Notice: file_put_contents(): Write of 1637 bytes failed with errno=28 No space left on device in /var/www/group-telegram/post.php on line 50

Warning: file_put_contents(): Only 8192 of 9829 bytes written, possibly out of free disk space in /var/www/group-telegram/post.php on line 50
javad kashi | Telegram Webview: javadkashi/784 -
Telegram Group & Telegram Channel
استبداد برای آزادی
شعری بود که در آن موقع مردم عادی می خواندند ومن تلخ وشیرین می شدم و میخواندم:

سگش را خون دل دادم که بامن آشنا گردد
ندانستم که سگ خون می خورد خونخوار می گردد

عجب حکایتی است آمدیم ملتی را آزاد کنیم، حال چه آسان انسانها را در بند کرده ایم. می گوییم با قدرتی جهنمی درگیریم، اما خود جهنم ساخته ایم. دیکتاتوری را قاطعانه نفی میکنیم اما برای نفی دیکتاتوری، خود دیکتاتوری میکنیم. ما گفتیم انسان طراز نوین می سازیم، اما انسانها را بی طراز می کنیم. گفتیم رهایی انسان هدف ماست، اما خودمان ملاک و معیار رهایی وحق وحقیقت شدیم. هرکه بامن است، یاچون من است، حق است. هرکه بامن نیست، هرکه هست باشد، پشیزی نیست.
رقتم می آمد. ادبیات دوران استالین را خوانده بودم. سر در گریبان خود می کردم و نیشخندی به خودم و تاریخ می زدم. این تفریحم شده بود و رنجم، دردم بود و درمانم. ازطرفی از درک و فهم این همه به اصطلاح شوخ طبعی تاریخ لذت می بردم، واز طرفی به خاطر سرنوشت کسانی که بر اسب موهوم توهمات خود گرفتارند رنج می کشیدم. چه روزهایی بود، چه حال و هوایی بود. انشالله برای هیچ ملت ومردمی تکرار نشود.
وای از قربانیان این گونه روزها، وای از کسانی که همه هویت و موجودیت خود را بربادرفته می دیدند؛ اسیرانی که باعشق به آزادی به اسارت مدافعان آزادی گرفتار شده بودند، زندانی در زندان، چه تناقضی، چه طنز تلخی؟ اسیرت می کنم تا آزاد شوی، خفه ات میکنم تا نفس بکشی، خوارت میکنم تا عزیزشوی، در بندت میکنم تا دربند نباشی، پیروی ام کن تا پیرو نباشی، کنترلت میکنم تا از کنترل ساواک رها شوی.
آدم باهوشی نیستم، بیش از دیگران نمی فهمم، اما مثل روشنایی روز درک میکردم که این تناقض است. بارها در تنهایی خود تا صبح دو زانو می نشستم. اصلا حواسم نبود که دو زانو نشسته ام، گریه میکردم و می خندیدم. تلخ می شدم و شیرین. خدای من، این چه داستانی است.

دکتر محمد محمدی( گرگانی) - کتاب خاطرات و تاملات در زندان شاه-صص 452و453
@mohammadigorgani



group-telegram.com/javadkashi/784
Create:
Last Update:

استبداد برای آزادی
شعری بود که در آن موقع مردم عادی می خواندند ومن تلخ وشیرین می شدم و میخواندم:

سگش را خون دل دادم که بامن آشنا گردد
ندانستم که سگ خون می خورد خونخوار می گردد

عجب حکایتی است آمدیم ملتی را آزاد کنیم، حال چه آسان انسانها را در بند کرده ایم. می گوییم با قدرتی جهنمی درگیریم، اما خود جهنم ساخته ایم. دیکتاتوری را قاطعانه نفی میکنیم اما برای نفی دیکتاتوری، خود دیکتاتوری میکنیم. ما گفتیم انسان طراز نوین می سازیم، اما انسانها را بی طراز می کنیم. گفتیم رهایی انسان هدف ماست، اما خودمان ملاک و معیار رهایی وحق وحقیقت شدیم. هرکه بامن است، یاچون من است، حق است. هرکه بامن نیست، هرکه هست باشد، پشیزی نیست.
رقتم می آمد. ادبیات دوران استالین را خوانده بودم. سر در گریبان خود می کردم و نیشخندی به خودم و تاریخ می زدم. این تفریحم شده بود و رنجم، دردم بود و درمانم. ازطرفی از درک و فهم این همه به اصطلاح شوخ طبعی تاریخ لذت می بردم، واز طرفی به خاطر سرنوشت کسانی که بر اسب موهوم توهمات خود گرفتارند رنج می کشیدم. چه روزهایی بود، چه حال و هوایی بود. انشالله برای هیچ ملت ومردمی تکرار نشود.
وای از قربانیان این گونه روزها، وای از کسانی که همه هویت و موجودیت خود را بربادرفته می دیدند؛ اسیرانی که باعشق به آزادی به اسارت مدافعان آزادی گرفتار شده بودند، زندانی در زندان، چه تناقضی، چه طنز تلخی؟ اسیرت می کنم تا آزاد شوی، خفه ات میکنم تا نفس بکشی، خوارت میکنم تا عزیزشوی، در بندت میکنم تا دربند نباشی، پیروی ام کن تا پیرو نباشی، کنترلت میکنم تا از کنترل ساواک رها شوی.
آدم باهوشی نیستم، بیش از دیگران نمی فهمم، اما مثل روشنایی روز درک میکردم که این تناقض است. بارها در تنهایی خود تا صبح دو زانو می نشستم. اصلا حواسم نبود که دو زانو نشسته ام، گریه میکردم و می خندیدم. تلخ می شدم و شیرین. خدای من، این چه داستانی است.

دکتر محمد محمدی( گرگانی) - کتاب خاطرات و تاملات در زندان شاه-صص 452و453
@mohammadigorgani

BY javad kashi


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/javadkashi/784

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Investors took profits on Friday while they could ahead of the weekend, explained Tom Essaye, founder of Sevens Report Research. Saturday and Sunday could easily bring unfortunate news on the war front—and traders would rather be able to sell any recent winnings at Friday’s earlier prices than wait for a potentially lower price at Monday’s open. The Security Service of Ukraine said in a tweet that it was able to effectively target Russian convoys near Kyiv because of messages sent to an official Telegram bot account called "STOP Russian War." At its heart, Telegram is little more than a messaging app like WhatsApp or Signal. But it also offers open channels that enable a single user, or a group of users, to communicate with large numbers in a method similar to a Twitter account. This has proven to be both a blessing and a curse for Telegram and its users, since these channels can be used for both good and ill. Right now, as Wired reports, the app is a key way for Ukrainians to receive updates from the government during the invasion. In February 2014, the Ukrainian people ousted pro-Russian president Viktor Yanukovych, prompting Russia to invade and annex the Crimean peninsula. By the start of April, Pavel Durov had given his notice, with TechCrunch saying at the time that the CEO had resisted pressure to suppress pages criticizing the Russian government. But because group chats and the channel features are not end-to-end encrypted, Galperin said user privacy is potentially under threat.
from sg


Telegram javad kashi
FROM American