Telegram Group Search
سلام شب بخیر
وقتی نقصهام فعال میشه کارهای انجام میدم که خودم بعدا نمیتونم جمع وجورشون کنم
مخصوصاً نقص وابستگی که به شدت عقلمو ازم میگیره وسعی میکنم کنترلش کنم ومچ خودمو بگیرم واز خودم تراز بگیرم ولی اگر حقیقتشو بخواین بعضی وقتها نمیتونم جمعشون کنم نقص کنترل نقص پر خوری نقص قضاوت ،نقص به گذشته بر گشتن ،نقص غیبت ،نقص حسادت ، نقص نفرین که چند مدتی به شدت آمده سراغم البته به خدا سپردن زن داداشم که باعث شد منو از کار اخراج کنن وهمه بدبختیهام ونداریم را فقط اون میدونم ونقص نفرین کردن میاد سراغم و نقص خود ازاریم بالا میاد
دوستان فداتون شم برام دعا کنید یه کاری که انشاءالله خدا کمک کنه اگر به خیر وصلاح دخترمه درست بشه از ته دل
فداتون شم دوستتون دارم شب خوبی داشته باشین
سلام وقتتون بخیر
خداراشاکرم بابت نعمت سلامتی ومسیر عشق وآرامش
قدم شش سوال ۱۵
نقص به نظرمن یه مانع بزرگ برای رشد ماست برای اینکه من درجابزنم تغییری نکنم وفقط باپروراندن نقصام روزبه روز ضعف خودم رابیشترکنم وخودم رانابودتر،تنهاتر،عصبی تر
وقتی من تسلیم شدم ونواقصم رااقرارکردم یعنی مایلم تغییرکنم مایلم راهموعوض کنم مایلم درزندگیم رشد شخصیتی داشته باشم مایلم درک کنم بقیه راودست ازقضاوت یک طرفه بردارم مایلم محکم واستوارروی پای خودم بایستم وفقط به نیروی برترم ایمان داشته باشم
من بااطاعت ازنواقصم جزآسیب به خودم ودیگران هیچ کارمفیدی انجام ندادم وخداراشاکرم که به وسیله ی انجمن باخودم روراست شدم وازخودشناسی به خداشناسی خواهم رسید
هنوزهم گاهی نواقصی منواحاطه میکنه ولی سعی درکنترل آن دارم نه اطاعت ازآن وباکمال میل دوست دارم که نواقصم به حداقل برسن ومن حضورخداراهرروزبیشتروبیشتردرزندگیم حس کنم
درحددرک🌹
جواب


با سلام و درود خدمت همدردانم....

درک من کلا از کلمه نقص اینه که من دارای ضعفهایی هستم وقتی نشناسم و پی درمان نباشم رفته رفته تبدیل به نقص میشه مثالی میزنم مث فرد دیابتی که زخمی در بخشی از دست یا پا یا قسمتی از بدن فرق نمیکنه میفته و باید زود درمان کنه وقتی درمان نشه باید اون تیکه از بدنش جدا بشه که میشه نقص عضو.و در این پروسه رشد روحانی ضعفها هم شناخته نشه میشه نقص و حال من باهاشون کنار میام بجای اینکه بجنگم چون جنگ بیشتر نقصهامو علیه خودم شیر میکنه ولی وقتی باهاشون کنار میای و نم نم شروع بشناخت عمقی میکنی بهم کمک میکنه تا آمادگی کاملی داشته باشم برای برطرف کردنشون و خیلی زیبا و دوستانه نقصهام رو به کمک قدرت برتر یک به یک با تمرین کمرنگشون میکنم...
در زندگی از چیزهای زیادی میترسیدم ونگران بودم, تا اینکه آنهاراتجربه کردم وحالا ترسی از آنهاندارم.
از" تنهایی"میترسیدم, یاد گرفتم"خود را دوست بدارم"
از" شکست "میترسیدم, یاد گرفتم"تلاش نکردن یعنی شکست"
از" نفرت "میترسیدم, یاد گرفتم"به هر حال هر کسی نظری دارد"
از" درد "میترسیدم, یاد گرفتم"درد کشیدن برای رشد روح لازم است"
از" سرنوشت "میترسیدم, یاد گرفتم"من توان تغییر آن را دارم"
از" گذشته "میترسیدم , فهمیدم"گذشته توان آسیب رساندن به من را ندارد"
و درآخراز" تغییر "میترسیدم, تا اینکه یاد گرفتم, حتی زیباترین پروانه ها هم قبل از پرواز کرم بودند, و" تغییرآنهارا زیباکرد"
سلام به خدایی ک درهمین نزدیکیست


سلام دوستان گل نارانان


سوال 15
درک من از کلمه نقص چطور به من کمک میکند تا امادی برطرف کردن انها باشم؟

قبل برنامه من خیلی نقصهاداشتم خودمو فدای همه میکردم خودمو عاقل تراز همه میدونستم وفکرمیکردم هیچ کس مثل من بلدنیست زندگی کنه جای همه تصمیم میگرفتم جای همه صحبت میکردم تمام مسولیت زندگی روخودم تنهایی به دوش میکشیدم ولی ازوقتی که توراه بهبودی قدم گذاشتم ودستم وراهنماگرفت ودرکناردوستان بهبودی قرارگرفتم نشریه خوندم الان خیلی ازاشتباهات گذشته رو تکرارنمیکنم دست در دست راهنما ودوستان پیش میرم تابه بهبودی کامل برسم
نقص،اینکه قبل ازبرنامه غرورم زیاد بود که اصلا نقصی نداشتم که بخوام بشناسم ،چون ادم عاقل دانا ،ادم خوبه ازدید منفی خودم بودم،با اشنا شدن به نارانان وگروه وازتجربه های عزیزان وکارکردقدمها،نقص هام وشناختم ،تا حدودی تونستم کم رنگش کنم،حداقل اشتباهی گه میکنم زود متوجه میشم کدام نقصم هست که فعال شده، سعی میکنم روش کارکنم،بطور

مثال، وقتی نقص کنترلم فعال میشه ،زوددمتوجه میشم مچ مو میگیرم ایست به خودم میدم ،ونقص های دیگه هم همینطور،وقتی نقص هامو بشناسم خیلی راحتر میتونم مدیریتش کنم،ورویش کارکنم

فقط برای امروز رو من لوحی قرارمیدم برای تمرین وزندگی روزمره
نقصهای من همون کمبود های اخلاقی من هستن ک مانع بازبینی خودم بود
من امروزجلوی اینه قرار می‌گیرم وخومو میبینم
گاهی نواقصی همون عیبی ک در خودم هست میبینم ودر خودم جستجو‌میکنم
ودرخودم اصلاح میکنم

ترسهای من نقص های من هست ک مهمترینش همون ترس از دست دادن رها کردن هست
ترس از قطع وابستگیهام هست

چرا چون کمبود اعتماد به نفس خودکم بینی
ناخوداگاهی من باعث میشه نتونم گاهی در لحظه تصمیم عاقلانه بگیرم
ولی امروز با اصول برنامه پیش میرم باترسهام روبرو میشم

تمرین میکنم ایمانم اعتمادم رو به نیروی برترم بیشتر کنم

لمروز من با برنامه پیش میرم فقط برای امروز سعی میکنم در هر تصمیمی مشورت کنم خودمحور نیاشم در عصبانیت ها تصمیم نگیرم

من میدونم نقص دارم واحساسی رفتار میکنم وبه تنهایی نمیتونم اگاهانه در بهبودی حرکت کنم
امروز من با ابزارهای برنامه زندگی میکنم
وهرجااشتباه کردم اقرارمیکنم
واین تراز روزانه از خودم باعث عملکرد من برای فقط برای امروز هست وسعی میکنم با ترسها روبرو بشم

امروز به کمک نیروی برترم سعی میکنم هوشیار واگاهانه حرکت کنم وتسلیم انجمن باشم تا امادگی کامل بدست بیارم
ممنونم از همگی شبتون خوش
🔵🔘🔴🔘🔵🔘🔴🔘🔵

🔚 🥀 #بــاســـلامـ 🥀

#گرداننده_جلسـه 💠خداوند💠

♥️⭐️♥️⭐️♥️⭐️♥️

📕 مـوضـوع جلسـه♻️
کارکرد قدمهای نارانان


♥️⭐️♥️⭐️♥️⭐️♥️
👇👇👇👇👇👇مشارکت درمورد سوالات قدم نارانان



قدم شش
به طور کامل آماده شدیم تا خداوند تمامی نواقص شخصیتی مارا برطرف کند.


تجربه بدهید 👇👇👇👇




قدم ۶


تجربه بدهید

سوال۱۶

چه نواقص ناسالم شخصیتی را تشخیص داده ام ؟



دوستان لطفا تجربه خودتون رو در اختیار گروه قرار بدید سپاسگزاریم 🙏🌹🌹🌹💞💞🦋🦋🌹


🔶🔸🔶🔸🔶🔸🔶🔸🔶🔸

♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃

مشـارکـت تجربه ♥️ و ویس 🎤 آزاد مـی‌بــاشــد🔻
با حفظ گمنامی تجربه بدین
🔶🔸🔶🔸🔶🔸🔶🔸🔶🔸

سـاعت_جلسـه صبح🌹🥀

14ظهر الی 19 عصر میباشد

🔶🔸🔶🔸🔶🔸🔶🔸🔶🔸

🖼📚🖼📚🖼📚🖼
♥️⭐️♥️⭐️♥️⭐️♥️
بالاترین کمک یک عضوبه عضو دیگر در اختیار گذاشتن تجارب همدیگر میباشد

🔵گروه بهبودی نارانان🔵

📚 📙 📕 📚📕📘📚

💠🌐💠🌐💠🌐💠🌐

❤️❤️❤️❤️❤️🦋🦋
👇👇👇
@payamenarana
سلام دوستان من تو گذشته کلا کلمه نقص رو نمیشناختم چون همیشه من خودمو کامل میدیم خودمو بدون نقص میدیم و اطرافیان وبیمارمو همیشه مقصر میدید ولی وقتی وارد جلسات شدم کم کم روی خودم کار کردم راهنمام نواقص منو بهم گفتن نواقصمو با فروتنی پذیرفتم وقتی من نواقص خودمو میپذیرم وهرجا میدونم اشتباه کردم یکی از نقص های من فعال شده مینویسم از خدا میخام کمکم کنه این نقصمو برطرف کنم
خوب نواقص من زیاد بودم نمیشه گفت کاملا از بین رفتن چون ما انسانیم وگاهی تو نواقصمو میریم ولی سعی کردم بیشترشو کمرنگ کنم مثل نقص حسادت مقایسه خشم وعصبانیت بی احترامی وخیلی نقص های دیگم که تشخیص دادم وسعی در برطرف کردن نواقصم دارم
سلام دوست عزیزم چشم مثل اینکه منو دیدی خواستم مشارکت کنم ولی گفتم نمازمو بخونم بعدا مشارکت کنم
به قول دوستان من تو گذشته هیچ نقصی نداشتم فکر میکردم بی نقصم همیشه انگشتم به طرف دیگران بود وقتی وارد برنامه شدم کم کم نقصهایم را پیدا کردم ودوربینها را به طرف خودم چرخوندم وشروع کردم به کم رنگتر کردنشون الان یه ذره مونده بود باآقا جرو بحثم بشه ولی زود به خودم آمدم وگفتم شما راست میگی تو خوبی فقط همین اگر گذشته بود نقص پر حرفیم بالا میامد وبعدا فقط خودم زجر میکشیدم نقص حسادت که به شدت دارم رکش کار میکنم وتا حدودی کم رنگش ردم نقص قضاوت که خیلی وقتها بالا میاد وخود ازاری میشه برام وزود به خودم میام میگم به من چه نقص عجله که همیشه همه بهم میگفتن تو شش ماهه به دنیا آمدی
خلاصه دارم رو کم رنگ کردن نقصها تلاش میکنم
دوستتون دارم برای عزیزانم دعا کنید که هر چه به صلاحشونه خدا سر راهشون قرار بده 🙏🙏🙏خدا به همگیمون کمک کنه وقدمها را تو زندگیمون بکار بریم فقط شعار نباشه
سلام وقتتون بخیر
شاکرم به درگاه خدابابت نعمت سلامتی ومسیر بهبودی وآرامش
قدم شش سوال ۱۶
من بااومدن به انجمن واقراربه کامل نبودنم نقص های زیادی رادرخوردم تشخیص دادم
نقص وابستگی یکی از بزرگترین نواقص من بود که فکرمیکنم به خاطرِ خلاء هایی که داشتم توزندگیم دچاراین وابستگی میشدم باکوچکترین محبتی ازطرف شخصی اعتمادمیکردم وکم کم وابسته میشدم رهاییش واسم عذاب آوربود ولی ترک نقص دردداره ومن برای بهبودی باید قبول دردمیکردم
نقص دیگم این بود که همه مسایل راباهم مخلوط میکردم ومیخواستم تاوان گناه بیمارمو ازبقیه بگیرم چون همه رامقصرمیدونستم غیرخودم
پدرومادرم رابخاطر انتخاب اشتباهشون
پدرومادرهمسرما بخاطراینکه میگفتم وجدان ندارن که باوجوداین مشکل پسرشون حاضرشدن یه دختررابدبخت کنن هیچوقت مشکل زندگیمو تورفتاروکردارخودم جستجونکردم حتی ازخداهم شاکی بود وهیچوقت نمی دیدم که همسرم غیرازبیماریش چه حُسن هایی داره وفقط زوم کرده بودم روی این موضوع حتی وقتی بیمارم بهترین وبزرگترین محبت رادرحقم میکردمیگفتم نقشه ای واسم کشیده وکلا منفی بین وشکاک بودم
امروز سعی دارم که بتونم نواقصم رابه حداقل برسونم وخودم راتغییر بدم
درحددرک🌹
سلام دوستان وقت بخیر
قدم ششم سوال ۱۶
تقریبا تمامی نواقصم ناسالم بوده باعث شده بود خودم رو از هر لحاظی نادیده بگیرم.حس دلسوزی.حمایتهای.مالی و عاطفی بیش از اندازه گذشتن از ارزوهاوهدفهای خودم..ناجی بودن بیش از اندازم واین باعث رنجش خشم های فروخورده..حسادت عقده وووو بقیه نقصها که سر باز میکردن بشه
درحال حاضر کنترل خشمم ودرحال نبودنم تواینده وگدشته زندگی کردنم اذیتم میکنه و اطرافیانم رو هم درگیرنقص خودم میکنم...
این ینی نداشتن سلامت عقلم.. و تلاش برای بازگرداندن سلامت عقل تا بتونم بجا در زمان و مکان مناسب عکس العمل نشون بدم..
دوستتاندارم هرکدام رو به نوعی خاص التماس دعا یاعلی 🙏❤️😘
سلام دوستانم صبح قشنگ زمستانتون به خیر،،جواب سوال 16،،،نواقص شخصیتی من خیلی زیاد بودن که گذشته اصلا نقص نمیدونستم بلکه حسنهای خوبم میدونستم،، وباونها زندگی میکردم،،وقتی واردانجمن شدم وروشون کارکردم،قدمها راشروع کردم وبا تجربه های دوستان وکمک راهنمام،وبا نوشتن تراز نامه اخلاقیم متوجه شدم نقصهام خیای زیاد ه که باعث بیماریم شده،وباعث شده خسارت بزنم وخسارت بخورم،با تشخصی نواقصم ،وتمرکز روی انها تونستم کم رنگش کنم، تشخیص نقصهام ،کنترل کردن ،حمایت نابجا،،خود بزرگ بینی،خودکم بینی،،ترسهای کاذبم،غرورم،حس قربانی بودنم،خشم ،کینه، نداشتن اعتماد به نفس،ووووکه باعث شده بودن تعادل نداشته باسم وزندگی خودم وعزیزانم را تبدیل به جهنم کنم ،خدا را شکر،امروز با کار کردقدمها وشناخت نواقصم وبا تمرین موفق شدم،تا حدودی به تعادل برسونم،وبا کنترل کردن خودمبه ارامش نصبی برسم،خدا روشکر برای امروزم وبا وجودگروه ودوستان بهبودیم با برنامه وصلم، ومتوجه نقصهایی که فعال میشن ،متوجه میشم ومیشناسمش وکنترلش میکنم،الهی شکر که خدا رودارم وشما دوستانم را دارم ،ممنون از تجربه های نابتون،،
باسلام جواب سوال من باید بگم که این روزها من باخودم خیلی درگیرم ودلیلشا نمیدونم شاید گذشتم باشع باخودم کلنجارمیرم ازاین بهران بیام بیرون ولی بیشترغرق میشم کلا تو گذشته سیر میکنم میرم توفکر نمیدونم دور ورم چخبر همین منا ازار میده با اینکه بیمارم امروز ۱۵ روز ترک مصرف کردن ولی من به خودم نیومدم این بزرگترین نقص من هستش
سلام و درود خدمت همدردای عزیز..

امروز با بودن سالیان زیادی تو انجمن
تا حد زیادی از نواقصم رو شناسایی کردم..مثل تاییدطلبی.خودخواهی.بی محبتی...غرور.ترس.انزواطلبی.ترحم طلبی..ترحم بیجا به دیگران...امروز بقوت نیروی برتر قلبم بیشتر باز و در لحظاتم ضعفها و نقصها بیشتر برام بازه.امروز هر آنچه که به خودم و دیگران خسارت بزنه برام یک نقص محسوب میشه..امروز بهتر متوجه میشم که عقل ناسالم میتونه خودش یه نقص باشه که بکمک قدرت برتر با مشورت و شناسایی بموقع میشه کمرنگش کرد....
جواب



سلام به پروردگارم

سلام به خدایی ک درهمین نزدیکیست
سلام به شما همدردان نارانانی

من وقتی ضعفهای خودم رو بشناسم وبا تمایل وروشن بینی روی آنها تمرکز کنم متوجه نواقص شخصیتی خودم میشم
بخوام لیست کنم خیلی هست
خشم غرور منیت خوخواهی خودمحوری بدبینی بی اعتمادی عدم اعتماد بنفس ترسها ناامیدی وسواس فکری به تعویق انداختن کمال طلبی بی نظمی توقع وانتظار داشتن نا سپاسی داشته هارو ندیدن سلطه گری عصبانیت لجبازی غیبت

ووخیلی نقصهای دیگه که گاهی دیگران اینه من میشوند وقتی در انها عیبی مسبینم به خودم برمیگردم وقتی موشکافانه نگاه میکنم در خودم هم میبینم

من سعی میکنم روی این نواقصم کار کنم از راهنمایم وازنیروی برترم کمک میگیرم
من روزانه خودمو بازبینی میکنم ودرشرایطی ک فکرشم نمیکنم نقصهای جدیدی رودر خودم میبینم


زمانی که از ضعف هایمان,نتایج منفی مان ورنجی که آتها برای ما ایجاد کرده اند اگاه میشویم ,تمایل به تغییر وبهبودی در ما شکل میگیرد

وقتی روی انکار خشم ,زیر بار شرایط رفتن وافسردگی کار میکنیم,
در نهایت به پذیرش بدون قید وشرط نواقص اخلاقی خود پی میبریم وصادقانه روی آنها تمرکز میکنیم

نقص درکل

كليه اميال وغرايز انساني كه از تعادل خارج شوند و موجب ايجاد خسارت به خود وديگران شوند نقص هستند از غريزه جنسي گرفته تا دلسوزي بنابرين حتي فضايل اخلاقي هم در صورت افراط يا تفريط به نقص تبديل ميشوند

ممنون از همگی دوستانم
سلام عرص ادب خدمت همگی دوستان
سوال خیلی زیبایی هست


خب نیاز به زمان زیادی داره
من در گذشته پل خای پست سرم خراب کردم

به خاطر نواقصم بیماری های اعتیاد ک فقط مصرف مواد نبود
مصرف نواقص اخلاقی هم بود
خیلی جاها بی مسولیتی کردم بدقولی کردم وعده وعید دادم
خودمحوری کردم
خشم غرور منیت عصبانیت ک برگرفته از نقص ترس من بود وباعث میشد عکس العمل نشون بدم
وخیلی وقتها به خودم ودیگران خسارت بزنم

وبه طور کلی اعتماد باور خانواده خامعه بهم برگشت
شدم فردی منزوی تنها گوشه گیر
ک همرو از زاویه منفی میدیدم
انتقاد گربودم وهمیشه قضاوتشان میکردم
عیبهای وجودمو دردسگران میدیم ولیخودم درانکار بودم ک نقصهای وجودی من باعث شده خانوادم عزیزانم ازم دوری کنن
وقتی وارد انجمن شدم راه تازه ایبرایزندگی جدید پیدا کردم
اینجا دیگه کسی سرزنشم نکرد تحقیرم نکرد با آغوش باز پذیرای من شدن

واین جاذبه برنامه منو در جلسات جذب کرد
وقتی اومدم روی خودم کارکنم شاید خیلی ها باورم نداشتن سرزنش شدم مسخره شدم ویا گاهی بخاطر تغییراتم ترد شدم از طرف خانواده جامعه دوستانم
ولی برای من بهبودی فردیم مهمتراز دیگاه دیگران بود

من مسیر زندگیمو با کارکرد قدمها وجدی بودن دربرنامه ادامه دادم
اوایل بهبودی با مخالفت شدیدی رویرو شدم
ک اجازه رفتن به جلسات ر و نداشتم
چون با ترسهای اطرافیانم روبرو بودم وبی اعتمادی انها

ولی من مصمم برای تغییر در خودم اومدم وموندگار شدم
چون من نیاز بابه اگاهی روشن بینیداشتم
نیاز داشتم دنیای پیرامونم رو بهتر بشناسم
در سفر درونی قدم چهارم موشکافانه خودمو شناسایی کردم ومتوجه نقصهایی شدم ک ظاهرا خوب بودن ولی دردسرساز

سعی کردم خودمو به تعادل رفتاری کرداری وتمرکز ذهن مثبت تبدیل کنم وبه تعادل برسم

بعدازمدتی این فرایند
تغییر ات من مورد توجه تایید دیگران قرارگرفت
سعی کردم یک عضو انجمن خوش نام باشم
ک در خانواده
در اجتماع

در انجمن
بتونم تاثیر گزار باشم
فردی باشم ک به همه احترام بزارم حتی کسانی ک بهم بی احترامی کردن
دوست بدارم همه عزیزانم رو همونطور ک هستن
ودست از تغییر دیگران بردارم
ودر یک فرایندی طولانی تونستم فردی باشم
ک جایگاه خوبی بین همه داشته باشم
امروز انجمن معتادان گمنام برای من هست نه کس دیگه

شکر گزار خداوندم هستم ک راه انجمن رو بهم نشون داد بهترین بندهاشو سرراهم گذاشت ک با عشق بلاعوض کمکم کردن
ممنون ازهمگی ک با تجربیاتشون بهم کمک کردن
الهی شکر


ببخشید خیلی حرف زدم
در حد درک الانم ودیدگاهم بود
سلام شب به خیر من نواقص زیادی دارم اما مهم‌ترین آنها که داره آزارم میده اینه که زیادی خودمو ول کردم و دارم به کسانی خدمت میکنم که قدر منو نمی‌دونن براشون مهم نیست که چه اتفاقی برام میفته و نقص دیگه اینه که خیلی زود فراموش میکنم رنجی که اطرافیان به من دادن و دیگه عصبی بودنم که خیلی عذابم میده سر هر چیزی زود عصبی میشم و کنترل از دستم خارج میشه
🌸🍀♥️🍀🌸

مشارکت تجربه نیرو امید

4 تیر

#وسواس_فکری_من

این گفته را در یک جلسه شنیدم که اعضای خانواده هم مثل معتاد رفتار میکنند. این چطور ممکن است؟ دوباره نگاهی به خودم انداختم. دریافتم که من به غذا معتادم. وقتی سیر میخورم. هرچیزی که میبینم میخورم، انگار که این آخرین لقمه غذا در دنیاست. ولی وقتی که پی بردم عزیزم مصرف میکند تا ماهها نمیتوانستم چیزی بخورم. در عوض به تمیز و مرتب نگهداشتن همه چیز در زندگیم معتاد بودم. همیشه باید همه چیز مرتب و منظم می بود یا دائما تا دیر وقت شب تمیز می کردم. همیشه خسته بودم. می خواستم تمام صورتحساب هایی که معتاد خرج کرده بود سر وقت پرداخت کنم. فکر میکردم اگه اضافه کاری کنم میتوانم اینکار را انجام دهم. هر روز خودم را میکشتم چون فکر میکردم به تنهایی می توانم از همه چیز مراقبت کنم. خوردن اجباری، وسواس تمیزی و مسئولیت پذیری بیش از حد، نشانه های بیماری من است.
اکنون پذیرای حقیقت بزرگترین اعتیادم هستم یعنی نیاز به تغییر عزیز معتادم. معتاد اجبار داشت قرص بیشتری بخورد یا تزریق کند تا احساس بهتری به او بدهد. اجبار من این است که معتاد لازم است تغییر کند و با تغییر معتاد، من احساس بهتری خواهم داشت. معتاد مواد مصرف میکند چون نمیتواند مصرف نکند. من برای معتاد وسواس و نگرانی دارم چون نمیتوانم نگران نباشم. من همچنین در نارانان روش متفاوتی برای زندگی کردن با ابزارهای برنامه را یاد میگیرم و در ضمن روزانه از اعتیادهایم فراغت می یابم.

تفکری برای امروز: 
امروز به جلسات می روم، خدمت میگیرم و قدم هایم را کار میکنم تا تعادل زندگیم را حفظ کنم. من با روز به روز زندگی کردن تصمیم می گیرم که یک معتاد فعال نباشم.
"همه ما با وجود برش های متفاوت از یک قماشیم."
-کتابچه آبی نارانان
🌾🌻🍁❤️🍁🌻🌾

مشارکت تجربه نیرو امید

5 تیر

#اضطراب

اضطراب به عنوان《 میل زیاد به انجام یک کار دقیق تعریف می شود، مخصوصا اگر این میل به شکلی ناسالم و غیر ضروری شدید باشد.》این جمله در مورد این که من چه احساسی دارم و چطور به معتاد زندگیم نزدیک می شوم را به طور قطع توصیف میکند. من بطور ناسالمی آرزو دارم که او قطع مصرف کند. از او میخواهم مرا دوست داشته باشد و آنطوریکه من میخواهم رفتار کند. قبل از نارانان فکر میکردم این کار عادی و لازم است حتی اگر بر افکار من حاکم شده و منجر به اضطراب مفرط می شد. 
در نارانان یاد میگیرم که این نوع تفکر نه تنها سالم نیست بلکه غیر ضروری هم هست. کنترل داشتن روی دیگران کار من نیست؛ این یک وسواس است. دارم یاد میگیرم که میزان اضطرابم را بوسیله رها کردن میل ناسالمم به کنترل ، کاهش دهم. مهم نیست که نیت من چقدر خوب و امیال من چقدر خالص باشد، لازم است درک کنیم و بپذیرم که این کار در توان من نیست، مسئولیت من نیست، پس تفکر سالمی نیست. 
پس من چکار میتوانم بکنم؟ میتوانم حد و مرزهای سالمی برای خودم برقرار کنم. میتوانم با خودم و دیگران طوری رفتار کنم که مایلم با من رفتار کنند. میتوانم چیزهایی را که نمیتوانم کنترل کنم بسپارم و تدبیر نیروی برترم را بپذیرم.

تفکری برای امروز : 
وقتی اضطراب دارم لازم است افکار و امیالم را کنترل کنم. آیا میل من به رفاه خودم وابسته است یا به رفاه فرد دیگر؟ اگر ببینم که افکارم مربوط به کنترل است آن را رها کنم، به نیروی برترم اعتماد کرده و از روزم لذت میبرم.
🔵🔘🔴🔘🔵🔘🔴🔘🔵

🔚 🥀 #بــاســـلامـ 🥀

#گرداننده_جلسـه 💠خداوند💠

♥️⭐️♥️⭐️♥️⭐️♥️

📕 مـوضـوع جلسـه♻️
کارکرد قدمهای نارانان


♥️⭐️♥️⭐️♥️⭐️♥️
👇👇👇👇👇👇مشارکت درمورد سوالات قدم نارانان

قدم شش
به طور کامل آماده شدیم تا خداوند تمامی نواقص شخصیتی مارا برطرف کند.


تجربه بدهید 👇👇👇👇


قدم ۶

تجربه بدهید


سوال ۱۷


با شناخت ای نواقص شخصیتی چگونه

با نیروی برترم برای رفع آنها کار

خواهم کرد؟


دوستان لطفا تجربه خودتون رو در اختیار گروه قرار بدید سپاسگزاریم 🙏🌹🌹🌹💞💞🦋🦋🌹


🔶🔸🔶🔸🔶🔸🔶🔸🔶🔸

♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃

مشـارکـت تجربه ♥️ و ویس 🎤 آزاد مـی‌بــاشــد🔻
با حفظ گمنامی تجربه بدین
🔶🔸🔶🔸🔶🔸🔶🔸🔶🔸

سـاعت_جلسـه صبح🌹🥀

14ظهر الی 19 عصر میباشد

🔶🔸🔶🔸🔶🔸🔶🔸🔶🔸

🖼📚🖼📚🖼📚🖼
♥️⭐️♥️⭐️♥️⭐️♥️
بالاترین کمک یک عضوبه عضو دیگر در اختیار گذاشتن تجارب همدیگر میباشد

🔵گروه بهبودی نارانان🔵

📚 📙 📕 📚📕📘📚

💠🌐💠🌐💠🌐💠🌐

@payamenarana
2024/11/18 15:58:54
Back to Top
HTML Embed Code: