Notice: file_put_contents(): Write of 5183 bytes failed with errno=28 No space left on device in /var/www/group-telegram/post.php on line 50

Warning: file_put_contents(): Only 8192 of 13375 bytes written, possibly out of free disk space in /var/www/group-telegram/post.php on line 50
پسین‌باستان _ بهرام روشن‌ضمیر | Telegram Webview: HistoriographyOfIran/2112 -
Telegram Group & Telegram Channel
با خبر شدم (دنیا کوچک است و جهان مطالعاتِ ایرانی خیلی کوچک) که یکی از اهالی تاریخ فرموده‌اند که غرض‌ورزی شخصی و حسرت‌مندی در یادداشت پیشینِ من آشکار و آبشخور آن هم از نظر ایشان روشن است. بعد توصیه فرمودند که اگر دغدغه علمی دارم مقاله ای در رد نظریات پورشریعتی در یک مجله معتبر ارائه کنم تا شاید من هم به یک دانشگاه پلی تکنیک در امریکا راهی پیدا کنم!

——————————————-
کسانی که من را می‌شناسند می‌دانند اخلاقم غرض‌ورزی شخصی نیست. دغدغۀ ایران و علم دارم و چیزی بر ضدِ این دو اذیتم میکند، خواه از خانواده و خون و رگم باشد خواه کسی که جز نامی از او ندانم. در این مورد یعنی خانم دکتر پورشریعتی، ایشان را یک بار از نزدیک دیدم و در آن بار هم جز سلام و احوال‌پرسی سخنی نداشتیم و این مساله تا امروز ادامه یافته است و ما هیچ مراودۀ مثبت یا منفی با یکدیگر نداشتیم. ولی تا آنجا که از دور دیدم و شنیدم، خانمی بسیار خانم (Lady به قول انگلیسی‌زبانان) اند، بسیار محترم و مودب. اما شوربختانه ما در این حوزه عینک دیگری داریم و آن علم و دانش است. اگر هم به اخلاقیات یکدیگر بنگریم منظورمان اخلاق آکادمیک و علمی است. یعنی مثلا از یکدیگر سرقت ادبی نکنیم، یا چیزی را به همدیگر نسبت ندهیم که نباشد! جز این دیگر گمان ندارم که موردِ دیگری باشد. دستکم من در ایران و در اروپا چیز دیگری یاد نگرفتم. هر چه هست، نقدِ خانمِ دکتر پورشریعتی بدون هیچ رودربایستی به شرطی که به ایشان چیزی نسبت ندهیم که غلط باشد، هیچ اشکالی نمی‌تواند داشته باشد. اما در عوض، بدبختانه نه خودِ ایشان و نه هوادارانِ ایشان اصلا تابِ این رفتارِ معمول و معقولِ آکادمیک را ندارند و بیشتر به سبکِ مکتب‌خانه‌های عهد قجری، خود را در جایگاهِ ملا و مرشد نشانده و ما را هم پای منبر، و رابطه هم باید به‌به‌ گفتن به سبکِ بزِ اخفش باشد!

خیر! مدینۀ فاضلۀ قاجاریِ عزیزان دیرگاهی‌ست به تاریخ و حتی شاید به باستانشناسی سپرده شده. خانم پورشریعتی از همان ابتدا از مسیری غیر شفاف و غیرمعتبر به سیستمِ آکادمیک وارد شدند. کسی ایشان را در حوزۀ مطالعات ایرانِ باستان تا قبل از انتشار کتابشان نمی‌شناخت. کتاب هم که از تقریبا تمامِ متخصصان امتیاز منفی گرفت! با اینحال ایشان سر از ایرانیکای یتیم‌شده در میاورند و در آنجا بر خلافِ روالِ دانشنامه‌نویسی (که نویسندگانِ دانشنامه‌های ایرانی و فارسی، حتی اسلامی و مذهبی ایران هم آنرا می‌دانند)، نظریاتِ شخصی‌ و سلیقه‌ای‌شان را وارد می‌کنند. قرار است دربارۀ خاندانِ کارن اطلاعاتِ دانشنامه‌ای به مخاطب بدهند، ولی با سواستفاده از این مجال، فرضیاتِ تاییدنشده‌شان را در محوریت قرار می‌دهند! هیچ چیزِ خانم پورشریعتیِ عزیز، در یک فضای آکادمیک نرمال نیست. این را همه در محافلِ علمی می‌دانند ولی به محض اینکه در فارسی کسی می‌خواهد چیزی بگوید، همچنانکه در همان یادداشتِ قبلی گفتم "ننه‌من‌غریبم‌بازی" شروع می‌شد.

کتابِ اصلی خانم پورشریعتی بیش از آنچه که باید نقد گرفته در همان سالهای اول. بعد از آن به درستی و به حق توسط متخصصان نادیده‌ انگاشته می‌شوند. منتها در ایران به دلیلِ دعواها و جناح‌بندی‌ها عده‌ای با ایشان متحدشده‌اند و عده‌ای هم از فرضیاتِ ویرانگرِ ایشان در جهت منافعِ ضدِ ایرانی خود بهره می‌جویند. در این کانال من در چند یادداشت ایشان را نقد کرده‌ام. مجلۀ علمی معتبر برای نقدِ آرای خانم پورشریعتی نیست. برای مقولات مهم‌تری است. همین یادداشت تلگرامی هم زیاده‌عرضی است و معمولا واکنشِ همکاران به من این است: "ولش کن بابا حوصله داری‌ تو هم!"

بنابراین جسارتا خدمت آن عزیزی که فرمودند من غرض‌ورزی و حسرت‌مندی دارم، باید بگویم احتمال قریب به یقین این شمایید که به دلیل روابطتان آمدید خودشیرینی کنید. وگرنه بعید می‌دانم چیزی از ساسانیان و کارِن بدانید. به همان بررسی مناسباتِ ایران و کانادا بپردازید اقرب به صواب خواهد بود.

ضمنا، البته که من حسرتِ نوشتن در ایرانیکا و استادیِ دانشگاه‌های "مربوط" به ایرانشناسی را دارم، ولی در کل خودم انتخاب کردم تا واردِ لابی‌ها نشوم. جایگاه و درآمد را دوست‌ دارم ولی صداقت و شفافیت و استقلالِ رای، و از همه بالاتر حسِ سربازِ بودن برای ایران و وفادار بودن به علم و داشتنِ تعصبِ دیسیپلینی و آکادمیک بر حوزه مطالعاتِ باستانیِ ایران را دوست‌تر دارم. این دو سه روز می‌گذرد و نام و ننگ می‌ماند.

والسلام



group-telegram.com/HistoriographyOfIran/2112
Create:
Last Update:

با خبر شدم (دنیا کوچک است و جهان مطالعاتِ ایرانی خیلی کوچک) که یکی از اهالی تاریخ فرموده‌اند که غرض‌ورزی شخصی و حسرت‌مندی در یادداشت پیشینِ من آشکار و آبشخور آن هم از نظر ایشان روشن است. بعد توصیه فرمودند که اگر دغدغه علمی دارم مقاله ای در رد نظریات پورشریعتی در یک مجله معتبر ارائه کنم تا شاید من هم به یک دانشگاه پلی تکنیک در امریکا راهی پیدا کنم!

——————————————-
کسانی که من را می‌شناسند می‌دانند اخلاقم غرض‌ورزی شخصی نیست. دغدغۀ ایران و علم دارم و چیزی بر ضدِ این دو اذیتم میکند، خواه از خانواده و خون و رگم باشد خواه کسی که جز نامی از او ندانم. در این مورد یعنی خانم دکتر پورشریعتی، ایشان را یک بار از نزدیک دیدم و در آن بار هم جز سلام و احوال‌پرسی سخنی نداشتیم و این مساله تا امروز ادامه یافته است و ما هیچ مراودۀ مثبت یا منفی با یکدیگر نداشتیم. ولی تا آنجا که از دور دیدم و شنیدم، خانمی بسیار خانم (Lady به قول انگلیسی‌زبانان) اند، بسیار محترم و مودب. اما شوربختانه ما در این حوزه عینک دیگری داریم و آن علم و دانش است. اگر هم به اخلاقیات یکدیگر بنگریم منظورمان اخلاق آکادمیک و علمی است. یعنی مثلا از یکدیگر سرقت ادبی نکنیم، یا چیزی را به همدیگر نسبت ندهیم که نباشد! جز این دیگر گمان ندارم که موردِ دیگری باشد. دستکم من در ایران و در اروپا چیز دیگری یاد نگرفتم. هر چه هست، نقدِ خانمِ دکتر پورشریعتی بدون هیچ رودربایستی به شرطی که به ایشان چیزی نسبت ندهیم که غلط باشد، هیچ اشکالی نمی‌تواند داشته باشد. اما در عوض، بدبختانه نه خودِ ایشان و نه هوادارانِ ایشان اصلا تابِ این رفتارِ معمول و معقولِ آکادمیک را ندارند و بیشتر به سبکِ مکتب‌خانه‌های عهد قجری، خود را در جایگاهِ ملا و مرشد نشانده و ما را هم پای منبر، و رابطه هم باید به‌به‌ گفتن به سبکِ بزِ اخفش باشد!

خیر! مدینۀ فاضلۀ قاجاریِ عزیزان دیرگاهی‌ست به تاریخ و حتی شاید به باستانشناسی سپرده شده. خانم پورشریعتی از همان ابتدا از مسیری غیر شفاف و غیرمعتبر به سیستمِ آکادمیک وارد شدند. کسی ایشان را در حوزۀ مطالعات ایرانِ باستان تا قبل از انتشار کتابشان نمی‌شناخت. کتاب هم که از تقریبا تمامِ متخصصان امتیاز منفی گرفت! با اینحال ایشان سر از ایرانیکای یتیم‌شده در میاورند و در آنجا بر خلافِ روالِ دانشنامه‌نویسی (که نویسندگانِ دانشنامه‌های ایرانی و فارسی، حتی اسلامی و مذهبی ایران هم آنرا می‌دانند)، نظریاتِ شخصی‌ و سلیقه‌ای‌شان را وارد می‌کنند. قرار است دربارۀ خاندانِ کارن اطلاعاتِ دانشنامه‌ای به مخاطب بدهند، ولی با سواستفاده از این مجال، فرضیاتِ تاییدنشده‌شان را در محوریت قرار می‌دهند! هیچ چیزِ خانم پورشریعتیِ عزیز، در یک فضای آکادمیک نرمال نیست. این را همه در محافلِ علمی می‌دانند ولی به محض اینکه در فارسی کسی می‌خواهد چیزی بگوید، همچنانکه در همان یادداشتِ قبلی گفتم "ننه‌من‌غریبم‌بازی" شروع می‌شد.

کتابِ اصلی خانم پورشریعتی بیش از آنچه که باید نقد گرفته در همان سالهای اول. بعد از آن به درستی و به حق توسط متخصصان نادیده‌ انگاشته می‌شوند. منتها در ایران به دلیلِ دعواها و جناح‌بندی‌ها عده‌ای با ایشان متحدشده‌اند و عده‌ای هم از فرضیاتِ ویرانگرِ ایشان در جهت منافعِ ضدِ ایرانی خود بهره می‌جویند. در این کانال من در چند یادداشت ایشان را نقد کرده‌ام. مجلۀ علمی معتبر برای نقدِ آرای خانم پورشریعتی نیست. برای مقولات مهم‌تری است. همین یادداشت تلگرامی هم زیاده‌عرضی است و معمولا واکنشِ همکاران به من این است: "ولش کن بابا حوصله داری‌ تو هم!"

بنابراین جسارتا خدمت آن عزیزی که فرمودند من غرض‌ورزی و حسرت‌مندی دارم، باید بگویم احتمال قریب به یقین این شمایید که به دلیل روابطتان آمدید خودشیرینی کنید. وگرنه بعید می‌دانم چیزی از ساسانیان و کارِن بدانید. به همان بررسی مناسباتِ ایران و کانادا بپردازید اقرب به صواب خواهد بود.

ضمنا، البته که من حسرتِ نوشتن در ایرانیکا و استادیِ دانشگاه‌های "مربوط" به ایرانشناسی را دارم، ولی در کل خودم انتخاب کردم تا واردِ لابی‌ها نشوم. جایگاه و درآمد را دوست‌ دارم ولی صداقت و شفافیت و استقلالِ رای، و از همه بالاتر حسِ سربازِ بودن برای ایران و وفادار بودن به علم و داشتنِ تعصبِ دیسیپلینی و آکادمیک بر حوزه مطالعاتِ باستانیِ ایران را دوست‌تر دارم. این دو سه روز می‌گذرد و نام و ننگ می‌ماند.

والسلام

BY پسین‌باستان _ بهرام روشن‌ضمیر


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/HistoriographyOfIran/2112

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

But the Ukraine Crisis Media Center's Tsekhanovska points out that communications are often down in zones most affected by the war, making this sort of cross-referencing a luxury many cannot afford. Perpetrators of these scams will create a public group on Telegram to promote these investment packages that are usually accompanied by fake testimonies and sometimes advertised as being Shariah-compliant. Interested investors will be asked to directly message the representatives to begin investing in the various investment packages offered. READ MORE Telegram Messenger Blocks Navalny Bot During Russian Election This provided opportunity to their linked entities to offload their shares at higher prices and make significant profits at the cost of unsuspecting retail investors.
from ru


Telegram پسین‌باستان _ بهرام روشن‌ضمیر
FROM American