group-telegram.com/khosrovanooshiravan/20628
Last Update:
⚫️ حیف که این قوم گهر ناشناس
مهره کش سلک امید و هراس
هر چه بر آن نام گهر بسته اند
مهره صفت بر دم خر بسته اند
گوهر کرده ز شرف زهرگی
زان شرف افتاده به خر مهرگی
ای که رسد از دل دانشورت
مرسله بر مرسله زان گوهرت
پرده گشای هنر خویش باش
نرخ فزای گهر خویش باش
باش به دکانچهی دوران به هوش
جنس گران را نشو ارزان فروش
داشت فلک چون به تو ارزانیش
تو نده ارزان ز گران جانیش
چند ز تار طمع و پود لاف
بر قد هر سفله شوی حله باف؟
چند نهی نام لئیمان کریم؟
چند کنی وصف سفیهان حلیم؟
آن که به صد نیش یکی قطره خون
ناید از امساک ز دستش برون
نام کفش قلزم احسان کنی؟
وصف به بحر گهر افشان کنی؟
وان که به تعلیمگه ماه و سال
شکل الف را نشناسد ز دال ...
عارف آغاز ازل خوانیش؟
واقف انجام ابد دانیش؟
وان که چو از گربه برآید خروش
رو نهد از بیم به سوراخ موش
https://www.group-telegram.com/tw/khosrovanooshiravan.com/4055
https://www.group-telegram.com/tw/khosrovanooshiravan.com/20562
شیر ژیان ببر بیان گوییش؟
بلکه دلاورتر ازان گوییش ...!؟
BY خسرو انوشیروان
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/khosrovanooshiravan/20628