Telegram Group Search
🔴آخر و عاقبت شورای فقهی

🔺اعتماد ۲۴ مهر ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘در اوایل مهرماه و طی احکامی از سوی رئیس کل بانک مرکزی؛ اعضای شورای فقهی این بانک منصوب شدند. به موجب ماده ۱۸ قانون جدید بانک مرکزی مصوب ۱۳۹۵، برای حصول اطمینان از عدم مغایرت تصمیمات بانک مرکزی درباره نوع قراردادهای مورد استفاده در عملیات بانکی با موازین شرع، شورای فقهی بانک مرکزی با ترتیبات پنج فقیه و تعدادی دیگر عضو حقیقی و حقوقی تشکیل می‌شود.

🔘آن زمان بطور دقیق و عملی نگفتند که چه مشکلی در این بانک است که با تأسیس چنین شورایی آن مشکل برطرف می‌شود؟ ولی در هر حال با تبلیغات و ادعاهای فراوان مدعی شدند که مشکل بانک مرکزی یا حداقل یک مشکل آن فقدان حضور فقهای معتمد است. لذا رفتند و قانونی تصویب کردند تا حضور چند نفر را تحت عنوان شورای فقهی برای این نهاد مهم اقتصادی رسمیت داده و الزامی نمایند.

🔘البته تا حالا گزارشی از نتایج و دستاوردها و هزینه و فایده وجود چنین نهادی نیز ارایه نشده، و هنوز نمی‌دانیم که چقدر بار مالی مستقیم و غیرمستقیم داشته است و چه خدمتی به اقتصاد و سیاست‌های پول کشور کرده است؟ شاید از آخرین اظهارات رییس این شورا بتوان فهمید که ماجرا چیست؟ در واقع هیچی نیست.

🔘رئیس شورای فقهی بانک مرکزی در گفتگو با یکی از رسانه ها گفت: ▪️«در شرایطی که شاهد تورم ۳۰ تا ۴۰ درصدی هستیم، مردم می‌توانند بجای ریال، به یکدیگر ارز، طلا و سکه قرض دهند و در این باره منع شرعی وجود ندارد به شرطی که مازاد آن را مطالبه نکنند!»▪️

🔘این شاید مهمترین رهنمود عملی است که در ۸ سال گذشته مطرح کرده‌اند. گویی که مردم تا کنون بی‌اطلاع از این فتوای رییس شورای فقهی بوده‌اند؟ آقایان به جای آنکه فکری به حال حفظ ارزش پول کنند و اجازه ندهند که ارزش ریال در سراشیبی سیر کند، برای مردم راه‌حل شرعی می‌دهند که چگونه قرض دهند؟ آیا هنگامی که خودشان قرض می‌گیرند حاضر هستند، از کسی یا بانک سکه یا ارز قرض بگیرند؟

🔘این حرف از جانب مقام رسمی به معنای بی‌اعتباری نظام پولی کشور است. چرا به بانک‌ها اجازه نمی‌دهند که وام‌های خود را بجای ریال به ارز و سکه حتی با سود ۴٪ پرداخت کنند، تا مجبور نشوند سودهای ۳۰ درصد و بیش‌تر بگیرند؟ چرا بانک‌ها از مردم به جای ریال، معادل طلا یا ارز را به عنوان پس‌انداز نمی‌پذیرند؟ روشن است که اگر چنین امکانی بود، تا حالا بساط رانت‌خواری و فساد بانکی و... برداشته می‌شد.

🔘جالب است که اتفاقا بیشترین رشد تورم و نقدینگی کشور در همین سالهایی رخ داده که این شورا تاسیس شده است. راستی چرا آقای رییس شورای فقهی، این سخن را در زمان آقای رییسی نگفت؟ آیا آن زمان تورم نبود؟ یا متوجه ابعاد فقهی این پیشنهاد و راهنمایی نشده بودند؟ خوب پاسخ روشن است، نتیجه این ایده افزایش تقاضا برای ارز و گران شدن آن است. در واقع خارج کردن پول ملی از مبادلات و زندگی روزمره مردم است. همان اتفاقی که اکنون در خرید و فروش مسکن، خودرو و زمین و معاملات بزرگ در حال رخ دادن است.

🔘در واقع بزرگ‌ترین دستاورد شورای فقهی مزبور را می‌توان در این پیشنهاد خلاصه کرد. این شورا اگر می‌تواند باید خیلی صریح و روشن اعلام کند که کاهش ارزش ریال نوعی دخل و تصرف در اموال ملت است. کاری که حدود نیم قرن ادامه داشته است. این کاهش دقیقاً مشابه ریختن آب در شیر است و این از مصادیق غَشِّ در معامله است. کاری که از بس در ایران رایج شده حکومت به آن عادت و اعتیاد پیدا کرده است. روشن است که این وضع در ۶ سال اخیر و پس از حضور این شورای فقهی خیلی بدتر شده و تورم یا همان ریختن آب در شیر دو برابر بیشتر شده است. قبلاً ۲۰ درصد شیر را در آب اضافه می‌کردند، الآن ۴۰ درصد شده است.

🔘شورای فقهی به جای این پیشنهادهای خلاف سیاست‌های پولی کشور باید اولین وظیفه بانک مرکزی را که حفظ ارزش پول ملی است اجرایی کند. اگر اقایان فقها نمی‌تواند آن را عملی کند، همچنان که در این چند سال نه تنها نتوانسته‌اند، بلکه بدتر هم شده، بهتر است از این کار کناره‌گیری کنند، حداقل از فقه خرج نکنند.

🔘🔘اتفاقاً فقه اگر نتواند برای خیلی از مسایل پاسخی ارایه دهد، قطعاً برای این مساله پاسخ روشن دارد، ولی چون متولیان آن استقلال کافی ندارند، در برابر این خلاف آشکار سکوت می‌کنند.
🔴انتظار دیوانگان

🔺اعتماد ۲۵ مهر ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘آقای پزشکیان گفته است: ▪️«تصور اینکه با روش فعلی به جایی خواهیم رسید دیوانگی است.»▪️ این حرف را در زمان انتخابات نزده بلکه پس از انتخاب شدن و در مجلس اظهار داشت. پس نمی‌توان آن را به یک گزاره شعاری و با هدف جمع‌آوری رأی تقلیل داد. در زمان انتخابات نیز آن را با تعابیر دیگری گفت ولی از آنجا که وی با هدف جلب رأی مردم سخن نمی‌گفت و هر چه گفت صادقانه معتقد به آن بود، لذا اکنون باید به چند پرسش مهم پرداخته شود.

🔘پرسش اول این است که ویژگی‌های عمومی آن روش دیوانگی چیست؟ پرسش مهم‌تر اینکه در این مدت سه ماهه کوتاه آیا آن روش تغییر کرده یا همچنان بر همان سیاق گذشته عمل می‌شود؟ به علاوه آیا مقامات عالی و روسای قوای کشور نیز بر این گزاره وی با جزییات آن توافق دارند؟ یا آنان به گونه دیگری می‌اندیشند؟ اگر متفاوت بیاندیشند پس محتوای وفاق چیست؟ بالاخره اینکه فرض کنیم به لحاظ تحلیلی هم موافق باشند، آیا اراده مشترکی در اجرای راه‌حل‌های این ایده و تحلیل وجود دارد؟

🔘در مجموع می‌توان این پرسش کلی را طرح کرد که؛ چرا آقای پزشکیان قدری روشن‌تر در باره جزییات این روش دیوانگی و جایگزین آن و اقدامات انجام شده یا برنامه‌های مورد نظر برای آن سخن نمی‌گویند؟ شاید تصور شود که چنین کاری مغایر با سیاست وفاق است، در این صورت معلوم خواهم شد که هیچ وفاقی در تحلیل و اجرا شکل نگرفته است، که بیان چنین نکاتی نیز ناقض وفاق تلقی شود.

🔘نکته مهم این است که از منظر بیرونی و به عنوان یک ناظر، تغییر چندانی در روش‌های جاری دیده نمی‌شود که بتوان نسبت به آینده خوش‌بین بود. اکنون فصل بودجه است، ظاهراً جلسات فوق‌العاده دولت برای بودجه پیاپی برقرار است ولی هنوز یک گزارش روشن در باره اینکه سیاست‌های بودجه‌ای چه تغییری خواهد کرد ارائه نشده است. وضعیت کسری بودجه سال جاری به قول وزیر اقتصاد ۸۵۰ هزار میلیارد تومان است و در کمترین حالت نیز از تورم ۳۰ درصدی عبور خواهیم کرد، و این کسری بودجه در سال آینده نیز بیشتر خواهد شد.

🔘مسأله صندوق‌های بازنشستگی، افزایش دستمزدهای گروه‌های گوناگون مثل پرستاران و... میزان افزایش حقوق و دستمزد کارمندان دولت، همگی روی میز دولت است، بدون اینکه تصویر روشنی از نحوه افزایش منابع و درآمدهای دولت در دسترس باشد ولی افزایش هزینه‌ها که کاملاً مشهود است. آمارها نشان می‌دهند که در شش ماه اول سال جاری و اغلب به دلیل قطعی برق، بخشی از صنایع با کاهش تولید مواجه شده‌اند. این موارد موجب کاهش درآمدهای دولت نیز خواهد شد.

https://telegra.ph/انتظار-دیوانگان-10-15
🔴خوش بودن با چنین رسانه‌ای

🔺اعتماد ۲۸ مهر ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘در پی انتشار نظرسنجی ایسپا که بخشی از آن درباره الگوی پیگیری خبری دانشجویان بود و نتایج آن مترادف با شکست فاحش صدا و سیما در جلب مخاطب تلقی گردید، مرکز تحقیقات این رسانه واکنش تندی نشان داد و از جایگاه آن رسانه دفاع کرد که این نیز واکنش‌های بیشتری را در پی داشت. از جمله بنده و آقای محمد مهاجری هم مطلبی نوشتیم.

🔘ظاهراً حامیان رسانه ملی از یادداشت من با عنوان «روایت‌محوری؛ دشمن مرجعیت رسانه‌ای» و نیز یادداشت «دَمَر آب خوردن صدا و سیما» آقای محمد مهاجری عصبانی شدند و در برخی گروههای مجازی به تولید مطلب در دفاع از این رسانه اقدام کرده‌اند. در یکی از این گروه‌ها متنی بدون نام نویسنده را منتشر کرده بودند و تعریضی هم به بنده داشت که به وسیله یکی از دوستان عضو آن گروه برای اطلاع بنده نیز فرستاده شد. با توجه به وجود برخی نکات جالب در این متن، به نظرم آمد که پاسخی عمومی به این موارد بدهم.

🔘در نوشته ایشان چند گزاره مهم در دفاع از صدا و سیما بود که نقل و نقد می‌کنم. گزاره اول: ▪️«-بر اساس همه‌ی نظرسنجی‌ها از جمله همان ایسپا، صدا و سیما مجموعاً دارای تقریباً ‌ مخاطب شصت میلیونی⁩ است.»▪️

🔘بطور قطع و یقین از میان ۸۰ میلیون ایرانی بالای ۶ سال ۶۰ میلیون نفر یا حتی بیش از آن مخاطب صدا و سیما هستند من هم که تلویزیون ندارم فوتبال اروپا را از تلویزیون اینترنتی می‌بینم یا در داخل خودرو رادیو آوا را بعضا می‌شنوم پس مخاطب آن هستم. در جامعه‌ای که رادیو و تلویزیون انحصاری است وجود ۶۰ میلیون مخاطبان این گونه؛ شکست است.

🔘اصولاً مسأله ساختار سیاسی ایران نیز تامین نیاز مخاطب به دیدن فوتبال و موسیقی نیست. مسأله خبر و تحلیل و گزارش است. باید دید که چه تعداد مردم این برنامه‌ها را پیگیری می‌کنند؟ چقدر به آنها اعتماد دارند؟ و پیگیری کنندگان در عرصه عمومی چقدر اثرگذاری دارند؟ و بالاخره این که آیا فقط از این رسانه پیگیری می‌کنند یا از مجاری دیگری هم استفاده می‌کنند.

🔘جزییات نتایج نظرسنجی‌ها پاسخ این پرسش‌ها را روشن کرده است. پیگیری‌ها حدود ۴۰ درصد با اعتماد پایین و افرادی با کم‌ترین اثرگذاری و با دسترسی به منابع دیگر؛ پاسخ هر ۴ نکته است. این رسانه از حیث کسب اعتماد و کیفیت خبر و تحلیل در حد رسانه درجه ۲ هم نیست.

https://telegra.ph/خوش-بودن-با-چنین-رسانه%E2%80%8Cای-10-18
🔴رویکردهای آخرالزمانی

🔺اعتماد ۲۹ مهر ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘رویکردها و تحلیل‌های آخرالزمانی کمابیش همیشه وجود داشته است و از میان نیز نخواهد رفت. این پدیده حتی مختص جوامع توسعه‌نیافته نیست، زیرا در کشورهای توسعه یافته نیز وجود دارد. در سال ۱۹۹۳ یک نظرسنجی از مردم آمریکا شد که نتیجه آن اعتقاد بیست درصدی آمریکاییان به این ایده آخرالزمانی است که عیسی مسیح در حوالی سال ۲۰۰۰ ظهور خواهد کرد. اعضای یکی از این فرقه‌ها اعتقاد داشتند که زمین در آستانه تغییرات عمده‌ای است و تنها کسانی که به آنان می‌پیوندند، می‌توانند نجات یافته و به یک سفینه فضایی در حال عبور بپیوندند. صدها فرقه طرفدار این رویکرد آخرالزمانی هستند و آن را تبلیغ می‌کنند، و برخلاف ظاهرشان، اغلب ظرفیت خشونت علیه دیگران یا خود را دارند، و در مواردی دست به خودکشی دستجمعی زده‌اند.

🔘جالب این است که حکومت‌ها خیلی از این فرقه‌های آخرالزمانی وحشت ندارند، بلکه می‌ترسند، هنگامی که آنان در پیش‌بینی‌های خود شکست خوردند که قطعاً هم می‌خورند، برای جبران دست به خشونت بزنند. ریشه‌های این نگاه آخرالزمانی در یهودیت، مسیحیت، امروز هم مسیحیان اوانجلیست، و بهاییت هم هست. حتی هیتلر و جنبش فاشیستی او نیز بازتابی از جنبش هزاره‌ای و و واجد مضامینی از رویکرد آخرالزمانی بود که نتیجه آن را همه دیدند. مارکسیسم هم با نظریه پایان تاریخ و جامعه بی‌طبقه کمونیستی نوعی رویکرد آخرالزمانی بود البته در قالب منطق بظاهر مادی و علمی و جذابیت آن هم تا حدی محصول تلفیق همین دو ویژگی بود.

🔘البته اینها با نگاه رسمی شیعه نسبت به ظهور متفاوت است که تعیین زمان و مصداق نمی‌کند، ولی در هر حال از ادعاهای افراد در ذیل این رویکرد در امان و مصون نیست و تا کنون هم نبوده است. همین الآن هم ده‌ها نفر از پیروان یک فرقه مذهبی طرفدار احمد الحسن البصری در دادگاه ویژه روحانیت محکوم شده و زندانی هستند. البته این نوع محکومیت‌ها شامل نیروهای غیر رسمی می‌شود و کسانی که در ساختار رسمی رویکردهای آخرالزمانی را بازتولید می‌کنند مواجه با این مسایل نمی‌شوند.

https://telegra.ph/رویکردهای-آخرالزمانی-10-19
🔴آزمون تکراری رسانه ملی

🔺اعتماد ۳۰ مهر ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘اشاره به خبر شهادت یحیی سنوار در تلویزیون ایران پس از یک روز از وقوع آن، تکان‌دهنده بود. نه از این حیث که مردم از این خبر بی‌اطلاع مانده بودند، چرا که در همین فاصله هزاران پست و نظر در فضای مجازی و سایت‌های گوناگون حتی رسانه‌های حکومتی در این مورد منتشر شده بود و کسی نیازی به اطلاع‌رسانی صدا و سیما نداشت، همچنین اگر کسی با یک روز تاخیر هم از این خبر مطلع می‌شد مشکلی برایش پیش نمی‌آمد. ولی این تأخیر در اطلاع‌رسانی بسیار عجیب و تاسف‌بار بود.

🔘خبری که از لحظه آغاز نشر آن، به عنوان خبری جهانی در خروجی خبرگزاری‌ها و رادیو و تلویزیون‌ها و سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی قرار گرفت، به طوری که سرچ نام سنوار در گوگل بر انتخابات آمریکا و نامزدهای آن پیشی گرفت. این رفتار نشان‌دهنده تصور مخدوشی است که مدیریت این رسانه از آن و جایگاهش دارد، گویی که سیاست‌گذاران آنجا درک درستی از مفهوم رسانه و خبر ندارند.

🔘ابتدا باید پرسید؛ چگونه ممکن است که یک رسانه عریض و طویل با ده‌ها شبکه و... چنین خطایی را مرتکب شود؟ آن هم در حالی که به احتمال قوی اغلب دست‌اندرکاران خبری آن رسانه در همان روز مشغول پیگیری جزییات این ترور بوده‌اند، و شاید هم از آن نیز اطلاع داشته‌اند. پس چرا این خبر را منتشر نکردند، در حالی که می‌دانستند، دیگران از خبر مطلع هستند؟

🔘این رفتار محصول تعریفی است که این شبه رسانه از کارویژه خودش دارد و گمان می‌کند، اگر خبری را اعلام نماید، به منزله تأیید آن خبر و‌ عمل منجر به آن است و اگر اعلام نکند آن خبر دروغ است. به عبارت دیگر صحت و سقم یک خبر را نه از روی اصل خبر، بله به واسطه روایت صدا و سیما می‌سنجند. این برداشت از سیاست خبری صدا و سیما، نزد مردم هم کمابیش وجود دارد و علت بی‌اعتمادی به خبر نیز همین برداشت است.

🔘چرا چنین شده است؟ هنگامی که استقلال رسانه و واقعیت خبر و تحلیل را به رسمیت نشناسیم، و روایتی که بیان کنیم را اصل و معتبر بدانیم، نتیجه‌ای جز این انتظار نباید داشت. به همین دلیل است که مردم نیز خبرهای این رسانه را بیش از آنکه بازتابی از واقعیت بدانند، روایت صدا و سیما می‌دانند، در نتیجه آن را معتبر تلقی نمی‌کنند.

https://telegra.ph/آزمون-تکراری-رسانه-ملی-10-20
🔴آینده نابرابری در ایران

🔺اعتماد دوم آبان ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘یکی از شعارهایی که مطرح بوده، برقراری عدالت است، که به طور مشخص عدالت اقتصادی بیش از سایر وجوه عدالت مورد نظر بوده است، هر چند به نظر من عدالت آموزشی و دسترسی همه جوانان کشور به سطح مطلوب آموزش شاید مهم‌تر از عدالت اقتصادی باشد و در این یادداشت نشان خواهم داد که چرا عدالت اقتصادی می‌تواند ناپایدار و کم‌اثر باشد، در حالی که عدالت آموزشی برخلاف آن بسیار اثرگذار و پایدار است.

🔘روز گذشته هم آقای پزشکیان لایحه بودجه ۱۴۰۴ را به مجلس داد که ۴ ویژگی برای آن برشمرد که یکی از آنها عدالت محوری بود. به نظر من این ویژگی از ساختار بودجه‌ای و اقتصادی ایران بیرون نمی‌آید و اگر در مقاطعی هم شاخص آن بهبود یابد، دوباره و به سرعت به جای قبلی و بدتر خود باز می‌گردد.

https://telegra.ph/آینده-نابرابری-در-ایران-10-22
🔴بدترین پروتکل

🔺اعتماد ۵ آبان ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘پروتکل در لغت به معنای توافق‌نامه، شیوه‌نامه است. ولی در عرف دیپلماتیک نوعی رفتارهای نوشته یا نانوشته‌ای است که انتظار می‌رود رعایت شوند. هنجارهایی که رعایت کردن آنها در همه موارد ضرورتی ندارد و برخی نیز در برابر انجام آن مقاومت می‌کنند. مردم هم دو دسته‌اند برخی موافق و برخی مخالف‌ هستند.

🔘آقای پزشکیان از همان آغاز فعالیت‌های انتخاباتی خود موضعی ضد پروتکلی گرفت. در لباس پوشیدن، در صحبت کردن، در مراودات شخصی، و اخیراً هم دیدم که در تشریفات استقبال و بدرقه سفرهای خود هم چنین موضعی ابراز نموده است. از همان ابتدای تبلیغات ریاست جمهوری عده‌ای معتقد بودند که چرا اینها را رعایت نمی‌کند، حتی من هم به دلیل تأکیدات بسیاری از مردم معتقد بودم که به پاس احترام به دیگران رعایت شود، مثلاً به جای کاپشن با کت و شلوار رسمی در مناظرات و گفتگوها حاضر شود، بویژه اینکه این نوع لباس پوشیدن شبیه‌سازی با دوره احمدی‌نژاد هم می‌شد و خاطره بدی را ایجاد می‌کرد.

🔘در نهایت برخی هم گفتند، هر طور که عادت و دوست دارد و پیش‌تر هم رفتار می‌کرده عمل کند، که البته ایرادی هم ندارد. بسیاری از افراد هم از این تشریفات ناراحت هستند و کلاً آنها را جالب نمی‌دانند. از این رو نقض این پروتکل‌ها اگر نقطه قوت نباشد، نقطه ضعف هم نیست، و جامعه هم با آن عادت می‌کند.

🔘مسأله اصلی این است که پوشیدن کاپشن یا کت؛ یا جوراب سفید و هماهنگ نبودن رنگ لباس‌ها حتی اگر جالب نباشد، زیان مهمی هم ندارد، چون رییس جمهور را برای رعایت این پروتکل‌ها انتخاب نمی‌کنند. پروتکل‌های خطرناک و زیان بار، جای دیگری است که متأسفانه هنوز شکسته نشده است. پروتکل‌های زیان‌بار، پروتکل‌های ذهنی و رویکردی است.

🔘چگونگی تدوین لایحه بودجه در ایران تبدیل به یک پروتکل البته از نوع زیان‌بارش شده است. تقدیم بودجه‌ای با ردیف‌های تکراری و غیر پاسخگو و بی‌ارتباط با وظایف دولتی، با کسری بودجه بالا که از جیب مردم برداشته می‌شود، بدترین پایبندی به پروتکل زیا‌بار است، و متأسفانه در دولت جدید نیز مطابق پروتکل‌های موجود تدوین و ارایه شده است.

🔘یکی از این پروتکل‌ها رویکرد رسمی نسبت به بنزین است. آقای پزشکیان هنگام ارایه لایحه بودجه به مجلس در باره بنزین و مشکلات آن سخنانی گفت، و این تصور پیش آمد که دولت در پی افزایش قیمت بنزین است. دو روز بعد آقای حضرتی دبیر شورای اطلاع‌رسانی دولت که از دوستان محترم هستند، اعلام کردند که: ▪️«رئیس جمهور قبل از افزایش قیمت بنزین با مردم صحبت می‌کند. خیالتان راحت باشد؛ بنزین فعلا گران نخواهد شد.»▪️ دیروز هم رییس کمیسیون تلفیق مجلس از ترس متهم شدن؛ احتمال افزایش قیمت بنزین را در این کمیسیون مجلس تکذیب کرد.

🔘همه این اظهارات جزو پروتکل‌های فکری و برنامه‌ای این ساختار است. پروتکلی که از یک سو، وضعیت فاجعه‌بار نحوه فروش یک حامل انرژی را توضیح می‌دهد، و از سوی دیگر تأکید می‌کند که این راه ادامه دارد و نگران نباشید. باید نشان داد که رعایت این پروتکل تا چه اندازه برای مردم زیان‌بار است؟

🔘حدود دو ماه پیش در جلسه‌ای که پیش از مصاحبه رسانه‌ای و عمومی آقای پزشکیان بود، قاطعانه اظهار داشت که امسال حدود ۵ میلیارد دلار برای واردات بنزین باید پرداخت کنیم، در حالی که این ارز را باید برای خیلی از ضروریات زندگی از جمله دارو، آموزش و... هزینه کنیم و من این کار را نخواهم کرد. این استدلال روشن و گویا و منطقی بود. ولی اکنون و هنگام ارایه بودجه، عیناً همین کار شده است.‌

🔘جالب‌تر این است هنگامی که پس از سخنان آقای پزشکیان، افکار عمومی گمان کرده که دولت نمی‌خواهد سیاست پیشین را ادامه دهد، فوری مسئول شورای اطلاع‌رسانی رفع ابهام کرده که مردم خیالشان راحت باشد این کار نخواهد شد همان پروتکل قبلی ادامه دارد.

🔘حالا این پرسش مطرح می‌شود که دولت محترم برای فروش بنزین به لیتری ۱۵۰۰ تومان، طبعاً مجبور است مطابق آن گفته آقای پزشکیان، حداقل ۵ میلیارد دلار صرف واردات بنزین کند، و برای بنزین تولید داخل هم مطابق گفته خودشان حداقل لیتری ۶۵۰۰ تومان یارانه بدهد (بدون لحاظ کردن هزینه نفت خام رایگان برای بنزین) این پول را از کجا می‌آورد؟ جز اینکه از جیب مردم برداشته می‌شود؟ جز اینکه از مخارج ضروری دیگر زده می‌شود؟ جز اینکه ناکارآمدی در بخش‌های دیگر، مثل کیفیت پایین بنزین تولیدی، خودروی تولیدی، جاده بی‌کیفیت و قاچاق سوخت را می‌خواهند بپوشانند؟

🔘🔘در این باره که چرا این سیاست زیان‌بار به عنوان سیاستی غیر قابل تغییر توصیف می‌شود، تنها یک چیز را می‌توان گفت که این یک پروتکل ذهنی در ساختار اقتصادی و سیاسی ایران است. پروتکلی بغایت نابخردانه که باید نقض شود و در یادداشت دیگری به آن خواهم پرداخت.
🔴عقل سلیم کجاست؟

🔺اعتماد ۷ آبان ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘دو روز پیش در یادداشت «بدترین پروتکل» نوشتم که بدترین پروتکل‌هایی که سیاستگذاران ما به آن‌ها عادت کرده‌اند و باید نقض شوند، پروتکل‌های ذهنی و رویکردی هستند که در ساختار موجود ریشه دوانده‌اند. یکی از مهم‌ترین آنها که نمادی از وجود پروتکل‌های زیان‌بار ذهنی است، مسأله قیمت‌گذاری حامل‌های انرژی است. در این زمینه به سخنان آقای پزشکیان هنگام ارایه لایحه بودجه اشاره کردم که اکنون مفصل‌تر آن را در اینجا می‌آورم: ▪️«پزشکیان یکی از چالش‌های موجودکشور را اصلاح یارانه‌های انرژی دانست و با اشاره به افزایش ۴۰ درصدی مصرف بنزین نسبت به ۵ سال گذشته، تصریح کرد: میزان مصرف بنزین در سال جاری، نسبت به سال ۹۸ حدود ۴۰ درصد افزایش پیدا کرده است، این در حالی است که میزان جمعیت و درآمد ملی بسیار کمتر از این است. امروز هزینه تمام شده بنزین بدون لحاظ قیمت نفت، که شامل هزینه پالایش، هزینه حمل فرآورده و هزینه جایگاه‌دار است حدود ۸ هزار تومان می‌باشد. امسال حدود ۹۰ هزار میلیارد تومان و در صورت ادامه وضع موجود برای سال آینده باید ۱۳۰ هزار میلیارد تومان بنزین وارد شود که قیمت هر لیتر بنزین وارداتی، بین ۳۰ تا ۴۰ هزار تومان هزینه‌بردار است. اصلاح نظام یارانه سوخت مورد توافق اکثر کارشناسان اقتصادی است.»▪️

🔘چند روز پیش لیستی را دیدم که به مسأله تغییرات قیمت ارز در افغانستان و ایران در دو سال اخیر اشاره کرده و نوشته بود که: ▪️«اگه اقتصاد واقعا علمه، چطوریه که اینها(با اشاره به طالبان) در ۲ سال حکومتشون ارزش پول کشور را ۱۲ درصد افزایش دادن؟ چطوریه که ما در این ۲ سال ۶۰ درصد از دست دادیم؟ اونم با این همه پروفسور؟ مشکل ما چیه؟»▪️

🔘اکنون می‌خواهم بگویم که برای اثبات نادرستی عرضه حامل‌های انرژی با این قیمت‌ها نیازی نیست که به علم یا اجماع یا اکثریت اقتصاددانان مورد نظر آقای پزشکیان اشاره شود؟ مگر کار اقتصاددانان اثبات نادرستی این سیاست است؟ برای مثال آیا نخوردن گوشت مردار گندیده و آلوده گربه افتاده روی زمین نیازی به منع و دستور پزشکان دارد؟ اگر کسی، نه حتی عقل متعارف، بلکه یک حس متعارف داشته باشد نزدیک به چنین گوشتی نمی‌شود. مگر اینکه کل حواس پنجگانه او از میان رفته باشد تا چنین گوشتی را بخورد.

https://telegra.ph/عقل-سلیم-کجاست-10-27
🔴مسئله ما در درجه اول، نه ترامپ است و نه هریس

🔺شرق ۷ آبان ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔹در راســتای تحلیل تأثیر انتخابات آمریکا بر سیاســت خارجی مســعود پزشــکیان، عباس عبدی در گفت وگویی با «شــرق»، تحلیل خود را با تشــبیه فضای سیاست داخلی و خارجی ایران به مسابقات ورزشی پیش می برد و پیرو آن باور دارد:
▪️«هنگامی که می خواهیم با تیم دیگری مســابقه دهیم، در درجه اول باید خودمان خوب بازی کنیم و بهتریــن ترکیب، مربی و تاکتیک را به کار بگیریم. در مرحله بعد بدمان نمی آید که بازیکنان خوب آنان غایب باشــند یا تیمشان اختلاف های داخلی و مدیریتی داشــته باشد. در هر حال، میان ایــن دو حالت بایــد تمام تأکید خود را بــر بهبود وضعیت تیم خودی گذاشت، ســپس طراحی نحوه مواجهه با تیم مقابل».▪️

🔹با چنین قرائتــی، این روزنامه نگار تأکید دارد:
▪️«اگر این گونه نگاه کنیم، مســئله مــا در درجه اول، نه ترامپ اســت و نه هریس. مســئله ما داخلی است»؛ چرا که از منظر عبدی، «هنوز وفاقی، نه در سطح ساختار سیاسی و نه با جامعه شکل نگرفته است. بنابرایــن هر کدام از آن دو (ترامپ/ هریس) که بیایند، به دنبال مقابله با ایران و کســب حداکثر امتیاز هستند»▪️

🔹در مجموع این فعال سیاســی نتیجه می گیرد:
▪️«اگر در داخل ضعیف باشــیم، آمریکایی هــا هرگونه که بتوانند مقابله می کنند و اگر نه، تفاهم را ترجیح خواهند داد».▪️

🔹عبدی، ذیل بازتبیین گفته‌های پیشــین خود دربــاره برجام و دولت روحانی که عنوان کرده بود
▪️«پیش از هر مذاکره ای، باید فضای داخل را مســاعد کرد»▪️

🔹و طرح این پرســش که آیا درباره دولت پزشــکیان هم گزاره مذکور صدق می کند یا برعکس باید با دیپلماســی بــه فکر تلطیف و تعدیل در داخــل بــود؟ ضمن آنکه فضــای کنونی منطقــه و جهان متفاوت از سال ۹۲ است، صرفا به بیان این جمله اکتفا می کند که

▪️«معنای وفاق همین اســت کــه باید در داخل حکومت و با مردم دربــاره موضوع روابط خارجی نوعی وفاق پیش آید و بر همین اساس نیز تداوم یابد. اگر بخواهیم روابط خارجی را به چماق در داخل تبدیل کنیم، به سرنوشــت برجام دچار خواهیم شــد».▪️

🔹عبدی در پاسخ به پرسش دیگری ناظر بر تحوالت یک ســال اخیر خاورمیانه که سایه جنگ ایران و اســرائیل هم بر آن ســنگینی می کند و اینکه در کل روی کار آمدن ترامپ یا هریس چه ســمت و ســویی به تنش تهران و تل آویو می دهد و آیا هریس به آتش بس می اندیشــد و ترامپ درصــدد دامن زدن به بحران خواهد بود یا روند دیگری شــکل خواهد گرفت؟ بر «عدم قطعیت» تمرکز دارد و تصریح می کند:
▪️«من نمی‌دانم چگونه یک ایرانی در ســطح من می تواند به این پرسش بسیار تخصصی پاسخ دهد؟ همه پاســخ‌ها در حد آخرین مطلبی اســت که از یک جا خوانده یا شنیده شــده است. از این حیث،کســانی که در ایران بتوانند تا این حد تخصصی در باره تحوالت آمریکا یا کشــوری مشابه نظر دهند، خیلی کم هستند»▪️
🔴پروتکل تبعیض

🔺اعتماد ۹ مهر ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘همان گونه که نوشتم نقش پروتکل‌های ذهنی و بغایت نادرست که در چند دهه اخیر و به مرور شکل گرفته است، در رسیدن به وضعیت کنونی جامعه ایران بسیار پررنگ است و برای تغییر روند امور، نقض آنها از هر چیز دیگری واجب‌تر است. یکی از موارد آن که خیلی هم مهم است در قیمت‌گذاری غیر منطقی حامل‌های انرژی است، که گویی به یک پروتکل غیر قابل نقض تبدیل شده است و هزینه سنگینی را بر کشور وارد نموده است که در یادداشت قبلی به آن پرداخته شد.

🔘پروتکل ذهنی دیگر جا افتادن تبعیض در اموری است که خلاف منطق و عقلانیت است و کم‌کم برای خیلی‌ها عادی شده و به آن تن داده‌اند، و اکنون به جایی رسیده که صدای همه را در آورده است و در عین حال کسی توان و یارای نقض آن را در حکومت ندارد، گویی که این نیز ناموس مدیریتی و انقلاب شده است که باید به عده‌ای امتیازاتی غیرعادلانه بدهند، و اگر ندهند، گویی بی‌احترامی به ارزش‌ها و شعارهای انقلابی است. در حالی که اتفاقاً همین امتیازات است که منشاء بدبینی مردم و جوانان به این ارزش‌ها شده و عامل بیگانگی و نفرت آنان گردیده است.

🔘به طور کلی یکی از پروتکل‌هایی که از چند دهه پیش کم‌کم شکل گرفت و گسترش یافت، امتیاز دادن به برخی از افراد تحت عناوین دفاع از ارزش‌ها و انقلاب بود. به طور طبیعی برخی از امتیازات معقول و متعارف است و حتی مبنای علمی و یا عدالت‌جویانه دارد. برای نمونه در برخی از استخدام‌ها تأکید می‌کنند که تعدادی از معلولان حتماً به کار گرفته و استخدام شوند. البته به شرطی که توان انجام آن کار را داشته باشد. هدف آن نیز جذب و ادغام گروه معلولان در جامعه است تا از توانایی‌های آنان استفاده شود و احساس بد نکنند. طبیعی است که چنین امتیازی را باید برای معلولان جنگی بیشتر قائل شد.

🔘یا در کنکور درصدی امتیاز به داوطلبان مناطق کمتر برخوردار می‌دهند تا در رقابت با دانش‌آموزان مناطق برخوردار از امتیازی نسبی برخوردار شوند. این کار مبنای علمی دارد، چون ثابت شده که آنان پس از فارغ‌التحصیلی فاصله مذکور را جبران می‌کنند. برخی از انواع امتیازات دیگر هم هست که کاملاً قابل دفاع است. برای مثال برای فرزندان رزمندگان شهید یا جانبازان امکاناتی را فراهم می‌کنند که در مدارس بهتر درس بخوانند چون آنان پدرانی را برای دفاع از مام میهن از دست داده‌اند که می‌توانستند حامی آنان باشند و حالا نیستند، پس باید این نقص را برای آنان جبران کرد.


https://telegra.ph/پروتکل-تبعیض-10-29
🔴فراتر از فساد

🔺اعتماد ۱۲ آبان ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘فرض کنید یک نفر مصاحبه کند و بگوید که مدتی پیش در فلان جای تهران چند نفر را پس از شکنجه کشتند و اموالشان را هم به غارت بردند. بعد هم هیچ‌کس پیگیری نکند که این ادعا درست است یا نادرست. خوب! این وضعیت چیزی جز ناامنی و بی‌مسئولیتی را نشان نخواهد داد. هنگامی که چنین خبری گفته شود، بلافاصله پلیس یا دادستان باید گوینده خبر را احضار کنند و اطلاعات او را برای راستی آزمایی دریافت کنند.

🔘اگر واقعیت نداشت، گوینده را محاکمه نمایند که چرا خبر رعب‌آور دروغی را منتشر کرده است؟ اگر واقعیت داشت، پلیس و دادستانی باید پاسخ دهند که چرا تا کنون مطلع نبودند و چرا هیچ اقدامی نکرده‌اند؟ در هر حال مسکوت گذاشتن ماجرا بیانگر فضای ناامن و خطرناک در جامعه است.

🔘بنده سیاست آقای پزشکیان و دولت او را در خصوص نپرداختن به دولت پیش کاملآ تایید می‌کنم و با آن همراه هستم. برخلاف همان دولت که هر چه جلوتر می‌آمد، حملاتش به دولت روحانی بیش‌تر می‌شد و ناکارآمدی‌های مفرط خودش را به عهده دولت روحانی می‌انداخت. اتفاقاً این شیوه توجیه‌گری آن دولت را دچار مشکلات بیش‌تری هم می‌کرد و به دلیل همین رفتارشان مردم متوجه شدند که هیچ امیدی به آنان نباید داشت. بنابراین بهتر است دولت پزشکیان به کلی دولت رییسی را فراموش کند. ارزیابی عملکرد منفی آن را به عهده کارشناسان مستقل و آیندگان بگذارد. اصولاً مردم هم انتظار ندارند که چنین مقایسه‌ای صورت گیرد. زیرا به همین دلیل به او رأی دادند.

🔘با این حال یک مورد استثنا در بازگشت به گذشته وجود دارد، و آن فساد و تضییع حقوق ملت است. فساد نه تنها شامل دزدی و رشوه می‌شود بلکه شامل تصمیمات نادرست و نابخردانه‌ای هم هست که هزینه‌های کلانی را بر دوش ملت بار می‌کنند و این سیاست‌ها و تصمیمات نادرست فراتر از معنای متعارف فساد اداری هستند. از این نظر باید به اقدامات گذشته پرداخته شود، چون نپرداختن به آنها موجب تکرار می‌شود.

🔘با این مقدمه، به اظهارات سرپرست جدید مرکز تحول دیجیتال و فن‌آوری اطلاعات سازمان برنامه و بودجه می‌پردازیم که در گفتگوی خود اعلام کرد: ▪️«۲۵ همت یا همان ۲۵ هزار میلیارد تومان بابت سامانه نان هزینه شده که هیچ حاصلی نداشته است.»▪️ به گفته او سامانه املاک و اسکان هم هیچ حاصلی نداشت!. البته وی هنگام شرح ماجرا و با خنده اقدامات آنان را به تمسخر گرفت.

🔘گفتن رقم ۲۵ همت برای یک سامانه خیلی ساده است، زیرا مردم درکی از ابعاد این رقم بویژه در سال‌های گذشته ندارند. چگونه ممکن است یک ساختار وزارتی یا حکومتی به جای حل مسأله نان که در هر کشور دیگری از جمله در همین ایران نیز کاری متعارف بوده، بتواند طرحی را با این رقم وحشتناک اجرا کند که مدیر بعدی آن را مضحکه بداند و متأسفانه با خنده و تمسخر از آن یاد کند؟ در حالی که اجرای طرحی که چینن هزینه سنگینی داشته و موجب تمسخر است، قطعاً خنده‌دار نیست و باید گریست. ظاهراً سامانه مسکن هم مطابق همین نقل قول سرنوشت مشابهی داشته است.

🔘اکنون برعهده آقای رییس سازمان برنامه و وزرای محترم اقتصاد و صمت است که توضیحی در باره این طرح دهند که مراحل طی شده برای آن چگونه طی شده است؟ نکند مثل فساد ۳٫۷ میلیارد دلاری چای دبش که برای ده‌ها نفر کیفرخواست صادر شده ولی هنوز هیچ کس نمی‌داند که این فساد طی چه سازوکاری رخ داده است؟ من از همان زمان و مکرر نوشتم که این فساد در این ابعاد نمی‌تواند منحصر به فرد باشد، اگر این فساد آگاهانه نظام‌مند نباشد حتما ناشی از یک شلختگی ساختاری و مدیریتی است و به طور قطع با وجود این شلختگی، باید موارد دیگری هم وجود داشته باشد. اکنون گفته شده که چنین رقم وحشتناکی صرف یک سامانه بیهوده و فسادزا شده است؛ پس باید نتیجه گرفت که آن احتمال بنده بی‌مورد نبوده است.

🔘کسی که جانشین مدیر قبلی شده و این خبر را منتشر کرده است موظف به انتشار جزییات آن از آغاز فرآیند طراحی این ایده تا پایان شکست ماجرا است. بار نمودن چینن هزینه‌های سنگینی به کشوری که با محدودیت شدید درآمدهای بودجه‌ای مواجه است، یک فساد بزرگ محسوب می‌شود. امیدواریم که مسئولین جدید سیاهه‌ای از طرح‌های مشابه و این طرح را به افکار عمومی عرضه کنند تا مردم ارزش رأیی را که در ۱۵ تیر دادند بیش‌تر بدانند.
🔴عینیت اجتماعی (۱)

▪️تحلیلی بر چهارمین موج پیمایش ارزشها و نگرش‌های ایرانیان

🔺نوآوران ۱۲ آبان ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘خوانندگانی که مطالب و نوشته‌های مرا پیگیری می‌کنند، حتماً توجه کرده‌اند که در اظهار نظر و تحلیل اجتماعی و پیش‌بینی روندهای آن یا نتایج انتخاباتی دقت می‌کنم که مبادا خطایی رخ دهد، برای نمونه همه پیش‌بینی‌های انتخاباتی من درست و دقیق بوده است. از این نظر برخی این پرسش را مطرح می‌کنند که چگونه چنین اتفاقی رخ می‌دهد؟ پاسخ این است که مثل آشپز باید عمل کرد. یک آشپز خوب برای آنکه غذای مطبوع و باب میلی را آماده کند، نیازمند دو شرط است. اول مواد خوب، دوم ترکیب و پخت مناسب.

🔘هر کدام از این دو شرط نباشد، غذای نهایی نامطبوع و ناخوشایند خواهد بود. بهترین مواد غذایی را به من بدهند، که غذا بپزم، احتمالاً خودم هم علاقه‌ای به خوردن آن پیدا نکنم. همچنین مواد بی‌کیفیت و بد را به بهترین آشپز هم بدهند، باز هم غذای مناسبی تحویل نمی‌دهد. تحلیل‌های سیاسی و اجتماعی خوب نیز محصول وجود دو شرط است. اول اطلاعات و داده‌های مناسب، مرتبط و معتبر. دوم تحلیل دقیق و بی‌طرفانه آن داده‌ها. به همین علت است که معتقدم افراد عادی که با تحلیل آشنایی کافی ندارند، نمی‌توانند از نتایج نظرسنجی‌های حتی معتبر استفاده کارآمدی کنند. باید تحلیل‌گر معتبری هم باشند.

🔘از این رو هنگامی که مدیر مسئول محترم نوآوران تقاضا کرد که یادداشت‌های هفتگی برایشان بنویسم، پس از تأمل کافی پذیرفتم حداقل ۲۰ شماره در باره موضوعی بنویسم که ضمن داشتن تناسب با این روزنامه، با یادداشت‌های دیگرم نیز متفاوت باشد. در یادداشت‌های اینجا، وضع اجتماعی کشور و تحولات آن را در موضوعات گوناگون با استناد به آخرین مطالعات و پیمایش‌های معتبر به تصویر می‌کشم. موضوعاتی که در این یادداشت‌ها به آنها می‌پردازم، شامل خانواده، دینداری، اعتماد و سرمایه اجتماعی، هویت، اخلاق، مسایل اجتماعی، مسایل و مشارکت سیاسی و نگرش‌های اقتصادی است، که امیدوارم مفید باشد. ویژگی اصلی این یادداشت‌ها، تعهد آن به عینیت اجتماعی است که ابتدا شرحی در این باره تقدیم می‌کنم.

https://telegra.ph/عینیت-اجتماعی-۱-11-02
🔴اسید روی زخم

🔺اعتماد ۱۴ آبان ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘ماجرای جانکاه انفجار معدن طبس برای افکار عمومی و دولت با مرگ ۵۰ معدنکار و پرداخت حق و حقوق و تحویل کلید خانه و رسیدگی‌های بعدی شاید خاتمه یافته تلقی شود. در حالی که برای بازماندگان و همسران و فرزندان آنان چنین نیست و شاید در میانه و حتی آغاز ماجرا باشد. این آغازی است از دردهای جدید برای زنان و کودکان این جامعه که در پیچ و خم قوانین و مقرراتی که موجود است و تناسبی با وضعیت جامعه ندارد، و اغلب مسئولین هم زحمت فکر کردن آن را به خود نمی‌دهد و در بند این مشکل هم نیستند.

🔘برای توضیح بیشتر باید به گزارش خوب خانم مرزوقی همکار روزنامه‌نگار در فرهیختگان از مسأله حضانت فرزندان بجا مانده از کارگرانی بپردازیم که در معدن طبس جان به جان آفرین تسلیم کردند. مسأله‌ای که برای بازماندگان، بدتر از ریختن اسید روی زخم ایجاد شده از مرگ پدران و همسرانشان است. از قول یکی از زنانی که همسرش را از دست داده نوشته است که: ▪️«پدربزرگ‌هایی که اصلا نمی‌دانستند ما با چه سختی این بچه‌ها را بزرگ کردیم، حالا به‌خاطر پرداختی‌ها، کمک‌هزینه‌ها و دیه و مستمری می‌خواهند بچه‌هایمان را بگیرند» یکی از همسران این معدنکاران می‌گفت که پدربزرگ پدری، فرزندان یک معدنکار، نوه‌ها را از عروسش گرفته است. پدر همسر مرحوم خودش هم در تلاش است تا پسر ۱۴ ساله‌اش را بگیرد و عموها هم جداگانه در تلاشند تا سرپرستی را از او بگیرند. یکی دیگر می‌گفت که مسئولان استانی چیزی دستشان نیست. شما صدایمان را به مسئولانی برسانید که می‌توانند مشکل حضانت فرزندانمان را حل کنند. «پدربزرگ‌هایی که اصلا نمی‌دانستند ما با چه سختی این بچه‌ها را بزرگ کردیم، حالا به‌خاطر پرداختی‌ها، کمک‌هزینه‌ها و دیه و مستمری می‌خواهند بچه‌هایمان را بگیرند. به رفت‌وآمدم گیر می‌دهند. مگر آنها پسرم را بیشتر از خودم دوست دارند؟»▪️

https://telegra.ph/اسید-روی-زخم-11-03
🔴بحران؛ جمعیتی یا سیاستی؟

🔺اعتماد ۱۶ آبان ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘برخی از دوستان که با مسأله جمعیت‌شناسی آشنایی دارند از چند سال پیش منتقد نگاه من بودند که چرا این اندازه مسأله جمعیت و کاهش رشد آن را مهم می‌دانم. البته آن زمان که این بحث را مطرح می‌کردند، نرخ باروری کل بالای ۲ و رشد سالانه جمعیت کشور نیز بیش از ۱/۲ درصد بود که پذیرفتنی و‌ حتی خیلی هم خوب بود ولی چون نرخ باروری به سرعت در حال کاهش بود از نظر بنده یک پدیده نگران کننده اجتماعی و حتی سیاسی تلقی می‌شد.

🔘یک نگرانی دیگری هم داشتم. این که برخی افراد در میدان عمل خود را متولی افزایش رشد جمعیت معرفی کردند که درک کافی از مسایل پیچیده اجتماعی نداشتند، حتی اگر کاملا هم با حسن نیت بودند. نتیجه آن هم قانون فرزندآوری شد و یک سفره بزرگ پهن شد و تا کنون چه منابع کلانی که از بودجه این ملت تلف نشده است. منابعی که هیچ دستاوردی نداشته است و نخواهد داشت. بطوری که نرخ باروری کل بشدت کاهش یافته است و این مسأله چیزی نیست که بسرعت بتوان آن را حل کرد.

🔘برخی از کشورهای قدرتمند هم در مقابل مسأله جمعیت زانو زده‌اند چه رسد به ما که از هر نظر اندر خم یک کوچه‌ایم. در اینجا مهمترین کاری که انجام داده‌ایم جلوگیری از انتشار مستمر آمار و اطلاعات و ریز جزییات آن است و هر از گاهی چند عدد در سایت ثبت احوال می‌گذاریم به امید این که شکست این قانون و ستاد مربوط به آن برجسته نشود.

🔘آخرین آمار ثبت احوال از ۶ ماه بهار و تابستان امسال کشور همین چند رقم زیر است.
ولادت ۴۹۲۵۲۱ نفر
وفات ۲۱۲۵۹۴ نفر
ولادت پسران ۲۵۳۶۵۱ نفر
ولادت دختران ۲۳۸۸۷۰ نفر
کل ازدواج ۲۳۲۵۵۴ مورد
کل طلاق ۸۹۰۶۹ مورد

🔘مقایسه این ارقام با متولدین ۶ ماه اول سال‌های گذشته و ابتدای اجرای قانون فرزندآوری، نزول فاحشی را نشان می‌دهد.
۱۴۰۰ برابر ۵۳۳۰۸۸ نوزاد
۱۴۰۱ برابر ۵۳۷۱۲۷ نوزاد
۱۴۰۲ برابر ۵۲۴۶۳۷ نوزاد
۱۴۰۳ برابر ۴۹۲۵۲۱ نوزاد

🔘مشاهده می‌شود که فرزندآوری امسال بیشترین کاهش را داشته است. یعنی ۶/۱ درصد کاهش نسبت به سال گذشته داشته‌ایم. در حالی که ۶ ماه اول سال ۱۴۰۲ نسبت به سال قبل فقط ۲/۳ درصد کاهش داشت. در سال ۱۴۰۱ هم نسبت به سال ۱۴۰۰ کمتر از یک درصد افزایش داشته است. بنابر این روند کاهشی فرزندآوری بر خلاف اهداف تعیین شده برای این قانون تشدید شده است.

🔘قانونی که می‌خواهد باروری را به ۲/۵ برساند ولی فعلا به نظر می‌رسد که به زیر ۱/۶ رسانده است، و ایران را وارد چاله جمعیتی خواهد کرد. مرگ و میر هم در این ۶ ماه نسبت به مدت مشابه سال پیش ۲/۴ درصد افزایش یافته است. سر جمع متولدین منهای فوتی‌ها یعنی خالص جمعیت در این یک سال حدود ۱۲ درصد کاهش داشته است. و از ۳۱۷ هزار نفر در سال گذشته به ۲۸۰ هزار نفر در سال جاری رسیده است. این تمامی آن چیزی است که دستاورد طرح فرزندآوری شناخته می‌شود. وضعیت ایران از «چاله جمعیتی» گذشته و در حال ورود به «چاه جمعیتی» است که بیرون آمدن از آن عملا سخت و ناممکن می‌شود.

🔘از سوی دیگر نسبت ازدواج به طلاق نیز در حال کاهش است و اکنون به ۲/۶۱ رسیده است. همه اینها در شرایطی است که اغلب دستورات مهم و هزینه‌دار قانون فرزندآوری کمک چندانی به فرزندآوری نمی‌کنند. در برخی موارد شاید اثر منفی هم دارند. متاسفانه عده‌ای دور این سفره نشسته‌اند و به شکل عجیبی دنبال دستاوردسازی هستند و بجای پاسخگویی مدعی‌اند که اگر آنان نبودند وضع خیلی بدتر می‌شد.

🔘گرچه وزارت بهداشت ذاتا نمی‌تواند نقش تعیین کننده و اصلی را در این پدیده داشته باشد ولی از آنجا که مقام رهبری در دیدار با هیات دولت در این مورد نکته‌ای را خطاب به وزیر بهداشت ابراز داشتند به نظرم ضروری است گزارشی واقع‌گرایانه و مبتنی بر داده‌های دقیق تهیه و به مقامات بالا ارایه دهند و خواستار حرکتی جدی برای فهم علل این پدیده و نیز راه‌های بهبود آن شوند و الا چند سال دیگر با هیچ شیوه‌ای نمی‌توان از تبعات این بحران بزرگ خلاصی یافت.

🔘برخی گمان می‌کنند که مسأله ما تعداد جمعیت است و ۸۵ میلیون کنونی خوب است. این تصور درست نیست. جمعیت فرایندی دایمی است و تعداد آن مسأله اصلی آن نیست بلکه ساختار سنی و نرخ باروری است که باید مورد توجه جدی قرار داد. ولی اکنون مسأله اصلی ما بیش از این که جمعیت باشد سیاستگذاری جمعیت است که آن را به بیراهه می‌برد.
🔴خیری که رخ داده

🔺اعتماد ۱۹ آبان ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘تغییرات و تحولات مثبت در قوه قضاییه یکی از شواهد وجود روندهای امیدبخش در سیاست ایران طی چند سال اخیر است. به طور قطع و یقین این تحولات زمان‌بر و سخت است، و مهم‌تر اینکه دستگاه قضایی حالتی صفر و یکی هم دارد و کوچک‌ترین ایرادات آن به کلیت قوه تعمیم داده می‌شود. در حالی که این مسأله برای دو قوه دیگر وجود ندارد.

🔘ما می‌توانیم نماینده‌ای بسیار خوب و خلاق، سالم، مردم‌مدار و آگاه داشته باشیم و از سوی دیگر نماینده‌ای با ویژگی‌های کاملاً متفاوت؛ و مردم می‌توانند هر دو را مستقل از یکدیگر بفهمند و به کلیت مجلس تعمیم ندهند، یا در دولت هم همین گونه است. ولی نمی‌توان تصور کرد که در دستگاه قضایی کشور، یک قاضی یا دادگاه یا حکم بسیار خوب داشته باشیم و یک قاضی یا دادگاه یا حکم دیگر در نقطه مقابل آن و غیرقانونی باشد. چون قضات و دادگاه‌ها باید براساس معیارهایی شکل بگیرند و رفتار کنند که حاکم بر همه شئون و رفتار و احکام آنان است.

🔘بنابراین حتی یک بی‌عدالتی آگاهانه می‌تواند به کلیت نظام قضایی تعمیم داده شود و اهمیت این قوه نیز در همین ویژگی آن است. به همین دلیل است که دستگاه قضایی باید پناهگاه مردم باشد. بنابراین انجام اصلاحات و نظارت‌های قضایی و حفاظتی بر رفتار قضات و دادگاه‌ها و احکام آنها فرآیندهایی زمان‌بر است و باید به مسیر نگاه کرد و محدود به چند مصادیق نشود. ولی بازگشت از مصادیق خوب می‌تواند تعبیر دیگری پیدا کند.

🔘یکی از تغییرات مثبت رخ داده در ماه‌های گذشته، نحوه برخورد این قوه با انتخابات کانون وکلای دادگستری بود. دادگاه انتظامی قضات که مسئولیت رسیدگی به صلاحیت نامزدهای انتخابات این کانون را عهده‌دار است برخلاف گذشته بر این قاعده عادی و حقوقی اصرار کرد که رد صلاحیت‌ها باید مستند به مدارک قابل قبول باشد و صرف ادعای ضابطان برای رد صلاحیت‌ها کافی نیست. در نتیجه همین اصلاح رویه ساده و حقوقی، تأیید و رد صلاحیت نامزدهای کانون وکلا به کلی تغییر کرد و انتخاباتی که برگزار شد از حیث تنوع نامردها در نوع خود بی‌نظیر بود و به یکی از جلوه‌های مثبت تحولات در دستگاه قضایی تبدیل شد، و آثار مثبتی را بر ذهنیت وکلای دادگستری گذاشت.

🔘کانون وکلا یکی از مهم‌ترین نهادهای مدنی و‌ کمک‌ کننده به دادگستری و احکام دادگاه‌ها است که کیفیت تشکیل و استقلال آن یکی از شاخص‌های مهم استقلال قضایی است و هر چه مستقل‌تر باشند، کمک‌کننده به افزایش کارآیی و عدالت دستگاه قضایی و محاکم هستند. این رویکرد قانونی اخیر از یک سو موجب امیدواری و نگاه مثبت به این دستگاه شد و از سوی دیگر گویا مخالفت برخی را زنده کرده است. کسانی که علاقه‌ای به این اصلاحات ندارند، در نتیجه زمزمه‌هایی در جهت تغییر و فشار برای استعفای افراد منتخب کانون در دادگاه انتظامی قضات و حتی زیر سوال بردن انتخابات یا نامزدهای رأی آورده و یا... آغاز شده است.

🔘واقعیت این است که اگر این بار نیز روند تأیید صلاحیت‌ها همچون گذشته بود، در این صورت حداکثر تصوری که پیش می‌آمد این بود که هنوز چیزی تغییر نکرده است و انتظارات وکلا نیز محدود می‌بود. ولی اکنون که شاهد چنین تحولات قانونی و رفتار منطبق بر حقوق و عدالت هستیم باز گرداندن آن نتایج با توسل به توجیهات غیرقابل پذیرش می‌تواند آثار بدتری نسبت به روال پیش از این داشته باشد.

🔘البته یک نکته بسیار مهم هم وجود دارد که نباید از آن غفلت کرد. احتمال دارد که برخی رقابت‌های درون صنفی موجب شود که نتیجه مواجهه با انتخابات اخیر به پای ساختار سیاسی و یا دستگاه قضایی نوشته شود و این بدترین حالت است که اختلافات و منافع صنفی به صورت دیگری بازتاب پیدا کند و هزینه آن را دستگاه قضایی و بالاتر از آن ساختار سیاسی بپردازد.

🔘وجود یک کانون وکلای مستقل و قدرتمند که نماینده همه وکلا باشد به اعتبار نهادهای قضایی کمک می‌کند و یکی از عوامل و شاخص‌های عدالت در جامعه است. این رویداد چه آگاهانه و‌ چه بصورت اتفاقی رخ داده باشد آن را فرصت بدانید. تا کنون حالت‌های دیگر را تجربه کردید دو سال هم این وضعیت را تجربه کنید شاید همه به این نتیجه برسند که شیوه‌های گذشته نادرست بوده و عدم حذف و رد صلاحیت‌های سلیقه‌ای به سود دستگاه قضایی است.

🔘🔘این فرصت را از دست ندهید. دنیا به آخر نمی‌رسد. چه می‌دانید شاید الخیر فی ما وقع. اگر مشکلی بود بعدا تصمیم می‌گیرید چرا از حالا هزینه‌ای بر دوش دستگاه قضایی بار شود؟
🔴عینیت اجتماعی
▪️بررسی و تحلیل موج چهارم پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان – آبان ۱۴۰۲

🔹نگاه اقتصادی مردم(۱)

🔺 نوآوران ۱۹ آبان ۱۴۰۳

🔘اولین مجموعه از یادداشت‌های مربوط به پیمایش ارزش‌ها و نگرش‌ها را به مسأله مهم اقتصادی اختصاص می‌دهم. چند نکته مهم از مردم در باره موضوعات اقتصادی پرسیده شده است. اولین آن مالیات است. مالیات اصلی‌ترین منبع درآمدی دولت در نظام‌های مردم‌سالار و توسعه‌یافته است. در واقع مالیات پولی است که مردم به دولت می‌دهند تا به عنوان کارگزار یا پیمانکار کارهای معینی را از جمله امنیت و عدالت و برنامه‌ریزی اداره کشور را انجام دهد.

🔘در این چارچوب دولت‌ها کارگزار و پیمانکار مردم هستند و مردم کارفرما و صاحبان کشور شناخته می‌شوند، و هر کس به نسبت بهره‌مندی مادی از کشور، سهم خود در اداره کشور را در قالب مالیات به دولت می‌پردازد و دولت نیز براساس قانون باید آن را هزینه کند و در برابر مردم یا نهادهای مرتبط و منبعث از مردم پاسخگو است. مالیات رکن اصلی نظام اداری کشورهای پیشرفته است. فرار مالیاتی از جرایم سنگین آنها است، هیچ افتخاری ندارد، سهل است که مجازات آن نیز سنگین است.

🔘سهم مالیات از تولید ناخالص داخلی در کشورهای توسعه‌یافته به ۴۵ تا ۵۰ درصد هم می رسد، در آمریکا که کمترین است ۲۵ تا ۳۰ درصد است. ولی سهم مالیات در بودجه آنان به ۸۰ درصد هم می‌رسد. سهم مالیات که در ایران اکنون در اوج است، در بودجه سال آینده به کمتر از ۳۵ درصد می‌رسد، و اگر سهم مالیات را در تولید ناخالص داخلی حساب کنیم، شاید به حدود ۱۰ درصد برسد و این رقم قابل مقایسه با کشورهای توسعه‌یافته نیست.

🔘در زمینه افکار عمومی هم همین نگاه حاکم است در آن کشورها ۷۰ تا ۸۰ درصد مردم پرداخت مالیات را امری لازم دانسته و از آن حمایت می‌کنند ولی در ایران نگاه به مالیات کاملاً متفاوت است. سال گذشته در نظرسنجی که از طرف روزنامه دنیای اقتصادی انجام شد، ۱۰٫۳ درصد با سیاست افزایش مالیاتی موافق و ۸۹٫۷ درصد مخالف بودند. آن هم در اقتصادی که سهم مالیات آن بسیار اندک است. چرا؟ چون ساختار ایران به مصرف درآمدهای نفتی عادت کرده، و دریافت مالیات آن نیز چندان عادلانه نیست، و مهم‌تر اینکه محل مصرف آن مورد انتقاد جدی مردم قرار دارد.

🔘پیمایش ارزش‌ها و نگرش‌ها نیز نکات مهمی را در باره نگاه مردم نسبت به مالیات روشن می‌کند. نظر مردم در این باره پرسیده شده که: ▪️«وضعیت فعلی دریافت مالیات عادلانه نیست.»▪️ ۷۸ درصد مردم پاسخ "موافق" و "خیلی موافق" داده‌اند و فقط ۱۷٫۵ درصدشان "مخالف" و "خیلی مخالف" بوده‌اند، کسانی که وضع فعلی دریافت را ناعادلانه می‌دانند ۴٫۵ برابر کسانی هستند که آن را ناعادلانه نمی‌دانند.

https://telegra.ph/عینیت-اجتماعی-11-09
🔴بازخوانی «عقل سلیم» در تحلیل انرژی

🔺اعتماد ۲۱ آبان ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘پس از انتشار یادداشت من با عنوان "عقل سلیم کجاست؟" آقای دکتر میکائیل عظیمی پژوهشگر محترم توسعه ضمن اظهار لطف شخصی، نقدی را با عنوان "کدام عقل سلیم؟" به آن یادداشت نوشته‌اند که موجب سپاس فراوان است. چنین نقدهایی می‌تواند به فهم بهتر این موضوع مهم کمک کند. من می‌کوشم که بطور دقیق نقد ایشان را پاسخ دهم. در این یادداشت هم مطابق روشی که به آن اعتقاد دارم استنباط خودم را از ایده های ایشان با نقل مستقیم از یادداشت شان مستند می کنم.

🔘ایشان در ابتدای نوشته‌اند که: [عبدی]"بار دیگر و از منظری دیگر به نقد آنچه «پایین بودن قیمت بنزین» می‌داند انتقاد کرده و توصیه به افزایش قیمت آن داشته است." اگر اندکی بیشتر دقت می‌شد روشن بود که مساله من در این یادداشت چیز دیگری است و قیمت بنزین بهانه‌ای برای پرداختن به آن است آن چیز همان فقدان عقل سلیم در سیاستگذاری انرژی در ایران بود. بعلاوه نه تنها توصیه به افزایش قیمت بنزین نکرده‌ام بلکه صریحا هم این را ردکرده‌ام و افزایش‌های قبلی را هم در چارچوب نبودن عقل سلیم توضیح داده‌ و بی فایده دانسته‌ام. این برداشت مثل این است که بنده یادداشت ایشان را در دفاع از وضع قیمت‌های حامل‌های انرژی بدانم که چنین چیزی را حداقل در متن ننوشته‌اند. بعلاوه بنزین مساله اول من در حامل‌های انرژی نیست. گاز و برق و گازوییل حتی مهمترند.

🔘در ادامه نوشته‌اند که: "در سرمقاله مورد بحث آمده است قیمت تمام شده بنزین در ایران 8 هزار تومان است..... " این نظر آقای رییس جمهور درباره بنزین است من چنین رقمی را به عنوان قیمت تمام شده غیرممکن می‌دانم خیلی بیش از این است. این رقم حسابداری است. ولی در هر حال منظورم تاکید بر فاصله قیمتی وحشتناک بود.

🔘اقای عظیمی در ادامه نوشته‌اند: "نتیجه‌گیری اصلی سرمقاله نیز حذف یارانه است." اساسا در هیچ جا به موضوع حذف یارانه به عنوان نتیجه‌گیری اشاره نکرده‌ام. مساله من فقدان عقل سلیم در عرضه تقریبا رایگان انرژی است که از جیب ملت برداشته می‌شود و منت آن را بر مردم می‌گذارند. پولی که از آموزش کودکان و بهداشت مردم و اشتغال جوانان کسر می‌شود و به چاه ویل مصرف انرژی ریخته می‌شود. حتی هزینه تورم ناشی از آن را هم مردم می‌دهند.

https://telegra.ph/بازخوانی-عقل-سلیم-در-تحلیل-انرژی-11-10
🔴ققنوس امید

▪️آیا جامعه ایران از دل تهدیدها و نا امیدی‌ها سربلند بیرون می‌آید؟

🔺 تجارت فردا ۱۹ آبان ۱۴۰۳، شماره ۵۶۷

✍️عباس عبدی

🔹هفت ماه چگونه گذشت؟

🔘هفت ماه گذشته، مقطع عجیبی از تاریخ ایران است. بارها گفته‌ام وضعیت ما در ایران مثل کسی است که روی بند راه می‌رود، و هر لحظه ممکن است که سقوط کند و یا می‌تواند با حفظ تعادل خودش به سمت جلو برود و در نهایت این بند و دره زیر آن را رد کند. در واقع بینندگان و کسی که روی بند حرکت می‌کند در یک وضعیت اضطرابی هستند.

🔘بعد از بحران ۱۴۰۱ جنگ غزه شروع شد. بعد از آن هم تنشی که هر لحظه انتظار می‌رود که به بقیه منطقه خاورمیانه و بویژه ایران سرایت کند. سقوط هلیکوپتر حامل رئیس جمهوری و همراهان مساله دیگری بود که مردم شاهد آن بودند. سپس انتخاب آقای پزشکیان به عنوان رئیس جمهور جدید اتفاق افتاد که امیدی جدید ولو محدود را در جامعه ایجاد کرد. اما در روز تحلیف رئیس جمهور، اسماعیل هنیه که میهمان ایران بود در تهران ترور شد. این اتفاقات پشت سر هم ادامه پیدا کرد تا اینکه به تقابل بیشتر رسید و در آخرین اتفاق صبح شنبه 5 آبان ماه اسرائیل به شکل جدی به ایران حمله کرد. ما در طول این مدت همواره در یک وضعیت خوف و رجا بوده‌ایم. همیشه نشانه‌های مثبتی می‌بینیم در عین حال که با اوضاع نا امید کننده‌ای مواجه هستیم. این وضعیت ادامه دارد تا اینکه ببنیم آیا می‌توانیم از این بحران عبور کنیم یا خیر؟

🔘واقعیت این است که به نظرم هیچ چشم‌انداز قطعی و تضمین شده‌ای برای ما وجود ندارد و تنها امید ما این است که به یک توافق و نوعی تفاهم و وفاق جمعی در داخل برسیم و هم در داخل ساختار حکومت و هم میان ساختار قدرت و مردم این وفاق شکل بگیرد و امید به این داشته باشیم که بتوانیم از این مرحله و از این بحران عظیم عبور کنیم.

https://telegra.ph/ققنوس-امید-11-12
🔴پزشکیان در مسیر اصلاحات پایدار است

▪️در گفتگو با اعتماد ۱۰۰ روز فعالیت های دولت چهاردهم واکاوی شد

🔺اعتماد ۲۳ آبان ۱۴۰۳

▪️اگر بخواهیم اسیر گذشته شویم بدون تردید آینده را می‌بازیم. در بازی میان آینده و گذشته، گذشته قطعاً بازنده است.

▪️پزشکیان از نظر من و به صورت متعارف خواهان اصلاحات جدی و پایدار است. نگاه او به سیاست خارجی، به آزادی‌ها، به حقوق انسان‌ها، به نحوه مواجهه با زنان، به تبعیض و بی‌عدالتی و مسأله گزینش‌ها، در همه موارد خوب و قابل دفاع است

▪️بدترین و بی‌اعتبارترین نقد به پزشکیان و دولت او از منظر انتصاب‌ها است که واقعاً منزجرکننده است. خیلی‌ها مدعی هستند و گمان می‌کنند که باید سهمی هم بگیرند. ۲۵ روز فعالیت سیاسی با نشاط و بدون کوچک‌ترین مشکلی انجام شده و دستاوردی بزرگ داشته است، حالا دنبال سهم‌خواهی هم هستند.

▪️بدترین وضعی که در سیاست خارجی با آن مواجهیم، نداشتن قدرت پاسخ دادن به متجاوز نیست، بلکه محدود بودن کارت‌های بازی ماست. تأکید صرف بر پاسخ موشکی قطعاً به لحاظ نظامی قابل توجه است، ولی محدودیت استفاده از یک کارت کافی نیست.

▪️بر اثر حوادث قبلی بسیار از پل‌های اعتماد میان مردم و نیروهای سیاسی و دولت‌ها خراب شده یا آسیب دیده است و باید بازسازی شود. به نظر من گام اول در تأیید پزشکیان از جانب حکومت برداشته شد. به قول معروف ماهی را هر وقت از آب بگیریم تازه است. باید از آن استقبال می‌شد که شد.

▪️ارزیابی من از وضعیت کلان(انتخابات آمریکا) این گونه است که دموکرات‌ها به رهبری اوباما و کلینتون تبدیل به یک الیگارشی فاسد شده‌اند که نتوانسته‌اند مردم آمریکا را در رأی دادن به خود قانع کنند، لذا آرای آنان خیلی ریزش کرد.

▪️قرار نیست ایران به هر قیمتی وارد تعامل و گفتگو(با آمریکا) شود، ولی اصل این را نباید نادیده گرفت و رد کردن آن نه به سود کشور است و نه مردم می‌پذیرند. مردم از مواضعی حمایت می‌کنند که مبتنی بر گفتگو باشد، حتی اگر به نتیجه نرسد.

https://telegra.ph/پزشکیان-در-مسیر-اصلاحات-پایدار-است-11-12
آینده (عباس عبدی) pinned «🔴پزشکیان در مسیر اصلاحات پایدار است ▪️در گفتگو با اعتماد ۱۰۰ روز فعالیت های دولت چهاردهم واکاوی شد 🔺اعتماد ۲۳ آبان ۱۴۰۳ ▪️اگر بخواهیم اسیر گذشته شویم بدون تردید آینده را می‌بازیم. در بازی میان آینده و گذشته، گذشته قطعاً بازنده است. ▪️پزشکیان از نظر من…»
2024/11/13 15:55:54
Back to Top
HTML Embed Code: