Telegram Group & Telegram Channel
اتحادیه انجمن های علمی علوم سیاسی ایران
💠 برای شهریارِ شعرِ ایران‌زمین شهریار شاعر شعر نبود، شاعر عشق بود در بهجت آباد تهران. روز وفات شهریار، ۲۷ شهریور، را روز "شعر و ادب پارسی" می‌نامند. سرودن شعر توسط وی به دو زبان فارسی و ترکی و به یادگار گذاشتن شاهکارهایی از خود از اصلی‌ترین عواملی است که…
💠 یادداشت ویژه
کیمیا

ای زبان پارسی، ای در دریای دری، ای تو میراث نیاکان، ای زبان مادری

بله دقیقا با خود ایشان هستم، با آقا یا خانم زبان پارسی! شیرین شکر فضل و گران‌سنگی،  جلال و جبروت عظمت و شکوهمندی! بی‌همتا، چنان که اگر به ناز و فتنه‌ای کرشمه‌گون، موزون شود و تلاطم خود را به نظم نقش کشد، شعر پدید می‌آید و اگر بر لب پنجره یا کنار رودی خیره در افق یا محو در زمین، منطق الطیر راه کند و بال سفر باز کند و بار اکنون و آینده بر بندد و روایتگر شود، نثر و داستان پدیدار سازد، که هر کدام در خور خود بی‌مانند.
این‌که می‌گویند نثر و داستان سبقه‌ای کوتاه‌تر از شعر و نظم دارد را درست می‌گویند، اما هر کدام زوج و متممی هستند برای کیان زبان و ادب پارسی، که یکی از یکی زیباترند.
چنان‌که ما وارثان، احساس والدینی می‌کنیم و عاجزیم و نمی‌توانیم که بین کهن فرزند نظم یا نثر پارسی، انتخاب کنیم، چرا که در بوستان و گلستان، هر گلی بوی خود را دارد.
گر هفت شهر عشق ادب پارسی‌ را نه با یک جان ناقابل و جسمی علیل، که با هفت پیکر تنومند و خوش تراش، گردش کنی، بر سر هر راهی، آهی از هر برزن بلند است که هزاران ساز بر آن بنوازی کم آید و در هر کوی، پهنه‌ی نوری از مجموعه‌ها مطلعلع است که دیوان نامندش. دیوانی نورانی، دیوانی از آفتاب راستین حقیقت، دیوان شمس!
هر خیابانش، قدم به قدم میخانه‌ی عشاق دارد، چنان که مست رایحه‌ی خوش عشق می‌شوی و هزار درود بر رونق بخش میخانه‌ها، بر ترسیم‌گر نقش بی‌پروای عشق، بر راستی و درستی می‌فرستی و هر جا که تشنه‌ی معرفت شوی، بانی عزیز محفل گرم عشق را صدا می‌زنی: ساقی بیا! ساقی بیا، که عشق، صدا می‌زند بلند!
صدایش می‌زنی، بی آنکه بدانی نیاز به صدا کردن ندارد، چرا که از تو بر خودت ناظرتر و نزدیک‌تر است، اما در وهم شنیده نشدن، زمزمه می‌کنی:
گر به تو افتدم نظر، چهره به چهره رو به رو
شرح دهم غم تو را، نکته به نکته مو به مو

از عشق به مناجات می‌روی و از مناجات به عریانی روح خود می‌رسی و هر دمی عکس رخ یار در آینه‌ی جام نقش می‌بندد و النهایه:
‌به هر جا بنگرم روی تو بینم!
غرق در مستی معنوی، هشیار می‌شوی و مستی‌ را مبدل به مثنوی می‌سازی، مثنوی که فارغ از جهان زر و زور، معنویست، مثنوی معنوی!
و پس از چهار سفر، الهام تو را به آفرینش حماسه فرا می‌خواند و خالی از دیو و دد، صراحی در دست، عاشق و مست، دوات را بر کاغذ می‌فشاری تا خون بر چکد و نامه می‌نگاری بر شاه درونت.
شاهی که بر باروی برج قامتت فضیلت‌وار و خردمندانه حکمرانی می‌کند و اون نیز در مرقومه‌ای جوابت را می‌دهد و نگاشته‌اش، شهنامه‌ای می‌شود، لازم الاجرا از برای حفظ ممالک وجودت...
در پس فتح ممالک وجودت، کالبد فانی را باز می‌یابی و از نظم، این حقیقت مجازی، به نثر که مجازی از حقیقت و واقعیت است باز می‌گردی.
و تاریخ می‌خوانی، این بار از بیهقی...

برگ به برگ و واژه به واژه‌ی آثار ادبی ایران‌زمین، بند بند وجودت را درهم تنیده و پیچک‌وار، محاصره می‌کنند، چونان که در نیابی در حقیقتی یا مجاز.
اما چنین گنجی، امروز چنان در عصر پسامدرن در خطر واژگان بیگانه، خلاصه شده و عجیب و غریب است، که خدا می‌داند، چقدر دیگر عمر با عزتش را تاج سر فرهنگ می‌دارد.
باید بیم داشت از آن روزی که این گنج، تمام شود. باید چنین پرده زر فام و ابریشم بافتی را با چنگ و دندان نگاه داشت که

هست از پس پرده گفت و گوی من و تو
چون پرده برافتد، نه تو مانی و نه من!

🖋محسن عوضوردی
دانشجوی کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه حکیم سبزواری

رویداد نگار، کاری از معاونت فرهنگی-اجتماعی اتحادیه انجمن‌های علمی دانشجویی علوم سیاسی ایران


همراه ما باشید با مروری بر تقویم مناسبتی ایران و جهان

جهت همکاری با کارگروه تولید محتوا به شناسه تلگرامی زیر مراجعه فرمایید:
@usips_admin
————————————
روابط عمومی اتحادیه انجمن‌های علمی دانشجویی علوم سیاسی ایران

@usips_ir



group-telegram.com/USIPS_IR/4013
Create:
Last Update:

💠 یادداشت ویژه
کیمیا

ای زبان پارسی، ای در دریای دری، ای تو میراث نیاکان، ای زبان مادری

بله دقیقا با خود ایشان هستم، با آقا یا خانم زبان پارسی! شیرین شکر فضل و گران‌سنگی،  جلال و جبروت عظمت و شکوهمندی! بی‌همتا، چنان که اگر به ناز و فتنه‌ای کرشمه‌گون، موزون شود و تلاطم خود را به نظم نقش کشد، شعر پدید می‌آید و اگر بر لب پنجره یا کنار رودی خیره در افق یا محو در زمین، منطق الطیر راه کند و بال سفر باز کند و بار اکنون و آینده بر بندد و روایتگر شود، نثر و داستان پدیدار سازد، که هر کدام در خور خود بی‌مانند.
این‌که می‌گویند نثر و داستان سبقه‌ای کوتاه‌تر از شعر و نظم دارد را درست می‌گویند، اما هر کدام زوج و متممی هستند برای کیان زبان و ادب پارسی، که یکی از یکی زیباترند.
چنان‌که ما وارثان، احساس والدینی می‌کنیم و عاجزیم و نمی‌توانیم که بین کهن فرزند نظم یا نثر پارسی، انتخاب کنیم، چرا که در بوستان و گلستان، هر گلی بوی خود را دارد.
گر هفت شهر عشق ادب پارسی‌ را نه با یک جان ناقابل و جسمی علیل، که با هفت پیکر تنومند و خوش تراش، گردش کنی، بر سر هر راهی، آهی از هر برزن بلند است که هزاران ساز بر آن بنوازی کم آید و در هر کوی، پهنه‌ی نوری از مجموعه‌ها مطلعلع است که دیوان نامندش. دیوانی نورانی، دیوانی از آفتاب راستین حقیقت، دیوان شمس!
هر خیابانش، قدم به قدم میخانه‌ی عشاق دارد، چنان که مست رایحه‌ی خوش عشق می‌شوی و هزار درود بر رونق بخش میخانه‌ها، بر ترسیم‌گر نقش بی‌پروای عشق، بر راستی و درستی می‌فرستی و هر جا که تشنه‌ی معرفت شوی، بانی عزیز محفل گرم عشق را صدا می‌زنی: ساقی بیا! ساقی بیا، که عشق، صدا می‌زند بلند!
صدایش می‌زنی، بی آنکه بدانی نیاز به صدا کردن ندارد، چرا که از تو بر خودت ناظرتر و نزدیک‌تر است، اما در وهم شنیده نشدن، زمزمه می‌کنی:
گر به تو افتدم نظر، چهره به چهره رو به رو
شرح دهم غم تو را، نکته به نکته مو به مو

از عشق به مناجات می‌روی و از مناجات به عریانی روح خود می‌رسی و هر دمی عکس رخ یار در آینه‌ی جام نقش می‌بندد و النهایه:
‌به هر جا بنگرم روی تو بینم!
غرق در مستی معنوی، هشیار می‌شوی و مستی‌ را مبدل به مثنوی می‌سازی، مثنوی که فارغ از جهان زر و زور، معنویست، مثنوی معنوی!
و پس از چهار سفر، الهام تو را به آفرینش حماسه فرا می‌خواند و خالی از دیو و دد، صراحی در دست، عاشق و مست، دوات را بر کاغذ می‌فشاری تا خون بر چکد و نامه می‌نگاری بر شاه درونت.
شاهی که بر باروی برج قامتت فضیلت‌وار و خردمندانه حکمرانی می‌کند و اون نیز در مرقومه‌ای جوابت را می‌دهد و نگاشته‌اش، شهنامه‌ای می‌شود، لازم الاجرا از برای حفظ ممالک وجودت...
در پس فتح ممالک وجودت، کالبد فانی را باز می‌یابی و از نظم، این حقیقت مجازی، به نثر که مجازی از حقیقت و واقعیت است باز می‌گردی.
و تاریخ می‌خوانی، این بار از بیهقی...

برگ به برگ و واژه به واژه‌ی آثار ادبی ایران‌زمین، بند بند وجودت را درهم تنیده و پیچک‌وار، محاصره می‌کنند، چونان که در نیابی در حقیقتی یا مجاز.
اما چنین گنجی، امروز چنان در عصر پسامدرن در خطر واژگان بیگانه، خلاصه شده و عجیب و غریب است، که خدا می‌داند، چقدر دیگر عمر با عزتش را تاج سر فرهنگ می‌دارد.
باید بیم داشت از آن روزی که این گنج، تمام شود. باید چنین پرده زر فام و ابریشم بافتی را با چنگ و دندان نگاه داشت که

هست از پس پرده گفت و گوی من و تو
چون پرده برافتد، نه تو مانی و نه من!

🖋محسن عوضوردی
دانشجوی کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه حکیم سبزواری

رویداد نگار، کاری از معاونت فرهنگی-اجتماعی اتحادیه انجمن‌های علمی دانشجویی علوم سیاسی ایران


همراه ما باشید با مروری بر تقویم مناسبتی ایران و جهان

جهت همکاری با کارگروه تولید محتوا به شناسه تلگرامی زیر مراجعه فرمایید:
@usips_admin
————————————
روابط عمومی اتحادیه انجمن‌های علمی دانشجویی علوم سیاسی ایران

@usips_ir

BY اتحادیه انجمن های علمی علوم سیاسی ایران


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/USIPS_IR/4013

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

The picture was mixed overseas. Hong Kong’s Hang Seng Index fell 1.6%, under pressure from U.S. regulatory scrutiny on New York-listed Chinese companies. Stocks were more buoyant in Europe, where Frankfurt’s DAX surged 1.4%. In addition, Telegram now supports the use of third-party streaming tools like OBS Studio and XSplit to broadcast live video, allowing users to add overlays and multi-screen layouts for a more professional look. Unlike Silicon Valley giants such as Facebook and Twitter, which run very public anti-disinformation programs, Brooking said: "Telegram is famously lax or absent in its content moderation policy." It is unclear who runs the account, although Russia's official Ministry of Foreign Affairs Twitter account promoted the Telegram channel on Saturday and claimed it was operated by "a group of experts & journalists." Ukrainian President Volodymyr Zelensky said in a video message on Tuesday that Ukrainian forces "destroy the invaders wherever we can."
from sa


Telegram اتحادیه انجمن های علمی علوم سیاسی ایران
FROM American