Telegram Group & Telegram Channel
انبرته و بانبرته (لغت دیگر از زبان قدیم هرات)

این یادداشت به یاد دوست درگذشته، مرحوم دکتر شهرام آزادیان، تحریر شد: یاد دلنشینت ای ...

در ترجمهٔ کریمهٔ ۴۷ از سورهٔ مبارکهٔ انفال در تفسیر هروی کهنی که مرحوم آیت‌الله‌زادهٔ شیرازی چاپ کرده چنین آمده است (ص ۳۲؛ قس دکتر علی رواقی، گونهٔ فارسی هروی، ۵۵، ۷۴):

چون ایشان مبید که از سراهاء خود بیرون آمدند، یعنی از دیار مکه، بانبرته و خویشتن به مردی فرا دیدار مردمان دادن و از راه الله برگردانیدن و گشتن.

ولاتکونوا كَالَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بَطَرًا وَرِئَاءَ النَّاسِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ الله.

این کلمه را که در ترجمهٔ بطرا آمده یا باید انبرته خواند یا بانبرته (یعنی با باء پیشوند). اگر بانبرته خوانده شود برابر است با بهنبارده که در قرآن قدس بازاء این لغت آمده و صفت مفعولی است همراه با پیشوند فعلی (قس فرهنگنامهٔ قرآنی، چاپ آستان قدس، ذیل بطراً). هنبارده برابر است با انبارده که شواهد خوبی از آن در ذیل فرهنگهای فارسی جمع است به معنای آنکه در رفاه و خوشی و ناز و نعمت و لازمهٔ اینها، غرور، است. اسم از آن انباردگی است به معنای ناز و نعمت و رفاهیت و غرور. شواهد این را نیز می‌توان در همان فرهنگ یافت.

این انبارده و هنبارده ظاهراً مشتقی است از ریشهٔ par و پیشوند ham به معنای "پر شدن" و از آن جا "سیری" و "اشباع" و "خشنودی" و "خوشی". شواهدی از معنایی نزدیک به این معانی ریشهٔ par و پیشوند ham را مثلاً می‌توان در زبانهای خوارزمی و سغدی یافت، مانند ambār و ambēr سغدی به معنای "پری، سیری" و "پر کردن، سیر کردن" (رجوع شود به فرهنگ افعال ایرانی از آقای چئونگ، ص ۲۹۶؛ فرهنگ سغدی از مرحوم دکتر قریب، ص ۳۴).¹

حال انبرته را ظاهراً باید صورتی کهنه دارای واج t یا لفظی دخیل از زبان ایرانی دیگر دانست که در آن زبان t در این موضع بدل به d نشده بوده است. آنچه ممکن است احتمال دوم را تأیید کند آن است که در هروی t در چنین مواضعی ظاهراً t نمانده است. ظاهراً آن لفظ دخیل از زبان دیگر چیزی نیست جز ambartē سغدی به معنای "پر و سیر".

اما آنچه شناخت صورت درست را دشوار می‌کند استعمال این لفظ در جایی دیگر از همان تفسیر هروی است (هود، ۱۱۶؛ ص ۱۸۰؛ گونهٔ فارسی هروی، ۵۵، ۷۴):

و بیدادگران را [؟] بر پیِ فراخ‌جهانی و فراخ‌توانی و توانگری و انبرته و شادی کردن تا بر پی آن استادند
.

واتّبع الذين ظلموا مااُترفوا فیه.

در این جا، اگر چیزی از متن ساقط نباشد، انبرته گویا اسم است و توجیه چنین اسمی دشوار است.²

پس، بی آنکه فعلاً جواب قطعی به پرسش خود داده باشیم، باید بگوییم که انبرته به اقرب احتمالات همان انبارده و هنبارده است و آن صفت مفعولی دخیل از سغدی یا گویشی ایرانی خویشاوند با آن است از ham-par به معنای "سیر" و "خوش" و "به ناز پرورده" و "سرخوش" و "مغرور". تلفظ آن احتمالاً ambartē بوده است یا ambarta (ē به اعتبار دخیل بودن آن از سغدی).³ اگر کسانی چیزی مانند این یا نزدیک به این گفته باشند، به حقیقت نزدیک شده‌اند.

———
۱. و مقایسه شود با این عبارت از وندیداد چهارم (نقل از ژان کلنز، افعال اوستایی، ص ۶۱):

V 4,48 yō gəuš uruþwarə hąm.pāfrāite.

"آن که شکم از گوشت انبارده."

همین جا باید تذکر داد که در انباردن و انباشتن و انبار فارسی دو فعل ham-bar و ham-par به هم آمیخته‌اند. در مورد "انباردن شکم از چیزی" این ریشه par است، چنانکه از شاهد اوستایی مزبور در همین حاشیه می‌توان دریافت (آنچه در نقد کتاب آقای حسن‌دوست در این باره گفته‌ایم باید با توجه به آنچه در این جا آمد تکمیل شود).
۲. پسوند ه گونهٔ دیگر از پسوند ی مصدری، از اصل īh فارسی میانه با تخفیف مصوّت پیش از h، البته هست (مانند روشنِه به جای روشنی)، ولی این در زبان قدیم هرات ظاهراً وجود نداشته. اگر انبرته حقیقتاً اسم باشد، ممکن است بانبرته را نیز بتوان "به انبرته" خواند، یعنی "در سرخوشی"، ولی این احتمال ضعیف است.
۳. الفاظ دخیل از سغدی، مانند یافه، احتمالاً در فارسی ماوراءالنهر در تحول فتحهٔ پایانی کلمات فارسی به کسره مؤثر بوده‌اند.

بعد التحریر: در کتاب واژه‌های سغدی در متون کهن فارسی از دکتر علی رواقی (صص ۴۱-۴۴) انبارده و مشتقات آن در زمرهٔ لغات سغدی فهرست شده است. در پایان آن مدخل اشاره‌ای نیز به انبرته شده. بدبختانه هیچ معیار دقیقی در این مسائل به دست مؤلف نبوده است. خصوصيّات آوایی و صرفی انبرته بایست او را به این سو راهنمایی کند که آنچه لغت سغدی (یا خویشاوند با سغدی) است انبرته است، ورنه در "غربی" بودن (و به معنایی "فارسی" بودن) انبارده که تردیدی نیست. در واقع آقای دکتر رواقی بایست انبرته را در آن کتاب مدخل اختیار کند و در حاشیه به انبارده نیز اشاره‌ای نماید، اگر معیاری به دست می‌داشت.



group-telegram.com/YaddashtQaemmaqami/587
Create:
Last Update:

انبرته و بانبرته (لغت دیگر از زبان قدیم هرات)

این یادداشت به یاد دوست درگذشته، مرحوم دکتر شهرام آزادیان، تحریر شد: یاد دلنشینت ای ...

در ترجمهٔ کریمهٔ ۴۷ از سورهٔ مبارکهٔ انفال در تفسیر هروی کهنی که مرحوم آیت‌الله‌زادهٔ شیرازی چاپ کرده چنین آمده است (ص ۳۲؛ قس دکتر علی رواقی، گونهٔ فارسی هروی، ۵۵، ۷۴):

چون ایشان مبید که از سراهاء خود بیرون آمدند، یعنی از دیار مکه، بانبرته و خویشتن به مردی فرا دیدار مردمان دادن و از راه الله برگردانیدن و گشتن.

ولاتکونوا كَالَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بَطَرًا وَرِئَاءَ النَّاسِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ الله.

این کلمه را که در ترجمهٔ بطرا آمده یا باید انبرته خواند یا بانبرته (یعنی با باء پیشوند). اگر بانبرته خوانده شود برابر است با بهنبارده که در قرآن قدس بازاء این لغت آمده و صفت مفعولی است همراه با پیشوند فعلی (قس فرهنگنامهٔ قرآنی، چاپ آستان قدس، ذیل بطراً). هنبارده برابر است با انبارده که شواهد خوبی از آن در ذیل فرهنگهای فارسی جمع است به معنای آنکه در رفاه و خوشی و ناز و نعمت و لازمهٔ اینها، غرور، است. اسم از آن انباردگی است به معنای ناز و نعمت و رفاهیت و غرور. شواهد این را نیز می‌توان در همان فرهنگ یافت.

این انبارده و هنبارده ظاهراً مشتقی است از ریشهٔ par و پیشوند ham به معنای "پر شدن" و از آن جا "سیری" و "اشباع" و "خشنودی" و "خوشی". شواهدی از معنایی نزدیک به این معانی ریشهٔ par و پیشوند ham را مثلاً می‌توان در زبانهای خوارزمی و سغدی یافت، مانند ambār و ambēr سغدی به معنای "پری، سیری" و "پر کردن، سیر کردن" (رجوع شود به فرهنگ افعال ایرانی از آقای چئونگ، ص ۲۹۶؛ فرهنگ سغدی از مرحوم دکتر قریب، ص ۳۴).¹

حال انبرته را ظاهراً باید صورتی کهنه دارای واج t یا لفظی دخیل از زبان ایرانی دیگر دانست که در آن زبان t در این موضع بدل به d نشده بوده است. آنچه ممکن است احتمال دوم را تأیید کند آن است که در هروی t در چنین مواضعی ظاهراً t نمانده است. ظاهراً آن لفظ دخیل از زبان دیگر چیزی نیست جز ambartē سغدی به معنای "پر و سیر".

اما آنچه شناخت صورت درست را دشوار می‌کند استعمال این لفظ در جایی دیگر از همان تفسیر هروی است (هود، ۱۱۶؛ ص ۱۸۰؛ گونهٔ فارسی هروی، ۵۵، ۷۴):

و بیدادگران را [؟] بر پیِ فراخ‌جهانی و فراخ‌توانی و توانگری و انبرته و شادی کردن تا بر پی آن استادند
.

واتّبع الذين ظلموا مااُترفوا فیه.

در این جا، اگر چیزی از متن ساقط نباشد، انبرته گویا اسم است و توجیه چنین اسمی دشوار است.²

پس، بی آنکه فعلاً جواب قطعی به پرسش خود داده باشیم، باید بگوییم که انبرته به اقرب احتمالات همان انبارده و هنبارده است و آن صفت مفعولی دخیل از سغدی یا گویشی ایرانی خویشاوند با آن است از ham-par به معنای "سیر" و "خوش" و "به ناز پرورده" و "سرخوش" و "مغرور". تلفظ آن احتمالاً ambartē بوده است یا ambarta (ē به اعتبار دخیل بودن آن از سغدی).³ اگر کسانی چیزی مانند این یا نزدیک به این گفته باشند، به حقیقت نزدیک شده‌اند.

———
۱. و مقایسه شود با این عبارت از وندیداد چهارم (نقل از ژان کلنز، افعال اوستایی، ص ۶۱):

V 4,48 yō gəuš uruþwarə hąm.pāfrāite.

"آن که شکم از گوشت انبارده."

همین جا باید تذکر داد که در انباردن و انباشتن و انبار فارسی دو فعل ham-bar و ham-par به هم آمیخته‌اند. در مورد "انباردن شکم از چیزی" این ریشه par است، چنانکه از شاهد اوستایی مزبور در همین حاشیه می‌توان دریافت (آنچه در نقد کتاب آقای حسن‌دوست در این باره گفته‌ایم باید با توجه به آنچه در این جا آمد تکمیل شود).
۲. پسوند ه گونهٔ دیگر از پسوند ی مصدری، از اصل īh فارسی میانه با تخفیف مصوّت پیش از h، البته هست (مانند روشنِه به جای روشنی)، ولی این در زبان قدیم هرات ظاهراً وجود نداشته. اگر انبرته حقیقتاً اسم باشد، ممکن است بانبرته را نیز بتوان "به انبرته" خواند، یعنی "در سرخوشی"، ولی این احتمال ضعیف است.
۳. الفاظ دخیل از سغدی، مانند یافه، احتمالاً در فارسی ماوراءالنهر در تحول فتحهٔ پایانی کلمات فارسی به کسره مؤثر بوده‌اند.

بعد التحریر: در کتاب واژه‌های سغدی در متون کهن فارسی از دکتر علی رواقی (صص ۴۱-۴۴) انبارده و مشتقات آن در زمرهٔ لغات سغدی فهرست شده است. در پایان آن مدخل اشاره‌ای نیز به انبرته شده. بدبختانه هیچ معیار دقیقی در این مسائل به دست مؤلف نبوده است. خصوصيّات آوایی و صرفی انبرته بایست او را به این سو راهنمایی کند که آنچه لغت سغدی (یا خویشاوند با سغدی) است انبرته است، ورنه در "غربی" بودن (و به معنایی "فارسی" بودن) انبارده که تردیدی نیست. در واقع آقای دکتر رواقی بایست انبرته را در آن کتاب مدخل اختیار کند و در حاشیه به انبارده نیز اشاره‌ای نماید، اگر معیاری به دست می‌داشت.

BY یادداشت‌های سید احمدرضا قائم‌مقامی


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/YaddashtQaemmaqami/587

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Oh no. There’s a certain degree of myth-making around what exactly went on, so take everything that follows lightly. Telegram was originally launched as a side project by the Durov brothers, with Nikolai handling the coding and Pavel as CEO, while both were at VK. The regulator said it had received information that messages containing stock tips and other investment advice with respect to selected listed companies are being widely circulated through websites and social media platforms such as Telegram, Facebook, WhatsApp and Instagram. Artem Kliuchnikov and his family fled Ukraine just days before the Russian invasion. Official government accounts have also spread fake fact checks. An official Twitter account for the Russia diplomatic mission in Geneva shared a fake debunking video claiming without evidence that "Western and Ukrainian media are creating thousands of fake news on Russia every day." The video, which has amassed almost 30,000 views, offered a "how-to" spot misinformation. The gold standard of encryption, known as end-to-end encryption, where only the sender and person who receives the message are able to see it, is available on Telegram only when the Secret Chat function is enabled. Voice and video calls are also completely encrypted.
from sg


Telegram یادداشت‌های سید احمدرضا قائم‌مقامی
FROM American