Telegram Group Search
✍🏻روز دانشجو بر همه‌ی جویاگران علم و دانش، فرخنده و همایون باد



@political14hsu
نام اثر : شاه می میرد

نویسنده : اوژن یونسکو

ترجمه : سحر داوری

انتشارات : بیدگل

مکتب ادبی: تئاتر سیاسی ابزورد

ادبیات رومانی و فرانسه

#نمایشنامه _خوانی



@political14hsu
اوژن یونسکو، نمایشنامه‌نویس فرانسوی با اصالتی رومانیایی است. او استاد تئاتر ابزورد است؛ سبکی که در عین پیچیدگی و چند معنایی، معنای واحدی را به مخاطب تئاتری نشان می‌دهد. شاید در عالم تئاتر ابزوردیسم با نامی آشنا همچون ساموئل بکت و اثر شاخص او، *در انتظار گودو*، بارها روبه‌رو شویم، اما این یونسکو است که سیاست و دین را به شیوه‌ای زهرآگین به سخره می‌گیرد و هیچ امانی برای سیاستمداران و کشیشان باقی نمی‌گذارد.
اولین بار در ایران، ما با جلال آل‌احمد و ترجمه‌ای از او از نمایشنامه *کرگدن* یا نام یونسکو آشنا شدیم. اما حتی امروز هم نمی‌توانیم درک درستی از مفاهیم یونسکو در آثارش داشته باشیم. آثاری نظیر *مکبث، بداهه‌گویی در آلما، عابر هوایی، کرگدن* و شاهکار تماماً سیاسی او یعنی *شاه می‌میرد*، یونسکو در جایی اعلام می‌کند: "خدا مرده است، مارکس هم مرده است، حال خودم هم چندان تعریفی ندارد." او بارها در آثارش مرگ سیاسی انسان‌ها را اعلام می‌کند و در هر صحنه‌ای به شیوه‌ای ابزورد، مفاهیم عمیقش را بیان می‌کند.
یونسکو در اثر شاخصش، یعنی *شاه می‌میرد*، روایتی تک‌پرده‌ای و کوتاه از یک حکومت در حال فروپاشی است. شاهی که می‌داند تا ساعاتی دیگر می‌میرد و هر کاری می‌کند تا آخرین ضربه‌ها را به کشور تحت اختیار خود بزند. یونسکو به نوعی در اینجا حکومت و تفکراتی تماماً فاشیستی را نمایان می‌کند. او با دست‌آویز قرار دادن واژه مرگ، عملاً برای پادشاه رو به موت، هر کاری را روا می‌دارد. نمایشنامه تک‌پرده‌ای ما در فضایی طنز، اما از نوع تلخ و سیاه آن روایت می‌شود؛ فضایی تیره و تار سیاسی که ذات پست سیاستمدارانی که تنها به فکر منافع شخصی هستند را نشان می‌دهد. او در میانه دیالوگ‌های خود می‌گوید: "مرگ شرایط غیرقابل‌قبول زندگی است و من بخصوص از مرگ است که با دهشت می‌پرسم: چرا؟" باید یادآور شویم که یونسکو این نمایشنامه را زمانی نوشت که در بیمارستان بستری بود و عملاً با فضای مرگ هم‌زیستی می‌کرد.
شخصیت اصلی نمایشنامه، یعنی شاه که رو به موت است، تفکرات عجیبی دارد. برای مثال، زمانی که به او خبر می‌رسد که دشمن به داخل مرزهای ما نفوذ کرده است، او لبخندی می‌زند و می‌گوید: "پس آب پرتقال ما چه شد؟ تنها اخبار مهم را به ما مخابره کنید. همه چیز بهم ریخته است. هیچ‌چیز سر جای خودش نیست. جنگ و اغتشاش همه‌جا را فرا گرفته است و کسی نیست که به این اغتشاش‌ها پایان دهد."
ما در سیمای شخصیت‌پردازی یونسکو می‌توانیم همه زورمداران، دیکتاتورها و فاشیست‌های تاریخ را ببینیم. مستبدین و جنایتکارانی چون هیتلر، موسولینی، فرانکو، استالین، موسی چومبه، قذافی، صدام حسین، کالیگولا، چنگیزخان مغول، اسکندر مقدونی و همه کسانی که در طول تاریخ گذشته و معاصر نامشان به عنوان دیکتاتور و فاشیست و خون‌ریز و متجاوز و جنایتکار و ضد بشر و... ثبت شده است. او از هر شخصی در طول تاریخ، اخلاقی ناپسند و فاشیست‌گونه را وام گرفته است تا شاه خود، برانژه، را خلق کند. برانژه‌ای که اسمش در همه آثار یونسکو به چشم می‌خورد. برانژه‌ای که مدام تغییر هویت می‌دهد و ذات اصلی ابزورد را به ما نمایان می‌کند.
شاه برانژه ما تا چندین ساعت دیگر می‌میرد و در تلاش است سرزمین وسیع خود را هم به همراه خود به کام مرگ بکشاند. او چرا می‌خواهد همه چیز را فدای تفکرات شخصی خود کند؟ هیچ‌کس نمی‌داند. حتی خود یونسکو هم نمی‌داند چه شخصیتی خلق کرده است. مسئله اساسی ما در این نمایشنامه، تقابل تصمیم‌گیری و فرارسیدن مرگ است. تقابل این دو واژه در جهان ابزورد، تصاویری را برای ما به وجود می‌آورد که در هیچ‌جا همانند آن را نمی‌بینیم.
برای مثال، در جایی شاه به همه درباریان دستور می‌دهد برای تقابل با دشمنان و تجزیه نشدن کشور، راه و چاره‌ای بی‌اندیشند. همه آن‌ها نظراتی مضحک و خنده‌داری را ارائه می‌دهند. مثلاً شخصی می‌گوید باید تمام مرغ‌های سرزمین را کشت و دیگری می‌گوید باید اسب‌ها را در لب مرزها سر برید؛ شاید آن‌ها از سر بریده بترسند و به کشور خود برگردند. پادشاه هم با نظرات آن‌ها هم‌سو می‌شود و مجلس بزمی شاد شکل می‌گیرد. هیچ‌کس به مسئله اساسی که وطن باشد نمی‌پردازد، بلکه همه در پی ارضای امیال شخصی خود هستند. تفکرات فاشیستی در همه جا و در بین همه چهره‌ها دیده می‌شود. عده‌ای در حال جمع‌آوری ثروت هستند و عده‌ای دیگر در حال فروختن بخش‌هایی از سرزمین به دشمن هستند. یونسکو عملاً دارد تفکرات مارشال پتن را در دوره قدرت‌گیری فاشیسم در فرانسه به ما نمایان می‌کند، اما در اینجا هیچ شارل دوگلی وجود ندارد که با تفکرات وطن‌پرستانه خود سرزمین را حفظ کند.

✍️علی اسدیان کارشناسی ارشد علوم سیاسی

#نمایشنامه _خوانی



@political14hsu
در ادامه باید بگویم که نمایشنامه *شاه می‌میرد* یک نمایشنامه تک‌پرده‌ای با روایت تلخ سقوط انسانیت و سقوط سیاست‌های درست است. در اینجا همه واژگان معانی واهی و بیهوده می‌گیرند. ذات ابزورد در این است که همه چیز را پیچیده کند و در عین حال کلمات و اتفاقات را به تاریک‌ترین و تلخ‌ترین شکل ممکن بیان کند. چیزی که ما به وضوح در آثار یونسکو می بینیم
او در جایی از *شاه می‌میرد* وضعیت را این‌گونه بیان می‌کند:
"پیش از آن‌که بیاموزم که نه زندگی کنم، نه بمیرم، مسئله من این است که ابتدا مردن را بیاموزم. قصد و نیتش را دارم، وقتش است. آخرین فرصت؛ چه کاری! پیش رویم دیواری عظیم است، دیواره‌ای ساحلی که صعود از آن ناممکن است. فوق‌العاده بیشتر از توان من، حداقل امروز. با این حال، وظیفه‌ی من این است که از آن عبور کنم یا از میان آن بگذرم. این چیزی است که عمیق‌ترین احساسم به من می‌گوید."
خواننده متوجه می‌شود که شالوده متن ما بر اساس پارامترهای کنش‌محور به چه صورت است. برای مثال، زمان کنش به این شکل است: کنش در یک روز اتفاق می‌افتد و یا به عبارتی دقیق‌تر، در یک ساعت و نیم. به پادشاه گفته می‌شود که تا یک ساعت و نیم دیگر می‌میرد و تمام نمایشنامه در این یک ساعت و نیم باقی‌مانده از زندگی پادشاه سپری می‌شود. در جایی متوجه می‌شویم زمان نمایشنامه به چه صورتی روایت می‌شود. مثلاً می‌دانیم که کنش ما در قرن ۱۶ یا ۱۷ میلادی است. زمان وقوع رویداد، تا آنجا که مشخص است، یک روز پاییزی است و وقایع در این روز اتفاق می‌افتد. بر اساس دیالوگ‌ها، ما پی می‌بریم که کنش اصلی چیست. برای مثال، وحدت کنش در این اثر رعایت شده است و کنش اولیه، کنش‌های دیگر را تا پایان اثر شکل می‌دهد.
کنش اصلی نمایشنامه *شاه می‌میرد*، خبر مرگ شاه است که از طرف ملکه مارگریت به پادشاه می‌رسد و تمام کنش‌های دیگر حول این کنش شکل می‌گیرند. در واقع، منطق اصلی داستان مرگ شاه و مقابله‌ی او با مرگ است که بی‌نتیجه می‌ماند. کاراکتر اصلی شاه است که می‌خواهد زنده بماند، ولی مرگ مانع اصلی اوست.
آری، ما باید در جهانی که یونسکو خلق کرده است، به دنبال تکه‌های پازل بگردیم و آن‌ها را بنا بر سلیقه خود در کنار هم قرار دهیم تا معنی درست روایت را درک کنیم. البته باید یادآور شویم که ما هر شیوه‌ای که در پی بگیریم، باز هم باید به معنای مورد نظر یونسکو برسیم. به صورت ساده‌تر، مسیرها متفاوت است، اما هدف یکی است: هدف پی بردن به معنای مرگ در جهانی ابزورد بر اساس واژگان و تصمیمات سیاسی است.

✍️علی اسدیان کارشناسی ارشد علوم سیاسی

#نمایشنامه _خوانی



@political14hsu
Notes_241207_213125.pdf
2 MB
نام اثر : مرشد و مارگاریتا

نویسنده : میخائیل بولگاکف

ادبیات سیاسی روسیه

مکتب ادبی :ادبیات نوگر_فراواقع گرایی سیاسی دینی

ترجمه از روسی: دکتر حمید رضا آتش برآب

سال انتشار: ۱۹۴۱ نویسنده
۱۹۶۵ انتشار عمومی

✍️تحلیل و بررسی علی اسدیان کارشناسی ارشد
علوم سیاسی

@political14hsu

#سیاست_خوانی
✍🏻 انجمن علمی علوم سیاسی دانشگاه حکیم سبزواری، با افتخار به گرامی‌داشت هفته دانشجو برگزار می‌کنند :


بررسی سیر تحولات جنبش دانشجویی


📌به همراه نقد و پرسش‌وپاسخ


🗓زمان سه‌شنبه، 20 آذر 1403

🕰ساعت 12

🏢مکان: تالار استاد شریعتی


@political14hsu
4_5965244536560032087_241211_184755.pdf
9.1 MB
نام اثر : سوم ماه مه ۱۸۰۸

نام نگار گر: فرانسیسکو گویا

هنر کشور : اسپانیا

سال خلق : ۱۸۱۵_۱۸۱۴

مکتب نگارگری : رمانتیسیسم

✍️تحلیل و بررسی علی اسدیان کارشناسی ارشد علوم سیاسی


#هنر_سیاسی

#نگارگری_سیاسی

@political14hsu
Notes_241212_172151.pdf
8.4 MB
نام فیلم : پرده پاره (Torn Curtain)

نام کارگردان : آلفرد هیچکاک

سال ساخت: ۱۹۶۶

ژانر : تریلر سیاسی

کشور سازنده : ایالات متحده آمریکا

✍️تحلیل و بررسی علی اسدیان کارشناسی ارشد علوم سیاسی



#سینما_سیاست

@political14hsu
Notes_241213_203514.pdf
7.7 MB
نام نمایشنامه : نکراسوف Nekrassov

نام نویسنده: ژان پل سارتر

مترجم: قاسم صنعوی

انتشارات: بنگاه نشر و ترجمه پارسه

سال نگارش :۱۹۵۵

کشور : فرانسه

سبک : درام طنز سیاسی


✍️علی اسدیان کارشناسی ارشد علوم سیاسی

#نمایشنامه_خوانی

@political14hsu
ادب بـه قـامت زهرایی ات قیام کند
وفا بـه غیرت عباس تو سلام کند...


وفات حضرت ام البنین (س) را خدمت تمامی شیعیان تسلیت عرض میکنیم🖤

@political14hsu
2025/01/14 04:10:14
Back to Top
HTML Embed Code: