Telegram Group & Telegram Channel
♻️فلسفه‌ی تحلیلی♻️

گزارشی از شاهدی عینی( ۳۵-۱۹۳۴)

ارنست #نیگل زمانی که دانشجوی فلسفه در دانشگاه کلمبیا بوده، سال تحصیلی ۳۵-۱۹۳۴ را در اروپا می‌گذراند و در شهرهای مختلفِ اروپا از نزدیک با جریان‌های نوظهورِ فلسفه در این قاره همچون جریان تحلیل فلسفی #کمبریج (متأثر از #مور و #ویتگنشتاین) و #تجربه‌_گرایی منطقیِ #حلقه‌_وین و متفکران برجسته‌ی آن در شهرهای مختلفِ اروپا آشنا می‌شود. او گزارشی از این سفر خود را در مقاله‌ای در دو بخش با عنوان «برداشت‌ها و ارزیابی‌هایی از فلسفه‌ی تحلیلی در اروپا» در سال ۱۹۳۶ در «Journal of Philosophy» منتشر می‌کند، و در آن تلاش می‌کند جامعه‌ی فلسفی آمریکا را با جدیدترین تحولاتِ فلسفی در اروپا آشنا کند. این مقاله اولین مقاله‌ای است که در عنوانِ آن از «فلسفه‌ی تحلیلی» یاد شده است، و کسانی هستند که فکر می‌کنند برداشت استاندارد از چیستی فلسفه‌ی تحلیلی بسیار متأثر از این گزارش نیگل است:


من در وین به اندک درکی از انگیزه‌های جامعه‌شناختی رسیدم. درس‌های پرفسور #شلیک (Schlick) در سالنِ بزرگی مملو از دانشجویانی از هر دو جنس ارائه می‌شد، و در سمینارهایش شرکت‌کننده‌ای اتفاقی خوش‌شانس می‌بود اگر مجبور نمی‌شد روی لبه‌ی پنجره بنشیند. محتوای سخنرانی‌ها، گرچه مقدماتی، اما در سطح بالایی بود؛ آنها راجع به شرح نظریه‌ای درباره‌ی معنا ، به‌مثابه‌ی روشِ تحقیق گزاره‌ها بودند. از خاطرم گذشت که گرچه من، در زمانه‌ای مهیای واکنش اجتماعی، در شهری بودم که به لحاظِ اقتصادی در حال فروپاشی بود، دیدگاه‌هایی که آن‌چنان متقاعد‌کننده از میز خطابه ارائه می‌شدند، ماده‌ی منفجره‌ی فکری بسیار قدرتمندی بودند. از خود پرسیدم که چنین آموزه‌هایی تا چه زمان در وین تحمل می‌شوند. و فکر می‌کنم دست‌کم بخشی از دلیل زنده‌بودن و جدابیتِ فلسفه‌ی تحلیلی را دریافتم. فلسفه‌ی تحلیلی در ظاهر به لحاظِ اخلاقی خنثی است؛ استادانِ آن به دانشجوهایشان جزمهایی را راجع به زندگی، مذهب، نژاد، یا جامعه تلقین نمی‌کنند. اما فلسفه‌ی تحلیلی تمرین ذکاوت است، و اگر خصیصه‌ی ذکاوت ، ملکه‌ی ذهنِ افراد شود، هیچ آموزه یا نهادی از بازنگری انتقادی مصون نخواهد ماند.

فلسفه‌ی سنتی، از آنجا که اغلب چونان گونه‌ای دانش‌ستیزی در پیش گرفته شده است، دشمنِ اصلی حلقه‌ی وین گشته است.

تنشی میانِ استادانِ فلسفه‌ی نظریه‌پردازانه و تحلیلی را می‌توان خارج از اروپای مرکزی نیز مشاهده کرد؛‌ به من گفتند که در انگلستان برخی افراد مسن‌تر متحیر و مبهوت می‌شوند، وقتی در جلسه‌ای عمومی، طرفدارِ جوانِ برجسته‌ای از حلقه‌ی وین آنها را تهدید به از میان رفتنِ زودهنگام می‌کد چرا که «ارتش‌های کمبریج و وین به زودی از راه می‌رسند». متقاعد شده‌ام که وجود این تنش صرفاً بدین خاطر نیست که فلسفه‌ی نظریه‌‌پردازانه‌ی سنتی اغلب به سردرگمی و خردستیزی آگاهانه در بابِ فلسفه‌ی جدّی پروبال می‌دهد، بلکه به این دلیل هم هست که، همان‌طور که رویدادهای اخیر به خوبی نشان داد، متضمن عواقبی در موردِ نظریه و عملِ اجتماعی است. بنابراین، فلسفه‌ی تحلیلی کارکردی دوگانه دارد: دشت‌هایی سرسبز برای تحلیل فکری فراهم می‌کند که شاغلین آن می‌توانند در آنها گریزی از جهانی پرآشوب بیابند و با بی‌تفاوتی‌ای شطرنج‌وار نسبت به جریان امور به بازی‌های فکری خویش بپردازند؛ فلسفه‌ی تحلیلی همچنین شمشیری برّا و درخشان نیز است که کمک می‌کند به از بین بردن اعتقادات نامعقول و آشکار ساختنِ ساختار ایده‌ها.
فلسفه‌ی تحلیلی در عین حال که تفریحی گوشه‌گیرانه است، ماجراجویی بسیار جدّی‌ای نیز است: هدفش این است که تا آنجا که ممکن است روشن سازد که آن چه ما واقعاً می‌دانیم چیست؟!


#فلسفه_تحلیلی
#فلسفه_علم
#روش_شناسی
#معرفت_شناسی
#پوزیتیویسم_منطقی

https://www.group-telegram.com/ru/mghlte.com



group-telegram.com/mghlte/1914
Create:
Last Update:

♻️فلسفه‌ی تحلیلی♻️

گزارشی از شاهدی عینی( ۳۵-۱۹۳۴)

ارنست #نیگل زمانی که دانشجوی فلسفه در دانشگاه کلمبیا بوده، سال تحصیلی ۳۵-۱۹۳۴ را در اروپا می‌گذراند و در شهرهای مختلفِ اروپا از نزدیک با جریان‌های نوظهورِ فلسفه در این قاره همچون جریان تحلیل فلسفی #کمبریج (متأثر از #مور و #ویتگنشتاین) و #تجربه‌_گرایی منطقیِ #حلقه‌_وین و متفکران برجسته‌ی آن در شهرهای مختلفِ اروپا آشنا می‌شود. او گزارشی از این سفر خود را در مقاله‌ای در دو بخش با عنوان «برداشت‌ها و ارزیابی‌هایی از فلسفه‌ی تحلیلی در اروپا» در سال ۱۹۳۶ در «Journal of Philosophy» منتشر می‌کند، و در آن تلاش می‌کند جامعه‌ی فلسفی آمریکا را با جدیدترین تحولاتِ فلسفی در اروپا آشنا کند. این مقاله اولین مقاله‌ای است که در عنوانِ آن از «فلسفه‌ی تحلیلی» یاد شده است، و کسانی هستند که فکر می‌کنند برداشت استاندارد از چیستی فلسفه‌ی تحلیلی بسیار متأثر از این گزارش نیگل است:


من در وین به اندک درکی از انگیزه‌های جامعه‌شناختی رسیدم. درس‌های پرفسور #شلیک (Schlick) در سالنِ بزرگی مملو از دانشجویانی از هر دو جنس ارائه می‌شد، و در سمینارهایش شرکت‌کننده‌ای اتفاقی خوش‌شانس می‌بود اگر مجبور نمی‌شد روی لبه‌ی پنجره بنشیند. محتوای سخنرانی‌ها، گرچه مقدماتی، اما در سطح بالایی بود؛ آنها راجع به شرح نظریه‌ای درباره‌ی معنا ، به‌مثابه‌ی روشِ تحقیق گزاره‌ها بودند. از خاطرم گذشت که گرچه من، در زمانه‌ای مهیای واکنش اجتماعی، در شهری بودم که به لحاظِ اقتصادی در حال فروپاشی بود، دیدگاه‌هایی که آن‌چنان متقاعد‌کننده از میز خطابه ارائه می‌شدند، ماده‌ی منفجره‌ی فکری بسیار قدرتمندی بودند. از خود پرسیدم که چنین آموزه‌هایی تا چه زمان در وین تحمل می‌شوند. و فکر می‌کنم دست‌کم بخشی از دلیل زنده‌بودن و جدابیتِ فلسفه‌ی تحلیلی را دریافتم. فلسفه‌ی تحلیلی در ظاهر به لحاظِ اخلاقی خنثی است؛ استادانِ آن به دانشجوهایشان جزمهایی را راجع به زندگی، مذهب، نژاد، یا جامعه تلقین نمی‌کنند. اما فلسفه‌ی تحلیلی تمرین ذکاوت است، و اگر خصیصه‌ی ذکاوت ، ملکه‌ی ذهنِ افراد شود، هیچ آموزه یا نهادی از بازنگری انتقادی مصون نخواهد ماند.

فلسفه‌ی سنتی، از آنجا که اغلب چونان گونه‌ای دانش‌ستیزی در پیش گرفته شده است، دشمنِ اصلی حلقه‌ی وین گشته است.

تنشی میانِ استادانِ فلسفه‌ی نظریه‌پردازانه و تحلیلی را می‌توان خارج از اروپای مرکزی نیز مشاهده کرد؛‌ به من گفتند که در انگلستان برخی افراد مسن‌تر متحیر و مبهوت می‌شوند، وقتی در جلسه‌ای عمومی، طرفدارِ جوانِ برجسته‌ای از حلقه‌ی وین آنها را تهدید به از میان رفتنِ زودهنگام می‌کد چرا که «ارتش‌های کمبریج و وین به زودی از راه می‌رسند». متقاعد شده‌ام که وجود این تنش صرفاً بدین خاطر نیست که فلسفه‌ی نظریه‌‌پردازانه‌ی سنتی اغلب به سردرگمی و خردستیزی آگاهانه در بابِ فلسفه‌ی جدّی پروبال می‌دهد، بلکه به این دلیل هم هست که، همان‌طور که رویدادهای اخیر به خوبی نشان داد، متضمن عواقبی در موردِ نظریه و عملِ اجتماعی است. بنابراین، فلسفه‌ی تحلیلی کارکردی دوگانه دارد: دشت‌هایی سرسبز برای تحلیل فکری فراهم می‌کند که شاغلین آن می‌توانند در آنها گریزی از جهانی پرآشوب بیابند و با بی‌تفاوتی‌ای شطرنج‌وار نسبت به جریان امور به بازی‌های فکری خویش بپردازند؛ فلسفه‌ی تحلیلی همچنین شمشیری برّا و درخشان نیز است که کمک می‌کند به از بین بردن اعتقادات نامعقول و آشکار ساختنِ ساختار ایده‌ها.
فلسفه‌ی تحلیلی در عین حال که تفریحی گوشه‌گیرانه است، ماجراجویی بسیار جدّی‌ای نیز است: هدفش این است که تا آنجا که ممکن است روشن سازد که آن چه ما واقعاً می‌دانیم چیست؟!


#فلسفه_تحلیلی
#فلسفه_علم
#روش_شناسی
#معرفت_شناسی
#پوزیتیویسم_منطقی

https://www.group-telegram.com/ru/mghlte.com

BY مجله‌ی اینترنتی عصر روشنگری




Share with your friend now:
group-telegram.com/mghlte/1914

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

"This time we received the coordinates of enemy vehicles marked 'V' in Kyiv region," it added. "Markets were cheering this economic recovery and return to strong economic growth, but the cheers will turn to tears if the inflation outbreak pushes businesses and consumers to the brink of recession," he added. As the war in Ukraine rages, the messaging app Telegram has emerged as the go-to place for unfiltered live war updates for both Ukrainian refugees and increasingly isolated Russians alike. So, uh, whenever I hear about Telegram, it’s always in relation to something bad. What gives? Crude oil prices edged higher after tumbling on Thursday, when U.S. West Texas intermediate slid back below $110 per barrel after topping as much as $130 a barrel in recent sessions. Still, gas prices at the pump rose to fresh highs.
from ru


Telegram مجله‌ی اینترنتی عصر روشنگری
FROM American