📄 متن
➕قرآن را عثمان تدوین کرد یا مروان؟
🔻 معرفی مقالهٔ «رسم قرآن چه زمانی تثبیت شد؟» از نیکلای ساینای
▫️ از دههٔ ۷۰ میلادی، گروهی از پژوهشگران تجدیدنظرطلب تلاش کردند این باور رایج را که قرآن زمان عثمان تدوین شده است به چالش بکشند. بیشتر پژوهشگران غربی و نیز مسلمانان بر این باورند که قرآن در زمان خلیفهٔ سوم، عثمان تدوین شده است. امّا با انتشار آثار تجدیدنظرطلبان، مانند مطالعات قرآنی ونزبرا، ایدهٔ تدوین متأخر قرآن –زمان عبدالملک مروان (م. ۸۶ ق)– مطرح شد. در سالهای بعد، این ایدهٔ تدوین متأخر قرآن از سوی برخی پژوهشگران توسعه یافت و در میان طیفی از تجدیدنظرطلبان جا افتاد. اما به طور همزمان، از همان روزها، این ایدهٔ چالشبرانگیز، واکنشهای متعددی را برانگیخت.
▫️یکی از مهمترین تحقیقات علمی که ایده تدوین متأخر قرآن را به چالش کشیده است، مقالهٔ دو بخشی «رسم قرآن چه زمانی تثبیت شد؟» از نیکلای ساینای، استاد برجستهٔ مطالعات اسلامی در دانشگاه آکسفورد است. نیکلای ساینای در این مقالهٔ پر ارجاع به داوری این ایده مینشیند. هدف اصلی ساینای در این مقاله نشان دادن سازگاری شواهد اصلی مورد استفادهٔ تجدیدنظرطلبان با ادعای مخالف ایشان است. به باور ساینای، شواهد ادبی و مادی مورد استناد تجدیدنظرطلبان، با ادعای رایجتر تدوین قرآن در زمان عثمان نیز کاملاً سازگار است و دلالتی بر مدعای ارائه شده ندارد و لذا نتیجهگیری برای به تعویق انداختن تاریخ تدوین قرآن موجه نیست. البته ساینای بر این نکته تأکید میکند که رد استدلال تجدیدنظرطلبانه به این بدان معنا نیست که بحثهای تجدیدنظرطلبان را از جنس بحثهای صرفا جدلی بدانیم؛ بلکه تنها استدلال آنان است که مورد نقد قرار میگیرد.
▫️ نیکلای ساینای، از برجستهترین اساتید و پژوهشگران مطالعات قرآنی در آکادمیای غرب است. وی در سال ۲۰۰۷ از دکترای خود زیر نظر آنگلیکا نویورث در دانشگاه آزاد برلین دفاع کرد و از سال ۲۰۱۱ استاد مطالعات اسلامی در دانشکده مطالعات خاورمیانه و آسیایی (با نام سابق مطالعات شرقشناسانه) در دانشگاه آکسفورد بوده و از امسال به عضویت فرهنگستان بریتانیا درآمده است. وی تا کنون بیش از ۶ کتاب و مجموعه مقالات و بیش از ۲۰ مقاله در مطالعات قرآنی منتشر کرده (فهرست آثار که مهمترین آنها، کتاب «اصطلاحات کلیدی قرآن «چند ماه پیش انتشار یافت و در آکادمیای قرآنپژوهی، به طور گسترده از آن استقبال شد. اما در این میان، مقالهٔ «رسم قرآن چه زمانی تثبیت شد؟» از ساینای، شاید بیشترین توجه را به خود جلب کرده باشد. این مقاله تاثیر بسزایی در تحقیقات پس از خود داشته و تا کنون بیش از ۱۰۰ بار مورد ارجاع قرار گرفته است.
▫️ این مقاله، در دو بخش در سال ۲۰۱۴ در بولتن مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی (دانشگاه لندن) منتشر شد که بخش اول آن به ارزیابی شواهدی میپردازد که برای نهاییشدن متن قرآن در اواخر قرن هفتم میلادی/ دوم هجری به آن استشهاد شده است؛ در این مقاله نشان داده میشود که شواهدی که مورد استناد تجدیدنظرطلبان قرار میگیرد، مانند کتیبههای قبةالصخرة و متون مکتوبی از دورههای نخستین (مثل نوشتههای عبدالمسیح کندی و یوحنای دمشقی)، با تاریخگذاری سنتی تدوین قرآن ناسازگار نبوده و بر مدعای تجدیدنظرطلبان دلالتی ندارند. بخش آخر مقاله، استنادات پاتریشا کرونه به تفاوت تشریع قرآن با فقه متقدم اسلامی برای اثبات تاخر تدوین قرآن را به محک نقد میگذارد.
▫️ اطلاعات کتابشناختی مقاله:
Nicolai Sinai (2014), "When did the consonantal skeleton of the Quran reach closure? Part I", Bulletin of the School of Oriental and African Studies
📍برگرفته از کانال انعکاس به آدرس: @inekas
🔖بازنشرِ مطالب به معنای تأیید کلِّ محتوای آن نیست!
🎲@politicalmag
➕قرآن را عثمان تدوین کرد یا مروان؟
🔻 معرفی مقالهٔ «رسم قرآن چه زمانی تثبیت شد؟» از نیکلای ساینای
▫️ از دههٔ ۷۰ میلادی، گروهی از پژوهشگران تجدیدنظرطلب تلاش کردند این باور رایج را که قرآن زمان عثمان تدوین شده است به چالش بکشند. بیشتر پژوهشگران غربی و نیز مسلمانان بر این باورند که قرآن در زمان خلیفهٔ سوم، عثمان تدوین شده است. امّا با انتشار آثار تجدیدنظرطلبان، مانند مطالعات قرآنی ونزبرا، ایدهٔ تدوین متأخر قرآن –زمان عبدالملک مروان (م. ۸۶ ق)– مطرح شد. در سالهای بعد، این ایدهٔ تدوین متأخر قرآن از سوی برخی پژوهشگران توسعه یافت و در میان طیفی از تجدیدنظرطلبان جا افتاد. اما به طور همزمان، از همان روزها، این ایدهٔ چالشبرانگیز، واکنشهای متعددی را برانگیخت.
▫️یکی از مهمترین تحقیقات علمی که ایده تدوین متأخر قرآن را به چالش کشیده است، مقالهٔ دو بخشی «رسم قرآن چه زمانی تثبیت شد؟» از نیکلای ساینای، استاد برجستهٔ مطالعات اسلامی در دانشگاه آکسفورد است. نیکلای ساینای در این مقالهٔ پر ارجاع به داوری این ایده مینشیند. هدف اصلی ساینای در این مقاله نشان دادن سازگاری شواهد اصلی مورد استفادهٔ تجدیدنظرطلبان با ادعای مخالف ایشان است. به باور ساینای، شواهد ادبی و مادی مورد استناد تجدیدنظرطلبان، با ادعای رایجتر تدوین قرآن در زمان عثمان نیز کاملاً سازگار است و دلالتی بر مدعای ارائه شده ندارد و لذا نتیجهگیری برای به تعویق انداختن تاریخ تدوین قرآن موجه نیست. البته ساینای بر این نکته تأکید میکند که رد استدلال تجدیدنظرطلبانه به این بدان معنا نیست که بحثهای تجدیدنظرطلبان را از جنس بحثهای صرفا جدلی بدانیم؛ بلکه تنها استدلال آنان است که مورد نقد قرار میگیرد.
▫️ نیکلای ساینای، از برجستهترین اساتید و پژوهشگران مطالعات قرآنی در آکادمیای غرب است. وی در سال ۲۰۰۷ از دکترای خود زیر نظر آنگلیکا نویورث در دانشگاه آزاد برلین دفاع کرد و از سال ۲۰۱۱ استاد مطالعات اسلامی در دانشکده مطالعات خاورمیانه و آسیایی (با نام سابق مطالعات شرقشناسانه) در دانشگاه آکسفورد بوده و از امسال به عضویت فرهنگستان بریتانیا درآمده است. وی تا کنون بیش از ۶ کتاب و مجموعه مقالات و بیش از ۲۰ مقاله در مطالعات قرآنی منتشر کرده (فهرست آثار که مهمترین آنها، کتاب «اصطلاحات کلیدی قرآن «چند ماه پیش انتشار یافت و در آکادمیای قرآنپژوهی، به طور گسترده از آن استقبال شد. اما در این میان، مقالهٔ «رسم قرآن چه زمانی تثبیت شد؟» از ساینای، شاید بیشترین توجه را به خود جلب کرده باشد. این مقاله تاثیر بسزایی در تحقیقات پس از خود داشته و تا کنون بیش از ۱۰۰ بار مورد ارجاع قرار گرفته است.
▫️ این مقاله، در دو بخش در سال ۲۰۱۴ در بولتن مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی (دانشگاه لندن) منتشر شد که بخش اول آن به ارزیابی شواهدی میپردازد که برای نهاییشدن متن قرآن در اواخر قرن هفتم میلادی/ دوم هجری به آن استشهاد شده است؛ در این مقاله نشان داده میشود که شواهدی که مورد استناد تجدیدنظرطلبان قرار میگیرد، مانند کتیبههای قبةالصخرة و متون مکتوبی از دورههای نخستین (مثل نوشتههای عبدالمسیح کندی و یوحنای دمشقی)، با تاریخگذاری سنتی تدوین قرآن ناسازگار نبوده و بر مدعای تجدیدنظرطلبان دلالتی ندارند. بخش آخر مقاله، استنادات پاتریشا کرونه به تفاوت تشریع قرآن با فقه متقدم اسلامی برای اثبات تاخر تدوین قرآن را به محک نقد میگذارد.
▫️ اطلاعات کتابشناختی مقاله:
Nicolai Sinai (2014), "When did the consonantal skeleton of the Quran reach closure? Part I", Bulletin of the School of Oriental and African Studies
📍برگرفته از کانال انعکاس به آدرس: @inekas
🔖بازنشرِ مطالب به معنای تأیید کلِّ محتوای آن نیست!
🎲@politicalmag
📄 متن
➕اسب تروای سوسیالیسم
🔻چرا نباید وعدههای رایگان را باور کرد؟
📝«بیژن اشتری»
🧰مترجم
▫️آدم عاقل هرگز نباید گول وعدههایی مثل«بهداشت رایگان»، «آموزش رایگان» ، «مسکن رایگان» و غیره را بخورد.هر کس این وعدههای دلفریب خوش آب و رنگ را به شما داد بدانید که قدرتطلبی بیش نیست.حالا طرف میخواهد سوسیالیست باشد یا مارکسیست اسلامی از نوع وطنی. ما در علم سیاست اصطلاحی داریم زیر عنوان "اسب تروای سوسیالیسم". حتما داستان اسب چوبی تروا را شنیدهاید.مردم شهر تروا که زندگی آزادی داشتند هدف حمله یونانیهای مستبد قرار گرفتند.
▫️آن ها در پشت دیوارهای قلعهمانند شهرشان پناه گرفتند و اجازه ورود به سربازان متجاوز یونانی را ندادند.اما یونانی ها حقهای زدند.آنها یک اسب چوبی بزرگ ساختند و گروهی از نیروهای زبدهی مسلح خود را در آن مخفی کردند و اسب را جلو دروازه شهر گذاشتند و به ظاهر رفتند.اهالی شهر به گمان این که یونانی ها خسته شده و رفتهاند، اسب چوبی آنها را به عنوان نماد پیروزی خودشان داخل شهر آوردند و جشن و پایکوبی به راه انداختند.اما پس از پایان جشن، وقتی اهالی رفتند بخوابند، نیروهای زبده یونانی از داخل اسب بیرون آمدند و دروازه شهر را باز کردند و خلاصه راه را برای ورود سربازان یونانی و اشغال شهر هموار کردند.
▫️فریدریش فن هایک، اقتصاددان اتریشی ، وعده عدالت اجتماعی سوسیالیستها(بهداشت و آموزش رایگان، مسکن ارزان، چهار روز کار در هفته و غیره)را "اسب تروای سوسیالیسم " نامیده است.یعنی سوسیالیستها با وعده برقراری عدالت اجتماعی، نظر موافق اکثریت جامعه را کسب میکنند و سپس میگویند « ما برای تحقق این هدف باید دولت متمرکز و کنترلگر برقرار کنیم» و سپس شروع می کنند به نابود کردن مخالفان سیاسی خود و نهایتا حکومت دیکتاتوریشان را برقرار میکنند و جامعه را به فقر و افلاس میکشانند و تنها عدالتی هم که برقرار کنند حداکثر «عدالت در توزیع فقر و بدبختی» بین آحاد مردم است.
▫️تاریخ گواهی میدهد که این سناریوی غصب قدرت به دفعات تکرار شده است.لنین و استالین و مائو و هیتلر با وعده استقرار عدالت اجتماعی به قدرت رسیدند و سپس دمار از روزگار مردم درآوردند.هیچ دیکتاتوری با وعده نسل کشی به قدرت نرسیده است،همه وعده بهشت دادند و نهایتا دوزخ را برقرار کردند و مرتکب انواع جنایتها شدند.
▫️کلام آخر:تحقق رفاه مردم فقط در یک جامعه آزاد و دموکراتیک امکانپذیر است ولاغیر...گول قدرتطلبانی را که به شما وعدههای فریبنده میدهند نخورید.
📍برگرفته از کانال انعکاس به آدرس: @bijan_ashtari
🔖بازنشرِ مطالب به معنای تأیید کلِّ محتوای آن نیست!
🎲@politicalmag
➕اسب تروای سوسیالیسم
🔻چرا نباید وعدههای رایگان را باور کرد؟
📝«بیژن اشتری»
🧰مترجم
▫️آدم عاقل هرگز نباید گول وعدههایی مثل«بهداشت رایگان»، «آموزش رایگان» ، «مسکن رایگان» و غیره را بخورد.هر کس این وعدههای دلفریب خوش آب و رنگ را به شما داد بدانید که قدرتطلبی بیش نیست.حالا طرف میخواهد سوسیالیست باشد یا مارکسیست اسلامی از نوع وطنی. ما در علم سیاست اصطلاحی داریم زیر عنوان "اسب تروای سوسیالیسم". حتما داستان اسب چوبی تروا را شنیدهاید.مردم شهر تروا که زندگی آزادی داشتند هدف حمله یونانیهای مستبد قرار گرفتند.
▫️آن ها در پشت دیوارهای قلعهمانند شهرشان پناه گرفتند و اجازه ورود به سربازان متجاوز یونانی را ندادند.اما یونانی ها حقهای زدند.آنها یک اسب چوبی بزرگ ساختند و گروهی از نیروهای زبدهی مسلح خود را در آن مخفی کردند و اسب را جلو دروازه شهر گذاشتند و به ظاهر رفتند.اهالی شهر به گمان این که یونانی ها خسته شده و رفتهاند، اسب چوبی آنها را به عنوان نماد پیروزی خودشان داخل شهر آوردند و جشن و پایکوبی به راه انداختند.اما پس از پایان جشن، وقتی اهالی رفتند بخوابند، نیروهای زبده یونانی از داخل اسب بیرون آمدند و دروازه شهر را باز کردند و خلاصه راه را برای ورود سربازان یونانی و اشغال شهر هموار کردند.
▫️فریدریش فن هایک، اقتصاددان اتریشی ، وعده عدالت اجتماعی سوسیالیستها(بهداشت و آموزش رایگان، مسکن ارزان، چهار روز کار در هفته و غیره)را "اسب تروای سوسیالیسم " نامیده است.یعنی سوسیالیستها با وعده برقراری عدالت اجتماعی، نظر موافق اکثریت جامعه را کسب میکنند و سپس میگویند « ما برای تحقق این هدف باید دولت متمرکز و کنترلگر برقرار کنیم» و سپس شروع می کنند به نابود کردن مخالفان سیاسی خود و نهایتا حکومت دیکتاتوریشان را برقرار میکنند و جامعه را به فقر و افلاس میکشانند و تنها عدالتی هم که برقرار کنند حداکثر «عدالت در توزیع فقر و بدبختی» بین آحاد مردم است.
▫️تاریخ گواهی میدهد که این سناریوی غصب قدرت به دفعات تکرار شده است.لنین و استالین و مائو و هیتلر با وعده استقرار عدالت اجتماعی به قدرت رسیدند و سپس دمار از روزگار مردم درآوردند.هیچ دیکتاتوری با وعده نسل کشی به قدرت نرسیده است،همه وعده بهشت دادند و نهایتا دوزخ را برقرار کردند و مرتکب انواع جنایتها شدند.
▫️کلام آخر:تحقق رفاه مردم فقط در یک جامعه آزاد و دموکراتیک امکانپذیر است ولاغیر...گول قدرتطلبانی را که به شما وعدههای فریبنده میدهند نخورید.
📍برگرفته از کانال انعکاس به آدرس: @bijan_ashtari
🔖بازنشرِ مطالب به معنای تأیید کلِّ محتوای آن نیست!
🎲@politicalmag
📄 متن
➕نمونه جالب اغتشاش فکری
🔻جلال آلاحمد چه جایگاهی در تاریخنویسی ایران دارد؟
📝«جواد طباطبایی»
🧰فیلسوف سیاسی
▫️جلال آلاحمد یکی از نمونههای جالب توجّه «اغتشاش فکری» بود، نمایندۀ بارز آن چیزی در تاریخنویسی که فریدون آدمیّت «آشفتگی در فکر تاریخی» نامیده است. آلاحمد، بهرغم مطالب تاریخی بسیاری که نوشته، و خود نیز ادّعای توضیح تاریخی «غربزدگی» را داشت، تاریخنویس در معنای دقیق کلمه نبود. او، بهخلاف خلیل ملکی، سیاستورز در معنای دقیق نیز نبود، امّا موضعی سیاسی داشت؛ و اگرچه سنگ اصلاح کشور را بر سینه میزد، ولی همچنان به دیدگاههای جهانوطنی حزب توده و میهن شوراها وفادار مانده بود.
▫️در نوشتههای او هیچ قرینهای وجود ندارد که او به ایران و مسائل واقعی آن نظری داشته است.آلاحمد، نخست، ایدئولوژی خود را بهعنوانِ اصل، وضع و آنگاه کوشش کرده است موادی را که میتوانست با ویژگیهای آن سازگار باشد بیاید و توجیهی برای آن ایدئولوژی بیاورد.
▫️افزون بر مارکسیست بودن آلاحمد که او را مجبور میکرد پیوسته پیکاری میان دو طبقه را با ارجاع به مارکسیسم مبتذل حزب توده و بقایای جهانسوّمی آن توضیح دهد، در تاریخنویسی، او یک ایراد بزرگ نیز داشت: آلاحمد، بهعنوان مارکسیست خوب، هرگز نتوانست با پشتوانۀ الهیّاتی مارکسیسم تصفیه حساب کند.
▫️اینکه در نوشتههای او پیکاری میان تهران و تبریز، بمبساز قفقازی و روشنفکر تازه از فرنگ برگشته، سخنگویان به زبانهای محلّی، که به رادیو بغداد و قاهره گوش میدادند، و روشنفکران تهرانی تازه از فرنگ برگشته، که او آنها را «قرتی» میخواند، وجود دارد - تکرار ابدی پیکار ازلی خوبی و بدی در یزدانشناخت مانوی! پیکار میان دو گروه، در تحلیل نهایی، گرتهای از پیکار میان خیر و شر و محتوم بودن پیروزی آن بر این است. به این اعتبار، نهتنها نوشتههای آلاحمد، چنانکه گذشت، اعتباری تاریخی ندارد، بلکه مانعی در راه تاریخنویسی نیز هست؛ و جای شگفتی نیست همۀ کسانی که کوشش کردهاند تاریخی ایدئولوژیکی بنویسند تاریخ را در مَسلخِ ایدئولوژی قربانی کردهاند.
▫️نیازی به گفتن نیست که در این نوع تاریخنویسی، جایی برای «ایران» نیز نمیتوانست وجود داشته باشد. در این روایت «تاریخی» ایران وجهالمصالحۀ پیکاری بود که میان قفقاز-خیر و تهران-شر جریان داشت و هدف «تاریخ» نیز جز فراهم کردن زمینۀ پیروزی نهایی خیر بر شر نبود.
▫️در این روایت اهمیّتی نداشت که صمد بهرنگینامی شنا نمیدانست، یا جهانپهلوان تختی مشکل دیگری داشت که شاید تنها نقطۀ مشترک آن پهلوان و خود آلاحمد باشد؛ مهم این بود که «شهادت» او میتوانست آبی به آسیاب این پیروزی بریزد.
▫️آنچه در آن نوع «روایتسازیها»ی ناشیانه مغفول بود، این لطیفه بود که پیروزیهایی که با چنان روایتهایی به دست میآید میتواند از شکست بدتر باشد. برای فهم چنین نکتههای لطیفی به دانش و بینشی نیاز بود که آلاحمد و همپیالگان او فاقد آن بودند.
▫️روایت همۀ اینان، در ناراستی و نادرستی بنیادین آن، تنها میتوانست راه جنّهم را با حُسننیّتها سنگفرش کند. جای خوشوقتی است که ایران از کنار پرتگاهی که آلاحمدها و شریعتیها - و البته فداییانِ مجاهدِ قفقازی آنان - آن را بهسوی آن رانده بودند گذشت. و برهانی است بر اینکه سنگ خارای ایران از باد و باران گزند نمییابد و این سرو بلند با هر بادی که در آن میافتد خَم میشود، امّا نمیشکند. مسئله این است که ایران چه بود، و هست، که آل احمدها و شریعتیها توان فهم آن را نداشتند؟
📍برگرفته از کتاب ملت، دولت و حکومت قانون. مینوی خرد. 1398. صص 94-92
🎲@politicalmag
➕نمونه جالب اغتشاش فکری
🔻جلال آلاحمد چه جایگاهی در تاریخنویسی ایران دارد؟
📝«جواد طباطبایی»
🧰فیلسوف سیاسی
▫️جلال آلاحمد یکی از نمونههای جالب توجّه «اغتشاش فکری» بود، نمایندۀ بارز آن چیزی در تاریخنویسی که فریدون آدمیّت «آشفتگی در فکر تاریخی» نامیده است. آلاحمد، بهرغم مطالب تاریخی بسیاری که نوشته، و خود نیز ادّعای توضیح تاریخی «غربزدگی» را داشت، تاریخنویس در معنای دقیق کلمه نبود. او، بهخلاف خلیل ملکی، سیاستورز در معنای دقیق نیز نبود، امّا موضعی سیاسی داشت؛ و اگرچه سنگ اصلاح کشور را بر سینه میزد، ولی همچنان به دیدگاههای جهانوطنی حزب توده و میهن شوراها وفادار مانده بود.
▫️در نوشتههای او هیچ قرینهای وجود ندارد که او به ایران و مسائل واقعی آن نظری داشته است.آلاحمد، نخست، ایدئولوژی خود را بهعنوانِ اصل، وضع و آنگاه کوشش کرده است موادی را که میتوانست با ویژگیهای آن سازگار باشد بیاید و توجیهی برای آن ایدئولوژی بیاورد.
▫️افزون بر مارکسیست بودن آلاحمد که او را مجبور میکرد پیوسته پیکاری میان دو طبقه را با ارجاع به مارکسیسم مبتذل حزب توده و بقایای جهانسوّمی آن توضیح دهد، در تاریخنویسی، او یک ایراد بزرگ نیز داشت: آلاحمد، بهعنوان مارکسیست خوب، هرگز نتوانست با پشتوانۀ الهیّاتی مارکسیسم تصفیه حساب کند.
▫️اینکه در نوشتههای او پیکاری میان تهران و تبریز، بمبساز قفقازی و روشنفکر تازه از فرنگ برگشته، سخنگویان به زبانهای محلّی، که به رادیو بغداد و قاهره گوش میدادند، و روشنفکران تهرانی تازه از فرنگ برگشته، که او آنها را «قرتی» میخواند، وجود دارد - تکرار ابدی پیکار ازلی خوبی و بدی در یزدانشناخت مانوی! پیکار میان دو گروه، در تحلیل نهایی، گرتهای از پیکار میان خیر و شر و محتوم بودن پیروزی آن بر این است. به این اعتبار، نهتنها نوشتههای آلاحمد، چنانکه گذشت، اعتباری تاریخی ندارد، بلکه مانعی در راه تاریخنویسی نیز هست؛ و جای شگفتی نیست همۀ کسانی که کوشش کردهاند تاریخی ایدئولوژیکی بنویسند تاریخ را در مَسلخِ ایدئولوژی قربانی کردهاند.
▫️نیازی به گفتن نیست که در این نوع تاریخنویسی، جایی برای «ایران» نیز نمیتوانست وجود داشته باشد. در این روایت «تاریخی» ایران وجهالمصالحۀ پیکاری بود که میان قفقاز-خیر و تهران-شر جریان داشت و هدف «تاریخ» نیز جز فراهم کردن زمینۀ پیروزی نهایی خیر بر شر نبود.
▫️در این روایت اهمیّتی نداشت که صمد بهرنگینامی شنا نمیدانست، یا جهانپهلوان تختی مشکل دیگری داشت که شاید تنها نقطۀ مشترک آن پهلوان و خود آلاحمد باشد؛ مهم این بود که «شهادت» او میتوانست آبی به آسیاب این پیروزی بریزد.
▫️آنچه در آن نوع «روایتسازیها»ی ناشیانه مغفول بود، این لطیفه بود که پیروزیهایی که با چنان روایتهایی به دست میآید میتواند از شکست بدتر باشد. برای فهم چنین نکتههای لطیفی به دانش و بینشی نیاز بود که آلاحمد و همپیالگان او فاقد آن بودند.
▫️روایت همۀ اینان، در ناراستی و نادرستی بنیادین آن، تنها میتوانست راه جنّهم را با حُسننیّتها سنگفرش کند. جای خوشوقتی است که ایران از کنار پرتگاهی که آلاحمدها و شریعتیها - و البته فداییانِ مجاهدِ قفقازی آنان - آن را بهسوی آن رانده بودند گذشت. و برهانی است بر اینکه سنگ خارای ایران از باد و باران گزند نمییابد و این سرو بلند با هر بادی که در آن میافتد خَم میشود، امّا نمیشکند. مسئله این است که ایران چه بود، و هست، که آل احمدها و شریعتیها توان فهم آن را نداشتند؟
📍برگرفته از کتاب ملت، دولت و حکومت قانون. مینوی خرد. 1398. صص 94-92
🎲@politicalmag
📄 متن
➕انسان توسعهیافته کیست؟
🔻سیزده ویژگی که باید به خاطر سپرد!
📝«مصطفی گنجی»
🧰نویسنده و پژوهشگر
▫️ ۱. انسان توسعهيافته، انسانی است كه به حقوق و تكاليف مدنی خود آگاه است. وظايف خود را عمل میكند و حقوق خود را مطالبه میكند.
▫️ ۲. انسان توسعهيافته، اعتماد بهنفس منطقی دارد. به توانايیهای انسانیاش باور دارد، خودش را محيط بر مسائل زندگیاش میداند و میفهمد كه انسان موجودی خلاق و مبتكر و توانمند است. میداند كه در درون انسان، نيرویی وجود دارد كه اگر اراده كند میتواند همه مشكلات را با تعقل و تدبير، حل و فصل كند.
▫️ ۳. انسان توسعهيافته، مهربان و آرام است. خوب گوش میكند. خوب فكر میكند. با عجله سخن نمیگويد، وقتی با او برخورد میكنی، امواج آرامبخش و مهربانی، سراسر وجودتان را پر میكند.
▫️ ۴. انسان توسعهيافته، از نياز به نمايش و تظاهر، عبور كرده است، در سخن گفتن اظهار فضل نمیكند و از چاپلوسی ديگران مشمئز میشود.
▫️ ۵. انسان توسعهيافته، روحيه مشاركتپذيري، همفكری و همكاری با ديگران دارد. به تفكر جمعی و مشورت اعتقاد دارد، تقسيم كار را میفهمد، اصول مقدماتی مديريت را بلد است و كاملا باور دارد كه عقل كل نيست.
▫️ ۶. انسان توسعهيافته، جوپذير نيست، در مقابل تبليغات زيانبار و يا كذب، روحيه پايداری و نگاه كارشناسی دارد. در گرداب تبليغات سوء قرار نمیگيرد و هر نگرشی را در قالب عقل و تجربه و مشورت به تجزيه و تحليل میگيرد و بعد تصميم میگيرد.
▫️ ۷. انسان توسعهيافته، روحيه همزيستی مسالمتآميز با جامعه دارد، با خودش سازگار و با محيط زندگیاش هماهنگ است، محيط زندگیاش را تغيير میدهد، اما با شرايط نمیجنگد.
▫️ ۸. انسان توسعهيافته، به تندرستی جسمی و سلامتی روحی و روانی خود اهميت میدهد. ورزش میكند، تفريح میكند و به واقع زندگی میكند. نوع لباس پوشيدنش، روش گفتاریاش، منش كرداریاش و حتی نوع نگاه و چهرهاش بهگونهای است كه مورد پذيرش اجتماع است و در همه امورات متعادل است.
▫️ ۹. انسان توسعهيافته، اجازه میدهد ديگران حرف خود را تمام كنند. ياد گرفته است بيشتر سكوت كند تا حرف بزند. بيشتر بشنود تا بگويد.
▫️ ۱۰. انسان توسعهيافته، به مطالعه و تحقيق اعتقاد دارد و كتاب میخواند.
▫️ ۱۱. انسان توسعهيافته، برای كل جامعه و آينده آن تلاش میكند و نه صرفا برای گروه و اطرافيان يا قوم خود.
▫️ ۱۲. انسان توسعهيافته، مرعوب مقامات اداری و حكومتی نيست. میداند كه اين مقامات تنها در سازمان مطبوع خود صاحب مقام هستند و در عرصه اجتماع همگی خدمتگزار شهروندان هستند.
▫️۱۳. انسان توسعهيافته، بخش مهمی از زندگی خود را برای بهجایگذاشتن ميراثی ارزشمند برای جامعه، طراحی میكند، مسئوليت كاری را كه در آن تخصص ندارد نمیپذيرد و مسئوليت كاری را به كسی كه در آن كار تخصصی ندارد نمیسپارد و اگر خواست ثروتمند شود، نهادهای دولتی و حكومتی را ترك میكند.
📍برگرفته از کانال مدرسه علوم انسانی به آدرس: @zistboommedia
🔖بازنشرِ مطالب به معنای تأیید کلِّ محتوای آن نیست!
🎲@politicalmag
➕انسان توسعهیافته کیست؟
🔻سیزده ویژگی که باید به خاطر سپرد!
📝«مصطفی گنجی»
🧰نویسنده و پژوهشگر
▫️ ۱. انسان توسعهيافته، انسانی است كه به حقوق و تكاليف مدنی خود آگاه است. وظايف خود را عمل میكند و حقوق خود را مطالبه میكند.
▫️ ۲. انسان توسعهيافته، اعتماد بهنفس منطقی دارد. به توانايیهای انسانیاش باور دارد، خودش را محيط بر مسائل زندگیاش میداند و میفهمد كه انسان موجودی خلاق و مبتكر و توانمند است. میداند كه در درون انسان، نيرویی وجود دارد كه اگر اراده كند میتواند همه مشكلات را با تعقل و تدبير، حل و فصل كند.
▫️ ۳. انسان توسعهيافته، مهربان و آرام است. خوب گوش میكند. خوب فكر میكند. با عجله سخن نمیگويد، وقتی با او برخورد میكنی، امواج آرامبخش و مهربانی، سراسر وجودتان را پر میكند.
▫️ ۴. انسان توسعهيافته، از نياز به نمايش و تظاهر، عبور كرده است، در سخن گفتن اظهار فضل نمیكند و از چاپلوسی ديگران مشمئز میشود.
▫️ ۵. انسان توسعهيافته، روحيه مشاركتپذيري، همفكری و همكاری با ديگران دارد. به تفكر جمعی و مشورت اعتقاد دارد، تقسيم كار را میفهمد، اصول مقدماتی مديريت را بلد است و كاملا باور دارد كه عقل كل نيست.
▫️ ۶. انسان توسعهيافته، جوپذير نيست، در مقابل تبليغات زيانبار و يا كذب، روحيه پايداری و نگاه كارشناسی دارد. در گرداب تبليغات سوء قرار نمیگيرد و هر نگرشی را در قالب عقل و تجربه و مشورت به تجزيه و تحليل میگيرد و بعد تصميم میگيرد.
▫️ ۷. انسان توسعهيافته، روحيه همزيستی مسالمتآميز با جامعه دارد، با خودش سازگار و با محيط زندگیاش هماهنگ است، محيط زندگیاش را تغيير میدهد، اما با شرايط نمیجنگد.
▫️ ۸. انسان توسعهيافته، به تندرستی جسمی و سلامتی روحی و روانی خود اهميت میدهد. ورزش میكند، تفريح میكند و به واقع زندگی میكند. نوع لباس پوشيدنش، روش گفتاریاش، منش كرداریاش و حتی نوع نگاه و چهرهاش بهگونهای است كه مورد پذيرش اجتماع است و در همه امورات متعادل است.
▫️ ۹. انسان توسعهيافته، اجازه میدهد ديگران حرف خود را تمام كنند. ياد گرفته است بيشتر سكوت كند تا حرف بزند. بيشتر بشنود تا بگويد.
▫️ ۱۰. انسان توسعهيافته، به مطالعه و تحقيق اعتقاد دارد و كتاب میخواند.
▫️ ۱۱. انسان توسعهيافته، برای كل جامعه و آينده آن تلاش میكند و نه صرفا برای گروه و اطرافيان يا قوم خود.
▫️ ۱۲. انسان توسعهيافته، مرعوب مقامات اداری و حكومتی نيست. میداند كه اين مقامات تنها در سازمان مطبوع خود صاحب مقام هستند و در عرصه اجتماع همگی خدمتگزار شهروندان هستند.
▫️۱۳. انسان توسعهيافته، بخش مهمی از زندگی خود را برای بهجایگذاشتن ميراثی ارزشمند برای جامعه، طراحی میكند، مسئوليت كاری را كه در آن تخصص ندارد نمیپذيرد و مسئوليت كاری را به كسی كه در آن كار تخصصی ندارد نمیسپارد و اگر خواست ثروتمند شود، نهادهای دولتی و حكومتی را ترك میكند.
📍برگرفته از کانال مدرسه علوم انسانی به آدرس: @zistboommedia
🔖بازنشرِ مطالب به معنای تأیید کلِّ محتوای آن نیست!
🎲@politicalmag
📄 متن
➕آسیبشناسی مرکززدگی تاریخ
🔻 تاریخ معاصر ما از مرکزگرایی و مرکززدگی رنج میبرد
📝«داریوش رحمانیان»
🧰استاد دانشگاه تهران
▫️تاریخ معاصر ما از مرکزگرایی و مرکززدگی رنج میبرد. تاریخنگاری ایرانی در حوزهی معاصرپژوهی دچار کاستیها و آفتهاییست. برای درمان این آفتها چارهاندیشی باید کرد. یکی از این آفتها مرکززدگیست.تهران در تحولات تاریخ معاصر نقش درجهاول داشته است. در این تردیدی نیست. کشور ما در روزگار معاصر به دلایل گوناگون گرفتار آفت مرکزگرایی شده است. در برنامههای نوسازی و توسعه در بیشتر موارد تهران در اولویت بوده است. تهران شده است مرکز و بقیهی جاها پیرامون. این رابطهی مرکز و پیرامون پیآمدهای زیانبار فراوان داشته و هزینههای سنگین بر کشور تحمیل کرده و چالشهای سخت و سهمگین پیش روی ایران قرار داده است.
▫️اینکه بسیاری از رویدادها و چرخشها و دگرگونیهای تاریخ معاصر ایران، چه سیاسی و چه اجتماعی و چه فرهنگی، با محوریت تهران رقم خوردهاند از اثرات و نتایج گریزناپذیر مرکزگرایی بوده است. در حوزهی تاریخنگاری که موضوع این یادداشت است آن اثرات به آفتی انجامیده که آن را مرکززدگی میتوان نامید. تاریخنگاری ما بدرجات مرکززده است. به نقش و جایگاه دیگر جاها کمتر توجه میشود و اگر شده یا میشود نه به آن اندازهای است که بایسته و شایسته است. در دهههای اخیر و بویژه در چند سال گذشته پژوهشگران به تاریخ شهرها و روستاها توجهی روزافزون داشتهاند. این پدیدهای است خجسته و همایون.
▫️پرشمارند کتابها و مقالاتی که در دهههای اخیر دربارهی تاریخ شهرها و روستاهای ایران نوشته شدهاند. شماری بنیادها و انجمنها و مؤسسهها برپا شده که در این راه گامهای بلند و بزرگ برداشتهاند. پایاننامهها و رسالههای دانشگاهی پرشمار دربارهی تاریخ شهرها و روستاها ایلات و عشایر و اقلیتهای دینی و... داشتهایم. شاخهای به نام تاریخ محلی در پارهای از گروههای تاریخ پدید امده است. شماری نشریات و مجلات که به تاریخ محلی و تاریخ شهرها و روستاها میپردازند در تهران و شهرستانها راهاندازی شده است. اینها امیدوارکننده است؛ اما بسنده نیست. به برداشتن گامهای بزرگتر و انجام کارهای اساسیتر و سنجیدهتر نیاز داریم. موضوع بسیار حساستر و پیچیدهتر از آن است که به نظر میرسد.
▫️روایت تاریخ مناطق و نواحی گوناگون چنانچه بگونهای روشمند و سنجیده انجام نگیرد چهبسا، خواسته و ناخواسته و بدرجات، به حس یگانگی ملی آسیب برساند. تاریخنگاری ایرانی رسالتی بس سنگین بر دوش دارد برای اینکه دشوارهی دوگانه ملت/مردم را حلوفصل کند. تاریخی که کثرت مردم را در چارچوب وحدت و یگانگی ملت به روایت درآورد. این کاری است که نه ساده است و نه آسان. ظرایف و دقایقی دارد. مورخ اگر از این ظرایف و دقایق غفلت کند روایتی که به دست میدهد میتواند در حکم تیشهزدن به ریشهی ایران باشد. راهیست دشوار و پرسنگلاخ.پرتگاهها و لغزشگاهها و کژراهههای سر راه نیز فراواناند.
▫️منافع و مصالح ملی ما حکم میکند که آفت مرکززدگی را چاره و درمان کنیم. در نوکردن نامه و نوکردن روایت کیستی ما ایرانیان و چیستی ایران این یکی از کارهای بنیادیست. نونامهنویسی بایستی برپایهی زدودن غفلت از نقش و جایگاه مردم سراسر ایران در دستور کار مورخان قرار گیرد. مردم سراسر ایران را در روایت تاریخی بایستی از پیرامون به کانون آورد.
▫️بدون نوکردن نامه کمیت حرکت توسعه و پیشرفت خواهد لنگید. نونامهنویسی برپایهی نقش مردم شرط لازم نوشدن و توسعه است. مرکززدگی دردی است که تا درمان نشود تاریخنگاری ما نخواهد توانست وظیفهی خود را در کمک به حلوفصل مسائل ایران، چنانکه باید و شاید، انجام دهد. مرکززدگی آفتیست که بدرجات به مرکزگریزی کمک میکند و آنان که در روایت تاریخی به حاشیه رفته و نادیده گرفته شدهاند را آگاه یا ناخودآگاه به ورطهی خودجداپنداری میکشاند و شکافها و رخنهها و روزنههایی پدید میآورد که خواهناخواه مورد سوءاستفادهی کسانی قرار میگیرد که پیوند و یگانگی ملت ایران را خوش نمیدارند.
📍منبع: کانال نشریه مردمنامه به آدرس @mardomnameh
..................................
🎲@politicalmag
➕آسیبشناسی مرکززدگی تاریخ
🔻 تاریخ معاصر ما از مرکزگرایی و مرکززدگی رنج میبرد
📝«داریوش رحمانیان»
🧰استاد دانشگاه تهران
▫️تاریخ معاصر ما از مرکزگرایی و مرکززدگی رنج میبرد. تاریخنگاری ایرانی در حوزهی معاصرپژوهی دچار کاستیها و آفتهاییست. برای درمان این آفتها چارهاندیشی باید کرد. یکی از این آفتها مرکززدگیست.تهران در تحولات تاریخ معاصر نقش درجهاول داشته است. در این تردیدی نیست. کشور ما در روزگار معاصر به دلایل گوناگون گرفتار آفت مرکزگرایی شده است. در برنامههای نوسازی و توسعه در بیشتر موارد تهران در اولویت بوده است. تهران شده است مرکز و بقیهی جاها پیرامون. این رابطهی مرکز و پیرامون پیآمدهای زیانبار فراوان داشته و هزینههای سنگین بر کشور تحمیل کرده و چالشهای سخت و سهمگین پیش روی ایران قرار داده است.
▫️اینکه بسیاری از رویدادها و چرخشها و دگرگونیهای تاریخ معاصر ایران، چه سیاسی و چه اجتماعی و چه فرهنگی، با محوریت تهران رقم خوردهاند از اثرات و نتایج گریزناپذیر مرکزگرایی بوده است. در حوزهی تاریخنگاری که موضوع این یادداشت است آن اثرات به آفتی انجامیده که آن را مرکززدگی میتوان نامید. تاریخنگاری ما بدرجات مرکززده است. به نقش و جایگاه دیگر جاها کمتر توجه میشود و اگر شده یا میشود نه به آن اندازهای است که بایسته و شایسته است. در دهههای اخیر و بویژه در چند سال گذشته پژوهشگران به تاریخ شهرها و روستاها توجهی روزافزون داشتهاند. این پدیدهای است خجسته و همایون.
▫️پرشمارند کتابها و مقالاتی که در دهههای اخیر دربارهی تاریخ شهرها و روستاهای ایران نوشته شدهاند. شماری بنیادها و انجمنها و مؤسسهها برپا شده که در این راه گامهای بلند و بزرگ برداشتهاند. پایاننامهها و رسالههای دانشگاهی پرشمار دربارهی تاریخ شهرها و روستاها ایلات و عشایر و اقلیتهای دینی و... داشتهایم. شاخهای به نام تاریخ محلی در پارهای از گروههای تاریخ پدید امده است. شماری نشریات و مجلات که به تاریخ محلی و تاریخ شهرها و روستاها میپردازند در تهران و شهرستانها راهاندازی شده است. اینها امیدوارکننده است؛ اما بسنده نیست. به برداشتن گامهای بزرگتر و انجام کارهای اساسیتر و سنجیدهتر نیاز داریم. موضوع بسیار حساستر و پیچیدهتر از آن است که به نظر میرسد.
▫️روایت تاریخ مناطق و نواحی گوناگون چنانچه بگونهای روشمند و سنجیده انجام نگیرد چهبسا، خواسته و ناخواسته و بدرجات، به حس یگانگی ملی آسیب برساند. تاریخنگاری ایرانی رسالتی بس سنگین بر دوش دارد برای اینکه دشوارهی دوگانه ملت/مردم را حلوفصل کند. تاریخی که کثرت مردم را در چارچوب وحدت و یگانگی ملت به روایت درآورد. این کاری است که نه ساده است و نه آسان. ظرایف و دقایقی دارد. مورخ اگر از این ظرایف و دقایق غفلت کند روایتی که به دست میدهد میتواند در حکم تیشهزدن به ریشهی ایران باشد. راهیست دشوار و پرسنگلاخ.پرتگاهها و لغزشگاهها و کژراهههای سر راه نیز فراواناند.
▫️منافع و مصالح ملی ما حکم میکند که آفت مرکززدگی را چاره و درمان کنیم. در نوکردن نامه و نوکردن روایت کیستی ما ایرانیان و چیستی ایران این یکی از کارهای بنیادیست. نونامهنویسی بایستی برپایهی زدودن غفلت از نقش و جایگاه مردم سراسر ایران در دستور کار مورخان قرار گیرد. مردم سراسر ایران را در روایت تاریخی بایستی از پیرامون به کانون آورد.
▫️بدون نوکردن نامه کمیت حرکت توسعه و پیشرفت خواهد لنگید. نونامهنویسی برپایهی نقش مردم شرط لازم نوشدن و توسعه است. مرکززدگی دردی است که تا درمان نشود تاریخنگاری ما نخواهد توانست وظیفهی خود را در کمک به حلوفصل مسائل ایران، چنانکه باید و شاید، انجام دهد. مرکززدگی آفتیست که بدرجات به مرکزگریزی کمک میکند و آنان که در روایت تاریخی به حاشیه رفته و نادیده گرفته شدهاند را آگاه یا ناخودآگاه به ورطهی خودجداپنداری میکشاند و شکافها و رخنهها و روزنههایی پدید میآورد که خواهناخواه مورد سوءاستفادهی کسانی قرار میگیرد که پیوند و یگانگی ملت ایران را خوش نمیدارند.
📍منبع: کانال نشریه مردمنامه به آدرس @mardomnameh
..................................
🎲@politicalmag
📄متن
➕ سیمایِ صالحِ دولتِ مسعود
🔻 نگاهی به گزینههای وزارتخانههای علوم و ارشاد
📝 «حامد زارع»
🧰مدیر و سردبیر سیاستنامه
▫️ سه سال گذشته سختیهای زیادی بر اهالی علم و فرهنگ کشور گذشت. وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و همچنین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجری محدودیتهای قابل توجهی برای استادان، دانشجویان و هنرمندان بود. این دو وزارتخانه در دولت سیزدهم همه امکانات ستادی خود را دربست در اختیار دیدگاهی قرار داده بودند که معطوف به استراتژی جبهه پایداری بود. علاوه بر این، هر دو وزیر اختیارات اندکی داشتند و شایعه تصمیمگیری جمیله علمالهدی در وزارت علوم و نیز نفوذ براداران نیلی در وزارت ارشاد همواره به گوش میرسید.
▫️ اخراج استادان منتقد و دانشجویان معترض از دانشگاه و همچنین ممنوعالفعالیتهای گوناگون برای هنرمندان بخشی از عملکرد دولت سیزدهم در عرصه علم و فرهنگ کشور است که کما بیش در رسانهها بازتاب یافته است. اما پرپیدا است که عقبرفتهای متعددی در حوزه کاری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و همچنین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رخ داده است که جبران آنها نیازمند مدیران مدبر و میانهرویی است که هم به سیاستبازی در علم و فرهنگ کشور پایان دهند، هم تکریم استادان، دانشجویان و هنرمندان را در سرلوحه کار خود قرار دهند. هر چند با نظر به بحرانهای جاری در عرصه علم و فرهنگ کشور، بازگشت این دو وزارتخانه به جایگاهی که متولی امور حرفهای پیشبینی شده در قانون باشد، کار سهل و آسانی نیست. با این حال در چارچوبی اعتدالمحور و با در نظر گرفتن مختصاتی که برای فراهم شدن دولت وفاق ملی ترسیم شده است. بهترین گزینههای ممکن برای اداره این دو وزارتخانه در نظر گرفته شده است.
▫️ حسین سیمایی صراف در دو نهاد علمی قدیم و جدید ایران تحصیل کرده است. او دانشآموخته حوزه و دانشگاه و نخستین فردی است که در میان فارغالتحصیلان علوم انسانی به مقام عالی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میرسد. شخصیت سیمایی به خاطر موانست با سنت (تحصیل فقه و اصول در حوزه علمیه قم) و مواجهه با تجدد (تحصیل علم مدرن در دانشگاه)، آمیزهای از معارف جدید و قدیم است. رویکرد مدیریتی او نیز به تبعیت از تیپ فکری او معطوف به میانهروی و اعتدال است. سیمایی با همین رویکرد در جایگاه دبیری هیئت دولت در کابینه حسن روحانی عملکرد موفقی داشت و ابراهیم رئیسی نیز خواهان ادامه فعالیت او بود که با مخالفت سیمایی روبرو شد. مخالفتی که نشانی نمادین از فاصلهگذاری او با هر گونه تندروی و افراطیگری در عرصههای مدیریتی کشور است. یکی از محسنات سیمایی کسب تجربه در جایگاه معاونت پارلمانی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است که همراه با تجریه دبیری هیئت دولت، ذهنی ورزیده و دستی توانمند به او برای تعامل با کمیسیونهای مختلف دولت و مجلس برای ارتقاء وضعیت کیفی آموزش عالی کشور و توقف هزینهتراشیهای بیمورد در قالب ارتقاء وضعیت کمی دانشگاهها و پژوهشگاهها بخشسده است. میتوان امیدوار بود که شلختی کنونی که در ساختار اداری آموزش عالی ایران حاکم است با نگاه حرفهای و ستادی سیمایی برطرف شده و فراتر از آن با بازگشت عقلانیت و رواداری به عرصه دانشگاهی کشور، روند نادرست برخورد با استادان و دانشجویان متوقف شود.
▫️ سید عباس صالحی مدیری چندجانبه است. هم مقامات عالیه نظام به او اعتماد دارند، هم با عملکردی که در دوره معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در کابینه اول حسن روحانی و در وهله بعد وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در کابینه دوم حسین روحانی داشت، تا حد زیادی مورد تایید اهالی فرهنگ و هنر کشور نیز قرار دارد. در دوره او کتابهای متعددی پس از سالها اجازه نشر گرفت و سهلگیری در موسیقی و سینما تا اندازه قابل قبولی رعایت شد. در دوره مدیریت او در روزنامه اطلاعات در دو سال اخیز نیز بار دیگر شاهد برونداد روحیه اعتدال و میانهروی او بودیم. توئیتهای او در جریان اعترضات پائیز 1401 و همچنین مسائل و بحرانهایی که پس از آن کشور دچار آن شده است، نشاندهنده راهبرد روادارانهای است که در صورت حضور در سطح عالی مدیریت فرهنگ و هنر ایران مثمر ثمر خواهد بود.
📍متن کامل در روزنامه سازندگی
🎲@politicalmag
➕ سیمایِ صالحِ دولتِ مسعود
🔻 نگاهی به گزینههای وزارتخانههای علوم و ارشاد
📝 «حامد زارع»
🧰مدیر و سردبیر سیاستنامه
▫️ سه سال گذشته سختیهای زیادی بر اهالی علم و فرهنگ کشور گذشت. وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و همچنین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجری محدودیتهای قابل توجهی برای استادان، دانشجویان و هنرمندان بود. این دو وزارتخانه در دولت سیزدهم همه امکانات ستادی خود را دربست در اختیار دیدگاهی قرار داده بودند که معطوف به استراتژی جبهه پایداری بود. علاوه بر این، هر دو وزیر اختیارات اندکی داشتند و شایعه تصمیمگیری جمیله علمالهدی در وزارت علوم و نیز نفوذ براداران نیلی در وزارت ارشاد همواره به گوش میرسید.
▫️ اخراج استادان منتقد و دانشجویان معترض از دانشگاه و همچنین ممنوعالفعالیتهای گوناگون برای هنرمندان بخشی از عملکرد دولت سیزدهم در عرصه علم و فرهنگ کشور است که کما بیش در رسانهها بازتاب یافته است. اما پرپیدا است که عقبرفتهای متعددی در حوزه کاری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و همچنین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رخ داده است که جبران آنها نیازمند مدیران مدبر و میانهرویی است که هم به سیاستبازی در علم و فرهنگ کشور پایان دهند، هم تکریم استادان، دانشجویان و هنرمندان را در سرلوحه کار خود قرار دهند. هر چند با نظر به بحرانهای جاری در عرصه علم و فرهنگ کشور، بازگشت این دو وزارتخانه به جایگاهی که متولی امور حرفهای پیشبینی شده در قانون باشد، کار سهل و آسانی نیست. با این حال در چارچوبی اعتدالمحور و با در نظر گرفتن مختصاتی که برای فراهم شدن دولت وفاق ملی ترسیم شده است. بهترین گزینههای ممکن برای اداره این دو وزارتخانه در نظر گرفته شده است.
▫️ حسین سیمایی صراف در دو نهاد علمی قدیم و جدید ایران تحصیل کرده است. او دانشآموخته حوزه و دانشگاه و نخستین فردی است که در میان فارغالتحصیلان علوم انسانی به مقام عالی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میرسد. شخصیت سیمایی به خاطر موانست با سنت (تحصیل فقه و اصول در حوزه علمیه قم) و مواجهه با تجدد (تحصیل علم مدرن در دانشگاه)، آمیزهای از معارف جدید و قدیم است. رویکرد مدیریتی او نیز به تبعیت از تیپ فکری او معطوف به میانهروی و اعتدال است. سیمایی با همین رویکرد در جایگاه دبیری هیئت دولت در کابینه حسن روحانی عملکرد موفقی داشت و ابراهیم رئیسی نیز خواهان ادامه فعالیت او بود که با مخالفت سیمایی روبرو شد. مخالفتی که نشانی نمادین از فاصلهگذاری او با هر گونه تندروی و افراطیگری در عرصههای مدیریتی کشور است. یکی از محسنات سیمایی کسب تجربه در جایگاه معاونت پارلمانی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است که همراه با تجریه دبیری هیئت دولت، ذهنی ورزیده و دستی توانمند به او برای تعامل با کمیسیونهای مختلف دولت و مجلس برای ارتقاء وضعیت کیفی آموزش عالی کشور و توقف هزینهتراشیهای بیمورد در قالب ارتقاء وضعیت کمی دانشگاهها و پژوهشگاهها بخشسده است. میتوان امیدوار بود که شلختی کنونی که در ساختار اداری آموزش عالی ایران حاکم است با نگاه حرفهای و ستادی سیمایی برطرف شده و فراتر از آن با بازگشت عقلانیت و رواداری به عرصه دانشگاهی کشور، روند نادرست برخورد با استادان و دانشجویان متوقف شود.
▫️ سید عباس صالحی مدیری چندجانبه است. هم مقامات عالیه نظام به او اعتماد دارند، هم با عملکردی که در دوره معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در کابینه اول حسن روحانی و در وهله بعد وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در کابینه دوم حسین روحانی داشت، تا حد زیادی مورد تایید اهالی فرهنگ و هنر کشور نیز قرار دارد. در دوره او کتابهای متعددی پس از سالها اجازه نشر گرفت و سهلگیری در موسیقی و سینما تا اندازه قابل قبولی رعایت شد. در دوره مدیریت او در روزنامه اطلاعات در دو سال اخیز نیز بار دیگر شاهد برونداد روحیه اعتدال و میانهروی او بودیم. توئیتهای او در جریان اعترضات پائیز 1401 و همچنین مسائل و بحرانهایی که پس از آن کشور دچار آن شده است، نشاندهنده راهبرد روادارانهای است که در صورت حضور در سطح عالی مدیریت فرهنگ و هنر ایران مثمر ثمر خواهد بود.
📍متن کامل در روزنامه سازندگی
🎲@politicalmag
📄متن
➕ چرا با براندازی مخالفم؟
🔻 نگاهی آلترناتیوهای جمهوری اسلامی
📝 «بابک مینا»
🧰نویسنده و پژوهشگر
▫️پیشتر پس از شکست خیزش ۱۴۰۱ نوشتم براندازی بدون نیرویی ملی که بتواند امنیت و ثبات را تأمین کند سم مهلکی است. اکنون بیش از پیش به این نتیجه رسیدم که براندازی سم است و باید از آن پرهیز کرد. مهمترین نیروی اپوزیسیون که پادشاهیخواهان باشند متأسفانه جا پای مجاهدین خلق گذاشتهاند و به نیروی نیابتی اسرائيل بدل شدهاند. شاهزاده رضا پهلوی رسماً از زدن سر اختاپوس سخن میگوید و هوادارانش چنان پرچم اسرائیل را در هوا میرقصانند که گویی شهروند اسرائیلاند. اغلب پادشاهیخواهان بیشتر نگران منافع ملی اسرائیل و آمریکا هستند تا نگران منافع ملی ایران.
▫️میتوان گفت از سال ۹۶ تا ۱۴۰۱ این جریان سیاسی فرصتی طلایی داشت تا خود را به عنوان جنبشی ملیگرا و امید اصلی برای تغییر تثبیت کند. اما متأسفانه کاملاً مسیر عکس را پیمود: به جنبشی عوامزده، پرخشم و پرخاشگر بدل شد و علیه فرهنگ و هنر و روشنفکری ایران اعلان جنگ داد. از آن بدتر چهره خود را نه به عنوان جریانی ملیگرا و وطندوست، که به عنوان جریانی وابسته که افسارش به دست اسرائیل و محافل قدرت در آمریکا است تثبیت کرد. وقتی شاهزاده رضا پهلوی در اسرائیل چند روز در کنار خانم گیگیلی بالاترین مقام امنیتی اسرائيل دیده شد، به طور خصوصی به برخی دوستان گفتم این پیام خوبی ندارد.
▫️متاسفانه هیجانزدگی و نفرت کور از جمهوری اسلامی مانع دیدن واقعیت شد. در شرایط فعلی تنها باید از جریان پادشاهیخواه حذر کرد. مابقی اپوزیسیون هم که وضعیت بهتری ندارند. پیشتر دربارهشان نوشتهام. مجاهدین خلق، جمهوریخواهان حامی تجزیه یا امثال مسیح علینژاد که مصیبتی برای ایران هستند. بنابراین در یک کلام: من اپوزیسیون خارج از کشور را بخشی از مشکل میدانم و نه راهحل. با براندازی شرایط قطعاً بهتر نخواهد شد. اما بحرانها و مشکلات بنیادی ایران همچنان سرجایش هست. اصلاحات محافظهکارانه و بسیار محدود دولت پزشکیان ممکن است کمی فضا را قابل تحمل کند ولی پاسخ کاملی به مشکلات کشور نیست.
▫️چنان که پیشتر گفتم به جای براندازی به اجماع میان نخبگان، به «اتحاد عقل» معتقدم. منتقدان خیرخواه و میهندوست که به ضرورتهای قطعی منافع ملی باور دارند باید بتوانند به نوعی همگرایی دست یابند. همچنین باید بخشهایی از حکومت را که به ضرورت تغییر باور دارند با خود همراه کنند. تنها چیزی که اندکی امیدوارکننده است این است که بخشهایی از نخبگان درون حکومت ضرورت تغییر را فهمیدهاند. در نهایت این روند باید به گذاری آرام و مسالمتآمیز به حداقلهای دموکراتیک ختم شود. فرایندی که شاید ده سال طول بکشد اما منافع ملی ایران را به خطر نمیاندازد و مصالح عمومی کشور را در نظر میگیرد.
📍برگرفته از کانال نویسنده به آدرس: @yaddashthayesiah
🔖بازنشرِ مطالب به معنای تأیید کلِّ محتوای آن نیست!
🎲@politicalmag
➕ چرا با براندازی مخالفم؟
🔻 نگاهی آلترناتیوهای جمهوری اسلامی
📝 «بابک مینا»
🧰نویسنده و پژوهشگر
▫️پیشتر پس از شکست خیزش ۱۴۰۱ نوشتم براندازی بدون نیرویی ملی که بتواند امنیت و ثبات را تأمین کند سم مهلکی است. اکنون بیش از پیش به این نتیجه رسیدم که براندازی سم است و باید از آن پرهیز کرد. مهمترین نیروی اپوزیسیون که پادشاهیخواهان باشند متأسفانه جا پای مجاهدین خلق گذاشتهاند و به نیروی نیابتی اسرائيل بدل شدهاند. شاهزاده رضا پهلوی رسماً از زدن سر اختاپوس سخن میگوید و هوادارانش چنان پرچم اسرائیل را در هوا میرقصانند که گویی شهروند اسرائیلاند. اغلب پادشاهیخواهان بیشتر نگران منافع ملی اسرائیل و آمریکا هستند تا نگران منافع ملی ایران.
▫️میتوان گفت از سال ۹۶ تا ۱۴۰۱ این جریان سیاسی فرصتی طلایی داشت تا خود را به عنوان جنبشی ملیگرا و امید اصلی برای تغییر تثبیت کند. اما متأسفانه کاملاً مسیر عکس را پیمود: به جنبشی عوامزده، پرخشم و پرخاشگر بدل شد و علیه فرهنگ و هنر و روشنفکری ایران اعلان جنگ داد. از آن بدتر چهره خود را نه به عنوان جریانی ملیگرا و وطندوست، که به عنوان جریانی وابسته که افسارش به دست اسرائیل و محافل قدرت در آمریکا است تثبیت کرد. وقتی شاهزاده رضا پهلوی در اسرائیل چند روز در کنار خانم گیگیلی بالاترین مقام امنیتی اسرائيل دیده شد، به طور خصوصی به برخی دوستان گفتم این پیام خوبی ندارد.
▫️متاسفانه هیجانزدگی و نفرت کور از جمهوری اسلامی مانع دیدن واقعیت شد. در شرایط فعلی تنها باید از جریان پادشاهیخواه حذر کرد. مابقی اپوزیسیون هم که وضعیت بهتری ندارند. پیشتر دربارهشان نوشتهام. مجاهدین خلق، جمهوریخواهان حامی تجزیه یا امثال مسیح علینژاد که مصیبتی برای ایران هستند. بنابراین در یک کلام: من اپوزیسیون خارج از کشور را بخشی از مشکل میدانم و نه راهحل. با براندازی شرایط قطعاً بهتر نخواهد شد. اما بحرانها و مشکلات بنیادی ایران همچنان سرجایش هست. اصلاحات محافظهکارانه و بسیار محدود دولت پزشکیان ممکن است کمی فضا را قابل تحمل کند ولی پاسخ کاملی به مشکلات کشور نیست.
▫️چنان که پیشتر گفتم به جای براندازی به اجماع میان نخبگان، به «اتحاد عقل» معتقدم. منتقدان خیرخواه و میهندوست که به ضرورتهای قطعی منافع ملی باور دارند باید بتوانند به نوعی همگرایی دست یابند. همچنین باید بخشهایی از حکومت را که به ضرورت تغییر باور دارند با خود همراه کنند. تنها چیزی که اندکی امیدوارکننده است این است که بخشهایی از نخبگان درون حکومت ضرورت تغییر را فهمیدهاند. در نهایت این روند باید به گذاری آرام و مسالمتآمیز به حداقلهای دموکراتیک ختم شود. فرایندی که شاید ده سال طول بکشد اما منافع ملی ایران را به خطر نمیاندازد و مصالح عمومی کشور را در نظر میگیرد.
📍برگرفته از کانال نویسنده به آدرس: @yaddashthayesiah
🔖بازنشرِ مطالب به معنای تأیید کلِّ محتوای آن نیست!
🎲@politicalmag
📖چه مطالبی در سیاستنامه ۳1 میخوانیم؟
📰خبرنامه
مروری بر رویدادهای حقوق و علوم سیاسی ایران
🖌سرمقاله
زبان فارسی و نام بلند ایران: حامد زارع
🕯یادنامه علیرضا ازغندی: میدانِ نقشِ جهانِ سیاستِ ایران
نسرین مصفا
حمید احمدی
جواد اطاعت
داود غرایاق زندی
رحمن قهرمانپور
🔖پرونده؛علیه فدرالیسم و قومگرایی/ با مقالاتی از سالار سیفالدینی، شاهین زینعلی، جواد رنجبر درخشیلر، علی حجازی یزدی
📝یادداشت
روشنفکری و مدرنیته ایرانی
📂علی قیصری
از سنت فقهی تا تجدد ایرانی
📂عبدالمجید مبلغی
ده قرن سکوت
📂فریدا حصاری
زیست انسان ایرانی
📂 شیدا بهاری
📇گزارش
گواه گوارای ایرانیت/ صدمین زادروز محمدعلی اسلامی ندوشن
مردی در منطقه خاکستری/ شصتمین سالمرگ حسین علا
سه تابلو عشقی/ صدمین سالمرگ میرزاده عشقی
مدرس امر ملی/ پانصدمین سالمرگ شاه اسماعیل صفوی
💡تامل/ در جستجوی خودآگاهی: علی اشرفنظری
⚖️جستار
* سلب اعتبار از مشروطیت در انقلاب 1357: ناصر سلطانی
* اصلاح قرارداد اجتماعی: نوید شیدایی
💬 دیدار (گفتگو با مهدی سنایی)
ضرورت کارشناسی در دانش سیاسی
📑گفتگوکننده: ویدا یاقوتی
📕داستان جلد (گفتگو با همایون کاتوزیان)
▪️مدارا و مدیریت
📋مقاله
بحران مشروعیت دوران مدرن: بهنام جودی
تاریخ مفهوم حق در فلسفه سیاسی: مسعود آذرفام
📚پژوهش
▫️نمایشنامه سیاسی بیهقی: روحالله اسلامی
▫️گذار از اسطورهسازی به گفتارپردازی: الناز پروانهزاد
▫️شاهکار تاریخ و ادب فارسی: مریم کامیاب
▫️فرودی بدون فراز: مصطفی افشارپارسا
🧳سفرنامه
خاطره تاریخی ایران فرهنگی/ سفر به تفلیس
سرزمین خانههای سفید/ سفر به مسقط
📇ترجمه
محافظهکاری و ناخرسندیهای آن〰️ محسن قائممقامی
📖کتابنامه
➖فقدان نظریه فلسفی: محمدرضا شعبانی
➖واقعیت موثر در کشورداری: جعفر سلماننژاد
👩🏻🎓باشگاه: کلوپ دانشجویان علوم سیاسی ایران
سپیده رحمنپور، امیرصالح آقامیرزائی، زهرا صادقی، مهشاد خسروی، پردیس یاراحمدی، فاطمه مرتضینژاد، سارا متقی، مریم مظاهری، محیا نیای محمدی
🦉کانال تلگرام مجله سیاستنامه
@goftemaann
📮 سیاستنامه 31 را از طریق لینک زیر به صورت غیرحضوری خریداری و با پست سفارشی رایگان دریافت کنید:
گروه مطبوعاتی هممیهن
💳شماره کارت برای واریز وجه خرید مجله (دویست هزار تومان)
6104338759914894 به نام هدی کرباسچی (موسسه هممیهن)
📩از طریق تماس با این شماره در تلگرام نیز میتوانید مجله را خریداری کنید:
+98 933 655 4529
🎲@politicalmag
📰خبرنامه
مروری بر رویدادهای حقوق و علوم سیاسی ایران
🖌سرمقاله
زبان فارسی و نام بلند ایران: حامد زارع
🕯یادنامه علیرضا ازغندی: میدانِ نقشِ جهانِ سیاستِ ایران
نسرین مصفا
حمید احمدی
جواد اطاعت
داود غرایاق زندی
رحمن قهرمانپور
🔖پرونده؛علیه فدرالیسم و قومگرایی/ با مقالاتی از سالار سیفالدینی، شاهین زینعلی، جواد رنجبر درخشیلر، علی حجازی یزدی
📝یادداشت
روشنفکری و مدرنیته ایرانی
📂علی قیصری
از سنت فقهی تا تجدد ایرانی
📂عبدالمجید مبلغی
ده قرن سکوت
📂فریدا حصاری
زیست انسان ایرانی
📂 شیدا بهاری
📇گزارش
گواه گوارای ایرانیت/ صدمین زادروز محمدعلی اسلامی ندوشن
مردی در منطقه خاکستری/ شصتمین سالمرگ حسین علا
سه تابلو عشقی/ صدمین سالمرگ میرزاده عشقی
مدرس امر ملی/ پانصدمین سالمرگ شاه اسماعیل صفوی
💡تامل/ در جستجوی خودآگاهی: علی اشرفنظری
⚖️جستار
* سلب اعتبار از مشروطیت در انقلاب 1357: ناصر سلطانی
* اصلاح قرارداد اجتماعی: نوید شیدایی
💬 دیدار (گفتگو با مهدی سنایی)
ضرورت کارشناسی در دانش سیاسی
📑گفتگوکننده: ویدا یاقوتی
📕داستان جلد (گفتگو با همایون کاتوزیان)
▪️مدارا و مدیریت
📋مقاله
بحران مشروعیت دوران مدرن: بهنام جودی
تاریخ مفهوم حق در فلسفه سیاسی: مسعود آذرفام
📚پژوهش
▫️نمایشنامه سیاسی بیهقی: روحالله اسلامی
▫️گذار از اسطورهسازی به گفتارپردازی: الناز پروانهزاد
▫️شاهکار تاریخ و ادب فارسی: مریم کامیاب
▫️فرودی بدون فراز: مصطفی افشارپارسا
🧳سفرنامه
خاطره تاریخی ایران فرهنگی/ سفر به تفلیس
سرزمین خانههای سفید/ سفر به مسقط
📇ترجمه
محافظهکاری و ناخرسندیهای آن〰️ محسن قائممقامی
📖کتابنامه
➖فقدان نظریه فلسفی: محمدرضا شعبانی
➖واقعیت موثر در کشورداری: جعفر سلماننژاد
👩🏻🎓باشگاه: کلوپ دانشجویان علوم سیاسی ایران
سپیده رحمنپور، امیرصالح آقامیرزائی، زهرا صادقی، مهشاد خسروی، پردیس یاراحمدی، فاطمه مرتضینژاد، سارا متقی، مریم مظاهری، محیا نیای محمدی
🦉کانال تلگرام مجله سیاستنامه
@goftemaann
📮 سیاستنامه 31 را از طریق لینک زیر به صورت غیرحضوری خریداری و با پست سفارشی رایگان دریافت کنید:
گروه مطبوعاتی هممیهن
💳شماره کارت برای واریز وجه خرید مجله (دویست هزار تومان)
6104338759914894 به نام هدی کرباسچی (موسسه هممیهن)
📩از طریق تماس با این شماره در تلگرام نیز میتوانید مجله را خریداری کنید:
+98 933 655 4529
🎲@politicalmag
📄متن
➕ سودای سوسیالیسم
🔻 چرا پس از نیمقرن همچنان پرداختن به علی شریعتی ضروری است؟
📝 «محمد طاهری»
🧰سردبیر تجارت فردا
▫️هیچ چیز مثل «برقراری عدالت در جامعه»، «قطع رابطه با غرب استعمارگر» و «برچیدن بساط بانکهای ربوی» نمیتوانست روشنفکران مذهبی و روحانیون انقلابی را خوشحال کند. آنها آرزو داشتند اقتصاد اسلامی را به جای نظام سرمایهداری بنشانند، کام جامعه را از «عدالت» شیرین کنند، «ربا» را از بانکداری کشور برچینند و ایران را به کشوری غیروابسته، خودکفا و قدرتمند تبدیل کنند. به همین دلیل وقتی انقلاب به پیروزی رسید، مسابقهای میان نیروهای انقلابی درگرفت که این آرزوها هرچه زودتر محقق شود.
▫️خروجی برقراری عدالت اجتماعی، ناترازی در منافع کشور، ملی شدن صنایع و مصادره اموال سرمایهداران و دولتی شدن تولید و تجارت بود. آرمان ایران غیر وابسته، به راهبرد خودکفایی و قطع رابطه با غرب و تحریمهای اقتصادی منتهی شد و از دل آرزوی سوم، ملی شدن بانکها و قانون عملیات بانکداری بدون ربا و ناترازی نظام بانکی بیرون آمد.
این آرمانها به طور مشخص پنج منشأ اصلی داشت و پنج جریان فکری از آن حمایت میکردند؛
▫️گروه اول روشنفکران چپگرا بودند که با الهام از ایدههای مارکسیستی و کمونیستی حکومت پهلوی را غربگرا و در خدمت امپریالیسم میدانستند. ایده محوری آنها که از عقاید ولادیمیر لنین برداشت شده بود، دولتی شدن اقتصاد و قطع رابطه با غرب بود. بهطور مشخص اعضای حزب توده که دارای سازماندهی قوی بودند، چنین گرایشهایی داشتند.
▫️گروه دوم نیز روشنفکران مذهبی بودند که عمدتاً در فرانسه درس خوانده بودند و اعتقادشان بر این بود که ایران باید با آموزههای سوسیالیستی اداره شود. ضدیت با غرب و تلاش برای خودکفایی ایده محوری آنها بود که از اندیشههای امانوئل والشتاین، سمیر امین و دیگر روشنفکران فرانسوی وام گرفته شده بود. روشنفکران مذهبی سوسیالیست تعدادشان بسیار زیاد بود اما کمتر فعالیت حزبی و سازمانی داشتند.
▫️گروه سوم نیز روحانیون جوانی بودند که بهطور مشخص تحت تاثیر اندیشههای سید قطب قرار داشتند. «سید قطب» که نظریهپرداز سرشناس اخوانالمسلمین مصر بود در سال ۱۹۵۱ کتابی با عنوان «مبارزه بین اسلام و سرمایهداری» نوشت و اصول سرمایهداری را مغایر با آموزههای دین دانست. مدت زمانی کوتاه پس از طرح این نظرات، روشنفکران مذهبی و روحانیون ایرانی نیز اسلام را مکتبی مستقل اعلام کردند که با مارکسیسم و سرمایهداری در تضاد است.
▫️گروه چهارم نیز مجاهدین خلق بودند که هم عقاید اسلامی داشتند، هم ضدیت با غرب در دستور کارشان قرار داشت و هم اقتصاد را دولتی و اسلامی میخواستند. اعضای این گروه که سطحیترین برداشت را از علم اقتصاد داشتند، مبارزه مسلحانه با حکومت پهلوی را در دستور کار قرار دادند.
▫️گروه پنجم نیز سوسیالیستهای مسلمان بودند. نهضت خداپرستان سوسیالیست به طور مشخص سه عقیده مشترک داشتند: التزام به سوسیالیسم، احساسات قوی مذهبی و اعتقاد عمیق به ملیگرایی.
▫️اگر بخواهیم تنها یک نفر را مثال بزنیم که با همه این گروهها قرابت فکری داشت و هم از آنها اثر پذیرفت و هم روی فعالیت آنها اثر گذاشت، باید از علی شریعتی نام ببریم. روشنفکری که افکارش ریشه در سوسیالیسم داشت، در فرانسه درس خوانده بود، ضدیت با غرب را با جدیت ترویج میکرد و از اقتصاد آزاد متنفر بود.
▫️همگرایی روشنفکران و روحانیون به عنوان دو نیروی مرجع جامعه با تصور اینکه رژیم پهلوی دستنشانده قدرتهای امپریالیستی غرب بوده و هیچگاه استقلالی از خود نداشته است، فضای فکری و سیاسی کشور را در سالهای پیش از انقلاب به سمت ضدیت با اقتصاد آزاد سوق داد. در چنین فضایی، انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و آرمان مبارزه با امپریالیسم و خاتمه بخشیدن به نظام سرمایهداری به یکی از مطالبات اصلی انقلابیون تبدیل شد. از میان همه افرادی که دنبال عدالت بودند، ایران را غیروابسته و خودکفا میخواستند و اقتصاد اسلامی را ترویج میکردند، نقش علی شریعتی برجسته و خاص است. او بیشترین اثرگذاری را بر ذهنیت جامعه ایران در سالهای منتهی به انقلاب داشت و به همین دلیل لقب معلم انقلاب را به او دادند.
📍متن کامل در شماره ۵۵۹ هفتهنامه تجارت فردا
🎲@politicalmag
➕ سودای سوسیالیسم
🔻 چرا پس از نیمقرن همچنان پرداختن به علی شریعتی ضروری است؟
📝 «محمد طاهری»
🧰سردبیر تجارت فردا
▫️هیچ چیز مثل «برقراری عدالت در جامعه»، «قطع رابطه با غرب استعمارگر» و «برچیدن بساط بانکهای ربوی» نمیتوانست روشنفکران مذهبی و روحانیون انقلابی را خوشحال کند. آنها آرزو داشتند اقتصاد اسلامی را به جای نظام سرمایهداری بنشانند، کام جامعه را از «عدالت» شیرین کنند، «ربا» را از بانکداری کشور برچینند و ایران را به کشوری غیروابسته، خودکفا و قدرتمند تبدیل کنند. به همین دلیل وقتی انقلاب به پیروزی رسید، مسابقهای میان نیروهای انقلابی درگرفت که این آرزوها هرچه زودتر محقق شود.
▫️خروجی برقراری عدالت اجتماعی، ناترازی در منافع کشور، ملی شدن صنایع و مصادره اموال سرمایهداران و دولتی شدن تولید و تجارت بود. آرمان ایران غیر وابسته، به راهبرد خودکفایی و قطع رابطه با غرب و تحریمهای اقتصادی منتهی شد و از دل آرزوی سوم، ملی شدن بانکها و قانون عملیات بانکداری بدون ربا و ناترازی نظام بانکی بیرون آمد.
این آرمانها به طور مشخص پنج منشأ اصلی داشت و پنج جریان فکری از آن حمایت میکردند؛
▫️گروه اول روشنفکران چپگرا بودند که با الهام از ایدههای مارکسیستی و کمونیستی حکومت پهلوی را غربگرا و در خدمت امپریالیسم میدانستند. ایده محوری آنها که از عقاید ولادیمیر لنین برداشت شده بود، دولتی شدن اقتصاد و قطع رابطه با غرب بود. بهطور مشخص اعضای حزب توده که دارای سازماندهی قوی بودند، چنین گرایشهایی داشتند.
▫️گروه دوم نیز روشنفکران مذهبی بودند که عمدتاً در فرانسه درس خوانده بودند و اعتقادشان بر این بود که ایران باید با آموزههای سوسیالیستی اداره شود. ضدیت با غرب و تلاش برای خودکفایی ایده محوری آنها بود که از اندیشههای امانوئل والشتاین، سمیر امین و دیگر روشنفکران فرانسوی وام گرفته شده بود. روشنفکران مذهبی سوسیالیست تعدادشان بسیار زیاد بود اما کمتر فعالیت حزبی و سازمانی داشتند.
▫️گروه سوم نیز روحانیون جوانی بودند که بهطور مشخص تحت تاثیر اندیشههای سید قطب قرار داشتند. «سید قطب» که نظریهپرداز سرشناس اخوانالمسلمین مصر بود در سال ۱۹۵۱ کتابی با عنوان «مبارزه بین اسلام و سرمایهداری» نوشت و اصول سرمایهداری را مغایر با آموزههای دین دانست. مدت زمانی کوتاه پس از طرح این نظرات، روشنفکران مذهبی و روحانیون ایرانی نیز اسلام را مکتبی مستقل اعلام کردند که با مارکسیسم و سرمایهداری در تضاد است.
▫️گروه چهارم نیز مجاهدین خلق بودند که هم عقاید اسلامی داشتند، هم ضدیت با غرب در دستور کارشان قرار داشت و هم اقتصاد را دولتی و اسلامی میخواستند. اعضای این گروه که سطحیترین برداشت را از علم اقتصاد داشتند، مبارزه مسلحانه با حکومت پهلوی را در دستور کار قرار دادند.
▫️گروه پنجم نیز سوسیالیستهای مسلمان بودند. نهضت خداپرستان سوسیالیست به طور مشخص سه عقیده مشترک داشتند: التزام به سوسیالیسم، احساسات قوی مذهبی و اعتقاد عمیق به ملیگرایی.
▫️اگر بخواهیم تنها یک نفر را مثال بزنیم که با همه این گروهها قرابت فکری داشت و هم از آنها اثر پذیرفت و هم روی فعالیت آنها اثر گذاشت، باید از علی شریعتی نام ببریم. روشنفکری که افکارش ریشه در سوسیالیسم داشت، در فرانسه درس خوانده بود، ضدیت با غرب را با جدیت ترویج میکرد و از اقتصاد آزاد متنفر بود.
▫️همگرایی روشنفکران و روحانیون به عنوان دو نیروی مرجع جامعه با تصور اینکه رژیم پهلوی دستنشانده قدرتهای امپریالیستی غرب بوده و هیچگاه استقلالی از خود نداشته است، فضای فکری و سیاسی کشور را در سالهای پیش از انقلاب به سمت ضدیت با اقتصاد آزاد سوق داد. در چنین فضایی، انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و آرمان مبارزه با امپریالیسم و خاتمه بخشیدن به نظام سرمایهداری به یکی از مطالبات اصلی انقلابیون تبدیل شد. از میان همه افرادی که دنبال عدالت بودند، ایران را غیروابسته و خودکفا میخواستند و اقتصاد اسلامی را ترویج میکردند، نقش علی شریعتی برجسته و خاص است. او بیشترین اثرگذاری را بر ذهنیت جامعه ایران در سالهای منتهی به انقلاب داشت و به همین دلیل لقب معلم انقلاب را به او دادند.
📍متن کامل در شماره ۵۵۹ هفتهنامه تجارت فردا
🎲@politicalmag
باشگاه دانشجویان علوم سیاسی.pdf
1.5 MB
📄سند
➕کلوپ علوم سیاسی
🔻متن کامل بخش باشگاه شماره 31 سیاستنامه
سیاستنامه به عنوان مجله تخصصی دانش سیاسی ایران، بخش جدیدی را به مطالبی از دانشجویان علوم سیاسی اختصاص داده است. این بخش از این پس در پایان هر شماره مجله خواهد به عنوان بخش پایانی سیاستنامه منتشر خواهد شد. دانشجویان میتوانند با @Mortezanejad_M سرکار خانم فاطمه مرتضینژاد دبیر بخش باشگاه در تماس باشند.
🎲@politicalmag
➕کلوپ علوم سیاسی
🔻متن کامل بخش باشگاه شماره 31 سیاستنامه
سیاستنامه به عنوان مجله تخصصی دانش سیاسی ایران، بخش جدیدی را به مطالبی از دانشجویان علوم سیاسی اختصاص داده است. این بخش از این پس در پایان هر شماره مجله خواهد به عنوان بخش پایانی سیاستنامه منتشر خواهد شد. دانشجویان میتوانند با @Mortezanejad_M سرکار خانم فاطمه مرتضینژاد دبیر بخش باشگاه در تماس باشند.
🎲@politicalmag
📄نکته
➕ خطر مداوم همسایه ایران
🔻افغانستان پیش و پس از طالبان چه با ایران کرد؟
▫️روزنامه جمهوری اسلامی هفته گذشته:
طالبان با استفاده از این امکانات و تسهیلات توانست دهها هزار نفر از عناصر آموزشدیده خود را وارد ایران کند و در مناطق مختلف مستقر نماید. این افراد حتی سلاح نیز در اختیار دارند و تاکنون مرتکب جنایات زیادی نیز در داخل شهرها و حتی روستاهای کشورمان شدهاند. بسیاری از عوامل انفجارها و ترور از قبیل آنچه در کرمان، مشهد و شاهچراغ شیراز رخ داد از عناصر همین گروه بودند هرچند دستگاههای رسمی بنابر مصالح نادرستی که از نظر آنها درست است این واقعیتها را اعلام نمیکنند. خطرناکتر اینکه طالبان مردم ایران را کافر و کشتن آنها را واجب میدانند. از نظر تغییر بافت جمعیتی کشور نیز خطر بزرگی در کمین است.
▫️جواد طباطبایی، دو سال و سه ماه پیش چنین نوشت:
آیا دولت فکر کرده است که در میان صدها هزار افغان، که بخشی از آنها همزبان و همفرهنگ ما هستند، در چه مقیاسی از انواع اقوام تروریست وارد کشور شده و در آن جا خوش میکنند تا روزی در خدمت مطامع طالبان، ارودغان و علیف، یا حتیٰ گروههای آدمکش دولت اسلامی شام و عراق، قرار گیرند؟ زمانی که دولت اسلامی شام و عراق در منطقه و در همسایگی ایران قدرت گرفت، من گفته بودم که شعار دفاع از تهران در سوریه بیمعناست و ممکن نیست داعش بتواند در داخل ایران عملیاتی انجام دهد. استدلال من مبتنی بر این واقعیت بود که ترور خارجی در یک کشور مستلزم داشتن پایگاهی در داخل است و این امکان در ایران وجود ندارد.
📍برگرفته از کانال یادمان فیلسوف به آدرس: @tabatabaei_quotes
🔖بازنشرِ مطالب به معنای تأیید کلِّ محتوای آن نیست!
🎲@politicalmag
➕ خطر مداوم همسایه ایران
🔻افغانستان پیش و پس از طالبان چه با ایران کرد؟
▫️روزنامه جمهوری اسلامی هفته گذشته:
طالبان با استفاده از این امکانات و تسهیلات توانست دهها هزار نفر از عناصر آموزشدیده خود را وارد ایران کند و در مناطق مختلف مستقر نماید. این افراد حتی سلاح نیز در اختیار دارند و تاکنون مرتکب جنایات زیادی نیز در داخل شهرها و حتی روستاهای کشورمان شدهاند. بسیاری از عوامل انفجارها و ترور از قبیل آنچه در کرمان، مشهد و شاهچراغ شیراز رخ داد از عناصر همین گروه بودند هرچند دستگاههای رسمی بنابر مصالح نادرستی که از نظر آنها درست است این واقعیتها را اعلام نمیکنند. خطرناکتر اینکه طالبان مردم ایران را کافر و کشتن آنها را واجب میدانند. از نظر تغییر بافت جمعیتی کشور نیز خطر بزرگی در کمین است.
▫️جواد طباطبایی، دو سال و سه ماه پیش چنین نوشت:
آیا دولت فکر کرده است که در میان صدها هزار افغان، که بخشی از آنها همزبان و همفرهنگ ما هستند، در چه مقیاسی از انواع اقوام تروریست وارد کشور شده و در آن جا خوش میکنند تا روزی در خدمت مطامع طالبان، ارودغان و علیف، یا حتیٰ گروههای آدمکش دولت اسلامی شام و عراق، قرار گیرند؟ زمانی که دولت اسلامی شام و عراق در منطقه و در همسایگی ایران قدرت گرفت، من گفته بودم که شعار دفاع از تهران در سوریه بیمعناست و ممکن نیست داعش بتواند در داخل ایران عملیاتی انجام دهد. استدلال من مبتنی بر این واقعیت بود که ترور خارجی در یک کشور مستلزم داشتن پایگاهی در داخل است و این امکان در ایران وجود ندارد.
📍برگرفته از کانال یادمان فیلسوف به آدرس: @tabatabaei_quotes
🔖بازنشرِ مطالب به معنای تأیید کلِّ محتوای آن نیست!
🎲@politicalmag
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥تصویر
➕برچیدن اسلام رادیکال از عربستان
🔻مصاحبه جدید و جنجالی محمد بن سلمان
🏷ولیعهد عربستان سعودی که از زمان به قدرت رسیدن، طرح مدرنیزاسیون کشور و برچیدن نظام سنّتی و ایدئولوژیک آن را پیش گرفته است و روابط متوازنی با شرق و غرب برقرار کرده، در سخنرانی تازهاش که با تشویق و استقبال چشمگیر حاضران همراه بود گفت: برای جامعهٔ جوان عربستان، خواهان زدودن اسلام افراطی از جامعه است. او در این مصاحبه میگوید: «هفتاد درصد جمعیّت عربستان کمتر از سی سال سن دارند. ما قرار نیست سی سال از عمر مردم را برای مدارا با اسلامگرایان افراطی تلف کنیم و به نقطهٔ امروزی برسیم. ما همین امروز افراطگرایان را نابود میکنیم.» بنسلمان میافزاید: «ما بهدنبال زندگی معمولی و رابطه با دنیا هستیم. ما روی پیشرفت کشورمان متمرکز میشویم و اجازه نمیدهیم اسلامگرایان افراطی ما را به عقب برگردانند.»
#سلمان #بن_سلمان #محمد_بن_سلمان #عربستان #سعودی #عربستان_سعودی #اسلام #افراطی #رایکال
منبع: کانال مطالعات راهبردی آمریکا به آدرس @EsfandiarKhodaee
🎲@politicalmag
➕برچیدن اسلام رادیکال از عربستان
🔻مصاحبه جدید و جنجالی محمد بن سلمان
🏷ولیعهد عربستان سعودی که از زمان به قدرت رسیدن، طرح مدرنیزاسیون کشور و برچیدن نظام سنّتی و ایدئولوژیک آن را پیش گرفته است و روابط متوازنی با شرق و غرب برقرار کرده، در سخنرانی تازهاش که با تشویق و استقبال چشمگیر حاضران همراه بود گفت: برای جامعهٔ جوان عربستان، خواهان زدودن اسلام افراطی از جامعه است. او در این مصاحبه میگوید: «هفتاد درصد جمعیّت عربستان کمتر از سی سال سن دارند. ما قرار نیست سی سال از عمر مردم را برای مدارا با اسلامگرایان افراطی تلف کنیم و به نقطهٔ امروزی برسیم. ما همین امروز افراطگرایان را نابود میکنیم.» بنسلمان میافزاید: «ما بهدنبال زندگی معمولی و رابطه با دنیا هستیم. ما روی پیشرفت کشورمان متمرکز میشویم و اجازه نمیدهیم اسلامگرایان افراطی ما را به عقب برگردانند.»
#سلمان #بن_سلمان #محمد_بن_سلمان #عربستان #سعودی #عربستان_سعودی #اسلام #افراطی #رایکال
منبع: کانال مطالعات راهبردی آمریکا به آدرس @EsfandiarKhodaee
🎲@politicalmag
Forwarded from موسسه مطالعاتی بشیریه (BSI)
کانالهای حقوق و علوم سیاسی ⚖️ 🌏
🔲 فهرست زیر مشتمل بر تعدادی از رسانهها و نهادهای مستقلی است که جملگی در عرصه حقوق و علوم سیاسی ایران میکوشند.
.
.
.
▪️@iranianhht
▪️خانه اندیشمندان علوم انسانی
.
.
▪️@iranianlls
▪️انجمن حقوقشناسی
.
.
▪️@lawandart99
▪️موسسه حقوق و هنر
.
.
▪️@goftemaann
◾️مجله سیاستنامه
.
.
▪️@politicalmag
▪️سیاستنامه پلاس
.
.
▪️@imessiran
▪️پژوهشکده مطالعات پیشرفته خاورمیانه
.
.
▪️@politics_law
▪️دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
.
.
▪️@iranian_law
▪️پژوهشکده حقوق و قانون ایران
.
.
▪️@Bigdeliacademy
▪️بنیاد حقوق بینالملل ضیائی بیگدلی
.
.
▪️@Legal_Research
▪️پژوهشکده حقوقی شهر دانش
.
.
▪️@IPS_A
▪️انجمن علوم سیاسی ایران
.
.
▪️@bashiriyehins
▪️موسسه مطالعاتی بشیریه
.
.
.
🔲از مخاطبان گرامی درخواست میشود جهت تکمیل فهرست نهادها و رسانههای حقوق و علوم سیاسی ایران ما را همراهی کنند.
.
.
🔲 فهرست زیر مشتمل بر تعدادی از رسانهها و نهادهای مستقلی است که جملگی در عرصه حقوق و علوم سیاسی ایران میکوشند.
.
.
.
▪️@iranianhht
▪️خانه اندیشمندان علوم انسانی
.
.
▪️@iranianlls
▪️انجمن حقوقشناسی
.
.
▪️@lawandart99
▪️موسسه حقوق و هنر
.
.
▪️@goftemaann
◾️مجله سیاستنامه
.
.
▪️@politicalmag
▪️سیاستنامه پلاس
.
.
▪️@imessiran
▪️پژوهشکده مطالعات پیشرفته خاورمیانه
.
.
▪️@politics_law
▪️دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
.
.
▪️@iranian_law
▪️پژوهشکده حقوق و قانون ایران
.
.
▪️@Bigdeliacademy
▪️بنیاد حقوق بینالملل ضیائی بیگدلی
.
.
▪️@Legal_Research
▪️پژوهشکده حقوقی شهر دانش
.
.
▪️@IPS_A
▪️انجمن علوم سیاسی ایران
.
.
▪️@bashiriyehins
▪️موسسه مطالعاتی بشیریه
.
.
.
🔲از مخاطبان گرامی درخواست میشود جهت تکمیل فهرست نهادها و رسانههای حقوق و علوم سیاسی ایران ما را همراهی کنند.
.
.
📄متن
➕ نه این و نه آن
🔻سوسیالیستهای مذهبی چه اندیشهای در اقتصاد داشتند؟
📝 «رضا طهماسبی»
🧰 روزنامهنگار اقتصادی
▫️سوسیالیستها همواره مخالف مالکیت بودند و اعم از مذهبی و غیرمذهبی نهاد مالکیت فردی را به رسمیت نشناختهاند گرچه احتمالاً از تناقض آزادیخواهی و نفی مالکیت میگذرند. در این میان سوسیالیستهای مذهبی داستان قابل تاملتری دارند. گروهی که بهزعم خودشان از کمونیسم و مارکسیسم و معرفی دین بهعنوان افیون تودهها گذر کرده و از کاپیتالیسم بهعنوان جاده صافکن امپریالیسم هم نفرت داشتند و برای خودشان سوسیالیسمی برگزیدند بر مبنای عدالت اجتماعی و برابری که در آن میتوانستند از برخی اصول دینی مانند زکات بگویند و عدالتطلبی حضرت علی (ع) یا قیام امام حسین (ع) را به سوسیالیسم ربط بدهند. سوسیالیستهای مذهبی با عقایدی التقاطی و حتی خلاف مبانی اسلام، اندیشههایی را پرورش دادند که بهخوبی در بستر انقلاب اسلامی رشد کرد.
▫️در انقلاب سال 57 که نقش نیروهای چپ در به ثمر رسیدنش غیرقابل انکار و تاثیر مذهب در گسترش و پیروزیاش بسیار بالا بود، فضایی مساعد برای به نتیجه رسیدن اندیشههای چپ مذهبی شکل گرفت. خطابههای سالهای قبل از انقلاب علی شریعتی در باب نکبت سرمایهداری و دست کثیف امپریالیسم و بردگی انسان در برابر پول، نوشتههای نخشب و سخنرانیهای پیمان در کارخانهها و شورش علیه مالکیت و ترویج خدامالکی و دولتمحوری، در نهایت منجر به تصمیمها و سیاستهایی شد که هنوز و با گذشت سالها از روشن شدن غلط بودن آن گفتمان، نتایج و اثراتش دامنگیر اقتصاد ایران است.
▫️پیمان در کارخانهها بر طبل شورش کارگران علیه کارفرمایان کوفت و همفکرانش در شورای انقلاب از ضرورت مصادره و ملی کردن گفتند و این خواسته از جانب کسانی که میگفتند «هر کس صبح زودتر به بازار برود، صاحب مغازه در بازار است» عجیب نبود. فشار و اثرگذاری سوسیالیستهای مسلمان آنقدر بود که حتی روحانیون روشنفکری چون آیتالله بهشتی را نیز به شعار هر کس بهاندازه نیازش سوق داده بود که به جمعی از فعالان اقتصادی گفته بود «از درآمدتان بهاندازه نیازتان بردارید و مابقی را بدهید».
▫️موسی غنینژاد در باب این اثرگذاری مینویسد: «تبلیغات ضدسرمایهداری روشنفکران چپگرا فضای عمومی جامعه را بهقدری علیه بنگاهداری خصوصی یا بهاصطلاح سرمایهداری تهییج و تحریک کرده بود که اوایل انقلاب نهتنها بازاریان و فعالان اقتصادی متدین و متشرع بلکه حتی وعاظ دینی هم جسارت دفاع علنی از مالکیت خصوصی را که از مشهورات شرعی اسلام است، نداشتند.» گروههای اسم و رسمدار سوسیالیستی مذهبی البته دوام چندانی نیاوردند و بهتدریج یکی دو دهه بعد از انقلاب از بین رفتند، یا از بعد خوانش مذهبی با حاکمیت دچار مشکل شدند و کنار رفتند یا در حوزههای علمی مانند اقتصاد با گسترش دانش و آگاهی، اندیشههایشان دیگر خریدار نداشت.
▫️با این همه اثرات اندیشه این گروهها به دلیل نهادینه شدن در ساختارها، مثلاً برپایی نظام اقتصادی دولتی، آنچنان مستحکم شد که هنوز رهایی از دست آن ممکن نیست. برای نمونه اگر چه مراکز تهیه و توزیع کالا از بین رفته و تجارت خارجی دیگر مانند ابتدای انقلاب، ملی نیست اما همچنان دست قدرتمند دولت مناسبات آن را تعیین میکند. هنوز هم در اقتصاد در بر همان پاشنهای میچرخد که روزگارانی نخشب و شریعتی و پیمان و بنیصدر تئوریزهاش کردند.
📍متن کامل در شماره ۵۵۹ هفتهنامه تجارت فردا
🎲@politicalmag
➕ نه این و نه آن
🔻سوسیالیستهای مذهبی چه اندیشهای در اقتصاد داشتند؟
📝 «رضا طهماسبی»
🧰 روزنامهنگار اقتصادی
▫️سوسیالیستها همواره مخالف مالکیت بودند و اعم از مذهبی و غیرمذهبی نهاد مالکیت فردی را به رسمیت نشناختهاند گرچه احتمالاً از تناقض آزادیخواهی و نفی مالکیت میگذرند. در این میان سوسیالیستهای مذهبی داستان قابل تاملتری دارند. گروهی که بهزعم خودشان از کمونیسم و مارکسیسم و معرفی دین بهعنوان افیون تودهها گذر کرده و از کاپیتالیسم بهعنوان جاده صافکن امپریالیسم هم نفرت داشتند و برای خودشان سوسیالیسمی برگزیدند بر مبنای عدالت اجتماعی و برابری که در آن میتوانستند از برخی اصول دینی مانند زکات بگویند و عدالتطلبی حضرت علی (ع) یا قیام امام حسین (ع) را به سوسیالیسم ربط بدهند. سوسیالیستهای مذهبی با عقایدی التقاطی و حتی خلاف مبانی اسلام، اندیشههایی را پرورش دادند که بهخوبی در بستر انقلاب اسلامی رشد کرد.
▫️در انقلاب سال 57 که نقش نیروهای چپ در به ثمر رسیدنش غیرقابل انکار و تاثیر مذهب در گسترش و پیروزیاش بسیار بالا بود، فضایی مساعد برای به نتیجه رسیدن اندیشههای چپ مذهبی شکل گرفت. خطابههای سالهای قبل از انقلاب علی شریعتی در باب نکبت سرمایهداری و دست کثیف امپریالیسم و بردگی انسان در برابر پول، نوشتههای نخشب و سخنرانیهای پیمان در کارخانهها و شورش علیه مالکیت و ترویج خدامالکی و دولتمحوری، در نهایت منجر به تصمیمها و سیاستهایی شد که هنوز و با گذشت سالها از روشن شدن غلط بودن آن گفتمان، نتایج و اثراتش دامنگیر اقتصاد ایران است.
▫️پیمان در کارخانهها بر طبل شورش کارگران علیه کارفرمایان کوفت و همفکرانش در شورای انقلاب از ضرورت مصادره و ملی کردن گفتند و این خواسته از جانب کسانی که میگفتند «هر کس صبح زودتر به بازار برود، صاحب مغازه در بازار است» عجیب نبود. فشار و اثرگذاری سوسیالیستهای مسلمان آنقدر بود که حتی روحانیون روشنفکری چون آیتالله بهشتی را نیز به شعار هر کس بهاندازه نیازش سوق داده بود که به جمعی از فعالان اقتصادی گفته بود «از درآمدتان بهاندازه نیازتان بردارید و مابقی را بدهید».
▫️موسی غنینژاد در باب این اثرگذاری مینویسد: «تبلیغات ضدسرمایهداری روشنفکران چپگرا فضای عمومی جامعه را بهقدری علیه بنگاهداری خصوصی یا بهاصطلاح سرمایهداری تهییج و تحریک کرده بود که اوایل انقلاب نهتنها بازاریان و فعالان اقتصادی متدین و متشرع بلکه حتی وعاظ دینی هم جسارت دفاع علنی از مالکیت خصوصی را که از مشهورات شرعی اسلام است، نداشتند.» گروههای اسم و رسمدار سوسیالیستی مذهبی البته دوام چندانی نیاوردند و بهتدریج یکی دو دهه بعد از انقلاب از بین رفتند، یا از بعد خوانش مذهبی با حاکمیت دچار مشکل شدند و کنار رفتند یا در حوزههای علمی مانند اقتصاد با گسترش دانش و آگاهی، اندیشههایشان دیگر خریدار نداشت.
▫️با این همه اثرات اندیشه این گروهها به دلیل نهادینه شدن در ساختارها، مثلاً برپایی نظام اقتصادی دولتی، آنچنان مستحکم شد که هنوز رهایی از دست آن ممکن نیست. برای نمونه اگر چه مراکز تهیه و توزیع کالا از بین رفته و تجارت خارجی دیگر مانند ابتدای انقلاب، ملی نیست اما همچنان دست قدرتمند دولت مناسبات آن را تعیین میکند. هنوز هم در اقتصاد در بر همان پاشنهای میچرخد که روزگارانی نخشب و شریعتی و پیمان و بنیصدر تئوریزهاش کردند.
📍متن کامل در شماره ۵۵۹ هفتهنامه تجارت فردا
🎲@politicalmag
📄متن
➕ متن مقدس خطرناک!
🔻آیا قانون اساسی میتواند ضامن آزادی و دموکراسی باشد؟
📝 «سودابه قیصری»
🧰 مترجم و پژوهشگر
▫️برخی میگویند طبق متمم اول و دوم قانون اساسی امریکا، نه حزب دموکرات و نه جمهوریخواه یا هر گروه دیگری نمیتواند آزادیهای امریکاییان را به خطر بندازد. میدانیم که طی ۱۶ سال گذشته- دو دوره اوباما، یک دوره ترامپ و یک دوره بایدن- بزرگترین بلا بر سر آمریکا آمده؛ آنهم دو دستگی شدید بین مردم، مغزشویی کودکان از سالهای اولیه تحصیل و اوج آن در دانشگاهها، کمرنگکردن حس میهندوستی بین جوانان، نفرت از نژاد و کشور و پرچم خود، ایجاد احساس گناه در سفیدپوستان، از بینبردن تفکر انتقادی و ساختن کالت از دموکراتها و جنسیتهای مختلف و ... به مرور و به روش قورباغه پخته توسط بخش رادیکال دموکراتها و البته الیت دانشگاهی و رسانهها که اندیشههایشان به مارکسیسم پهلو میزند انجام شده است و بخشی عظیم از خودِ امریکاییان نیز خطر جدی را احساس کردهاند، طوری که برای نجات کشورشان از بحران اقتصادی و فرهنگی حاضرند حتی به فردی نسبتا پوپولیست چون ترامپ متوسل شوند.
▫️ اما بحث من چیز دیگریست. حتی در امریکا نیز قانون اساسی نمیتواند تا ابد، صددرصد ضامن آزادیهای فردی یک ملت باشد. چه کسی فکر میکرد با روی کار آمدنِ حزب کارگر در بریتانیا، مردم را با انگ "راستافراطی" حتی برای پست یک میم یا یک شعار به دو تا سه سال زندان محکوم کنند؟! حمله به قانون اساسی ایالات متحد نیز به شکلی زیرپوستی چند سالیست شروع شده تا به مرور زمینه را برای تغییرش آماده کنند.
▫️دقیقا اول سپتامبر (15 شهریور 1403) نیویورک تایمز مقالهای مبسوط چاپ کرده با عنوان "قانون اساسی مقدس است، آیا خطرناک هم است؟" مقاله بسیار ملایم و ظاهرا منطقی شروع میکند و کمکم خواننده را به جایی میرساند که ابدا هم مقدس و محترم نیست و برای مصالح کشور خطرناک است. مقوله خطرناک بودن برای مصالح کشور و مردم مقولهای آشنا نیست؟ در ۲۰۱۸، ریان کوپر در "دِ ویک" نوشت: "قانون اساسی امریکا وحشتناکه، بیایید بندازیمش دور و از اول شروع کنیم. قانون اساسی امریکا منسوخ و بدرد نخوره و درست کار نمیکنه.
The American Constitution is an outdated, malfunctioning piece of junk — and it's only getting worse."
▫️و البته این نوع مقالهها و نشر آنان تازگی ندارد. این کار از سال ۲۰۱۳ شروع شد و حالا با مطرحشدن کامالا هریس دارد اوج میگیرد. متمم اول قانون اساسی ایالات متحده آمریکا حکومت را از وضع قوانین برای تثبیت یک دین به عنوان دین رسمی، ممنوع کردن اعتقاد آزاد به دین، یا محدود کردن آزادی بیان، حق تجمع صلحآمیز، یا حق شکایت به منظور جبران خسارتها از سوی دولت بازمیدارد. این متمم که در ۱۵ دسامبر ۱۷۹۱ تصویب شد، یکی از ده متممی بود که منشور حقوق ایالات متحده آمریکا را شکل دادند.
▫️متمم دوم قانون اساسی ایالات متحده آمریکا از حق مردم برای داشتن و حمل اسلحه محافظت میکند و در ۱۵ دسامبر ۱۷۹۱ به عنوان بخشی از ده متمم گنجانده شده در منشور حقوق ایالات متحده آمریکا تصویب شدهاست. دیوان عالی ایالات متحده آمریکا حکم کردهاست که این حق متعلق به افراد است، در عین حال حکم کرده است که این حق نامحدود نیست و وجود این حق، وضع هر نوعی از مقررات دربارهٔ جنگافزار گرم یا ابزارهای مشابه آن را ممنوع نمیکند. با الحاق منشور حقوق، دولتهای ایالتی و محلی هم به اندازه دولت فدرال، از نقض این حق منع شدهاند.
📍منبع: @utfinance
🔖بازنشرِ مطالب به معنای تأیید کلِّ محتوای آن نیست!
🎲@politicalmag
➕ متن مقدس خطرناک!
🔻آیا قانون اساسی میتواند ضامن آزادی و دموکراسی باشد؟
📝 «سودابه قیصری»
🧰 مترجم و پژوهشگر
▫️برخی میگویند طبق متمم اول و دوم قانون اساسی امریکا، نه حزب دموکرات و نه جمهوریخواه یا هر گروه دیگری نمیتواند آزادیهای امریکاییان را به خطر بندازد. میدانیم که طی ۱۶ سال گذشته- دو دوره اوباما، یک دوره ترامپ و یک دوره بایدن- بزرگترین بلا بر سر آمریکا آمده؛ آنهم دو دستگی شدید بین مردم، مغزشویی کودکان از سالهای اولیه تحصیل و اوج آن در دانشگاهها، کمرنگکردن حس میهندوستی بین جوانان، نفرت از نژاد و کشور و پرچم خود، ایجاد احساس گناه در سفیدپوستان، از بینبردن تفکر انتقادی و ساختن کالت از دموکراتها و جنسیتهای مختلف و ... به مرور و به روش قورباغه پخته توسط بخش رادیکال دموکراتها و البته الیت دانشگاهی و رسانهها که اندیشههایشان به مارکسیسم پهلو میزند انجام شده است و بخشی عظیم از خودِ امریکاییان نیز خطر جدی را احساس کردهاند، طوری که برای نجات کشورشان از بحران اقتصادی و فرهنگی حاضرند حتی به فردی نسبتا پوپولیست چون ترامپ متوسل شوند.
▫️ اما بحث من چیز دیگریست. حتی در امریکا نیز قانون اساسی نمیتواند تا ابد، صددرصد ضامن آزادیهای فردی یک ملت باشد. چه کسی فکر میکرد با روی کار آمدنِ حزب کارگر در بریتانیا، مردم را با انگ "راستافراطی" حتی برای پست یک میم یا یک شعار به دو تا سه سال زندان محکوم کنند؟! حمله به قانون اساسی ایالات متحد نیز به شکلی زیرپوستی چند سالیست شروع شده تا به مرور زمینه را برای تغییرش آماده کنند.
▫️دقیقا اول سپتامبر (15 شهریور 1403) نیویورک تایمز مقالهای مبسوط چاپ کرده با عنوان "قانون اساسی مقدس است، آیا خطرناک هم است؟" مقاله بسیار ملایم و ظاهرا منطقی شروع میکند و کمکم خواننده را به جایی میرساند که ابدا هم مقدس و محترم نیست و برای مصالح کشور خطرناک است. مقوله خطرناک بودن برای مصالح کشور و مردم مقولهای آشنا نیست؟ در ۲۰۱۸، ریان کوپر در "دِ ویک" نوشت: "قانون اساسی امریکا وحشتناکه، بیایید بندازیمش دور و از اول شروع کنیم. قانون اساسی امریکا منسوخ و بدرد نخوره و درست کار نمیکنه.
The American Constitution is an outdated, malfunctioning piece of junk — and it's only getting worse."
▫️و البته این نوع مقالهها و نشر آنان تازگی ندارد. این کار از سال ۲۰۱۳ شروع شد و حالا با مطرحشدن کامالا هریس دارد اوج میگیرد. متمم اول قانون اساسی ایالات متحده آمریکا حکومت را از وضع قوانین برای تثبیت یک دین به عنوان دین رسمی، ممنوع کردن اعتقاد آزاد به دین، یا محدود کردن آزادی بیان، حق تجمع صلحآمیز، یا حق شکایت به منظور جبران خسارتها از سوی دولت بازمیدارد. این متمم که در ۱۵ دسامبر ۱۷۹۱ تصویب شد، یکی از ده متممی بود که منشور حقوق ایالات متحده آمریکا را شکل دادند.
▫️متمم دوم قانون اساسی ایالات متحده آمریکا از حق مردم برای داشتن و حمل اسلحه محافظت میکند و در ۱۵ دسامبر ۱۷۹۱ به عنوان بخشی از ده متمم گنجانده شده در منشور حقوق ایالات متحده آمریکا تصویب شدهاست. دیوان عالی ایالات متحده آمریکا حکم کردهاست که این حق متعلق به افراد است، در عین حال حکم کرده است که این حق نامحدود نیست و وجود این حق، وضع هر نوعی از مقررات دربارهٔ جنگافزار گرم یا ابزارهای مشابه آن را ممنوع نمیکند. با الحاق منشور حقوق، دولتهای ایالتی و محلی هم به اندازه دولت فدرال، از نقض این حق منع شدهاند.
📍منبع: @utfinance
🔖بازنشرِ مطالب به معنای تأیید کلِّ محتوای آن نیست!
🎲@politicalmag
🔻 آثار منتشر شده باید در سه حوزه زیر باشند:
▫️ روشنفکری دینی
▫️اصلاح فرهنگ استبدادی و بسط دموکراسی
▫️تقویت جامعه مدنی
➕ آثار باید برای اولین بار در سال ۱۴۰۲ به چاپ رسیده باشند.
🎲@politicalmag
▫️ روشنفکری دینی
▫️اصلاح فرهنگ استبدادی و بسط دموکراسی
▫️تقویت جامعه مدنی
➕ آثار باید برای اولین بار در سال ۱۴۰۲ به چاپ رسیده باشند.
🎲@politicalmag
📄متن
➕ برکه و سابات و تَشباد
🔻بازگشتن به شهری به رنگ خاک
📝 «حامد زارع»
🧰 سردبیر سیاستنامه
▫️دورانی که در کودکی ما گذشت، تابستانهایش سرشار از تَشباد و زمستانهایش استخوانسوز بود. البته به شرط بارانهای پائیزی، بهارِ دلکشِ کوتاهی نیز در صحراهایش دامن میگستراند. بهاری که از اواخر بهمن تا اوایل فروردین ادامه داشت و از اواسط فرودین گاه تا اواسط آذر خورشید از وسط آسمان جُم نمیخورد و کولرگازیها خاموش نمیشد. آذر و دی سرما میگرفت و اگر بارانی میزد، بهار زودرسی در بهمن و اسفند شکل میگرفت. این تقویم سالیانه منطقهای است که تا بیست و دوسالگی در آنجا زندگی کردم. منطقهای که اکنون خشک و بیابانی است، سابقه تاریخی دور و درازی دارد.
▫️نام کنونی لارستان که تا دههایی قبل با نام عمومی لار شناخته میشد، از پادشاهی به نام میلاد ریشه گرفته که از سلسله حکام محلی بوده و ضمن حکمرانی بر سرزمین آباء و اجدادی ما، نسب خود را به پیشدادیان قبل از اسلام میرسانده است. حکام محلی لار به دلیل موقعیت ارتباطی که در مسیر تجاری خلیج فارس داشتند، همواره استقلالی نسبی از حکومت مرکزی ایران داشتند و حتی بر گمرکات خلیج فارس نیز نظارت داشتند. این استقلال در دوره صفویه از بین رفت و با محاصره لار توسط لشکر صفویه و سپس فتح بندر گمبرون توسط صفویان و نامگذاری آن به نام شاهعباس کبیر، مناطق جنوبی ایران نیز به تدریج مندرج در تحت حکومت مرکزی درآمدند. نوادگان حکام محلی لار نیز تا همین زمانها بر مسند امور بودند و سپس عزل و در کرمان و شیراز آواره شدند.
▫️از این مختصر میخواستم نتیجه بگیرم که زادگاه ما در میان سرزمینهای پسکرانه خلیج فارس تاریخ قابل توجهی دارد که احمد اقتداری و محمدباقر وثوقی به خوبی در آثار خود به آن پرداختهاند. اما زادگاهی که من آن را تجربه کردم و بیست و دو سال در آن زیستم، دیگر رونق تاریخی خود را از دست داده بود، مزارع و نخلستانهایش را از دست داده بود و از کمبود آب در رنج بود. رنجی که با مصائب دهه شصت نیز مخلوط میشد و معجونی از محدودیت را برمیساخت. البته که اکنون که به پشت سر خود نگاه میکنم این برساخت را جز در قالب نوستالوژی نمیتوانم ببینم. به عبارت دیگر رنج محدودیتها، حریف صفا و مودتی که در رگهای شهر جریان داشت نبود و اکنون اندوه آن روزگار از دست رفته و عصر معصومیت بیش از سپری شدن عهد محدودیت و کمبودها است.
▫️پایگاه اصیل نوستالوژی معطوف به صفا و مودت در شهرِ قدیم بود. شهرِ قدیمِ لار شهری سنتی با کانالهای آب روباز که محلههایی با نامهایی نظیر نو، خرمنزار، گردان، قنبربیگی و آردفروشان را از هم منفک میکرد، خانههایی با دیوار و بام کاهگلی و تیر چراغ برقهایی از جنس چوب بود که اگر آسفالت معابر را در نظر نگیریم، یکسره به دورانی دیگر تعلق داشت. در این شهرِ قدیم، دو چیز سلطنت میکرد: برکه (آبانبار) و فَسیل (درخت نخل).
▫️هر محلهای یک یا دو برکه داشت که آب باران را برای استفاده اهالی محله ذخیره میکرد. نخل هم که در باغ و باغچه همه خانهها حضور داشت و قد بلندش، برگهای آن را از دیوارهای کاهگلی عبور میداد. برکه چون یگانه مجرای تهیه آب بود بسیار محترم بود و فَسیل چون تنها درخت میوه برخاسته از خاک بود بسیار مقدس. ساخت برکه کاری کاملا غیرانتفاعی و با مشارکت همه اهالی محله بود. کاشت فَسیل نیز از این خانه به آن خانه سرایت میکرد. هیچ کس جرات و یا حق بریدن فَسیل سبز و زنده را نداشت. تَشبدهای تابستانی وقتی در جان برگهای فَسیل میافتاد تنها موسیقی شهرِ قدیمِ لار نواخته میشد. موسیقی که در همه جای شهر، حتی زیر خنکای سابات نیز شنیده میشد. اکنون که چهل ساله شدهام و هجده سال است که از زادگاهم بیرون آمدهام، گاهی دلتنگ همه اینهایی که نوشتم میشوم، اما نکته اینجا است که همه چیزهایی که نوشتم یا وجودِ خارجی ندارد، یا وجودِ سابق را ندارد.
📍منبع: مجله تجربه. شماره سی و سه. شهریور 1403. صفحه 141
🎲@politicalmag
➕ برکه و سابات و تَشباد
🔻بازگشتن به شهری به رنگ خاک
📝 «حامد زارع»
🧰 سردبیر سیاستنامه
▫️دورانی که در کودکی ما گذشت، تابستانهایش سرشار از تَشباد و زمستانهایش استخوانسوز بود. البته به شرط بارانهای پائیزی، بهارِ دلکشِ کوتاهی نیز در صحراهایش دامن میگستراند. بهاری که از اواخر بهمن تا اوایل فروردین ادامه داشت و از اواسط فرودین گاه تا اواسط آذر خورشید از وسط آسمان جُم نمیخورد و کولرگازیها خاموش نمیشد. آذر و دی سرما میگرفت و اگر بارانی میزد، بهار زودرسی در بهمن و اسفند شکل میگرفت. این تقویم سالیانه منطقهای است که تا بیست و دوسالگی در آنجا زندگی کردم. منطقهای که اکنون خشک و بیابانی است، سابقه تاریخی دور و درازی دارد.
▫️نام کنونی لارستان که تا دههایی قبل با نام عمومی لار شناخته میشد، از پادشاهی به نام میلاد ریشه گرفته که از سلسله حکام محلی بوده و ضمن حکمرانی بر سرزمین آباء و اجدادی ما، نسب خود را به پیشدادیان قبل از اسلام میرسانده است. حکام محلی لار به دلیل موقعیت ارتباطی که در مسیر تجاری خلیج فارس داشتند، همواره استقلالی نسبی از حکومت مرکزی ایران داشتند و حتی بر گمرکات خلیج فارس نیز نظارت داشتند. این استقلال در دوره صفویه از بین رفت و با محاصره لار توسط لشکر صفویه و سپس فتح بندر گمبرون توسط صفویان و نامگذاری آن به نام شاهعباس کبیر، مناطق جنوبی ایران نیز به تدریج مندرج در تحت حکومت مرکزی درآمدند. نوادگان حکام محلی لار نیز تا همین زمانها بر مسند امور بودند و سپس عزل و در کرمان و شیراز آواره شدند.
▫️از این مختصر میخواستم نتیجه بگیرم که زادگاه ما در میان سرزمینهای پسکرانه خلیج فارس تاریخ قابل توجهی دارد که احمد اقتداری و محمدباقر وثوقی به خوبی در آثار خود به آن پرداختهاند. اما زادگاهی که من آن را تجربه کردم و بیست و دو سال در آن زیستم، دیگر رونق تاریخی خود را از دست داده بود، مزارع و نخلستانهایش را از دست داده بود و از کمبود آب در رنج بود. رنجی که با مصائب دهه شصت نیز مخلوط میشد و معجونی از محدودیت را برمیساخت. البته که اکنون که به پشت سر خود نگاه میکنم این برساخت را جز در قالب نوستالوژی نمیتوانم ببینم. به عبارت دیگر رنج محدودیتها، حریف صفا و مودتی که در رگهای شهر جریان داشت نبود و اکنون اندوه آن روزگار از دست رفته و عصر معصومیت بیش از سپری شدن عهد محدودیت و کمبودها است.
▫️پایگاه اصیل نوستالوژی معطوف به صفا و مودت در شهرِ قدیم بود. شهرِ قدیمِ لار شهری سنتی با کانالهای آب روباز که محلههایی با نامهایی نظیر نو، خرمنزار، گردان، قنبربیگی و آردفروشان را از هم منفک میکرد، خانههایی با دیوار و بام کاهگلی و تیر چراغ برقهایی از جنس چوب بود که اگر آسفالت معابر را در نظر نگیریم، یکسره به دورانی دیگر تعلق داشت. در این شهرِ قدیم، دو چیز سلطنت میکرد: برکه (آبانبار) و فَسیل (درخت نخل).
▫️هر محلهای یک یا دو برکه داشت که آب باران را برای استفاده اهالی محله ذخیره میکرد. نخل هم که در باغ و باغچه همه خانهها حضور داشت و قد بلندش، برگهای آن را از دیوارهای کاهگلی عبور میداد. برکه چون یگانه مجرای تهیه آب بود بسیار محترم بود و فَسیل چون تنها درخت میوه برخاسته از خاک بود بسیار مقدس. ساخت برکه کاری کاملا غیرانتفاعی و با مشارکت همه اهالی محله بود. کاشت فَسیل نیز از این خانه به آن خانه سرایت میکرد. هیچ کس جرات و یا حق بریدن فَسیل سبز و زنده را نداشت. تَشبدهای تابستانی وقتی در جان برگهای فَسیل میافتاد تنها موسیقی شهرِ قدیمِ لار نواخته میشد. موسیقی که در همه جای شهر، حتی زیر خنکای سابات نیز شنیده میشد. اکنون که چهل ساله شدهام و هجده سال است که از زادگاهم بیرون آمدهام، گاهی دلتنگ همه اینهایی که نوشتم میشوم، اما نکته اینجا است که همه چیزهایی که نوشتم یا وجودِ خارجی ندارد، یا وجودِ سابق را ندارد.
📍منبع: مجله تجربه. شماره سی و سه. شهریور 1403. صفحه 141
🎲@politicalmag
Forwarded from سیاستنامه پلاس
کانالهای استادان علوم سیاسی 🌏
🔲 فهرست زیر مشتمل بر تعدادی از کانالهای اختصاصی است که جملگی در کار نشر و بازنشر آثار استادان دانش سیاسی ایران هستند.
.
.
.
▪️@JavadTaba
▪️جواد طباطبایی
.
.
▪️ @sariolghalam
▪️محمود سریعالقلم
.
.
▪️@Feirahi
▪️داود فیرحی
.
.
▪️@javadkashi
◾️جواد کاشی
.
.
▪️@e_koolaee
▪️الهه کولایی
.
.
▪️ @kabkekebek
▪️محسن خلیلی
.
.
▪️@s_sadegh_haghighat
▪️صادق حقیقت
.
.
▪️@ardestanialiii
▪️علی اردستانی
.
.
▪️ @alimirmoosavi
▪️علی میرموسوی
.
.
▪️ @musa_akrami
▪️موسی اکرمی
.
.
▪️ @Mahmood_shafiee
▪️محمود شفیعی
.
.
▪️@nlakzaee
▪️نجف لکزایی
.
.
.
🔲از مخاطبان گرامی درخواست میشود جهت تکمیل فهرست کانالهای استادان دانش سیاسی ایران ما را همراهی کنند.
🔲 فهرست زیر مشتمل بر تعدادی از کانالهای اختصاصی است که جملگی در کار نشر و بازنشر آثار استادان دانش سیاسی ایران هستند.
.
.
.
▪️@JavadTaba
▪️جواد طباطبایی
.
.
▪️ @sariolghalam
▪️محمود سریعالقلم
.
.
▪️@Feirahi
▪️داود فیرحی
.
.
▪️@javadkashi
◾️جواد کاشی
.
.
▪️@e_koolaee
▪️الهه کولایی
.
.
▪️ @kabkekebek
▪️محسن خلیلی
.
.
▪️@s_sadegh_haghighat
▪️صادق حقیقت
.
.
▪️@ardestanialiii
▪️علی اردستانی
.
.
▪️ @alimirmoosavi
▪️علی میرموسوی
.
.
▪️ @musa_akrami
▪️موسی اکرمی
.
.
▪️ @Mahmood_shafiee
▪️محمود شفیعی
.
.
▪️@nlakzaee
▪️نجف لکزایی
.
.
.
🔲از مخاطبان گرامی درخواست میشود جهت تکمیل فهرست کانالهای استادان دانش سیاسی ایران ما را همراهی کنند.