group-telegram.com/Dawate/851
Last Update:
❗️داعی باید از هر چیزی نکته و پند بیاموزد!
📝بخوانید لطفا
👇
امروز به یک مراسم اجازه نامه طلاب که مصادف با مراسم مولودی خوانی هم بود دعوت شدم.
مراسم اجازه نامه طلاب را از قدیم دوست داشتهام و از سر دعوت و یا حسن اتفاق، به حضور در چنین مناسباتی رفتهام.
بر خلاف بعضی از افراد در کسوت ماموستا که جبه و عمامه و لباسهای عجیب میپوشند و به طرف صف اول و محراب سرعت میگیرند تا طلاب و جماعت حاضر برپا شوند و دستشان را ببوسند و این را هم به زعم خودشان ظهور تلقی میکنند بر خلاف این عادات، ساده و عادی به این مراسم رفتم و در همان قسمت راهرو نشستم و بیشتر وقت را هم با چایپزها بودم تا هم از پی هم چای بنوشم و سخنرانیهای قوم را هم بشنوم.
از آنجا که عاشق شعر و ادبیات هستم قصیدهخوانی را هم دوست دارم مخصوصاً که پدر فاضلم هر از گاهی با صدای دلنشینش برایمان چند بیتی قصیده میخواند،
در این مجلس هم قسمت قصیدهها را پسندیدم به ویژه که همراه با دف نوازی بود و از ریتمهای اسطوره موسیقی کوردی یعنی حسن زیرک، اقتباس و تقلید میکردند.
تقریبا قسمت در ورودی را نگاه کردم که کفشها شماره گذاری شده بودند حدود هزار و سیصد و هفتاد نفر حضور داشتند که به اغلب ظن، ششصد نفرشان از خود آن روستا و چهارصد نفرشان هم ملا و طلبه بودند که دعوت شده و مابقی اهل روستاهای اطراف و چند تنی هم از شهر.
جلسه متعلق به جناحی معتدلتر از اهل تصوف بود وگرنه ما را که در خواب و رویا هم دعوت نمیکردند!
همیشه از اشکالات بزرگ این نوع مجالس، حضور حداکثری پیروان جناح برگزار کننده در مجلس است البته منظور ما ملا و طلبه هست؛ خودشان آن مسجد کوچک را پر کرده و عموم مردم در بیرون بودند که صدایی نمیشنیدند حال آنکه در این مواقع شما باید عموم مردم برایتان در اولویت باشند تا با پیام و رویکردتان آشنا شوند نه همفکران آتشین خودتان؛ چون در این صورت دور باطل لازم میآید و غنیمتی نصیبتان نمیشود.
سالها بود که در این مناسبات شرکت نکرده بودم اما اینبار خوب گوش دادم تا ببینم آیا ذهنیت و نگرش این ملاها با قدیم فرقی کرده و روشن شدهاند یا نه؟!
یکی از آن ماموستایان که قبلاً طلبه پدرم بود سخنرانی خوبی ایراد کرد و مسلمانان را به کنار گذاشتن اختلافات، دعوت و بر لزوم یکپارچگی تاکید کرد و اشارهای به غزه و دعا برای آنان داشت.
همیشه فرق گذاشتهام بین دو نوع ملای صوفی؛ یکی که اهل تصوف راستین است و با همه اهل تعامل نیکو و تسامح است و دیگری که در کسوت صوفی، نان میخورد.
گروه اول اهل تعامل و همکاری هستند اما گروه دوم کسی را جز خودشان نمیپذیرند.
در این هنگام یک گونه ملای صوفی از این نوع دوم برخاست و چنین گفت:
یک دسته به نام وهابی پیدا شدهاند که طریقت را قبول ندارند و مذهب را نفی میکنند و اشاعره و ماتریدیه در خطر هستند، نزدیک اینها نشوید و با آنان برادری نکنید، اینها کانال دارند و به ما هجوم میآورند!
میبینید چقدر بچگانه حرف زد؟
از قضا مدرس است و طلبه دارد و برای خودش دنگ و فنگی ساخته اما در عالم هپروت سیر میکند.
این است که میگوییم جمعی از این ملاها در مناسبات مولودی، مردم را به کینه و کدورت و دشمنی و غرض ورزی فرا میخوانند و مجلس را مصدر فتنه میگردانند.
چنین عقلیتهایی را اگر دست هم نزنیم خودشان در گذر زمان میپوکند چون جامعه مانند قبل نیست و این تفکر کهنه پرستانه را بر نمیتابد و آن را تف میکند چون با آداب معاشرت و زندگی مسالمت آمیز منافات دارد.
این ملاها هنوز دور از جامعه زندگی میکنند و متوجه نشدهاند که قطبهای مختلف و مخالف در جریان هستند و شما هم یکی از آنان و به اندازه آنان حق بقا دارید پس باید از درِ دوستی و تعامل با آنان درآیید چون مظلوم نمایی و رجزخوانی در باب اندیشه و عقاید، جلوه و جلایی ندارد.
یک پیرمرد بغل دستم پرسید: اشاعره چیست؟
گفتم: نمیدانم،
گفت: این ملا از هر چیزی حرف زد جز دین،
گفتم: راست میگویی.
از زمانی که پخته شدهام دیگر به احزاب اهتمام ندادهام چون خداوند عهدهدار حفظ اسلام است نه احزاب؛ حال اشاعره باشد یا ماتریدیه یا بقیه..
کوتاه این که یک داعی عالم صادق به دنبال معرفی اسلام پاک و زلال و دور از خرافات و داستانهای اکشن و فانتزی به مردم است و از قرآن و سنت دلیل میآورد و مردم را به اسلام فرا میخواند نه به حزبش و برای مسلمانان و وحدتشان فریاد میزند نه برای حزبش و پیروانش!
✍محمد قادری
🌱 @dawate
BY آداب و فنون دعوت
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/Dawate/851