«سال ۵۸ خریدیم یا ۵۹؟»
پیامک داداش پرویز است که مثل همیشه میخواهد کلکسیون تاریخش را تکمیل کند و وقتی میگوید «ویدئو»، هر دو میدانیم منظور همان اولین ویدئو است، همان ویدئو تیسونِ نوارکوچک.
یادم نمیآید دهساله بودم یا یازدهساله.
برای چرتکهانداختن و پیداکردنِ سالی که ویدئو تیسون را خریدیم باید برگردم عقب، چند سال عقبتر از اصل واقعه. برمیگردم به زمانی که ویدئو جانشین آپارات شده بود و آپارات خودش یکتنه جانشین خیلی چیزهای دیگر. جانشین داییجان ناپلئون، مردِ ششمیلیون دلاری و …
🔹ادامهی این متن را در وبسایت شوروم بخوانید:
https://shurum.cloud/contents/192/video-tyson-home-cinema-story-60s
پیامک داداش پرویز است که مثل همیشه میخواهد کلکسیون تاریخش را تکمیل کند و وقتی میگوید «ویدئو»، هر دو میدانیم منظور همان اولین ویدئو است، همان ویدئو تیسونِ نوارکوچک.
یادم نمیآید دهساله بودم یا یازدهساله.
برای چرتکهانداختن و پیداکردنِ سالی که ویدئو تیسون را خریدیم باید برگردم عقب، چند سال عقبتر از اصل واقعه. برمیگردم به زمانی که ویدئو جانشین آپارات شده بود و آپارات خودش یکتنه جانشین خیلی چیزهای دیگر. جانشین داییجان ناپلئون، مردِ ششمیلیون دلاری و …
🔹ادامهی این متن را در وبسایت شوروم بخوانید:
https://shurum.cloud/contents/192/video-tyson-home-cinema-story-60s
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خاطره بشنویم: «دستهایش» هدیهعالیپناه
خاطرهای از پدر
لینک پست در اینستاگرام
https://www.instagram.com/reel/DE2mw3PNBK5/?igsh=ajdyZ3dvbWJhanFw
#مدرسه_خاطره_نویسی_انتگرال_گلدار
#نغمه_پروان
#پدر
#روزپدر
خاطرهای از پدر
لینک پست در اینستاگرام
https://www.instagram.com/reel/DE2mw3PNBK5/?igsh=ajdyZ3dvbWJhanFw
#مدرسه_خاطره_نویسی_انتگرال_گلدار
#نغمه_پروان
#پدر
#روزپدر
«حالا که به گذشته نگاه میکنم، حتی از فاصلهای به کوتاهی سه هفته، این واکنش به نظرم تا حدی غیرعادی میآید. همیشه تصور میکردم مرگ بیحسم میکند و اندوهش از کار میاندازدم. اما حالا که اتفاق افتاده بود، هیچ اشکی نریختم و احساس نکردم که جهان روی سرم خراب شده. به شکلی غریب، تا حد زیادی آمادهی پذیرفتن این مرگ بودم، آنهم بهرغم ناگهانی بودنش.»
#همخوانی_مموآر_شماره_۷
#پرتره_مرد_نامرئی_۱
#پل_آستر
لینک پیوستن به باشگاه همخوانی مموآر
https://www.group-telegram.com/+LYPHDoV_pWZjYzhk
#همخوانی_مموآر_شماره_۷
#پرتره_مرد_نامرئی_۱
#پل_آستر
لینک پیوستن به باشگاه همخوانی مموآر
https://www.group-telegram.com/+LYPHDoV_pWZjYzhk
Telegram
باشگاه همخوانی مدرسهی خاطرهنویسی انتگرال گلدار
اینجا روایتهای واقعی را میخوانیم:
خاطره، مموآر، جستار شخصی خلاق
خاطره، مموآر، جستار شخصی خلاق
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حمام کردن دیگری، حرکتی از جنس نزدیکی و مراقبت،
پذیرش تمام و کمال یک انسان، با تمام نیازها و ضعفهایش.
تنهای پیر و رنجور،
زیر لمس آرام دستان مهربان، به آرامشی ژرف میرسند.
تماسی ساده که جسم و روح را تسلی میدهد و امنیت از دسترفته را بازمیگرداند و یادآوری میکند
محبت واقعی در سادهترین و انسانیترین لحظهها معنا پیدا میکند،
در لمس گرم دستانی که مهربانی را جاری میکنند.
اگر فرصتی پیش آمد که کسی را اینگونه دوست بداریم، آن لحظه نه تنها برای او، بلکه برای روح خود ما نیز ترمیمکننده خواهد بود.
#حمام
#جدایی_نادر_از_سیمین
#پدران_آرمیده_در_خاک
#کارگاه_خاطره_نویسی
#مدرسه_خاطره_نویسی_انتگرال_گلدار
#نغمه_پروان
#فراخوان_حمام
پذیرش تمام و کمال یک انسان، با تمام نیازها و ضعفهایش.
تنهای پیر و رنجور،
زیر لمس آرام دستان مهربان، به آرامشی ژرف میرسند.
تماسی ساده که جسم و روح را تسلی میدهد و امنیت از دسترفته را بازمیگرداند و یادآوری میکند
محبت واقعی در سادهترین و انسانیترین لحظهها معنا پیدا میکند،
در لمس گرم دستانی که مهربانی را جاری میکنند.
اگر فرصتی پیش آمد که کسی را اینگونه دوست بداریم، آن لحظه نه تنها برای او، بلکه برای روح خود ما نیز ترمیمکننده خواهد بود.
#حمام
#جدایی_نادر_از_سیمین
#پدران_آرمیده_در_خاک
#کارگاه_خاطره_نویسی
#مدرسه_خاطره_نویسی_انتگرال_گلدار
#نغمه_پروان
#فراخوان_حمام
Forwarded from شوروم
روایت «ویدئو تیسونِ خانهی ما» نوشتهی نغمه پروان
بخشِ #صداها، شمارهی ۲۱ شوروم.
پدر، در یکی از روزهای آخر تابستان ۵۹، آپارات و اعوانوانصارش را فروخت. به قدری از تصور صاحبشدن چیزی به نام «ویدئو» سرمست بود که وقتی برگشت نهتنها غمگین نبود که با دُمش گردو هم میشکست که شانس آورده و صاحبِ مغازهی عکاسی حاضر شده فیلمهای دوبلهشده را هم بخرد. بعد هم، پولی روی پول فروش آن خانواده گذاشت و به شخص مورد اطمینانی یک دستگاه ویدئو تیسون سفارش داد. مدتی بعد، در یک روز سرد پاییزی سال ۵۹، آشنای پدر زنگ درِ خانه را زد و ویدئو تیسونِ نوارکوچک را مانند شیئی مقدس تحویل پدر داد.
ادامهی این متن را از لینک زیر بخوانید.
https://shurum.cloud/Issue/192
بخشِ #صداها، شمارهی ۲۱ شوروم.
پدر، در یکی از روزهای آخر تابستان ۵۹، آپارات و اعوانوانصارش را فروخت. به قدری از تصور صاحبشدن چیزی به نام «ویدئو» سرمست بود که وقتی برگشت نهتنها غمگین نبود که با دُمش گردو هم میشکست که شانس آورده و صاحبِ مغازهی عکاسی حاضر شده فیلمهای دوبلهشده را هم بخرد. بعد هم، پولی روی پول فروش آن خانواده گذاشت و به شخص مورد اطمینانی یک دستگاه ویدئو تیسون سفارش داد. مدتی بعد، در یک روز سرد پاییزی سال ۵۹، آشنای پدر زنگ درِ خانه را زد و ویدئو تیسونِ نوارکوچک را مانند شیئی مقدس تحویل پدر داد.
ادامهی این متن را از لینک زیر بخوانید.
https://shurum.cloud/Issue/192
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مهشید امیرشاهی در عروسی عباسخان از مجموعهی چهارپارهی مادران و دختران، فصل ۱۴، با توصیف حمامهای عمومی قدیمی، فضایی زنده و ملموس خلق میکند؛
فضایی که با بخار آب، طنین صدای گفتوگوها و کاشیهای خیس، مخاطب را به قلب تاریخ میبرد. حمامهای قدیم در داستانهای او نهتنها بهعنوان محل شستوشو، بلکه بهعنوان نقطهای برای تعاملات اجتماعی و بیان آداب و رسوم به تصویر کشیده شدهاند.
🔹 توضیحاتی در باره اصطلاحات:
*سربینه: مدخل ورودی حمام، دارای رختکن
*قیقاج: کج، اریب
*ساروج: نوعی ملات آهکی سنتی
*پارگین: سوراخ فاضلاب
*طاس: کاسهی فلزی که درحمام استفاده میشد.
*مرگ مفاجا: مردن ناگهانی
*سرشور: مادهای خوشبو که بهجای صابون استفاده میشد.
*خزینه: حوض بزرگی که درحمامهای قدیمی درآن شستشو میکردند.
🔹خوانش: افسانه نسل شریف
#مهشید_امیرشاهی
#نغمه_پروان
#فراخوان_حمام
#مدرسه_خاطره_نویسی_انتگرال_گلدار
فضایی که با بخار آب، طنین صدای گفتوگوها و کاشیهای خیس، مخاطب را به قلب تاریخ میبرد. حمامهای قدیم در داستانهای او نهتنها بهعنوان محل شستوشو، بلکه بهعنوان نقطهای برای تعاملات اجتماعی و بیان آداب و رسوم به تصویر کشیده شدهاند.
🔹 توضیحاتی در باره اصطلاحات:
*سربینه: مدخل ورودی حمام، دارای رختکن
*قیقاج: کج، اریب
*ساروج: نوعی ملات آهکی سنتی
*پارگین: سوراخ فاضلاب
*طاس: کاسهی فلزی که درحمام استفاده میشد.
*مرگ مفاجا: مردن ناگهانی
*سرشور: مادهای خوشبو که بهجای صابون استفاده میشد.
*خزینه: حوض بزرگی که درحمامهای قدیمی درآن شستشو میکردند.
🔹خوانش: افسانه نسل شریف
#مهشید_امیرشاهی
#نغمه_پروان
#فراخوان_حمام
#مدرسه_خاطره_نویسی_انتگرال_گلدار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✨ اعلام اسامی شرکتکنندگان فراخوان «حمام» و قدردانی ویژه ✨
دوستان گرامی،
با کمال افتخار اسامی تمامی عزیزانی که در فراخوان «روایتهای حمام» خاطرههای ارزشمند خود را برای ما ارسال کردهاند، اعلام میکنیم.
یکایک خاطرههای دریافتشده پنجرهای به تاریخ و تجربیات منحصربهفرد و نکات ارزشمند بسیاری است، چه از نظر احساسی و چه از لحاظ تاریخی و فرهنگی و انتخاب از میان آنها کاری دشوار و البته الهامبخش.
خاطرههای ارسالی اکنون در مرحلهی اولیهی داوری قرار دارند و
اسامی برگزیدگان مرحله اول تا روز دوشنبه ۸ بهمنماه اعلام خواهد شد.
#فراخوان_حمام
#روایت_تاریخ
#مدرسه_خاطره_نویسی_انتگرال
#نغمه_پروان
دوستان گرامی،
با کمال افتخار اسامی تمامی عزیزانی که در فراخوان «روایتهای حمام» خاطرههای ارزشمند خود را برای ما ارسال کردهاند، اعلام میکنیم.
یکایک خاطرههای دریافتشده پنجرهای به تاریخ و تجربیات منحصربهفرد و نکات ارزشمند بسیاری است، چه از نظر احساسی و چه از لحاظ تاریخی و فرهنگی و انتخاب از میان آنها کاری دشوار و البته الهامبخش.
خاطرههای ارسالی اکنون در مرحلهی اولیهی داوری قرار دارند و
اسامی برگزیدگان مرحله اول تا روز دوشنبه ۸ بهمنماه اعلام خواهد شد.
#فراخوان_حمام
#روایت_تاریخ
#مدرسه_خاطره_نویسی_انتگرال
#نغمه_پروان
✨پایان همخوانی شمارهی ۷
پرترهی مرد نامرئی
پل آستر
سپاس از همهی دوستانی که در این جلسه حضور داشتند.
#همخوانی_مموآر_شماره_۷
#پرتره_مرد_نامرئی
#پل_آستر
پرترهی مرد نامرئی
پل آستر
سپاس از همهی دوستانی که در این جلسه حضور داشتند.
#همخوانی_مموآر_شماره_۷
#پرتره_مرد_نامرئی
#پل_آستر
نسخه صوتی نوشتهی «ویدئو تیسون خانهی ما»
نوشتهی نغمه پروان
منتشرشده در مجلهی اینترنتی شوروم
در لینک زیر؛
https://castbox.fm/vd/774158327
نوشتهی نغمه پروان
منتشرشده در مجلهی اینترنتی شوروم
در لینک زیر؛
https://castbox.fm/vd/774158327
برای پیوستن به باشگاه همخوانی مموار از لینک زیر وارد شوید:
https://www.group-telegram.com/+LYPHDoV_pWZjYzhk
https://www.group-telegram.com/+LYPHDoV_pWZjYzhk
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🫧لینک پیج اینستاگرام مدرسهی خاطرهنویسی انتگرال گلدار:
https://www.instagram.com/p/DFfv5SkPOAj/?igsh=MW1uaWRxdnE0Y2JpOQ==
https://www.instagram.com/p/DFfv5SkPOAj/?igsh=MW1uaWRxdnE0Y2JpOQ==
خاطرهی شمارهی «۱»:
«گرمابهی بهار»
✍🏻نوشتهی آناهیتا پرتوی
این خاطره را در لینک زیر بشنوید:
https://www.instagram.com/reel/DFijUQHNI83/?igsh=MTM3dnZ2bnd5aHYwcQ==
🔹مکانهایی که فراموش نمیشوند…
برخی خاطرات نهتنها در ذهن ما،
بلکه در جغرافیای شهر نیز باقی میمانند.
آناهیتا پرتوی در روایت «گرمابهی بهار» با جزئیاتی زنده، حمامی قدیمی در قیطریه را که برایش چیزی فراتر از یک حمام عمومی بوده، به تصویر کشیده است؛ جایی که تصویر حوض آبی در آیینهی قدی تکثیر میشد و هر جمعه، در مسیر رسیدن به آن، بحث دربارهی نوشابهی «بهداشتی نیست!» در جریان بوده.
کوچهای که دخترک با ساک آبی حمامش، از نگاه پسرهای فوتبالباز خجالت میکشید.
مسیر پیادهروی همیشگی تا گرمابه.
صندلیهای قرمز دم درِ نمره.
و حتی توافق نانوشتهی مادر با حمامی برای رزرو نمرهی ۶.
📖 برای ما بنویسید:
کدام مکانها برای شما، خاطرههایتان را زنده نگه داشتهاند؟
#مدرسه_خاطره_نویسی_انتگرال_گلدار
#فراخوان_حمام
«گرمابهی بهار»
✍🏻نوشتهی آناهیتا پرتوی
این خاطره را در لینک زیر بشنوید:
https://www.instagram.com/reel/DFijUQHNI83/?igsh=MTM3dnZ2bnd5aHYwcQ==
🔹مکانهایی که فراموش نمیشوند…
برخی خاطرات نهتنها در ذهن ما،
بلکه در جغرافیای شهر نیز باقی میمانند.
آناهیتا پرتوی در روایت «گرمابهی بهار» با جزئیاتی زنده، حمامی قدیمی در قیطریه را که برایش چیزی فراتر از یک حمام عمومی بوده، به تصویر کشیده است؛ جایی که تصویر حوض آبی در آیینهی قدی تکثیر میشد و هر جمعه، در مسیر رسیدن به آن، بحث دربارهی نوشابهی «بهداشتی نیست!» در جریان بوده.
کوچهای که دخترک با ساک آبی حمامش، از نگاه پسرهای فوتبالباز خجالت میکشید.
مسیر پیادهروی همیشگی تا گرمابه.
صندلیهای قرمز دم درِ نمره.
و حتی توافق نانوشتهی مادر با حمامی برای رزرو نمرهی ۶.
📖 برای ما بنویسید:
کدام مکانها برای شما، خاطرههایتان را زنده نگه داشتهاند؟
#مدرسه_خاطره_نویسی_انتگرال_گلدار
#فراخوان_حمام
«کوچهی دوم، گرمابهی مهرگان»
✍🏻 نویسنده: آشا غنیزاده
✨ تجربهای از سنتها و حالوهوای حمام زنانه
این خاطره را از طریق این لینک بشنوید:
https://www.instagram.com/reel/DFkujuANBbT/?igsh=dHY5M2NocndibTky
«کوچهی دوم، گرمابهی مهرگان» خاطرهای است بهقلم آشا غنیزاده که مخاطب را با خود به دل آیین کهن حمام زایمان، در یکی از حمامهای قدیمی تهران، واقع در محلهی زعفرانیه، میبرد.
جایی که حمام نه فقط مکانی برای نظافت،
بلکه صحنهای برای اتحاد زنان، جشن زندگی و اجرای رسوم دیرینه است.
تصویرسازی دقیق و جزییات ملموس این خاطره، ما را در میان حلقهی زنانی قرار میدهد که با رقص و شادی، ورود نوزاد را به دنیا خوشامد میگویند؛
در حالی که درست در اوج این لحظهی پرشور،
ناگهان سایهای پشت پنجرهی سقف ظاهر میشود و تضادی میان امنیت این دایرهی زنانه و تهدیدی نامرئی در بیرون آن شکل میگیرد.
🌱آیا شما هم خاطرهای از مراسم یا سنتهای خاص در حمامهای قدیمی دارید؟
#مدرسه_خاطره_نویسی_انتگرال_گلدار #حمام_زنانه
✍🏻 نویسنده: آشا غنیزاده
✨ تجربهای از سنتها و حالوهوای حمام زنانه
این خاطره را از طریق این لینک بشنوید:
https://www.instagram.com/reel/DFkujuANBbT/?igsh=dHY5M2NocndibTky
«کوچهی دوم، گرمابهی مهرگان» خاطرهای است بهقلم آشا غنیزاده که مخاطب را با خود به دل آیین کهن حمام زایمان، در یکی از حمامهای قدیمی تهران، واقع در محلهی زعفرانیه، میبرد.
جایی که حمام نه فقط مکانی برای نظافت،
بلکه صحنهای برای اتحاد زنان، جشن زندگی و اجرای رسوم دیرینه است.
تصویرسازی دقیق و جزییات ملموس این خاطره، ما را در میان حلقهی زنانی قرار میدهد که با رقص و شادی، ورود نوزاد را به دنیا خوشامد میگویند؛
در حالی که درست در اوج این لحظهی پرشور،
ناگهان سایهای پشت پنجرهی سقف ظاهر میشود و تضادی میان امنیت این دایرهی زنانه و تهدیدی نامرئی در بیرون آن شکل میگیرد.
🌱آیا شما هم خاطرهای از مراسم یا سنتهای خاص در حمامهای قدیمی دارید؟
#مدرسه_خاطره_نویسی_انتگرال_گلدار #حمام_زنانه
ی شمارهی ۳: «حموم زایمون»
✍️ نوشتهی افسانه نسل شریف
در بخار غلیظ حمام عمومی، کودکی ششساله میان نگاههای قضاوتگر زنان، برای نخستین بار تصویر آیندهی زنانگی خود را کشف میکند.
لینک شنیدن این خاطره:
https://www.instagram.com/reel/DFncdi5taBT/?igsh=MXd5eWo4cXYwYWxpdg==
صدای ریختن آب چلکلید بر سر نوزاد، عطر صابون داروگر و شامپو تخممرغی، و شربت زعفرانی که جای کانادادرای محبوبش را میگیرد، همگی لحظاتی از دنیاییاند که با زنانگی، سنت و هویت در هم تنیده شده است.
راوی نهتنها آن روز را به یاد میآورد، بلکه با صدای تحلیل ذهن امروزش به گذشته نگاه میکند.
تجربهای که روزی فقط تماشای زنها در گرمای حمام بود، اکنون تبدیل به روایتی دربارهی تصویر بدن، قضاوتهای اجتماعی و جایگاه زنانه شده است.
ترکیب ظریف تجربهی کودکانه و نگاه پختهی امروز، به خاطره بُعدی عمیقتر میبخشد.
شما چطور؟ از بوی صابونهای قدیمی و همهمهی گرمابههای عمومی چیزی در خاطر دارید؟ 💭💦
#مدرسه_خاطره_نویسی #حمام_قدیمی #خاطره_نویسی #روایت_زندگی #نوشتن #مموآر
#زن_ایرانی #نغمه_پروان
✍️ نوشتهی افسانه نسل شریف
در بخار غلیظ حمام عمومی، کودکی ششساله میان نگاههای قضاوتگر زنان، برای نخستین بار تصویر آیندهی زنانگی خود را کشف میکند.
لینک شنیدن این خاطره:
https://www.instagram.com/reel/DFncdi5taBT/?igsh=MXd5eWo4cXYwYWxpdg==
صدای ریختن آب چلکلید بر سر نوزاد، عطر صابون داروگر و شامپو تخممرغی، و شربت زعفرانی که جای کانادادرای محبوبش را میگیرد، همگی لحظاتی از دنیاییاند که با زنانگی، سنت و هویت در هم تنیده شده است.
راوی نهتنها آن روز را به یاد میآورد، بلکه با صدای تحلیل ذهن امروزش به گذشته نگاه میکند.
تجربهای که روزی فقط تماشای زنها در گرمای حمام بود، اکنون تبدیل به روایتی دربارهی تصویر بدن، قضاوتهای اجتماعی و جایگاه زنانه شده است.
ترکیب ظریف تجربهی کودکانه و نگاه پختهی امروز، به خاطره بُعدی عمیقتر میبخشد.
شما چطور؟ از بوی صابونهای قدیمی و همهمهی گرمابههای عمومی چیزی در خاطر دارید؟ 💭💦
#مدرسه_خاطره_نویسی #حمام_قدیمی #خاطره_نویسی #روایت_زندگی #نوشتن #مموآر
#زن_ایرانی #نغمه_پروان
🎤 صدایی که زخمش هنوز تازه است…
در همخوانی این هفته، با جستاری از شهریار توکلی همراه میشویم که ما را به دنیای سوسن میبرد؛ خوانندهای که صدایش فقط موسیقی نبود، بلکه آینهای از دردها و احساسات پنهان یک نسل بود.
این متن فقط یک روایت ساده از زندگی سوسن نیست، بلکه سفری است به اعماق احساسی که صدای او در دل نویسنده نشاند. چطور یک صدا میتواند سالها بعد هم در قلبها طنینانداز باشد؟
📚 اگر دوست دارید بدانید چطور موسیقی میتواند آینهای برای زندگی باشد، این همخوانی را از دست ندهید!
🗓 منتظر شما هستیم!
امشب
ساعت ۸ شب به وقت ایران، ۵/۳۰ به وقت اروپا
🔹لینک پیوستن به باشگاه همخوانی
https://www.group-telegram.com/+tRqmkG3Xoc1jMDc0
در همخوانی این هفته، با جستاری از شهریار توکلی همراه میشویم که ما را به دنیای سوسن میبرد؛ خوانندهای که صدایش فقط موسیقی نبود، بلکه آینهای از دردها و احساسات پنهان یک نسل بود.
این متن فقط یک روایت ساده از زندگی سوسن نیست، بلکه سفری است به اعماق احساسی که صدای او در دل نویسنده نشاند. چطور یک صدا میتواند سالها بعد هم در قلبها طنینانداز باشد؟
📚 اگر دوست دارید بدانید چطور موسیقی میتواند آینهای برای زندگی باشد، این همخوانی را از دست ندهید!
🗓 منتظر شما هستیم!
امشب
ساعت ۸ شب به وقت ایران، ۵/۳۰ به وقت اروپا
🔹لینک پیوستن به باشگاه همخوانی
https://www.group-telegram.com/+tRqmkG3Xoc1jMDc0
Forwarded from Naghmeh Parvan
پایان هشتمین جلسهی باشگاه همخوانی
دوستان ممنون از حضورتون
#همخوانی_مموآر_شماره_۸
#آخ_به_دلم #شهریار_توکلی
دوستان ممنون از حضورتون
#همخوانی_مموآر_شماره_۸
#آخ_به_دلم #شهریار_توکلی