Telegram Group Search
اندیشکده تهران | Tehran Institute
🗳 انتخابات‌های سرنوشت‌ساز اروپا در سال ۲۰۲۵ #تحلیل_کوتاه 🔹 اروپا در سال ۲۰۲۵ شاهد برگزاری ۱۴ انتخابات خواهد بود که برخی از آن‌ها قابل پیش‌بینی و برخی دیگر بسیار مهم و متحول‌کننده خواهند بود. انتخابات‌هایی مانند پارلمان اتحادیه اروپا و فرانسه در سال ۲۰۲۴،…
♦️انتخابات در کوزوو و کاهش آراء حزب حاکم

#تعقیب_روند
#انتخابات_اروپا_۲۰۲۵

🔹انتخابات پارلمانی کوزوو که در روز یک‌شنبه ۲۱ بهمن برگزار شد، نتایج نسبتاً متفاوتی نسبت به دوره قبل به همراه داشت. در انتخابات پارلمانی ۲۰۲۱، حزب چپ‌گرای ضدصرب «جنبش خودمختاری» موفق شده بود ۵۰ درصد از کرسی‌های مجلس را به دست آورد و این امر به این حزب امکان داد که بدون نیاز به ائتلاف، دولت تشکیل دهد. اما در انتخابات اخیر، این حزب تنها ۴۳ درصد از کرسی‌های پارلمانی را کسب کرد که نشان‌دهنده نیاز به تشکیل ائتلاف با احزاب دیگر برای ایجاد دولت جدید است.

🔹آلبین کورتی، نخست‌وزیر کوزوو از حزب خودمختاری، در سال‌های اخیر با اتحادیه اروپا و آمریکا بر سر مسائل مربوط به روابط با صربستان و اقلیت صرب ساکن در کوزوو اختلاف نظر پیدا کرده است. به نظر می‌رسد با وجود کسب بیشترین کرسی نسبت به دیگر احزاب در پارلمان، به دلیل اینکه دولت بعدی این کشور شامل احزابی از جریانات دیگر نیز خواهد بود، روند اختلافات میان کوزوو و اتحادیه اروپا کاهش پیدا کند.

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔵نقش‌آفرینی «پتروبراس» در اقتصاد برزیل: نقاط قوت و ضعف

#اکوتهران

🔸برزیل بزرگترین اقتصاد آمریکای لاتین و دهمین اقتصاد بزرگ جهان با تولید ناخالص داخلی اسمی ۲.۱۷ تریلیون دلاری است. این کشور بزرگترین تولید کننده نفت در آمریکای لاتین و حوزه کارائیب بوده و در مجموع یکی از ده تولیدکننده برتر نفت در جهان به شمار می‌رود. در حال حاضر روزانه قریب به ۳.۵ میلیون بشکه نفت در برزیل تولید می‌شود که از این مقدار بیش از ۲.۹ میلیون بشکه در داخل برزیل مصرف شده و قریب به ششصد هزار بشکه نفت در روز صادر می‌شود.

🔹تولید نفت خام برزیل در سال ۱۹۵۳ تنها دو هزار و هفتصد بشکه در روز بود و دولت وقت این کشور با توجه به اتخاذ رویکرد جایگزینی واردات به دنبال کاهش وابستگی نفتی خود به خارج از کشور بود. با هدف اقدام متمرکز در این حوزه شرکت ملی نفت برزیل، پتروبراس، در سال ۱۹۵۳ تاسیس گردید. پتروبراس از میانه دهه ۶۰ میلادی انحصار قانونی فعالیت نفتی در برزیل را به دست آورد و پالایشگاه‌های خصوصی نیز در همین برهه ملی اعلام شده و تحت کنترل پتروبراس درآمدند.

🔹پتروبراس ضمن ایجاد واحدهای فنی و عملیاتی صنعت نفت برزیل در دهه‌ ۷۰ میلادی تمرکز ویژه‌ای بر فعالیت اکتشافی داشت و سپس در دهه ۸۰ میلادی به افزایش ظرفیت پالایشی داخلی به شکل چشمگیری مبادرت نمود. این دو اقدام، در کنار ابتکارات فناورانه «سِنپِس» (مرکز تحقیقات پتروبراس) در استخراج میادین نفتی فراساحلی منجر به کاهش وابستگی نفتی برزیل در دهه ۸۰ میلادی شد.

🔹انحصار پتروبراس در صنایع نفتی از میانه دهه ۹۰ میلادی توسط دولت برزیل پایان یافت و شرکت‌های خصوصی و چندملیتی اجازه حضور در صنایع نفتی برزیل را پیدا کردند. با اینهمه، ساختار قانونی و قراردادی تولید در صنعت نفت برزیل پس از رفت و آمد دولت‌های مختلف دوباره به سمت تمرکز فعالیت‌ها در دست پتروبراس حرکت نمود و به موجب قانون سهمی حداقل ۳۰ درصدی برای پتروبراس در قراردادهای مشارکت در تولید (Production-Sharing) منعقده تضمین شد.

🔹پتروبراس در سال‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ و با مشارکت رویال داچ شل و گالپ انرژی موفق به کشف میدان نفتی «توپی» در ۳۰۰ کیلومتری ساحل ریو د ژانیرو شد. اکتشاف و استخراج این میدان با توجه به عمق زیاد و واقع شدن در لایه پیش‌نمکی سواحل برزیل یکی از نقاط عطف فنی و اقتصادی در صنعت نفت برزیل به شمار می‌رود و با ورود این میدان به مدار، برزیل برای اولین بار مبدل به صادرکننده نفت گردید.

🔹در حال حاضر پتروبراس نزدیک به ۹۸ درصد از کل فعالیت‌های پالایشی برزیل را در اختیار دارد و بازیگر اصلی در صنایع پتروشیمی برزیل نیز محسوب می‌شود. براساس ارقام اعلامی اخیر این شرکت ۱۰۲ میلیارد دلار در سال گذشته درآمد داشته که سود خالص آن ۲۵ میلیارد دلار است. برآوردها حاکی از آن است که اشتغال قریب به هفتصد هزار نفر و رقمی نزدیک به ده درصد از تولید ناخالص داخلی برزیل به صورت مستقیم یا غیرمستقیم با فعالیت‌های پتروبراس مرتبط است. پیشرفت‌های فناورانه پتروبراس منجر به تثبیت این شرکت به عنوان یکی از پیشتازان اکتشاف نفتی زیرآب شده است. دولت برزیل همواره از منابع این شرکت به عنوان عاملی موثر در کنترل تورم و عدم انتقال نوسانات خارجی به اقتصاد داخلی استفاده نموده است.

🔹با این حال، پتروبراس با چالش‌ها و ضعف‌های مختلفی نیز دست به گریبان است که از مهم‌ترین موارد آن می‌توان به بدهی انباشته، پرونده‌های فساد و اُفت سرمایه‌ اجتماعی و آسیب‌های زیست محیطی ناشی از عملیات اکتشاف یا استخراج یاد کرد. منتقدان نحوه اداره پتروبراس را با توجه به مدیریت دولتی بر آن مورد انتقاد قرار داده و معتقدند بدهی انباشته پتروبراس ناشی از سخاوت بی حد و حصر دولت در توزیع منابع این شرکت است؛ این در حالی است که اکتشاف و حفاری پیچیده فراساحلی در پتروبراس بسیار پرهزینه و سرمایه‌بر است.

🔁مطالب مرتبط
▫️توسعه نفت محور: نقش «سوکار» در اقتصاد جمهوری آذربایجان
▫️دیپلماسی سبز: جایگاه «مصدر» در نقش‌آفرینی بین‌المللی امارات

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/249
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🌐 تعویق آزادی اسرای اسرائیلی توسط حماس؛ آیا جنگ غزه از سر گرفته می‌شود؟

#تحلیل_کوتاه

🔹دیروز حماس ۵ روز زودتر از مرحله ششم تبادل اسرا اعلام کرد به دلیل نقض توافق آتش و عدم پایبندی دشمن ‏به مفاد آن طی سه هفته گذشته تحویل اسرای اسرئیلی که قرار بود در روز شنبه هفته آینده انجام شود، تا اطلاع ‏ثانوی و تا زمان پایبندی اشغالگران به توافق و جبران تعهدات معوقه هفته‌های گذشته به تعویق خواهد افتاد؛ ‏حماس با این حال بر پایبندی خود به توافق آتش‌بس مشروط به اینکه رژیم صهیونیستی نیز به آن پایبند باشد، ‏تاکید کرد.‏

🔸مواردی از نقض توافق که حماس برشمرده است شامل ۱- تأخیر در بازگشت آوارگان به شمال غزه ۲- حملات ‏هوایی و تیراندازی به مردم و کشتار شمار زیادی از آن‌ها در مناطق مختلف نوار غزه ۳- ممانعت از ورود ‏تجهیزات ضروری برای اسکان، از جمله چادرها، خانه‌های پیش‌ساخته، سوخت و تجهیزات امدادی و ۴- تأخیر ‏در ورود داروها و مواد مورد نیاز برای ترمیم بیمارستان‌ها و بخش‌های بهداشتی می‌شود. حماس همچنین ضمن ‏اعلام این که موارد نقض را به طور مستمر ثبت و به میانجیگران کرده اما اسرائیل به نقض توافق ادامه داده است ‏هشدار داد که تاخیر در آزادی اسرا، یک پیام اخطار به رژیم اشغالگر با هدف فشار آوردن برای پایبندی دقیق ‏به تمام بندهای توافق است.‏

🔸اسامه حمدان از رهبران حماس در این رابطه گفته است تصمیم مقاومت برای به تأخیر انداختن تحویل اسرای ‏اسرائیلی به دلیل تعطیلی ۹۰ درصد از پروتکل انسانی توسط رژیم اشغالگر صهیونیستی بود. لازم به ذکر است که ‏آنچه توافق شده بود و باید تاکنون انجام می شد ارسال ۱۲،۰۰۰ کامیون کمک‌های بشردوستانه، ۵۰ کامیون ‏سوخت روزانه، ۶۰،۰۰۰ واحد مسکونی پیش ساخته و ۲۰۰،۰۰۰ چادر بوده است اما آنچه که در عمل وارد غزه ‏شد تنها شامل ۸،۵۰۰ کامیون کمک‌های بشردوستانه، ۱۵ کامیون سوخت روزانه و فقط ۲۰،۰۰۰ چادر است و ‏هیچ واحد مسکونی پیش ساخته نیز وارد غزه نشده است. علاوه بر این طبق گزارش مدیر کل وزارت بهداشت ‏فلسطین در غزه از زمان آغاز آتش‌بس در ۱۹ ژانویه گذشته تاکنون، تعداد شهدای حملات مستقیم ارتش رژیم ‏صهیونیستی به ۹۲ نفر رسیده است.

🔸با این حال به نظر می‌رسد دلیل تعویق آزادی اسرا فراتر از نقض پروتکل انسانی و موارد ذکر شده در بیانیه حماس است. دو دلیل مهم و به هم پیوسته ‏دیگر در این رابطه وجود دارد. دلیل نخست، اظهارات ترامپ مبنی بر اخراج مردم غزه از این باریکه است. اگرچه ‏طرح ترامپ یک طرح خیالی است مجموعه‌ای از اظهارات مقامات آمریکایی و اسرائیلی نشان می‌دهد آن‌ها ‏همچنان به غزه بدون حماس امیدوارند و تلاش دارند با ارعاب و دست بالا را گرفتن در مرحله دوم و سوم ‏آتش‌بس این آرزوی خود را محقق کنند. اقدام حماس در حالی که یک هشدار جدی با یک فرصت ۵ روزه ‏برای عمل اسرائیل به تعهداتش است این پیام را منتقل می‌کند که متاثر از فضای ارعاب دشمن نیست و آنچه ‏دشمن در میدان بدست نیاورده است در مذاکره نیز بدست نمی‌آورد و در صورت تداوم نقض آتش‌بس آمادگی ‏بازگشت به جنگ را دارد.

🔸دلیل دوم، مذاکرات مرحله دوم آتش‌بس است. طبق توافق قرار بود حداکثر تا روز شانزدهم از مرحله اول اسرائیل تیمی برای مذاکره به دوحه اعزام کند و مذاکرات مرحله دوم آغاز شود اما این اقدام انجام ‏نشد و رژیم با تاخیر نسبت به موعد مقرر تیمی با سطح نمایندگی پایین و بدون اختیارات لازم اعزام کرد. این ‏امر با تقویت ظن حماس مبنی بر قصد اسرائیل برای طولانی کردن مرحله اول توافق و اکتفا به آزادی اسرا لزوم یک پاسخ قاطع را برانگیخت. بنابراین حماس با اعلام تعویق آزادی اسرا این پیام را اسرائیل می فرستد که اگر قرار است این رژیم ‏به جنگ برگردد آزادی اسرا هم انجام نخواهد نشد.‏

🔸به علاوه از آنجا که این اقدام پس از امضای «یادداشت ریاست‌جمهوری» ترامپ علیه ایران و پاسخ قاطع ایران در ‏رد مذاکره با آمریکا و پس از سفر اعضای شورای رهبری حماس به تهران انجام می‌شود به نظر می‌رسد بخشی ‏از یک راهبرد هماهنگ از سوی جبهه مقاومت برای تاثیرگذاری بر محاسبات دشمن باشد.‏

به‌هرحال با توجه به بی‌نتیجه بودن راه‌حل نظامی اسرائیل در یک و نیم سال گذشته و نظر به موج مخالفت‌ها در ‏سرزمین‌های اشغالی با اختلال دولت نتانیاهو در روند تبادل اسرا، به نظر می‌رسد نقض تعهدات و ‏موضع‌گیری‌های مقامات این رژیم و همچنین اظهارات ترامپ در چارچوب تلاش برای تقویت موضع اسرائیل در ‏مرحله دوم آتش‌بس است. بنابراین انتظار می‌رود با اقدام قاطع حماس میانجی‌ها دوباره فعال شده و با تلاش برای ‏کاهش نقض تعهدات و تسریع در مذاکرات مرحله دوم، از بازگشت به جنگ اجتناب شود.

🔁مطالب مرتبط
▫️توافق آتش بس در غزه؛ متن و فرامتن
▫️
کارگردانی تبادل؛ قدرتنمایی حماس پس از آتش‌بس

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/250
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♦️زمینه‌چینی اسرائیل برای باقی‌ماندن در جنوب لبنان
◼️شورای آتلانتیک
📝نیکلاس بلنفورد

#تهران_ریویو

🔹ارتش اسرائیل تاکنون یکبار از مهلت عقب‌نشینی نیروهایش از جنوب لبنان در پایان آتش‌بس ۶۰ روزه عبور کرد و آن را تا ۲۷ ژانویه به تعویق انداخته است. حال این نگرانی وجود دارد که اسرائیل حضورش را فراتر از تاریخ دوم برای عقب‌نشینی در ۱۸ فوریه به تعویق بیاندازد. گزارش‌هایی وجود دارد مبنی بر اینکه اسرائیل در تپه‌ها و بلندی‌های نزدیک به خط آبی (نامی که سازمان ملل برای مرز جنوبی لبنان گذاشته است.) در حال ساخت چیزی است که یونیفل (نیروی حافظ صلح سازمان ملل در جنوب لبنان) پایگاه‌های عملیاتی نیمه‌دائمی می‌نامد. چنین گزارش‌هایی حدس و گمان‌های ماندن اسرائیل در جنوب لبنان را تقویت می‌کنند.

🔸اسرائیل تاکنون هیچ نشانه‌ای از اینکه پس از ۱۸ فوریه در جنوب باقی می‌ماند یا خیر بروز نداده است؛ اما مکرراً ارتش لبنان را متهم می‌کند که نتوانسته است حزب‌الله را در منطقه جنوب خلع سلاح و نیروهای خود را مطابق با آتش‌بس در سراسر منطقه مستقر کند. لبنان نیز اعلام کرده است که تا زمانی که ارتش اسرائیل از روستا و شهرها خارج نشود نمی‌تواند نیروهای خود را مستقر کند. از زمان برقراری آتش‌بس، ارتش لبنان حضور خود را در منطقه جنوب رود لیتانی (که بین ۳ تا ۲۸ کیلومتر تا خط آبی فاصله دارد) افزایش داده است.

🔸اگر ارتش اسرائیل پس از ۱۸ فوریه در لبنان باقی بماند، معمای بزرگی برای حزب‌الله ایجاد خواهد شد. ۱۳ ماه جنگ با اسرائیل بازدارندگی حزب‌الله را در برابر دشمن دیرینه‌اش کم‌رنگ شده است. اسرائیل دیگر از حزب‌الله هراس ندارد و بازدارندگی متقابلی که از جنگ ۲۰۰۶ آرامش را در طول خط آبی برقرار کرده بود با آغاز خصومت‌ها در اکتبر ۲۰۲۳ خدشه‌دار شده است. اسرائیل ادعا کرد که در ۳۰ ژانویه یک پهپاد متعلق به حزب‌الله را سرنگون کرده است. در پاسخ به این کار، اسرائیل مجموعه‌ای از حملات هوایی را علیه اهداف حزب‌الله در دره بقاع انجام داد که پیش از اکتبر ۲۰۲۳ حتی قابل تصور هم نبود.

🔸منابعی از یونفیل گفته‌اند که اسرائیل در حال ساخت پایگاه‌های نیمه‌دائمی در پنج منطقه است: ۱. خط آبی در جنوب ناقوره، جایی که مقر یونیفل قرار دارد ۲.در جبل بلاط، مقابل شهرک اسرائیلی زاریت ۳-۴. دو پایگاه در مجاورت تپه‌های تل‌العزیه (Tallet Ezziyeh) و جبل عویدا (Jabal Aweida) نزدیک روستای مرزی کفرکلا ۵. در تل حماموص روبروی شهر اسرائیلی متولا.

🔸این پایگاه‌ها شامل سازه‌های سیمانی و تجهیزات تکنولوژیک هستند که توسط دیواره‌های انفجاری محافظت می‌شوند. اسرائیل ادعا می‌کند که این پایگاه‌ها برای تسلط ارتش بر بلندی‌های مجاور خط آبی و جلوگیری از بازگشت حزب‌الله به مرز ضروری هستند. با این حال، چنین استدلالی تنها به ظاهر منطقی است؛ چراکه تصمیم به ساخت این پایگاه‌ها و استقرار سرباز خود اقدامی تحریک‌کننده است. اسرائیل از پوشش هوایی کامل در جنوب لبنان بهره‌مند است و برای نظارت بر بخش نسبتاٌ محدودی از مرز نیازی به حضور بر روی زمین ندارد. افزون بر این، ارتش اسرائیل در حال برنامه‌ریزی برای ساخت زنجیره‌ای از اردوگاه‌های نظامی در مرز خود بین فنس‌ها، شهرها و شهرک‌هاست تا از ساکنان این مناطق بهتر محافظت بکند.

در هر صورت، اگر اسرائیل پایگاه‌ها و سربازان خود را پس از مهلت ۱۸ فوریه باقی نگاه دارد، تصمیم سختی بر عهده حزب‌الله خواهد بود که به این پایگاه‌ها حمله کند یا نکند. اگر حزب‌الله حمله کند، اسرائیل احتمالا با تداوم حمله هوایی به جنوب بیروت یا ترور اعضای حزب‌الله پاسخ شدیدی خواهد داد. اگر حزب‌الله اقدامی انجام ندهد، قطعاً به اعتبار این گروه خدشه وارد می‌شود و مخالفانش در لبنان برای خلع‌ سلاح بهانه خوبی به دست می‌آورند. با توجه به این ملاحظات به گفته منبعی نزدیک به حزب‌الله یک احتمال، اجرای عملیات‌های قابل‌انکار خواهد بود که در آن مسئولیت حملات بر عهدۀ گروه‌های ناشناخته باشد و نشان دهد که مقاومت توسط ساکنان جنوب لبنان انجام می‌شود. به هر حال، با توجه به تقویت روحیه اسرائیل، بعید است که گونه دیگری از حملات توسط حزب‌الله صورت بگیرد، حتی اگر ادعایی در مورد آنها نداشته باشد.


🔁مطالب مرتبط
▫️معادله «الشّعب والجيش و المقاومة» پابرجاست
▫️ آتش‌بس در جنوب لبنان و جستجوی پیروزی در منطقه
▫️آتش بس در جنوب لبنان؟!

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/251
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔵 نشست پاریس در سایه تشدید رقابت‌های بین‌المللی در حوزه هوش مصنوعی

#اکوتهران

🔸نشست «اقدام هوش مصنوعی» (AI Action Summit) در روزهای دهم و یازدهم فوریه با شرکت مدیران عامل این صنعت و مقامات و رهبران بیش از ۵۰ کشور جهان در پاریس و به میزبانی مشترک امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، و نارندرا مودی، نخست وزیر هند، برگزار شد. این نشست را بیش از هر چیز می‌توان نمودی از تمایل فزاینده اروپا و هند به نقش‌آفرینی در حوزه هوش مصنوعی و رقابت با چین و آمریکا به عنوان دو قطب اصلی موجود در این صنعت نوظهور دانست؛ کما اینکه در بیانیه کاخ الیزه در خصوص این نشست نیز بر لزوم گفتگوی جهانی و شنیده شدن صدای همه ذینفعان -بجز چین و آمریکا- تاکید شده است.

🔹رقابت بین‌المللی در حوزه هوش مصنوعی در سال گذشته شدت گرفته است و آمریکا و چین دو قطب اصلی این رقابت به شمار می‌روند. شرکت‌های بزرگ آمریکایی مانند Open AI سرمایه‌گذاری قابل‌ توجهی در توسعه زیرساختی و نرم‌افزاری انجام داده اند و دولت جدید آمریکا نیز در روزهای ابتدایی استقرار خود از پروژه سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در هوش مصنوعی موسوم به استارگیت به ارزش ۵۰۰ میلیارد دلار رونمایی کرد.

🔹واضح است که محدودیت‌های مالی اتحادیه اروپا موقعیت این بازیگر را در حوزه سرمایه‌گذاری نسبت به سایرین تضعیف نموده و از همین رو، این اتحادیه نیازمند تمرکز و مشارکت گسترده‌تر برای جبران این شکاف است. در این میان، رونمایی چین از هوش مصنوعی جدید Deep Seek با هزینه‌های زیرساختی و نرم‌افزاری محدودتر و به صورت منبع آزاد (Open Source) این اتحادیه را به امکان رقابت با منابع محدود امیدوارتر کرده است.

مهم‌ترین ابتکار اروپایی اعلام شده در این نشست را می‌توان به برنامه سرمایه‌گذاری پنج‌ساله با ارزش ۱۵۰ میلیارد یورو در صنعت هوش مصنوعی اشاره کرد که توسط ۲۰ شرکت مهم و با هدایت «جنرال کاتالیست» انجام خواهد شد و هدف آن شکوفا ساختن کامل ظرفیت هوش مصنوعی اروپا با مرتفع ساختن شکاف میان سرمایه‌گذاران و استارت آپ‌ها عنوان شده است. این ابتکار که «قهرمانان هوش مصنوعی» نام گرفته، علاوه بر سرمایه‌گذاری قرار است در حوزه تنظیم‌گری نیز با همکاری کمیسیون اروپا فعالیت کرده و چارچوبی ساده و موثر برای تنظیم‌گری هوش مصنوعی طراحی کند.

🔹باید توجه داشت که اتحادیه اروپا در عرصه بین‌المللی پیش از آنکه یک قدرت اقتصادی یا نظامی باشد، قدرتی هنجاری است و در حوزه هوش مصنوعی نیز به وضوح تلاش می‌کند تا از نقش هنجاری خود در روابط بین‌الملل اهرم‌سازی کند. این اتحادیه اولین چارچوب قانونی و تنظیم‌گری جامع در حوزه هوش مصنوعی را در سال ۲۰۲۴ با تصویب «قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا» (EU AI Act) ارائه نموده است. نشست پاریس در واقع تلاش داشت تا دستکم بخشی از این چارچوب هنجاری را به اجماع بین‌المللی رسانده و به قلمرویی فراتر از اروپا تسری دهد.

🔹ایالات متحده در ماه‌های گذشته و در سایه تشدید جنگ تراشه‌ها، صادرات تراشه‌های فوق پیشرفته را - بجز درباره عده‌ای از متحدان نزدیک- به شدت محدود نموده و این محدودیت‌ها بر دسترسی کشورهای جنوب جهانی به فناوری‌های جدید در حوزه هوش مصنوعی تاثیر منفی دارند. هند یکی از این کشورهاست که علیرغم ظرفیت فنی قابل توجه و همکاری‌های گسترده فناوری با آمریکا، به سبب نزدیکی به روسیه و عدم کنترل کامل بر جریان تجارت تراشه متحمل این محدودیت‌ها شده است.

🔹تاکید نارندرا مودی بر همه‌شمول بودن همکاری‌های بین‌المللی هوش مصنوعی بالاخص در خصوص جنوب جهانی در نطق پایانی این نشست را می‌توان اشاره مستقیمی به همین محدودیت‌ها دانست. ترکیب تعاملات اخیر اروپا در حوزه هوش مصنوعی منجمله این نشست و تاکید مکرر این نشست بر همه‌شمولی هوش مصنوعی نشان می‌دهد که جلب مشارکت و هم‌افزایی با کشورهای جنوب جهانی یکی از تاکتیک‌های اروپا برای تقویت جایگاه خود در این رقابت است.

به نظر می‌رسد که سرنوشت بیانیه پایانی نشست، چشم انداز آتی رقابت در حوزه هوش مصنوعی را تا اندازه زیادی آشکار کند. این بیانیه و سند سیاسی غیرالزام آور، بر ضرورت پایداری و همه‌شمولی در حوزه هوش مصنوعی تاکید داشت و در انتهای نشست به امضای اغلب کشورهای حاضر از جمله چین رسید و تنها دو مخالف داشت: ایالات متحده و بریتانیا. در غیاب این امضای ساده، سئوالی که اروپا باید به آن پاسخ دهد این است که چقدر طول می‌کشد تا محدودیت‌هایی مشابه هند، اروپای شرقی و خیل عظیم کشورهای جنوب به پاریس و برلین اعمال شود؟


🔁مطالب مرتبط
▫️رونمایی چین از Deep Seek؛ لحظه اسپوتنیک در هوش مصنوعی
▫️برد و باخت آمریکا، چین و قدرت های متوسط در مسابقه هوش مصنوعی
▫️جنگ و صلح در عصر هوش مصنوعی

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/252
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♦️ترکیه و ماموریت پر کردن خلاء نظامی ایران در سوریه
◼️الجزیره نت- قطر
📝باسل المحمد

#رویة_العربیة

🔹سقوط بشار اسد نه‌تنها بر اوضاع داخلی این کشور، بلکه بر کل منطقه خاورمیانه تأثیر گذاشت. کشورهایی مانند ترکیه که از تغییر نظام سیاسی سوریه حمایت می‌کردند، در ابعاد انسانی، نظامی و سیاسی متأثر شدند و انتظار می‌رود در بازسازی سوریه نقش مهمی ایفا کنند. از سوی دیگر، سقوط بشار اسد ضربه‌ای به منافع استراتژیک حامیانش مانند روسیه و ایران وارد کرد. این کشورها سال‌ها با پایگاه‌های نظامی و نیروهای وابسته در خاک سوریه حضور داشتند، اما اکنون با تضعیف نفوذ ایران و حزب‌الله، رقابت منطقه‌ای برای پر کردن خلأ قدرت در سوریه شدت گرفته است.

💢نقش نظامی ترکیه

🔹ترکیه علاوه بر حمایت نظامی و سیاسی از مخالفان سوری، بین سال‌های ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ چهار عملیات نظامی سپر فرات، شاخه زیتون، چشمه صلح و سپر بهار در خاک سوریه انجام داد. هدف این عملیات کنترل مناطق شمال سوریه بود که تحت نفوذ داعش و یگان‌های مدافع خلق کرد (YPG) قرار داشتند.

🔹ترکیه همچنین پایگاه‌های نظامی در اعزاز، عفرین، طرابلس، راس‌العین و تل‌ابیض ایجاد کرده و ۸۱ نقطه نظارت نظامی در ادلب، حماه و حلب مستقر کرده است. این اقدام در چارچوب توافق کاهش تنش با روسیه و مخالفان رژیم سوریه انجام شد. به گفته کارشناسان نظامی، این مداخله مستقیم ترکیه مانع از پیروزی سریع رژیم سوریه و متحدانش شد و بقای مخالفان در شمال غرب سوریه را تضمین کرد که تأثیر مهمی در روند جنگ داشت.

🔹در نبرد «ردع العدوان»، گروه‌هایی از ارتش ملی سوریه تحت حمایت ترکیه موفق شدند شهر تل رفعت و منبج را تصرف کنند. هاکان فیدان، وزیر خارجه ترکیه، تأیید کرد که آنکارا توانست روسیه و ایران را متقاعد کند تا در جریان حمله مخالفان به رژیم اسد مداخله نکنند که این امر نقش مهمی در سرنگونی اسد داشت.

💢گسترش حضور نظامی

🔹ترکیه به دنبال گسترش نفوذ نظامی خود در سوریه است. گزارش‌ها حاکی از آن است که آنکارا در حال بررسی ساخت پایگاه‌های نظامی در سوریه و ارائه آموزش و تسلیحات به ارتش این کشور است. همچنین، احتمال دارد ۵۰ فروند جنگنده اف-۱۶ را به‌عنوان نیروی هوایی موقت در سوریه مستقر کند. کارشناسان معتقدند این اقدامات بخشی از برنامه عملی ترکیه برای افزایش نفوذ در سوریه است، اما موفقیت آن به پذیرش قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی و همچنین شرایط داخلی سوریه بستگی دارد.

💢از حمایت تا همکاری راهبردی


🔹احمد الشرع، رئیس‌جمهور سوریه، در سفر خود به ترکیه بر تبدیل روابط دو کشور به یک همکاری راهبردی عمیق تأکید کرد. دو کشور در حال همکاری در زمینه‌های انسانی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و به دنبال مقابله با تهدیدات امنیتی در منطقه هستند. کارشناسان معتقدند تغییرات جدید در سوریه به شکل‌گیری روابطی متفاوت با ترکیه منجر خواهد شد که می‌تواند مشارکت‌های استراتژیک چندجانبه‌ای را ایجاد کند. همچنین، سوری‌هایی که سال‌ها در ترکیه زندگی کرده‌اند، اکنون در بوروکراسی و سیاست سوریه نقش‌های تأثیرگذاری دارند و این امر توانایی ترکیه را در همکاری با دولت جدید تقویت می‌کند.

💢نگرانی‌های اسرائیل

🔹گسترش نفوذ ترکیه در سوریه باعث نگرانی اسرائیل شده است. اسرائیل از روز اول سقوط اسد، حضور نظامی خود در سوریه را افزایش داده و قله هرمون را اشغال کرده است. برخی تحلیل‌ها اشاره می‌کنند که ترکیه ممکن است به دنبال پر کردن خلأ ناشی از حذف ایران و روسیه از سوریه باشد و این موضوع می‌تواند منجر به درگیری مستقیم با اسرائیل شود. هرچند اسرائیل به طور رسمی موضعی در این مورد نگرفته، اما از نیروهای دموکراتیک کرد سوریه حمایت می‌کند. پژوهشگران معتقدند حمایت دولت جدید آمریکا از اسرائیل احتمال درگیری بین ترکیه و اسرائیل را کاهش داده است، اما اسرائیل همچنان نگران حرکت‌های نظامی ترکیه در سوریه است. گسترش نفوذ ترکیه در سوریه به‌ویژه باتوجه‌به احتمال هماهنگی ترکیه و روسیه ممکن است اسرائیل را وادار به تجدیدنظر در استراتژی منطقه‌ای خود کند.

💢پر کردن خلاء به شکل دیگر

🔹با این وجود برخی کارشناسان معتقدند که آنکارا جایگزینی برای ایران نخواهد بود. ترکیه با احترام به منافع متقابل کشورهای دیگر، در سوریه همکاری نزدیکی با کشورهای عربی مانند عربستان سعودی، قطر، اردن و عراق دارد. برخی دیگر بر این باورند هدف ترکیه تنها تأمین امنیت نیست، بلکه تقویت نفوذ منطقه‌ای و تبدیل ترکیه به جایگزین طبیعی ایران با تمرکز بر سازندگی است.

🔁مطالب مرتبط
▫️رقابت ترکیه و اسرائیل در سوریه جدید
▫️سفر احمد الشرع به ریاض و پیامدهای آن
▫️مسیریابی بلوک ضداخوان در سوریه جدید


اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/263
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🌐 سیاست تجاری ترامپ در قبال چین؛ گذشته، حال و آینده

#مقاله_تحلیلی

🔹جنگ تجاری آمریکا و چین در بازه زمانی ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ (۱۳۹۵تا ۱۳۹۹) دوره زمانی مهم از ‏منظر تقابلی اقتصادی در جهت خروج از وضعیت همکاری-تعارض به وضعیت تعارض در روابط بین دو کشور ‏است. اگر چه آمریکا با سیاست «یک چین» زمینه همکاری و وابستگی متقابل را در روابط با ‏چین افزایش داد اما جنگ تجاری آمریکا در این بازه زمانی نشان‌دهنده تغییر راهبردی در ‏روابط پیشین خود با چین است.

🔸از جمله اقدامات آمریکا در حوزه مالکیت معنوی و سیاست‌های صنعتی چین شکایت از این کشور ‏در مجامع بین‌المللی از جمله سازمان تجارت جهانی بوده است. علاوه براین در چهار فاز تعرفه های تجاری با ‏هدف «ضد دامپینگ و ضد یارانه» به ارزش ۳۵۰ میلیارد دلار بر محصولات چینی اعمال کرد و در بازه زمانی ‌‏۲۰۱۸ تا ۲۰۱۹ آمریکا به دلایل یا مسائل متعددی از جمله مسائلی چون امنیت سایبری، مالکیت ‏حقوقی و همکاری با کشورهای لیست سیاه تحریم‌های آمریکا مانند ایران و کره شمالی شرکت‌‏های چینی مانند هواووی و زد تی ای را تحریم کرد.‌‎

🔸همچنین همگام با شروع جنگ تجاری علیه چین، ایالات متحده در جهت کاهش مراوادت تجاری ‏کشورهایی که به عنوان شرکای استراتژیک این کشور لحاظ می‌شدند گامی رو به جلو برداشت و با هدف مقابله با ‏سیاست‌های چین زمینه بازدارندگی اقتصادی چین را در سطح تجارت جهانی فراهم کرد. در این لیست ‏کشورهایی مانند ژاپن، کره جنوبی، هند، آلمان، فیلیپن، ویتنام و تایلند به چشم می‌خورد که میزان تاثیر گذاری ‏فشار، حوزه مخالفت و پذیرش سیاست تهاجمی آمریکا بر علیه همکاری آن‌ها با چین متفاوت است. ‏

🔸از جمله اقدامات چین در جهت مقابله با جنگ تجاری، مذاکره مرحله اول توافق تجاری بود و همچنین تلاش کرد ‏در جهت تنوع بخشی به مراودات تجاری و اجرای طرح‌های ژئواکونومیک مانند راه‌های ابریشم گام بردارد؛ از ‏شرکت‌های آسیب دیده از تحریم حمایت کند و کاهش وابستگی به دلار ‏و ورود به عرصه ارز دیجیتال را در دستور کار قرار داد.‏

🔸با توجه به روند طی شده جنگ تجاری در دوره اول، نقش پروژه‌های راهبردی چین در سطح جهانی و در نهایت ‏کابینه انتخابی ترامپ، آمریکا کماکان بهانه مناسبی برای توجیه سیاست‌های تهاجمی خود در قبال ‏چین خواهد داشت. براین اساس ابعاد جنگ تجاری گسترده‌تر خواهد شد و به حوزه ژئواکونومی راه خواهد ‏یافت. در مقابل سیاست‌های چین نیز مانند سیاست تجاری در جواب تعرفه‌ها انعطاف‌پذیرتر خواهد شد.‏

🔸همچنین با ورود افرادی مانند دیوید پردو و مایک والتز و مارکو روبیو در دستگاه تصمیم‌گیری شاهد تداوم ‏جنگ تجاری خواهیم بود؛ برای مثال با انتخاب دیوید پردو‎ ‎به عنوان سفیر آمریکا در چین شاهد فشار بیشتر در ‏اعمال تعرفه‌های تجاری خواهیم بود؛ چرا که دیوید پردو، در ماه‌های اخیر تغییر جهت چشمگیری در مواضع ‏خود داشته و اکنون رویکردی تندتر نسبت به چین اتخاذ کرده است.

🔸افزایش تعرفه‌های تجاری یکی از راهبردهای اصلی ترامپ در مقابله با چین است و ‏به نظر می‌رسد این روند در چندین فاز با بازخوردگیری از نتایج و همچنین سیاست‌های چین ادامه پیدا کند. علاوه‌بر‌این با ‏افزایش همکاری چین با سازمان تجارت جهانی و همچنین خطر تاثیر طرح‌های تجاری آن که تحت پروژه ‏کمربند-راه در حال گسترش است به نظر می‌رسد خطر خروج آمریکا از این سازمان و فشار بر کشورهای همراه با ‏پروژه‌های ترانزیتی چین دور از باور نباشد؛ در همین راستا واکنش‌های ترامپ در مورد خرید گرینلند نیز نشان‌دهنده درک ‏اهمیت راه ابریشم قطبی در منازعه ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک با چین است. از جمله اقدامات دیگر ترامپ می‌تواند فشار بر کشورهای ثالث در زنجیره تامین مانند مکزیک و ویتنام باشد؛ چرا ‏که اگر چه در دوره گذشته تعرفه‌های سنگین بر کالای چینی گذاشته شد اما به دلیل نقش کشورهای واسط در ‏این روابط تجاری، مانعی بر سر کالاهای چینی قرار نگرفت.

بنابراین به‌نظر می‌رسد تعاملات چین و ایالات متحده در یک سیستم چرخه‎‌های بازخورد تبیین گردد؛ در این سیستم چین از استراتژی «اقدام رفت و برگشتی»در ‏جواب سیاست‌های تهاجمی آمریکا استفاده می‎کند. این نگاه استراتژیک در آمیخته با استراتژی سه جنگ افزار ‏چین است که که با سه ابزار حقوقی، رسانه، روانی چالش‌های تجاری آینده را تعدیل می‌کند.

🔗متن کامل مقاله را در سایت اندیشکده تهران بخوانید!🔗

🔁 مطالب مرتبط
▫️جنگ تجاری ترامپ و چین تحول یافته
▫️رویارویی غیراقتصادی ترامپ با چین؛ گزینه‌ها و چالش‌ها
▫️امکان توافق بزرگ آمریکا و چین

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/253
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🌐نزدیکی فرانسوا بایرو به راست افراطی برای گذر از چالش بودجه در فرانسه

#تحلیل_کوتاه

🔹سیاست فرانسه از زمان پیروزی چشمگیر حزب راست‌گرای افراطی جبهه ملی (RN) در انتخابات پارلمانی تیرماه ۱۴۰۳ با تنش‌های شدیدی مواجه شده است. در چند ماه گذشته، بودجه ۲۰۲۵ به مهم‌ترین موضوع سیاسی کشور تبدیل شده و اختلافات جدی میان احزاب را به وجود آورده است. این تنش‌ها منجر به سقوط دولت تازه تأسیس میشل بارنیه در آذر ۱۴۰۳ شد و پس از آن فرانسوا بایرو مسئولیت تشکیل دولت و تصویب بودجه ۲۰۲۵ را بر عهده گرفت. در حالی که مسئله بودجه همچنان محل مناقشه است، به نظر می‌رسد دولت بایرو بتواند تا ماه آینده آن را ساماندهی کند.

💢پیشینه مشاجرات

🔸مسئله بدهی دولت و اختلاف بر سر بودجه امنیت اجتماعی و مراقبت‌های درمانی از جمله مهم‌ترین اختلافات میان دولت راست میانه میشل بارنیه و احزاب راست افراطی و سوسیالیست بود. دولت با بدهی بالا و نیاز به کاهش مالیات و هزینه‌های درمانی مواجه بود، در حالی که سوسیالیست‌ها با این رویکرد مخالف هرگونه کاهش هزینه‌های رفاهی بودند. راست‌های افراطی نیز به دلیل عدم اتخاذ رویکرد ضدمهاجر از سوی دولت، از همکاری با آن سر زدند. در نهایت، دولت بارنیه تلاش کرد تا با استفاده از ماده ۴۹ قانون اساسی، بودجه را بدون تأیید پارلمان تصویب کند. این اقدام باعث خشم حزب راست افراطی اتحاد ملی و چپ‌گرایان جبهه مردمی جدید شد و منجر به رأی عدم اعتماد به دولت و سقوط آن گردید. پس از آن، رئیس‌جمهور فرانسه بایرو را مأمور تشکیل دولت جدید کرد تا روند تصویب بودجه ادامه یابد.

💢شرایط کنونی

🔸از زمان روی کار آمدن دولت بایرو، اعضای پارلمان چهار بار اقدام به رأی‌گیری عدم اعتماد کرده‌اند که آخرین مورد آن در روز یکشنبه ۲۱ بهمن با تنها ۱۱۵ رأی موافق، بدون حمایت برخی از چپ‌ها و تمامی راست‌گرایان، شکست خورد. این ناکامی نشان‌دهنده حمایت ضمنی اکثریت پارلمان از بودجه است. بایرو با اظهارات جنجالی ضدمهاجرتی خود توانست فشار حزب راست افراطی را کاهش دهد، اما این اظهارات همچنین سبب شد تا سوسیالیست‌ها تلاش کنند رأی عدم اعتماد دیگری علیه دولت بایرو ترتیب دهند.

🔸اقدامات دولت بایرو تاکنون نشان‌دهنده تلاش برای نزدیکی به احزاب دست راستی است. این نزدیکی همزمان با محاکمه مارین لوپن، رهبر حزب راست‌گرای جبهه ملی، توسط قاضی نزدیک به مکرون صورت گرفته است که احتمال می‌رود هدف آن جایگزینی رهبر این حزب با فردی میانه‌روتر به منظور تسهیل تعامل میان دولت و این حزب باشد.

💢پیش‌بینی وضعیت بودجه و دولت

🔸بودجه سال ۲۰۲۵ اکنون در انتظار تأیید سنای فرانسه است که قرار است در تاریخ ۳۰ بهمن‌ماه به رأی گذاشته شود. احتمال می‌رود رأی عدم اعتماد پنجم بایرو نیز به دلیل عدم همراهی راست افراطی با شکست مواجه شود و سنا نیز لایحه بودجه را تصویب کند. در این صورت، بودجه ۲۰۲۵ به طور رسمی در اواخر دومین ماه میلادی سال ۲۰۲۵ تصویب خواهد شد.

🔸البته این بدان معنا نیست که دولت بایرو پایدار خواهد ماند؛ زیرا «جنبش دموکرات» حزب بایرو یا باید با راست‌های افراطی توافق کند یا با چپ‌ها، که هر یک مستلزم تسامح در بسیاری از مسائل از جمله مهاجرت و اقتصاد است. طبق آخرین برآوردها، احتمال تقویت مارین لوپن وجود دارد و در صورت وقوع این رویداد، ژردن باردلا رهبری این حزب را بر عهده خواهد گرفت که مسیر این حزب را به سمت رویکردی میانه‌روتر و سازش‌گراتر هدایت خواهد کرد.

💢جمع‌بندی

اگرچه احتمالاً لایحه بودجه ۲۰۲۵ به زودی تصویب خواهد شد، اما شرط لازم برای تداوم دولت تازه‌نفس بایرو، توافق با چپ‌ها یا راست‌های افراطی است. اظهارات ضدمهاجرتی و همچنین رویکرد لیبرالی در بودجه نشان‌دهنده تمایل این دولت به ایجاد اتحاد با راست‌های افراطی است. با این حال، امکان تعامل و اتحاد میان این دو جناح بسیار دشوار و چالش‌برانگیز خواهد بود و در نتیجه، مسیر پرالتهابی در پیش روی دولت فرانسه قرار دارد.

🔁 مطالب مرتبط
▫️مکرون و بارنیه؛ تلاش برای خروج از بن‌بست سیاسی
▫️خیزش راست افراطی در اروپا: ابعاد و پیامدها

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/264
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🌐 توهم پست-لیبرال و تراژدی بایدنومیکس 
◾️ فارن افرز
📝جیسون فورمن

#روندهای_استراتژیک

🔸دونالد ترامپ در انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا پیروز شد و نگرانی‌های اقتصادی رأی‌دهندگان، به‌ویژه تورم و هزینه‌های زندگی، نقش کلیدی در این پیروزی داشت. بیش از ۶۰ درصد رأی‌دهندگان در ایالت‌های مهم معتقد بودند اقتصاد در مسیر اشتباهی است و ۷۵ درصد تورم را یک مشکل بزرگ می‌دانستند. با وجود شاخص‌های اقتصادی مثبت مانند نرخ بیکاری پایین و رشد تولید ناخالص داخلی، افزایش قیمت‌ها تأثیر منفی بر زندگی مردم داشت و بسیاری این مشکلات را به دولت جو بایدن نسبت دادند. 

💢 چالش‌های منتج از سیاست‌های اقتصادی بایدن


🔹جو بایدن در سال ۲۰۲۱ با شعار "ساختن بهتر" به قدرت رسید و قصد داشت اقتصاد را پس از کرونا بازسازی کند. او رویکردی جدید در پیش گرفت که شامل افزایش هزینه‌های دولت، سیاست‌های صنعتی گسترده و مداخله بیشتر در اقتصاد برای حل مشکلاتی مانند تغییرات آب‌وهوایی بود. این برنامه، که "بایدنومیکس" نام گرفت، بر سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، مقابله با انحصار و حمایت از کارگران متمرکز بود. تیم بایدن معتقد بود این رویکرد دوره‌ای جدید پس از نئولیبرالیسم ایجاد می‌کند و برای رقابت با چین، احیای تولید داخلی و انتقال به انرژی پاک ضروری است.

🔹با این حال، سیاست‌های بلندپروازانه بایدن با چالش‌های جدی مواجه شد. تورم ناشی از این سیاست‌ها بهبود اقتصادی را ناهمگون کرد و باعث افزایش فقر و کاهش درآمد واقعی خانوارها شد. طرح‌هایی مانند افزایش حداقل دستمزد و اعتبار مالیاتی کودکان نیز به‌دلیل تورم تأثیر چندانی نداشتند. افزایش هزینه‌ها و نرخ بهره، مانع رونق تولید شد و بخش خصوصی تحت فشار قرار گرفت. این شکست‌ها به نارضایتی عمومی دامن زد و راه را برای بازگشت دونالد ترامپ به قدرت هموار کرد.

💢طرح‌های اقتصادی بایدن و پیامدهای تورمی

🔸در دوران بحران کرونا، دولت بایدن با وجود بهبود نسبی اقتصاد، طرح نجات ۱٫۹ تریلیون دلاری را پیشنهاد کرد که بسیاری از اقتصاددانان آن را غیرضروری می‌دانستند. این هزینه‌های سنگین بدون توجه به هشدارهایی مانند اخطار «لری سامرز» درباره خطر تورم بالا اجرا شدند. در نتیجه، اقتصاد آمریکا با موج شدید تورم مواجه شد که از سال ۲۰۲۱ آغاز شد و به بالاترین سطح از دهه ۱۹۸۰ رسید. نرخ تورم از ۲ درصد به ۹ درصد افزایش یافت و سطح قیمت‌ها در چهار سال حدود ۲۰ درصد بالا رفت.

💢شکست سیاست‌های صنعتی و اقلیمی بایدن

🔹سیاست‌های صنعتی بایدن نیز در احیای تولید آمریکا موفق نبودند. نرخ اتحادیه‌ها به زیر ۱۰ درصد رسید، سهم کارگران در تولید کاهش یافت و خروجی تولید از سال ۲۰۱۴ بدون تغییر باقی ماند. یارانه‌ها به بخش‌هایی مانند تراشه‌ها و فناوری سبز باعث افزایش قیمت مواد، دستمزدها و نرخ بهره شد و تولید بخش‌های غیر یارانه‌ای را دشوار کرد. 

🔹در زمینه سیاست‌های اقلیمی، بایدن تلاش کرد با تمرکز بر یارانه‌ها و مقررات، تغییرات آب‌وهوایی را مهار کند. قانون کاهش تورم (IRA) در اوت ۲۰۲۲ تصویب شد و شامل یارانه‌های گسترده برای انرژی‌های تجدیدپذیر و خودروهای الکتریکی بود. با این حال، این سیاست‌ها بیشتر به نفع شرکت‌های بزرگ بوده و تأثیر محدودی بر ایجاد شغل داشتند. همچنین، انتقال از خودروهای احتراق داخلی به خودروهای الکتریکی ممکن است شوکی مشابه "شوک چین" به بخش‌های صنعتی وارد کند. 

💢شکست سیاست‌های بازتوزیع درآمد و حمایت‌های اجتماعی 

🔸در نهایت، شکست سیاست‌های بازتوزیع درآمد بایدن و کاهش حمایت‌های اجتماعی نیز به نارضایتی عمومی دامن زد. برنامه‌هایی مانند افزایش اعتبار مالیاتی کودکان و افزایش حداقل دستمزد به دلیل تورم و مخالفت جمهوری‌خواهان با شکست مواجه شدند. این کاهش‌ها یکی از بزرگ‌ترین کاهش‌های حمایت از خانواده‌ها و شبکه امنیت اجتماعی در تاریخ آمریکا محسوب می‌شود. 

💢درس‌های انتخابات ۲۰۲۴ و راهکارهای پیش‌رو 

پیروزی ترامپ در انتخابات ۲۰۲۴ بازتاب انتقاد از سیاست‌های اقتصادی دولت بایدن بود. طرفداران برنامه "ساختن بهتر" بایدن، نگرانی‌های رأی‌دهندگان را نادیده گرفتند. اکنون نیاز به تجدید تفکر در سیاست‌های اقتصادی است، نه بازگشت صرف به رویکردهای سنتی. مشکلاتی مانند اشتغال پایین، نگرانی‌های امنیت ملی و انتقال به انرژی سبز نیازمند راه‌حل‌های جدید هستند، اما این راه‌حل‌ها باید محدودیت‌های بودجه و تحلیل هزینه-فایده را در نظر بگیرند.

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/265
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♦️چین، اسرائیل و منافع متقابل
◼️مرکز الدراسات العربی الاوراسیه- مصر
📝حسین الدیک

#رویة_العربیة

🔸روابط چین و اسرائیل عمدتاً بر پایه منافع اقتصادی شکل‌گرفته و تحت تاثیر تحولات ایدئولوژیک یا سیاسی نبوده است. سیاست چین مبنی بر گسترش نفوذ از طریق قدرت اقتصادی، عامل اصلی این پایداری است. باوجود اتحاد استراتژیک اسرائیل و آمریکا، روابط چین و اسرائیل طی سه دهه گذشته تقریبا ثابت مانده و دست خوش تحول جدی نشده است. تحولات بین‌المللی و تغییرات منطقه‌ای در خاورمیانه نیز نتوانسته این رابطه را متزلزل کند، زیرا هر دو طرف بر اساس منافع مشترک همکاری خود را حفظ کرده‌اند.

🔹اسرائیل علاوه بر قدرت نظامی و اقتصادی، توجه ویژه‌ای به پژوهش‌های علمی و فنی دارد. این امر باعث شده است که اسرائیل مورد توجه چین قرار گیرد و چین نیز تلاش کرده است تا روابط اقتصادی را با این کشور تقویت کند. در اسرائیل، پژوهش‌های علمی نقش کلیدی دارند و حدود ۵۰۰۰ مرکز تحقیقاتی در اسرائیل فعال است. همچنین، به ازای هر ۱۰هزار نفر، ۵۰ پژوهشگر حضور دارند که این رقم از ایالات‌متحده (۳۸ پژوهشگر) بیشتر است. این تمرکز بر علم، جایگاه اسرائیل را در نوآوری و تحقیقات علمی ارتقا داده است.

🔹چین به‌عنوان سومین شریک تجاری اسرائیل پس از اتحادیه اروپا و ایالات‌متحده آمریکا، به‌شدت به فناوری پیشرفته اسرائیل نیاز دارد. بااین‌حال، در سیاست خارجی، رویکردی متعادل در قبال مناقشات خاورمیانه، به‌ویژه درگیری‌های اسرائیل و اعراب اتخاذ نموده است. این سیاست، جایگاه ویژه‌ای در اقتصاد جهانی به چین داده و آن را مورد توجه کشورهای درحال‌توسعه قرار داده است؛ زیرا صنایع چینی دارای ویژگی‌هایی هستند که در صنایع اروپایی و آمریکایی کمتر دیده می‌شود.

🔹در سال‌های اخیر، روابط تجاری بین چین و اسرائیل رشد چشمگیری داشته است. سرمایه‌گذاری چین در اسرائیل در سال ۲۰۱۴، ۴ میلیارد دلار بود و در سال ۲۰۲۲، این رقم به ۲۱ میلیارد دلار رسید. چین در بازار خودروی الکتریکی اسرائیل نقش عمده‌ای دارد و در سال ۲۰۲۴، ۷۱٪ از خودروهای الکتریکی فروخته‌شده در اسرائیل چینی بودند. همچنین، حدود ۲۰٬۰۰۰ کارگر چینی در اسرائیل مشغول به کار هستند.

🔹چین از این همکاری به‌ویژه در دسترسی به فناوری‌های پیشرفته اسرائیلی بیشترین بهره را می‌برد،. درحالی‌که اسرائیل این فناوری‌ها را به کشورهای عربی نمی‌فروشد، آن‌ها را در اختیار چین قرار می‌دهد. از سوی دیگر، بازار اسرائیل برای شرکت‌های چینی سکوی ورود به اروپا محسوب می‌شود، زیرا مطابق با استانداردهای اروپایی و آمریکایی فعالیت می‌کند.

🔹در سال ۲۰۱۸، شرکت "اینتل" ۴۰٪ از کل صادرات اسرائیل به چین را به خود اختصاص داده بود. صادرات تراشه‌های اسرائیلی به چین باعث افزایش ظرفیت تولید این کشور شد. اما با تشدید جنگ فناوری آمریکا علیه چین، شرکت‌های اسرائیلی نیز در صادرات تراشه با محدودیت‌هایی مواجه شده‌اند. در سال‌های ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸، اوج صادرات اسرائیل به چین عمدتاً به دلیل فعالیت "اینتل" بود.

🔹نکته قابل توجه این است که چین از وضعیت فعلی اسرائیل پس از خروج شرکت‌های خارجی در پی حوادث ۷ اکتبر ۲۰۲۳ بهره‌برداری کرده است. شرکت‌های چینی می‌توانند جایگزین این شرکت‌ها شده و از فرصت‌های فناوری اسرائیل استفاده نمایند. اسرائیل، که به‌عنوان مرکز نوآوری جهانی شناخته می‌شود، محیطی مناسب برای مدرنیزاسیون فناوری ایجاد کرده و به چین در تقویت جایگاهش در حوزه فناوری کمک می‌کند.

چین و اسرائیل برای تقویت مشارکت اقتصادی خود، چندین کنفرانس و نشست اقتصادی سالانه از جمله «فوروم سیلیکون دراگون اسرائیل» در تل‌آویو و «اجلاس نوآوری چین و اسرائیل» برگزار کرده‌اند. هدف این نشست‌ها توسعه و تقویت روابط اقتصادی بین دو کشور است. باید در نظر داشت که روابط دو کشور نه بر مبنای اصول اخلاقی یا ارزش‌های مشترک، بلکه بیشتر بر اساس منافع تجاری و اقتصادی مشترک شکل‌گرفته است. برخلاف روابط آمریکا و اسرائیل که بر اساس ارزش‌های مشترک، مذهب و فرهنگ استوار است، روابط چین و اسرائیل بر پایه ضرورت‌های اقتصادی و عمل‌گرایانه بنا شده است. این روابط به نیاز و منافع دو طرف وابسته است و تا زمانی که این نیازها ادامه یابد، منافع مشترک نیز برقرار خواهد بود. به‌طورکلی، کشورها روابط خارجی خود را بر اساس منافع اقتصادی، نه اصول اخلاقی یا ایدئولوژیک، می‌سازند.

🔁 مطالب مرتبط
▫️سیاست خاورمیانه‌ای چین در دوران جنگ

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/266
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🌐مودی در مهمان‌خانه ریاست جمهوری آمریکا

#تحلیل_کوتاه

🔹نارندرا مودی، نخست وزیر هند، چهارمین رهبری بود که پس از استقرار دولت جدید آمریکا به واشنگتن سفر کرد. وی که در این سفر به عنوان میهمان ویژه در مهمان‌خانه ریاست جمهوری آمریکا (Presidential Guest House) نیز اقامت داشت، علاوه بر دونالد ترامپ با ایلان ماسک، ویوک راماسوامی، تولسی گابارد و مایک والتز دیدار کرد. از این حیث، به نظر می‌رسد هند در سیاست خارجی دولت جدید آمریکا اولویتی کلیدی خواهد داشت. این اولویت البته عجیب نیست؛ چرا که هند شریک و متحدی مهم در سیاست مهار چین و افزایش نفوذ در منطقه هند-و-آرام برای ایالات متحده به‌شمار می‌رود و از اولویت مسئله چین برای ترامپ کاسته نشده است. موضوعات محوری این سفر را می‌توان ذیل سه عنوان (۱) دفاع، (۲) تجارت و تعرفه و (۳) سایر موارد جمع‌بندی نمود.

💢دفاع

🔸مدتی است که ایالات متحده شریک دفاعی خود در جنوب آسیا را تغییر داده و در حال گسترش همکاری‌های دفاعی خود با هند است. برای نمونه از سال ۲۰۰۸ تاکنون، هند بیش از ۲۰ میلیارد دلار تجهیزات نظامی از آمریکا خریداری کرده است. ترامپ در نشست خبری مشترک با مودی از میلیاردها دلار خرید نظامی آینده هند از آمریکا خبر داد و امکان فروش جنگنده F35 را نیز مطرح نمود. مقامات هندی پس از این دیدار، خرید F35 را در حد یک پیشنهاد و گمانه‌زنی اولیه شمردند و از این حیث، جنبه روابط عمومی مسئله را باید پررنگ‌تر از جنبه عملی آن دانست.

🔸با اینهمه، لازم است اشاره شود که هند مدتی است قصد تکمیل ناوگان جنگنده خود را دارد و خرید جنگنده روسی به دلیل وضعیت بحرانی قطعه و خرید رافائل به دلیل تجربه بحث برانگیز قبلی برای نیروی هوایی هند واجد مطلوبیت کمتری است. در همین راستا، مدت‌هاست که خرید ۱۱۴ جنگنده آمریکایی F15EX Eagle II به ارزش مجموعا ۲۵ میلیارد دلار مورد بحث است.

💢تجارت و تعرفه

🔸ملموس‌ترین چشم انداز و هدف اعلام شده در جریان این سفر را باید «ماموریت ۵۰۰» دانست که براساس آن دو کشور بر افزایش تجارت دوجانبه تا ۵۰۰ میلیارد دلار تا سال ۲۰۳۰ توافق نمودند. براساس آمارهای سال ۲۰۲۳ تجارت دوجانبه ایالات متحده و هند در مجموع ۱۹۰ میلیارد دلار بوده و تراز آن تا ۵۰ میلیارد دلار به نفع هند است. ترامپ به افزایش واردات انرژی هند از ایالات متحده به عنوان یکی از راهکارهای مطلوب کاهش کسری تجاری اشاره کرد.

🔸سایه سنگین تعرفه نیز بر مذاکرات تجاری طرفین سنگینی می‌کرد. ترامپ روابط تجاری هند و ایالات متحده را به شدت متاثر از تعرفه‌های سنگین هند دانسته و در نشست خبری این دیدار نیز متذکر شد که نظام تعرفه متقابل درباره هند نیز برقرار خواهد شد. گزارش کاخ سفید در موضوع تعرفه متقابل نشان می‌دهد که در حال حاضر تعرفه واردات محصولات کشاورزی آمریکا از هند مبتنی بر اصل دول کامله‌الوداد و برابر ۵ درصد است، در حالی که میانگین تعرفه صادرات این محصولات از آمریکا به هند ۳۹ درصد است. در خصوص موتورسیکلت نیز که یکی از مهم‌ترین کالاهای واجد مزیت نسبی در هند است، هند تعرفه ۱۰۰ درصدی علیه ایالات متحده وضع نموده و در مقابل از تعرفه ناچیز ۲.۴ درصدی بهره می‌برد.

💢سایر موارد

🔸گسترش همکاری‌های فناوری و آموزشی یکی دیگر از موضوعات مورد بحث در این سفر بود که بالاخص با توجه به دیدار مودی و ماسک بازتاب ویژه‌ای یافته است. مسئله بازگرداندن مهاجران غیرقانونی مورد استقبال هند قرار گرفته و در چارچوبی وسیع‌تر به صورت ضرورت مبارزه با قاچاق انسان مورد موافقت طرفین قرار گرفت. از دیگر موضوعات مورد بحث می‌توان به استرداد تهور حسین رعنا، پزشک پاکستانی و از اعضای لشکر طیبه به هند در آینده نزدیک اشاره کرد که از متهمان مشارکت در حمله تروریستی سال ۲۰۰۸ بمبئی است و در ایالات متحده تحت بازداشت به سر می‌برد. دادگاه عالی ایالات متحده در ژانویه گذشته درخواست اعاده دادرسی رعنا را رد نموده و زمینه‌ قانونی برای استرداد وی به طور کامل فراهم است.

💢جمع‌بندی

سفر مودی به واشنگتن و دیدار وی با دونالد ترامپ را باید در نهایت سفری سهل و ممتنع دانست. نخست وزیر هند در این سفر نه امتیاز ملموسی از ایالات متحده دریافت کرده و نه امتیاز ویژه‌ای به این کشور اعطا کرده است. کماکان، رشد و گسترش روابط دو کشور در سایه حساسیت فزاینده آمریکا بر چین قطعیت نسبی دارد؛ اما کم و کیف آن را ملاحظات متعددی از کیف و مسکو گرفته تا پکن و اسلام‌آباد تعیین خواهند کرد.

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/267
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🌐 طوفان الاقصی و شکاف در رویکرد اروپایی به مسئله فلسطین

#تحلیل_کوتاه

🔹در میان دور تند رویدادهای منطقه‌ای و بین‌المللی به ویژه با توجه روند اجرای آتش‌بس در غزه و مبادله اسرا ‏توجهات از پیامدهای طوفان الاقصی به پیامدهای آتش‌بس و حواشی تبادل اسرا منحرف شده است. یکی از ‏پیامدهای طوفان الاقصی که کمتر به آن توجه شده است شکاف در رویکرد اروپایی به مسئله فلسطین است.‏

🔸به ابتکار دیپلماتیک اسپانیا، سه کشور ایرلند، نروژ و اسپانیا در تاریخ ۲۸ مه ۲۰۲۴/ ۸ خرداد۱۴۰۳ فلسطین را به ‏عنوان یک دولت به رسمیت شناختند. اقدامی که در تعارض با رویکرد اتحاد اروپا مبنی بر موکول کردن ‏شناسایی فلسطین به یک توافق صلح جامع و پایدار بین اسرائیل و فلسطینی‌ها و به عبارتی شناسایی فلسطین توسط ‏اسرائیل قرار دارد و نمایانگر اختلافات و دیدگاه‌های متفاوت درون اتحادیه اروپا و تمایز مواضع برخی ‏کشورهای اروپایی در خصوص چگونگی برخورد با مسئله فلسطین است.‏

💢ریشه‌های اختلافات درون اتحادیه اروپا در مورد مسئله فلسطین

🔸با تداوم حمایت اتحادیه اروپا از اسرائیل علی‌رغم نقض مکرر و فاحش حقوق بشر توسط اسرائیل در جنگ اخیر، ‏برخی سیاستمداران اروپایی تلاش‌های مکرری جهت تصویب قانونی در پارلمان اتحادیه اروپا برای مشروط ‏کردن تداوم تبادل تجاری با اسرائيل به رعایت حقوق بشر کردند. این طرح در فوریه ۲۰۲۴/ بهمن ۱۴۰۲ با ‏مخالفت مواجه شد و به تصویب نرسید. دلیل اصلی ناکامی این لایحه ریشه در وجود دوگانگی و قطبیت درون ‏اروپا در خصوص مسئله اسرائیل-فلسطین دارد که موجب شده کشورهایی مانند اسپانیا که خواستار مقابله با ‏استانداردهای دوگانه در مورد روسیه و اسرائیل بودند امیدی به اقدام مشترک اتحادیه اروپا علیه اسرائیل نداشته ‏باشند و خود به دنبال اتخاذ تدابیری در این زمینه باشند.‏

🔸در حالی که کشورهای اروپایی نظیر آلمان لزوم مذاکره و توافق اسرائیل با فلسطین بر سر طرح دو دولتی را ‏پیش‌شرط به رسمیت شناختن فلسطین می‌دانند، برخی کشورها همانند اسپانیا معتقدند در صورت نبود فشار لازم ‏بر اسرائیل این توافق هرگز محقق نخواهد شد و به همین دلیل به رسمیت شناختن فلسطین را مقدمه‌ای برای تداوم ‏فرایند صلح و اجرای طرح دو دولتی در نظر می‌گیرند.‏

💢اسپانیا

🔸دولت اسپانیا سردمدار حرکت اخیر برای شناسایی فلسطین بود. در واقع یکی از طرح‌های اسپانیا برای فشار بر ‏اسرائیل برای پایان جنگ، تور سفر وزیر خارجه این کشور به کشورهای اروپایی برای به جلب حمایت از ‏شناسایی فلسطین به عنوان یک دولت مستقل بود که در این مسیر موفق به جلب موافقت نروژ، ایرلند و بعدها ‏اسلوونی شد. سابقه روابط نزدیک اسپانیا با کشورهای عربی، پررنگ بودن گرایش‌های چپ در جامعه این کشور ‏و سابقه میزبانی از گفتگوهای صلح (کنفرانس مادرید) از عوامل مهم همدردی بیشتر اسپانیا با فلسطین هستند.‏

💢نروژ

🔸نروژ نیز که در دهه ۹۰میلادی میزبان مذاکرات صلح فلسطین و اسرائیل (منجر به توافقات اسلو) بود، در ابتکاری خود را به عنوان میانجی بی‌طرف بین دو ‏طرف معرفی کرد که می‌تواند شرایط لازم برای مذاکرات را فراهم کند. با بی‌توجهی اسرائیل به مذاکرات صلح و ‏رد راه‌حل دو دولتی، نروژ به رسمیت شناختن فلسطین را گامی مثبت در راستای فرآیند صلح تلقی کرد. مقامات ‏نروژی همچنین بر این باورند که شناسایی دولت فلسطین و دولت‌داری فلسطینی‌ها می‌تواند به تقویت نیروهای ‏معتدل در فلسطین کمک کند.‏

💢 ایرلند

🔸در مورد ایرلند مهم‌ترین دلیل شناسایی فلسطین توسط این کشور را باید تجربه طولانی آن از استعمار و اشغال ‏توسط بریتانیا دانست که باعث شده که ایرلندی‌ها نسبت به ملت‌های تحت اشغال همبستگی بیشتری ‏احساس کنند. همین امر هم باعث شده است ایرلند به عنوان یک کشور کوچک و مستقل، سیاست خارجی خود ‏را بر اساس اصول انسانی و اخلاقی بنا کند. علاوه بر این فعالیت احزاب چپ‌گرا و فعالان حقوق بشر در حمایت ‏از فلسطینی‌ها با برگزاری کنفرانس‌ها، تظاهرات و کمپین‌های آگاهی‌بخشی نیز تاثیر مهمی داشته است.

💢جمع‌بندی

چنانکه که برخی از کشورهایی اروپایی نظیر مجارستان و چک قبلاً فلسطین را به رسمیت شناخته اما ‏همچنان حامی سرسخت اسرائیل هستند اکنون نیز شناسایی فلسطین توسط چند کشور اروپایی به معنای ضدیت یا ‏عدم حمایت آنها از اسرائیل نیست. با این‌وجود این اقدام آنها که عموماً ریشه در سابقه تاریخی کشورهای ‏مذکور و فعالیت احزاب چپ و فعالین حقوق بشر در این کشورها و ناامیدی از اعمال استانداردهای دوگانه توسط ‏اتحادیه اروپا دارد یک شکاف در رویکرد این اتحادیه به مسئله فلسطین را نشان می‌دهد که می‌تواند از میزان ‏سوگیری شدید آن به نفع رژیم صهیونیستی بکاهد.

🔁 مطالب مرتبط
▫️‏توافق آتش‌بس غزه؛ متن و فرامتن

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/268
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♦️خارج‌کردن ایران از هم‌سویی اوراسیایی با روسیه و چین
◼️نشنال اینترست
📝ویلیام اریک الیسون – میکا پوکاس

#تهران_ریویو

🔹چین، روسیه و ایران وارد نوعی هم‌سویی اوراسیایی با ابعاد دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی شده‌اند. واشنگتن به جای جدا کردن اعضای تشکیل‌دهنده این بلوک با راهبرد چماق و هویج، باید به دنبال خارج‌کردن ضعیف‌ترین عضو آن یعنی ایران باشد.

🔸دولت دوم ترامپ در حالی آغاز به کار می‌کند که جهان در وضعیت بحرانی و پرآشوب به سر می‌برد. جنگ روسیه و اوکراین تشدید شده است، روسیه با پرداخت هزینه انسانی فراوانی به‌آهستگی در حال پیشروی است و از پهپادهای ایرانی برای هدف‌قراردادن شهرهای اوکراین استفاده می‌کند. همچنین سربازان کره‌ شمالی در مجاورت مرزهای روسیه استقرار یافته‌اند. در خاورمیانه چند هفته از مرحله نخست آتش‌بس موقت میان اسرائیل و حماس گذشته است که می‌تواند به آتش‌بس طولانی‌تری بیانجامد؛ اما امکان فروپاشی آن در هر لحظه وجود دارد. در شرق آسیا نیز چین با قدرت‌نمایی، همسایگان خود را تحت فشار قرار می‌دهد.

🔸در مرکز این منازعه‌ها و بحران‌های جهانی به ظاهر جدا از هم، نیروی مخربی وجود دارد: نوعی هم‌سویی سه‌جانبه میان جمهوری خلق چین، روسیه نئوامپریالیستی ولادیمیر پوتین و جمهوری اسلامی ایران. شرکای این هم‌سویی در درجه بعدی کره شمالی، ونزوئلا، کوبا، حزب‌الله، حماس و حوثی‌ها هستند. اعضای این هم‌سویی "محور متجاوزان"، "محور آشوب" و "محور اراده شر" نیز خوانده می‌شوند. این قدرت‌ها در جغرافیای اوراسیایی خود، شکل حکومت خود و مخالفت با نظم جهانی آمریکایی مشترک هستند.

🔸مقامات و تحلیل‌گران، راهبردهای جامع مختلفی را برای درهم‌شکستن این بلوک اوراسیایی طراحی کرده‌اند. یکی از رایج‌ترین آنها، "راهبرد معکوس کیسینجر" خوانده می‌شود. در چارچوب این راهبرد، سیاستگذاران آمریکا قدرت ضعیف‌تر اوراسیایی یعنی روسیه را از قدرت قوی‌تر (چین) دور می‌کنند. برای این کار، آمریکا باید موفقیت ریچارد نیکسون و مشاور امنیت ملی‌اش، هنری کیسینجر را در جداکردن مائو از اتحاد شوروی تکرار کند. راهبرد دیگر، مرزبندی میان روسیه و ایران است. دولت اوباما تلاش کرد این رویکرد را اجرا کند و دولت نخست ترامپ نیز چنین چیزی را در نظر داشت.

🔸ما رویکرد سومی را پیشنهاد می‌کنیم. به‌جای شکستن روابط چین-روسیه یا روسیه-ایران به وسیله دیپلماسی چماق و هویج، واشنگتن باید بیرون کشیدن ایران(به عنوان ضعیف‌ترین حلقه اتصال) را هدف خود قرار دهد. در این راهبرد، هدف، وادار نمودن ایران به توقف همکاری با روسیه و چین در حمله به متحدان امریکا و تضعیف نظم آمریکایی است. اگرچه چنین اقدامی برنامه تغییر رژیم در ایران را متوقف می‌کند؛ اما در صورت موفقیت چرخشی بنیادین در رفتار ایران ایجاد می‌شود.

🔸نخست، دولت ترامپ باید فرمان اجرایی جدید را به شدیدترین شکل ممکن اجرا کند و سیاست فشار حداکثری علیه ایران را بازگرداند. دوم، با توجه به اتفاقاتی اخیر در غزه، واشنگتن باید کارزار خود را علیه غیرقابل‌پیش‌بینی‌ترین عضو محور مقاومت، یعنی حوثی‌های یمن، تشدید کند. سوم، واشنگتن باید به طور کامل توافق آتش‌بس اسرائیل و لبنان را اجرا و از بازسازی حزب‌الله به عنوان اصلی‌ترین نیروی نیابتی ایران جلوگیری کند. چهارم، واشنگتن باید حمله‌ بین‌المللی ایدئولوژیکی را علیه جمهوری اسلامی طراحی کند که شامل محکومیت ایران، حمایت علنی از مخالفان و تحت فشار قرار دادن ایران در سازمان ملل باشد.

🔸در نهایت، واشنگتن باید تهران و حامیانش در پکن و مسکو را در سازمان ملل و نهادهای مرتبط با آن در موضع دفاعی قرار دهد. از آنجا که چین و روسیه از حق وتوی خود در شورای امنیت استفاده می‌کنند، اقدامات مستقیم علیه تهران احتمالاً به شکست می‌انجامند. با این وجود، طراحی قطعنامه‌های ضدایرانی اعضای بلوک اوراسیایی را وادار به عقب‌نشینی و توجیه ماجراجویی‌های منطقه‌ای، مسائل داخلی و فریب‌کاری هسته‌ای می‌کند. در آخر واشنگتن باید برای مواجهه با برنامه هسته‌ای ایران آماده شود. تهران اخیرا ذخایر اورانیوم غنی‌شده ۶۰٪ خود را افزایش داده است که به سطح غنی‌سازی تسلیحاتی نزدیک است. ایالات متحده و اسرائیل باید آماده استفاده از نیروی نظامی باشند. جهت آمادگی برای چنین احتمالی، واشنگتن باید بمب‌های سنگرشکن پرقدرت نظیر GBU-57 را در اختیار اسرائیل قرار دهد.

یک کارزار موفق، نه‌تنها ژئوپلیتیک خاورمیانه را بازسازی و موقعیت منطقه‌ای آمریکا را تقویت می‌کند، بلکه با محروم کردن چین و روسیه از مهم‌ترین شریک خاورمیانه‌ای خود، آن‌ها را به‌طور غیرمستقیم تضعیف خواهد کرد. اکنون زمان آن رسیده که واشنگتن این فرصت را غنیمت شمارد.

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/269
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🌐توقف پرواز تهران-بیروت: تحلیل فراتر از رویدادهای آشکار

#تحلیل_کوتاه

🔹وقوع تصمیمات غیرمنتظره‌ای نظیر توقف پروازهای مستقیم تهران-بیروت به‌طور غیرمستقیم نشانه‌ای از پیچیدگی‌های پنهانی است که در لایه‌های سیاست داخلی و بین‌المللی لبنان در حال شکل‌گیری است. درک این رویداد به‌عنوان یک تصمیم ساده امنیتی یا اقتصادی، نمی‌تواند تصویر کاملی از وضعیت فعلی ارائه دهد. این تصمیم، به‌ویژه با توجه به حساسیت‌هایی که حول آن ایجاد شده، باید در پارادایم عمیق‌تر و پیچیده‌تری مورد بررسی قرار گیرد؛ جایی که بازیگران داخلی لبنان و فشارهای بین‌المللی به شدت در هم تنیده شده‌اند و منافع بازیگران در حال رقابت و تناقض با یکدیگر است.

🔸در حالی که برخی مقامات لبنانی، این توقف پروازها را به‌عنوان یک اقدام ایمنی معرفی کردند واقعیت این است که این تنها یک بعد سطحی از بحران در حال شکل‌گیری است؛ چنانکه بعداً نخست‌وزیر تحریم‌های اتحادیه اروپا را دلیل تصمیم به عدم اجازه پرواز عنوان کرد. با این حال در پس این اقدام، انگیزه‌های سیاسی و استراتژیک پیچیده‌تری نهفته است که با بازخوانی تاریخ و تحولات کنونی لبنان قابل درک است. سیاست‌های بین‌المللی در قبال لبنان به‌شدت تحت تاثیر فشارهای واشنگتن و تل‌آویو قرار دارد. تحولات اخیر در لبنان، از جمله تصمیمات سختگیرانه‌تر مقامات داخلی در مواجهه با ایران و حزب‌الله، به وضوح نشان‌دهنده تلاش‌هایی است که برای تغییر وضعیت لبنان و محدود کردن نفوذ ایران در این کشور در حال انجام است.

🔸لبنان، کشوری با تنوع قومی و مذهبی شدید، همیشه میدانی برای رقابت‌های بین‌المللی و منطقه‌ای بوده است. ایالات متحده و اسرائیل همواره در تلاش بوده‌اند تا نفوذ ایران و گروه‌های هم‌پیمان آن، به ویژه حزب‌الله، را در لبنان کاهش دهند. فشارهای ایالات متحده، با همراهی گروه‌های سیاسی داخلی لبنان که هم‌سو با منافع غرب هستند، به‌ویژه در مقطع حساس کنونی که لبنان با بحران‌های اقتصادی و سیاسی دست و پنجه نرم می‌کند، افزایش یافته است.

🔸اما چرا توقف پروازها این‌چنین به موضوعی حساس تبدیل شده است؟ پاسخ به این سوال در تقاطع دو واقعیت نهفته است: نخست، تاثیر بحران‌ها و جنگ‌های نیابتی منطقه‌ای که لبنان را به‌عنوان بازیگری مهم در برابر فشارهای خارجی و داخلی قرار داده‌اند؛ و دوم، تلاش‌های پنهان برای کاهش توان عملیاتی حزب‌الله از طریق محدود کردن شبکه‌های لجستیکی و ارتباطات آن با جمهوری اسلامی ایران. این موضوع به‌ویژه از آن جهت حساسیت‌زا است که حزب‌الله در این سال‌ها به عنوان یک نیروی مستقل با ظرفیت‌های گسترده نظامی و اقتصادی شناخته شده است. تضعیف چنین گروهی، به معنای تغییر اساسی در معادلات قدرت داخلی لبنان خواهد بود.

🔸این رویداد همچنین به یک موضوع دیگر اشاره دارد: تغییرات در ساختار سیاسی لبنان که تحت تاثیر روابط میان گروه‌های داخلی و مداخلات خارجی قرار دارد. با توجه به انتخاب جوزف عون به‌عنوان رئیس‌جمهور و تغییرات در کابینه، به نظر می‌رسد که لبنان در حال حرکت به سوی اصلاحاتی است که ممکن است به نفع کشورهای غربی و منافع آنها باشد. به‌ویژه در شرایطی که آمریکا به دنبال راه‌هایی برای اعمال فشار بیشتر بر حزب‌الله و ایران است، این تغییرات می‌توانند در راستای تحقق خواسته‌های واشنگتن صورت گیرند.

🔸در این فضا، تصمیمات در خصوص پروازها، تنها یک نمود ظاهری از تحولات گسترده‌تر هستند که در داخل و خارج لبنان در حال وقوع است. از این‌رو، تحلیل توقف پروازها باید در چارچوب یک فرآیند دیپلماتیک و سیاسی وسیع‌تر بررسی شود که تحت تاثیر بحران‌های داخلی، بازیگران خارجی، و تغییرات در موازنه قدرت قرار دارد.

در نهایت، این مسئله را باید به عنوان نشانه‌ای از تحولات سیاسی در لبنان و تاثیرات ژئوپولیتیک آن در منطقه دید. تصمیمات اتخاذی در این‌باره، از جمله وضعیت آتی پروازهای تهران-بیروت، در واقع، نمایانگر رقابت‌های پنهان و بازی‌های سیاسی است که در سطوح مختلف در حال جریان است و باید به دقت تحلیل شوند تا ابعاد واقعی آن آشکار گردد.

🔁مطالب مرتبط
▫️آتش‌بس در جنوب لبنان و جستجوی پیروزی در منطقه
▫️معادله «الشّعب والجيش و المقاومة» پابرجاست

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/270
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🌐روند اخراج فرانسه از آفریقا؛ از رشد آگاهی تا رقابت قدرت‌های بزرگ

#مقاله_تحلیلی

🔹کاهش نفوذ فرانسه در قاره آفریقا به ویژه در کشورهایی مانند جمهوری آفریقای مرکزی، مالی، بورکینافاسو و ‏نیجر یکی از روندهای مهم در چند سال اخیر بوده است. علاوه بر این، نشانه‌های آشکاری از افزایش تمایلات استقلال‌طلبانه در کشورهای دیگری مانند ‏چاد، گینه کوناکری، گینه بیسائو و گابن دیده می‌شود.‏

🔸نفوذ فرانسه در آفریقا بر چندپایه استوار بود که مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از: سلطه سیاسی، نظامی، اقتصادی و ‏نفوذ اجتماعی و فرهنگی. این پایه‌ها تداوم این نفوذ را در طول شش دهه گذشته تضمین کرده‌ بودند.‏

🔸همگام با جهانی‌شدن و نزدیکی فرهنگی، نسل جدیدی از نخبگان سیاسی و نظامی آفریقا ظهور کرده‌اند که ‏دیدگاه‌هایی متفاوت از نخبگان سنتی وابسته به غرب دارند. این نسل معتقد است غرب خدمات رایگان ارائه ‏نمی‌دهد و هدفش بهره‌کشی از منابع آفریقاست.

🔸جوامع آفریقایی، به‌جز مصر و تونس، از تنوع قومی گسترده‌ای در زبان، مذهب، فرهنگ و نژاد برخوردارند. ‏بسیاری از این قومیت‌ها فراتر از مرزهای ملی گسترش‌یافته‌اند. در مستعمرات سابق فرانسه، حمایت ‏این کشور از گروه‌های خاص باعث افزایش تبعیض و نارضایتی شده و به کودتا یا سرنگونی حکومت‌ها منجر ‏شده است.

🔸مأموریت‌های نیروهای نظامی فرانسه در کشورهای آفریقایی که با وعده مبارزه با تروریسم و برقراری ثبات انجام شد به‌عکس باعث رشد تروریسم شد و وضعیت ‏را در منطقه به‌ویژه در کشور مالی بدتر کرد. با تضعیف نظم تک قطبی و قدرت گرفتن چین، ظهور قدرت‌های منطقه‌ای جدید و همچنین بازگشت روسیه به ‏آفریقا، فضای مانور برای کشورهای آفریقایی گسترش‌یافته است.

🔸تاریخ نشان داده که تحولات سیاسی به‌سرعت به کشورهای دیگر، به‌ویژه همسایه‌ها، گسترش می‌یابد. نمونه‌های ‏آن شامل موج دموکراسی‌خواهی در آفریقا در دهه ۱۹۹۰ و انقلاب‌های بهار عربی است. کودتاهای اخیر در منطقه ‏ساحل در آفریقا نیز از همین الگو پیروی می کند.

یکی از مهم‌ترین عوامل کاهش نفوذ فرانسه در آفریقا را می‌توان ناتوانی یا بی‌میلی فرانسه در ارائه راه‌حل‌های ‏مؤثر برای مشکلات روزافزون جوامع آفریقایی شامل تروریسم، بی‌ثباتی اقتصادی، گسترش فقر و کاهش کیفیت ‏خدمات دولتی دانست. از سوی دیگر، ورود بازیگران جدید به صحنه آفریقا نیز فضای مانور را گسترش داده و ‏تمایل به آزادی و تنوع بخشیدن به شرکای تجاری را تقویت کرده است.‏

🔗متن کامل مقاله را در سایت اندیشکده تهران بخوانید!🔗

🔁مطالب مرتبط
▫️شاخ آفریقا جایگزین منطقه ساحل در رویکرد جدید فرانسه به آفریقا
▫️نیجریه سنگری برای حفظ نفوذ فرانسه در آفریقا
▫️خروج فرانسه از چاد؛ فرصتی دیگر برای روسیه

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/271
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♦️افزایش صادرات تسلیحات چین به خاورمیانه چه معنایی دارد؟
◼️أمد- لندن

#رویة_العربیة

🔸بر اساس گزارش مؤسسه تحقیقات صلح استکهلم (SIPRI)، صادرات تسلیحات چین به خاورمیانه در سال ۲۰۲۳ افزایش چشمگیری داشت و به بیش از ۳.۱ میلیارد دلار رسیده است. در این میان، الجزایر با ۱.۲ میلیارد دلار بزرگ‌ترین خریدار سلاح‌های چینی است (۳۸.۵٪ از کل صادرات چین به خاورمیانه) و پس‌ از آن مراکش (۴۸۶ میلیون دلار) و عربستان سعودی (۳۶۶ میلیون دلار) قرار دارند. کشورهای خاورمیانه که پیش‌تر وابسته به آمریکا و غرب بودند، به دلیل محدودیت‌های اعمال‌شده از سوی آمریکا، به‌ویژه در جریان جنگ یمن، به دنبال تنوع در منابع تسلیحاتی خود هستند.

🔹به‌عنوان‌مثال، بسیاری از قراردادهای فروش سلاح آمریکا به عربستان سعودی و امارات در سال ۲۰۲۱ به دلیل نگرانی‌های حقوق بشری ناشی از جنگ یمن متوقف شد. عربستان سعودی به‌شدت به واردات تسلیحات وابسته است و ۷۸٪ از واردات نظامی آن بین ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۲ از آمریکا تأمین‌شده است. با این‌ حال، به دلیل محدودیت‌های آمریکا، عربستان و امارات به چین روی آورده‌اند تا تجهیزات پیشرفته‌تری مانند پهپادها و سیستم‌های موشکی را بدون شرایط خاص خریداری کنند.

🔹چین با رویکردی محتاطانه و استراتژیک در خاورمیانه حضور دارد و از طریق میانجی‌گری بین عربستان و ایران و تلاش برای مصالحه بین گروه‌های فلسطینی، نقش خود را در سیاست منطقه‌ای تقویت کرده است. در کنار دیپلماسی، این کشور با ارائه تسلیحات بدون محدودیت‌های سیاسی غرب و تحویل سریع‌تر، به گزینه‌ای جذاب برای کشورهای منطقه تبدیل‌ شده است. این سیاست‌ها بخشی از «ابتکار کمربند و جاده» چین است که هدف آن گسترش حضور اقتصادی و استراتژیک در جهان، به‌ویژه خاورمیانه، است.

🔹صادرات تسلیحاتی چین شامل کشتی‌ها و ناوهای جنگی، انواع جنگنده، موشک‌، خودروهای زرهی و سیستم‌های دفاع هوایی می‌شود. با این‌ حال، هیچ کشوری در خاورمیانه سیستم‌های دفاع هوایی پیشرفته چینی مانند HQ-22 یا نسخه چینی S-300 را خریداری نکرده است. ترکیه در سال ۲۰۱۳ به خرید سیستم HQ-9 چینی علاقه نشان داد، اما به دلیل هشدار ناتو درباره مشکلات سازگاری، سیستم S-400 روسی را خریداری کرد که منجر به اخراج ترکیه از برنامه جنگنده‌های F-35 توسط آمریکا شد.

🔹آمریکا با نگرانی به افزایش نفوذ چین در خاورمیانه نگاه می‌کند، زیرا این روند می‌تواند ساختار امنیتی منطقه را که به فناوری و پشتیبانی واشنگتن وابسته است، تضعیف کند. ازاین‌رو، آمریکا تلاش دارد تا مشارکت‌های نظامی خود را تقویت کرده و متحدانش را در چارچوب سیستم‌های دفاعی غربی حفظ کند. چین اخیراً با نمایش جنگنده‌های پیشرفته J-10C و J-31 در مصر، پیامی روشن به کشورهای خاورمیانه فرستاده است. این اقدام نشان‌دهنده تمایل چین به گسترش همکاری‌های دفاعی با منطقه است.

🔹با این‌ حال، آمریکا تلاش می‌کند مانع از نفوذ چین در حوزه امنیتی خاورمیانه شود اما موفقیت دیپلماتیک چین در جذب کشورهای عربی به سازمان همکاری شانگهای و امضای ۳۰ قرارداد به ارزش ۱۰ میلیارد دلار در دهمین کنفرانس تجاری چین و کشورهای عربی در سال ۲۰۲۳، نشان‌دهنده تغییرات مهمی در سیاست خارجی این کشور است.

🔹با وجود این پیشرفت‌ها، چین هنوز از نظر نظامی و امنیتی حضور محدودی در خاورمیانه دارد. پایگاه نظامی آن در جیبوتی با تنها ۲۰۰ افسر نیروی دریایی، توانایی رقابت با نفوذ گسترده آمریکا را ندارد. این ضعف می‌تواند منافع استراتژیک چین را در معرض تهدید قرار دهد. با این‌ حال، چین با افزایش صادرات تجهیزات دفاعی و اقدامات دیپلماتیک در تلاش است تا عمق استراتژیک خود را در منطقه تقویت کند. این سیاست می‌تواند به کاهش تهدیدات غرب و تأثیرگذاری بیشتر پکن در خاورمیانه منجر شود.

یکی از نگرانی‌های جدید، دسترسی گروه‌های شبه‌نظامی با ماهیت ضدآمریکایی مانند حماس به سلاح‌های چینی است، هرچند چین ادعا می‌کند که به نهادهای غیردولتی سلاح نمی‌فروشد. درعین‌حال، حوثی‌ها از طریق ایران به تسلیحات پیشرفته‌ای دست‌یافته‌اند که می‌تواند تعادل قدرت در دریای سرخ و خلیج عدن را تحت تأثیر قرار دهد.

🔁مطالب مرتبط
▫️جنگنده‌های نسل ششم چین؛ تغییر در موازنه قدرت نظامی جهانی
▫️سیاست خاورمیانه‌ای چین در دوران جنگ

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/272
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔵 تور آسیایی اردوغان: تجارت بر محور تسلیحات

#اکوتهران

🔸رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه، در راس هیئتی عالی در فاصله دهم تا سیزدهم فوریه به سه کشور مالزی ، اندونزی و پاکستان سفر کرد. منابع رسمی ترکیه این سفرها را جزئی از ابتکار دوباره آسیا (Asia Anew Initiative) در سیاست خارجی ترکیه می‌شمارند که از سال ۲۰۱۹ مطرح شده و هدف اعلامی آن اولویت بخشیدن به همکاری‌های تجاری و اقتصادی با شرکای آسیایی است. با این‌حال، با نگاه به محتوای مذاکرات و اخبار منتشره، به‌نظر می‌رسد که صنایع تسلیحاتی ترکیه محوری‌ترین صنعت در تور آسیایی اردوغان بوده‌اند.

💢مالزی

🔹یکی از رهاوردهای این سفر رسمی که پس از ۶ سال انجام می‌پذیرفت، امضای ۱۱ تفاهمنامه در حوزه‌های مختلف دفاع، صنعت، گذار انرژی، مدیریت بحران و همکاری رسانه‌ای بود و طرفین چشم انداز مورد توافق برای تجارت دوجانبه را از ۵ میلیارد دلار به ۱۰ میلیارد دلار افزایش دادند. ترکیه و مالزی در سال ۲۰۱۴ توافقنامه تجارت آزاد امضا نمودند که این توافقنامه تاثیر بسزایی در رشد تجارت دو کشور به بیش از ۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۳ داشته است. در سال ۲۰۲۴ توافقنامه پیشین به حوزه‌های سرمایه‌گذاری، تجارت الکترونیک و خدمات نیز گسترش داده شد.

🔹در حوزه تسلیحات، مالزی همکاری نزدیکی با ترکیه بالاخص در ناوگان دفاع دریایی دارد. یکی از آخرین نمونه‌های آن خریداری سه ناوچه سبک (Corvette) از ترکیه در سال گذشته بوده است که تحویل آن برای سه و سال نیم بعد برنامه ریزی شده است. در حوزه پهپادی نیز مالزی اقدام به خرید سه فروند پهپاد «آنکا» از ترکیه نموده و مهم‌تر اینکه شرکت تولیدکننده این محصول، TAI به تازگی اقدام به تاسیس دفتری در مالزی نموده است.

💢اندونزی

🔹رهاورد سفر اردوغان به پرجمعیت‌ترین کشور اسلامی ۱۲ توافق مختلف در حوزه‌های تجارت، انرژی، تحصیلات عالیه و امور مذهبی بود و طرفین بر لزوم افزایش تجارت دوجانبه از رقم ۱.۵ میلیارد دلاری کنونی به ۱۰ میلیارد دلار توافق نمودند. ترکیه و اندونزی قرارداد مشارکت اقتصادی جامعی (CEPA) را در دست مذاکره دارند که در صورت تصویب نهایی می‌تواند تسهیلگر تجارت دوجانبه میان آنها باشد.

🔹در حوزه تسلیحات، مهم‌ترین دستاورد این سفر توافق برای تاسیس شرکت مشترک تولید پهپاد میان شرکت بایکار (تولیدکننده پهپاد بیرقدار) و شرکت رپوبلیکورپ اندونزی بود که مقرر است ۶۰ پهپاد «بیرقدار» و ۹ پهپاد «آکینجی» را به صورت مشترک تولید کنند. ترکیه و اندونزی پیشتر نیز به تولید مشترک تانک پرداخته‌اند و از طرف دیگر، جاکارتا در سال ۲۰۲۳ تعداد ۱۲ پهپاد بومی «آنکا» را از ترکیه خریداری نموده که تحویل آن‌ها در نوامبر ۲۰۲۵ تکمیل خواهد شد. شرکت روکتسان ترکیه نیز در حوزه موشک و دفاع موشکی با اندونزی وارد تعامل برای تجارت و تولید مشترک شده است.

💢پاکستان

🔹رهاورد سفر اردوغان به پاکستان نیز امضای ۲۴ تفاهمنامه مختلف در حوزه‌های صنعت، هیدروکربن، انرژی تجدیدپذیر، گردشگری و... بود. باید توجه داشت که نزدیکی سیاسی پاکستان و ترکیه علیرغم تلاش‌های بسیار تاکنون ترجمان اقتصادی متناسبی پیدا نکرده است و تجارت دوجانبه این دو کشور در حدود سالانه ۱.۵ میلیارد دلار است. دو کشور در سال ۲۰۲۳ توافقنامه تجارت ترجیحی منعقد نمودند که در مجموع تعرفه ۱۳۰ محصول را برای ترکیه و ۲۶۱ محصول را برای پاکستان کاهش می‌داد. در جریان این سفر توافق گردید که تجارت دوجانبه تا سال ۲۰۲۵ به ۵ میلیارد دلار افزایش یابد.

🔹در حوزه تسلیحات، پاکستان در میان کشورهای منطقه یکی از نزدیک‌ترین شرکای ترکیه است و دو کشور در حوزه‌های مختلفی همچون صنایع نظامی هوایی و دریایی با یکدیگر مشارکت کرده‌اند. شرکت‌های مختلف ترکیه‌ای در سال‌های گذشته بروز رسانی ناوگان دریایی و هوایی پاکستان -اعم از جنگنده‌های F16 و زیردریایی‌های تهاجمی- را بر عهده داشته‌اند.

🔹پاکستان اولین کشوری بود که برای خرید ناوچه و شناور از محصولات پروژه کشتی ملی ترکیه (MILGEM) داوطلب شد و علیرغم مشکلات عدیده مالی، در سال گذشته اقدام به خرید پهپاد آکینجی نموده است. در جریان اکسپوی مشترک اخیر دو کشور در سال ۲۰۲۴، ترکیه و پاکستان از تاسیس شرکت مشترک برای توسعه جنگنده نسل پنجمی جدید TAI Kaan خبر دادند و در جریان سفر اخیر اردوغان به پاکستان نیز شرکت TAI ترکیه از افتتاح دفتر خود در پاکستان به عنوان گامی برای تقویت همکاری‌های فنی و تولیدی مشترک رونمایی کرد.

🔁مطالب مرتبط
▫️ترکیه و ماموریت پر کردن خلاء نظامی ایران در سوریه
▫️توافق سومالی و اتیوپی با قدرت‌نمایی ترکیه در شاخ آفریقا
▫️نزدیکی پاکستان به آذربایجان: زمینه‌ها و اهداف

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/273
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♦️تهدید ترامپ برای همکاری اطلاعاتی میان آمریکا و متحدین
◼️فارن افرز
📝دیوید وی. گیو


#تهران_ریویو

🔸دیپلماسی اطلاعاتی عنصر کلیدی قدرت ملی است. واشنگتن بیشتر از آنچه عموماً شناخته ‌شده است شرکای اطلاعاتی دارد؛ زیرا کشورها و حتی گروه‌های غیردولتی که دوست ندارند تعاملاتشان با مقامات آمریکایی دیده شود، هنوز از طریق مسیرهای مخفی با آمریکا در ارتباط هستند. به طور سنتی، روابط اطلاعاتی تحت تأثیر سیاست بین‌الملل و چرخش سیاست خارجی قرار نمی‌گیرند. دولت‌ها می‌آیند و می‌روند؛ اما جریان‌های اطلاعاتی قطع نمی‌شوند.

🔹در وضعیت ایده‌آل، این روابط به دلیل اهداف مشترک در سیاست خارجی، ائتلاف‌های نظامی و جهانی‌بینی مکمل کشورها و رهبران شکل می‌گیرند؛ اما رویکرد ترامپ به نظام بین‌الملل و معماری امنیتی آن، چنین الزاماتی را بین واشنگتن و شرکایش زیر سوال برده است. برخی از متحدین آمریکا نگران هستند که ترامپ با مضایقه داشتن اطلاعات به عنوان اهرم فشار در مسائل نامرتبط، با رویکرد معامله‌ای از تبادل اطلاعات استفاده کند. برخی دیگر نگران سابقه مخدوش ترامپ در کنترل اطلاعات، ارتباط او با رهبران اقتدارگرا همچون پوتین و انتخاب وفادارانی بی‌تجربه برای سمت‌های ارشد اطلاعاتی و امنیت ملی هستند. این شرکا برای کاهش نگرانی‌های خود در به اشتراک‌گذاری اطلاعات با آمریکا محتاط‌تر خواهند شد.

🔹اگر ارتباطات اطلاعاتی خارجی آمریکا کاهش یابد، امنیت ملی آن به خطر می‌افتد. این ارتباطات به دولت‌ها اجازه می‌دهد تا با دسترسی به منابع، یک هدف اطلاعاتی را تحلیل کنند؛ برای ارائه اطلاعات انسانی تکمیلی با شبکه‌ای از مأموران همکاری نمایند و برای افزایش اطمینان به تحلیل‌ها، گزارش‌ها را اعتبارسنجی کنند. ارتباط اطلاعاتی یک بعد اقتصادی نیز دارد. دولت‌ها می‌توانند به طور مشترک هزینه‌ توسعه و حفظ ماهواره‌ها را پرداخت کنند و وظیفه بزرگ پردازش و ترجمه سیگنال‌های اطلاعاتی را میان خود تقسیم کنند. البته این ارتباطات بعد ژئوپولیتیک نیز دارد؛ همچون تسهیل عملیات‌های جمع‌آوری و پایگاه‌یابی در خاک دولت دوست.

🔹نگرانی اطلاعاتی در آمریکا ریشه در مجموعه وقایعی دارد که در طول دوره نخست ریاست‌جمهوری ترامپ رخ دادند. در مارس ۲۰۱۷، یکی از متحدان ترامپ؛ آژانس سیگنال اطلاعاتی بریتانیا (مقر مرکزی ارتباطات دولت) را به جاسوسی از کارزار انتخاباتی ترامپ متهم کرد و باعث شد لندن به عنوان نزدیک‌ترین شریک اطلاعاتی آمریکا در اقدامی نادر، علناً از واشنگتن انتقاد کند. وقایع پس از آن جدی‌تر بودند. به گفته واشنگتن پست، در مه۲۰۱۷، ترامپ اطلاعات حساسی که آمریکا طبقه‌بندی‌شان کرده بود را با وزیر امور خارجه روسیه، سرگئی لاوروف و سفیر روسیه در آمریکا، سرگئی کیسلیاک به اشتراک گذاشته بود.

🔹اغلب ۱۸ آژانسی که گزارش جامعه اطلاعاتی آمریکا را برای وزارت دفاع می‌نویسند، توسط افسران نظامی ارشد و غیرحزبی اداره می‌شوند که موقعیتشان مدیون اعلام وفاداری به ترامپ نیست. گرچه ترامپ در انتخابات وعده داد که «امنیت ملی و ساختار اطلاعاتی کشور را از تمام بازیگران فاسد پاک خواهد کرد» اما او معتقد است «دولت پنهان» بیشتر در اف بی آی و سیا مخفی شده است و ظاهراً تمایلی به دخالت سیاسی مستقیم در آژانس‌های کمتر مطرح‌شده، مانند آژانس ملی اطلاعات جغرافیایی_فضایی (NGA) و دفتر ملی شناسایی (NRO) ندارد و این امر اجازه می‌دهد که این نهادها به همکاری‌های بین‌المللی خود ادامه دهند.

🔹جان رتکلیف، گزینه ترامپ برای ریاست سیا که در جریان استیضاح ترامپ در کنگره وفاداری حزبی خود را به او نشان داد، در دوره کوتاه ریاست اطلاعات ملی در دوره نخست، ذهنی باز داشت و مایل به شنیدن نظرات کارشناسی بود. او در جلسه استماع برای تأیید وی در ژانویه ۲۰۲۵، بر حفاظت از سیا در برابر دخالت‌های سیاسی تأکید کرد. اما مسئله کار کردن با وفاداران ترامپ همچون «کش پتل» رئیس اف بی آی و «تولسی گابارد» رئیس اطلاعات ملی، شرکای اصلی آمریکا را نگران کرده است.

همکاری اطلاعاتی، آمریکا را قدرتمندتر می‌کند. رویکرد معاملاتی و جستجوی «توافق‌های خوب» در حوزه اطلاعات چندان کاربردی نیست، زیرا اعتماد در این حوزه در بلندمدت شکل می‌گیرد و موفقیت از طریق همکاری متقابل حاصل می‌شود. اولویت دادن به منافع آمریکا در حوزه اطلاعات به معنای بهره‌گیری از دیپلماسی اطلاعاتی برای حفاظت از منافع و شهروندان آمریکا و همچنین حمایت از نظم لیبرال جهانی است. با این حال، کاهش تبادل اطلاعات در دوره دوم دولت ترامپ، امری قطعی نیست.

🔁مطالب مرتبط
▫️رویکرد ضدلیبرالی ترامپ: تاثیر منفی راهبرد «اول آمریکا» بر مزیت آمریکا
▫️محدودیت‌های تئوری «مرد دیوانه»؛ چگونه پیش‌بینی‌ناپذیری ترامپ می‌تواند به سیاست خارجی‌اش صدمه بزند؟

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/274
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🌐 تلاش آمریکا برای مهار چین در آمریکای لاتین

#تحلیل_کوتاه

🔹رقابت آمریکا با سایر قدرت‌های بزرگ در طول تاریخ همیشه با مسئله آمریکای لاتین پیوند خورده بوده است؛ چراکه این کشور همیشه می‌کوشد تا رقبا و دشمنان خود را از این منطقه دور نگه دارد. در دوران جنگ سرد، یکی از نگرانی‌های اصلی ایالات متحده، گسترش نظام‌های کمونیستی در این منطقه بود. با فروپاشی شوروی، آمریکا به مدت بیش از دو دهه از سمت کشورهای لاتین آسوده خاطر بود. با این حال با ظهور چین به عنوان مهم‌ترین تهدید برای جایگاه هژمونیک آمریکا به نظر می‌رسد نگرانی‌های جنگ سرد به آمریکا بازگشته است. البته این بار تفاوت‌های مهمی نیز با آن دارد. تهدید سیاسی-امنیتی چین با نفوذ اقتصادی این کشور همراه است و این شامل کشورهای غیرسوسیالیستی نیز می‌شود.

🔸اگر رویارویی با شوروی، آمریکا را ناچار به مقابله با جنبش‌ها و نظام‌های کمونیستی در آمریکای لاتین کرد، اکنون نفوذ اقتصادی چین به عنوان یکی از شرکای تجاری اصلی کشورهای منطقه، باعث شده سیاستمداران آمریکا حتی به کشورهای محافظه‌کار یا میانه‌رو نیز توجه زیادی کنند. به عنوان مثال، تا پیش از فشارها و تهدیدهای ترامپ، پاناما (با ریاست جمهوری خوزه مولینو از حزب محافظه‌کار Realizando Metas) جزو پروژه کمربند-جاده چین بود. افزون بر این، چین در سال ۲۰۲۴ مبلغ ۱.۳ میلیارد دلار برای ساخت بندر بزرگ در پرو سرمایه‌گذاری کرد که این مورد نیز بخشی از تلاش‌های چین برای گسترش ابتکار کمربند-جاده به آمریکای لاتین است.

🔸به طور کل، مسئله نفوذ اقتصادی چین در آمریکای لاتین فراتر از مرزبندی چپ و راست میان کشورهای منطقه است. با این حال نباید در مورد این نفوذ بزرگنمایی کرد. در مجموع، آمریکا همچنان بزرگترین شریک اقتصادی کل منطقه لاتین (آمریکا مرکزی و جنوبی) می‌شود؛ اما برخی کشورها همچون برزیل، پرو، پاناما، شیلی روابط تجاری بیشتری با چین نسبت به آمریکا دارند. برای کشورهایی همچون مکزیک و کلمبیا نیز آمریکا همچنان اصلی‌ترین شریک تجاری است. در مجموع، حضور اقتصادی چین در این منطقه در دو دهه اخیردر حال افزایش بوده که نشان‌دهنده افول نسبی آمریکا در مقابل چین است.

🔸آمریکا علاوه بر کشورهای مذکور، با روابط سیاسی-نظامی-امنیتی میان چین و کشورهای سوسیالستی آمریکای لاتین نیز مواجه است. برگزاری رزمایش نظامی در ونزوئلا، صادرات تسلیحات به این کشور و بولیوی و ایجاد تأسیسات شنود الکترونیک در کوبا مهم‌ترین نشانه‌های نفوذ غیراقتصادی چین هستند. کشورهای مذکور روابط اقتصادی پایینی با آمریکا دارند (همچون بولیوی و کوبا) یا تحت تحریم‌های شدید اقتصادی هستند (همچون ونزوئلا). به همین دلیل، آمریکا ابزارهای اقتصادی کمی برای فشار بر این کشورها دارد. آمریکا می‌تواند به آنها فشار سیاسی وارد کند یا همچون مورد پاناما حتی تا تهدید نظامی نیز پیش برود؛ اما باید دو نکته را لحاظ کند. نخست، ممکن است سایر کشورها همچون پاناما رفتار نکنند و عقب نکشند. دوم، با توجه به تجربه ونزوئلا و ایران، رویکرد سختگیرانه، ممکن است کشورها را به چین نزدیک‌تر کند.

🔸سخنان و اقدامات ترامپ در خصوص کشورهای آمریکای لاتین مؤید نگرانی آمریکا در خصوص نفوذ چین به حیاط خلوت خود است. او مکرراٌ اظهار می‌کند که چین در حال تسلط بر کانال پاناماست. در نهایت نیز فشارهای او رئیس جمهور پاناما را واداشت تا پس از ملاقات با مارکو روبیو وزیر امور خارجه آمریکا، خروج کشورش را از پروژه کمربند-جاده چین اعلام کند. افزون بر این، افول نسبی آمریکا در مقابل چین و شدت‌گیری رقابت قدرت‌های بزرگ ترامپ را به سمت جنگ تجاری با دیگر کشورها و توسعه‌طلبی در آمریکای لاتین کشانده است.

بزرگ‌ترین مشکل آمریکا برای مقابله با نفوذ چین در آمریکای لاتین، تفاوت رویکرد و ابزارهای مورد استفاده است. چین تاکنون نشان داده که از طریق رویکردی تدریجی و به دور از تنش، با استفاده از ابزار اقتصاد (سرمایه‌گذاری، توافق‌های تجاری، افزایش صادرات و واردات و...) وارد مناطق مختلف می‌شود و تا حد ممکن از رویارویی مستقیم با آمریکا اجتناب می‌کند. در مقابل، سابقه فعالیت‌های آمریکا در آمریکای لاتین نشان می‌دهد که این کشور تمایل بیشتری به رویکرد سختگیرانه و استفاده از ابزارهای سیاسی (فشار دیپلماتیک، تهدید نظامی، تعرفه و...) دارد. آمریکا در کوتاه‌مدت می‌تواند با چین مقابله موفقیت‌آمیزی داشته باشد؛ اما نیازمند راهکار بلندمدتی برای مقابله با نفوذ اقتصادی فزاینده چین (که به دنبال آن نفوذ سیاسی و امنیتی پدید می‌آید) است تا جایگاه خود راه در تجارت بین‌المللی احیا کند.

🔁مطالب مرتبط
▫️سیاست تجاری ترامپ در قبال چین؛ گذشته، حال و آینده
▫️
نقصان استراتژی آمریکا در کنترل چین
▫️
ردپای اطلاعاتی چین در کوبا

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/275
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🌐اجلاس خزر و لزوم حرکت به سوی نهادسازی اقتصادی

#تحلیل_کوتاه

🔹 جمهوری اسلامی ایران در ۲۹ و ۳۰ بهمن ماه میزبان سومین مجمع اقتصادی خزر است. لزوم همگرایی و همکاری نزدیک‌تر میان کشورهای حاشیه دریای خزر اولین بار از سوی صفرمراد نیازف، رئیس‌جمهور وقت ترکمنستان، و با محوریت موضوع تعیین رژیم حقوقی در این دریا طرح گردید و با ابزار تمایل متقابل از سوی سایر کشورهای ساحلی دریای خزر –روسیه، ایران، آذربایجان و قزاقستان- اولین نشست عالی سران کشورهای حاشیه خزر در سال ۱۳۸۱ در عشق آباد برگزار شد.

🔸 از آن زمان تاکنون ۶ دور از این نشست‌ در سطح عالی برگزار شده است. علاوه بر این، برگزاری مجمع اقتصادی خزر تلاشی مجزا برای تقویت جنبه‌های اقتصادی همکاری‌های مرتبط میان کشورهای ساحلی است که از سال ۱۳۹۸ ذیل این ساز و کار کلید خورده است. به نظر می‌رسد که اجلاس خزر ظرفیت مبدل شدن به یک ساز و کار اقتصادی جدی و موثر را به دلایل ذیل داشته باشد.

💢تجارت

🔸پنج کشور حاشیه خزر بازار وارداتی و صادراتی بزرگی دارند که اندازه آن به استثنای ایران حدود ۶۰۰ الی ۷۰۰ میلیارد دلار برآورد می‌شود و دستکم بخشی از این تجارت می‌تواند با سیاست‌گذاری متناسب و حمایت هدفمند به سهم تجارت در محیط همسایگی خزر اضافه شود. در حال حاضر روسیه و قزاقستان به عنوان عضو اصلی و ایران نیز به عنوان عضو ناظر در اتحادیه اقتصادی اوراسیا حضور دارند. مشابه توافقات و روندهای این اتحادیه می‌تواند در راستای رفع موانع تعرفه‌ای و غیرتعرفه‌ای میان سایر بازیگران حاشیه خزر به کار گرفته شود.

💢انرژی و زیرساخت

🔸 برآوردهای موجود حاکی از آن است که این دریا بیش از ۵۰ میلیارد بشکه نفت و ۹ تریلیون متر مکعب گاز در خود جای داده است و بهره‌برداری از چنین ثروتی تنها در سایه همکاری و تشریک مساعی کشورهای ساحلی امکان‌پذیر خواهد بود. علاوه بر این، کشورهای حاشیه خزر در زمره صادرکنندگان مهم نفت و گاز در منطقه به شمار می‌روند. و ایران می‌تواند در این چارچوب امکان سوآپ و انتقال انرژی را از قلمروی وسیع خود فراهم سازد. با توجه به توسعه روزافزون اینترنت و ظهور الزامات زیرساختی جدید در حوزه داده، همکاری نزدیک کشورهای حاشیه خزر برای تقویت این زیرساخت نیز حیاتی به نظر می‌رسد.

💢حمل و نقل

🔸دریای خزر و کشورهای ساحلی آن موقعیتی ویژه در لجستیک و حمل و نقل اوراسیا دارند و از طرف دیگر، هر کدام دستکم در یکی از شاخه‌های شرقی، میانی و غربی کریدور بین‌المللی شمال-جنوب (INSTC) نقش‌آفرینی می‌کنند. توسعه کشتیرانی تجاری در دریای خزر در نهایت به توسعه بنادر کشورهای ساحلی منتهی می‌شود. علاوه بر این، قلمروی ایران مناسب‌ترین مسیر دسترسی زمینی به آب‌های آزاد برای کشورهای حاشیه خزر به شمار می‌رود و از همین روست که همکاری حمل و نقل دریایی و زمینی در اجلاس‌های گذشته نیز محوریت داشته است.

💢محیط زیست

🔸از حیث تنوع زیستی نیز دریای خزر دارای بیش از ۵۰۰ گونه گیاهی و ۸۵۰ گونه جانوری از جمله ۹۰ درصد از ماهیان خاویاری جهان است. مدیریت پایدار و بهره‌برداری صحیح از این ظرفیت‌ها بدون مشارکت پنج کشور حاشیه خزر امکان‌پذیر نیست. از طرف دیگر، کشورهای حاشیه خزر نیازمند بستری مشترک برای مقابله با تهدیدات زیست‌محیطی همچون آلودگی‌ها، کاهش سطح آب و افزایش دمای آن هستند. آسیب‌های زیست‌محیطی به اقلیم خزر در چشم‌انداز بلندمدت برنده‌ای ندارد و در این راستا، ضروریست که مشکلات زیست‌محیطی خزر در یک چارچوب چندجانبه حل و فصل شوند.

💢جمع‌بندی

با توجه به موارد پیش‌گفته اجلاس خزر چه در سطح سران و چه مطابق الگوی مجمع اقتصادی اخیر، بستری مناسبی برای توسعه همکاری‌ها و گسترش پیوندها به صورت چندجانبه در حاشیه دریای خزر به شمار می‌رود. در میان مدت ضروریست که این بستر و ساز و کار، به سمت نهادسازی اقتصادی حرکت کند و الگوهایی همچون وحدت رویه، اتحادیه گمرکی، بازار مشترک و اتحادیه اقتصادی را هدف و چشم انداز خود برشمارد. در واقع، نهادسازی و خلق چشم انداز مشترک اقتصادی مهم‌ترین پیوند و عنصری است که می‌تواند آمال و چشم‌اندازهای متعارض کشورهای ساحلی دریای خزر را به یکدیگر پیوند داده و در مقیاس کلان‌تر به رشد و توسعه پایدار در محیط اوراسیا بینجامد.

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/276
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
2025/02/19 01:00:39
Back to Top
HTML Embed Code: