Telegram Group & Telegram Channel
🌐ملتی که هم خدا را می‌خواهد هم خرما؛ نه خدا برایش می‌ماند، نه خرما

یکی از بزرگترین اوهام و ضعف‌های ایرانیان آن است که فکر می‌کنند می‌توانند همه چیزهای خوب را با هم داشته‌ باشند. فکر می‌کنند اگر دو چیز خوب را در یک اصطلاح ترکیب کنند، کار تمام است. یعنی همانطور که آن دو چیز در سطح زبان و گفتار به‌راحتی به هم می‌‌چسبند؛ در جهان خارج و دنیای واقعی هم می‌توانند در کنار هم قرار گیرند. در همین زمینه «لوسین لوی برول» با مطالعه اقوام ابتدایی نشان می‌دهد ذهنیت مردم این جوامع به‌راحتی می‌تواند یک چیز را هم‌خودش و هم غیرخودش تصور کند. این نوع ذهنیت توانایی عجیبی در آمیختن چیزهای متناقض دارد و فردِ صاحب آن هم دچار احساس تناقض نمی‌شود.
نمونه‌هایی از چنین ذهنیت ابتدایی و خیال‌پروری در بین ایرانیان به‌ویژه از عصر مشروطه شروع شده است. برای مثال:

۱. هم می‌خواهند مدرن باشند و به عقل و خرد احترام بگذارند؛ هم می‌خواهند براساس وحی و آموزه‌های دینی جامعه را بسازند. درنتیجه ترکیب من‌درآوردی و متناقضی مانند «روشنفکر دینی» را اختراع می‌کنند و نیم قرن زیر پرچم آن سینه می‌زنند و خود و خلقی را زحمت بیهوده می‌دهند و هیچ احساس نمی‌کنند که چگونه عقل و وحی را می‌توان باهم در‌آمیخت.

۲. هم به‌دنبال خواست و اراده عمومی هستند و می‌خواهند جمهور مردم به آن‌ها مشروعیت دهند؛ هم می‌خواهند در چارچوب اسلامی که فقها ترسیم می‌کنند حرکت کنند‌. در نتیجه «جمهوری اسلامی» و «مردم‌سالاری دینی» را ابداع می‌کنند و بعد از سی سال تضاد بین انتخاب و انتصاب؛ فکر می‌کنند مشکل در جایگاه پست ریاست جمهوریست و باید آن را حذف کرد تا تناقض‌ها برطرف شود.

۳. هم کشورشان را دوست دارند و می‌خواهند از ملیتشان دفاع کنند؛ هم مذهب شیعه را که به آن ایمان دارند در اولویت می‌دانند. درنتیجه جریان «ملی- مذهبی» را تأسیس می‌کنند و مشخص نمی‌کنند تکلیف ارمنی و سنی و بی‌دین‌های ایرانی چه می‌شود؟ ملی بودن یعنی ایرانیِ زرتشتی اولویت دارد و مذهبی بودن یعنی شیعهُ پاکستانی. اینکه چرا برخی افراد در این وضعیت احساس تناقص نمی‌کنند به دلیل همان ذهنیت ابتدایست که دارند؟

۴. در دوران جدید تاسیس بانک اجتناب ناپذیر است؛ اما بانک آمریکایی سودمحورِ نزول خوار نمی‌خواهند. در نتیجه با چسباندن پسوندِ «اسلام» به «بانکداری»؛ الگوی «بانکداری اسلامی» را به جهانیان معرفی می‌کنند که در نهایت میزان رانت و ربا و دلالی و فساد آن لرزه بر تن همه نظام‌های بانکی می‌اندازد. چطور دین اسلام را که مانند سایر ادیان؛ رباخواری را در حد گناه کبیره می‌داند با بانک که بنیادش بر سود پول است جمع می‌کنید؟ فکر نکردید چرا به عقل یهودیان و مسیحیان نرسیده بانکداری یهودی و مسیحی درست کنند؟

۵. «سیاست ما عین دیانت ما؛ و دیانت ما، عین سیاست ماست.» این جمله کاملا متناقض را به مرحوم مدرس نسبت می‌دهند؛ درحالی که کشیش معروف سنت توماس آکویناس آن را در قرن سیزدهم میلادی تئوریزه کرده بود. به هرحال نه آکویناس و نه مدرس هیچکدام نفهمیدند که چرا نتیجه آموزه‌هایشان به سیاست دینی منجر نشد و در نهایت، دین، سیاسی شد؟ البته ماکیاول در قرن پانزدهم نشان داده بود که دین عرصه اخلاق و حقیقت است و سیاست حوزه قدرت و مصلحت و ادعای ترکیب این دو؛ یا نقشه عوامفریبان است یا تخیل سبک مغزان.

۶. اقتصاد برای اداره جامعه ضروریست، اما بدانید و آگاه باشید که ما اقتصاد کاپیتالیستی و سوسیالیستی نمی‌خواهیم. درنتیجه دکترین «اقتصاد اسلامی» را در دانشگاه‌ها ترویج می‌کنیم. البته نمی‌دانیم چرا در عمل، هیچکدام از مدرسان این دکترین حاضر نیستند سرمایه خود را برای خرید زمینی که کنار مسجد است هزینه کنند؟! نمی‌دانیم چرا مدیران مشوق اقتصاد اسلامی، پولشان را در بانکی می‌گذارند که سود بیشتری می‌دهد نه بانکی که کارمندانش مسلمان‌ترند‍؟َ!

دکتر نظام بهرامی کمیل

#تفکرنقاد

@mghlte

#مثال_زنده #مغالطه #میانه_روی :
https://www.group-telegram.com/moghaletat2/135



group-telegram.com/mghlte/3627
Create:
Last Update:

🌐ملتی که هم خدا را می‌خواهد هم خرما؛ نه خدا برایش می‌ماند، نه خرما

یکی از بزرگترین اوهام و ضعف‌های ایرانیان آن است که فکر می‌کنند می‌توانند همه چیزهای خوب را با هم داشته‌ باشند. فکر می‌کنند اگر دو چیز خوب را در یک اصطلاح ترکیب کنند، کار تمام است. یعنی همانطور که آن دو چیز در سطح زبان و گفتار به‌راحتی به هم می‌‌چسبند؛ در جهان خارج و دنیای واقعی هم می‌توانند در کنار هم قرار گیرند. در همین زمینه «لوسین لوی برول» با مطالعه اقوام ابتدایی نشان می‌دهد ذهنیت مردم این جوامع به‌راحتی می‌تواند یک چیز را هم‌خودش و هم غیرخودش تصور کند. این نوع ذهنیت توانایی عجیبی در آمیختن چیزهای متناقض دارد و فردِ صاحب آن هم دچار احساس تناقض نمی‌شود.
نمونه‌هایی از چنین ذهنیت ابتدایی و خیال‌پروری در بین ایرانیان به‌ویژه از عصر مشروطه شروع شده است. برای مثال:

۱. هم می‌خواهند مدرن باشند و به عقل و خرد احترام بگذارند؛ هم می‌خواهند براساس وحی و آموزه‌های دینی جامعه را بسازند. درنتیجه ترکیب من‌درآوردی و متناقضی مانند «روشنفکر دینی» را اختراع می‌کنند و نیم قرن زیر پرچم آن سینه می‌زنند و خود و خلقی را زحمت بیهوده می‌دهند و هیچ احساس نمی‌کنند که چگونه عقل و وحی را می‌توان باهم در‌آمیخت.

۲. هم به‌دنبال خواست و اراده عمومی هستند و می‌خواهند جمهور مردم به آن‌ها مشروعیت دهند؛ هم می‌خواهند در چارچوب اسلامی که فقها ترسیم می‌کنند حرکت کنند‌. در نتیجه «جمهوری اسلامی» و «مردم‌سالاری دینی» را ابداع می‌کنند و بعد از سی سال تضاد بین انتخاب و انتصاب؛ فکر می‌کنند مشکل در جایگاه پست ریاست جمهوریست و باید آن را حذف کرد تا تناقض‌ها برطرف شود.

۳. هم کشورشان را دوست دارند و می‌خواهند از ملیتشان دفاع کنند؛ هم مذهب شیعه را که به آن ایمان دارند در اولویت می‌دانند. درنتیجه جریان «ملی- مذهبی» را تأسیس می‌کنند و مشخص نمی‌کنند تکلیف ارمنی و سنی و بی‌دین‌های ایرانی چه می‌شود؟ ملی بودن یعنی ایرانیِ زرتشتی اولویت دارد و مذهبی بودن یعنی شیعهُ پاکستانی. اینکه چرا برخی افراد در این وضعیت احساس تناقص نمی‌کنند به دلیل همان ذهنیت ابتدایست که دارند؟

۴. در دوران جدید تاسیس بانک اجتناب ناپذیر است؛ اما بانک آمریکایی سودمحورِ نزول خوار نمی‌خواهند. در نتیجه با چسباندن پسوندِ «اسلام» به «بانکداری»؛ الگوی «بانکداری اسلامی» را به جهانیان معرفی می‌کنند که در نهایت میزان رانت و ربا و دلالی و فساد آن لرزه بر تن همه نظام‌های بانکی می‌اندازد. چطور دین اسلام را که مانند سایر ادیان؛ رباخواری را در حد گناه کبیره می‌داند با بانک که بنیادش بر سود پول است جمع می‌کنید؟ فکر نکردید چرا به عقل یهودیان و مسیحیان نرسیده بانکداری یهودی و مسیحی درست کنند؟

۵. «سیاست ما عین دیانت ما؛ و دیانت ما، عین سیاست ماست.» این جمله کاملا متناقض را به مرحوم مدرس نسبت می‌دهند؛ درحالی که کشیش معروف سنت توماس آکویناس آن را در قرن سیزدهم میلادی تئوریزه کرده بود. به هرحال نه آکویناس و نه مدرس هیچکدام نفهمیدند که چرا نتیجه آموزه‌هایشان به سیاست دینی منجر نشد و در نهایت، دین، سیاسی شد؟ البته ماکیاول در قرن پانزدهم نشان داده بود که دین عرصه اخلاق و حقیقت است و سیاست حوزه قدرت و مصلحت و ادعای ترکیب این دو؛ یا نقشه عوامفریبان است یا تخیل سبک مغزان.

۶. اقتصاد برای اداره جامعه ضروریست، اما بدانید و آگاه باشید که ما اقتصاد کاپیتالیستی و سوسیالیستی نمی‌خواهیم. درنتیجه دکترین «اقتصاد اسلامی» را در دانشگاه‌ها ترویج می‌کنیم. البته نمی‌دانیم چرا در عمل، هیچکدام از مدرسان این دکترین حاضر نیستند سرمایه خود را برای خرید زمینی که کنار مسجد است هزینه کنند؟! نمی‌دانیم چرا مدیران مشوق اقتصاد اسلامی، پولشان را در بانکی می‌گذارند که سود بیشتری می‌دهد نه بانکی که کارمندانش مسلمان‌ترند‍؟َ!

دکتر نظام بهرامی کمیل

#تفکرنقاد

@mghlte

#مثال_زنده #مغالطه #میانه_روی :
https://www.group-telegram.com/moghaletat2/135

BY مجله‌ی اینترنتی عصر روشنگری


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/mghlte/3627

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

In addition, Telegram's architecture limits the ability to slow the spread of false information: the lack of a central public feed, and the fact that comments are easily disabled in channels, reduce the space for public pushback. Oh no. There’s a certain degree of myth-making around what exactly went on, so take everything that follows lightly. Telegram was originally launched as a side project by the Durov brothers, with Nikolai handling the coding and Pavel as CEO, while both were at VK. Now safely in France with his spouse and three of his children, Kliuchnikov scrolls through Telegram to learn about the devastation happening in his home country. On February 27th, Durov posted that Channels were becoming a source of unverified information and that the company lacks the ability to check on their veracity. He urged users to be mistrustful of the things shared on Channels, and initially threatened to block the feature in the countries involved for the length of the war, saying that he didn’t want Telegram to be used to aggravate conflict or incite ethnic hatred. He did, however, walk back this plan when it became clear that they had also become a vital communications tool for Ukrainian officials and citizens to help coordinate their resistance and evacuations. Telegram was co-founded by Pavel and Nikolai Durov, the brothers who had previously created VKontakte. VK is Russia’s equivalent of Facebook, a social network used for public and private messaging, audio and video sharing as well as online gaming. In January, SimpleWeb reported that VK was Russia’s fourth most-visited website, after Yandex, YouTube and Google’s Russian-language homepage. In 2016, Forbes’ Michael Solomon described Pavel Durov (pictured, below) as the “Mark Zuckerberg of Russia.”
from pl


Telegram مجله‌ی اینترنتی عصر روشنگری
FROM American