همایش «زبان و خط فارسی گفتاری» برگزار میشود
همایش «زبان و خط فارسی گفتاری» روزهای دوشنبه و سهشنبه، ۲۹ و ۳۰ بهمنماه جاری در فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار میشود.
🔸به گزارش روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، همایش «زبان و خط فارسی گفتاری» روزهای دوشنبه و سهشنبه، ۲۹ و ۳۰ بهمنماه جاری با حضور جمعی از استادان، صاحبنظران و پژوهشگران در تالار دکتر شهیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار میشود.
🔸برای بهرهگیری عموم علاقهمندان از سخنرانیهای همایش، همۀ نشستها به صورت برخط در نشانی wbnr.ir/bkle4 پخش میشود و برگزیدۀ مقالات همایش در مجلۀ نامۀ فرهنگستان (ویژهنامۀ دستور) و کتابچۀ چکیدۀ مقالات منتشر خواهد شد.
🔸 شرکت علاقهمندان در نشستهای این همایش آزاد است.
🔴 متن کامل خبر را در وبگاه فرهنگستان به نشانی زیر بخوانید:
🌐 https://apll.ir/?p=17743
#زبان_فارسی
#گفتاری_نویسی
@pak_negar
همایش «زبان و خط فارسی گفتاری» روزهای دوشنبه و سهشنبه، ۲۹ و ۳۰ بهمنماه جاری در فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار میشود.
🔸به گزارش روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، همایش «زبان و خط فارسی گفتاری» روزهای دوشنبه و سهشنبه، ۲۹ و ۳۰ بهمنماه جاری با حضور جمعی از استادان، صاحبنظران و پژوهشگران در تالار دکتر شهیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار میشود.
🔸برای بهرهگیری عموم علاقهمندان از سخنرانیهای همایش، همۀ نشستها به صورت برخط در نشانی wbnr.ir/bkle4 پخش میشود و برگزیدۀ مقالات همایش در مجلۀ نامۀ فرهنگستان (ویژهنامۀ دستور) و کتابچۀ چکیدۀ مقالات منتشر خواهد شد.
🔸 شرکت علاقهمندان در نشستهای این همایش آزاد است.
🔴 متن کامل خبر را در وبگاه فرهنگستان به نشانی زیر بخوانید:
🌐 https://apll.ir/?p=17743
#زبان_فارسی
#گفتاری_نویسی
@pak_negar
🌱ﻣﻦ ﯾﮏﺑﺎﺭ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﺷﺪﻩﺍﻡ؛ ﻟﯿﮑﻦ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺑﺎﺭ ﻣﺮﺩﻩﺍﻡ.
#ﺷﻌﺮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﯾﺎﺭﯼ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﻋﺬﺍﺏﻫﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﮒ ﺭﺍ ﮐمتر ﺣﺲ ﮐﻨﻢ.
ﺷﻌﺮ ﺗﺨﻔﯿﻒ ﻣﺮﮒﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ.🌱
#احمد_شاملو
@pak_negar
#ﺷﻌﺮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﯾﺎﺭﯼ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﻋﺬﺍﺏﻫﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﮒ ﺭﺍ ﮐمتر ﺣﺲ ﮐﻨﻢ.
ﺷﻌﺮ ﺗﺨﻔﯿﻒ ﻣﺮﮒﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ.🌱
#احمد_شاملو
@pak_negar
تاریخ نخستین فرهنگستان ایران
🔹نخستین فرهنگستان ایران سال 1314 ش. به همت ذکاءالملک فروغی (ریاستالوزرای وقت) تأسیس شد و سال 1332 ش. با درگذشت آخرین رئیس آن حسین سمیعی (ادیبالسلطنه) به افول و تعطیلی کشیده شد.
🔸این کتاب از جمله آثار مرجعی است که در دو قسمت مجزا به بررسی و تحلیل و در نهایت به تبیین علل و عواملی پرداخته است که به نوعی در ایجاد و روند تاریخی و واژهگزینی فرهنگستان اول (1314 – 1320) مؤثر بودهاند.
💢 کتابی سودمند و پر از اطلاعات مستند برای #ویراستاران و مشتاقان #زبان_فارسی
📚تاریخ نخستین فرهنگستان ایران
به روایت اسناد همراه با واژههای مصوب و گمشده فرهنگستان
✍️ محسن روستایی
نشر نی: چاپ نخست 1385
#فرهنگستان_زبان
#زبان_فارسی
@pak_negar
🔹نخستین فرهنگستان ایران سال 1314 ش. به همت ذکاءالملک فروغی (ریاستالوزرای وقت) تأسیس شد و سال 1332 ش. با درگذشت آخرین رئیس آن حسین سمیعی (ادیبالسلطنه) به افول و تعطیلی کشیده شد.
🔸این کتاب از جمله آثار مرجعی است که در دو قسمت مجزا به بررسی و تحلیل و در نهایت به تبیین علل و عواملی پرداخته است که به نوعی در ایجاد و روند تاریخی و واژهگزینی فرهنگستان اول (1314 – 1320) مؤثر بودهاند.
💢 کتابی سودمند و پر از اطلاعات مستند برای #ویراستاران و مشتاقان #زبان_فارسی
📚تاریخ نخستین فرهنگستان ایران
به روایت اسناد همراه با واژههای مصوب و گمشده فرهنگستان
✍️ محسن روستایی
نشر نی: چاپ نخست 1385
#فرهنگستان_زبان
#زبان_فارسی
@pak_negar
▪️فروغ فرخزاد
🗓 ۲۴بهمن ۱۳۴۵
«او را شهید بنامیم؛ زیرا همان که زندگی آدمها یکی با دیگری فرق میکند، مرگ آنها نیز مثل زندگیشان مفهومی جداگانه دارد، مثلا ًمرگ نیما، مصیبت نبود، تصادف و تقدیر نبود، جبر حرکت یکسان و یکدست زمان بود، ولی مرگ فروغ، نه فقط مصیبت بود، بلکه واکنشی علیه طبیعت بود، نه فقط تصادف و تقدیر، بلکه توقف ناگهانی چرخ زمان بود.
مرگ نیما مرگ طبیعی بود؛ چرا که نیما پیر شد و مرد، ولی مرگ فروغ، مرگ غیر طبیعی بود، مرگ فروغ، مرگی جوان بود.
ما مردان این نسل هر قدر هم که از نظر بینش و اندیشه و برداشت و خلاقیت و سایر چیزها با یکدیگر تفاوتهایی داشته باشیم، باز هم به فاصلههایی کم یا بیش با هم قابل مقایسه هستیم. ولی فرخزاد، به دلیل موقعیت خاصی که داشت با هیچکس قابل مقایسه نیست، زیرا اگر شاعران مرد هر یک سهمی از ظرفیت مردانگی خود را نشان داده نقشی بر دوش داشتهاند، فرخزاد به تنهایی زبان گویای زن صامت ایرانی در طول قرنهاست، فرخزاد انفجار عقدۀ دردناک و به تنگ آمدۀ سکوت زن ایرانی است.
✍️ #رضا_براهنی، «فروغ فرخزاد، شاعرهی شهید»، مجله فردوسی، شماره ۸۰۴، ۲.
#فروغ_فرخزاد
@pak_negar
🗓 ۲۴بهمن ۱۳۴۵
«او را شهید بنامیم؛ زیرا همان که زندگی آدمها یکی با دیگری فرق میکند، مرگ آنها نیز مثل زندگیشان مفهومی جداگانه دارد، مثلا ًمرگ نیما، مصیبت نبود، تصادف و تقدیر نبود، جبر حرکت یکسان و یکدست زمان بود، ولی مرگ فروغ، نه فقط مصیبت بود، بلکه واکنشی علیه طبیعت بود، نه فقط تصادف و تقدیر، بلکه توقف ناگهانی چرخ زمان بود.
مرگ نیما مرگ طبیعی بود؛ چرا که نیما پیر شد و مرد، ولی مرگ فروغ، مرگ غیر طبیعی بود، مرگ فروغ، مرگی جوان بود.
ما مردان این نسل هر قدر هم که از نظر بینش و اندیشه و برداشت و خلاقیت و سایر چیزها با یکدیگر تفاوتهایی داشته باشیم، باز هم به فاصلههایی کم یا بیش با هم قابل مقایسه هستیم. ولی فرخزاد، به دلیل موقعیت خاصی که داشت با هیچکس قابل مقایسه نیست، زیرا اگر شاعران مرد هر یک سهمی از ظرفیت مردانگی خود را نشان داده نقشی بر دوش داشتهاند، فرخزاد به تنهایی زبان گویای زن صامت ایرانی در طول قرنهاست، فرخزاد انفجار عقدۀ دردناک و به تنگ آمدۀ سکوت زن ایرانی است.
✍️ #رضا_براهنی، «فروغ فرخزاد، شاعرهی شهید»، مجله فردوسی، شماره ۸۰۴، ۲.
#فروغ_فرخزاد
@pak_negar
🔹خدمت #حسن_کامشاد به #زبان_فارسی
📌ترجمه فقط انتقال دانش یا فرهنگ و ادبیات از زبان مبدا به زبان مقصد نیست. کاری که ترجمه خوب میکند، فعال کردن سلولهای خاموش زبان مقصد است. در ترجمه عالی، سوژگی مترجم با سوژگی خود زبان ترکیب میشود تا هم زبانیت زبان مقصد انعطاف بیشتری پیدا کند و هم استعداد آن در جذب جهانهای غریب بالاتر رود.
📌از این نظر مترجمانی چون استاد حسن کامشاد مثل نویسندگان خلاق درون زبان فارسی بهترین خدمتگزاران زبان فارسی هستند. اگر ما ترجمههای استاد حسن کامشاد را با ترجمههای مترجمانی مثل استاد ادیب سلطانی یا استاد کزازی مقایسه کنیم ممکن است عدهای که تعصب ویژه در فارسیگرایی و سرهنویسی دارند بگویند خدمت کسانی چون ادیب سلطانی و کزازی به زبان فارسی بیشتر از استاد کامشاد است؛ چون این دو مترجم کلی معادل جدید فارسی ساختهاند. ممکن است در معادلسازی تعداد واژههایی که این مترجمان ساختهاند بیشتر باشد اما در بین این سه مترجم چه کسی روح زبان فارسی را به جهان معاصر نزدیکتر کرده است؟ چه کسی انعطاف و قدرت زبان فارسی را در جذب جهانهای بیگانه بالا برده است؟ چه کسی بر دوستی و وفاق زبانها و جهانها بیگانه کوشیده است؟ در پشت ترجمههای استاد کامشاد هیچ ایدئولوژیای پنهان نیست؛ جز این که مترجم سعی کرده است تا اندیشه دیگری را به گونهای به زبان فارسی بازگرداند تا هم زبان مقصد فربه شود و هم جهان مبدأ فهم گردد.
📌هیچ خوانندهای نیست که با خواندن جملات متنهای آفریده استاد کامشاد دچار تعصب شود و به جای اینکه به روح زبان توجه کند عصبیت نژادی او درگیر کلماتی گردد که عصر آنها سر رسیده است.
📌استاد کزازی متفکر بزرگی است اما متاسفانه خوانندگان آثارش به جای اینکه به نحوه استدلال و جهان اندیشهاش دقت کنند، تحت تأثیر سبک او قرار میگیرند و چه بسا اصلاً محتوای سخنش را درک نکنند و دلخوش به کلمات باشند که میتواند نوستالژی آنها را تحریک کند، چنانکه آنان را به دام نژادگرایی گرفتار سازد.
✍سینا جهاندیده
@tabarshenasi_ketab
#حسن_کامشاد
@pak_negar
📌ترجمه فقط انتقال دانش یا فرهنگ و ادبیات از زبان مبدا به زبان مقصد نیست. کاری که ترجمه خوب میکند، فعال کردن سلولهای خاموش زبان مقصد است. در ترجمه عالی، سوژگی مترجم با سوژگی خود زبان ترکیب میشود تا هم زبانیت زبان مقصد انعطاف بیشتری پیدا کند و هم استعداد آن در جذب جهانهای غریب بالاتر رود.
📌از این نظر مترجمانی چون استاد حسن کامشاد مثل نویسندگان خلاق درون زبان فارسی بهترین خدمتگزاران زبان فارسی هستند. اگر ما ترجمههای استاد حسن کامشاد را با ترجمههای مترجمانی مثل استاد ادیب سلطانی یا استاد کزازی مقایسه کنیم ممکن است عدهای که تعصب ویژه در فارسیگرایی و سرهنویسی دارند بگویند خدمت کسانی چون ادیب سلطانی و کزازی به زبان فارسی بیشتر از استاد کامشاد است؛ چون این دو مترجم کلی معادل جدید فارسی ساختهاند. ممکن است در معادلسازی تعداد واژههایی که این مترجمان ساختهاند بیشتر باشد اما در بین این سه مترجم چه کسی روح زبان فارسی را به جهان معاصر نزدیکتر کرده است؟ چه کسی انعطاف و قدرت زبان فارسی را در جذب جهانهای بیگانه بالا برده است؟ چه کسی بر دوستی و وفاق زبانها و جهانها بیگانه کوشیده است؟ در پشت ترجمههای استاد کامشاد هیچ ایدئولوژیای پنهان نیست؛ جز این که مترجم سعی کرده است تا اندیشه دیگری را به گونهای به زبان فارسی بازگرداند تا هم زبان مقصد فربه شود و هم جهان مبدأ فهم گردد.
📌هیچ خوانندهای نیست که با خواندن جملات متنهای آفریده استاد کامشاد دچار تعصب شود و به جای اینکه به روح زبان توجه کند عصبیت نژادی او درگیر کلماتی گردد که عصر آنها سر رسیده است.
📌استاد کزازی متفکر بزرگی است اما متاسفانه خوانندگان آثارش به جای اینکه به نحوه استدلال و جهان اندیشهاش دقت کنند، تحت تأثیر سبک او قرار میگیرند و چه بسا اصلاً محتوای سخنش را درک نکنند و دلخوش به کلمات باشند که میتواند نوستالژی آنها را تحریک کند، چنانکه آنان را به دام نژادگرایی گرفتار سازد.
✍سینا جهاندیده
@tabarshenasi_ketab
#حسن_کامشاد
@pak_negar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹از تو خبر به نام و نشان است خلق را
وآنگه همه به نام و نشان از تو بیخبر
#غزلیات_عطار
🎶 #محمدرضا_شجریان
📽 اجرای جشن هنری توس، سال ۱۳۵۵ شمسی، آرامگاه فردوسی
@pak_negar
وآنگه همه به نام و نشان از تو بیخبر
#غزلیات_عطار
🎶 #محمدرضا_شجریان
📽 اجرای جشن هنری توس، سال ۱۳۵۵ شمسی، آرامگاه فردوسی
@pak_negar
❇️ ترکیبهایی که با نیمفاصله/ بیفاصله نوشته میشوند
🔹ترکیبهایی که بخش دوم آنها بن مضارع فعل باشد همواره با نیمفاصله/ بیفاصله نوشته میشوند:
👈اندوهبار، ریاضیدان، زبانشناس، گیاهشناس، مشقّتبار، موسیقیدان
📌تبصره: درصورتیکه واژۀ ساختهشده با بن مضارع فعل نهادینه یا واژگانی شده باشد یا جنبۀ اداری و صنفی یافته باشد پیوسته نوشته میشود:
👈آبخیز، آبدار، آتشبار، آشپز، استاندار، بازیکن، بخشدار، بنکدار، پاسدار، جانباز، حسابدار، راهدار، رگبار، رنگرز، زهتاب، سالگرد، سالنما، فرماندار، کامران، کهربا، لاشخور، مهتاب، ولگرد
@theapll
#دستور_خط_فارسی
#زبان_فارسی
@pak_negar
🔹ترکیبهایی که بخش دوم آنها بن مضارع فعل باشد همواره با نیمفاصله/ بیفاصله نوشته میشوند:
👈اندوهبار، ریاضیدان، زبانشناس، گیاهشناس، مشقّتبار، موسیقیدان
📌تبصره: درصورتیکه واژۀ ساختهشده با بن مضارع فعل نهادینه یا واژگانی شده باشد یا جنبۀ اداری و صنفی یافته باشد پیوسته نوشته میشود:
👈آبخیز، آبدار، آتشبار، آشپز، استاندار، بازیکن، بخشدار، بنکدار، پاسدار، جانباز، حسابدار، راهدار، رگبار، رنگرز، زهتاب، سالگرد، سالنما، فرماندار، کامران، کهربا، لاشخور، مهتاب، ولگرد
@theapll
#دستور_خط_فارسی
#زبان_فارسی
@pak_negar
🔸فضای «فجازی»
🔻متأسفانه جامعۀ ما تصور نادرستی از مفهوم «فضای مجازی» یا به قولی «فجازی» دارد. تلقی عموم هموطنان عزیزمان این است که فضای مجازی جایی است که در آن هر کاری مُجاز است؛ گویی واژۀ «مَجاز» به فتح «م» را «مُجاز» به ضم «م» خواندهاند.
🔻فضایی میدانندش که در آن میتوانی هویت واقعی خود را پنهان نگه داری و هرچه میخواهد دل تنگت بگویی. به دیگر سخن، فضای مجازی برای آنان بهمنزلۀ فضایی است که در دنیای حقیقی نمییابندش.
🔻چنین تلقی نادرستی باعث شده که کاربران فضای مجازی احساس آزادی فردی نامحدودی کنند و خود را از قید و بندهای فضای حقیقی آزاد بدانند و هیچ آدابی و ترتیبی نجویند.
♦️هر کس به خود اجازه میدهد هر طور دلش میخواهد بنویسد و حتی املای واژهها را دلبخواهی تغییر دهد. این امر پیامدهای ناگوار گوناگونی دارد که بخشی از آنها مربوط میشود به آسیبشناسی رکن هویت ملی ما یعنی #زبان_فارسی.
📜فارسی در فجازی / اینترنت و فضای مجازی چه تغییر و تحولی در زبان فارسی ایجاد کرده است؟
✍️ بهروز صفرزاده
🗂فصلنامه گیلگمش:
شماره 10 (زمستان 1398)، ص158-159.
#درست_نویسی
#فضای_مجازی
@pak_negar
🔻متأسفانه جامعۀ ما تصور نادرستی از مفهوم «فضای مجازی» یا به قولی «فجازی» دارد. تلقی عموم هموطنان عزیزمان این است که فضای مجازی جایی است که در آن هر کاری مُجاز است؛ گویی واژۀ «مَجاز» به فتح «م» را «مُجاز» به ضم «م» خواندهاند.
🔻فضایی میدانندش که در آن میتوانی هویت واقعی خود را پنهان نگه داری و هرچه میخواهد دل تنگت بگویی. به دیگر سخن، فضای مجازی برای آنان بهمنزلۀ فضایی است که در دنیای حقیقی نمییابندش.
🔻چنین تلقی نادرستی باعث شده که کاربران فضای مجازی احساس آزادی فردی نامحدودی کنند و خود را از قید و بندهای فضای حقیقی آزاد بدانند و هیچ آدابی و ترتیبی نجویند.
♦️هر کس به خود اجازه میدهد هر طور دلش میخواهد بنویسد و حتی املای واژهها را دلبخواهی تغییر دهد. این امر پیامدهای ناگوار گوناگونی دارد که بخشی از آنها مربوط میشود به آسیبشناسی رکن هویت ملی ما یعنی #زبان_فارسی.
📜فارسی در فجازی / اینترنت و فضای مجازی چه تغییر و تحولی در زبان فارسی ایجاد کرده است؟
✍️ بهروز صفرزاده
🗂فصلنامه گیلگمش:
شماره 10 (زمستان 1398)، ص158-159.
#درست_نویسی
#فضای_مجازی
@pak_negar