group-telegram.com/sitpor/539
Last Update:
عامهپسند خوب است ولی با احتیاط حمل شود!
هرکسی میتونه کتاب «تاریخچه مختصر زمان» هاوکینگ یا «ترتیب زمان» روولی رو بخونه، لذت ببره و بعدش هم به ماهیت زمان، سیاهچالهها و مِهبانگ فکر کنه. اما باید به خاطر بسپاره که برای نتیجههایی که میگیره یا افکاری که برای خودش بسط میده حتما باید با یک متخصص مشورت کنه. اگر هم واقعا به این موضوعات علاقهمند شد که خب شروع به تحصیل در این چیزها کنه!
باید به خاطر بسپاریم که معمولا کتابهای عامهپسند یک جایی کُمیتشون لنگ میزنه و فقط متخصصهای امر میتونن در دام کجفهمیهاش نیفتن. مهم هم نیست که چه کسی اون کتاب رو نوشته، هاوکینگ یا روولی. برای همین همیشه موقع مطالعه آثار عامهپسند باید گوشه چشمی به این نکته هم داشته باشیم.
پیدا شدن کجتابی در عامهپسندها فقط به این برنمیگرده که در ساده کردن مفاهیم ممکنه بخش مهمی از اطلاعات از بین بره. یا اینکه راوی توانایی لازم در بیان مسئله به زبان مردم را نداشته باشه یا غرضورزانه به یک موضوع بپردازه. بلکه به این خاطر که وقتی محتوایی به جای مطرح شدن در یک گروه محدود به متخصصها، به سپهر عمومی میاد دو اتفاق مهم میافته:
اول این که هر شخص مستقل از دانش قبلی و توانایی تجزیه و تحلیل یک مطلب جدید با یک سری مفاهیم یا پرسشهای جدید روبهرو میشه. به همین خاطر، افراد مختلف درکهای مختلف یا کجفهمیهای مخلتف میتونن پیدا کنن. شما به کسی که کوررنگی داره چهطور میتونید حالی کنید که فلانجا سبزه و کنارش قرمز؟! مضافبر اینکه وقتی موضوعی در سپهر عمومی مثل تالارهای گفتوگو یا کلابهاوس مطرح میشه به دنبالش بحث و حرف و حدیث هم پیدا میشه. اون موقع آدمهای مختلف با درکهای متفاوت و همراه با سوگیریهای خاص خودشون بر سر موضوعاتی بحث میکنند که ممکنه اصلا ربطی به هم نداشته باشند.
دوم اینکه اگر یک قدم برگردیم به عقب، قبل از رویارویی با یک اثر عامه پسند، باید به خاطر بسپاریم چیزی که امروز به عنوان یک یافته علمی در دسترس ما قرار گرفته وحی منزل نیست و میتونه نادرست یا ناکامل باشه یا فقط در شرایط خاصی درست باشه. به قول فاینمن، گزارههای علمی از این جنس نیستند که چه چیزی درست یا نادرسته، بلکه اونا گزارههایی هستند با درجههای مختلفی از عدم قطعیت در مورد چیزهایی که میدونیم. به همین خاطر حتی متخصصها که مسائل رو با جزئیات فنی بیشتری میدونند و درک عمیقتری از مسائل دارن هم همیشه با نگاه تردید به یافتهها نگاه میکنند. در عامهپسندنویسی ممکنه بسته به پیچیدگیهای فنی، عامهپسندنویس از بیان یا شرح بعضی از جزئیات خودداری کنه. حالا شما حساب کنید موقع خوندن عامهپسندها که خیلی از جزئیات محو شده چه میزان باید به درکمون از طبیعت شک کنیم. شک البته لزوما چیز بدی نیست؛ علم فرهنگ شک و تردیده. ما با تشکیک، در علم بالغ میشم!
علم یک مسیر شناختی پویا است. یعنی با وجود عدم قطعیتهای همیشگی، به مرور زمان، به واسطه یافتهها و نظریههای جدید درک ما از اتفاقات دچار تغییر و تحول میشه. بعضی از اوقات کتابهای عامهپسند قدیمی تا سالها مثل تکهای جواهر میدرخشن چون خالق اثر درک عمیقی از موضوع و زبردستی خاصی در بیانش داشته و از همه مهمتر در انتخاب موضوع به قدری خوششانس یا شاید آگاه بوده که در چشمانداز پیش رو درک ما از اون موضوع دچار تغییر اساسی نشده. به عنوان مثال، ایده اساسی کتاب درخشان «طبیعت چگونه کار میکند؟» پیرامون بحرانیت خودسامانده است. در حالی که امروز که حدود ۲۰ سال از نگارش اون کتاب میگذره میدونیم که بحرانیت خودسامانده روشی نیست که طبیعت برای کار کردن انتخاب کرده باشه مگر در موارد بسیار نادری!
📎 sitpor.org/2022/08/complexity-science-books
----------------------------------------------
@sitpor | sitpor.org
instagram.com/us/sitpor.com_media
BY Sitpor.org سیتپـــــور
Share with your friend now:
group-telegram.com/sitpor/539