Telegram Group Search
کانال صلح اندیشان تبرستان pinned «🔹گزارش تصویری: ♦️آئین افتتاح دفتر گروه صلح اندیشان تبرستان ♦️دانشگاه علمی و کاربردی فرهنگ و هنر آمل ♦️چهارشنبه، اول اسفند ۱۴۰۳ 👇👇👇👇👇»
کانال صلح اندیشان تبرستان pinned «https://www.isna.ir/news/1403120402052/%D8%AF%D9%81%D8%AA%D8%B1-%DA%AF%D8%B1%D9%88%D9%87-%D8%B5%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%A8%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B…»
کانال صلح اندیشان تبرستان
**نتیجه هم چنان، همان روندها و رویدادها تداوم یافت: ارزش گذاری «عقاید و باورها»، بیش از وجود خود« انسان»؛ ستاندن جان انسان، به مثابه کم ترین بها در ازای ناهخوانی با باورها؛ جابجایی خادم و مخدوم؛ یعنی آدمیان هم چنان خدمت گذار عقاید(این بار تحت عنوان «ایدئولوژی»ها).…
شنبه های صلح با خویشتن؛ تعصب؛ بنیادی ترین پادصلح فکری (4)
(شنبه 1403-12-4)
حسین جمالی، دانش آموخته علم سیاست(هیات علمی بازنشسته دانشگاه مازندران)
* چو نیک بنگریم، بسا بسیاری از ناصلح ها، در «تعصب» ریشه دارند.
* در تعصب، عمدتاً «عقیده و باور» به جای «انسان و انسانیت» می نشیند.
** خلاصه پیشین: «عصر مدرن که بارقه امید به رخ بربستن تعصبات و خشونت گرایی را نوید می داد، نه آن که چندان نپایید، بلکه این ناصلح و پادصلح، با چهره های نو، فجایعی وحشتناک تر رقم زدند، مانند کاربرد بمب اتم برای ختام جنگ جهانی دوم».
3. دوران متأخر
این دوره هشتاد ساله(1945-2025)، چنان پیچیده است که درک روندهای کلی آن، بسیار دشوار است. با وجود این، تلاش می کنیم طی چهار فقره، وجوه چهارگانه الف) مصداق های برجسته خشونت و تعصب ب) مصداق های مهم پیشرفت و رفاه[و کاهش نسبی آن ناصلح و پادصلح] ج) اندیشه های تحلیل وضعیت د) راه حل های بدیع را بازشکافی کنیم.
الف) تداوم روند همسازی تعصب های کهن و نو و خشونت های تمام عیار
در کشاکش تاریخ معاصر قرن بیستم، با دو جنگ جهانی و آن بی رحمی های دهشتناک و ستاندن جان میلیون ها انسان، وجدان نگون بخت بشر، به سرعقل آمد و «اندیشیدن» در «وضع بشر» را به اصلی ترین مساله اش تبدیل کرد. به دیگر سخن، روح ناآرام و سرگردان آدمی با حیرت و سرگشتگی و به امید گشودن افق های جدید، به «بازاندیشی» روی آورد. تجربه زیسته بشر از رویدادهایی که شاید هرگز انتظارش را نداشت، چنان در جلوی چشمانش رژه می رفتند که ضرورت بازاندیشی انتقادی را ضروری می ساخت. در واقع، این بار بشر با بحران وجودی و هویتی مواجه شده بود که اگر چاره جویی های بنیادین نمی کرد، امکان نابودی گونه اش در روی زمین (با قدرت تخریب گری سلاح های هسته ای) می رفت. چاره جویی ها، از هر طرف آغاز شد.
فاتحان در صحنه های نبرد، با ساختارهای نوین(چون سازمان ملل متحد و شورای امنیت)، گام نخست را برای جلوگیری از تکرار وقوع چنین فجایعی برداشتند. دیگرانی نیز مسیر تدوین منشورات حقوق بشری و کنوانسیون های مربوطه را در پیش گرفتند. سازمان ملل، از طریق دهه استعمارزدایی(دهه 1970)، مرحله ای از رفع سلطه گری و کاهش خشونت را برای استقلال مستعمرات بنیان نهاد. اما با همه این چاره جویی ها، منازعه و تعصبات هم چنان با صورت بندی های جدید، سرنوشت آدمی را در این کره خاکی، دچار رنج های بیشمار می کرد.
در واقع، مردمان در اندیشه و زیست شان در جوامع مختلف، اعم از مدرن و غیرمدرن(و حتی ضد مدرنیته)، به جای تحقق وعده آرمان های نجات بخش و روشنایی(خیر عمومی، همزیستی مصالحه جویانه، رفع سلطه و خشونت)، اینک بحران های تشدید شونده را تجربه می کردند. به جای آرمان های والای کمال گرایانه و غایت مدار، هم چنان خشونت، تعصبات و خصومت ها، سرکشانه پیش می تازیدند، قلمروهای جدیدی را فتح می کردند و جان آدمیان را می ستاندند.
هر چند مرگ میلیون ها انسان در اروپا، آنها را تا حدودی به «رواداری و بازاندیشی» سوق داد، با این وجود، دست کشیدن از سرزمین های مستعمراتی، حتی با خشونت تمام عیار که اساساً با رواداری سر سازش نداشت، چندان آسان نبود که مبارزات و جنگ های استقلال طلبانه مستعمرات و مقاومت استعمارگران، چون جنگ الجزایر، نمونه ای از آن است. سرمداران دو ایدئولوژی لیبرال(امریکا) و کمونیسم(شوروی استالینی و متحد نوظهورش چین)، نبرد برای تسخیر حوزه های نفوذ را آغاز و گسترش دادند که جنگ کره و ویتنام، دو نمونه شاخص اند. دولت نوتاسیس اسراییل و جنگ های اعراب و اسراییل، با آن بن مایه های غلیظ تعصبات دیندارانه و ناسیونالیستی، بخش دیگری از تداوم روند جان ستانی، بین آنها طی سه دهه بود. تعصبات ریشه دار نژادپرستانه، به طور مثال در افریقای جنوبی، خود، نشان از ریشه دار بودن این ناصلح و متعاقب آن خشونت ورزی داشت. تازه، شکل گیری دولت های نوتاسیس مابعد استعماری و سیاست های ایدئولوژیک نظام های نوآیین، مانند عملکرد پل پوت و خمر سرخ در کامبوج، نشان از ریشه دارتر بودنِ فراتر از تصوراتِ گریزناپذیری این امور در زندگی مردمان ملل مختلف داشت.
حال، به این ها، باید به قامت ایدئولوژی درآمدن دین را نیز افزود. «دین» به قامت «ایدئولوژی» درآمد و لباس ایدئولوژی به تن کرد و جان ستانی را به کار روزمره خود تبدیل کرد. این بار، با سربرآوردن گروه های سلفی(چون داعش و طالبان)، بنیاد زندگی در این آیین های نوظهور ولی واپس گرا، حیات هم باوران و ممات ناباوران را هدف گرفت. در واقع، تجربه بنیادگرایی اسلامی در قالب های طالبانیسم، القاعده، داعش و جمهوری اسلامی، روح تازه ای را در تعصب و خشونت ورزی در سرزمین های جهان اسلام دمید.
کانال صلح اندیشان تبرستان
**نتیجه هم چنان، همان روندها و رویدادها تداوم یافت: ارزش گذاری «عقاید و باورها»، بیش از وجود خود« انسان»؛ ستاندن جان انسان، به مثابه کم ترین بها در ازای ناهخوانی با باورها؛ جابجایی خادم و مخدوم؛ یعنی آدمیان هم چنان خدمت گذار عقاید(این بار تحت عنوان «ایدئولوژی»ها).…
به ویژه، ترورهای کور القاعده، فتح سرزمینی داعش با آن خشونت گرایی غیرقابل وصف و نیز تاریک اندیشی طالبان افغانستان در دو دوره متناوب، وضع بشر را در پایان قرن بیستم و آغاز دو دهه نخستین قرن بیست و یکم، تیره و تارتر کرد. هر چند، تعصب و خشونت در جمهوری اسلامی، در لفافه ای از الهیات، تئوریزه و در چارچوب قانون، توجیه و مشروع، پنداشته شده و می شود. البته، تکرار این تجارب در جوامع درگیرِ «باورمندی سفت و سخت به ادیان»، چون هندوئیسم در هند و خشونت گرایی ناشی از آن علیه سایر ادیان، خود، بخشی از واقعیت جهان امروز است.
عملکرد سرکوب گرانه نظام های توتالیتری و دیکتاتوری، در اروپای شرقی(مانند چکسواکی و لهستان)، امریکای لاتین(پینوشه در شیلی)، شرق آسیا(حکومت گری نظامیان در کره جنوبی) و شمال افریقا(مصر در دوران جمال عبدالناصر)، حکایت از ناگزیری روندهای پیشین داشت.در این میان، تاریک اندیشی ها، سخت گیری ها، جنگ ها و رنج ها، میلیون ها انسان را ناچار به مهاجرت های گسترده کرد که جهان امروز در اثر آن، نوعی از جابجایی جمعیتی را تجربه کرد. تداوم نظام های قبیله ای در افریقا، به نسل کشی قومی در روندا و جنگ های داخلی در دیگر کشورها دامن زد. در این میان، تجاوز روسیه به اوکراین و جنگ حماس و اسراییل، بازتابی عمیق تر از تعصبات و خشونت گرایی در جهان مدرن را به نمایش گذاشت. تعصبات دینی و مذهبی در جنگ غزه(جنگ چند جبهه ای اسراییل، حماس، حزب الله لبنان، ایران و حوثی های یمن) و تعصبات ناسیونالیستی در جنگ روسیه و اوکراین، تخریب و جان ستانی را به امری عادی و روزمره تبدیل کرد.
هنوز باندهای مخوف و تبهکار مافیایی، قربانی می گیرند(کلمبیا و مکزیک). قتل دسته جمعی، در دل سنت های قبیله ای، در کار است. عقاید و باورهای دینی، موجب ترورهای کور و قتل عام های وحشتناک می شوند. اسلحه، زور و خشونت، در بسیاری از موقعیت ها، عامل تعیین کننده برای حل مساله اند و هنوزهای دیگر هم. از این رو، ما شاهد کاهش رواداری و افزایش تعصب ورزی های کهن و نو(به طور مثال، ظهور راست افراطی و نژادپرستی نوین در اروپا) با خشونت های تمام عیار در جهان هستیم.
**نتیجه
وجود روندهای موازی، متداخل، پیشرونده و فزاینده(روی تاریک آن، اینجا نشان داده شد و روی روشن آن، در جستار آینده خواهد آمد). جریان های فکری موازی و متداخل، به صورت پیش رونده، هم چنان پویایی و بالندگی خود را در اینجا و آنجای جهان دارند.
* تو مگو جمله بجنگند و ز صلح من چه آید
تو یکی نه ای هزاری، تو چراغ خود برافروز
* دیدن خود در آینه دیگری
* من با تو در صلحم(I’m at peace with you)
سپاس، دوستدارتان، جمالی
به نام خداوند صلح و دوستی

هجدهمین ارائه مجازی
صلح اندیشان تبرستان

زمان: چهارشنبه ۸ اسفند ساعت ۲۰

موضوع: معرفی خانه صلح پایدار گرگان

سخنران: خانم صنم طالبی

دومین ارائه از استان گلستان

لینک کانال صلح اندیشان تبرستان
https://www.group-telegram.com/solh_andishan_tabarestan.com
سلام خدمت همه صلح اندیشان گروه و وقت به خیر

بحمدلله در نیمه دوم سال جاری، تا کنون ۱۸ ارایه مجازی در چهارشنبه ها برگزار گردید و این برنامه پسندیده همچنان ادامه دارد.

می دانیم که در فرهنگ سازی و شکل گیری تمدن ها، نقش کتابت چقدر تعیین کننده است. در بحث خلق و بسط فرهنگ صلح نیز این چنین است.

به همین جهت، مدیران گروه صلح اندیشان خطه تبرستان، تصمیم گرفتند تا این ارایه ها را در قالب کتاب (چاپ دیجیتال و الکترونیک) منتشر نماید. لازمه تدوین کتاب، مکتوب شدن مباحث ارایه شده از سوی دوستان است. بدیهی است مقالات در این مجموعه، به نام استادان منتشر می گردد.

با این وصف هم از ارایه کنند گان محترم این نیم فصل تقاضا داریم در صورت امکان مکتوبی از بحث خوبشان را برایمان بفرستند و هم ارایه کنندگان بعدی نیز این رویه خوب را اجرایی نمایند تا این گفتگوهای علمی ماندگار گردد و مورد بهره برداری پژوهشگران قرار گیرد، انشاالله.

زمان دریافت مقالات و نوشته ها (ارایه ها) تا پایان فروردین ماه سال بعد است.

با احترام
کانال صلح اندیشان تبرستان pinned «سلام خدمت همه صلح اندیشان گروه و وقت به خیر بحمدلله در نیمه دوم سال جاری، تا کنون ۱۸ ارایه مجازی در چهارشنبه ها برگزار گردید و این برنامه پسندیده همچنان ادامه دارد. می دانیم که در فرهنگ سازی و شکل گیری تمدن ها، نقش کتابت چقدر تعیین کننده است. در بحث خلق…»
کانال صلح اندیشان تبرستان
شنبه های صلح با خویشتن؛ تعصب؛ بنیادی ترین پادصلح فکری (4) (شنبه 1403-12-4) حسین جمالی، دانش آموخته علم سیاست(هیات علمی بازنشسته دانشگاه مازندران) * چو نیک بنگریم، بسا بسیاری از ناصلح ها، در «تعصب» ریشه دارند. * در تعصب، عمدتاً «عقیده و باور» به جای «انسان…
شنبه های صلح با خویشتن؛ تعصب؛ بنیادی ترین پادصلح فکری (5)
(شنبه 1403-12-11)
حسین جمالی، دانش آموخته علم سیاست(هیات علمی بازنشسته دانشگاه مازندران)
* چو نیک بنگریم، بسا بسیاری از ناصلح ها، در «تعصب» ریشه دارند.
* در تعصب، عمدتاً «عقیده و باور» به جای «انسان و انسانیت» می نشیند.
** خلاصه پیشین: « دوره هشتاد ساله(1945-2025): وجوه چهارگانه الف) مصداق های برجسته خشونت و تعصب ب) مصداق های مهم پیشرفت و رفاه[و کاهش نسبی آن ناصلح و پادصلح] ج) اندیشه های تحلیل وضعیت د) راه حل های بدیع، «الف» بررسی شد و اینک قسمت «ب»)».
3. دوران متأخر
ب) مصداق های مهم پیشرفت و رفاه[و کاهش نسبی تعصب و خشونت]
وضع بشر در کره خاکی، با تصویر تیره و تاری که ارائه شد، تا حدودی غیرواقع بینانه است. به تعبیر گفتمانی، با برجسته سازی موارد پیش گفته، وجه روشن و امیدبخش، به حاشیه رانده شد و حذف گردید. به تدریج که از جنگ جهانی دوم، فاصله گرفته و به دهه های پایانی قرن بیستم و نیز قرن بیست و یکم وارد می شویم، «وضع بشر» در برخی کشورها، از نظر «تعصبات و خشونت گرایی»، متفاوت از دیگر مناطق می شود.
کشورهای اسکاندیناوی، شامل «سوئد، فنلاند، نروژ، دانمارک، ایسلند و جزایر فارو»، از جمله جوامعی هستند که با نظم دموکراتیک پایدار، شادی و خوشبختی را میان همگان تقسیم کردند، تعصبات را تضعیف و خشونت را به حداقل ممکن رساندند. گزارش های متعدد و متنوع از همزیستی مسالمت آمیز با رواداری بالا و سطح بسیار پایین تمایل به خشونت، در دست است.
دولت های عربی عضو شورای همکاری خلیج فارس شامل«عربستان سعودی، کویت، قطر، عمان، امارات متحده عربی و بحرین»(بدون عضویت ایران و عراق)، سطحی از رفاه، همکاری و تاب آوری را در کشورهایشان ایجاد کردند که گزارش های رواداری و نوگرایی، بیش از تعصب و خشونت ورزی، دیده و شنیده می شود.
بخش مهمی از امریکای شمالی(ایالات متحده و کانادا)، سرزمین «فرصت ها و رویاها» نام گرفته است. کانادا با رویکرد «چندفرهنگ گرایی» و ایالات متحده با دمکراسی پایدار، توانستند فرصت شکوفایی و خودشکوفایی را در سرزمین هایشان را زنده نگه دارند. روند غالب در این جوامع، رواداری و زیست مسالمت جویانه است.
اتحادیه اروپا، بعد از جنگ جهانی دوم، با فراز و نشیب های بسیار، هم اکنون شامل 27 کشور است که می توان بدان عنوان سرزمین صلح و آشتی داد. دولت هایی که طی 80 سال اخیر، روح رواداری، مصالحه و خشونت پرهیزی را در درون خود نهادینه کرده اند.
دولت های تازه توسعه یافته(عمدتاً در شرق آسیا و آسیای جنوب شرقی)، زیست و زندگی در این کشورهای حدود 20 گانه، عمدتاً توام با صلح و آرامش است. شاید، تاریخ به آنها آموخته باشد که تعصبات و خشونت ها، مایه نکبت اند و رواداری و مسالمت جویی، مایه سعادت. علاوه بر زیست صلح آمیز درون کشوری، اتحاد و ائتلاف میان کشورها هم بین مایه های پیشرفت را در کل منطقه فراهم کرده است.
در این میان، حتی دولت های کوچکی چون بوتان(در جنوب آسیا) و بوتسوانا(جنوب افریقا)، راه و رسم زیست انسانی و اخلاقی را پیشه خود کردند و در زمره کشورهای تازه توسعه یافته قرار گرفتند. دولت های اروپای شرقی و کشورهای استقلال یافته از تجزیه شوروی نیز بیشترشان در مسیر صلح جویی و خشونت پرهیزی قرار دارند و تنها برخی از کشورهای حوزه قفقاز(چون ارمنستان و آذربایجان)، هنوز درگیر منازعات تاریخی خود هستند.
دو دولت بزرگ و پرجمعیت هند و چین، با سنت های تاریخی متفاوت(مهاتما گاندی و مائو)، چهار دهه است که روند پرشتاب توسعه گرایی را انتخاب کردند که در پرتو آن، هم رفاه را برای ملت هایشان به ارمغان آوردند و هم صلح و آشتی را در میان مردمان، ترویج کردند. در این میان، افریقای جنوبی(نلسون ماندلا)، تارکی بر قله خشونت پرهیزی و صلح سازی در جامعه چندنژادی است. سیاست «عفو و بخشش به جای انتقام»، بعد از لغو نظام آپارتاید، روند غالب در این کشور افریقایی شد.
با مقایسه جستار پیشین، یعنی «تداوم روند همسازی تعصب های کهن و نو و خشونت های تمام عیار» و نوشتار حاضر، ما شاهد کانون های «منازعه، تعصبات و خشونت ورزی » در برخی جوامع و کانون های «رواداری، صلح دوستی و خشونت پرهیزی» در جوامع دیگر هستیم. رقابت و مسابقه بین این کانون ها هم پایان ناپذیر است. همان طور که در بخش هایی از «خاورمیانه»، قاره های«امریکا» و «افریقا» و نیز «آسیا»، آتش خشونت ورزی و تعصب، شعله می کشد، به همان سان، نسیم و حتی باد صلح جویی و رواداری هم در حال وزیدن است. چگونگی و چرایی تداوم چنین وضعیتی، موضوعی است که در قسمت «ج»( اندیشه های تحلیل وضعیت) بدان می پردازیم
**نتیجه
پویایی و بالندگی روندهای موازی، متداخل، پیشرونده و فزاینده «تعصب ورزی و خشونت گرایی» و «رواداری و صلح جویی»، در جهان کنونی.
برخلاف نظریه خطی تاریخ، هنوز نمی توان روند تقویت و تشدید شونده این اخیر را بر آن دگر، مشاهده و تجربه کرد.
تجربه «ناگزیری» این روندهای دائمی و پایدار در زندگی امروز، تامل در باب «وضع بشر» را ضروری و اجتناب ناپذیر می سازد.
* تو مگو جمله بجنگند و ز صلح من چه آید
تو یکی نه ای هزاری، تو چراغ خود برافروز
* دیدن خود در آینه دیگری
* من با تو در صلحم(I’m at peace with you)
سپاس، دوستدارتان، جمالی
2025/06/18 18:48:27
Back to Top
HTML Embed Code: