Telegram Group Search
رترکت مقاله به دلیل عدم اجازه گرفتن برای استفاده از ابزار یا پرسشنامه

اگر حین سابمیت مقاله اجازه استفاده از ابزارها را هم ژورنال از نویسنده ها بخواهد تا سابمیت کنند، این مشکلات پیش نمی آید.

@nursearch
این مقاله با عنوان "معیارهای تلفیقی برای گزارش‌دهی پژوهش کیفی (COREQ): یک چک‌لیست ۳۲ موردی برای مصاحبه‌ها و گروه‌های متمرکز" یک چارچوب استاندارد برای گزارش‌دهی مطالعات کیفی ارائه می‌دهد. این چک‌لیست شامل سه حوزه اصلی است:

تیم پژوهشی و بازاندیشی (Research team and reflexivity)
طراحی مطالعه (Study design)
تحلیل داده‌ها و گزارش‌دهی یافته‌ها (Data analysis and reporting)
هدف مقاله این است که با ارائه یک چارچوب مشخص، شفافیت و دقت گزارش‌های پژوهش‌های کیفی را بهبود بخشد. این چک‌لیست به پژوهشگران کمک می‌کند تا جزئیات مهمی مانند روش‌های انتخاب شرکت‌کنندگان، نحوه جمع‌آوری و تحلیل داده‌ها، و عوامل تأثیرگذار بر یافته‌ها را به درستی گزارش کنند. اهمیت این مقاله در این است که بهبود کیفیت گزارش‌دهی مطالعات کیفی، قابلیت بازتولید نتایج، اعتمادپذیری یافته‌ها و استفاده عملی از آن‌ها در سیاست‌گذاری و مراقبت‌های بهداشتی را افزایش می‌دهد.👇
@nursearch
COREQ32.pdf
167.2 KB
COREQ32.pdf
امروز صبح مقاله عالی روانسنجی از یکی از اساتید مطرح را خواندم. هر بار من چیزهای جدیدی ازشان یا میگیرم. برای تعیین حدأقل بار عاملی مورد نیاز که یک آیتم در یک عامل باقی بماند از فرمول فوق استفاده کرده بود که Critical value for factor loadings نام دارد. این فرمول مشخص می کند بار عاملی باید حدأقل چقدر باشد تا به صورت معنی دار به عامل مربوط باشد. اگر بدون در نظر گرفتن CV بارهای عاملی را تفسیر کنیم، ممکن است ایتم های با همبستگی پایین در مدل باقی بمانند که کیفیت ابزار را کم می کنند. در اغلب مطالعات کات آف 30/0 تا 40/0 در نظر می گیرند که ممکن است منطبق بر این فرمول باشد اما اگر کات آف 50/0 را در نظر بگیرید تقریباً می توانید مطمئن باشید که نیازی به این فرمول ندارید چون این مقدار بالاتر از مقدار بحرانی محاسبه شده در بسیاری از نمونه ها است.
@nursearch
همسانی درونی زیاد؛ ضامن دقت یا قاتل تنوع آیتم‌ها؟
ضریب همسانی درونی، که معمولاً با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه می‌شود، یکی از معیارهای مهم برای سنجش قابلیت اعتماد ابزارهای اندازه‌گیری در پژوهش‌های روان‌سنجی است. در حالی که مقدار آلفای کرونباخ بین 0.70 تا 0.90 نشان‌دهنده همسانی درونی مطلوب است، مقادیر بسیار بالا (بیشتر از 0.95) می‌توانند نشان‌دهنده همپوشانی بیش از حد یا افزونگی آیتم‌ها باشند.

یک آلفای کرونباخ برابر 0.97 ممکن است به این معنا باشد که برخی از سؤالات ابزار بیش از حد مشابه هستند و اطلاعات جدیدی ارائه نمی‌دهند. این مسأله می‌تواند روایی سازه‌ای ابزار را تحت تأثیر قرار داده و نشان‌دهنده وجود آیتم‌های تکراری یا غیرضروری باشد. در چنین شرایطی، بازبینی و اصلاح ابزار، از جمله حذف یا ادغام آیتم‌های بیش از حد مشابه، می‌تواند به بهبود کارایی و دقت آن کمک کند.

@nursearch
Forwarded from Nursing Research 💯
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چند نکته مهم در طراحی مطالعات کارآزمایی بالینی

قبل از ارسال پروپوزال خودتون برای داوری به این موارد توجه کنید👌

🌐 https://www.group-telegram.com/Nurse_Q1
امروز مقاله ای را داوری می کردم. نویسنده ها هر دو تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل مولفه اصلی را روی یک نمونه انجام داده بودند و نتایج هر دو را گزارش کرده بودند.

بین دو تکنیک Principal Components Analysis و تحلیل عامل اکتشافی فرق وجود دارد. یکی از درک های نادرست این است که تصور می کنند تحلیل مؤلفه اصلی بخشی از تحلیل عاملی است. این misconception دو دلیل دارد: 1) در بسیاری از نرم افزارهای آماری که با آنها تحلیل عامل اکتشافی انجام می شود، PCA به عنوان دیفالت تکنیک استخراج قرار داده شده است و 2) بسیاری از محققین این دو تکنیک را بجای هم استفاده می کنند و یا زمانی از PCA استفاده می کنند، که داده ها مناسب تحلیل عامل اکتشافی است.

این نویسنده ها علاوه بر این، هر دو تحلیل را روی یک داده انجام داده بودند. لازم دانستم در این خصوص این مطلب را به اشتراک بگذارم که باید موضع مان در خصوص داده ها مشخص باشد. به قول معروف:

Garbage in, garbage out
@nursearch
Forwarded from Mohsen
در دانشگاه مونیخ به دلیل کاهش مصرف برق، استفاده کمتر از آسانسورها، کاهش هزینه‌های سنگین تعمیر و تست آسانسورها و همچنین افزایش نشاط اساتید و دانشجویان این سرسره طراحی شده


👩🏻‍🎓🔣🧑🏻‍🎓⊱➠ @Angizeh_Club
حین سابمیت مقالات در برخی زورنال ها از شما می خواهند که بخش Data Availability را تکمیل کنید. این بخش برای شفاف‌سازی نحوه دسترسی به داده‌های استفاده‌شده یا تولیدشده در مطالعه طراحی شده است. هدف این بخش این است که خوانندگان و محققان دیگر بدانند داده‌های مطالعه در دسترس هستند یا خیر و چگونه می‌توانند به آن‌ها دسترسی داشته باشند.
👈 اگر تمام داده‌های مورد استفاده در مطالعه داخل مقاله (و احتمالاً در بخش جداول یا ضمایم) ارائه شده باشند، می‌توان از این جمله استفاده کرد. این گزینه برای مطالعاتی مناسب است که نیازی به اشتراک‌گذاری داده‌های اضافی ندارند.

All data generated or analyzed during this study are included in this published article.
@nursearch
👈 اگر داده‌ها به دلیل مسائل اخلاقی، حریم خصوصی یا سیاست‌های تحقیقاتی قابل انتشار عمومی نیستند اما می‌توانند در صورت درخواست ارائه شوند. این گزینه برای مطالعاتی که شامل اطلاعات حساس یا شخصی هستند مناسب است.
The datasets used and/or analyzed during the current study are available from the corresponding author on reasonable request.
@nursearch
👈 اگر داده‌ها شامل اطلاعات محرمانه، سوابق پزشکی، یا سایر اطلاعاتی هستند که امکان انتشار عمومی آن‌ها وجود ندارد. این گزینه معمولاً برای مطالعاتی که داده‌های محرمانه (مانند داده‌های بیماران) دارند استفاده می‌شود.
The data that support the findings of this study are not publicly available due to [ethical/privacy/legal] restrictions but are available from the corresponding author upon reasonable request and with appropriate ethical approvals.
@nursearch
👈 اگر مطالعه به داده‌های جدید متکی نبوده و فقط از داده‌های منتشرشده قبلی استفاده کرده است. این گزینه بیشتر برای مرورهای سیستماتیک، متاآنالیزها و مطالعات تئوریک مناسب است.
No new data were generated or analyzed in this study. Data sharing is not applicable to this article.
@nursearch
موقعی که مقاله تان پذیرش میشود ژورنال برای شما publishing agreement می فرستد و اگر موسسه یا دانشگاه شما مربوط به کشور ایران باشد خودبخود هزینه ها ویو می شود.
سپس باید نوع مجوز را بسته به سطح دسترسی و نحوه استفاده مشخص کنید:
CC BY: Creative Commons Attribution Licence
این به دیگران اجازه می‌دهد مقاله شما را بازنشر، توزیع، و اقتباس کنند، حتی برای مقاصد تجاری، مشروط به اینکه به شما اعتبار بدهند. این یکی از آزادترین مجوزهای دسترسی باز است و معمولاً توسط بسیاری از ناشران معتبر توصیه می‌شود. اگر می‌خواهید مقاله‌تان بیشترین دیده‌شدن را داشته باشد و دیگران بتوانند آزادانه از آن استفاده کنند، این گزینه مناسب است.

CC BY-NC-ND: Creative Commons Attribution, Non-Commercial, No Derivatives Licence

به دیگران اجازه می‌دهد مقاله شما را فقط به صورت دست‌نخورده به اشتراک بگذارند (بدون تغییر یا استفاده در آثار دیگر) و استفاده تجاری مجاز نیست. دیگران نمی‌توانند مقاله شما را ویرایش کنند یا تغییر دهند. اگر می‌خواهید کنترل بیشتری بر روی مقاله خود داشته باشید و نگران تغییر یا استفاده تجاری از آن هستید، این گزینه مناسب‌تر است.
@nursearch
لطفا در خصوص این موارد اگر مطلبی برای تکمیل داشتید ارسال بفرمایید تا به اشتراک بگذارم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تبدیل فایل صوتی به متن
محقق گرامی
وقتی که در مقاله ات مینویسی که نرخ پاسخدهی 100 درصد بوده است، یعنی همه شرکت کنندگان در مطالعه شرکت کرده اند و همگی پرسشنامه ها را تکمیل کرده اند و همه پرسشنامه ها به طرو کامل تکمیل شده اند و هیچ کدام ناقص نبوده اند. اولا نرخ پاسخ 100 درصد نشانه نوعی اجبار و فشار روی شرکت کنندگان است که آنها را مجبور کرده است در مطالعه مشارکت کنند. دوما این که هیچ پرسشنامه ای ناقص تکمیل نشده باشد هم بعید است.
@nursearch
در عالم دانش، «نقد و نظرِ نغز» را مقامی است بس رفیع، و در آن میان «مرآتِ حقیقت‌نمایِ تحقیق»، که همانا «سیستماتیک ریویو» است، در صدر هرم حکمت نشسته است؛ لیک چه افسوس که بسیاری از مدعیان علم و تحقیق، هنوز آستان آن را نشناخته‌اند و به حریم آن راه نیافته‌اند.
آنان‌ که به جامه تحقیق مزین‌اند، لیک از گوهر آن بی‌بهره، در میانه کارزار علم به خویشتن خدعه می‌زنند و به دانشگاه، که خانه خرد است، آسیب می‌رسانند.
چنین مردمان را نتوان محقق خواند، که «دعوی بی‌معنا» چون ابری است بی‌باران، و فریبی است شیرین‌سخن، لیک بی‌ثمر.
دانش اگر به دعوی بودی، هر مدعی به مقامی بلند رسیدی، و حال آن‌که مقام بلند را «درک حقیقت» و «معرفت‌ورزی» سزاوار است، نه ظاهر فریب و نام بی‌اثر
@nursearch
بین تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل مولفه اصلی فرق وجود دارد:
به دیده‌ی نقد، امشب مقاله‌ای در میدان روانسنجی بر من عرضه شد. دریغ و درد، که پاره‌ای از نویسندگان به جای آنکه دل در بهبود اثر بندند و پایه‌ی مقبولیت آن را استوار سازند، خشت نارس نوشتار و بنای سست روش‌شناسی را برگرفته، خود بر بنیاد خویش تیشه می‌زنند.
بدانند – اگر دانایی را گوش شنوا باشد – که تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل مؤلفه‌های اصلی، دو راه‌اند که هرچند در ظاهر به هم نزدیک‌اند، در معنا و مقصد جدایند. آنچه در جعبه‌ی ابزار SPSS به آسانی فراهم آمده، دلیل بر یکی بودن مقصد و مقصود این دو نیست؛ چه، یکی در پی کاهش داده‌هاست و دیگری در جست‌وجوی گوهرهای پنهان معنا.
و دیگر آن‌که روا نیست بر یک آبشخور، هم تحلیل اکتشافی برگیرند و هم تحلیل تأییدی؛ چه، این کار نه تنها خلاف قاعده‌ی خرد است، بلکه سیمای حقیقت را نیز دگرگون می‌سازد. برای آزمون تأییدی، نیاز به کاروانی نو از داده‌هاست، تا اعتبار سنجش، بر پای استوار گردد.
پس سزاوار است، پیش از آهنگ انتشار، نثر خود به طراوت آرند و بنیاد پژوهش را به قوّت برآورند، که در بازار علم، کالای کم‌مایه را مشتری نیست.

@nursearch
2025/04/16 06:38:50
Back to Top
HTML Embed Code: