Warning: mkdir(): No space left on device in /var/www/group-telegram/post.php on line 37

Warning: file_put_contents(aCache/aDaily/post/ghande_parsi_ui/--): Failed to open stream: No such file or directory in /var/www/group-telegram/post.php on line 50
کانونِ ادبی دانشگاه اصفهان | قند پارسی | Telegram Webview: ghande_parsi_ui/1376 -
Telegram Group & Telegram Channel
عشقت را از سالی به سال دیگر منتقل می‌کنم⁣
همانند دانش‌آموزی که تکالیف مدرسه‌اش را به دفتر جدیدش منتقل می‌کند⁣
صدایت، ⁣
عطرت،⁣
نامه‌هایت،⁣
شماره تلفنت⁣
و صندوق نامه‌هایت را منتقل می‌کنم⁣
و آویزانشان می‌کنم در گنجینه‌ی سال نو⁣
و اقامت همیشگی‌ات در قلبم را برایت صادر می‌کنم⁣

دوستت دارم...⁣
و هرگز تو را در برگه‌ی ۳۱ دسامبر تنها رها نخواهم کرد⁣
تو را بر شانه‌هایم حمل می‌کنم⁣
و می‌گردانمت میان فصل‌ها ⁣
در زمستان، کلاه پشمی قرمز رنگی⁣
بر سرت خواهم گذاشت تا سردت نشود⁣
در پاییز، تنها بارانی‌ام را به تو خواهم داد که خیس نشوی⁣
در بهار تو را بر سبزه‌های تازه روییده رها می‌کنم تا به خواب فرو روی⁣
و با ملخ‌ها و گنجشکان صبحانه بخوری⁣
و در تابستان⁣
برایت تور کوچکی خواهم خرید⁣
تا صدف‌ها و مرغان دریایی⁣
و ماهی‌های گمنام را صید کنی⁣

دوستت دارم...⁣
و نمی‌خواهم تو را به حافظه‌ی کارهای گذشته،⁣
و نه به حافظه‌ی قطارهایِ سفر کرده وصل کنم⁣
تو آخرین قطاری که شبانه‌روز⁣
روی رگ‌های دستانم در حال سفر است⁣
تو آخرین قطار منی⁣
و من آخرین ایستگاه تو⁣

دوستت دارم⁣
و دوست دارم تو را به عصر خود⁣
و آداب و رسوم خود وصل کنم⁣
و تو را همچون ستاره‌ای⁣
در مدار خود بگذارم⁣
می‌خواهم همچون واژه⁣
و مساحت کاغذ شوی⁣
که اگر کتابی منتشر کردم و مردم آن را خواندند تو را همچون گُلی در آن بیابند⁣
می‌خواهم همچون دهانم شوی⁣
که اگر لب به سخن گشودم⁣
مردم در صدایم، تو را⁣
در حال تن‌شویی ببینند⁣
می‌خواهم شبیه دستم شوی⁣
که اگر آن را روی میز گذاشتم⁣
مردم تو را در آن خواب بیابند⁣
چونان پروانه‌ای در دستان پسرکی⁣
من به آداب تبریک گفتن‌ها ناآشنایم⁣
من عشق را، و تو را آشنایم⁣
که بر پوستم در حال گشت و گذار است،⁣
و تو که زیر پوستم در حال قدم زدنی⁣
اما من خیابان‌ها و پیاده‌روهای شسته به باران را به دوش خواهم کشید
و به جست‌و‌جوی تو مشغول می‌شوم⁣

دوستت دارم...⁣
آری دوستت دارم ⁣
و این تنها کاری‌ست که به آن آشنایم⁣
و به این، دوستان و دشمنان حسد می‌ورزند⁣
پیش از تو⁣
آفتاب،⁣
کوه‌ها،⁣
جنگل‌ها،⁣
لغت،⁣
و گنجشکان در خواب بودند⁣
پس سپاسگزارم که مرا وارد مدرسه کردی⁣
و سپاسگزارم که زبان عشق را به من آموختی⁣
و سپاسگزارم که پذیرفتی دلبرم باشی...⁣



نزار_قباني ⁣
ترجمه:سعید_هلیچی⁣



group-telegram.com/ghande_parsi_ui/1376
Create:
Last Update:

عشقت را از سالی به سال دیگر منتقل می‌کنم⁣
همانند دانش‌آموزی که تکالیف مدرسه‌اش را به دفتر جدیدش منتقل می‌کند⁣
صدایت، ⁣
عطرت،⁣
نامه‌هایت،⁣
شماره تلفنت⁣
و صندوق نامه‌هایت را منتقل می‌کنم⁣
و آویزانشان می‌کنم در گنجینه‌ی سال نو⁣
و اقامت همیشگی‌ات در قلبم را برایت صادر می‌کنم⁣

دوستت دارم...⁣
و هرگز تو را در برگه‌ی ۳۱ دسامبر تنها رها نخواهم کرد⁣
تو را بر شانه‌هایم حمل می‌کنم⁣
و می‌گردانمت میان فصل‌ها ⁣
در زمستان، کلاه پشمی قرمز رنگی⁣
بر سرت خواهم گذاشت تا سردت نشود⁣
در پاییز، تنها بارانی‌ام را به تو خواهم داد که خیس نشوی⁣
در بهار تو را بر سبزه‌های تازه روییده رها می‌کنم تا به خواب فرو روی⁣
و با ملخ‌ها و گنجشکان صبحانه بخوری⁣
و در تابستان⁣
برایت تور کوچکی خواهم خرید⁣
تا صدف‌ها و مرغان دریایی⁣
و ماهی‌های گمنام را صید کنی⁣

دوستت دارم...⁣
و نمی‌خواهم تو را به حافظه‌ی کارهای گذشته،⁣
و نه به حافظه‌ی قطارهایِ سفر کرده وصل کنم⁣
تو آخرین قطاری که شبانه‌روز⁣
روی رگ‌های دستانم در حال سفر است⁣
تو آخرین قطار منی⁣
و من آخرین ایستگاه تو⁣

دوستت دارم⁣
و دوست دارم تو را به عصر خود⁣
و آداب و رسوم خود وصل کنم⁣
و تو را همچون ستاره‌ای⁣
در مدار خود بگذارم⁣
می‌خواهم همچون واژه⁣
و مساحت کاغذ شوی⁣
که اگر کتابی منتشر کردم و مردم آن را خواندند تو را همچون گُلی در آن بیابند⁣
می‌خواهم همچون دهانم شوی⁣
که اگر لب به سخن گشودم⁣
مردم در صدایم، تو را⁣
در حال تن‌شویی ببینند⁣
می‌خواهم شبیه دستم شوی⁣
که اگر آن را روی میز گذاشتم⁣
مردم تو را در آن خواب بیابند⁣
چونان پروانه‌ای در دستان پسرکی⁣
من به آداب تبریک گفتن‌ها ناآشنایم⁣
من عشق را، و تو را آشنایم⁣
که بر پوستم در حال گشت و گذار است،⁣
و تو که زیر پوستم در حال قدم زدنی⁣
اما من خیابان‌ها و پیاده‌روهای شسته به باران را به دوش خواهم کشید
و به جست‌و‌جوی تو مشغول می‌شوم⁣

دوستت دارم...⁣
آری دوستت دارم ⁣
و این تنها کاری‌ست که به آن آشنایم⁣
و به این، دوستان و دشمنان حسد می‌ورزند⁣
پیش از تو⁣
آفتاب،⁣
کوه‌ها،⁣
جنگل‌ها،⁣
لغت،⁣
و گنجشکان در خواب بودند⁣
پس سپاسگزارم که مرا وارد مدرسه کردی⁣
و سپاسگزارم که زبان عشق را به من آموختی⁣
و سپاسگزارم که پذیرفتی دلبرم باشی...⁣



نزار_قباني ⁣
ترجمه:سعید_هلیچی⁣

BY کانونِ ادبی دانشگاه اصفهان | قند پارسی


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/ghande_parsi_ui/1376

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

So, uh, whenever I hear about Telegram, it’s always in relation to something bad. What gives? The Securities and Exchange Board of India (Sebi) had carried out a similar exercise in 2017 in a matter related to circulation of messages through WhatsApp. On December 23rd, 2020, Pavel Durov posted to his channel that the company would need to start generating revenue. In early 2021, he added that any advertising on the platform would not use user data for targeting, and that it would be focused on “large one-to-many channels.” He pledged that ads would be “non-intrusive” and that most users would simply not notice any change. "He has to start being more proactive and to find a real solution to this situation, not stay in standby without interfering. It's a very irresponsible position from the owner of Telegram," she said. Telegram has become more interventionist over time, and has steadily increased its efforts to shut down these accounts. But this has also meant that the company has also engaged with lawmakers more generally, although it maintains that it doesn’t do so willingly. For instance, in September 2021, Telegram reportedly blocked a chat bot in support of (Putin critic) Alexei Navalny during Russia’s most recent parliamentary elections. Pavel Durov was quoted at the time saying that the company was obliged to follow a “legitimate” law of the land. He added that as Apple and Google both follow the law, to violate it would give both platforms a reason to boot the messenger from its stores.
from pl


Telegram کانونِ ادبی دانشگاه اصفهان | قند پارسی
FROM American