دیوان او حواله می‌دهم؛
ملاحظه کنید چه تغزل لطیف، شیرین و ملموسی دارد:

تا شد دلم به مِهرِ بُتان مایل
خواب و قرار گشت زِ من زایل

بی‌خواب و بی‌قرار شود لابُد،
هر کو شود به مِهر بُتان مایل

اندوه کرد بر دلِ من حمله،
تا دیدمش نشسته بر آن محمل

من همچو سائلان به رهش واقف،
وَز دیده گشته خونِ دلم سائل

از رویِ فضایِ جهان پُر گُل،
وَز چشمِ من بسیطِ زمین پُر گِل

شُغلی‌است، شُغلِ فُرقَتِ او مُعظِم
شکلی‌است، شکلِ اَندُهِ او مُشکل

یا رب! شبی بُوَد که من و دلبر،
باشیم گشته جمع به یک منزل؟

وانگاه از تَفَحّّصِ حالِ ما،
گشته رقیبِ ناخوشِ او غافل؟

این‌کار نیست بابتِ بختِ ما،
سودایِ بیهُده چه پَزی ای دل؟

بی‌حاصل است یار و تو را در کف،
جز باد نیست در غمِ او حاصل...




#علی_احمدی_راد
#رشیدالدین_وطواط
#تخت_طاقدیس

www.group-telegram.com/takhte_tagdis
_
زن پونه است
گهواره‌ی رؤیاست
بوته‌ی نعنایی‌ که جهان را
خوشبو می‌کند.

سادگی‌ات عسل است
که صبح زود با شیری تازه می‌آمیزد
می‌خواهم
به ساده‌ترین شکل با تو حل شوم.

#کانون_شعروادب
#غلامرضا_بروسان 🌱


🕊@uma_poem🕊
_
در مُلتقایِ الکل و دود
آنگونه مست بودم
که از تمام دنیا
تنها دلم هوایِ تو را کرده بود
می‌گفتم این عجیب است
این‌قدر ناگهانی دل بستن
از من که بی تعارف دیری‌ست
زین خیل ور شکسته کسی را
در خوردِ دل نهادن پیدا نکرده‌ام

#کانون_شعروادب
#حسین_منزوی🌱


🕊@uma_poem🕊
تقویم


به آن‌چه بر سرم آمد نظاره می‌کردم
دَمی که جان به لب آمد، چه چاره می‌کردم؟

غروب کردی و من در مَدارِ دل‌تنگی،
مُدام شِکوه به ماه و ستاره می‌کردم

و بی‌تو هر وَرقی از کتابِ عمرم را،
شبیه‌ِ برگه‌یِ تقویم پاره می‌کردم

به نیَّتَت همه جا فالِ من بد آمده بود
ولی به یادِ تو باز استخاره می‌کردم

لباسِ دوری و مَهجوری و جدایی را،
برایِ قامتِ شعرم قَواره می‌کردم

شبیهِ رَعیتی از قصه‌هایِ عهدِ قجر،
ز جهل، رَغبتِ شمس‌العماره می‌کردم

دَمی که جان به لبم می‌رسید دَم نزدم
ولی هنوز به سویَت اشاره می‌کردم



#علی_احمدی_راد
#غزل
#تخت_طاقدیس

www.group-telegram.com/takhte_tagdis
🔸️کانون شعر و ادب دانشگاه محقق اردبیلی برگزار می‌کند:

جلسات هفتگی شعر خوانی کانون شعر و ادب!

با ارائه‌ی آثار و شعر خوانی دانشجویان
به همراه بررسی ترجیع‌بند‌ِ #سعدی_شیرازی🌱

🔸️زمان برگزاری :
یکشنبه، مورخ ۱۴۰۳/۱۲/۱۲

از ساعت :
۱۳:۳۰ الی ۱۲:۰۰

🔸️مکان برگزاری :
دانشگاه محقق اردبیلی، ساختمان آیت‌الله مشکینی، سالن کانون‌های فرهنگی و هنری

🔸️حضور برای عمومِ دانشجویان، آزاد است.


🕊@uma_poem🕊
کانون شعر و ادب دانشگاه محقق اردبیلی
🔸️کانون شعر و ادب دانشگاه محقق اردبیلی برگزار می‌کند: جلسات هفتگی شعر خوانی کانون شعر و ادب! با ارائه‌ی آثار و شعر خوانی دانشجویان به همراه بررسی ترجیع‌بند‌ِ #سعدی_شیرازی🌱 🔸️زمان برگزاری : یکشنبه، مورخ ۱۴۰۳/۱۲/۱۲ از ساعت : ۱۳:۳۰ الی ۱۲:۰۰ 🔸️مکان برگزاری…
سلام🌱

پس از وقفه‌ای به دلیل امتحانات و تعطیلات بین دو ترم، خوشحالیم که بار دیگر فرصتی فراهم شده تا در کنار هم باشیم و محفل ادبی‌مان را از سر بگیریم. دلتنگ آن لحظات شیرینی هستیم که شعر، داستان و گفت‌وگوهای ادبی رنگ و بویی خاص به دیدارهایمان می‌بخشید.

اکنون با آغاز نیم‌سال جدید، مشتاقانه شما را به نخستین جلسه دعوت می‌کنیم، به امید آنکه همچون گذشته، بی‌وقفه و پیوسته این مسیر را در کنار هم ادامه دهیم.

منتظر حضورتان هستیم.
🔸️گزارش جلسه محفل ادبی کانون شعر و ادب

امروز در دانشگاه، محفل ادبی‌ای به همت کانون شعر و ادب برگزار شد که با استقبال دانشجویان علاقه‌مند به ادبیات همراه بود. در این نشست، دانشجویان به گفت‌وگویی مختصر درباره احوال و آثار سعدی، شاعر بزرگ زبان فارسی، پرداختند.

در ادامه، شرکت‌کنندگان به‌صورت گروهی ترجیع‌بند معروف سعدی را خواندند و در خلال آن به بررسی مضامین عمیق و زیبایی‌های زبانی و ادبی این اثر پرداختند. سپس در بخش شعرخوانی جلسه، دانشجویان از آثار خود و شاعران دیگر خواندند و جلسه اینگونه به پایان رسید.

در آخر، ممنون از دوستانی که حضور داشتند، و امید است در جلسه‌های پیشِ‌رو هم یاریگر ما باشند.🌱

با تشکر؛
کانون شعر و ادب دانشگاه محقق اردبیلی


🕊@uma_poem🕊
بیگامه.pdf
2.3 MB
PDF کتاب

📕#بیگانه
✍️ #آلبر_کامو🌱

ترجمه:لیلی گلستان

⭕️ داستان از صفحه‌ی "۵۹" آغاز می‌شود.

"کتاب مورد مطالعه‌ی چهارشنبه این هفته"


🕊@uma_poem🕊
ز تابِ آتشِ دوری، شدم غرقِ عَرَق چون گل
بیار ای بادِ شبگیری! نسیمی زان عَرَق‌چینم...


#حافظ

#تخت_طاقدیس
www.group-telegram.com/takhte_tagdis
Forwarded from Handicrafts_uma
کانون صنایع دستی دانشگاه محقق اردبیلی برگزار میکند:

ویترای(نقاشی روی شیشه)🎨

زمان ثبت نام تا ۲۵ اسفند ۱۴۰۳
شروع کلاس از ۲۰ فروردین ۱۴۰۴

هزینه ثبت نام: ۵۰ هزار تومان

جهت ثبت نام به آیدی زیر پیام دهید. 🌸
@zahra79g



@handicrafts_uma 🧶
🔹️کانون شعر و ادب دانشگاه محقق اردبیلی برگزار می‌کند:

جلسه‌ی گفت‌وگویِ کتابیِ کانون شعر و ادب

نگاهی به کتاب #بیگانه اثر #آلبر_کامو🌱، به‌همراه نقد و گفت‌و‌گو.

🔸️زمان برگزاری:
چهارشنبه _ ۱۴۰۳/۱۲/۱۵
۱۳:۳۰ الی ۱۲:۰۰

🔹️مکان برگزاری:
سالن کانون‌های فرهنگی و هنری
(ساختمان آیت الله مشگینی)

حضور برای عمومِ دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی آزاد است.

🕊@uma_poem🕊
کانون شعر و ادب معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه محقق اردبیلی برگزار می کند:

🔹جشن استقبال از نوروز🔹

با حضور آقای توحید دلاور قوام
اجرای مراسم تکم گردانی
قرعه کشی اردوی تفریحی
اهدای هدایای نوروزی و.......

یکشنبه 19 اسفند ۱۴۰۳ ساعت 10
🪧 مکان : سالن بصیرت دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی
کانون شعر و ادب دانشگاه محقق اردبیلی
🔹️کانون شعر و ادب دانشگاه محقق اردبیلی برگزار می‌کند: جلسه‌ی گفت‌وگویِ کتابیِ کانون شعر و ادب نگاهی به کتاب #بیگانه اثر #آلبر_کامو🌱، به‌همراه نقد و گفت‌و‌گو. 🔸️زمان برگزاری: چهارشنبه _ ۱۴۰۳/۱۲/۱۵ ۱۳:۳۰ الی ۱۲:۰۰ 🔹️مکان برگزاری: سالن کانون‌های فرهنگی و…
گزارش جلسه گفتگوی کتابی – بررسی رمان بیگانه اثر آلبر کامو

در این جلسه، ابتدا به معرفی آلبر کامو و آثار او پرداخته شد و نگاهی به جایگاه این نویسنده در ادبیات جهان انداخته شد. سپس دانشجویانی که پیش‌تر در مورد این اثر یادداشت‌هایی تهیه کرده بودند، نوشته‌های خود را ارائه دادند و دیدگاه‌های مختلف در مورد بیگانه به اشتراک گذاشته شد.

در ادامه، بحث به فلسفه‌ی اگزیستانسیالیسم و ابزورد کشیده شد. اعضای جلسه درباره‌ی این مفاهیم گفتگو کردند و تفاوت آن‌ها را با مسئله‌ی نهیلیسم بررسی نمودند. این بخش از جلسه فرصتی برای تبادل نظر درباره‌ی مفاهیم بنیادین فلسفی و ارتباط آن‌ها با روایت بیگانه فراهم کرد.

بخش پایانی جلسه به بررسی تطبیقی میان نظریه‌ی دو غریزه‌ی فروید (غریزه‌ی جنسی و غریزه‌ی خشونت) و مضامین رمان اختصاص یافت. در این بخش، اعضا درباره‌ی شباهت‌های این نظریه با مفاهیم مطرح‌شده در بیگانه صحبت کردند و جنبه‌های مختلف آن را تحلیل نمودند.

در پایان، جلسه با جمع‌بندی مباحث و مرور نکات کلیدی به پایان رسید. این نشست، آخرین جلسه‌ی گفتگوی کتابی در سال جاری بود. جلسات جدید پس از تعطیلات عید با بررسی کتاب مرگ ایوان ایلیچ اثر لئو تولستوی ادامه خواهد یافت.

با تشکر
کانون شعر و ادب دانشگاه محقق اردبیلی


🕊@uma_poem🕊
مرگ ایوان ایلیچ نوشته تولستوی.pdf
1.3 MB
مرگ ایوان ایلیچ
نوشته : لیو تولستوی
ترجمه : سروش حبیبی
غزل زیر از انوری (احتمالاََ متوفی ۵۸۳ قمری) است.
در تاریخ ادبیات فارسی شُعرایی یافت می‌شوند که در روزگاران پیشین از ارزش و احترامی خارق‌العاده برخوردار بوده‌اند و بعدها نامشان به سایه کشیده شده.
انوری یکی از مصادیق بارز این پدیده است.

ای دیر به دست آمده بس زود برفتی!
آتش زدی اندر دل و چون دود برفتی!
چون آرزویِ تنگ‌دلان دیر رسیدی
چون دوستیِ سنگ‌دلان زود برفتی
زان پیش که در باغِ وصالِ تو دلِ ما،
از داغِ فراقِ تو بیاسود برفتی...
ناگشته من از بَندِ تو آزاد بِجَستی
ناکَرده مَرا وَصلِ تو خشنود برفتی
آهنگ به جانِ منِ دلسوخته کردی
چون در دلِ من عشق بیفزود، برفتی...

آشنایان با تاریخ و ادبیات احتمالاََ این ابیات را که جامی در بهارستان از شاعری ناشناخته نقل کرده، شنیده یا در کتب مختلف خوانده‌اند:

در شعر سه تن پیمبرانند،
هر چند که《لا نَبیّ بَعدی》
اوصاف و قصیده و غزل را،
فردوسی و انوری و سعدی!

فارغ از این‌که چقدر با استناد به این دو بیت از مقام بلند انوری در شعر و شاعری داد سخن داده‌اند، با توجه به غزلی که ابتدای کار ذکر کردم، دعوتتان می‌کنم از بُعدِ قصیده‌سرایی انوری (که عرصه‌ی مُسَلَّم هنر اوست و بیش و پیش از هر چیزی به آن شناخته می‌شود) عبور کرده، به غزلیات او توجه کنید. انوری را می‌توان واپسین شعله‌ی سرکش قصیده‌سُرایی با اسلوب خراسانی و قصاید او را ادامه‌ی طبیعی آن جریان دانست؛ گو این‌که به لحاظ زمانی تقریباََ متعلق به دوره‌ی پس از سبک خراسانی‌است و مختصات قصایدش تفاوت‌هایی با قصیده‌های آن دوران دارد.
اما در سرگذشت غزل فارسی، انوری نقشی متفاوت دارد. او شاعر قرن ششم است و قرن ششم دوره‌ی گذار؛ گذاری عظیم در ادبیات این مرز و بوم از سبک خراسانی به سبک عراقی! در این قرن که سبک شعر نه خراسانی‌است و نه عراقی، شاعران از میان این دو سبک عبور می‌کنند و به همین خاطر اسلوبشان《بینابین》خوانده می‌شود. در بررسی شاعران شاخص این دوره: جمال‌الدین بن عبدالرزاق اصفهانی، پسرش کمال‌الدین اسماعیل، ظهیر فاریابی و در رأس همگان انوری (حساب نظامی و خاقانی و دیگر شعرای آذربایجان جداست) عموماََ به قصایدشان توجه می‌شود و اهمیت بعد غزل‌سُرایی آن‌ها تا حد زیادی نادیده گرفته می‌شود. در صورتی که غزلیات اینان و به خصوص انوری‌است که به قالب غزل قوام و اعتبار می‌بخشد تا کم‌تر از یک قرن بعد با ظهور سعدی غزل تبدیل به شاخص‌ترین قالب ادب فارسی شود؛ می‌گویم سعدی، چون سعدی کمال‌دهنده‌ی غزل در شیوه‌ی بزرگانی‌است که نام بردم و حساب مولانا و حافظ به لحاظ تفاوت اسلوبشان جداست.
غزلیات امثال انوری بود که باعث تحکیم فرم و محتوای این قالب شد. قالبی که در اواخر سبک خراسانی شکل گرفته بود و به لحاظ فرم و درونمایه‌های اصلی هنوز در مرحله‌ی آزمایش بود، در قرن ششم توسط انوری و اقران او از هر دو جهت استحکام یافت:

کارم ز غمت به جان رسیده‌ست
فریاد بر آسمان رسیده‌ست...

این آب ز فرقِ سر گذشته‌ست
وین کارد به استخوان رسیده‌ست

اهمیت انوری و هم‌دوره‌های او در غزل فارسی از آن روست که زمینه را برای ظهور سعدی مهیا کردند. بی شک در صورت نبود تجربه‌های آنان، شاهد به کمال رسیدن غزل عشقی فارسی توسط سعدی نبودیم.

بخشی از یک غزل انوری:

ای دوستان بگویید، آرامِ جان من کو؟!
راحت‌رسانِ هر کس، محنت‌رسانِ کو؟!

هر کس به خان و مانی، دارند مهربانی،
من مهربان ندارم، نامهربانِ من کو؟!


و پاره‌ای از یک غزل دیگر او:

چون کسی نیست که از جورِ تو فریاد رسد،
چه کنم؟ صبر کنم گر ز تو بیداد رسد...

گر وصالِ تو به ما می‌نرسد ما و خیال
آرزو گر به گدایان نرسد یاد رسد...!!!


#علی_احمدی_راد

#انوری
#غزل
#تخت_طاقدیس

www.group-telegram.com/takhte_tagdis
2025/03/06 01:31:57
Back to Top
HTML Embed Code: