Telegram Group Search
🔻سال‌ها پیش، متخصصان حوزۀ #رایانه_و_فناوری_اطلاعات در فرهنگستان زبان و ادب فارسی برابر «تلیک» را، که نام‌آوایی برگرفته از صدای فشردن دکمۀ موشی (ماوس) بود، برای «کلیک» (click) تصویب کردند. اما بعداً این برابر به «کلیک» تغییر کرد.
🔻«کِلیک» در گویش‌های مناطقی مانند نیشابور و گناباد و لارستان به‌معنی «انگشت» و «انگشت کوچک» است و «کلیکی» هم به انگشتر یا حلقۀ نامزدی گفته می‌شود. می‌توان بر این واژه، برای مفهوم تازه، معنی «با انگشت اشاره کردن یا فشردن» را نیز سوار کرد.
▪️فرهنگستان در موارد گوناگون از شباهت معناوایی (معنایی-آوایی) برای واژه‌گزینی بهره برده است تا بخت پذیرش و کاربرد نوواژه بالاتر رود. در آینده نمونه‌های بیشتری را خواهیم دید.

با استفاده از: فرهنگ واژگان گویش‌های ایرانی، غلامرضا آذرلی، تهران: انتشارات هزار کرمان، چاپ اول، ۱۳۸۷.

✍️ سمانه ملک‌خانی
@cheshmocheragh


@pak_negar
🔻1. پاکیزه سخن بگو
🔹بیشتر رنج‌های زندگی از آن‌جاست که خود یا دیگران با کلمات، زخم زده‌ایم؛ چه آشکار، چه پنهان. حال آن‌که با سخنی پاک، می‌توان جهانی تازه ساخت، روابطی صادقانه و دلی آرام داشت. کلمات، دارو هستند اگر از دل آگاه برخیزند.
🔻2. هیچ چیز را به خود نگیر
🔹هیچ چیز را به خود نگیر، نه تحسین و نه سرزنش. دیگران از دریچۀ ذهن خود جهان را می‌بینند، نه از حقیقت مطلق. اگر تو به درون خود اطمینان داشته باشی، دیگر نیازی نیست پیوسته خود را با نظر دیگران بسنجی. رهایی، آن‌جاست که هیچ نگاه بیرونی، توان تکاندن آرامش درونت را نداشته باشد.
🔻3. فرض نکن، بپرس
🔹جرئت شفاف ‌بودن را داشته باش. اگر نمی‌دانی، بپرس. اگر در دلت چیزی‌ است، به زبان بیاور. اگر دیگران چیزی می‌پرسند، صادق باش. این‌گونه، ذهن آرام می‌گیرد و دل آسوده می‌شود.
🔻4. تمام تلاشت را بکن
🔹آخرین میثاق، پیوندی ا‌ست میان آسمان و زمین؛ زیرا ممکن است نتوانی همیشه پاکیزه سخن بگویی، یا چیزی را به دل نگیری، یا فرضی در ذهن نسازی؛ اما اگر همواره «تمام تلاش خود را بکنی» به خویشتن وفادار مانده‌ای.

📚 چهار میثاق
✍️ دون میگوئل روئیز
🖍ترجمه دل آرا قهرمان

@pak_negar
بی دل و جان چون کنم
محمد‌رضا شجریان
🔹دل ز دستم رفت و جان هم، بی دل و جان چون کنم
سرّ عشقم آشکارا گشت پنهان چون کنم

🔸هر کسم گوید که درمانی کن آخر درد را
چون به دردم دایماً مشغول درمان چون کنم

🔹چون خروشم بشنود هر بی خبر گوید خموش
می‌تپد دل در برم می‌سوزدم جان چون کنم
#عطار

🎶 #محمدرضا_شجریان


@pak_negar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹در دو چَشمِ مَن نِشین، اِی آن که از مَن مَن‌تری
تا قمر را وانمایم کز قمر روشن‌تری
#غزلیات_شمس
#مولانا

📽امیرحسین ماحوزی


@pak_negar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻مهم‌ترین مهارت‌ها بعد از آموزش #خواندن و‌ #نوشتن در نظام‌های آموزشی پیشرفته:

مهارت حل مسئله
تاب‌آوری
انعطاف
ارتباط بینافردی و گروهی
تفکر خلاّق
تفکر انتقادی


#آموزش_و_پرورش


@pak_negar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹در مشقِ جنون گرچه سر آمد همۀ عمر
سطری که توان داد به دستی ننوشتیم
صائب تبریزی


📽 رونمایی از 📗«برگ‌وبار» و 📘«گوهر معنا» دو کتاب استاد #محمدعلی_موحد با حضور جمعی از اندیشمندان، در تالار خلیج فارس فرهنگسرای نیاوران (19 خرداد 1404)

@pak_negar
🔸بسیاری از نویسندگان نامدار از فواید عدیدۀ نوشتن #دفتر_خاطرات گفته‌اند؛ اما هیچ‌کدام آن‌ها به گرد پای #ویرجینیا_وولف نمی‌رسند.
🔹هرچند او در آغاز دفترچه‌های پراکنده‌ای به ثبت رساند، اما نوشتن جدی را از سال ۱۹۱۵ در ۳۳ سالگی آغاز کرد.
🔸وقتی شروع کرد، بی‌وقفه تا واپسین یادداشتش در سال ۱۹۴۱، چهار روز پیش از مرگش، ادامه داد؛ و در این مسیر ۲۶ دفتر به‌دست‌خط خود باقی گذاشت.
🔹برای وولف نوشتن خاطرات روزانه صرفا ابزاری برای اکتشاف درونی نبود؛ وی تاکید می‌کرد که دفتر خاطرات را به‌ چشم «آزمایشگاهی برای پژوهش و توسعه در #هنر_نویسندگی» می‌نگرد.
🔻همان‌طور که همسرش در مقدمۀ مجموعه خاطراتش می‌گوید، خاطره‌نویسی برای وولف «روشی برای تمرین یا آزمودن هنر نویسندگی» به‌شمار می‌رفت. تمرینی بی‌ادعا و بی‌هیاهو در سکوتی که فقط قلم و کاغذ می‌فهمندش؛ از دل همین تمرین‌ها، نثری شکل گرفت که امروز نه‌فقط به‌خاطر اندیشه که به‌خاطر زیبایی «موج‌دار» کلماتش خوانده می‌شود.

▪️وب‌سایت The Marginalian ترجمه: علیرضا نجفی

#نوشتن


@pak_negar
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️به که گویم، چه بگویم؟
که چه کرده، غم تو به ما
همه سوزم، همه دردم، به خدا، به خدا، به خدا

▪️یار بیگانه‌نوازم شرح عشق جانگدازم
قصه‌ای از سوز و سازم با تو می‌گویم امشب
تا که چشم جان گشودم، شمع پنهان وجودم
شعله زد در تار و پودم آه جانسوزم بر لب
تو ندانی که چه کردی به من و دل من به خدا
چه غمت از من بیدل تو کجا من خسته کجا

▪️رهگذار بی‌نصیبی، بی‌قراری بی‌شکیبی، تا سحرگه ناله سر کرده
نیمه شب‌ها در سیاهی، بی.‌نصیبی بی‌پناهی، از سر کویی گذر کرده‌

▪️ای بهشت موعودم آن سیاهی من بودم
بی‌خبر ای سرور من می‌گذشتی از بر من
نه اشک چشمم را بدیدی، نه ناله قلبم شنیدی
چو بخت من رفتی، مه من!
چو آهوی صحرا رمیدی، ز سوی من دامن کشیدی
تو دل‌شکن رفتی ...

🗂 دل‌شکن
🔅شعر: بیژن ترقی
🎙 ایرج بسطامی
⚡️سنتور: پرویز مشکاتیان


@pak_negar
♦️همه چیز بدون دخالت من می‌گذشت. داشتند راجع به سرنوشت من تصمیم می‌گرفتند، اما کسی نظر خودم را نمی‌پرسید.
♦️گاهی دلم می‌خواست بپرم وسط حرف همه و بگویم: ''بالاخره این وسط متهم کیه؟ بالاخره متهم بودن هم مهمه. من هم حرف دارم! '' اما بعد که فکر می‌کردم می‌دیدم واقعاً حرفی ندارم. ناگهان، باید اقرار کنم که لذت واداشتن آدم‌ها که به حرفت گوش کنند خیلی دوام ندارد.

📙بیگانه
#آلبر_کامو


@pak_negar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹خبر از عشق(عیش) ندارد که ندارد یاری
دل نخوانند که صیدش نکند دلداری
#سعدی



@pak_negar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔆واکنش بیش از حد


🔹آب در کشتی هلاک کشتی است
آب اندر زیر کشتی پشتی است
#مثنوی_مولوی


@pak_negar
2025/06/27 20:03:33
Back to Top
HTML Embed Code: